ننگ و نام
فروغ از لندن فروغ از لندن


تمامِ عُمراگر بوده ای غلام بس است
بزیر پای فگندی ننگ و نام بس است
بیرون ز میکده ای عاشقان برو  قاتل
بجایِ باده مریزخونِ مابجام بس است
به قصدِ صید من هر جا کمین بنمودی
اگر به طور گرفتی یا بدام بس است
عنانِ توسنی نفسِ لعینِ خود میدار
اگرکه تاختهٔ هرسو،بدلگام بس است
تمامِ زندگی ما به رَنج و غم بگذشت
بدانکه عُمر ندارد،ترا دوام بس است
بخون ما منما دست و پای خود رنگین
دگر نمازِ دروغینِ صبح وشام بس است
جواب اینهمه اعمالِ زشت خواهی داد
ترا ذخیرهٔ پول،چوکی و مقام بس است
فروغ که در بدر آواره هست می نالد
برایِ ما که بوَد زندگی حرام بس است
         27/2/2013
باتقدیم احترام

March 1st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان