آیا فراگیر شدن « بیدل » هراس پراگن میشود؟
نیلاب موج سلام نیلاب موج سلام

دوستی لینک ـ  نبشتۀ « بیدل شناسی یا بیدل جدایی، سخنی چند با جناب اسدالله حبیب » را به منظور در جریان قرار دادنم، پست برگۀ فیسبوکم کرده بود. مطلب را خواندم و به منظور آگاه گشتن از واقف بودن استاد حبیب بر آن با ایشان وارد تماس گشتم. استاد گفت که از قضا آن را در سایتی خوانده؛ پاسخی  برآن نبشته که  به منش خواهد فرستاد.

 

نیز من سخنانی با نگارندۀ نبشتۀ یاد شده دارم که آنها را به شکل  مختصر و صمیمانه با همو  و  دوستانی که به این مبحث علاقه نشان داده اند، در میان مینهم.

 

پیشاپیش از همه گفتنی میدانم، گیریم روی سخن نه با داکتر اسدالله حبیب ـ داستاننویس، شاعر، مترجم و پژوهشگری  که از سی و شش سال بدینسو  آثار بیدل را میکاود، بلکه با یک شخص نه اینچنین دانشور و نامور باشد. آیا کار برد از الفاظ و واژه های از هر لحاظ ناشایست زیر نام « نقد» جایی دارد و نکوهیدنی نیست؟

البته با خواندن نبشته های اینچنینی یکبار دیگر باورمند به این امر میگردم که شماری ـ به قول خود شان " فرهنگی " ـ   کمتر از جنگسالاران نیستند و مصممانه اما بیهوده در صدد در بند کشیدن قلم اند.

 

خوب است اگر از خویش بپرسیم که ما از جایگاه کدام دادگاهی سخن میرانیم و حکم صادر میکنیم؟ مگر این حق را از کجا به دست آورده ایم که به دیگران بگوییم، آیا آنان را مجاز است که بیدل را بخوانند، بفهمند و بفهمانند یا نه؟ در آن صورت روی سخن به سوی خودمان خواهد شد و چهار انگشت مان به سوی خودمان نشانه گیر.

 و آیا هرگز از خویش پرسیده ایم که تا کجا به درونمایۀ آنچه بیدل میگوید، رسیده ایم؟

 اشعار بیدل چشمۀ آبهای زلال را میماند. برای رسیدن به آن و سیراب گشتن از آن راههای گونه گون وجود دارند. شاید یکی در پرتو  اندیشه های نوین و امروزین بهتر تر بتواند زبان بیدل را بفهمد، دیگری از راه عرفان و تصوف و یکی دیگر از راه نزدیک شدن به طریق دیگری.

گذشته از آن افزونی هواخواهان بیدل بایستی مایۀ خوشوقتی برای دوستداران شعر فارسی دری باشد. از دیده به دور نداریم که  این فراگیر شدن را به ویژه طی ده سال پسین سپاسگزار بیدلشناسان و به ویژه داکتر اسدالله حبیب که با ارایۀ پژوهشهای رهگشا در کنگره های جهانی عرس بیدل از نام افغانستان افتخار و خاطره می آفریند, هستیم. مگر اینکه چشم دیدن و شنیدن فراگیر و مردمی شدن بیدل را نداشته باشیم.

 

بگذاریم تا با درستترین تعبیر و تفسیر کلام بیدل ـ  از هر که باشد ـ برترین راهها برای دیگرگون ساختن دنیای مملو از دویی و ددمنشی برگزیده شوند. بیدل و دیگر بزرگان خاوری و جهانی بزرگتر از آن بوده اند که در دنیای کوچک حسادتها و عقده گشاییها  گنجانیده شوند.

 

و این بخش نبشتۀ نگارنده « شما ای دوست سست عنصر، امروز با کدام جرئت و بالابلندی در میان مردم رنج کشیده و گریز پا از رنج فتنه گران پوشالی حزب نامیمون و شرم آور در انظار عامه و جر و بحث های علمی و ادبی و آن هم در مورد بیدل ظاهر میشویید؟ » را کهنه تر و فرسوده تر از آن میدانم که سزاوارش پرداختن به آن باشد.

 

ششم جون 2010

 


June 14th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان