• در سوگ آن عقاب،
• بی شرم طوطیان
• پرداختند به حیله و نیرنگ
• صد دروغ:
• گفتند:
• «آن عقاب ستیهنده، گر نماند
• دراوج آسمان،
• زان بود که او
• به چالش بی گاه رفته بود
• در فتح قله های چنان فتح ناپذیر
• بی راه رفته بود
• پیمان شکسته بود و
• ز توفان گسسته بود
• پیوندها که داشت،
• گردیده بود هرزه پَر و هرزه خوار و پست
• ماننده ی کلاغ»
• با این همه به باغ من ـ آنجا که در غم اند،
• مرغان باورم ـ
• حتی چکاوکی
• باور بدان نکرد ...
• زیرا به گاه فاجعه، این زخم خوردگان
• ز آنجا که چشم باز بر این صحنه داشتند،
• دیدند آشکار،
• تیری که خورد
• بر تن مجروح این عقاب
• از دست ناکسان!
• خونی که ریخت
• موج زنان
• در دهان باد
• از کین کرکسان!...
• بی شرم طوطیان
• پرداختند به حیله و نیرنگ
• صد دروغ:
• گفتند:
• «آن عقاب ستیهنده، گر نماند
• دراوج آسمان،
• زان بود که او
• به چالش بی گاه رفته بود
• در فتح قله های چنان فتح ناپذیر
• بی راه رفته بود
• پیمان شکسته بود و
• ز توفان گسسته بود
• پیوندها که داشت،
• گردیده بود هرزه پَر و هرزه خوار و پست
• ماننده ی کلاغ»
• با این همه به باغ من ـ آنجا که در غم اند،
• مرغان باورم ـ
• حتی چکاوکی
• باور بدان نکرد ...
• زیرا به گاه فاجعه، این زخم خوردگان
• ز آنجا که چشم باز بر این صحنه داشتند،
• دیدند آشکار،
• تیری که خورد
• بر تن مجروح این عقاب
• از دست ناکسان!
• خونی که ریخت
• موج زنان
• در دهان باد
• از کین کرکسان!...
پایان