معرفی یک استعداد پنهان دردیار عرفان فاریاب باستان
انجنیرسید عارف گهریک انجنیرسید عارف گهریک

  

میمنه 29 / 07 / 1389

چنانچه به همه معلوم است سلسله بروز استعداد های قوی درعرصه علم وفرهنگ وتمام عرصه ها ازهرنقطه کشورعزیزما افغانستان سربلند وآزاده درهیچ زمان قطع نگردیده خاصتا درشرایط سخت زنده گی اجتماعی ، سیاسی واقتصادی  کشور، همراه بااحساسات پاک میهنی بهترجلوه گردوروزمان خود میگردند. با احترام به تمام ارزش های معنوی عرصۀ فرهنگ وادبیات کهن کشورعزیزما ، متوانیم شخصیت های فرهنگی وادبی عصر جدید خود را نیز باستایش به رشتۀ تحریروتوصیف بگیریم . من با استفاده ازفرصت میخواهم برای خواننده گان ومردم عزیز خویش یک جوان با استعداد عرصه فرهنگ وادب را ازدیارهنرپرور دیاروزاد گاه غلام محمد میمنه گی به معرفی بگیرم . بلی این شخص وجوان بااستعداد عبدالقیوم خروش فرزند محمد ابراهیم ازبا شنده گان بومی قوم ازبیک  ولایت  فاریاب باستان  میباشد این جوان با استعداد چنانچه که گفته شد نتنها درعرصۀ فرهنگ وادب ازاستعداد خوب برخورداراست بل درعرصۀ ورزش فوتبال وکانگ فو توا نیز درقطارافتخارآفرینان دیارش میباشد . درمورد زنده گی نامۀ موصوف تا حال به صورت دقیق معلومات حاصل نشده است امیدوارم درآینده موفق به جمع آوری معلومات درباره زنده گی این جوان با استعداد باشم اینک دوپارچه شعرازعبدالقیوم خروش را به دست نشرمیسپاریم .

 

آه وافغان

باورم ازباغ الفت داغ هجران  را  شناخت

ناله  و فریاد به حدی آه وافغان را شناخت

چرخ  کج  رفتار نهال آرزو درهم  شکست

مرغ دل آخرزخیبت رقص طوفان راشناخت

درحضور اهل دانش شد محال  گفتن سخن

پس چنین گویم حقیقت قفل زندان راشناخت

دست خون آلود قصاب لکه بردامن نهد

سینۀ بشگافته ناصح تیغ بران را شناخت

طرزخاک بوسی بیاموزبوالهوس باعشق مپیچ

بیرخش پروانه بنگرشمع سوزان را شناخت

بی نهایت جستجوکرد گوهر مقصود " خروش "

لال گردید نا خدا ادهم دوران را شناخت

 

آزاده گان

 

دل به دنیا بسته کردن کارماشد حیف حیف

بارغم دایم خریدن کارماشد حیف حیف

روز شب اندرقفای سیم وزر کردیم سفر

ازمساجد پا کشیدن کارما شد حیف حیف

کشورآزاده گان از همدلی رونق گرفت

رشتۀ الفت بریدن کارما شد حیف حیف

زین شراب آتشین کردیم تناول بی خبر

تا دمن یخن دریدن کارما شد حیف حیف

نا خلف باشم بسوی بوالهوس رو آورم

طعنه ازاغیارشنیدن کارما شد حیف حیف

تیشه می داند " خروش " ازما جرای بیستون

در پس دیوار خمیدن کارما شد حیف حیف


October 21st, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان