استقلال
محمد اسحاق محمد اسحاق " ثنا "

از مظالم گر چه پامال است استقلال ما

 

ترس دارد دشمنان از شوکت و اجلال ما

 

ملتِ آزاده دارد عزت و شان و شرف

 

اين سعادت ثپت تاريخ است با تمثال ما

 

زين سبب باشد رهم بر اوج چرخ نيلگون

 

شهپر پرواز دارد مُرغ زرين بال ما

 

نعمت آزادگى از همت والاى ماست

 

مى نشيند بر لب دشمن رگِ تبخال ما

 

گر چه پاکستان به ميهن مى زند تير جفا

 

مى رسد روزى که گردد چون مگس پامال ما

 

روزگارى مى رود کشور به سوى امن و صلح

 

تا دو رنگى ها نباشد در همه اعمال ما

 

اتحاد است آدمى را مى برد سوى هدف

 

اين اميد ما بود اين آرزو آمال ما

 

ثپت تاريخ است نام قهرمانان وطن

 

فهم اين مطلب شود از امر قيل و قال ما

 

دايما خواهم از درگاه آن ربِ جليل

 

تا بيفتد  در بُن چه دشم ن دجال ما

 

اى " ثنا " در طارم گيتى ببينى سر بلند

 

بيرق آزادى و هم رايت اقبال ما

 

 

ونکوور، کانادا

 


August 22nd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان