جدايى
ناهيد بشردوست ناهيد بشردوست

 

 

غزلهايم همه تيت و پرک شد

جدايى تا ميان ما سرک شد

پريد مرغ هما ازلانه من

ميان جنگل غم لادرک شد

همگى واژه ها در باد رفتند

کتاب و دفتر من دفترک شد

به من از خر من درد و جدايى

تمام خوشه هايش سرسرک شد

برفت کشتى عمر من به توفان

اميد زنده ماندن دور ترک شد

دو چشمم کور شد از حسرت و درد

سياهى جاگزين در مردمک شد

شب وروزم گذشت در حسرت و درد

خلاصه لحظه ها در اين دمک شد

به خاک افتيد ماهى خيالم

تپيدن هاى ايندل بى درک شد

به تلخى رفت تمام لذت عمر

گمانم آرزو ها بى نمک شد

به پيشش عشق با معراج عاشق

سبک شددست باد رفت خورترک شد

                                


October 3rd, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان