سخنوری
دکتر بیژن باران دکتر بیژن باران

http://bejanbaran.blogfa.com/

خلاصه. یکی از عارضه های استبداد در تاریخ یک کشور، رشد کند دانش سخنوری است. در این گونه حکومتها، عدم قانونیت نهادهای مردمی و صنفی در دوره ای طولانی باعث نبود چالش سحنران و منطق او می شود.  این نهادها مشتمل اند بر: احزاب قانونی، دیوان قضایی، پودیم *سندیکایی، دانشگاهها، همایشها، مجامع جهانی، سخنرانی در ملاء عام، بحث و مناظره در رسانه ها. عدم چالش محتوای سخنان متکلم الوحده و  غدغنی ارایه طرحهای بدیل و رقیب، تکوین اجتماعی را کند می کند.  در این گونه جوامع پیشاز مردنیته، سخنرانی بشکل موعظه، مونولوگ مونوتون monotone یکنواخت، تکراری، طولانی، بدون چالش می شود. این نوع سخنرانی حضار محبوس را در نوعی ناهشیاری و خلسه فرو می برد.  مراکز خرد، چالش، انتقاد، وجدان در مغز آنها را یخ زده، کرخت، نالازم می کند. مراکز اعتقادی، تعصبی، احساسی، عبودیت، رفلکس مشروط در مغز آنها را پاداشداده، تثبیت، مسلط می کند.  در جامعه مدرن، وجود روزنامه های ناممیزی منجر می شود به چالش سخنران، اثرات بیانات رسمی او ، نقد محتوایی او، طرز ارایه بیانات او، تشریح شگردهای مربوط به سخنرانی در رسانه ها.

مقدمه. در فرهنگ خاور میانه پیشامدرن زن و بچه حق حرف زدن در جمع را نداشته؛ در بقایای آن در اوضاع کنونی هم ندارند. این یکی از محرمات/ تابوهایی است که دانش سخنوری را در کودکی و در نیمی از جمعیت کشور در نطفه تعدیل می کند. این تابو با تعمیم بر اقلیتها هم، زبدگان آنها را از چالش دانش سخنوری قادران خودی حاکم، منع و هزینه دار می کند.  یکی از اصول مدرنیته/ تجدد آزادی اندیشه، گفتار و کردار در دایره قوانین مدرن می باشد. در این راستاست که جامعه آزاد، آباد، شکوفان می شود. انبوه کثیری زاییده و برخاسته از ادیان مختلف موجود در جامعه، بخاطر نوجویی در مغزشان از اعتقادات ارثی بریده، لذا صاحب کتب مقدس نیستند.  آنها عقاید موروثی و خانوادگی را کنار گذاشته، بدنبال نوآوری و ترقی وضع شخصی و در نهایت شکوفانی جامعه اند.  این گروه اجتماعی است که بدنبال تحول، اکتشاف، اختراع، آفرینش، نوآوری می باشد. اگرچه برخی از آنها اعتقادات شخصی خود را دارند. این گروه در مهاجرت به غرب خود را با مدرنیته تمام عیار انطباق داده؛ ظرف 20 سال زندگی خود و خانواده را از همتایان متوسط غربی برتر میکنند.  این برتری خود را در تحصیلات عالی، ورزش، هنر، ثروت، ثبات خانواده نشان می دهد.  این معیار ها ذهنی نبوده؛ ارزیابی پذیر اند.  

در خاور میانه، اکثریت جامعه در فرهنگ پیشامدرن درجا میزنند.  ادوات و افعال تولیدی کشاورزی از دوران هخامنشی تا پساز اصلاحات مشروطیت در آغاز سده 20م،  همان گاوآهن، خیش، شانه، چپر، شخم، داس، آسیاب آبی، سنگ آسیاب، خرمن، باد دادن، زور/ کود حیوانی، درو کردن، آبیاری قناتی/ جویباری، ورزو/ گاو نر، کوبیدن بودند.  هیچ نوآوری، تغییر، راهیابی جدیدی در این 2500 سال در آن حادث نشد. اکثریت جامعه را کشاورزان، ایلات، شبانان تشکیل می داند.  با اینکه بقایای این فرهنگ کند و پیشامدرن هنوز ماندگار است؛ ولی طلیعه فرهنگ مدرن از زمان جنگهای ایران و روس در قرن 19م بر افق اجتماعی فلات ظاهر شد. البته ابزار اطلاعاتی قرن 21می مانند تلویزیون ماهواره ای، قرص فشرده دی وی دی، اینترنت، اس ام اس تلفن دیجیتال، جی پی اس نقشه یاب/ موقعیت یاب در گسترش فرهنگ مدرن دخیل اند. ولی این عامل ابزاری بدون تشکل و رهبری آگاه از آینده جامعه، دیگران فرامرزی، گامهای بعدی در جامعه است؛ پس در سطح فردی و خانوادگی رشدی نباتی و کند ولی گسترده و کشوری دارد.  در نبود نهادهای صنفی و مردمی، نقد دانش سخنوری فارسی که امری اجتماعی است، تبیین نیافته.  اگرچه کتابت آن از طریق ترجمه برون مرزی که امری تاحدودی شخصی است از انقلاب مشروطه رشد کرده؛ بوسیله خلاقیت نوآوران اجتماعی درون کشور انکشاف می یابد. ولی هیچگاه سیستماتیک نبوده؛ در تدریس رسمی دستگاه آموزشی گنجانده نشده؛ با برنامه پیش نمی رود.

خطابه. خطابه یک رویداد صرفن حضوری نیست. باید متن و ویدیوی آن ذخیره، ترابری و پخش دور گردد.  پس نیاز به ابزار و قراردادهای بخردانه rational دارد تا بتواند عین یا المثنی بازتولید fidelity آنرا تضمین کند. هنر سخنرانی و خطابه نویسی شامل 2 بررسی است:

1- اصول بصری و قواعد املاء.  اصول بصری شامل ارایه سخن در جایگاه podium * عمومی می باشد که بوسیله رسانه های گروهی ضبط، ذخیره، تراشکلی transform ، ترجمه، پخش، آرشیو می شوند.  کانونهای سخنرانی واقع در مراکز تخصصی، رسانه ها، سندیکاها، همایشها، احزاب می باشند. بررسی بصری نیز دربرگیرنده ژستها، لحن، ایجاد رابطه با حضار، تاثیر بر آنها، موفقیت در اغنای آنها می باشد. قواعد املایی شامل قراردادهای خطی، املایی، ترجمه ای برای ابزار نوین رایانه ای اند. این قواعد نیاز به هنجارها و قراردادهای منطقی و نه سنتی دارند تا فن آوریهای نوین را قادرمند کنند. فن آوریهای نوین شامل کودینگ coding ، ایندکس index ، ترابری transport متن از رایانه های متفاوت (ویندوز، مک، یونیکس) به سرورها servers، پلها bridges، راهیابها routers یند که جعبه های الکترونیکی رله اطلاعات در شبکه های فضای سیبرنتیک می باشند.  نیاز دیگر تبدیل تصویر /اسکن به متن برای جستجو کردن متن و قرار دادن آن در جاداده ها database ، خزینه ها، جدولهای ساختارمند structured می باشد.  باید توجه داشت که متنها (زبانی، تصویری، صوتی) یا بدون ساختارند مانند ایمیل یا ساختارمندند مانند جدول حسابداری.  با این فنون مربوط به رایانه می توان کلیه آثار کتبی گذشته را تبدیل به پرونده های الکترونیک کرده؛ در شبکه های دسترس پذیر عامه قرار داد. نمونه های این آثار: گاتهای زرتشت، منشور حقوق ملل کوروش، سه خشتی ها یا شعر سه مصرعی 8 هجایی بازمانده از زمان ساسانیان، لو یا شعر هجایی کردی با مصرعهای نابرابر و قافیه های ناثابت، شبیه شعر عروضی نیما ولی هجایی، عاشیق های ترکی هم قوشما /نظم و هم سور /نثر، تعزیه های ایرانی، کتب رازی و ابن سینا، کلیات نیما، دانشنامه های فارغ التحصیلان.  عاشیقها شبیه mariachi های مکزیکی ند که این گروه دوم دوره گرد با گیتار، شیپور، طبل آوازخوانی می کنند، شادی را به استانها می برند. با روند اسکن scan یا فتوگرافی دیجیتال، تصویر اشیای خواندنی، بصری، صوتی مبدا را می توان تبدیل به متن مقصد (اردو، فارسی، خوزی، کردی، ترکی، تاتی) کرد. تا بتوان آنها را برای ارایه در شبکه جهانی اطلاعاتی اینترنت پردازش شده /جستجوپذیر کرد.  جستجوپذیری با واژه های کلیدی، در مسئله ایندکس index محاط بر پرونده های الکترونیک، محوری است؛ زیرا یافتن واژه ای در متن، در جحم لایتناهی اطلاعات، تنها با ایندکس امکان دارد. یک رسم الخظ عقلایی برای جستجوگری رایانه ای کلیدی است - بویژه فاصله گذاری بین اجرای یک کلمه مانند پیشوند، پسوند، قراردادهای چسبانی کلمات مرکب.  اکنون در خزینه اطلاعاتی جهانی فن آوری نوینی برای یافتن عکس tineye.com  پدید آمده؛ شاید روزی روشی نو برای جستجو در پرونده های صوتی این خزینه هم پیدا شود.

2- محتوای سخنرانی.  در این بررسی، ساختار خردگرا و خطابه نویسی بمثابه امر ارتباطی یا بحث اغنایی تشریح می شود. در خاور میانه سنت نقلی و موعظه قدمت، گستردگی، حاکمیت، تسلط مطلق دارد. هر کدام از 2 مقوله نقلی و موعظه نیاز به کنکاش تاریخی، قیاسی، محتوایی مبسوط دارد که از میدان/ حوصله این جستار بیرون است.  سنت نقلی چنان مسلط است که حتی در تحلیلهای علمی راست و اجتماعی – اقتصادی چپ دست بالا را دارد؛ جایگزین غور علمی جدید سیستماتیک شده است. سنت نقلی در ارایه یک متن اغنایی یا کنکاش علمی، روی نقل قول از آتوریتیه های مربوطه تکیه می کند؛ در پردازش موردی چپ و راست، اینجا و آنجا، نقل قول از گذشتگان را برای اثبات حکمی می آورد. لذا تکوین موضوع از طریق آوردن نقل قولهایی انجام می شود که نویسنده آنها را مربوط به بحث خود می داند.  این تقلید طوطی وار  و رج زدن نگینه های نقلی گدشتگان از تشکیک، خردگرایی، نوآوری مدرن فرسنگها دور است؛ فرهنگ را به تکرار گذشته و درجا زدن تبدیل می کند. در حالی که زیربنای اقتصادی جامعه با ساختارهای کلان مدنی نوین تغییر می یابد.    

قرهنگ کهنه نقلی و موعظه با سماجت در برابر نوآوریهای فردی بومی و  گروهی غربی ایستادگی می کند.  در تقابل با سنت نقلی عتیق، کنکاشگر نوین یک سیستم را در محیط ش تعریف می کند.  مرز آنرا مساحی می کند، عوامل بیرونی، درونی، تضادها، تغییرات چونی /چندی آنرا بیرون می کشد. سپس با روشهای نوین روال تکوینی آنرا روندیابی می کند.  این روشها شامل ترسیم روند تقویمی، تلخیص مشاهدات، یافتن علیات، تعریف ورودیها/ خروجیها/ پارامترها/ متغیرها/ تابتها/ ساختارها/ کارکردها می شود.  سرانجام علل تغییر، انکشاف، تکوین سیستم را می یابد.  در نهایت این یافته را بر سیستمهای مشابه انطباق داده؛ مجهز به ابزار پیش بینی و تغییر سیستمهای ثانوی می شود.

سنت موعظه با ساختار اجتماعی پدرسالاری و مقوله های ریش سفیدی، زعیم، قطب، مراد، امثال اینها سابقه طولانی دارد.  در این مورد حضار خاموش و سربگوش به سخنران توجه دارند. موعظه با شگردهای بیانی مانند مقوله های سلبی، امری، نصیحتی و کاربرد تمثیل، حکایت، نقل قول، پند، اندرز، فکاهی همراه است. بیشتر روی تجربه، اتوریته، کبر سن سخنران تکیه میکند تا اغنا، اثبات، استدلال، استنتاج، استقراء.  این نوع سخن در جامعه ی ایستای کهن اغماض پذیر بود.  ولی در جامعه در حال تحول، گاهی خنده آور برای حضار با ذهن خلاق میشود؛ این وضع، پایه جوکها و پیامکهای اس ام اس یا اشعار هجو و هزل می شود. در موعظه سخنران جلوتر، بالاتر قرار می گیرد؛ بلندتر حرف می زند؛ تا احترام او تداعی شود. این روش بویزه در نهادهای آموزشی دیگر ملغا شده؛ جایش را شیوه بگو بگوش گرفته.  در این نوع نو، پرسش و پاسخ انقطاعی یا پایانی بخشی از جلسه است.  شناخت موعظه نیاز به بررسی مبدا و تکوین تاریخی آن، تدوین موضوعیت و اهداف آن، قیاس آن با دیگر فرهنگها دارد.  رابطه آن با رجزخوانی و کرکری که نوع کوتاه شده موعظه اند، نیز می تواند روشن گر باشد. موعظه در مناسک آیینی تاریخی طولانی دارد.   

تاریخچه سخنوری. فرهنگ کلامی، آغازی شفاهی داشته؛ لذا سخنوری، منطق، و حتی فلسفه هم آعازی گفتاری داشتند.  بعدها درتاریخ، تبیین نظریه ها و ردیه بر پاره ای از نظریه ها بشکل  نوشتاری پدید آمدند. در فرهنگ شفاهی نخست سخنوری و فلسفه؛ سپس منطق، شیوه استدلال، ارایه محتوا /حکم تدوین شدند. در این فرهنگ شفاهی محتوای نطق حفظ می شد؛ ولی با شرایط مشخص هر نطق، بداهه گویی هم در متن حفظ شده تداخل می گرد. این در متون مذهبی و ادبی بصورت ورژنهای متعدد از یک متن اصلی در تاریخ ضبط شده.  سخنوری فردی در هر جامعه ای پدید میآید، از چین و هند تا ایران، بابل، سرزمین یهود، مصر وجود داشته. ولی آموزش سخنوری، بحث گروهی، هنر سخنوری در غرب، از 2500 سال پیش در یونان، سپس در روم تدوین یافت. در قرون وسطی در اروپا، سخنوری یکی از 3 هنر اصلی هنرهای لیبرال همراه منطق و دستور زبان بود. بحث اغنایی در جرگه های عمومی و سیاسی مانند مجلس نمایندگان و دیوان قضایی بکار می رفت.  پس سخنوری بذاته نیاز به جامعه دمکراتیک با حقوق آزادی بیان، اجتماعات مسثقل از دولت، ازادی سیاسی بخشی از مردم را دارد. البته مداحی و  مراسم عمومی همراه با سخنوری در رژیمهای خودکامه، تمامخواه، ایده او لوژیک وجود داشته و دارد.  نمونه: نطقهای هیتلر و گوبلز در آلمان نازی، مک کارتی در آمریکا در نیمه قرن گذشته، فیدل کاسترو در کوبا در طول نیمه دوم سده گذشته. در مقابل، بحثهای منصفانه و اغنایی گروهی با سخنرانیهای گاندی، مارتین لوتر کینگ و جسی جکسون در جنبش اقلیتها در آمریکا، سخنرانیهای مصدق در جنبش ملی کردن نفت، شعرخوانی سلطانپور نمونه های درخشان سخنوری و بسیج می باشند.  گاهی این اجرای سخنوری در فیلم هم استفاده می شود.  نمونه اخیر این کاربرد را ال پاچینو در عطر زن اجرا می کند؛ در بخش پایانی فیلم، او در فوروم محاکمه یک دانشجوی شجاع بدفاع از او و حمله به محافظه کاری و ریای نظام آموزشی می پردازد.  نمونه دیگر: جک نیکلسون در فیلم چند مرد نیک در دادگاه بدفاع از خود و نظام ارتشی قدیم می پردازد؛ جمله معروف را در دادگاه نظامی می گوید: "حقیقت؟ تو نمی توانی حقیقت را تحمل کنی." ولی دانش سخنوری غیر از سخنرانی است، اگرچه این دانش بر اساس نطقهای تاریخی و نطاقهای زبردست قرار دارد.

در قدیم سخنوری شامل  نطق در مراسم ملی/ دینی، ارایه مورد قضایی برای دفاع، خطابه سیاسی برای مدح/ ذم کسی معمول بود. پس یکی از دلایل شکوفایی زبان انگلیسی و فرانسه در تقابل با ژاپنی و آلمانی دمکراسی موجود در دو کشور اول می باشد.  گفتمان سخنرانی قانونی و سیاسی کمک به پیشرفت سخنوری، نظریه نقد، نقد ادبی، فلسفه، روش شناسی در علوم اجتماعی، تاریخ، علوم مربوط به قانون می کند.  در فارسی یکی از دلایل عقب ماندگی 2 رشته منطق و فلسفه نبود دانش سخنوری است.  نگاهی به نشریات فارسی این عقب ماندگی را نشان می دهد. سطح منطق و فلسفه در فارسی در ابتدایی ترین مرحله یعنی ترجمه واژه ها، تعریف های این 2 رشته دانش، تدوین و ترجمه متون عتیق می باشد.  چنانکه اکنون با رسانه های شبکه جهانی وب خواندن ترجمه گفتمانهای استادان فلسفه و منطق غربی برای حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی ناخواندنی، مشکل فهم، ثقیل اند.  زیرا در دروس دبیرستانی و دانشگاهی اصول 3 رشته سخنوری، فلسفه، منطق گنجانده نیست. ترجمه کتب مدرن مربوط به 2 رشته منطق و فلسفه در سطح دانشگاهی برای گرفتن نمره قبولی می باشد.  پیدایش و آفرینش آثاری در منطق و فلسفه از طرف فارسی زبانان شاید در نیم قرن بعدی امکان پذیر باشد.  البته این تنگی در زبان ترکی و عربی هم دیده میشود ولی در هندی و عبری برطرف شده است؛ زیرا می توان تک نگاریهای آکادمیک در منطق و فلسفه را در این دو فرهنگ آخری دید. نیز، مراوده پژوهشی و مدرسی بین اینها و مراکز آموزشی، تحقیقی، انتشاری غرب را می توان دید.

ابزار سخنوری. در قرن 21م بخاطر رسانه های گروهی دانش سخنوری در جهان رشد کرده است. رسانه گروهی شامل اس ام اس تلفن همراه، گپ/ پادکست رایانه ای، مصاحبه های تلفنی/ تلویزیونی، فیلمسازی، نمایشنامه، کلیپ سمعی/بصری در اینترنت، ویدیو یا سکانس قابهای پویا/ وبکم بصری/ مایک سمعی، تلویزیون ماهواره ای، کنفرانس از راه دور با ویدیو، رادیو/ تلویزیون اینترنتی، یوتیوب برای بارگذاری تصاویر پویای صدادار است.  اصولن اینترنت این امکان را می دهد که برنامه های سمعی، بصری، متنی را کاربر هرگاه که خواست بارگذاری کرده؛ از سرور دور به رایانه روی میز، منتقل کرده، بیرون بکشد. فن آوری وب، مانند داشتن دی وی دی برای دیدن محتوای آن در خانه، بیرون کشیدن محتوای آماده بارگذاری در زمان دلخواه را میسر می کند. این بیرون کشیدن pull در مقابل فن آوری پیشین است که برنامه بوسیله فرستنده در زمانی مشخص برای گیرنده های منتظر پخش می شد؛ در ساعاتی بعد تکرار می شد.  فن آوری پخش محتوا در قرن 20م مانند اکزان فیلم در سالن سینما بود. یعنی پخش push مثلن اخبار بوسیله رادیو در زمانی مشخص با دریافت شنوندگان منتظر در پشت وسیله ارتباطی همزمانی داشت. ولی این معادله در قرن 21م دگرگون شد. اکنون یک برنامه را در هرزمان دلخواه که کاربری به سرور شبکه وب برای بیرون کشیدن/ بارگذاری آن وصل شود می تواند ببیند.  چون این برنامه ها آرشیو می شوند، لذا همیشه برای بارگذاری از راه دور آمده اند. توجه شود تقلیل تعداد سینماهای کشوری عمدتا بخاطر رویکرد طالبان فیلم به اینترنت، دی وی دی، تلویزیون ماهواره ای و کابلی است؛ میتوان این افت را در سرانه کتابخوانی کشوری نیز دید. سرانه کتابخوانی از فروش عنوانهای سالانه کتاب و جمعیت باسواد کشور بدست می آید؛ این معیار با ورود اینترنت باید تصحیح شود.

بارگذاری 2 بخش دارد: بالا گذاری که پرونده الکترونیکی از مبدا محلی به سرور دوری فرستاده می شود؛ پایین گذاری که این پرونده از سروری دور به رایانه مقصد روی میز کاربر فرستاده می شود. پادکست سخنرانی و مشارکت حضار مجازی را از راه دور امکان پذیر می کند. بسیاری از شهروندان مطالعات و آموزش دانشگاهی خود را از طریق اینترنت انجام می دهند؛ گاهی هم با بارگذاری کتاب الکترونیکی آن را می خوانند. مثلن آثار فروغ فرخزاد بوسیله دوستداران آثار او در اینترنت ذخیره اند؛ دوستداران می توانند آنها را بار/ پایین گذاری download  کنند. یا کلی از جوانان با رايانامه‌ /پست الكترونيك/ ایمیل، تارنما /ديدارگاه/ سايت،  تارنگار /وبلاگ نیازهای خواندنی خود را برآورده می کنند. این را با google.com می توان انجام داد.  در مستطیل جستجو، نام کتاب فروغ را نمونه وار " فرخزاد اسیر" تایپ کنید؛ منابع حاوی این نام یا کتاب روی صفحه تصویرگر ظاهر می شوند تا بارگذاری شوند.  

بُردار کنونی. رابطه شعر و سخنوری از 2500 سال پیش در فرهنگ ادبی بشر تبیین یافته است. در شرایط کنونی هم می توان این رابطه را به روز کرد؛ از منابع غربی اصول نظری را ترجمه کرد؛ از آثار سخنرانی و شعری فارسی/ دری نمونه های گزید تا اصول ادبی مدرن سخنوری در فارسی را تدوین کرد.  در قرن کنونی سخنرانی از جرگه حضوری بسی فراتر رفته، با فن آوریهای رایانه ای، بصری، سمعی جهانی شده. این رسانه های گروهی افزون بر امکان همایشها، سخنرانیها، مجلس نمایندگان، جرگه های صنفی/ حرفه ای/ حزبی کمک به رشد سخنوری هم کرده اند. ولی هنوز محتوای این رشد نقد، طبقه بندی، تبیین نشده.  دکتر شهرام بشرا در زمینه شعر با ترجمه مقولات مربوط به سخنوری، گامهای نخست را در ادبیات مدرن فارسی برداشت ؛ در یک وبلاگ کارش را نشر کرد.

دکتر فروزان سجودی هم از جنبه نشانه شناسی برخی از آرایه های ادبی را با استناد به منابع غربی و نمونه هایی در شعر فارسی بطور ارزنده ای واشکافی کرد.  دکتر بیژن باران در جستارهای زنجیره ای می کوشد تا آفرینش، نویسش، خوانش، ادراک شعر را با مقوله های اعصاب، روحیات، شخصیت شاعر/ مخاطب در ارتباط قرار دهد تا رمز پایداری شاعران رده یک مانند فردوسی، خیام، مولانا، حافظ، نیما، فروغ، شاملو را تبیین کند؛ نشان دهد که شاعران درجه 3 و4 حاشیه ای اختلالات در روحیات و شخصیت داشته اند که موجب افت محبوبیت آنها پس ار مرگشان شده. بقول تهرانیها  در عصر حاضر، بدون کمک دولتی آنها "تنبان خود را نمی توانند بالا بکشند" چه رسد به خوشگذرانی، امرار معاش، درآوردن هزینه خانواده. در زمان حیات آنها دور و بر قطبهای قدرت، ثروت، منزلت فرصت طلبانه می پلکند.  ُشهرگی آنها در حیاتشان با نزدیکی آنها به دولت و بلندگوهای آن، شهرتی تبلیغی و غیرتاریخی بآنها می دهد.  پیشینیان انان شعرای دربار سلطان محمود غزنوی بودند. اینها علم سفید تسلیم "نوعی از هنر" و شعر ناب را در توی اتاق و پشت پنجره محافلشان تکان می دادند و می دهند. در زمانیکه شاعران مردمی در انبوه دوستداران چند هزار نفری شعر خوانی و سخنرانی می کردند؛ کاست شعرخوانی انها نقل محافل دانشجویی بود.

چون در گذشته سنت سخنوری بخاطر نبود مجلس نمایندگان، دادگاههای قضایی، مجالس بحث در خاور میانه رشدی نکرده؛ لذا باید از غرب اصول سخنوری را ترجمه کرد.  نمونه های سخنرانی را در فرهنگ مدرن جمعآوری کرد تا بتوان قواعد آنرا در بستر فرهنگ خاور میانه استخراج کرد. این قواعد را بر شعر مدرن و پسامدرن فارسی انطباق داد؛ آنرا تکمیل کرد.  چون زبان شعر نو به زبان محاوره فارسی نزدیک است؛ از اینرو سنت بدیع، قافیه، عروض گذشته زیاد بکار نمی یآید.  دیگر این که سخنوری در غرب از علوم جدید روانشناسی، جامعه شناسی، عصب شناسی کمک گرفته؛ رشد پیگیری هم داشته است. نیز، قواعد نوینی براساس نمونه های شعری و سخنوری مانند خطابه های تاریخی سیاستمداران خاور میانه در مجامع ملی و بین المللی باید تبیین و تدوین شوند.  این جستار گامی در این راستا ست تا نخست، قواعد سخنوری را با نمونه های از شعر مدرن فارسی نگاشته.  تا بتوان این قواعد را در نهادهای آموزشی برای تربیت سخنرانهای نسل جدید بکار برد. شاملو در شعرخوانی روی کاست، سبک نوینی را در گفتار فارسی آغاز کرد.  این سبک نیاز به حفاری و غور دارد تا ضوابط لحن، تونالیته، جذبه، مکث، فراز/ فرود حجم صدا، تندی /کندی خوانش آن تشریح شوند.

زبان. در تحلیل زبان ادبی 2 برداشت از ان می شود: زبان لفظی literary که بیان فاکتها بدون غلو و دگرگونی موضوع است؛ سخن تجسمی که بیان فاکتها با قیاسهای شبیه برویداد موردنظر با کمی غلو  توام است.  در تحلیل لفظی، معنی کلمات آن است که در یک قاموس همگانی تصریح شده؛ در حالی که کلمات لایه های تجسمی معنی های اضافی را هم تلویح می کنند. وقتی چشم/ گوش انسان پیام را می گیرد؛ ذهن باید این داده را تعبیر کند؛ آنرا به معنی برای فهم تبدیل کند. این روند نیاز به یک 4چوب شناختی دارد که از حافظه، تمام معنی های ممکن را یافته؛ در کاسه فعال cache بارگذارد؛ تا معنی درست را برای کلمات متن بکار برد.  در این روال نه تنها معانی مشترک یا لفظی بیرون کشیده می شوند؛ بلکه معانی دیگری  هم که نویسنده منظورش بوده، فعال می شوند. نمونه: جمله "فلات تشنه است؛" 2 معنی قاموسی و تلویحی را قاطی می کند. فلات که زنده نیست تا تشنه باشد.  خواننده می فهمد که معنی قاموسی و لفظی نامناسب است.  او با تجربه فردی می داند که حس تشنگی از خشگی ناشی می شود؛ پس معنی جمله فوق را برابر با "فلات خشک است" گرفته، بدرستی آنرا بطور تلویحی درمی آبد. این نوع ادراک در مغز با شبکه های عصبی مجاور یا ناظر میسر می شود.  زبان لفظی در ژورنالیسم، کتب فنی، مقالات و گزارشات بکار برده می شود.

برداشت 2م، سخن تجسمی  figure of speech، را زبانشناسان تا 250 نوع گوناگون شمارش کرده اند.  در این اواخر این انواع را به 2 گروه اصلی بخش کرده اند:  استعاره ای metaphor وقتی که 2 چیز را می توان جانشین هم خواند؛ دگرنامی metonymy وقتی که 2 چیز را می توان همنشین/ مجاور هم خواند. در نمونه پارگراف فوق تشنه جانشین خشگ شده است؛ تا ادراک آن درست انجام شود. برای بسیط کردن این مجردات چند نمونه آورده می شوند.  نمونه اول:  یارو سگ شد؛ بجای عصبانی سگ جانشین شده. استعاره بخاطر تشابه 2 مقوله باهم است. پس سگ استعاره بصری برای عصبانی تجریدی جانشین می شود. نمونه دوم: پرسپولیس برد؛ بجای تیم بازیکن نام پرسپولیس بکار رفته. این دگرنامی براساس پیوستگی/ تداعی 2 مفهوم است. یعنی پرسپولیس همنشین یا مجاور تیم بازیکنان فوتبال است. نمونه سوم: زبان فلات فارسی است.  در این جمله عضو زبان برابر عضلات دهانی با معنی دگرنامی برای گویش ساکنان فلات بکار رفته. نمونه چهارم: بالیوود بیشترین فیلم را تولید می کند.  بالیوود محله ای در مومبای است ولی با دگرنامی بمعنی صنعت فیلم  همه هندوستان بکار رفته است.  این بحث را دکتر سجودی در مقاله استعاره، مجاز، .. در منبع فوق الذکر ارایه داده است.

در قسمت بعدی گزیده ای از نامها و تعاریف آرایه های سخن تحسمی خواهد آمد؛ سپس در اشعار نو نمونه هایی از آنها یافته، بصورت نقل قول ارایه خواهند شد.  در شکل زیر از 100 کارکرد مغز زبان و منطق گزیده شده؛ ورودیها، خروجیها، پارامترها، متغیرها بطور موجز نام برده شده اند. دیگر مقولات در بخش بعدی واشکافی خواهند شد.  زبان و منطق دو کارکرد مغزی ندکه در سخنوری و شعر اصلی هستند. برای محدودیت طولی در این جستار خلاقیت، احساس و دیگر کارکردهای مغز کنار گذاشته شده اند.

___________

پانویسها.

1- مولف آگاهانه از کاربرد 2 واژه علم و صنعت در مقولات مربوط به بدیغ، بلاغت، ادبیات عدول کرده؛ زیرا در عصر مدرن این 2 واژه معنای ویژه خود را دارند.  علم در رابطه یا اصول جهانشمول تجربی و نظری است؛ صنعت در رابطه با مهندسی محصولات با ابزار تولید مدرن است.

2- برابرهای انگلیسی برای پاره ای از واژه های تخصصی آمده که هنوز جانیافتاده اند.  بسیاری از واژه های تخصصی فنون گذشته از زبان فرانسه آمده اند. ولی اکنون انگلیسی سرچشمه لغوی برای وازه های نوین می باشد؛ بویژه در فنون رادیو، سینما، اینترنت، پزشگی، دارویی، شیمی، مکانیک، علوم انسانی، حسابداری.

3- منابع با ابرپیوندهای مستتر hyperlink در متن آورده شده.  اگر اشاره گر cursor موش بر صفحه تصویر monitor قرار گیرد، لینک منبع نمودار می شود.  با کلیک کردن روی آن کاربر به پایگاه site حاوی مطلب برده می شود. البته این استتار منبع باعث می شود که منابع در چاپگر بروی کاغذ ناپدید شوند.

4- انقلاب مشروطیت ایران در 1906م با جنبش مردم در تبریز، تهران، مشهد، اصفهان، باکو، استانبول، نجف در یک روند خونین به تفکیک قوای مقننه، اجراییه، قضاییه و ایجاد مجلس شورای ملی منجر شد.  در افغانستان، شاهزاده امان الله با سفر به اروپا، با تمدن غرب آشنا شد. در بازگشت، در ۱۹۲۶م او فرمان مشروطیت را توشیح کرد؛ برای اجرای اصلاحات سریع سیاسی مانند مساوات قاطبه مردم، اجتماعی مانند کشف حجاب، فرهنگی مانند تاسیس مدارس پسرانه و دخترانه.

 

* podium = جایگاه سخنرانی.

منابع.  چون این سری جستارها برخط online ند؛ از اینرو تنها منابع نرم موجود در وب جهانی بکار رفته.

 

 

 


September 7th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان