سوخت
فروغ از لندن فروغ از لندن

                   
غُربت ازمیهن امیدِ بازگشتِ خانه سوخت
دردِ فرقت آرزویِ مردمِ فرزانه سوخت
زار نالی های من ازبسکه تأثیری نداشت
ناله ای پُر سوز آخر ایندلِ مستانه سوخت
بارِ دیگر روغنی بَر آتشِ جنگ ریختند
خانه ای اُمیدِ ما را هردَدو دیوانه سوخت
ساغرِ پُر از مَی و مینایِ دشمن سرکشند
زاهد ازمستی خُمارِما بهرمیخانه سوخت
دورِخوانِ ما بهرجانب که بینی اجنبیست
میزبان هرچند آمد صاحبانِ خانه سوخت
جامِ  بربادی بدستی دیگران بسپُرده ایم
دُردِ آزادی ما را ساقیِ بیگانه سوخت
قتل وکُشتاروجنون است شیوهٔ بازیگران
گلستان آتش زدند وبلبلان را لانه سوخت
شعله هایِ آتش از هر سو زبانه می کشد
نیستان دودش بلندو،نی نوا را ناله سوخت
درفروغ خامهٔ من دردو رَنجِ مردم است
مجمرِ داغِ قلم طومارِ هر افسانه سوخت
           10/6/2013
    با تقدیم احترام
 
 





June 11th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان