شکوفه
بیژن باران بیژن باران

 

 

خاطرات تو در ما

شکوفه می کنند؛

با گذشت ایام

میوه می دهند.

 

ایده های ارزنده تو

از روزهای از دست رفته-

با ما در آینده همراهند؛

در زندگی کسانی

که همراه تو اند؛

بیاد تو اند

با آرمان عدالتخواه

در سازمان کار.

 

خزان- مرگ برگ، انبوه اندوه، زرد سرد، ناله باد..

زندگی تو

درختی شد در برگ ریز پاییز

اندوه ناله، در تب سرد خشگ.

باد آن را ربود.

 

با برگهای خاطرات در باد.

پیش از تولدت را به تخیل آر.

پس از مرگت را به تخیل آر-

سکوت، سیاهی، هیچ.

030612

 






July 14th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان