مباد
مختار تاجزی مختار تاجزی

راهی‌ مرا به‌‌‌ کعبه و اندر کنشت مباد
هیچگاه مرا چونان و چونین بدسرشت مباد
زیباست باغ و باده و معشوق و شعر و چنگ
هرگز شرار و سیل و غبار سوی کشت مباد
تاراج و ظلم و جور بکنند مفتیان و شیخ
وندر فراز شاخ امید جغد زشت مباد
گر‌ جانیان دین برسند نزد حور خویش
ای خوش مرا که نقش و حضور در بهشت مباد
 
 
 

بهار و شعر و ساغر بیتو ناید
 
خّمار و خّمر و اّخمر بیتو ناید
 
حدیث و آیت و سوره بمیرد
 
صلیب و ماه و منبر بیتو ناید
 
 
اسیر پنجه های وهم و تردید
 
چه سان بود و کجا رفت و چه گردید ؟
 
ازل تاریک ، حضر موهوم ، ابد گنگ
 
نه‌ کوثر آید و نه چشمه در دید
 
هدف از چشمه همان چشمهء غسّاق است که در دوزخ موقعیت دارد و دارای آب زهٰرآگین میباشد .
 

 

 

چو خلق کردی به‌‌‌ خلق سقف مکان ده‌‌‌ِ

به‌‌‌ تن‌ جامه به‌‌‌ دست ‌یک لقمه نان ده‌‌‌ِ

نه‌ عرش خواهم  نه‌ فردوس و نه‌ اورنگ

صبوحی ده‌‌‌ِ ، نگاری ده‌‌‌ِ ، رزان ده‌‌‌ِ

 

.بیا صیدم بکن نخجیر ات هستم
 
غلام بسته در زنجیر ات هستم
 
بده روحی‌ نوید مرگ من را
 
که من افسانه تقدیر ات هستم
 
 

 

 







June 26th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان