نوبهار
ناهيد بشردوست ناهيد بشردوست

گويند که نوبهار آيد

غوغاى خوشم کنار آيد

شور و شر آبشار و باران

بر جلگه سبزه زار آيد

 

از دامن شب ستاره ريزد

نور مه به هر کناره ريزد

غوغا و سروش مرغکان بين

اندر دل شب دوباره ريزد

 

آورده نسيم صبحگاهان

بوى خوش ارغوان بدامان

گاه برگ گلى دهد نوازش

گه تاج گلى کند پريشان

 

شد سبزه برقص ز شور باران

بشگفت شگوفه بر درختان

دل باز بتازگى‌ در آميخت

شد غصه و غم ز ديده پنهان

 

 

بلبل به چمن نوا دهد سر

گل شسته رخش به شبنم تر

کبک گشته خرام به کوهساران

شبو به فضا فشانده عنبر

 

هر گوشه پيام زندگانى

 هر لحظه شباب جادوانى

کوچ کرد بساط سرد يغما

هرروز بشارت جوانى


March 25th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان