پناگاه
مسعود حداد مسعود حداد

 

لشکری را می ستائیم که با کفر در ستیز باشـد

بـه آن قـــومی میگـرائیم ،زایمـان در گریزباشد

کنـشــت ودیرومغــان برای ما حـــرام است،پس

کجا بایـد عـبادت کرد که مسجــد نا تمــیز باشـــد

نه ترس از دوزخش داریم،نه میلان در بهشت رفتن

خــدارا زان پرستیم ما که در دلهـــا عــزیز باشـــد

در جـــایگــاه امـن خـــرد، اســــتوار اســـتاده ایـــم

بســـوزد آن مکانی که، درآنجا افــت وخـیز باشـــد

  ما ز عــبـد آمـــوخــــتیم، درس آزاد زیســــتن را

نمی خــوانیــم کتابی را که داستانـــش کنیز باشـــد

زجور دوست نا دانی،می وساغـــر پناه گاه شــــد

  پناگاهیم برآن خصمی، که باعـــلم وغــریز باشـد

ایا ای تنگ نظـر زاهد! نبــندتکفیربه« حداد» هــا

زتو بهتز بـُوَد کافـــر ،اگـر دیدش عــریض باشـــد

 

6 می 2012

 


June 14th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان