کانون
بيژن باران بيژن باران

عشق تمرکز است.

تمرکز گذشته در اکنون-

گستره پندار

گزینش گفتار

گرایش کردار.

از جهان پراکنده آینده

روشن می نماید جاده عشق.

 

عشق تکامل است-

از یک تن

به تن دیگر

و به تن های کودکان در راه فردا.

 

عشق تمدن است.

ساختن برای دیگران

از خانه تا شهر و خیابان.

 

کیوان اصلاح پذیر

چهارشنبه 1 آبان1387 ساعت: 23:7

{این شعریست با} توصیف تکاملی عشق در همه ی ابعاد: کار، ادامه نسل و تمدن. چراغی از آینده ای که هنوز نیامده جاده ی عشق را روشن میکند. چقدر کمیاب شده است این نوع اندیشه های تکاملی در ساحت شعر امروز جوانان. که نه تنها فردا که امروز را هم تاریک می بینند؛ عشق را یک لحظه ی گذرا و چه بسا فریبی گذرا. عشق از خود ما آغاز میشود که اگر خویشتن را دوست نداشته باشیم چه کسی را دوست خواهیم داشت؟ عشق مثل یک رود از تن ها شروع میشود؛ به تمدن ها ختم میشود؛ همه در این رود غرقه اند و نمی دانند. ساخته شدن و ساختن. که معماری عشق مجسم انسان است. زیستن زیر سقفی که انسان ساخته است. سقفی که با آسمان و ستارگانش رقابت میکند. جز با عشق از کدام مصالح میتواند خود را به کودکان آینده برساند. از خوشبینی شما به نوع انسان و دیدگاه دوردست شما خوشنود شدم.


November 2nd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان