عدالت واژه نا آشنا برای مقامات عدلي هالند!
مشعل مشعل

روز پنجشنبه 16 اکتبر "ميدان" برای سومين بار طي دو هفته پسين شاهد گردهمايي سترگ هم ميهنان ما درهالند بود.

در اين مظاهره افزون بر هموطنان مقيم ما در هالند چون کودکان،زنان و مردان،شماری از شهروندان هالندی و بلژيکي و شماری از وطنداران ما از کشور بلژيک اشتراک ورزيده بودند.

اجتماع پناهجويان افغان مقيم هالند با استفاده از تجارب انقلاب های مخملين و رنگه (!) که نمادی از نوع دموکراسي غربي مي باشد،مصمم بر آنست تا بدست آوردن حقوق پامال شده شان،به مظاهرات دادخواهانه خويش ادامه دهند.آنها از 2 اکتبر تا کنون "ميدان" را برای تحقق خواست برحق شان برگزيده و همه روزه با حضورشان آنجا را گرم نگهداشته اند.به باور آنها ادامه مظاهرات صلح آميز منتج به شنيدن صدای عدالتخواهانه به گوش های کر اعضای پارلمان هالند و به عباره ديگرپيروزی انقلاب سفيد عليه بروکرات های اداره آی.ان.دی و مقامات عدلي هالند خواهد شد.

از همينروکارگزاران هربار با راه اندازی ابتکارات جديد و انديشه های ناب هوا و فضای گردهمايي را بهتر و خوبتر از گذشته تغيير داده و اين امر کمک مي نمايد تا عابرين و حتا راننده های وسايط نقليه يا خود رو ها به سخنان آنان گوش فرا دهند.بدون شک که همچو برنامه يکي از اهداف مظاهره چيان است.زيرا رسانه های گروهي هالند به حکم هدايت مقامات عدلي از نشر جريان مظاهره سر باز زده و در تلاش هستند تا لکه ننگين بي عدالتي مقامات عدليه را از ديده های شهروندان هالندی پنهان بدارند.بيخبر از اينکه روزانه هزاران تن در "ميدان" در گشت و گذار اند.آنها با به خوانش گرفتن شعار ها و پلاکاتها به چگونه گي جريان مظاهره علاقه نشان داده و همواره از سوی جوانان آگاه که نيروی اصلي و مغزهای متفکر مظاهره چيان را تشکيل مي دهند،پاسخ های روشن،همه جانبه و دقيق بدست مي آورند.آنها همچنان به عمق و پهنای بي قانوني که در مقامات عدلي هالند بر ضد شماری از پناهجويان ادامه دارد پي برده ، همدردی آنها را وا مي دارد.موقف اين افراد نمايانگر آنست که دير يا زود روحيه دفاع ازحق و عدالت در برابر بيعدالتي مقامات عدلي هالند به يک جنبش خود جوش و سراسری مبدل مي گردد.آنوقت است که « سيه روی شود هر که در او غش باشد » و واقعيت جای خود را بيابد.

اين مظاهره در حالي مورد پشتيباني سراسری همه هموطنان ما چه در اروپا و چه در ساير نقاط گيتي قرار گرفته است که تلويزيونهای اجير و گرداننده های خاين و جنايتکار آن مردم را به زعم خويش از همياری و اشتراک در آن باز مي دارند.اما خوشبختانه شمار زياد مردم روز تا روز آواز شانرا با صدای دادخواهانه مظاهره چيان گره زده و شورا ها ی مهاجران افغانها در کشورهای مختلف همبسته گي شانرا با آنها ابراز مي دارند.آنها با اين اقدام انساني شان به کساني که با عقده و کينه مي خواهند هنوز هم در ميان مردم ما درز ايجاد نموده و اهداف شوم شان را که ايجاد نفاق و شقاق ميان مردم ماست عملي سازند،نه گفته و پيام شان چنين است که : بگذار اميری ها،مسکينيارها و علومي ها نوحه سر دهند و زوزه کشند و بيشتر از پيش پوزه های کثيف شان را به خاک بمالند.مردم ما اکنون ديگر دوستان و دشمنان خود را شناخته است.چهره های واقعي خدمتگذاران و خايينان افغانستان به همه مبرهن است. فعاليت های مزورانه سياه دلان و سياه زباناني از قماش اميری و دار و دسته جنايتکار و معلوم الحال شان ديگر خريداری ندارند و بازار شان کساد است.

از جريان تظاهرات چند روزه مي توان چنين استنباط کرد که مظاهره اگر از يکسو نمايانگر اراده خلل ناپذير پناهجويان افغان به خاطر به کرسي نشاندن حق و عدالت است.از سويي هم برجسته شدن احساس ميهن پرستانه،فهم و درک عميق جوانان ما از تاريخ کشورشان،واقعيت های موجودجهان و پشتيباني از عملکردهای وطنپرستانه پدران و مادران شان در راه خدمت به انسان زحمتکش جامعه ما است.

سخنراني ها و استدلال های منطقي جواناني که با دريغ از داشتن زنده گي آرام و بدون تشويش بي بهره اند،نشاهنده اين امر است که راه رفته پدران شان در جهت خدمت به آرمان های انساني  شان ادامه خواهد يافت.آنها خوشبختانه وطنپرستان پرشور و مدافعين واقعي حق و عدالت هستند.

و اما در مظاهره 16 اکتبر چه گذشت؟

گزارشگرمشعل پيرامون مظاهره تاريخي اين روز مي نگارد که :مظاهره چيان ساعتها پيش از شروع مظاهره در "ميدان" گردهم آمده بودند.يکي پارچه سفيدی،کسي رنگ و ديگری هم وسايل ضروری را با خود آورده بودند.شماری از جوانان در يک گوشه يي مصروف نوشتن شعارهای تازه بر روی پارچه ها بودند،گروپي شعارهای جديد را در محلات مناسب نصب مي کردند. موجوديت اينهمه شعار همراه با شعارهايي که از اين پيش در آنجا موجود بود چهره ديگری به ميدان داده بودند.

شعار ها در هر گوشه "ميدان" بمشاهده ميرسيد،يا بهتر است گفته شود که ميدان را با شعار ها پوشانيده بودند.قسمي که مجسمه بلند ويليام اول (1533-1584 ) يا Willem van Oranje که آذين بخش "ميدان" است،در عقب شعارها پنهان شده بود.

گرداننده گان مظاهره که طي دو هفته روزهای باراني را آزمايش کرده بودند،اينبار خرگاه برپا نموده و در جوار آن نيزتجير زده بودند،تا حداقل شماری از کودکان و زنان هنگام باران در آنجا پناه ببرند.

مظاهره با سخنان کوتاه بانو شهيره آغاز گرديد.او مانند همواره با روحيه عالي و تسليم ناپذيرش در قسمتي از سخنانش گفت:(( اين ميدان از 2 اکتبر بدينسو به ميدان جنگ عدالتخواهانه و مبارزه برای اعاده حقوق ما مبدل گرديده است.هالند خود را مهد دموکراسي مي خواند.اگر واقعاً همينطور است،پس بايد حقوق بشر را پامال نکند.)) وی ضمن اظهار سپاس از اشتراک فعال هموطنان ما رشته سخن را به آقای حفيظ حازم رييس اتحاديه انجمن های افغانها در هالند داد.

آقای حازم همبسته گي همه جانبه اتحاديه را که شامل 25 انجمن محلي در سراسر هالند است،با مظاهره چيان ابراز داشت.به گفته وی اعزام اجباری پناهجويان به معني فرستادن آنها به کام مرگ است.همه مي دانيم که وضعيت امنيتي روز تا روز وخيم گرديده و طالبان و مخالفين دولت تقويه مي گردند.مردم نبايد قرباني سياست های غلط و عجولانه گردند.

آقای حازم مظاهره دو هفته يي را نمادی از شهامت و همبسته گي هموطنان ما برای تحقق اعاده حقوق شان خواند.به گفته وی پارلمان هالند نشان داد که حقوق انسانها در اينجا زير پا مي گردد.زيرا هيچ محکمه يي کسي را مجرم نشناخته است.برعکس همه افراد شامل 1 - اف محاکم شان را برده اند.اما با دريغ که بر خلاف تمام دنيا،اداره مهاجرين هالند مقام بالاتر از محکمه است!ورنه چطور مي توان فيصله محاکم را تطبيق نکرد.او يکبار ديگر از پارلمان هالند تقاضا نمود تا تصميم عاقلانه،قانوني و دور از تعصب در زمينه اتخاذ دارد.

ايمل حسام يکي ديگر از گرداننده های مظاهره که از همان نخستين روز در "ميدان"حضور فعال دارد،مايک را در دست گرفته و با سخنان کوتاه رشته سخن را به همايون ننگرهاری يکي از مظاهره چيان داد.همايون جوان 18 ساله که در دانشگاه امستردام مصروف آموزش است پس از سلام و ادای احترام به اشتراک کننده گان در قسمتي از سخنانش چنين گفت :((در زماني که هنوز سربازان هالندی دوباره به محلات وضع الجيش دايمي يا بارک های شان باز نگشته اند،دولت هالند پدران ما را به ميدان جنگ مي فرستند.خانم البيرک بيدار شويد! ما به خاطر دفاع از حق زنده گي به اينجا آمده ايم،نه برای آنکه توسط شما به کام مرگ بيفتيم.

ما حق داريم که مطابق به نورم های حقوق بشر خانواده کامل داشته باشيم.ما مي خواهيم که شبها با پدران و مادران ما در زير يک سقف باشيم.خواهران و برادران کوچک ما مي خواهند،تا مانند ساير کودکان جهان و هالند در ملاقات با آموزگاران شان،پدر و مادرما مشترکاً اشتراک ورزيده و از حال و احوال درسي شان آگاهي يابند.شما خود مادر هستيد،اطفال و والدين داريد.درک   و خواست ما بدون شک که برايتان بيگانه نيست. پس تا دير نشده به خود آييد و بر فيصله تان تجديد نظر قانوني نماييد.اگر اين ميدان جايگاه دموکراسي و آزادی است،پس ما به خاطر بدست آوردن آن تا آخر خواهيم ايستاد.))

سپس خانم بهار صحبت نموده و چنين گفت:(( از 15 سال بدينسو در هالند زنده گي مي نمايم.اينجا درس خوانده ام،کار مي کنم و تا چندی پيش افتخار مي کردم که تابعيت هالند را دارم و در يک کشوری که به حق انسان احترام مي شود زنده گي دارم.اما اکنون با يأس خجالت مي کشم که يک هالندی هستم.ما از بد حادثه به اينجا آمده ايم.ما به خاطر نجات فاميل های ما به اينجا پناه آورده ايم.کساني که به فاميل شان توجه دارند،بدون شک که مردم شانرا همچنان دوست دارند.افرادی که امروز به اتهام غلط متهم شده اند،همه وطنپرستان واقعي و خدمتگذاران وطن بودند.ما به قانون احترام داشته و با مسووليت آنرا چه در کشور ما و چه در هالند بالای خود تطبيق نموده ايم.پس چگونه مي توانيد ما را به نقض حقوق بشر متهم سازيد.بياييد در فضای آزاد بحث کنيم.اما شما از آن هراس داريد.زيرا مي دانيدکه بازنده هستيد.ولي بايد به ندای وجدان لبيک گفت.))

سهراب جوان 18 ساله، يکي ديگر از بيانيه دهنده گان بود.او با سخنان عاطفي اش نتوانست جلو اشکهايش را بگيريد.ديگران نيز عقده های گره شده در گلوی شانرا ترکانند.هرگاه جواني در همچو سن و سالي که از فرط غرور زياد به گفته مردم" سنگ را بالا پرتاب کرده و سر شان را زير آن مي گيرند"،بگريد ،بدون شک گريه او نه بخاطر جلب ترحم کسي،بلکه نمايانگردرد عميق اوست. او که از 11 سال بدينسو با خانواده اش در هالند بسر مي برد در بخشي از سخنانش گفت:(( نميدانم تا چه وقت صبحها از خواب برخاسته و به اين انديشه گردم که تا شام چه بر ما خواهد آمد؟نميدانم تا چه وقت تمام روز را با تاثر و نااميدی پشت سر بگذرانم.نميدانم تا چه وقت به چهره کمرنگ پدرم که از رنج تهمت ناحق مقامات عدليه هالند به افسرده گي رواني مبتلا گرديده است،نگاه کنم.نميدانم تا چه وقت شاهد سر دردی دايمي مادرم که از ناهنجاری زنده گي در غربت به آن مصاب گرديده است بنگرم.نميدانم تا چه وقت بايد بگريم،عذر کنم و سوگند بخورم که ما گنهکار نيستيم.من پدرم را مي شناسم.او انسان صميمي،مهربان و خدمتگذار مردمش است.هرگاه او جنايتي را مرتکب ميشد،من اين شهامت را دارم که او را به پنجه قانون بسپارم.اما اين برای من رنج آور است که پدر و مادرم روز تا روز در برابر چشمان من،مريض تر و ضعيف تر مي شوند.

اعضای پارلمان! اشکهايم از رنج زياد خشک شده است،پس تا دير نشده زنده گي انسانها را نشکنيد.))

پس از آن نوريه دانش آموز صنف چهارم جمنازيوم از شهر آرنهم که طفلکي را در بغل داشت چنين گفت :(( من اينجا نه بخاطر خودم،نه بخاطر دختر خاله ام که در بغل دارم،بلکه بخاطر همه کودکاني که در اين دوهفته صرف نظر از سردی و گرمي در اين "ميدان" هستند،مي خواهم صدای اعتراض خود را عليه تصميم مقامات هالندی بلند کنم.با دريغ اينجا سرنوشت کودکان به دست کساني افتيده است،که قلب ندارند.ميترسم از اينکه کودکان ما بجای فرا گرفتن نام پدر و يا مادر،نخست واژه عدالت را ياد بگيرند.

مي خواهم بپرسم که چرا مقامات هالندی حق زنده گي نورمال را از پدران ما مي گيرند؟چرا آنها به اصل قانونيت پابند نيستند؟چرا خانواده ها را از هم جدا مي سازند؟.))

مدينه عزيزی که در کشورهالند بزرگ شده در بخشي از سخنانش چنين گفت:(( پدر من شخص اومانيست است.او هيچگاهي به حق کسي  تاخت و تاز نکرده است.اما حقوق او در هالند زير پا قرار گرفته است.مقامات آی.ان.دی او را تهديد به بازگشت اجباری نموده اند.من اينرا نخواهم گذاشت تا پدرم را از من جدا سازند.بودن با پدر و داشتن پدر حق من است،و کسي نمي تواند اين حق را از من بگيرد.

خانم البيرک! چطور مي توانم ميان پدر و مادرم يکي را انتخاب کنم؟

همسن و سالهای عزيز هالندی ام! شما با من موافق هستيد که اين کار امکان پذير نيست .پس مرا در اين مبارزه عادلانه کمک کنيد!.))

بعداً هوسي توده يي سخن گفته،ضمن تقبيح فيصله مقامات عدلي هالند مبني بر اخراج اجباری هموطنان ما در بخشي از سخنانش چنين گفت:(( اکنون که قوت های نظامي ناتو و هالند در حال افزايش و ادامه جنگ هستند،چطور مي توان افغانستان را يک کشور امن شمرد. جای تأسف است که مقامات هالندی از وضع امنيتي خراب کشورما آگاهي ندارند.آنها نمي دانند که دهها تن روزانه قرباني فعاليت های خصمانه تروريستان مي گردند.کودکان و نوجوانان ما اختطاف و مورد تجاوز قرار مي گيرند،مکاتب ما به آتش کشيده شده،معلمان ما کشته شده و شفاخانه ها مورد هدف دشمنان قرار مي گيرند.در همچو حالت بازگشت اجباری هموطنان ما غير قانوني و خلاف تمام نورم های حقوق پناهنده گي است.))

فرخنده دخترک 12 ساله که در هالند پا به گيتي گذاشته است،گفت که من حق دارم تا با فاميل خود زنده گي کنم.بايد فاميل ها از هم جدا ساخته نشوند.من حق دارم مانند همه اطفال همراه با مهر و محبت پدرم بزرگ شوم.وکلای پارلمان شما که خود فرزند داريد،بدون شک به فرزندان خود همچو سرنوشت را هيچگاه آرزو نمي بريد.پس خواست ما را نيز مدنظر گيريد.

اکليل پسرک 10-12 ساله در بخشي از سخنانش چنين گفت :(( ما از جنگ و ويراني ناشي از آن به هالند پناه آورديم،اما حال مجبور مي شويم که به جبر و زور خاک هالند را ترک کنيم.اين کار غير قانوني است.بايد به آن پايان بخشيد.من حق دارم تا مکتب بروم،سواد بياموزم و خانم البيرک لطفاً اين حق را از من نگيريد.))

سپس ياسر جوان 18 ساله صحبت نموده و چنين گفت:(( وکلای محترم پارلمان! شما ميبينيد که هموطنانم،حتا کودکان ما حق شانرا از شما مي طلبند.پس گوش های تانرا بازکنيد و به واقعيت ها تن دهيد.ما خواستار بررسي قانوني و غيرجانبدارانه دوسيه های 1-اف مي باشيم.ما مي خواهيم که برمبنای قانون با ما برخورد صورت گيرد.

شما که هالند را کشور قانون مي دانيد،و در همه موارد سند را محک ارزيابي تان قرار مي دهيد،کجاست سند تان دال بر سهم پدران ما در نقض حقوق بشر؟ آنچه شما از پاکستان و آی.اس.آی بدست آورده ايد،برای هيچکسي اعتبار ندارد.زيرا پاکستان دشمن کشورما بوده و زياد ترين بخش جنايت عليه مردم ما از سوی آن همسايه ناخلف انجام يافته است.

شما ميدانيد که در ميان خارجي ها،بيشترين محصلان تحصيلات عالي را جوانان کشورما تشکيل مي دهد.و در اين ميان بيشترين آنها فرزندان کساني هستند که شما آنها را به جرم واهي متهم ساخته ايد.اما نميدانم که چگونه ما دستخوش عقده های مخالفين ما قرار مي گيريم.

هر جوان آرزو های زيادی دارد.اما وضعيت بوجود آورده از سوی شما،همه آرزوهای ما را پر پر کرد.شايد جوان همسن و سال من به فکر کار و زنده گي آينده اش باشد،در حالي که من هرلحظه منتظر بازگشتم بوطن بدون اتمام درسهايم مي باشم،بازگشت به و طن چون پرده ابهام در برابر چشمانم قرار دارد.پس کجاست حقوق بشر که شما خود را ناجي ان ميدانيد؟  

در کشوری که حتا برای جزا دادن يک بايسکل دزد،محکمه داير مي کنند،درد آور است که برای تعين سرنوشت انسانها محکمه داير نمي شود.))

جاويد يکتن از هموطنان شامل کيس 1- اف است که طي روزهای اخير پوليس او را به بازگشت اجباری وا مي داردسخنران ديگر مظاهره بود.به گفته وی سه سال پيش که مادرش با مرض سرطان دست و پنجه نرم مي کرد،او از مقامات آی.ان.دی و پوليس تقاضا نموده بود تا برای آخرين ديدار و وداع با مادرش به وی اجازه سفر به کشور را دهند.در آن هنگام به وی گفتند که سفر به افغانستان برای تو خطر دارد.از همينرو اجازه نيست .اما اکنون به زعم مقامات هالندی آن خطر مهار گشته و وی بايد به مصاف برود.

شبنم دخترک ده ساله که در هالند به دنيا آمده و با تأثر مي گويد که(( من خود را يک هالندی خوشبخت احساس نمي کنم.زيرا پدرم را دولت مي خواهد از ما جدا سازد.من اين را تراژيدی فاميل ها مي دانم.))

او با زبان کودکانه اش چنين ادامه داد:((اعضای محترم پارلمان!آيا شما واقعاً مي خواهيد که خانواده ها را از هم جدا سازيد؟فکر نکنم همچو کاری امکان داشته باشد.زيرا جدا ساختن فاميلها خود بزرگترين جنايت است.))

پس از آن آقای بهاوالدين يکي ديگر از هم ميهنان شامل آرتيکل 1-اف صحبت نموده،ضمن سپاس از سهمگيری فعالانه همه عزيزاني که طي دو هفته تمام مظاهره چيان را همراهي نمودند،همه را به مقاومت و ايستاده گي در امر تحقق خواست برحق شان فرا خواند.او يکبار ديگر هم ميهنان ما را به همبسته گي و مشارکت فعال در بازخواست حق قانوني مظاهره چيان دعوت نمود.وی اضافه کرد که همياری وطنداران ما در مبارزه برحق انسانهايي که برای وطن،مردم و سعادت افغانستان مبارزه نمودند،در واقعيت امر دفاع از همه دستاوردهای ماندگار دولت جمهوری افغانستان است.

سپس حميد همکار صحبت نموده در بخشي از سخنانش خطاب به مقامات آی.ان.دی چنين گفت :(( 10 سال کار بالای پروسه فرمايشي و فرسايشي 1-اف کافيست.شما خود به بيهوده بودن راه برگزيده تان متيقن گرديده ايد.زيرا انسانهای بيگناه را مانند خرگوش در آزمايشگاه تان پژوهش کرديد.اما خوشبختانه که آزمايش تان ناکام از آب بدر آمد.زيرا کوچکترين مدرکي مبني بر اشتراک افراد به سخنان خود ساخته و خود بافته خودتان پيدا نکرديد. با دريغ که حالا مي خواهيد يک سيستم و يک رژيم را متهم سازيد.اين کار خود در مغايرت جدی با قوانين بين الدول است.زيرا دولتي که عضو متساوی الحقوق ملل متحد بود و بيش از صد کشور جهان با او مناسبات ديپلماتيک داشت،چطور مي توان آنرا محاکمه کرد.))

سپس آقای ولي محمد زيارمل رييس شورای سراسری هالند نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان رشته سخن را بدست گرفته،ضمن سپاس و امتنان از همبسته گي هموطنان ما با مظاهره چيان در بخشي از سخنانش چنين گفت:((اطفال ما با حضورشان در برابر مقر پارلمان تقاضای برخورد عادلانه را دارند.راه اندازی مظاهره خود نمادی از بيگناهي تان مي باشد.شما مدافعين واقعي مردم و وطن تان بوديد و هستيد.ما از اعاده حقوق برحق تان دفاع مي نماييم.ابتکار شما با راه اندازی مظاهره مورد حمايت ما است.

ما تقاضا داريم تا هموطنان ما در هرکجايي که قرار دارند  خانه به خانه و کمپ به کمپ مراجعه نموده و اشتراک فعال همه وطنداران ما را صرف نظر از سليقه های سياسي خواستار گردند.حق با شماست.در دفاع از حق و عدالت ما با شما خواهيم بود.

به گزارش روزنامه نگار مشعل نقطه عطف مظاهره سخنراني آقای ويب ايکمن Wiebe Eekman يکي از فعالان حزب کار بلژيک بود.

او ضمن همبسته گي کامل با خواست برحق مظاهره چيان در بخشي از سخنانش چنين گفت:(( ما در بلژيک با شنيدن اين چنين خبر شوک ديديم. نميدانم که چگونه در قلب اروپا با سرنوشت انسانها همچو بازی و معامله صورت مي گيرد.اجازه دهيد بگويم که هالند برای ما اروپايي ها يک لکه ننگ است.ما از حقوق تان پشتيباني مي نماييم.حزب ما گروپي از بهترين وکلای مدافع را مؤظف ساخته است تا از حقوق شما قرباني های جنگ سرد،در سطح اتحاديه اروپا دفاع نمايد.از همينرو وکلای ما کار شان را در هماهنگي با وکلای مدافع هالندی پيش خواهند برد.همچنان ما در راه اندازی ميتنگ و راهپيمايي به دفاع از خواست برحق تان در برابر مقر اتحاديه اروپايي از هيچنوع تلاش دريغ نمي ورزيم.))

سخنان آقای ايکمن که در هر قسمت با کف زدنهای ممتد بدرقه مي گرديد،با اظهار اين که حق باشماست و شما پيروز مي شويد پايان يافت.

سپس دوشيزه سحر نصيری با سپاس از سخنان وی،ابراز اميدواری نمود تا هرچه زودتر اين مشکل از سر راه پناهجويان و خانواده های شان که قرباني جعليات دشنمان سوگند خورده مردم ما شده اند،رفع گردد.

پس از آن آقای گل احمد بازساز عضو هيأت رهبری شورای بلژيک نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان سخنراني نموده و همبسته گي هموندان اش را در بلژيک با مظاهره چيان ابراز نمود.وی افزود که راه شما حق است و در راه حق همه انسانهای معتهد همگام خواهند بود.او همچنان ابراز اميدواری نمود تا همه وطنداران ما نه تنها دربلژيک بلکه در همه کشورهای ديگر از حقوق حقهء مظاهره چيان دفاع و پشتيباني نمايند.

بعداً آقای همايون يکي ديگر از کساني که به جرم اتهام ناحق از داشتن همه امتيازات پناهنده گي محروم گرديده است رشته سخن را بدست گرفته و در بخشي از بيانيه اش چنين گفت:(( من به عنوان يک فرد که بايد از همه حقوق انساني برخوردار باشد،مي خواهم آواز خود را بلند کرده و بگويم که من بايد هويت خود را داشته باشم.يعني حق نام،حق کار،حق سرپناه و حق تداوی را داشته باشم.چيزهايي که آی.ان.دی هالند از داشتن آن، حق مرا سلب نموده است.زيرا مرا فرد نامطلوب اعلام داشته و پس از آنکه سال پارشش ماه را در زندان مخوف هالند بسر بردم،اکنون در روی جاده بسر مي برم .من در کشور وظيفه پاسباني از مقر پارلمان را داشتم.اما در هالند به جرم حفاظت امنيت نماينده گان منتخب مردم،به عنوان جنايتکار جنگي شناخته شده ام.حال از کساني که در عقب اين شيشه های ضخيم قرار دارند(اشاره به تعمير پارلمان هالند) مي پرسم که آيا محافظين تعمير پارلمان هالند جنايتکار هستند؟،آيا دفاع از وکلای مردم گناه است؟.))

در انجام آقای صديق وفا معاون اول اتحاديه انجمن های افغانها در هالند رشته سخن را بدست گرفته،ضمن ابراز سپاس و امتنان عميق از همه اشتراک کننده گان مظاهره،پايان دور اول آنرا اعلام کرد.

او برای همه مظاهره چيان و ياران شان پايداری،حوصله فراخ و استقامت در کار آرزو نمود. وی ابراز اميدورای نمود که در دور دوم مظاهره که تا تاريخ 31 اکتبر ادامه پيدا خواهد کرد،بيشتر از پيش هموطنان ما سهم گيرند.

مظاهره با شعارهای ما خواستار حق و عدالت هستيم،حقوق ما نبايد پامال گردد،حوالي 7 شام پايان يافت.

 

علاقه مندان مي توانند فوتوهای مظاهره را که توسط احمدعزيزيار فوتو راپورتر مشعل تهيه گرديده است در آدرس زير مشاهده نمايند.

دن هاگ 2008-10-16 


عناوين مرتبط :

اينجا عدالت مرده است !

به بي عدالتي بايد پايان بخشيد!

دومين جلسه کميسيون دايمي حقوقي پارلمان هالند پيرامون ارزيابي ماده 1Fقانون پناهنده گي داير گرديد

نخستين جلسه کميسيون دايمي حقوقي پارلمان هالند پيرامون ارزيابي ماده F1قانون پناهنده گي داير گرديد

بگذار عدالت وقانونيت مجرای اصلی خود رايابد وتوطئه گران رسوا شوند!

 


October 19th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها