اميد هنری فردای ميهن ما
فضل الرحیم رحیم فضل الرحیم رحیم

گفت وگوی اختصاصی فضل الرحیم رحیم خبر نگارازاد  با پیما ن  حبیب زی هنر مند خرد سال که استعدادش به دل های اهل ذوق چنگ میزند

  آهنگي به آواز دلنشين پيمان حبيب زي

 

پیمان حبیب زی ده سال دارد در شهر  هامبورگ با پدر ومادر وبرادر کوچکش  زندگی دوری از  زادگاش را تجربه می کند وی به مکتب میرود ودر صنف سوم شاگرد ممتاز درجمع  همصنفانش قرار دارد انچه بیشتر به معرفی این هنرمند خورد سال  اما مستعد می پردازد گفت وگوی تلیفونی  با پیما ن  است

سوال

پیمان جان    شما اهنگهای را در بعضی از محافل  اجرا کرده اید  این اهنگها دست بدست  و خانه به خانه افغانها   راه خود را باز کرده است  و در  هر جا سر صحبت در مورد شما و استعداد شما بالا است   و یا به اصطلا ح  امروز اهنگهای شما  گل کرده  به نظر شما  رمز موفقیت تان در چیست

جواب

من پیش از همه از محبت  تمام هموطنانم  که در حق من دارند  سپاسگزاری می کنم  اگر من بگویم پا به پای موسیقی به ده سالگی رسیده ام  فکر می کنم  مبالغه نخواهد بود زیرا مادرم  گاه گاهی برایم قصه می کند که من هنوز یک دو سال بیش داشتم  عادت کرده بودم  که با شنیدن موسیقی به خواب بروم  بنا انچه   مرا از ان زمان ارامش میداد مایه محبت و عشق من شد و من انچه تا به حال زمزمه کرده ام  همان احساس من است که از عشق ام نسبت به موسیقی  سر چشمه گرفته است بنا من از ته دل  و عاشقانه می خوانم ممکن همین علت باشد که طرف پسند وطندارانم اهنگهای را که اجرا کرده ام واقع گردیده باشد




 

 

سوال

نواختن ارمونیه و کیبورد چگونه  و نزد کی اموختید

جواب

علاقمندی ام به موسیقی پدر و مادرم را  وا داشت تا برایم  در ابتدا که سه سال داشتم کاسیو بخرند و  در پنچ سالگی  وقتی که انها دریافتند   پنچه هایم پرده ها را نشانی و گوش هایم کرچ را شنا خته است برایم ارمونیه  خرید ند هر اهنگی که خوشم می امد  کوشش می کردم به هر شکلی که می شود  در پرده ها پیدایش  کنم  به همین شکل  کارم  تا به حال  ادامه دارد

سوال

پس شما در نواختن  ارمونیه  نزد کسی به شاگردی  ننشستید

جواب

نه فقط علاقمندی  خودم  وتشویق  والیدین ام  بهترین استادام در این  عرصه  بوده

سوال

ایا حالا که  اندک  اندک  با دنیا  پهناور موسیقی  در جریان  کار روزمره اشنا می شوید  نیازی به  اموختن بهترو علمی موسیقی احساس نمی کنید

جواب

چرا نی  روی همین دلیل  است که من در همین شهر هامبورگ  هفته ئ دوبار نزد یکی از استادان موسیقی مصروف اموزش هستم

سوال

ایا شما که روی صحنه  قرار می گیرید  برا ی اجرای اهنگهای تان  تحت تاثیر تماشا چیان قرار نمی گیرد

جواب

من در این مورد  بیشتر از تمرین ارمونیه  تمرین نموده ام

سوال

چگونه می شود  معلومات دهید

جواب

بلی  من از سنین چار و پنچ سالگی   روی چوکی  ایستاده می شدم  چشمانم را می بستم  واهنگ های زنده یاد احمد ظاهر را زمزمه می کردم  که این کار رفته رفته  داشتن جرئت را در من تقویت نمود که  فعلا  من  در روی  صحنه  هیچ مشکلی ندارم

سوال

اشعار اهنگها را چگونه  به خاطر می سپارید  و یا نوت می کنید

جواب

در قسمت  اشعار اهنگها  مادرم  اولا اهنگئ  مورد علاقه ام را می شنود  وبعدا انرا برایم  در کتابچه اهنگ هایم  می نویسد  البته باید  خاطر نشان بسازم که من  نوشتن و خواندن زبان  دری  را بلد نیستم  پدر و مادرم  همی این اهنگها را  با حروف  لاتین  برایم می نویسند

سوال

در کتابچه  اهنگ های شما  چقدر اشعار یادداشت  شده است

جواب

حساب دقیق  اش را نمی دانم اما  250 اهنگ   که می شود  250 قطعه شعر  و 250 اهنگ ویا موزیک را بدون این که به کتابچه مراجعه کنم  از یاد  دارم

سوال

اولین اهنگی را که  شما  خواند ید و زمینه ئ شد به معرفی شما کدام  بود ودر کجا

جواب

اولین اهنگی  را که من در برابر  تماشاچیان برای اولین بار خواندم  در شهر  هامبورگ  در محفلی به منا سبت  روز جهانی زن بود  نام  اهنگ مادر  بود  این اهنگ برای معرفی March 27th, 2006



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری