بازگشت
تبصره وانتقاد یک هزاره مهاجر افغان از فلم گدی پرانباز
نویسنده ظا هر دقیق نویسنده ظا هر دقیق

اينجانب که فعلا در هالند زندگی مینمایم یک سا ل قبل از امروز یک خانم هوشیار و کنجکاوی هالندی را که در همسایگی ما زندگی مینماید در خیابان روبرو شدم.بعد از احوال برسی او از من برسان کرد که ایا من کتابی گدی پران باز نوشته خالد حسینی  را که به هالندی نشر گرديده مطالعه کردم یا خیر؟ من صادقانه جواب دادم که نخیر.این خانم با علاقه مندی سوالی دگری کرد که ایا من هزاره هستم من  با افتخار   جواب دادم که بلی.او کفت که این کتاب در باره هزاره ها حکایت میکند .من با علاقمندی زیاد در جستجوی این کتاب شدم  و بزودی وارد کتاب فروشی های شهر شدم و با لا خره یک جلد انرا که به هالندی چاب شده بود خریداری کردم.

 

 مورخ 08.01.2008 او لین بار فلم گدی بران باز را در سینمای Pattie شهر دن هاخ که به نمایش گذاشته بود تماشا کردم.در نهایت به این نتیجه رسیدم منحیث یک هزاره رسا لت تاریخی ووجدا نی خویش میدانم که در مورد این کتاب و فلم اظهاری عقیده نمایم و صریحا از جنبه های منفی  آن انتقاد و از هزاره ها  دفاع نمایم.

در این فلم مسا یل اتنیکی یعنی ملیت و تجاوز جنسی مسله کلیدی و برجسته میباشد.در این کتاب باوجودیکه مسایل مثبت نیز وجود دارد .اما مسله و مفکوره  نا پاک شووونیزم  و نشنلیزم اغای حسینی بطور زیرکا نه کنجانیده  شد ه است.من در این قضا وت خویش واقعبین ریا لیستیک و همچنان معاصر باقی میمانم.ولی خود را حق بجا نب میدانم که واقعیت ها را بگویم و واقعیت همیشه تلخ است .امید وارم نویسنده و هواخواهانی وی صبر و تحمل نظریات دگران را نیز داشته باشند.

خالد حسینی 42 سال عمر دارد .از مهاجر بد بخت تا بهترین فرو شنده کتاب مشهور شد.او 27 سال بیش سر زمین ا بای خویش را ترک کر د .او به اماری شگفت انگیز اولین سخنرانی خویش گدی پران باز افتخار دارد .در مجموع در جهان 8 میلیون تیراز از جمله یک ملیون ان در هالند فروخته شده .خالد حسنی به ضربت ملیونر شد.

بتاریخ 09.02.2008 اغای حسینی درانترویوی خویش با روزنامه نگاری هالندی بنامی Anemart van Rhee در لند ن 11 سبتمبر را  عوامل بزرگ موفقیت کتاب و فلم خود میشمارد . او توانسته به غربی ها نشان بدهد که افغا نستان یک کامبلکس کامل تروریزم در لباس زنانه ای میباشد.

او توانست مردم را تشویق نماید که این کتاب را مطا معه نماید.در ابتدا مردم نمیخواستند که این کتاب را مطالعه نمانید زیرا مسایل  ما نندی تروریزم غربت و جنگ خسته کننده است.بالاخره مردم حکایه انسانی را با تراژیدی های معین ان یافتند.

ولی مردم غرب از درون و مناسبات ملی جامعه ای افغانی خبر و اطلاعی دقیق ندارند .انها نمیدانند که اغای حسینی به اندازه فاحشی مناسبات ملی هزاره ها و بشتونها را خدشه دار میسازد ویا بگونه دگر باید گفت که به زخم دیرینه مردم نمک می پاشد.

نویسنده در نمونه دوستی امیر و حسن بسیار زیرکانه نوکر بودن هزاره ها ونوکر دار  بودن بشتون ها برای جها نیان تبارز داده .البته مردم افغانسان خوب میدانند که هزاره ها نوکر بشتون ها نبوده و بشتون ها نیز به ان سطح نبوده که همه بشتون ها  صاحب نوکر باشند.بلکه این در سابق یک واقعیت بود صاحب منصبان هزاره های سرباز را در خانه های خود بحیث نفر خدمت تو ظیف میکرد .که این خود در ذات خود تحقیر و استفاده جوی از مقام دولت مستبد خاندان شاهی بود.

اقای خالد از زندگی چند ملیونی بشتون های خود نیز اگاهی ندارند .اکثریت مردم  جنوب نیز ب ان سطح زندگی ندارند که نوکردار زندگی نمایند.ممکن است که خاندان حسینی زنکی خاندانی خود را انعکاس داده باشد.

در فلم حسن نا بالغ  از طرف اطفا ل  بشتون مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد .نویسنده کو شش کرده که هزاره ها را ذلیل و بشتون ها را مغرور تبارز بدهد.

 در قسمت دگری از فلم اطفال بشتون به حسن طعنه میدهد که او از مردم اصلی همین سر زمین نمی باشد.در این سر زمین باید تنها بشتون زندکی نماید. یک ضرب ا لمثل است میگوید که بگیرش که نگیرید.مردم رانده شده دره های هند به باکستان امروزی و اریانا و خراسانی سا بق .فرار نمیکردند بس کجا میرفتند. 

شما بودید که مجسمه بودای بامیان را که قدامت 3000ساله داشت از بین بردید .ما هزاره ها بیشتر از 3000 سال تاریخ در افغانستان داریم .شما هستید که تبلیغات دارید و هزاره ها را به لشکری چنگیز در کتاب های رسمی مکاتب حتی تبلیغات میکردید.شما تاریخ را جعل میسازید .گر چند مردم با افتخاری افغانستان به تبلیغات نشنلیزم شما دگر عقیده ندارد.شما تاریخ را جعل کردید .ما هزاره همان مردم دره خذر که با تاجکان ترکمنان و ازبک ها زندگی کردیم.

در قسمت دگر فلم قو مندان  نظامی طالبان ازپسر حسن سهراب بحیث بچه بی ریش استفاده کرده است.

اميد در اینده در انتخاب قهرمان فلم هایت دقیقتر فکر کنید.

بیانگری ادعا و درست بودن انتقادات من اظهارات کارگردان فلم گدیپبران باز اقای Mars Forst است که در لندن اظهار داشت.

گروب فلم سازان در افغانستان مورد خوش امدید قرار نگرفته و هنر مندان ان به طرف غرب چین فرار کرده و بعدا دو تا هنر مند با فامیل هایش افغانستان را ترک کرده است.

در روزنا مه ََََnl. w.w. w.AD صفحه 15با صراحت از کاستی ها ی اندیشوی و ناقص بودن اندیشوی کتاب انتقاد و افزوده میشودحکومت و افراد رسمی از تفریقه و نفاق در این کتاب و فلم نا رازی و نا خوشنود است.حتی مردم به فلم سازان اخطار داده است که خود شان مورد تجاوز جنسی قرار خواهد گرفت.

خود نویسنده که زندگی ارام در کلیفورنییا امریکا دارد و خود را فعلا ملا مت احساس مینمایدکه او در مورد منطقه ای نوشته کرده که او اصلا زندگی نکرده و شناخت ندارد.

توصیه من به اغای حسینی این است که از مردم غیور و زحمتکش هزاره معذرت خواسته و در اینده از تفرقه و شوونیزم صرف نظر نموده و به ان نقطه پایان بگذارند.

 

 

14.01.2008

 

 

 

 

 

 


January 21st, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
مسايل هنری