اين نبشته در شماره دوازدهم سال دوم (فبروری 2005 عيسايي) ماهنامه مشعل به نشر رسيده بود که اينک به بهانه زاد روز آواز خوان حنجره طلايي کشورما ظاهر هويدا به خوانند ه گان گران ارج تارنمای مشعل پيشکش مي گردد
28 فبروری مصادف است با شصتمين سالگرد زاد روز هنرمند محبوب و شناخته شده کشورما ظاهرهويدا.هنرمندی که با آواز گيرا،آهنگ های دلنشين،سخنان ظريف،طنزها و کنايه های موردپسند ، قلب شنونده گانش را از کران تا کران وطنش تسخير نموده وتوانست به قامت استوار موسيقي کشورش مبدل و با گذشت هر روز پربار و پربار تر مي گردد.
آری! سخن از هنرمندی است که هيچگاهي در برابر ناملايمات زنده گي سرخم نکرده و همواره با بيان نکات نظر خود با صراحت لهجه و کمال ادب موضع روشني را در همه موارد اعم از هنری،فرهنگي و اجتماعي ابراز داشته است .
آری ! سخن ما در بارهء بزرگمرد فرهنگيی است که کارنامه های ماندگار او باعث گرديده است تا جامعه فرهنگي کشورما طلسم ديرين قدرداني و تمجيد از مقام چهره های برجستهء عرصه های گوناگون علم،ادب،فرهنگ و هنر،صرف بعد از مرگ را شکسته و در زمان حياتش از مقام رفيع او تجليل و قدرداني بعمل آورند.
حقا که ظاهر هويدا شايسته یی اين همه حرف های گرم و پرحرارت از جانب دوستداران هنرش بوده و اين کار آغاز خوبي است برای ارج گذاری از همه سروران و نخبه گان علم،ادب و فرهنگ غني و پربار جامعه ما ؛ تا باشد که همه گل های سرسبد کشور ما ،با گرامي داشت از کارهای مثمر و ارزندهء شان از سوی مردم،عمق آنهمه محبت،احترام و سپاسي که از ژرفای قلب انان سرچشمه مي گيرد لمس کنند و برايشان ملموس ومحسوس باشد .
جامعه فرهنگي کشورما شصتمين سالروز چامه سرای محبوب و دوست داشتنيي را جشن مي گيرند که به مثابه آوازخوان،شاعر،کمپوزيتور،گرداننده و پروديسور برجسته یی - نه تنها برای آهنگ های خودش-،بلکه در مجموع برنامه های راديو،تلويزيون،سينما و تياتر سابق کشور، شناخته شده و از چهره های ماندگار به حساب می آید . آواز خوانی که آواز ملکوتي اش به دلها چنگ مي زند و به هنرمند محبوب و دوست داشتني نسل ها مبدل گرديده است و هيچگاهي آوازش نه تنها برای کساني که همپا با هنرنمايي وی پابه عرصه گيتي گذاشته اند،جالب ودلنشین است،بلکه حتا برای کهن سالان و جوانان و نوجوانان نیز خالی از لطف نبوده و باعلاقمندی تمام به آن گوش ميدهند.
***به خاطر شناخت بيشتر خواننده گان مشعل با ظاهرهويدا،به زنده گي هنری او نگاه مختصر نموده و کارنامه های وی را در عرصهء هنر آواز خوانی و کمپوز و... برمی شماریم :
او در 29 حوت 1323 خورشيدی يا 28 فبروری 1945 عيسايي در يک خانواده روشنفکر پا به هستي گذاشت .پدرش که شاعر و نوازنده و دوستدار ادب بود ودر همان زمان کتابخانه يي آبرومندی داشت،در همان سالهای نخستين زنده گي در وجود ظاهر کوچک استعداد هنری را ديد و از همان آوان طفوليت وی را با خود در جشن های عنعنوی نوروز که چهل روز تمام در فضای شهر مزار مرکز بلخ، ساز و آواز طنين انداز بود و هنرمندان بنام کشور ما از کابل غرض اجرای کنسرت به آنجا گردهم مي آمدند،با خود به اين کنسرت ها ميبرد.درست از همان جا صدای آلات موسيقي و آواز هنرمندان چيره دست چون استاد قاسم،استادغلام حسين،استاد سرآهنگ،استاد نتو ،استاد رحيم بخش و ديگران گوش های وی را نوازش داده و راه او را برای آواز خواني هموار ساختند.
ظاهر هنوز پنج سال نداشت که پدرش با ديدن علاقهء مبسوط و استعداد لايزال وی به موسيقي، علي رغم آن که مامورپايين رتبه يي در اداره اتاقهای تجارت بلخ بود ،تصمیم گرفت تاجواني را که در محافل خوشي مردم آواز مي خواند و آرمونيه مي نواخت جهت آموزش هنری ظاهر و کبير برادر کوچکش استخدام نمايد، تا آنان به نواختن آلات موسيقي دسترسي پيدا نمايند.
ظاهر به زودی استعدادش را در آموزش آرمونيه تبارز داد،اما با دريغ که مرگ نا بهنگام پدر او را وادشت تا با اين آرزوی قلبي اش برای مدتي فاصله گيرد و با فاميلش رخت سفر بسته و با کوله بار غم و اندوه راه کابل را در پيش گيرند.
در کابل رنج روزگار و تنگدستي اقتصادی به او اجازه نمي داد تا انگشتان کوچکش نوازشگر پرده های آرمونيه گرديده و به نواختن آلات ديگر موسيقي بپردازد .برعکس او مي بايست با همان جسم نحيف و لاغرش بسته های پارچه های برش شده را از اداره نسوان وقت ؛همراه با مادرش به خانه حمل مي کرد تا پس از دوختن لباس های زيردريشي برای سربازان از پول بدست آمده لقمه ناني تهیه کند و به زنده گي در فقر و غربت اما با افتخار و غرور ادامه دهند.
از همين رو نيز ، نتوانست که در سن هفت ساله گي مانند ساير اطفال به مکتب شامل گردد، و تنها در 9 ساله گي اين آرزويش برآورده گرديد تا به مدرسه برود و خواندن و نوشتن را بياموزد.
و اما فراگيری هنر- چيزی که هيچگاه ذهنش را رها نمي کرد-،همواره در محراق توجه او قرار داشت و هرصدایی که از آن بر مي خاست،دستان ظاهر را به خود فرا مي خواند تا با ضرب برآن صدايي که او را در رويای دنيای موسيقي با خود ميبرد،بلند نمايد . ژست ها،اداها و حرکات هنری ظاهر آنقدر هنرمندانه بود که او توانست از صنف چهار مکتب استقلال راه خود را در "شهری نندارتون" باز نموده و زيرنظر سيدمقدس نگاه در پارچه های تمثيلي نقش های اطفال را بازی کند و از شنيدن آوای موسيقي که در تفريح انترک ها توسط هنرمندان نواخته ميشد لذت ببرد و آرامش روحي بيابد .
در صنف پنجم مکتب تصادفاً تورنت (آلهء موسيقي مشابه توله) که اين آله را برای اولين بار در کشورما استاد ارمان نواخته است و يکي از آلات موسيقي مروج غرب مي باشد،بدستش رسيد،که پس از يکي دوبار نواختن آن در کوچه های شهرکهنه کابل،،همسايه هایش شاکي گرديده و گفتند که هرگاه توله بنوازيد ،مار پيدا مي شود (که اين خود برمي گردد به خرافات پذيری جامعه ما) .ظاهر ناگزير در سرکوه خواجه صفا به نواختن و يا بهتر است گفته شود به مشق و تمرين تورنت مي پرداخت و هرروز با شوق تمام به نواختن اين آله مصروف بود.روزی وقتي يکي از دوستان صدای دلنواز توله وی را شنيد و به استعداد هنری او پي برد،ماندوليني را که با خود از سفر شوروی آورده بود به وی تحفه داد و در واقعيت دنيايي را به ظاهر هديه داده بود.پس از ان ظاهر همراه با برادرش کبير توانستند به زودی ماندولين بنوازند و به ياد خاطره خوش پدرشان که زماني با نواختن تنبور فرزاندانش را به دنيای بيکران موسيقي ترغيب مي کرد، بيفتند.
تا انکه راه شان را در کنسرت های مکتب استقلال بازکردند و در صنف هفتم همراه با آرکستر ليسه استقلال در جشن معارف ماندولين نواخت و مورد استقبال گرم قرار گرفت .
سال بعد نيزظاهر يک پارچه ماندولين در همان جشن اجرا نمود . علاوه برآن وظيفه گرفت با ساير اعضای آرکستر ابياتي از يک آهنگ را با آواز خوان به شکل کورس همراهي نمايد.
زماني که آواز از حنجره طلايي ظاهر برآمد ،احمدشاه علم اکنون از کارگردانان موفق سينمای کشورما که در آنزمان در صنوف بالاتردرس مي خواند و در آن روزگار به اصطلاح همه کاره گروه هنری ليسه استقلال محسوب مي گرديد،متوجه وی گرديده و گفت ظاهر چرا تو با اين صدای مقبول و گيرايت آواز نمي خواني؟ زيرا آواز خيلي ها دلنشين و گرمي داری .اما ظاهر که در طفوليت در شهرمزار هنگام تمرين موسيقي متوجه اين امر گرديده بود همان ساني که در فراگيری آرمونيه دست بالا داشت،به همان اندازه برخلاف برادرش کبيرکه در آنزمان صدايش نسبت به وی خوبتر بود، ازهنر آواز خواني به دور مانده بود، که با دانستن اين حرف آقای علم از تعجب و همزمان خرسندی مبهوت گرديد و بنابه تشويق دوستان اولين آهنگش را از داشته های عزيز تسليم که با وی از زمان هنرنمايي در تياتر شهری آشنا گرديده بود خواند. که مي توان از همان روز به بعد کارو فعاليت هنری ظاهرهويدا را چون آواز خوان به حساب آورد و روز شماری کرد.
آری ! در آن روز فضای سينمای کابل با صدای دلپذير هويدا در اهتزاز بود و آرکستر ليسه استقلال نام تازه يي را در موسيقي آماتور کشورما به نام ظاهرهويدا عرضه نمود و معرفي داشت .
تشويق ها و شور و هلهله تماشاچيان که تا بيکرانه ها به گوش ميرسيد،خون تازه يي را در رگهای ظاهر شانزده ساله جاری ساخت و به او اطمينان داد که مي تواند ارمغاني خوبي باشد برای هنرمندان و هنردوستان !
ديری نگذشت که ظاهر به کمک دوستش عزيز آشنا اولين آرکستر اماتور را ايجاد که در آن انجنير يونس،رحيم جهاني و کبيرهويدا عضويت داشتند. اين آرکستر که به رهبری ظاهرهويدا به فعاليت هنری آغاز کرد،اولين کنسرت راديويي شانرا بدون وی اجرا نموده و مورد استقبال شنونده گان قرار گرفتند.
اداره راديو کابل وقت به خاطر ترغيب و تشويق آرکستر حق الزحمه ده روپيه برای آوازخوان و پنج روپيه برای نوازنده تخصيص داده بود که رياست مستقل مطبوعات پنج روپيه ديگر برآن افزود نموده بود.اين در حالي بود که ارزش يک قرص نان دونيم روپيه بود و هنرمندان يک ساعت تمام در کنسرت مستقيم هنرنمايي کرده بودند.برای هويدا اين اقدام مقامات صالحه عمل اهانت باری تلقی شد و همان بود که با ابأ ورزيدن از دريافت حق الزحمه آرکستر اماتور برای يک سال در بلاتکليفي بسر برد. و در واقعيت هويدا يک بعُد ديگر زنده گي اش را نمايان ساخت و آن اينکه بايد از حق خويش دفاع نمود و بر نابرابری ها و بي تفاوتي ها "نه" گفت و بي هراس حرف خود را بيان داشت .
به هرحال نگرفتن حق الزحمه و نمايش صريح عدم سازگاری با اين کم نگری مقامات باعث آن گرديد تا آرکستر آماتور يک سال تمام بيکار مانده و از نمايش برای مردم بي بهره گردند.
تا سرانجام آرکستر هويدا به کمک نينواز در چوکات مديريت هنری تياتر جذب گرديد که کنسرت در عروسي محمدنادر پسرشاه سابق تکانه يي جديد در اتخاذ پاليسي فرهنگي دولت وقت وارد آورد و در نتيجه رياست مستقل مطبوعات به وزارت اطلاعات کلتور و مديريت هنری تياتر به رياست هنرهای زيبا ارتقا کرد.که دراين امر نقش همين آرکستر قابل ياددهاني است .
ظاهر هويدا هيچگاهي از بيان واقعيت نه هراسيده و از گفتن آن دريغ نورزيده است و همواره آناني را که با کتمان واقعيت ها خواسته اند "آش خود را گرم نگهه دارند" مورد انتقاد و نکوهش قرارمي داد که تاکنون نيز با همین روش زنده گی می کند.
کافي است تذکر داده شود که هويدا پس از اشتراک در سالگرد روز تولد وليعهد ايران که همراه با هيأت هنرمندان افغانستان به آنجا سفر داشت،به رغم گزارش خيلي ها مثبت رئيس هيأت به مقام وزارت اطلاعات و کلتور، از کاستي ها در برنامه و پروگرام هيأت کشور ما يادآوری نموده و از روحيه انحصارگری در سفر از جانب عده محدودی ياددهاني و اظهار داشت که رضاشاه با کنايه به رئيس هيأت ضمن احوالپرسي با گروپ ما افزود که شما برای پانزدهمين بار در اين جشن اشتراک ورزيده ايد ! که ابراز نظر اين واقعيتها به مزاخ آناني که همه چيز را برای خود و حلقه محدود دوستان شان مي خواستند برخورده و آتش در زير پای آنان افروخته گرديد .
***
و اما استعداد و توانايي هويدا روز به روز جوانه ميزد و از جايگاه ويژه يي در بين جوانان نه تنها کشورما ،بلکه کشورهای همسايه چون ايران و تاجکستان برخوردار مي گرديد.
به گونه مثال او طي يک سال اقامتش در تهران که مصروف فراگيری تحصيل در رشته موسيقي بود توانست راهش را در راديو – تلويزيون آنجا باز نموده و از محبوبيت خاصي بين شهروندان و احترام زيادهمتايان ايراني خود نايل گرديد.
آهنگ کمرباريک او که يکي از پارچه های فلکولور بدخشي است و آنرا در سال 1351 خورشيدی در ايران اجرا نمود،يکي ازآهنگ های شنيدني و مشهور همزبانان ايراني گرديد ،چنانچه 9 هنرمند زن و مرد ايراني اين آهنگ را با همان اشتباهي که در تکست آن از هويدا سر زده بود،کاپی و اجرا نمودند. و هنگامي که هويدا بوطن باز گشت به استشارهء استاد خيال متن اهنگ را تصحيح و با آرکستر راديو افغانستان دوباره خواني کرد و اينبار مطلع درست آهنگ را اينطور اجرا کرد :
کمرباريک من،بيا به نزديک من
شام تاريک من،صبح صفا کن،جفا ديگر بس است
با ما وفا کن،جفا ديگر بس است ...
تاج الدين هنرمند فقيدتاجکي که از جمله آوازخوانان به نام تاجکستان به حساب مي امد و چندبار همراه با گروه هنری گلشن و انسامبل زيبا به کابل سفر نموده بود،تقريباً مجموع 300 پارچه آهنگ ظاهرهويدا را که تصنيف آن نيز از خودش مي باشد،اجرا نموده است . زيرا او به هويدا دلباخته بود و برحسب گفتار مادرش که هويدا را فرزند خوانده بود،تاج الدين عاشق هويدا بود و برای او حرمت و احترام بي نهايت زياد داشت .بي مورد نخواهد بود اگر گفته شود که دوستي بي شائيبه داشت که مي توان آنرا در حد مناسبات "شمس و مولانای بلخ " تشبيه کرد ! و از همين رو تاج الدين پسرش را با واژه نامانوس "هويدا" در زبان تاجکي نام گذاشت .
***
هويدا در هنر اوازخواني هرچند نزد کدام استادی زانو نزد و گُر نماند،اما با آنهم توجه همه استادان هنر را به خود معطوف داشته بود.زيرا وسعت و گرمي آوازش بي نهايت دلچسپ و مطبوع است و اين وسعت آواز (20 پرده و يا ده پرده) هديه يي است بهاورکه همه هنرمندان از آن مستفيد نيستند . بي مورد نيست که پروفيسور کلاوديا اندريفنا فرتونانفه کارشناس موسيقي آسيايي،به ويژه حوزه جنوب شرق آسيا در انستيتوت دولتي هنرهای زيبای ماسکو،هنگامي که در سال 1966 عيسايي ظاهرهويدا همراه با دو هموطن ديگرش درآنجا شامل درس شدند،پس از شنيدن آواز هويدا او را در بخش اوپرا برگزيد و او را چهار سال تمام تحت آموزش اکادميک قرار داد.
يکي از عوامل عمده اينکه هنرمندان ما آهنگ های هويدا را نخوانده اند همين وسعت آوازش است ،زيرا مجموع آهنگ های او با همين وسعت آواز سروده شده است .بجاست اگر گفته شود که سروده های اين خنياگر با همان گيرايي آوازش به ريتم همان صدای ملکوتي خودش ساخته شده و تنها وقتي از حنجره خودش مي برايد شنيدني تر و دلپذير تر است .
هويدا شايد کم آواز خوان ترين هنرمندی باشد که برسکوی شهرت و جلال رسيده است .هرگاه مجموع آهنگ های تلويزيوني وی را برشماريم،شايد برابر انگشتان دستان ما نباشد و برای هنرمندی که 44 بهار زنده گي اش را در خدمت هنرموسيقي صرف کرده است،تصبيف 300 آهنگ آنقدر زياد نباشد .
ولي او نه تنها خودش محبوب و پرآوازه است،بلکه در رهگشايي و به شهرت رسانيدن ديگران نيز دست بالايي داشته است و کم کساني به شمول حبيب شريف،فرهاد دريا،اسدبديع،وحيدصابری،فريدرستگار ،اميرمحمد و ديگران هستند که از تجارب و اندوخته های وی مستفيد نگرديده باشند. بجاست گفته شود که دو گروه مشهور هنری سال های پسين چون گل سرخ و باران همواره از مشوره های نيک وی مستفيد گرديده بودند .
***ظاهرهويدا بدون شک چون آوازخوان برای همه هموطنان ما از دههء چهل خورشيدی به بعد نام آشنا و چهره يي است دوست داشتني و محبوب . اما هويدای ممثل و هنرپيشه سينما را کمتر هموطنان ما به خصوص نسل جوان مي شناسند،چه رسد به اينکه او را چون مجری،گرداننده،نطاق و... دو برنامه معروف و خاطره انگيزراديويي به نام های "قطعي عطار و نمايش راديويي "به ياد داشته باشند.
نمايش راديويي يکي از پروگرام های های جالب و ماندگار است که هر روز جمعه ساعت ده وپنج دقيقه بامداد هزاران هموطن ما اعم از پسر،دختر،پيروجوان را برای 55 دقيقه در پهلوی راديوهای شان ميخکوب کرده و همه سراپا گوش به برنامه های جالب اوبودند. برنامه های که ممثلين بنام کشور ما چون عزيزالله هدف،حاجي محمد کامران،سردارمحمد ايمن،وزيرمحمدنگهت و اکبر روشن را به جامعه معرفي داشت و به اوج شهرت رساند و اين نمايش و یا شوع مستقيم نه تنها برای هويدا که مجری آن بود،بلکه همه شنونده گان آن خاطرات خوشي را بجا گذاشته است .
يا اينکه کمترکساني از نسل امروزی وطن ما خبردارند که ظاهر هويدا در اولين فلم هنری افغاني "مانند عقاب" که سناريوی آنرا فيض محمد خيرزاده نوشته بود نقش مرکزی را اجرا نموده است ، و اين هويدا بود که برای بارنخست در تاريخ سينمای کشورما متن و موزيک فلم هنری "روزهای دشوار" را تهيه کرده است .
***
برای ظاهرهويدا همه آهنگهايش عزيز و گرامي اند،زيرا بالای هريک آن چون جگرگوشه هايش زحمت کشيده و کارخستگي ناپذيرانجام داده است و با علاقه مندی و توجه خاص تصنيف آنرا تهيه ديده است ،ولي آهنگ "شنيدم از اين جا سفر ميکني" خوبترين و دوست داشتني ترين آهنگهايش به حساب مي آيد،همانطوری که برای علاقه مندان آوازش نيزيکي از جاودانه ها بوده و خنيای ناب به حساب مي آيد.
زيرا برای هويدا که موسيقي يک شعار ميان تهي نه،بلکه يک هنرمقدس است و هرگاه به گفته وی هنرمند از ضوابط و اخلاق هنری پا را فراتر بگذارد و يا رياضت نکشد،به زودی نابود مي گردد. يک وقفه اجباری و يا يک سکوت تحميلي در حدود سه ماه پديد آمد که طي آن او نتوانست يک آهنگ هم آماده سازد،و هر روزی که تلاشش مبني بر زايش يک آهنگ جديد ناکام مي ماند،او متاثر گرديده و خود را نکوهش ميکرد که چه کاری از وی سرزده باشد که ديگر نمي تواند آهنگ بسازد.
تا اينکه روزی يکي از همکارانش به نام آقاسعيد بسته يي از نامه های رسيده را به وی سپرد و او که با شتاب از فرط گرسنگي به طرف کانتين روان بود تا غذا صرف نمايد،پس از قرار گرفتن در پشت ميز نامه ها را باز نموده و در جمع آنان،نامه يي از سيزده تن از شاگردان مکتب ملالي همراه با همين شعر مواصلت کرده بود و آنان ضمن سپاس گذاری از کارهای هنری وی ،افزوده بودند که پارچه شعری ارسال مي دارند تا در صورت لزوم از آن آهنگ تهيه دارد.هويدا پس از خوانش نخستين مصره شعر "شنيدم ..." احساس نمود که او مي تواند از اين شعر آهنگ ترتيب نمايد.او که ديگر گرسنگي اش را فراموش کرده بود از جايش برخاست و راهي استديوی 48 راديو گرديده و پشت پيانو قرار گرفته و طي يک ساعت نه تنها اين آهنگ،بلکه آهنگ ديگری را نیز (تا به کي خدا ناله سرکنم،در دل شبي تاری ...) تهيه و کمپوز کرد.از همين رو آهنگ "شنيدم ..." برای هويدا عزيزترين عزيزها است .
***
هويدا که خود فرزند رنج و آلام است،در عنفوان جواني در برابر همه نابساماني های جامعه و مردمان فقير،بي بضاعت و عقب نگهداشته شده آن که در چنگال مستبدين قرار داشتند، چون شهروند آگاه برخورد مسولانه داشت.هنگامي که او به جامعه فقيرو عقب نگهداشته شده نگاه کرده و به مردمان آواره ولي مغرور و با همت که در اطرافش حلقه زده بودند و در هرگام با آنان برمي خورد،پريشان گرديده و بخاطر آرامش روحي از اين شکنجه و عذاب که يارای کمک و معاونت را به آنان نداشت،يگانه وسيله آرامش خود را در پياده گردی مي یافت و مبالغه نخواهد بود اگر گفته شود که تمام شهرکابل را زير قدم های متين واستوار،اما در آشتي ناپذيری نسبت به نابساماني های اجتماعي جامعه خورد ساخته و گام مي گذاشت ،تا باشد که زخم های قلبش التيام يافته وتسکين گردد.
همين دردها و رنج های بيکران مردم باعث شده بود تا در شب سوم عروسي محمدنادر فرزند شاه سابق که همراه با آرکسترش برای اجرای کنسرت به ارگ سلطنتي رفته بود،پس از اجرای کنسرت ،شاه سابق آنان را به حضور پذيرفت و پس از حرف های زيادی که ظاهر هويدا هيچ استنباط درستی ازآن نتوانسته بود ، يادآور گرديد که برای ترقي و شگوفايي افغانستان عقب مانده حداقل پنجاه سا ل ديگر ضرورت است،که هويدا صريح الهجه مي خواست سخن دلش را بگويد و به اصطلاح قدبلندک کرده بود که رئيس اداره شان دستش را فشرد و با اشاره وی را به سکوت فراخواند.
بايد خاطرنشان ساخت که خوبترين خاطره زنده گي او به همين سالها بر مي گردد،زماني که پس از مطالعه نشرات ايراني او مي توانست چگونگي رشد و شگوفايي کشور همسايه ايران را با وطن فقيرما به مقايسه بگيرد، و چاره يي برای دادخواهي پيدا نمي کرد،به جز همان پياده گردی توأم با درد و رنج .
در يکي از روزهای گرم تابستان زماني که تازه به شهرت رسيده بود و نخستين مصاحبه اش در مجله ژوندون وقت چاپ و عکس او زينت بخش پشتي مجله بود،پس از يک پياده گردی طولاني بخاطر فروکش نمودن عصيان خود در برابر آن همه نابرابری های اجتماعي جامعه،درنزديکي شفاخانه ابن سينا (بيمارستان پورسينا) پسرک هفت هشت ساله يي که در کنار کراچي سوداواتر فروشي ايستاده بود و بوتل نوشابه را جرعه جرعه سرمي کشيد،با ديدن هويدا گويي چشمانش از فرط خوشي و غيرمترقبه بودن ديدار با او از حدقه برآمده بود،به وی درود گفته و پرسيد که شما ظاهرهويدا نيستيد؟ وقتي پاسخ مثبت شنيد و افزود که او از طريق همان مجله چهره اش رابه حافظه سپرده است،گفت آه چه تصادف نيک،اما کاش خانواده ام حرفم را بپذيرند که من با شما ملاقي شده ام، او با زبان شيرين طفلانه اش برای هويدا گفت که او با همه اعضای خانواده اش علاقه مند آواز او مي باشند ، و نوشابه خود را با همان سيمای برق زده و معصومش به هويدا تعارف مي کرد،هويدا که از احساس نيک آن طفل به وجد آمده بود،برای آن گفت که فاميل او نيزباور نخواهند کرد که او را آن طفلک شناخت و او با فاميلش آوازاو را دوست مي دارند، که اين خاطره هيچگاهي فراموش وی نمي گردد،زيرا احساس آن کودک از اعماق قلبش سرچشمه گرفته بود .
***
هويدا طي اين همه سالها نه تنها به درخت گشن و پربار موسيقي کشورما مبدل گرديده است،بلکه شاخ و پنجه کشيده و پربارتر گرديده است .
خانواده وی به مفهوم واقعي کلمه يک خانواده هنری است .
ژاله که اولين ثمره ازدواج هويدا با بانو وحيده است سال پار کنسرت جالبي در لندن همراه با برادرش آرش اجرا نمود که خاطره خوشي برای تماشاچيان و اميد فراوان مبني برآينده درخشان هنری اش برای پدرخود بجاگذاشت . گفتني است که آرش در موسيقي مدرن و استفاده از وسايل کمپيوتری دست بالا دارد که عنقريب سي .دی کنسرت مشترک اش را در لندن با خواهرش ژاله و همچنان سي. دی جداگانه يي بمناسبت شصتمين سالگرد زادروز پدرش تهيه و به دوستداران پيشکش خواهد کرد.
علي هويدا پسردوم آقای هويدا اگر گفته شود که يکي از کيبورد نوازهای معروف به شمار مي رود،مبالغه نخواهد بود،که اکثر آوازخوانان عدم حضور وی را در برنامه های هنری شان نمي توانند بپذيرند.
مسيح جوان 16 ساله نه تنها در نواختن طبله و کيبورد،چراغ ديگری را در آن خانواده افروخته،همچنان فوتبالر قابل توجهي برای تيم فوتبال هامبورگ آلمان شهری که از سالها بدينسو ظاهر هويدا در غربت نشسته است، مي باشد .
ليلي هويدا نيز آواز خوب داشته و به غزل و موسيقي کشورما علاقه دارد که روزی حتما از اوچيزهای خواهيم شنيد .
***
و اما شصت سالگي برای هويدا آغاز شگوفايي و ايجاد نوآوری و کارهای شگرف است،او با انرژی تازه،با تصميم و علاقمندی خاص دوستداران آوازش را با ابتکارات و پروگرام های جالب هنری به اصالت هنری خويش يکبار ديگرمتيقن ساخته و به ياد همان خاطره های درخشان گذشته اش خواهد انداخت .
او تصميم دارد کنسرت ها را از اين حالت يک نواختي خارج سازد و به يک نمايش بسيارجالب و خاطره انگيز برای تماشاچي مبدل نمايد،قسمي که چهارساعت کنسرت همراه باشد با انواع برنامه های جالب اعم از پارچه های تمثيلي،طنزها،قصه ها و امثال آن که خواننده را مجذوب سازد.هويدا تصميم دارد تا بازهم در نقش گرداننده اين چنين پروگرام ها ظاهر گرديده و ظريفه های ادبي اش را که يکي از گوشه های زنده گي هنری او را تشکيل مي دهد بيان داشته و خواننده را راضي نگهدارد.
همچنان او درنظر دارد تا همان برنامه معروف قطی عطار را که در ان همه چيز مطمع سخن گردد ،احيا دارد.
در يک کلام او در آفرينش برنامه های جالب نقش پيامبررا برای ساير هم کاران هنرمندش خواهد داشت،تا کنسرت به مفهوم واقعي آن برای ايجاد نشاط و سرور وشادماني هموطنان ما برنامه ريزی گرديده و تا ديدار بعدی پر از خاطره و يادواره باشد!
***
"مشعل " در حالي که باحرف های جالب و خوب نويسنده اين متن خود را شريک مي داند،شصتمين سالگرد ميلاد ظاهرهويدا ستاره درخشان هنر موسيقي افغانستان را برای خودش،خانواده،دوستان،همه علاقه مندان آواز اش، و دريک سخن به جامعه هنری کشورما تبريک و تهنيت مي گويد،برای آقای ظاهرهويدا عمردراز،صحت و سلامتي،بهروزی و موفقيت های هميشگي در زنده گي و کار های هنری آرزو نموده و اميدوار آنست تا شصتمين سالگرد تولدش سرآغاز کار و فعاليت مستمر و فتح قلعه های شامخ پيروزی در همه عرصه های زنده گي شخصي،اجتماعي و هنری او باشد ./
برگرفته از شماره دوازدهم سال دوم ماهنامه مشعل
February 28th, 2008
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- ماریا دارواســـد الله آرام هنرمند تیاتر افغانستان به جاویدانگی پیوست
- نویسنده و مرتب عبدالله « وفا»یادی از استاد حفیظ الله « وفا » نورستانی
- سید احمد ضیا نوری روان مطهر و بزرگ استاد ( بیسد) شاد
- میرعبدالواحد ساداتصدای آشنای کریم از ام البلاد قدیم
- ماریا داروبیسد کی بود؟
- زلمی رزمیدرسوگ ازدست دادن استادعبدالقیوم بیسد
- نگارنده: زلمی رزمییادی ازبلبل توده ها مومن جان (بیلتون)
- فرستنده: آصف بره کیفلم یوسف بره کی برندۀ عالی ترین جائزۀ جشنوارۀ جهانی 2013 فلم های کوتاه دانشجویی مونترآل شد
- آصف بره کیدیر کاندیدات
- امان معاشرآریانا سعید با هنر ستوده
- نگارنده : زلمی رزمیمروری برکارنامه هنری وحید قاسمی
- نکارنده : زلمی رزمییادی از رحیم مهریار(سلطان غزل) هنرموسیقی افغانستان
- نگارنده: زلمی رزمییادواره احمدظاهر آوازه خوان حنجره طلائی
- زلمی رزمییادی ازاستاد محمدحسین سرآهنگ سرتاج موسیقی افغانستان
- سید احمد ضیا نوری ستاره تابناک و بی بدیل هنر موسیقی افغانستان احمد ظاهر شهید
- امان معاشر ، خبرنگار آزادوحیدامید پیشقراول (راک ان رول)درموسیقی افغانستان
- سید احمد ضیا نوری ( مهریار) که مهرش بدل باقیست
- نگارنده : زلمی رزمییادی از نصرت پارسا
- زلمی نصرتتل پاتي ظاهر« هویدا«
- نگارنده: زلمی رزمی نگاهی به زندگی، شيوۀ کار وآثار زنده ياد ( نينواز )
- بشیر دژم یادی از مرحوم استاد ننگیالی(کارمند شایسته فرهنگ جمهوری افغانستان )
- بشیر دژم هفته تجلیل وقدر دانی از آوازخوان جوان ومحبو ب امُیــــــــــــدنظامی
- بشیر دژم (سرپرست اتحادیه هنرمندان موسیقی افغانستان )تجلیل وبزرگداشت از هنرمند ا ین هفته موسیقی ما (بشـــــــــیر احمـــــــــد کــــــــندهاری)
- زلمی رزمیاستاد جلیل زلاند و هفت دهه عشق با موسیقی
- سجیه الهه (احرار) انستیوت ملی موسیقی افغانستان
- نذیر احمد ظفر سالاران هنر در مهاجرت
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادعتیق مزاری ، صاحب صدای سحر انگیزی که به مطرح شدن نیاز دارد
- دکتر بیژن بارانربعه سینماگران: رهنما، غفاری، کاووسی، گلستان
- اتحادیه هنرمندان موسیقی افغانستان تجلیل وقدر دانی از هفته ای (استاد رحمت الله عامر، نغمه سرا )
- اتحادیه هنرمندان موسیقی افغانستان تجلیل از هفته ای (استاد حسن هاشمی)
- بشیر دژم یادی از استاد گرامی محمد حسین ارمان
- دکتر بیژن بارانفروغ و فیلم
- داکتر آرینیادی ازظاهر هویدا
- نگاهي اجمالي به زندگي نامه هنري احمد پرویزآهنگسازوترانه سرای جوان وخوش صدا
- شیرین نظیری فعال حقوق زنبانوافسانه ستاره هنرموسیقی افغانستان
- نگارنده: زلمی رزمیهمایون سخی نوازنده پنجره طلائی هموطن ما در یک نگاه
- عطا احمدىراجش كنا ستاره سينماى هند درگذست
- سید احسان " واعظی "استاد محمد حسین سر آهنگ( بخش دوم )
- سید احسان واعظی پایه های مستحکم خرابات کابل
- سید احمد ضیا نوری سلام به این مرد با وقار از روز ازل تا لحظهء غروب
- ماریا دارو الحاج عبدالمحمد همآهنگ
- نگارنده: زلمی رزمیشاخه گلی به احمدظاهر
- نگارنده : زلمی رزمیبه یادمان سومین سالگرد درگذشت خانم ژیلا آوازه خوان سابقه دار رادیو و تلویزیون کشور
- نوشته داکتر عارف پژمانهماهنگ ، صدايی کابليان، خاموش شد!
- ولی محمد« نورزی»د استاد هم آهنګ په یاد
- عطا احمدىبازهم صداى دلنواز ديگرى خاموش شد!
- همایون باختریانیغلام محمد مصور میمنه گی پیشاهنگ هنر نقاشی مصور
- رسول پویاندر مجلس استاد محد علی عطار هروی
- دکتر بیژن بارانوزن هجایی سرود سراومد زمستون
- اسماعیل هوشیارفاصله فتوای دیروز تا به امروز !
- امان معاشر،خبرنگار آزاد فلم برقع در فستیوال بین المللی فلم های مستند درونکوور کانادا
- دکتر بیژن بارانگویشهای ترانه و سرود
- نگارنده : زلمی رزمیسینمای افغانی درکجا ایستاده است؟
- نوشته : ماریا دارو آنکه هویدا بود ناپیدا شد مگر طنین صدایش که آخرین بار شینیدم در گوشهایم ظنین انداز است
- عبدالو کیل کوچی ظاهر هویدا به جا ودانگی پیوست
- ولی محمد نورزیدافغانستان نامتو سندرغاړی ظاهرهویدا په آلمان کي په حق ورسیدې
- نگارنده : زلمی رزمیمرگ هنرمند درغربت
- عطا احمدىظاهر هويدا آوازخوان نسلهاى ديروز،امروز و فردا ى كشور درگذشت
- حمید محویبرتولت برشت دربارۀ سینما (1931-1933)
- نقدی از همایون کریمپورهمسایه
- دکتر بیژن بارانمحبوبترین سرود ایرانی- سراومد زمستون
- نگارنده : زلمی رزمینگرش کوتاهی دربارهٔ شخصیت هنری نجیب رستگار
- سیامک ستودهگلشیفته فراهانی خراشی بر پوست شب
- نگارنده: زلمی رزمیاستادهماهنگ چهره سرشناس و بنام هنرموسیقی سرزمین ما دربستربیماری
- سید احمد ضیا نوریضایعهء فرهنگی
- نگارنده : زلمی رزمیتواب وهاب هنرمندچیره دست و قابل افتخار برای جامعه افغانی
- کریم پوپلصفدر توکلی
- نیلاب موج سلامفریدا کالو، لیوتروتسکی، اندری برتون، نمایشگاه پاریس
- برگردان میم حجرییوهانای مقدس کشتارگاه ها (2)
- صالحه رشیدیدر حقيقت فلم مدرسه افتتاح شد !
- برگردان میم حجرییوهانای مقدس کشتارگاه ها (1)
- عطا احمدىجگجيت سينگ شهنشاه غزل خاموش شد
- ارسالی ش اسحاق زیدرگذشت شهنشاۀ غزل، جگجیت سنگ
- باز گل بدخشیکریم پوپل
- برای ویکتور خارا یازده سپتامبر
- نگارنده : زلمی رزمی تبصره ای پیرامون ( تبصره گذرا بر تدویر نشست فرهنگی کشورهالند) و جوایز سینمایی شهر فرانکفورت
- شبی در پای نوای دلنواز موسیقی با حبیب قادری فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد
- ارسالی شین میم شینفرزند «وین سرخ»
- زلمی رزمییادمان اولین سالگرددرگذشت رحیم مهریار
- زلمی رزمینگاهی به ویدیوهای افغانی و ویدیوسازان
- محمدرضا راثی پورسردسته ابلهان تهران
- ازکریم پوپلبابه قِران
- ماریا داروتداوی جناب امانی هنرمند خوش آواز آغاز گردید
- نوشته نذیر ظفربلبلی که ترانه ندارد
- فرشید رویاییکمانکشی های مروت
- نگارنده : زلمی رزمی امیرجان صبوری هنرمندی که با دختر(هری) بدنیا آمد
- مکی عارفیادبود درگذشت زنده یاد عارف جهش
- برگزیده نقاشی هایبرگزیده نقاشی های
- برگردان شین میم شینپابلو پیکاسو ـ نقاش توده ها
- فرامرز دادرسخرسی که دو گروگان آلمانی را در ایران نجات داد
- منیر سپاسصدای خراباتیان کابل
- همت الله امین زینازيه اقبال دپښتوژبې غزلبوله سندرغاړې
- امان معاشر مصاحبۀ تلفونی خبرنگار مجلۀ نشریۀ زن با خانم پرستو بلبل خوش آواز کشور ما
- نگارنده : زلمی رزمی خانم پرستو مهریار ستاره همیشه محبوب هنرموسیقی بانوان کشور
- دکترحمید مفیدحمید جلیا مردیاز تبار هنر و خرد
- متن کامل دفاعیه جعفر پناهی تاریخ برخورد با هنرمندان را فراموش نمیکند
- حمید محویتأملاتی دربارۀ مفهوم سینمای ایران
- الف - محشور چشمان آبی چهره گلابی
- نو شته نذیر ظفرهنر مل ؛ هنر مل بود
- فضل الرحیم رحیم ممثل ، دایریکتر و صورتگری با جاذبه ئ از عشق و ا مید جهان فانی را وداع گفت
- دکتر بیژن بارانتطور موسیقی ایرانی
- نگارنده : زلمی رزمی نگاهی گذرا بزندگی وکارنامه های جلیل احمدمسحورجمال
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد گفت و شنود با محترم منیر سپاس ، آوازخوان با استعداد کشور ما مقیم المان
- امان معاشرستار صابری هنرمند نقاش، نویسنده، و کارتونیست مستعد کشور
- امان معاشر،خبرنگار آزادسخنی چند با یک تن از جوهر شناسان
- نوشته : انجنیر صدیق قیام تال و لی یا ریتم
- نکارنده : زلمی رزمی مرگ رحیم مهریارآوازخوان خوش آواز وسابقه دار رادیوتلویزیون کشور
- همت الله امین زیله سندرغاړې نازيې اقبال سره ادبي مرکه
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد گفت و شنود با محترم ببرک وسا ، موسیقیدان افغان مقیم المان
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد اینک سی و یک سال ازمرگ احمد ظاهر ، آوازخوان نسلها می گذرد او هنوز هم محبوب قلبهاست
- نگارنده : زلمی رزمیبیاد استاد فقید محمدحسین سرآهنگ
- فضل الرحیم رحیم گفت وشنود با ممثل ورزیدهء تیاتر و سینما کشورما آقای زبیرپاداش مقیم المان
- انجنیر صدیق قیام انواع موسیقی در جهان
- انجنیرعبدالقادرمسعود ارواښاد استاد اولمیر زموږ د هیواد ویاړلي اوبرمیاله هنري څیره
- سید احمد ضیا (نوری) چراغ دیگری خاموش شد
- نوشته : انجنیر صدیق قیام راگ و تات
- نيلاب سلامبدرود « رودگر » با رود زندگی
- عبدالوکیل کوچیهنر وهنر مند
- نو شته نذیر احمد (ظفر)خنده ای اشکریز
- فضل الرحیم رحیم انیسه وهاب ، هنربیشه ء ممتاز کشورما جهان فانی را وداع گفت
- مرکچی: انجنیرعبدالقادرمسعود د خوږغږلرونکی سندرغاړی استادیارمحمدسره ځانګړی مرکه
- حمید محوینقدی در بارۀ «انجمن هنر در تبعید»
- فضل الرحیم رحیم گفت وشنود با احمد پرویز آهنگساز و آواز خوان خوش صدا و با ذوق
- نوشته : انجنیر صدیق قیام مبدأ موسیقی و فولکولور
- فضل الرحیم رحیم گفت و شنود با محترم بشیر دژم ، هنرمند با سابقه عرصهء موسیقی افغانستان
- نوشته : انجنیر صدیق قیامدرک موسیـــــــــــــقی
- آصفه"صبا "یادی از پروفیسور غلام محمد میمنگی
- انجنــــــــــــیر صدیق قیام فراز ونشیب موسیقی در سر زمین ما
- مرکه کونکی انجنیر زلمی نصرتد محترم فرهاد «دولت زی» سره لنډه مرکه!
- نگارنده : زلمی رزمی جشنواره بزرگ موسیقی افغانی درشهرهامبورگ یک استثنا بود
- میهن فدا -- محشوربه بهانه هشتاد سالگی لتا منگیشکر بخش سوم
- میهن فدا -- محشوربه بهانه هشتاد سالگی لتا منگیشکر بخش دوم
- انجنیر صدیق قیام سرقت آثار ادبی دیگران گناه نابخشودنی است
- میهن فدا -- محشور به بهانه هشتاد سالگی لتا منگیشکر
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادچهارمین جشنواره ء اهدای جوایز تلویزیون آریانا، به بهترین های هنر موسیقی افغانستان، در شهر هامبورک المان
- رزمیآشیانه
- فضل الرحیم رحیمآیندهء درخشان در انتظار جوانی بنام احمد پرویز ، آواز خوانی با صدای سحر انگیز
- انجنير سيد احسان واعظی خرابات و نقش آن درسيمای فرهنگی کشورمان
- داکتر خاکستر تکه تکه تکه میشم
- زلمی رزمی دنیای هنروهنرمندان
- نگارنده : زلمی رزمیزما درهمه مرگ را زاد ایم
- رستم پیمانعلل "جاوید"انگی آمدظاهر
- هـ. دوستگُرمانی، یا شاگرد شدن نزد استاد موسیقی،رسم پسندیدۀ نگهداشتنی
- سيد مرتضي حسيني شاهترابينگاشتهاي برای "آخرین ملکهی زمین"
- نگارنده : زلمی رزمی به مناسبت درگذشت ( بلبل بدخشان )
- امان معاشر خبر نگار ازادگیتار نواز یما شپون در شهر وانکوور کانادا
- امان معاشر خبرنگار ازادسخنی با مجید قیام رییس مرکز فرهنگی و خانه مولانا در شهر وانکوور کانادا
- امان معاشر نمایشگاه نقاشی ستار صبوری در کنفرانس صلح جهانی در کانادا
- عبدالقدیر میرزاییگزارش از اهدای جوایز به هنرمندان موسیقی افغانستان در کالیفورنیا
- فضل الرحیم رحیم حشمت خان ،با همه ارزو ها نیکی که برای شگوفانی سینمائی کشورما داشت چشم از جهان بست
- فضل الرحیم رحیم داکتر واحد نظری ، دایرکتر ، سناریست و طنز نویس موفق کشور ما در بلجیم
- فضل الرحیم رحیم حفیظ کروندگر ، اواز خوان پرتلاش و با استعداد
- دوکتور بشير افضلي وخانم ايلزا افضليسلطان و چهار دزد(پردهُ سوم)
- امان معاشرموسیقی میراثمز گنجینه سی
- دوکتور بشير افضلي وخانم ايلزا افضليسلطان و چهار دزد( پردهٌ دوم)
- امان معاشرتنبوره بابه قیران
- دوکتور بشير افضلي وخانم ايلزا افضليسلطان و چهار دزد
- امان معاشر ستاره هنری از سمنگان در اسمان هنر موسیقی ما درخشید
- دوکتوربشير افضلي وخانم ايلزا افضلي روباه مکار پر د ۀ پنجم
- فضل الرحیم رحیماستاد جلیل زلا ند ، شخصیت سرامد و ماندگار در موسیقی افغانستان
- فضل الرحیم رحیم فلم سیاسی و انتباهی پروفیسور روی صحنه امد
- دوکتوربشير افضلي وخانم ايلزا افضلي روباه مکار پردهّ سوم و چهارم
- نوشته : امید آذرخشپروفیسور امان الله " حیدرزاد"هنرمند والایی از تبار "مانی" و "بهزاد"
- فضل الرحیم رحیم حفیظ بخش ، غنچهء پرباری دست پرودهء شهنشاه غزل ، زنده یاد استاد رحیم بخش
- دوکتور بشير افضلي و خانم ايزا افضليپر د ه د و م
- فر ستنده : نذ یر ظفر نما یشگاه آثار تا ریخی افغا نستان سوال بر انگیز است
- دوکتور بشير افضلي و خانم ايزا افضلير و با ه مکا ر
- عبدل نصرت یک لحظه خاموشی
- ماريا دارو راحًیً چی وژارؤ په چیغو چیغو
- ترجمه از فرانسه توسط حمید محوی اتورانک هنر و هنرمند
- نويسنده: سيد مرتضي حسيني شاهترابينقد فيلم بادبادكباز يا گديپرانباز
- مترجم: انجنیرحفیظ اللــه زریـــر گنجینۀ در کابل
- زلمي رزمينگاهی به زندگی، شيوۀ کار وآثارزنده ياد ( نينواز)
- فضل الرحیم رحیم البوم " مادر" اولین کار هنری پیمان حبیب زی
- نو شته نذ یر (ظفر)سفیر دلها
- پشتون – ص – نبردموسيقي ،نوروزورسالت هاي ملي وميهني
- برگردان از یوسف آرینتا" تکسی در تاریکی" برنده اوسکاربهترین فلم مستند
- سعدشصت ساله گي ظاهرهويدا مبارک باد
- نگارنده: زلمی رزمیحضورزنان افغان درصحنه های تياتر
- سيد مرتضي حسيني شاه ترابينفوذ باليوود در افغانستان
- ترجمه ونوشته از :ظاهر دقیقجنگ چارلي ويلسون
- فضل الر حیم رحیم درسوگ و اندوهء شخصیت فرهنگی کشورما مرحوم ضیا قاریزاده
- نویسنده ظا هر دقیق تبصره وانتقاد یک هزاره مهاجر افغان از فلم گدی پرانباز
- فضل الر حیم رحیم گنجینه و پُند ک،اثر استثنائی هنر موسیقی کشور ما
- فضل الر حیم رحیم بصیر حید ر ، سینما گر موفق کشور ما
- فضل الرحیم رحیم مريم شريفي هنرپيشه موفق سينما
- اسد بودافرشتهاي با ناخنهاي سبز
- اسد بودا نسلكشي و منظره
- گزارشگر: ماریا یقینفیلم کوچه نارنجی
- فضل الر حیم رحیم گفت وشنود با دوشیزه رویا مالک، هنر پیشه سینماء خارج از کشور ما
- فضل الرحیم رحیم ظاهر هویدا ، با گامهای استوار از هنر موسیقی تا هنر هفتم ( سینما)
- فضل الر حیم رحیم با فريدون نيازی آشنا شويد
- فضل الر حیم فلم سیاسی و انتباهی پروفیسور
- فضل الر حیم رحیم بزرگداشت از شصت ویک سالگی صاحب صدای سحرانگیز ، هنر مند نسلها احمد ظاهر و بیست هشتمین سالروز مرگ ان سرود گر جاویدان
- مهدی حق وردی طاقانکِیتحلیل سریال جواهری در قصر
- سید احمد ضیا نوریبه یاد نابغه و پروفیسور هنر موسیقی و آواز خوانی در افغانستان
- فضل الرحیم رحیم سخنان چند پيرامون موسيقي تکنو
- اسدالله کشتمند امیر جان صبوری «نیک مردی از تبار نیکان»
- تهيه وترتيب - صباحاول مي سرود هاي جاودانه
- فضل الرحيم رحيمبه ياد بود از استاد رفيق صادق فقيد
- فضل الر حیم رحیمفیروزه نشانهء از مقاومت در برابر غم و درد روزگار
- فضل الر حیم رحیم آشنايي با کارتونيست چيره دست کشورما
- نیلاب سلامتأملی بر "عطر" یا "سرگذشت یک جنایتکار"
- فضل الر حیم رحیمهنر کهکشانی
- فضل الرحیم رحیم شب موسیقی رپ
- فضل الر حیم رحیم پنجه های سحرآميز شيفته محشر مي کند
- فضل الر حیم رحیمساربان به زادگاهش برگشت
- حضرت ظریفی 60مین سالگرد تولدو 27 مین سال روز وفات احمد ظاهر
- فضل الرحیم رحیمبه بهانهء بیست وهفتمین سال مرگ بلبل شوریدهءکشور
- فضل الرحیم رحیم طنین آوازی که بارور شدن موسیقی کشور را نوید میدهد
- گزارشگر مشعلخبر فرهنگي
- فضل الرحیم رحيم ياد نصرت پارسا را گرامی ميداريم
- ساجدهازدرياي آرام شعرتاموج نوازشگر موسيقي
- فضل الرحیم رحیم آشنايي با کارگردان فلم گل محمد و درمحمد
- فضل الر حیم رحیم با سخي رحيمي آواز خوان خوب آشنا شويد
- زریر راوش سرود باستان
- فضل الرحیم رحیم اميد هنری فردای ميهن ما
- ارسالي سمسورهنر، حقيقت و سياست
- ارسالي سپيده صدفبابانوئل شخصيت جذاب سينماي جهان
- منيرسپاس بلخيتراوش اصالت ترنم و اسرار عشق
- زهره يوسفيرفيق ِ صادق ِ مردم
- ارسالي بنفشه ميتراگوگوش در گفتگو با روزنامه اينترنتى «روز»: از زندان تهران تا قفس لس آنجلس
- تهيه و تدوين از عبدالعزیزجهت نگاه مختصری به سير موسيقي در افغانستان
- استادصباحهنر و خلا قيت هنری
- آزمونچارلی چالین
- تهيه و تدوين از استاد صباحهنرشرقي وغربي دربرگ هاي تاريخ
- زهره يوسفيپژواک در لايتناهي عشق و احساس
- ارسالي فرزاد ساحلسه جنبه نقد هنری
- ا ستا د صبا ح احمد ظاهرجا ودا نه مرد موسيقي کشو رما
- زهره يوسفيو بازهم ضايعه ی و اينبار هم جبران ناپذير
- تلخيص ا ز داکتر صيقلمروري برفيلم «اسكندر كبير» ساخته اليور استون
- تهيه و تدوين از استاد صباحهنربي مانند ، نامه چارلي چاپلين به دخترش وجالبترين مصا حبه پسرچارلي چاپلين
- رستاخيزامروزما را با ارثـيه سياه خود تباه کرديد فردا يمان را به خو د ما وا گذ ا ريد !!!