هنر وهنر مند
عبدالوکیل کوچی عبدالوکیل کوچی

موسیقی قوت روح است وهنر جوهر آن

رسم روشن نگری  کار هنر مندان است

هنر آفرینش انسان است. به توان ، اثر و کار ی که از تصور آفرینش انسان شکل یافته است،  آنرا هنر می گویند .طوریکه معلوم است اصل در هنر زیبایی است . با هنر میتوان ابزار را خلق کرد وبه جهان ارایه داشت .هنر های سنتی وهنرهای زیبا  در بعد های مختلف بیانگر خلاقیت انسان است .

زیبا شناسی ، موسیقی ، رسامی ، خطاطی ، نقاشی ، سنگتراشی ،  رقص ، تئاتر ، فیلم سینما ، وسایر حرکات وآفریده ها ی پسندیده زیبا شامل مکتب هنر میشود .هنر انعکاس فعالیت ها و ذوق مردم است که یکی از شعب آنرا موسیقی تشکیل میدهد .موسیقی به مثابه باز تاب آرمان های مردم وبیان واقعیت های عینی  ، خواستاری وکفتاری مردم میباشد که آفریده های هنری انسان هنر را برای تسکین خاطر از آلام ومصیبت ها بر می گزیند .هنر مندان وچه مخاطبان اثر هنری در هنر  مایه آرامش می جویند .آنچه در هنر به نظر اصل است  زیبایی است .هرچند در زمانی  زیبایی را بشکل های مختلفی درک میکرده اند  اما اکثر علما به این باور اند که زیبا چیزیست که پسندیده ودلنشین باشد .واما بعضی ها هنر را آیینه واقعیت های موجود در جهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب می آورند . بعضی ها زمانی نام هنر را بر چیزی میگزارند .که سازنده اش با آن احساس آرامش کند .وآنچه در نظر دارد به تما می بیان کرده باشد .بعضی ها میگویند که اگر مخاطب بدرستی نفهمد که هنر مند چه میگوید واثرش چه ارزشی میتواند داشته باشد وبعضی ها از شکل اثر حرف می زنند که اگر اثر هنری از قواعد وشکل درست هنر پیروی نکند یک اثر خلق نکرده است . واما اکنون بخوبی معلوم میشود که اثر هنری در واقع همه این ها است .وتک تک این گرو ها حق دارند ولی بدون بقیه نا قص هستند واین وابسته به آنکه هنر مند چه ابزار برای بیان هنرش انتخاب کند .زیرا هنر ها شاخه های مختلفی را تشکیل می دهند .هم چنانکه باید بدانیم بعضی سخن ها را فقط با بعضی اثر ها میتوان گفت . مثلا  شاید هیچوقت نتوانیم صرفا از روی یک شعر فلم سینمایی بسازیم زیرا شاعر با دقت مطلبی را انتخاب کرده است که صرفا با شعر بیان میشود درین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقیست .وهم کسی خود آنرا بزبان دیگر در نمی آورد . ولی شده است که یگ اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی بخود گرفته است .هم چنان که گفته شد اصل در هنر زیبایی است .با هر ابزاری که میطلبید باید چیز زیبایی را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم .واین میتواند برای همیشه ماندگار باشد .یکی از مسایل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه  آن است .بصری شدن یعنی آثار از راه دیدن در ما اثر می گذارد .امروز هرکی میداند که معنی یک قلب عشق است .همچنانکه بسیاری از رنگها  تئاثیرات خارجی روی بیننده خود میگزارد .این کاری هست که هنر مندان در طول قرن ها انجام داده اند .همچنان معانی جدید در ذهن ما می کارد .هنر های بصری بصورت مختلف موجود هستند .اما باید بدانیم که هنر ها در هم تئاثیر می گزارند .واما از هم جدا میشوند .یگ عکاس میتواند از یگ نقاش آبده عکس بگیرد یا نقاش با شنیدن یک موسیقی در فکر کشیدن یک تصویر باشد .یا طراحی صفحئ از نقاشی ساده پرده ها شروع کند ولی آنقدرکه دراو رشد طرحی صحنه شکل بگیرد .همچنان بسیاری از رشته ها نه بصورت غیر مستقیم با هنر ارتباط دارد مانند معماری یک رشته مهندسی است .ولی معمار باید یگ هنر مند خوب هم باشد یا سینما بصورت عکس ، علاوه بر آنکه هنر است با مسایل فنی وتخنیک های فنی دست و پنجه نرم می کند .در هر زمینه ای سعی بر آن شده است علاوه بر اینکه توضیحات بسادگی ارایه شود ولی یگ قسمت برای کسانیکه علاقمند هنر هستند در آن رشته دست به تجربه های مشخص خواهند زد .اما هنر مند کیست به نظر اینجانب هنر مند آفریننده و باز تاب دهنده آفرینش ها میباشد .هنر مندان گزینه های زیبا وجاویدانگی را می آفرینند .وانتخاب میکنند .هنر مندان معرف اصلی زیبایی ها و ایجادگرابزار این پدیده ها و آفرینش های انسانی میباشند .هنر مند به مثابه آفریننده ءابزار زیبایی ومروج زیبایی هاست .هنر مند بیانگر آفرینش های انسانی وباز تاب دهنده خواست ها ، آرمانها وآرزوهاییست که بوسیله کلام موسیقی ، شعر وغزل ونمایش ابراز میگردد هنر مند زبان گویای مردم ومعرف موقعیت های جوامع بشری میباشد .هنرمند معرف فرهنگ واقتصاد وتوانایی وگویای شرایط عینی وذهنی جامعه انسانی میباشد .که با بیان وزبان می آغازد .وهنر مند مظهر مهر ومحبت ، همبستگی وصمیمیت ، اتحاد وهمدلی میباشد .هنر مند میتواند با زبان وکلام نغز وشیوای خود سرور وشادی رابدیل غم وانده ، رنج ومصیبت سازد وهنر مند مظهر بیان افتخارات تاریخی  ملی واقتدار ملت ها میباشد که با بیان زیبا آفرینش های افتخار آمیز تاریحخی بشر را تعریف میکند .هنر مند با اجرای آواز و آهنگ روح وروان انسان را به پرورش میگیرد وموسیقی را غذای روح انسان  وزنده دلی میسازد .هنر مندان مواقف ملی ، تاریخی ، اجتماعی ، سیاسی واقتصادی ملتها را بیان وارایه میدارند هنرمند با تمام داشته های تاریخی وشئان یک ملت را در چهار چوب یگ آهنگ مجسم میسازد .درین صورت است که جوامع در می یابند که در کدام جای تاریخ موقعیت دارند  وبا چگونه با یک فرهنگ سر و کار دارند وکدام شرایط فرهنگی بر آن حاکمیت دارد .پس بیتاثیر نخواهد بود که اگر بگوییم که هنر مظهر گویای حقیقی ومولفه بیان   واقعیت های آن جامعه میباشد که درون مایه آنرااحساس ،ابزار وادراک تشکیل میدهد .هنرمند با بیان وحرکات وآفرینش های هنر مندانهء خود تاریخ را تسجیل میکند ودرد ها را تسکین میکند ، دانه های مهر ومحبت رادر دلهای افسرده وآزرده میکارد ونهال های دشمنی را از سرزمین اندیشه های مالامال قلب انسان بر میکند ودرخت دوستی را بجایش می نشاند . خس وخار کینه ها وکدورت ها را با آب صفا وصمیمیت جاروب میکند .ابزار موسیقی اش که یگانه دستاورد بزرگ واثر گزار هنر مند است در جهت آشتی ، مهر ، محبت ، صفا وصمیمیت بکار گرفته میشود وسرانجام راه آرامش ، مهرورزیدن ، عشق ومحبت را پیموده به مظهر گویای خوبی ها ، نیکی ها وزیبایی ها مبدل میگردد که با ارایه سروده های بی بدیل شان از قلب ها بر خاسته وبر دلها می نشیند وقوت روح وروان انسان میشود. هنر مندان گوهر عشق به انسان واحترام به مقام انسانی را در دلهای مردم  آب داده  ومتبلور میسازد

و مردم را به حقیقت زندگی دعوت میکنند ، هنرمندان اصلاح جامعه را با ادای کلمات زیبا وسروده ها معجزه آفرین شان پیشنهاد میکنند . واین باور را بوجود می آورند که هنر مظهر واقعی  زندگی وهنر مند گوهر زیبای هستی هااست .


April 25th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری