تطور موسیقی ایرانی
دکتر بیژن باران دکتر بیژن باران

موسیقی بمثابه یکی از اشکال هنری نمی تواند از تاثیر شرایط اجتماعی یک قوم برکنار بماند؛ همراه تکامل جامعه موسیقی هم – چه در سازها و چه در محتوا- تغییر می کند. این امر را می شود در بررسی تاریخچه موسیقی ایرانی بوضوح دید.

 

تاریخچه. موسیقی حوالی بین النهرین، در 6 هزار سال پیش در بستر تمدنهای کهن سامی رشد یافت.  کم کم به صورت مجلسی و کتبی درآمد. در مجموعه الواح گلی پیدا شده در این منطقهف قراردادهایی با خوانندگانی از موسیقی دانان برای خواندن زبور و مزامیر در پرستشگاههی سومر بدست آمده است.

 

در الواح بابلی آمده است که خوانندگان با نوازندگان نی لبک، فلوت، طبل و دایره زنگی همراهی می شدند. مالم در کتاب موسیقی نواحی اقیانوس آرام، خاور نزدیک و آسیا نی، تشتک، چنگ و تنبک یافته شده در حفاریهای جنوب خوزستان را متعلق به 4500 سال پیش می داند.

 

موسیقی مجلسی و کتبی اقوام سامی با موسیقی رزمی و پر تحرک اقوام آرایی درهم آمیخت. اقوام آریایی از طریق خراسان و قفقاز در 4 هزار سال پیش در چند موج به فلات ایران آمدند؛ سپس مراکز شهری بومی و سامی را تسخیر کردند. کاسیها در 1400 ق.م. مصر را گرفتند؛ مادها در 800 ق.م. سلطه خشن آشوریان را در هم کوبیدند.  در 532 ق.م کوروش بابل را فتح کرد.

 

بر اثر جنگهای ایران و با بابل، مصر، یونان، زوم میوسیقیهای این ملل متقابلا برهم اثر گذاشتند. در حمله تازیان به ایران اگرچه اسناد ادبی، علمی، هنری نابود شدند؛ ولی سنن شفاهی بازمانده بعدها، بزبن عربی کتابت و بازتولید شدند. در این آثار از باربد، نکیسا – موسیقیداننا درباری قرن 6م نام برده شده؛ نیز بر سنگها و جامهای فلزی بدست آمده تصاویر آلات موسیقی این دوره منقوش اند.

 

اصولا منابع باستانشناسی ایران فقط کاخهای سنگی و آثار فلزی حکام ایران را نشان می دهد.  از بقایای زندگی توده های زحمتکش قدیم و آلات موسیقی آنان چیزی بجای نمانده است. ولی باسفر به مناطق روستایی و ایلی که ظرف 1500 سال بعد تغییر چندانی نکرده اند؛ می توان بازتاب ریشه گذشته های هزاره ای را در موسیقی فعلی شان یافت. این موسیقی در مراسم عروسی و جشنها برای شادی و پایکوبی دسته جمعی اهالی اثر شگرفی دارد. جدایی طبیعی مناطق موجب پیدایش لهجه های متفاوت و موسیقی محلی متمایز گردید.

 

اسلام. حمله تازیان به ایران در قرن 7م، فعل و انفعال عظیم اجتماعی را موجب شد. بگفته مهری برکشلی در کتاب شرح ردیف موسیقی ایران اعراب برای ایرانیان اسلام ، شعر و خط مقتبس از عبری را آوردند؛ ایرانیان هم سلطنت موروثی، علوم و موسیقی را برای آنها داشتند.

 

موسیقی ایرانی نخست به مدینه، مقر خلفای راشدین در 661- 750 م ؛ بعد به بغداد پایتخت خلفای عباسی از 750 تا 1258 م وارد شد. شعر وخط عربی هم در مقابل به ری، خراسان، اصفهان، آذربایجان؛ بعد هم به هند و خاور رسوخ کرد. وجود امرای نسبتا مستقل محلی در فلات ایران زیر چتر خلافت مذهبی شرایط نسبی آزادی را برای رشد علم و هنر در این دوره ایجاد کرد.

 

از واژه موسیقی، صناعة یا هنر در قران یاد نشده؛ از منع آنها هم گفتگویی نیست. حتی کان ریپکا در متاب تاریخ ادبیات ایران می نویسد: در احادیث نبوی آمده که در عروسی پیغمبر با خدیجه و نیز در عروسی فاطمه با علی موسیقی نواخته شد.

 

بطور کلی در اسلام موسیقی در ادای آهنگین اذان، مناجات، مرثیه، روضه، تلاوت قرآن؛ نیز در تمرینات رزمی و جنگی وجود داشت. بعلاوی موسیقی بزمی قبایل عرب که برای پایکوبی و سرور بود خود بعدها شور ویژه ای به موسیقی اسپاینایی و آمریکای جنوبی با تداخل موسیقی آفریقای شمالی بخشید.

 

با تثبیت خلافت اسلامی، بسط تجارت، پیدایش حکام مستقل در کردستان، آذربایجان، خراسان، طبرستان، گرگان، عراق یعنی بخش مرکزی فلات ایران، فرهنگهای این اقوام با فرهنگهای هندی، عربی، ترکی، تاتاری، چینی امتزاج نوینی پیدا کردند.  زبان سراسری واحد در سطح روشنفکران و دربار باعث ترجمه و کتابت علوم مختلف عصر منجمله موسیقی شد.

 

در این دوره ایرانیانی چون ابراهیم موصلی 742-805 م آهنگساز و نوازنده دوره برمکیان، ابونصر فارابی 872-950 م نویسنده آثاری چون المدخل الی صناعة الموسیقی، کلام فی الموسیقا، صناعة علم الموسیقی، موسیقی الکبیر و احصاء الایقاع، ابوالفرج اصفهانی 897-967م، صاحب کتاب الاغانی، ابن سینا 980-1038م، صفی الدین ارموی 1217-1296م نویسنده 3 اثر الادوار فی حل الاوتار، الشرقیه منی نسبت القالیقیه، والایقاع، تئوری موسیقی را بنحو بارزی ارتقاء دادند.

 

ارموی در زندان درگذشت؛ برای کتابیت موسیقی الفبای عربی را بکار برد. در موسیقی انگلیسی هم نتهای گام با الفبای انگلیسی C D E F G A B برای نتهای سی لا سو فا می ر دو بکار می روند. ارموی با تصنیف گامی مبتنی بر 17 فاصله، موسوم به گام صفی الدین، یکی از گامهای موسیقی کنونی ایران را پایه گذاشت. 

 

قطب الدین کازرونی 1237-1310م در کتاب درة اتاج لفرة الدباج فصل مشروحی در باره موسیقی دارد. عبدالقادر مراغی 1360-1436م معاصر تیمور 3 کتاب مقاصد الالحان، کتر الالحان، جامع الالحان را نوشت. در اشعرا رودکی، فردوسی، نظامی، حتفظ، مولوی، خیام نام بسیاری آهنگها و همچنین سازهایی چون چنگ، کوس، دهل، جام، سنج، تنبک، نقاره، دف آمده است.

 

بگفته مالم آثار فارابی منتجه درخشانی از برخورد نظرات ایرانی، عربی، یونانی در باره موسیقی است. این آثار بعوان یکی از بنیانهای تئوریک موسیقی شناخته شده؛ در قرون وسطی در دانشگاههای پاریس، سالامانکای اسپانیا، بغداد تدریس می شده اند. بسیاری میناتورهای ایرانی صحنه های موسیقی را تصویر می کنند.

 

اشاعه موسیقی ایرانی را در بین ملل دیگر را بطور مشخص می توان در 3 واقعه زیر دید. موسیقیدان ایرانی زریاب در اثر حسادت اسحاق، فرزند ابراهیم موصلی، به تبعید محکوم شد. زریاب به شمال افریقا و از آنجا به اندولس اسپانیا رفت. در آنجا بود که پدر موسیقی اندولسی یا عرب-اسپانیایی لقب گرفت. شاید 3تار را در آنجا به گیتار تکامل داد. در موج متواریان به هند، پس از حمله مغول، شاعر ایرانی الاصل امیرخسرو دهلوی 1253-1324م موسیقی ایرانی را به دربار هند برد. مهاجرت مولوی به قونیه در سده 12م به اشاعه موسیقی، رقص، سماع، ذکر درویشی صوفیان ایرانی در آناتولی عثمانی منجر شد که هنوز هم برای سیاحان امروزی اجرا می شود. 

 

پس از حمله مغول تا آغاز سده 20م موسیقی ایرانی نیز مانند جامعه ایرانی در ایستایی ایلخانی قرار گرفت. مردم در مراسم شادی و عزای خود موسیقی ساده خود را سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال دادند. پس از انقلاب مشروطیت برخی هنرمندان به جمع آوری آهنگها، رقصها، تصنیفهای محلی پرداخته؛ آهنگسازان و نوازندگان تحصیلکرده با شیوه اروپایی به ضبط و گسترش موسیقی ایرانی پرداختند.

 

سازها. در ایران آلات موسیقی را که در موسیقی بزمی شامگاهی و رزمی پگاهی برای سوک، سور، جشنها، تشریفات، تهییج بکار برده می شد؛ می توان به 3 دسته عمده تقسیم کرد:

1-   ضربی: دف، دایره، طبل، دهل، سنج، نقاره، ضرب.

2-   بادی: نی، نی لبک چوپانی، سرنا، شیپور، نفیر ساخته شده از شاخ حیوان.

3-   زهی: کمانچه، تار، رباب، چنگ، سنتور، تنبور، 3تار.

 

سنتور سلف سازهای اروپایی سیمبالوم و پیانو و ساز چینی یانک چن ین می باشد. این ساز از 72 سیم 4تایی روی ذوزنقه چوبی تو خالی تشکیل شده که با 2چکشک چوبی نواخته می شود. آلات موسیقی غربی مانند گیتار، پیانو، ویالون، آکوردیون، جاز، ابوآ، ترمپت، قره نی، ویلونسل، سازهای بادی-مسی در پی آمیزش با غرب بمرور وارد ارکسترهای ایرانی شدند.

 

انواع موسیقی. موسیقی که در فلات ایران نواخته می شود عمدتا از موسیقی اقوام گوناگون فارس، ارمنی، لری، کردی، عربی، بلوچی، گیلکی، ترکی، ترکمنی، فارس؛ از نظر تاریخی از هندیف چینی، تاتاری، یهودی، یونانی، رومی اثراتی در خود دارد. این اثرات یا در دربار با امتزاج یا بین مردم از پایین با گوشیدن نوازندگان از هم درهم تنیده اند. موسیقی ایرانی کنونی از 3 جزئ مرتبط باهم تشکیل شده است: سنتی، محلی، علمی.

 

سنتی. این نوع موسیقی مخصوص محافل خصوصی و مراسم درباری بوده است. در ابتدا از سده 6م تا حمله مغول چون رسمی و مجاز بود، رشد سریعی کرد؛ سپس به فترت افتاد. از روی تاریخ نوشته شده می توان گفت که ظرف این دوره موسیقی سنتی به 3 شاخه تکامل یافت: مجلسی، عرفانی، رزمی. سپس ظرف 800 سال بعد تکرار شد؛ تا جنگ ایران و روس که نیاز به تغییر جامعه و آوردن فرهنگ مدرن در شهرها پدید آمد.

 

موسیقی سنتی مجلسی، در 7 دستگاه اصلی: شور، 3گاه، 4گاه، همایون، نوا، راست، ماهور شبیه گام ماژور غربی؛ 4 دستگاه ابوعطا، دشتی، بیات ترک / زند، افشاری مشتق از شور و دستگاه بیات اصفهان مشتق از همایون گروه بندی می شوند. کسانی 5 دستگاه مشتقی را 5 آواز می نامند.

 

در هر دستگاه تعداد زیادی ملودی یا گوشه مانند بیداد، خاوران، آشور، 4پاره، دلکش، شکسته، زابل، غزال، چکاوک، سپهر، حزین، خزان وجود دارد.  رویمرفته 250 گوشه هست که هرکدام به یک یا چند دستگاه مربوطند. اجرای هر دستگاه فی البداهف ترکیبی از چند گوشه مطابق حال آنی نوازندهف آغاز می شود. دستگاه در این مرحله آغاز، بدون ضرب با یک درآمد یا گوشه مقدمه حالت دستگاه غالب و محتوای ملودیک را اعلام می کند. پایان هر گوشه با یک فرود است که یادآور درآمد می باشد. بدین ترتیب نوازنده یک قطه موسیقی ایرانی را هربار یک گونه اجرا می کند.

 

موسیقی سنتی عربی در قرن 8م در دربار خلفا از روی موسیقی ایارنی و بومی نضج گرفت. در اینجا بجای دستگاه از مقام استفاده می شود. در حال که موسیقی سنتی ایرانی گرایش به نداشتن ریتم دارد، در تئوری موسیقی بخشی در باره اوزان یا ضربها وجود دارد که آنها را بعربی ایقاعات می نامند. در موسیقی عربی نزدیک 30 جور ایقاعات متفاوت وجود داردکه هر کدام کمتر از 16 ضرب است. 

 

ایقاع یا ضرب برای موسیقی حکم عروض را برای شعر دارد. همانگونه که بحور شعر از ارکان عروضی افاعیل ساخته شده، ادوار موسیقی نیز از ازمنه ایقاعی مانند سبب، وتد، فاصله تشکیل شده است. در آواز خوانی ایرانی تئوری وزن بر اساس سیستم قرون وسطایی و تئوری شعر عربی می باشد.

 

موسیقی سنتی ایران که آرامش بخش و عاری از هیجان است دارای خصوصیات زیر می باشد: آزادی بمعنای نداشتن رتیم و بدیهه پردازی نوازنده، تعادل بمعنای قرینه سازی و تکرار، نوآنس، نرمش، حرکت از بم به زیر، نظام داخلی یا ردیف، حال یا پیام سمانتیک/ روحی، استیک/ زیبایی شناسیک، وابستگی به شعر تزیینی، تکنوازی، فواصل، سرانجام نتیجه. آواز در موسیقی ایرانی ریتمیک با وزن آزاد تحت تاثیر تعزیه اجرا می شود. لذا با قواعد نت نویسی اروپایی میزان بندی نمی شود. گوشه ها تابع نظام عاطفی هستند که در حافظه نوازنده دز یک "ردیف" با ریتم مخصوص و نظم دقیقی گرد می آیند.

 

 موسیقی سنتی عرفانی. این نوع موسیقی بر اثر تکامل موسیقی مذهبی بر اساس ترنم قرآن، ذکر و اوراد پدید آمد. در ایران صوفیان بهنگام ستایش احدیت برای رسیدن به حال این نوع موسیقی را بکار برده؛ در شعر فارسی بنام سماع آمده است. فقها بشدت با آن مخالف بودند.

 

پورجوادی در سلطان طریقت: سوانح زندگی و شرح آثار خواجه احمد غزالی می نویسد: استفاده علمی از موسیقی توسط مسلمانان بطور حتم از روی آگاهی عمیق از تاثیرات کوناگون آن بر روان آدمی بود..  فارابی و ابن سینا از این علم بعنوان ابزاری برای زوان درمانی استفاده نی کردند. صوفیه آنرا بعنوان وسیله ای برای رها کردن روح از بندهای جسمانیت بکار می بردند.. نواختن آلات موسیقی در خانقاهها و زاویه ها و یا حتی مسجدها توسط صوفیانغ آواز خواندنف رقصیدن، چرخیدن، دست افشاندن، خرقه دریدن، نعره زدن ایشان و شور حالی که در این مجالس بآنان دست می داده بهیچوجه با خشگی و بیذوقی فقهای قشری سازگار نبوده است." چنانکه مشتاق اصفهانی، صوفی عارف و موسیقیدان، را شهید کردند.  

 

 موسیقی سنتی رزمی. این موسیقی با ریتم خاص خود در زورخانه ها و میدانهای مشق برای همآهنگی ورزشکاران؛ در رژه ها و تمرینهای نظامی برای تاثیر سمعی و ابهت؛ در مسدانهای جنگ برای تهییج لشگریان و ترساند دشمن بکار می رفت. در زورخانه، نقالی، قهوه خانه، پرده داری، معمولا نگینه هایی از شاهنامه در 4گاه با ضرب همراهی می شد.

 

گارد "جان نثاری" سلاطین عثمانی دارا یک دسته نوازنده 9 نفره بود. این دسته 2 طبل، 2 شیپور، سنج، نقاره، سورنا، دهل و نوعی ناقوس داشت. مارش کنونی تکامل این موسیقی می باشد. بعثیده مالم بسیاری از آثار موسیقی قرن 18م بنام  از آهنگسازانی چون موزارت و بتهوفن ملهم از نوع موسیقی می باشد.

 

موسیقی محلی.  با الهام از زندگی پر تحرک روستایی و ایلی این نوع موسیقی کاملا دنیوی و غیر مذهبی/ لاییک است که از چرخه زندگی و رخدادهای بومی یک منطقه نشات می گیرد. بخش بسیار لطیفی از آن شامل لالاییها و ترانه های تغزلی می باشد که آرام و دل انگیز است. بخش دیگر آن برای رقصهای گروهی زن، مرد و کودک بصورت صف یا حلقه می باشد که از ضرب پرتحرک و تند برخوردار است. ترانه ها با لهجه محلی و سرشار از اندیشه های پویا و مثبت در باره کار، عشق، زندگی اندکه از نظر اجتماعی رک و قوی اند.

 

این موسیقی با رقص و ترانه خود در جشنهایی چون سده، نوروز، عروسیها روستاییان را گرد هم می آورد. عروسیهای قدیم 7 شبانه روز طول می کشید. خوانندگان، نوازندگان، پایکوبان با دستمال یا چوب بست تحرک و شادی جمعی را دامن می زنند. سازهایشان سرنا، تنبور، نی، دهل، داریه، کمانچه، نقاره، در این اواخر ویلون، آکوردیون، فلوت هم افزوده شده.

 

در موسیقی سنتی محلی آهنگها از طریق سازهای زهی و بادی؛ ریتم بوسیله سازهای ضربی اجرا می شود. این موسیقی از طریق رابطه استاد-شاگردی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد؛ هنرمند آنرا باید بخاطر بسپارد.

 

خلقهای فارس، آذری، گیلانی، ترکمنی، خراسانی، شیرازی، کرد، عرب، بلوچ، ارمنی، یهودی، آسوری، لر؛ ایلات قشقایی، بختیاری هر کدام ترانه های محلی خود را دارند.  پاره ای از ترانه های محلی در مجموعه هایی چون نیرنگستان هدایت، ترانه های محلی و ترانه های روستایی کوهی کرمانی گردآوری شده اند. در سال 1345 کانون فولکلور ملی ایران برای تهیه آرشیو و ضبط موسیقی محلی تشکیل شد.

 

موسیقی علمی با رشد مبارزات اجتماعی و تاثیر غرب در ایران در قرن 20م جای خود را باز کرد؛ تغییراتی را در موسیقی ایران موجب شد. آشنایی با نت نویسی، سازهای غربی، ارکستراسیون رسمی، تئوری موسیقی علمی، هنرستان موسیقی، وسایل ضبط صدا منحر به 2 مکتب عمده موسیقی علمی ایرانی و موسیقی غربی شدند.

 

موسیقی علمی ایرانی در روند تکاملی خود به اشکال نوینی مانند سرود، تصنیف، ترانه دست یافت. هر کدام در اجتماعات مختص به خود اجرا می شوند. موسیقی غربی در محیط ایرانی به شاخه های کلاسیک، جاز، پاپ، رپ تکامل یافتند. موسیقی در فیلم هم بکار میرود. لذا بنا به موضوع فیلم نوع موسیقی مربوطه بکار میرود. دیگر اینکه جامعه خود به بخش غربگرا و گذشته گرا تقسیم شده؛ هر کدام از این 2 بخش موسیقی مورد علاقه خود را دارد.

 

نخستین کسی که بنیان موسیقی علمی را گذاشت علینقی وزیری بود. او تار ایرانی و موسیقی غربی را بخوبی می شناخت.  یک سال پس از بازگشت از اروپا در 1301 مدرسه عالی موسیقی را تاسیس کرد. او پیش درآمد، تصنیفف ر ِنگ را به موسیقی سنتی افزود. پیش درآمد سرآغاز و رنگ یک ختام 8/6 تند و ضربی می باشد. هر دو مشتق از دستگاه اصلی یک قطعه موسیقی اند. این آغاز و ختام در دستگاه اصلی و ثابت بود. در حالیکه پاساژهای خود قطعه می تواند در دستگاههای دیگر باشند.

 

وزیری ارکستراسیون، چند صدایی و هارمونی را به موسیقی تک صدایی ایرانی افزود.  او بدیهه پردازی و تکرا یک نت بدون ریتم در آواز را کنار گذاشت. او با ابداع کرون، ربع پرده از بمل بیشتر، و سوری، ربع پرده از دیز کمتر، نن نویسی فارسی را پایه ریزی کرد. شاگردان او الوالحسن صبا، حسین سنجریف سلیمان سپانلو، موسی معروفی، جواد معروفی، عبدالعلی وزیری، روح اله خالقی بودند. صبا، تهرانی، صفوت، مسعودیه، فرصت، برکشلی با ثبت نوآوری های وزیری به تبیین و تکامل آنها پرداختند.

 

تاسیس رادیو در 1317 و تلویزیون در 1335 به استاندارد کردن و اشاعه موسیقی ایرانی و جاز کمک شایانی کردند. اولین اپرای ایرانی بنام زال و رودابه ثمین باغچه بان با افتتاح تالار رودکی در     1345 اجرا شد. برنامه گلهای جاویدان در تلویزیون ایران ارایه موسیقی ایرانی را در جایگرفتن نوازندگان، خواننده، پوشاک مجریان استاندارد کرد. اجرای موسیقی ایرانی توسط گروه های ایرانی در منطقه و جهان کمک به ارایه موسیقی ایرانی کرد.

 

موسیقی علمی ایرانی. در فاصله جنگهای جهانی اول و دوم، با نضج پایه های تئوریک موسیقی در ایران، هنرمندان بفرم عامه پسند تصنیف، سرود، ترانه دست یافتند. عارف و شیدا، پیشگامان تصنیف سازی بودند. تصنیف نوعی شعر دارای وزن عروضی و ایقاعی متناظر با الحان و مقامات موسیقی، نغمات زیر و بم ساز و آواز جفت و دمساز بود.

 

تکامل موسیقی رزمی و تلفیق آن با موسیقی علمی منجر به پیدایش سرود شد. سرود بیانگر آرمان و حرکت یک گروه می باشد. نخستین سرود ملی را مولر فرانسوی در 1895 نوشت؛ در پاریس برای ناصرالدین شاه اجرا کرد. بیژن ترقی شعر آنرا با مطلع "نام جاوید وطن/ صبح امید وطن" در قرن 20م نوشت و اجرا کرد. ولی سرود "ای ایران ای مرز پر گوهر/ ای خاکت سرچشمه هنر/ دور از تو بد اندیشه ی بدان/ پاینده مانی تو جاودان" از 1323 بین ایرانیان درون مرزی و برون مریزی طنین انداز است. مصنف آن روح الله خالقی با الهام از نغمه های بختیاری در آواز دشتی و شعر حسین گل گلاب است که در موقعیکه ایران را متفقین اشغال کرده بودند اجرا شد.

 

از سرودهای بین الملی انترناسیونال است که در اوژن پوتیه در  1870 کمون پاریس نوشته و اجراشد. لاهوتی و شاملو شعر آنرا در 2 ورژن نوشته اند که در مجامع ایرانیان عدالتخواه بطور گروهی خوانده می شود. شعر لاهوتی آغازش این است: برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی/  جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی/ باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند/  وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند.

 

سرانجام تلفیق موسیقی محلی و ارکستراسیون عربی منجر به یدایش ترانه شد که در محافل ایرانی از محبوبیت بسیار برخوردار است. گاهی یک ترانه ایارانی، مانند مستم مستم، راه به دیار غرب می گشاید. ادی گورمه در دهه 50 این ترانه را بشکل راک اند رول اجرا کرد. محبوبترین ترانه

مراببوس، پس از کودتای تابستانی 32 ، می باشد که هنوز در محافل ایرانی خوانده می شود. آغاز آن این گونه است: مرا ببوس مرا ببوس/ برای آخرین بار /ترا خدانگهدار /که میروم بسوی سرنوشت/ بهار ما گذشته/ گذشته ها گذشته.. گلنراقی آنرا در 1335 خواند؛ شعرش از دکتر حیدر رقابی و آهنگسازش مجید وفادار است.

 

موسیقی علمی غربی.پس از جنگ هانی 2م، با افزایش و نفوذ رادیو، گرامافون، کنسرت، موسیقی غربی در ایران بشدت نفوذ کرد. از این زمان است که تمهای ایرانی با تکنیک غربی در قطعاتی ارایه شدند که شباهت به موسیقی کلاسیک، جاز، پاپ و رپ غربی دارند. هنرمندان ایارنی ملهم از آثاری همچون شهرزاد کرساکوف، رقص شمشیر خاچاطوریان، شور و کرد افشاری فکرت امیروف به آفرینش آثار کلاسیک پرداختند. در میان این آهنگسازان می توان از حنانه، استوار، امین الله حسین، رهبری، باغچه بان، رنجبران نام برد.

 

در هنرستان موسیقی که پشت کافه شهرداری بود نوجوانان مستعد بجای دبستان و دبیرستان موسیقی علمی می آموختند. از استادان ویلوین لویجی و ویولونسل خودسیف را باید نام برد. در ضمن کنسرتهای موسیقی کلاسیک غربی هم در ای جا برگزار می شد که آثار چایکوفسکی، بتهوفن، شوپن، موتزارت، باخ بوسیله نوازندگان طراز اول جهان اجرا می شد.

 

در موسیقی جاز و پاپ هنرمندان ایرانی گاهی موسیقی محلی و حتی موسیقی سنتی را با اصول علمی تنظیم کرده؛ با اشعاری متاثر از ترانه های لالایی، شعر نو، مثنوی آهنگهای زیبایی پدید آورده اند. ویگن، فرامرز اصلانی، فرهاد نمونه های برجسته اند. فرهاد ترانه جمعه، ساخته منفردزاده، را با سبک نوین خواند: داره از ابر سیاه خون میچکه/ جمعه‌ها خون جای بارون میچکه/ نفسم در نمی‌یاد/ جمعه‌ها سر نمی‌یاد. ایرج جنتی عطایی هم ترانه های اجتماعی فراوان نوشته که بوسیله خوانندگانی چون فرهاد اجرا شده اند.

 

در 2 نوع موسیقی جاز و پاپ ارکستراسیون و آلات موسیقی غربی جنبه غالب دارند. رپ نوع نوین در آهنگهای ایرانی پس از 1370 است که شعر آن بر اساس بحر طویل با مضمون اجتماعی اختلاف طبقاتی، ریاکاری، دعواهای خیابانی می باشد. بحرطویل با قالب عروضی و تکرار نامحدود یک رکن وزن سالم مانند فاعلاتن ساخته می شود. خوانندگان گاهی زیرزمینی اند؛ گاهی هم البوم آثار خود را علنی تکثیر و توزیع می کنند. حسین نامجو، رضا عطاران، یاسر خوانندگان این نوع نوین اند. گاهی رپ را باآالات ایرانی مانند عود، تمبک، نی، دف، قانون نیز می نوازند.

 

با اینترنت جهانی اکنون غالب آثار موسیقی بر روی سرورهای 24 ساعته برای بارگذاری یا خرید آماده اند. گاهی موسیقی با ویدیو تلفیق شده، کلیپ پدید می اید؛ در یوتیوب فراوان می توان یافت. نیز رسانه های ماهواره ای هم در پخش جهانی موسیقی نقش بسزایی دارند. گاهی در پیامگیرهای تلفنی و تلفن دستی نیز آهنگها بکار می روند. انبار کردن آهنگ از نت نویسی روی کاغذ، صفحه های گرمافون، نوار مایلار مغناطیسی، نوار کاست به پرونده رایانه ای با فرمت استاندارد ام پی 3 رسیده که می توان یک آهنگ را الکترونیکی ترابری بسراسر جهان کرد.

 

 

 

 این جستار نخستین بار در مجله پر، شماره 2، سال 1، بهمن 1364 نشر شد. اکنون با ویرایش مختصر به روز شده است.

 

 


September 7th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری