وزن هجایی سرود سراومد زمستون
دکتر بیژن باران دکتر بیژن باران

 

 

 

بهار آزادی بازه زمانی بهمن 57 تا خرداد 60 می باشد. این دریچه تقاطع تاریخی نشر آثار زیرزمینی در رسانه های علنی بود. ترانه ها/ سرودهای انقلابی مخفی نتیجه کار افراد و سازمانهای سیاسی در رسانه های دولتی مانند رادیو و تلویزیون نتیجه هزینه درآمد ملی پخش شدند. در این بازه زمانی آثار هنر انقلابی در تیراژ میلیونی بین مردم پخش شدند. کتب و فیلمهای سانسور شده رژیم ساقط بوفور نشر شدند. آثار ادبی که اجازه نشر نداشتند در شمارگان کلان 5 تا 10 هزار چاپ شدند.

 

انقراض شاهنشاهی 2500 ساله که شاه سلطان حسینها و فتحعلیشاهها از عهده تام و تمام آن برنیآمده بودند در بهمن 1357 با تبلیغات "دروازه تمدن بزرگ" حزب فراگیر رستاخیز و حضور 92 هزار مستشار یانکی اتفاق افتاد. در عاشورای 57 بزرگترین تظاهرات تاریخ بشری با شرکت 12 میلیون انسان در سراسر ایران بضد حاکمیت وابسته بوقوع پیوست. اخبار تظاهرات مردم شور فراوانی در جوانان و زندانیان سیاسی برای تغییر اوضاع پدید آورده بود.

 

در شور تاریخی انقلاب 57 سرود سراومد زمستون گل کرد. چرا؟ در اینجا پدیده محبوبیت یک ترانه در مقطع انقلابی تاریخ یک جامعه واشکافی می شود. این رئوس دربرگیرنده 4 مقوله شعر، خواننده، موسیقی، وزن، تقطیع هجایی، پخش، محبوبیت می شوند. در این جستارها 4 ترانه/ سرود متعهد محبوب 70 سال گذشته واشکافی می شوند؛ نه هنر تعهد متناظر با لحظه تاریخی در عام. نام این اشعار بقرار زیر است: ای ایران، مرا ببوس، سراومد زمستون، یار دبستانی من.

 

شعر مراببوس در باره وداع با میهن یک شاعر سیاسی پس از کودتای 28 مرداد است. این تعهد بصورت "با یارم دارم پیمانها در کوهستانها" برای آزادی و امید به فردای بهتر است. شعر سراومد زمستون "تو کوهها دارن/ گل گل گل آفتابو می کارن" شعر شور و غرش در باره فرار شب کودتاچیان، انقلاب در راه، "تفنگ و گل و گندم" است. یعنی مبارزه مسلحانه، شاخه گلهای میخک سرخ در لوله تفنگ، نان برای روستاییان گرسنه زاغه نشین حومه جدا از بازار شهرها، نوید آزادی برای طبقات متوسط و سندیکاهای صنفی است. در هر 2 شعر کوهستان نماد معیاد انقلابیون است.

 

سراومد زمستون قاب کوهی/ شبانی، پانورامای دلانگیزی از کوه و جنگل سیاهکل پیش شنونده ترسیم میکند که با تغییر فصول/ زمان رنگ آمیزی آن هم دگرگون می شود. ولی لایه معنایی اراده به تغییر درست در تخالف با حفظ شرایط موجود نیروهای راست حاکمیت است که خواست تغییر را سرکوب می کنند.

 

مقایسه زبان مراببوس دهه 30 با سراومد زمستون دهه 50 شاید بیانگر گذار از جنبش تحصیلکردگان به جنبش خلقی می باشد. مرا ببوس برای جوانان سیاسی بود در حالیکه سراومد زمستون هم برای جوانان هم پیران بود؛ لذا دامنه گسترده تری داشت. این رجعت بنیانگرایانه دینی با سرکوب نیروهای سکولار منقد و چپ در نیمه 2م سده 20م در اکثر اقمار آمریکا با تز کمربند سبز بضد شوروی در خاورمیانه مانند ایران، پاکستان، عربستان، افغانستان، فلسطین، کشمیر، بنگلادش، اردن بوضوح دیده می شود.

 

در دهه 50ش سازمانهای جبهه ملی، نهضت آزادی، فداییان، مجاهدین، توده سرکوب شده بودند. تعداد هوادار این سازمانها در قیاس با رهبری انقلاب میلیونی بوسیله جناحی از شیعه و شورای انقلاب تمام شیعی کم بود. اگرچه سازمان و مجاهدین نیروهایی در شهرها،کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا داشتند.

 

اصولا سلطنت پس از کودتای 28 مرداد هدفش قلع و قمع نیروهای سکولار و چپ بود. انقلاب سفید بهمن 41 به رشد تشکیلات شیعی کمک رساند. اگرچه فتح رادیو، کمک رسانی به همافران، شکست گارد جاویدان، را چریکهای "خلق" انجام دادند؛ ولی در شورای انقلاب یک نماینده هم نداشتند. سعید سلطانپور کاندیدای نماینده مجلس از تهران، در 1361 اعدام شد.

 

در نیروهای سکولار و چپ هم تشتت فکری وجود داشت. اصولا خودکامگی اگر معتدل بوده؛ به سازمانهای سیاسی موافق قانون اساسی اجازه فعالیت بده؛ این سازمانهای کم-درصدی در مقابل منابع مالی دولتی حاکمیت کاری از پیش نمی برند. نمونه: در کنست اسراییل 29 سازمان سیاسی نماینده دارند؛ ولی قدرت در ائتلاف 2 حزب بیشتر نیست.

 

از این نظر که نیروهای پیشتاز هر کدام در باره انواع سلطنت مشروطه و جمهوری مانند دمکراتیک، خلقی، توده ای، شورایی، سوسیالیستی شعار می دادند. در حالی که جامعه بخاطر رفرم ارضی دهه 40ش ، ساواک سفاک، تز کمربند سبز آمریکا بدور شوروی- از نظر سیاسی به حکومت ولایی قرون وسطایی جنبش تنباکو 1275ش در سفر بود.

 

این تز به قلع و قمع نیروهای سکولار چپ و ملی در سراسر خاورمیانه بویژه افغانستان، ایران، پاکستان، فلسطین، یمن منجر شد. این رجعت را در ایران، پاکستان، یمن، طالبان افغانستان، حماس فلسطین می توان نشان داد. البته نیروهای سکولار و چپ هم تجربه سیاسی نداشته؛ دچار تفرقه، کودتاهای جناحی، اشغال نیروهای خارجی، غضب غرب میشوند. نمونه نیمه سده 20م: افغانستان، یمن، پاکستان.

 

سرودهای زندان. سانسور ساواک و ترویج فرهنگ وابسته در رسانه های دولتی باعث شد که نیروهای مترقی از جمله فداییان و کنفدرسیون دانشجویان آثر فرهنگی را تکثیر کنند. ترانه ها و سرودهای جنبش با آزادی برخی زندانیان، بوِیژه دوره آموزگار در ۱۳۵۶، به خارج درز می کردند. لذا دانشجویان هنری در خارج، کانون موسیقی مترقی ایران را بنیان گذاشتند.

 

نمونه: در پاییز 1974 سرود "من چریک فدایی خلقم" با ملودی شهرزاد ریمسکی کرساکوف را یک زندانی سیاسی جوان آزاد شده از اوین به آمریکا آورد. این سرود در کنفدراسیون دانشجویان بکرات خوانده می شد. کانون با جمعآوری، تکمیل، تنظیم، اجرای جدید آهنگهای رزمی را پس از انقلاب در کنسرتها و نوارهای کاست ارایه دادند. یکی از پراثرترین مجموعه های موسیقی ایران شراره های آفتاب در مقطع انقلاب 57 بود.

 

پس از انقلاب در دهه 80م کانون موسیقی مترقی ایران ترانه های فولک آذری، کوردی، ترکمن، سرود فارسی را پخش کرد. این آثار در 4 نوار کاست بقرار زیر تنظیم، اجرا، تکثیر شدند: 1- صمد، شمع فروزان، نوروزی، هماره یاد، ترکمن خلقین شهیدلری، پیشمرگ خلق کرد، موسیقی. 2- شهاب روشنانی، لاله های صحرا، آذربایجان ائللری، موسیقی، صمد آموزگار، ای وطن، سرود بیژن، موسیقی. 3- نازنین مریم، کوردستان آذربایجان، باران، زندانی، همبستگی، آی گلابتون، موسیقی. 4- میرزا، فدایی زحمتکشان، رود، ای داد و بیداد، توماج، 16 آذر، باغ بهرنگ، موسیقی. سرود بیژن، شعر از دکتر برلیان، در رثای بیژن جزنی 1316-1354 بود.

وزن. تقطیع هجایی سراومد زمستون در پایان این جستار آمده. وزن سرود سراومد زمستون عمدتا 6هجا در سطر با مضرب 2 یا 3 در برخی سطرها می باشد. اگر متوسط تعداد هجا در واژه های ایرانی 3هجا انگاشته شود؛ سطر 6 هجایی یعنی 2 واژه با ضمایر طبیعی بوده؛ ولی برای جمله کامل گاهی به 3 هجای دیگر نیز نیاز است. لذا برخی سطرها به 9 هجا بالغ می شوند. گاهی هم 1 هجا کمابیش در سطر با کشیدن هجای کوتاه یا تند خوانی هجای بلند مجموع هجاهای سطر را به 6 میرساند.

قافیه. قافیه این ترانه الگوی زیر را دارد: aaaa bbbb acdc eecec ddfd  یعنی مفصل 4 سطری اول و دوم قافیه واحد دارند. مفصل 3 سطرهای زوج قافیه دارند. مفصلهای 4 و 5 هم 3 سطر قافیه دار دارند. از اینرو قافیه قوی با تکرار هجاهای آخر سطر به تحکیم صوتی شعر می افزاید. وفور قافیه موسیقی شعر را زیادتر می کند.

زبان. زبان شعر "مرا ببوس" زبان نوشتاری مردم باسواد شهری است. زبان "سر اومد زمستون" زبان محاوره "خلقی" است که برای اتحاد سازمانهای "خلقی" فدایی و مجاهد، بضد استبداد و استعمار در توهم جبهه "خلقی" اند. توهم از این زاویه بود: مبارزان صدیق برای برچیدن بساط استبداد سلطنت و اردنگ به استعمار حواس 6دانگ شان متوجه سرنگونی حاکمیت غیرمشروطه شاهنشاهی وابسته 57 ساله بود. توهم آنها به توده های میلیونی پیشامدرن در انقلاب بود.

آهنگ. این ترانه بر روی ملودی محلی ارمنی ساری سیرون یار/ یار مهربان کوه بوده؛ در بزرگداشت قیام سياهكل بهمن 1349 در زندان قزل قلعه/ اوین سروده شد. این سرود شاهکارِ زندانیان سیاسی هوادار فداییانِ خلقِ ایران است. شاید یکی از زندانیان ارمنی در میان چریکها این ملودی را زمزمه می کرد. او با داوود خواننده دوستی داشته؛ آهنگ ارمنی را با هم زمزمه می کردند؛ تا ملکه ذهن داوود شد. سپس این مشغله ذهنی صوتی با بحثهای کلامی فداییان در 4 زندان کمیته، قصر، قزل قلعه، اوین قاطی شده تا نطفه های شعری در چند ذهن هنری-ادبی فدایی بسته شوند.

 

خواننده. داوود شراره زندانی سیاسی در 1352، مهندس شیمی از دانشگاه صنعتی، خرداد 53 با سماکار در عمومی قزل قلعه آشنا شد. داوود پس از آزادی در 1356 به لندن رفته با “هنر و ادبیات بالنده” همکاری کرد. سپس در واشنگتن نوار آفتابکاران جنگل حاوی 7 ترانه و سرود را با گروه دانشجویان هوادار روی نوار کاست گذاشت. کمی پس از انقلاب بهمن 57 در ستاد فدایی، خیابان میکده، داوود با سماکار، مسئول کمیته فرهنگی-هنری سازمان کارگاه هنر ایران دیدار کرد. سچفخا این نوار را زود تکثیر انبوه و پخش کرد.

 

اجرا. این‌سرود نخستین‌ بار توسّطِ زندانیانِ سیاسی در اوین/ قصر/ قزل قلعه/ کمیته خوانده شد. پیش ‌از پیروزیِ انقلاب با صدای گرم و پُرطنینِ داوود، تنظیم و مقدمه زیبای مهردادِ باران، ارکستر و کر دانشجویان کنفدراسیون هوادار سچفخا در واشنگتن اجرا شد. تاثیر صدای او بر شنونده را باید در صمیمیت، عدم شهره گی، گرمی صدای زیرتر از تنور، شور انقلابی شنوندگان در مقطع انقلاب دید.

 

در آذر 1357 نوار کاست مجموعه شراره های آفتاب را کنفدراسیون دانشجویان ایرانی هوادار سچفخا در شهر واشنگتن تهیه، تنظیم، ضبط، تکثیر کرد. مهرداد و بهزاد آنرا با مقدمه ای برای ارکستراسیون تنظیم کردند. آنها با گروه موسیقی دانشجویی این مجموعه را اجرا، صدابرداری، تکثیر کردند. خواننده داوود با دسته کر دانشجویان واشنگتن آنرا کمی قبل از انقلاب 57 اجرا کرد. حاصل کاست نوار مجموعه آفتابکاران جنگل با 7 ترانه- سرود بنامهای زیر است:

 

تکثیر. نواری که واشنگتن صدابرداری و تکثیر کرد 7 ترانه فوق را در بر داشت. در اجرای واشنگتن هارمونیک، ارکستراسیون، تحریرها، شیوه‌ جدید اجرایی، ترکیب سازهای فرنگی و ایرانی، مقدمه و بخش پایانی به ملودی ارمنی افزوده شدند. اشعار این ترانه ها عمدتا سرودهای سعید سلطانپور در زندانهای فوق بودند. او در 1353-1356 در زندان کمیته، قصر، اوین، قزل قلعه بود. این سرودها را فداییان از بر شده؛ با آزادی شان در 1356 دولت آموزگار به خارج از زندان آوردند. خیلی زود کنفدراسیون دانشجویان ایرانی-هوادار سچفخا این اشعار را تحریر، تکثیر، اجرا کرد.

نوار اصلی این 7 سرود را داوود در واشنگتن تهیه؛ سپس به لندن و تهران در مقطع قیام برد. در تهران سچفخا 2.2 میلیون نسخه آنرا تکثیر و پخش سراسری از ترکمن صحرا، تبریز، تهران، مشهد، اصفهان تا کردستان، بلوچستان، خوزستان کرد؛ نیز از رادیو انقلاب که مدت کوتاهی در دست چریکها بود روزانه پیدرپی پخش می شد.

کسانی که یک نوار داشتند؛ آنرا یکی یکی برای دوستان خود کپی کردند. تنظیم های ارکستری و ویدیو کلیپهای بعدی همه عمدتا بر اساس نسخه/ ورژن 1357 واشنگتن بوده؛ این ترانه را محبوترین ترانه ایرانی در سده 20م برای کودکان، سیاسیون، جوانان، و دیگر اقشار کردند. سماکار روند تکثیر آنرا از طرف سچفخا در خیابان میکده/ بلوار کرج نوشته است. رک به کتاب من یک شورشیم، ص368-371 .

جستجوی نام این ترانه در 01.29.12 گوگل 265 هزار نتیجه بالا گذاری کرد. این ترانه در مجموعه شراره های آفتاب با نام آفتابکاران جنگل با اشاره به انقلابیون سیاهکل می باشد. لذا چه در زندان چه در بیرون ایران این شعر بصورت سرود گروهی خوانده شده. آفتابکاران را اقلیت با شعر جدید روی ورژن اصلی سراومد زمستون در آوردند.

ظرف 34 سال گذشته ورژنهای فراوانی از اجرا و کلیپهای تصویری این سرود ساخته شده؛ در اینترنت/ یوتیوب و ساوندکلاود در وب جهانی قرار دارند با کامنتهای روشنگرانه و عاطفی. گویا یک‌خانمِ ژاپنی و همسر ایرانیش نیز آنرا خوانده است. اجراهای فراوانی از لاچین، شقایق کمالی، شاهکار بینش پژوه تا کمپین انتخاباتی موسوی وجود دارند.

محبوبیت. این سرود تمام مصالح یک ترانه محبوب را داراست: اجرای گرم خواننده، ارکستراسیون قوی آهنگساز، شعر محاوره ای امید بخش، اجرای بدیع سازهای ایرانی مانند ضرب با سازهای غربی مانند پیانو، پخش میلیونی بوسیله یک سازمان سراسری، همزمانی سرود با نقطه عطف تاریخی یک کشور.

محبوبیت آن بخاطر سادگی شعر، ملودی دلنشین، همزمانی با رویداد سترگ اجتماعی می باشد.

 

این ترانه با پخش میلیونی در بازه زمانی کوتاه 6 ماهه در تاریخ موسیقی ایران انفجاری همه گستر شد. شهره گی این ترانه حتی از استثناهای دیگر همچون سرود ای ایران، مرا ببوس، یار دبستانی فشرده تر است. تاجاییکه در کمپین موسوی با رای بیشاز 20 میلیون نفر ظرف 3 هفته این ترانه بکار رفت. در سده 20م، هیچ ترانه ایرانی اقبالی به ابعاد این ترانه نداشته است؛ علیرغم سانسور رسانه های دولتی.

 

امید است که در آینده برای هر یک از این 7 سرود نزول شان، تاریخ، سراینده، آهنگساز، خواننده، تنظیم ارکستر، پخش مطلبی منتشر شود. جستار دیگری در باره شاعران و آهنگسازان این 7 سرود، نیز اشتراک عبارات/ استعارات این 7 شعر با اشعار سعید سلطانپور تهیه گردد. این ترانه ها چکیده هنری شرایط اختناق جامعه و زندان در برابر امید به آزادی و عدالت دهه 50ش بااستعدادترین، شجاعترین، باوجدانترین جوانان ایران اند.

 

هیچکدام از این 7 شعر در کتاب از کشتارگاه حاوی شعرهای بهار 51- تابستان 56 گنجانده نشده اند. باید توجه داشت که شعرهای کتاب فوق در زندان قصر بطور مخفی، شفاهی با ازبرکردن شعر بوسیله یک زندانی دیگر، نه کتبی با مداد و کاغذ، به بیرون برای نشر زیرزمینی فرستاده شده. این تضییق در غدغنی نوشتن در زندان لومپنی و سفاکی ساواک را نشان میدهد. خودکامه مناظره با منقدان را بوسیله پلیس امنیتی، زندان، شکنجه انجام می دهد نه بنا بمفاد قانون و منطق.

 

در زندانهای غرب زندانی حقوق مدنی خود را حفظ می کند. اختناق فرهنگی دهه 50ش بمثابه سدفرهنگ نوین تنها کتب عتیق را در دسترس مردم قرار می داد. بنظر می رسد این 7 سرود روی آهنگهای آماده سوار شده اند؛ نه اینکه شعر آنها از قبل سروده سروده شده؛ سپس آهنگ روی شعر گذاشته شود. از مجموعه سرودهای شراره های آفتاب مفصل اول هر 7 ترانه در زیر می آید:

 

1- سراومد زمستون شکفته بهارون

گل سرخ خورشید بازاومد و شب شد گریزون- ۲ بار

کوه‌ها لاله زارن لاله‌هـا بیـدارن

تو کوه‌ها دارن گـل گـل گـل آفتاب و می‌کارن- ۲ بار

 

2- رود

می‌گذرد در شب آئینه‌ی رود، خفته هزاران گل در سینه‌ی رود

گلبـن لبخنــد فــردائــی مــوج، سر زده از اشک سیمینه‌ی رود

فراز رود نغمه خوان/ شکفته باغ کهکشان

می‌سوزد شب در این میان

http://www.youtube.com/watch?v=ns9LwqDsO24&feature=relmfu

 

3- خون ارغوانها، مایه شوشتری

زده شعلـــه در چمــــن، در شــب وطـن، خون ارغـوان‌ها

تو ای بانگ شور افکـن، تـا سحـر بــزن، شعله تا کـران‌ها

که در خون خستـه‌گان، دل شکسته‌گان، آرمیده طـوفـان

بـــه آینـــده‌گـــان نگــر، در زمان نگر

 

4- گل مینا

از درون شب تار، می‌شكوفد گل صبح

خنده برلب گل خورشید کند، جلوه بر كوه بلند- ۲ بار

نیست تردید زمستان گذرد- ۲ بار

وز پی‌اش پیك بهار، با هزاران گل سرخ، بی‌گمان می‌آید- ۲ بار

 

5- باد و توفان

باد و توفان گر کند غوغا بر پا برف و بوران گـر بتوفـد در شبهـا

بانگ تندر گر خروشد در دریـا شب زند گر خیمـه‌ها بـر جنـگلهــا

کوه سرکش سر بساید آسمان را، همــه جـــا

 

6- پرنيان شفق

بــه پــرنیــان شفــق، زخون شراره دمید

ز سرخی‌اش شرری، به هر ستاره رسید

گلوله بارد که تـا بـرآرد/ ز شـط آتـش و خـون/ ز صبــح تــوده نـویــد

ز سرخی هر ستاره اکنون/ نشسته در تن شب/ نشان صبح سفید

 

7- ايران من

بعد از آن، مـرداد گـران، خشم تو خفته در خاکستر تابستان

ای میـهن‌ام ای، ایــران من، ای میــهن ای، زنــــدان مـــــن

می‌درخشـد شعلـه‌ی آفتـاب، روی طـــوفــان سـرخ انقـلاب

چون فدائی با خشم و خون بیژن.

http://pishgaam.wordpress.com/2009/12/22/taraane-soroud-shrare-haaye-aaftaab /

 

چند نکته: مرداد = کودتای 32، بیژن جزنی. گل مینا- بیاد مینا رفیعی، شهید 1353، دختری به نام مینا رفیعی هم به برنامه‌ها می‌آمد. دانشجوی رشته بازرگانی دانشگاه تهران بود. او در آذر ١٣٥٥، به همراه همسرش که نام او برایم ناشناخته مانده است و ماهرخ فیال، دانشجوی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، به دلیل همکاری سیروس نهاوندی با ساواک، در خانه‌ای نزدیک میدان کندی در تهران، دستگیر و همگی کشته شدند. می‌گفتند از آن خانه کسی را زنده به زندان نبردند. سعید سلطانپور شعر فردا را به یاد مینا در زندان سروده بود. بعدها، ترنم "گل مینای جوان..خون بیفشانده ز جان .. روی دیوار زمان.." در گردهمایی‌ها، یادواره‌ی مینا و میناها بود. http://iran-women-solidarity.net/spip.php?page=print&id_article=1117

 

سر اومد زمستون یکی از سرودهای اصلی سچفخا در مقطع انقلاب 57 است که از رادیو انقلاب پخش شد. بر خلاف بعضی سرودهای دیگر این سازمان از جمله "من چریک فدایی خلقم" یا سرودهای سازمان‌های دیگر، این ترانه تبدیل به سرودی عمومی شد. در سال‌های اول انقلاب یکی از شاکله‌های این سرود پخش آن بوسیله سچفخا بود. کارگاه هنر مترقی و انجمنهای پیشگام در مراکز شهرستانی آنرا نشر کردند. لذا روشن است که رسانه های دولتی خیلی زود نشر آثار انقلابی را ممنوع کردند. آنها را از برنامه های رادیو و تلویزیون برداشتند؛ ولی در سده 21م آثار انقلابی از جمله سر اومد زمستون در شبکه اینترنت، سایتها ی گروهی و فردی، یوتیوب، http://soundcloud.com جهانی شدند.

 

نام سرود نخست در افواه بدرستی سراومد زمستون است. زیرا این سرود بزبان گفتاری پایتخت/ محاوره در زندانهای ساواک می باشد. نام آفتاب‌کارانِ جنگل بزبان رسمی فارسی به بدنه شعر نمی خورد؛ اگرچه سطر 7 اشاره به این نام "آفتاب می کارن" دارد. پس منطقی است که عنوان این ترانه بزبان محاوره ای سراومد زمستون باشد نه ترکیب ادبیانه غیر محاوره ای آفتابکاران جنگل. که مطلع خود شعر یعنی باشد.

 

یکی از نظرات شنوندگان در یوتیوب بقرار زیر است: من عاشق این آهنگم. شاید چون بلافاصله می‌بردم به فضای دوست ‌داشتنی کوه. یک ردیف 20-30 نفری آدم که دستشان توی جیبشان است؛ کمی خم شده‌اند که بار کوله 20- 30 کیلویی را راحت‌تر بکشند. یک عده آهنگ را می‌خوانند. دو سه نفر هم آن تکه‌های صدای دوم را می‌آیند.

 

شعر هجایی. بسآمد واجها، مصوتها و صامتها در سراومد زمستون در زیر شمارش شده اند. بسآمد 23 صامت ا،ع، همزه = 0؛ ب = 7، پ = 0، ت، ط = 9؛ ث، س، ص = 7؛ ج = 7؛ چ = 1؛ ح، ه = 18؛ خ = 3؛ د = 16؛ ذ، ز، ض، ظ = 4؛ ر = 15؛ ژ = 0؛ ش = 13؛ غ، ق = 0؛ ف = 3؛ ک = 5؛ گ = 11؛ ل = 16؛ م = 7؛ ن = 18؛ و = 0؛ ی = 5.

 

بسآمد صامتهای د، ر، ش، ن، ل بیشترین اند. حروف ن، م، ی، ل، و تحریر پذیرند. تحریر ایجاد گره صوتی در حنجره برای القای لحن عاطفی از خواننده به شنونده می باشد. کل واجهای مصوت 165 تا و واجهای صامت 113 می باشد. بسامد تعداد حرکت نوسانی/ ارتعاش جسم در مدت زمان معین می باشد. این مجموعه واجها موسیقی کلامی شعر را می سازد که آهنگساز در واشنگتن تناظر نتهای موسیقی و هجاهای شعریرا به نحو درخشانی برجسته کرده.

 

در سراومد زمستون نخست نسبت صامتها و مصوتها تعیین شده؛ سپس تقطیع هجایی می شود. این ترانه 34 سطری با چند ترجیع بند 6-هجایی می باشد که برخی سطرها 2 یا 3 برابر 6 هجا دارند. چنانکه دیده می شود ترتیب هجاهای دراز و کوتاه منظم نبوده؛ رکن/ آجر/ سلول وزنی خاصی در سطر تکرار نمی شود. با افزودن تعداد هجایهای دراز و کوتاه همه سطرها نسبت هجاهای کوتاه به دراز 342 به 67 می باشد که ضربآهنگ شعر را تندتر/ آلگرو می کند. این تندی وزن صوتی بیانگر اشتیاق و شتاب است. پس این ترانه 6 هجایی عروضی نیست.

 

نسبت مصوتها به صامتها 113 به 165 یعنی 68% می باشد؛ یعنی حدود 2 سوم واجها/ واحدهای تلفظی مصوتند. بیشینه بسآمد مصوتها  ِ = 27 و نسبت آن به کل مصوتها 27 به 113 یعنی 24% می باشد. بیشینه صامتها ن = 18 بوده؛ نسبت ن به کل صامتها 18 به 165 یعنی 11% است. پس نسبت مصوت  ِ به صامت ن 2 برابر است.

 

در تلفظ فارسی پایتخت 23 صامت و 6 مصوت وجود دارند. در آواشناسی/ فونتیک، 2 حرف د، ت صامتی انفجاری بوده؛ حاوی ضربه اند. در مقابل، 2 حرف ن و م پایان نوسانات یک تار مرتعش اند. لذا در این شعر وفور صامت ارتعاشی ن به طنین ترانه در ذهن شنونده مدد می رساند. ♫  ¾  http://en.wikipedia.org/wiki/Template:Music

بسامد واجها. سرود سراومد زمستون 278 واج، یعنی تلفظ مرکب صـامت و مصــوت دارد. برای اختصار، ترجیع بندها، یعنی دوباره خوانی 1 یا 4 بند حذف شده اند. از این میان، مصوتهای کوتاه  ــَ  20، ــِ  27 ، ـُـ  18 بار و مصوتهای دراز آ 23،  او 19، ای 6 بار تکرار شده اند. پس تعداد مصوتهای کوتاه 65 و دراز 48 بوده که مصوتهای کوتاه یک سوم بیشترند.

 

وفور مصوتهای کوتاه تمپوی ترانه را تندتر کرده؛ اشتیاق در شنونده را دامن می زند. از میان صامتها، صامت تکریری  ر 15 بار، صامت های انسدادی د 16 و ت/ ط 9 بار، صامت خیشوم/ تودماغی ن 18 بار بکار رفته اند. بسامد واجی نشان می دهد: 5 واج ا/ ع/ همزه، پ، ژ، غ/ ق، واو اصلا بکار نرفته؛ بسآمد واجهای حلقی ح/ه، انفجاری د، اصطکاکی ش، میانکامی گ، پیشینکامی ل، ن بیشتر از بقیه اند.

 

در این سرود یکی از نتایج کاربرد زبان محاوره تبدیل مصوت دراز آ به مصوت دراز او می باشد. بسآمد/ فرکانس مصوتهای او و آ نیز بسیار بالاست. آیا این 2 مصوت شب و روز را تداعی می کنند؟ آیا تکرار او در "اومد" و "زمستون" عمدی بوده؛ لذا نیاز به کاربرد زبان محاوره بخاطر این وابستگی به 2 مصوت او و آ برای القای سیاهی زمستون که در تلفظ محاوره ای آ به او تبدیل می شود و روشنی بهار با مصوت آ بوده؟ ثنویت این 2 مصوت در مفصل اول شعر بطور 2 در میان بگوش می رسد. برای افزایش مصوت آ، واژه جان 5 بار در یک مفصل، س 14 و 16 تکرار می شود- اینها طنین آ در بهار و امید را افزایش می دهند.

 

در محاوره پایتخت تبدیل هجای بلند "را" و حرف ربط واو به -ُ سرعت بیان، یعنی تعداد تلفظ هجا/ ثانیه، را افزایش می دهد. برای نمونه در این ترانه تلفظ "آفتاب را" و "گل وَ گندم" تبدیل به "آفتابو" و "گلو گندم" شده که زمان کوتاهتری برای تلفظ می برند.

 

نام: سراومد زمستون

شعر: سعید سلطانپور 1319-1360

آهنگ: ملودی ارمنی Sari Siroun Yar ساری سیرون یار/ یار مهربان کوه

تنظیم ارکستراسیون: مهرداد باران- گروه کر دانشجویان واشنگتن

پخش: رادیو تهران، کاستهای سچفخا

خواننده: داوود

سال: 1357

 

تقطیع هجایی سراومد زمستون. نشانه ها: و = واژه، ه = هجا، س = سطر، ل  = کوتاه، -  = دراز.

1. سراومد زمستون 3و، 6ه = - - - ل - - = 5- + 1ل = 6 کل=            

2.شکفته بهارون 2و، 6ه = ل – ل ل - - = 3- + 3ل = 6 کل =           

3. گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون 9و، 15ه = ل ل – ل - - - - ل ل - - ل - - = 9- + 6ل = 15 کل =                                 

4. تکرار سطر 3.

5. کوه‌ها لاله‌زارن 4و، 6ه = - - - ل - - = 5- + 1ل = 6 کل =          

6. لاله‌ها بیدارن 3و، 6ه = - ل - - - - = 5- + 1ل = 6 کل =          

7. تو کوه‌ها دارن گـل گـل گـل آفتابو می‌کارن 10و، 14ه = - - - - - - - - - - ل - - - = 13- + 1ل = 14 کل.

8. تکرار سطر 7 =                           

9. توی کوهستون 2و، 5ه = - ل - - - = 4- + 1ل = 5 کل=      

10. دلش بیداره 2و، 5ه = ل - - - ل = 3- + 2ل = 5 کل=        

11. تفنگ و گل و گندم 5و، 7ه = ل – ل ل ل - - = 3- + 4ل = 7 کل=             

12. داره می‌یاره 3و، 5ه = - ل - - ل = 3- + 2ل = 5 کل=        

13. توی سینه‌اش جان جان جان 6و، 8ه = - ل - ل ل - - - = 5- + 3ل = 8 کل=              

14. تکرار سطر 13.

15. یه جنگل ستاره داره 4و، 8ه = ل - - ل – ل – ل = 4- + 4ل = 8 کل=                  

16. جان جان 2و، 2ه = - - = 2- + 0ل = 2 کل=    

17. تکرار سطر 15.

18-21. تکرار س 1-4.

22.لبش خندهٔ نور 3و، 6ه = ل - - ل ل - = 3- + 3ل = 6 کل=          

23. دلش شعلهٔ شور 3و، 6ه = ل – ل ل ل - = 2- + 4ل = 6 کل=          

24. صداش چشمه و 3و، 5ه = ل - - ل ل = 2- + 3ل = 5 کل=        

25. یادش، آهوی جنگل دور 4و، 9ه = - - - - ل - ل ل - = 6- +3ل = 9 کل=                

26-29. تکرار س 9-12.

30-34. تکرار س 13-17.

منابع. http://www.morur.ir/article.aspx?id=1132 ‏23‏/05‏/2012

http://www.youtube.com/watch?v=0PH43PBZ7cw&feature=related

http://www.youtube.com/watch?v=nCNBX_3yDvU&feature=results_main&playnext=1&list=PLEDD65F5A038182E6 اجرای شاهکار بینش پژوه سراومد زمستون- ترانه طلیعه شکست استبداد.

http://www.youtube.com/watch?v=n9j6bfNhgAI&feature=fvsr ملودی ارمنی ساری سیرون یار/ یار مهربان کوه.

مصاحبه رادیو شورا با مهرداد باران، 2011.

سماکار، من یک شورشی هستم، چاپ 1- 1380، چاپ 2- 1385، ص 368- 370 پیدایش سراومد زمستون را در زندان عمومی قزل قلعه توضیح می دهد.

http://alt-codes.org/list/ سیستم نشانه ها روی صفحه کلید رایانه کتابی.

http://4enghelab.blogspot.com/2011/02/blog-post_13.html سراومد زمستون

http://forum.iranblog.com/showthread.php?80109-

http://www.radioshora.org/interview/interview.html مصاحبه با مهرداد باران در باره سراومد زمستون  http://soundcloud.com/mbaran/roud

http://www.lajvar.se/ketab/shoreshi/shoreshi-samakar.htm  ص 368-370 آشنایی سماکار با داوود.

http://akhlaghenik.blogfa.com/post-26.aspx

 


May 25th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری