شماره سوم سال سوم ماهنامه مشعل
جوزا 1384-مي 2005 جوزا 1384-مي 2005

دستگير صادقي

قرار است برای انتخاب 249 عضو مجلس نمايندگان ( ولسي جرگه ) و 420 عضو شورا های ولايتي ، به روز يک شنبه بيست و هفتم ماه سنبله ، مطابق هژدهم ماه سپتمبر سال جاری ، انتخابات در افغانستان برگزار گردد. قرار معلوم از جانب دفتر مشترک تنظيم انتخابات در زمينهً تنظيم امور مقدماتي کار انتخابات ، اقداماتي صورت گرفته و تدابيری اتخاذ شده است. بر اساس پيشبيني های اين دفتر، برای آمادگي امور مقدماتي به تعداد پنج هزار کارمند داخلي و خارجي موظف خواهند گرديد ؛ و شمار کارکنان اين دفتر در روز برگزاری انتخابات به 186 هزار نفر خواهد رسيد. انتخابات در سراسر افغانستان در پنج هزار مرکز و سي هزار محل رای دهي صورت خواهد گرفت. دفتر متذکره مصارف انتخابات پارلماني را در حدود يکصدوپنجاه مليون دالر پيشبيني نموده است.

در ولسي جرگه از جمله 249 کرسي 68 آن و در شورا های ولايتي از جمله 420 کرسي يک چهارم آن يعني 105 کرسي برای زنان اختصاص داده شده است. تا تاريخ دوم جوزا به تعداد 2705 نفر بحيث کانديد ولسي جرگه و 2826 نفر به حيث نامزد شوراهای ولايتي ثبت نام نموده اند. از جمله تعداد فوق به تعداد 319 زن به ولسي جرگه و 212 زن به شوراهای ولايتي به حيث نامزد ثبت شده اند.

بر اساس قانون اساسي موجود ، شورای ملي بحيث عالي ترين ارگان تقنيني و مظهر اراده مردم افغانستان تلقي گرديده و از قاطبه ملت نمايندگي ميکند و هر عضو شورا در موقع اظهار رای مصالح عمومي و منافع عليای مردم افغانستان را مدار قضاوت قرار ميدهد. بر علاوه اعضای مجلس نمايندگان توسط مردم از طريق انتخابات آزاد ، عمومي ، سری و مستقيم انتخاب ميگردند. انتخابات بر اساس سيستم رای واحد غير قابل انتقال به پيش خواهد رفت و در آن نظام تناسبي در نظر گرفته نشده است. کرسي ها بر اساس تعداد جمعيت هر ولايت تقسيم شده است. کابل به عنوان ولايتي که بيشترين جمعيت را دارد با 33 کرسي بيشترين نماينده را در پارلمان افغانستان خواهد داشت. هرات با 17 نماينده جايگاه دوم و ننگرهار با 14 نماينده جايگاه سوم را دارد. ولايات بلخ ، قندهار و غزني هر کدام با 11 نماينده از شماری ولاياتي اند که بيشترين نمايندگان را در مجلس دارند. ثبت نام کانديدان از تاريخ دهم ماه ثور آغاز و با سه روز تمديد به تاريخ دوم جوزا ختم گرديد.

با وجود ياددهاني مطالب بالا ، وضعيت موجود در کشور در بسا موارد چنان پيچيده و بغرنج است که ميتواند روند انتخابات سالم ، آزاد و منصفانه پارلماني و شورا های ولايتي را کاملا به بيراهه برد و در فرجام به يک گره کور و يا معضل اجتماعي ـ سياسي ديگر مبدل گرداند.

اين چالشها را به بررسي ميگيريم:

اول: نبود امنيت

فراهم کردن زمينه های مساعد امنيتي برای برگزاری انتخابات پارلماني ، به مثابه مهمترين وظيفه در برابر نيروهای امنيتي داخلي و ائتلاف بين المللي قرار داشته است.

پوشش امنيتي در سراسر کشورـ با وجود تشديد عمليات نظامي نيروهای ائتلاف ـ حتا در شهر کابل شکنند است. و اين وضعيت را مخالفان نظم و استقرار ثبات در کشور، با دامن زدن به نا امني ها به سرعت ميتوانند به بحران کشانند. نبود سياست و ستراتژی دقيق و مناسب امنيتي ، و بکار گماری نيروهای که موجوديت و قدرت شان را در ادامه بحران مي بينند ، موجب ادامه وضعيت موجود گرديده است. بنابراين هنوز هم افغانستان مساعدترين بستر برای ايجاد و تشديد تنشهای اجتماعي ـ سياسي محسوب ميگردد.

تشديد فعاليتهای تروريستي در بخشهای از جنوب و شرق کشور وتظاهرات اخير در سيزده ولايت به بهانه بي حرمتي به قران ، قتل های سياسي ، گروگان گيری ، آدم ربايي ، دزدی ، رهزني و تجاوز به جان ، مال و شرف مردم از جانب دشمنان کشور که عمدتا با لباس نظامي صورت ميگيرد و منظما توسط رسانه های گروهي نيز به نشر ميرسد ، خود بهترين اثبات اين ادعا است.

آنطوری که پيشبيني ميشد خلع سلاح نيروهای مسلح شخصي و گروهي وابسته به جنگسالاران و قوماندانان محلي نه تنها به اتمام نرسيد ، بل اينکه پروسه مذکور باصرف صدها مليون دالر، بيشترينه بر پايه فريبکاری و نمايش استوار بوده است. يک نمونه شرم آور آن انفجار شديد در انبار بزرگي از سلاح و مهماتي است که در محلي بنام باجگاه مربوط ولسوالي خنجان ولايت بغلان بوقوع پيوست و موجب کشته شدن سي و چهار نفر و زخمي شدن يازده نفر و تخريب کامل منازل روستايي آن محل گرديد. قوماندان موصوف که افتخار پيوستن به روند ملکي سازی را داشت ، بخشي از سلاح های کهنه خود را قبلا بر اساس برنامه خلع سلاح عمومي تحويل مقامات مربوط نموده و از اين مدرک پول قابل توجهي نيز بدست آورده بود. شايد هم موصوف بمثابه يک " مجاهد " محترم از امتيازات اضافي به شمول معاش و رتبه بلند نظامي نيز برخوردار شده باشد. معلوم نيست قوماندان موصوف که يک عضو برجسته جمعيت اسلامي است به اين ارتباط مورد بازپرس قانوني قرار گرفته و يا خير؛ زيرا در انارشي حاکم بر کشور، مجرمان را مورد بازپرس نميتوان قرار داد. به هر صورت مانند وی ده ها قوماندان ديگری وجود دارند که تحت حمايت بزرگان شان در دولت ، هنوز سلاح و مهمات اصلي خويش را تحويل نداده اند و از زير ريش آيساف و يونيما همچنان خرسوار ميگذرند. آنها منتظراند تا در صورت ضرورت و به دستور اربابان ، يکبار ديگر دست به اسلحه برند و آتش و خون ريزند. جالب است که در شورش جلال آباد ، مقامات ولايتي در پيشاپيش صفوف آتش افروزان قرار داشتند و بي جا نبود که رئيس جمهور از آنها بمثابه " مار آستين " ياد کرده است. بايد از جناب شان پرسيد که چه گونه و چه وقت از خطر کشنده اين مارهای آستين خود را نجات خواهند داد !؟ بر علاوه يي افرادی که ظاهرا خلع سلاح شده و شامل برنامه ملکي سازی شده اند ولي عملا سلاح خويش را برای روز مبادا نگهداشته اند ، بر اساس معلومات ارائه شده از جانب دفتر مطبوعاتي برنامه ملکي سازی ، به تعداد يکصدوبيست هزار نفرسلاح غير قانوني در دست دارند. مسؤول مطبوعاتي دفتر متذکره اظهار داشته است که بر اساس سروی که صورت گرفته ، در تمام کشور يکهزار و هشتصد گروپ افراد مسلح غير قانوني موجود است که تعداد شان به يکصدو بيست هزار نفر ميرسد. ( آژانس خبری پژواک 21 حمل )

يک مقام ارشد سازمان ملل متحد به شورای امنيت آن سازمان نيز گفته است که انتخابات پارلماني بسيار پيچيده تر از انتخابات رياست جمهوری و آکنده از نگراني های امنيتي خواهد بود. وی گفت که عدم حضور دولت در سطح محلي ، نفوذ فرماندهان محلي و شبکه درهمي از مواد مخدر و تسليحات ، ميتواند موانعي جدی در سر راه انتخابات مشروع باشد. ( بي بي سي ده نومبر 2004 )

قابل تذکر دانسته مي شود که در اين راستا قتل اختر محمد نامزد ولسي جرگه از ولايت غزني ، حريق منزل يک نامزد زن در ولايت لوگر و تهديد اشخاص محترمي که ميخواهند نامزد انتخابات در پارلمان باشند را نيز بايد برجسته ساخت. اين همه بيانگر آن است که در امر تاًمين امنيت مردم بر طبق توافقات بين المللي و منحيث يکي از اساسي ترين وظايف حکومت و دوستان بين المللي شان در افغانستان ، آنطوری که بايد ستراتژی مناسب و دقيق امنيتي وضع نگرديده و کار مؤثر انجام نيافته است. هنوز هم بي باکانه دست جنگسالاران و قوماندانان و جنايتکاران مانند گذشته گلوی مردم را مي فشارد و امکان تنفس را از آنها گرفته است. جان ، مال و شرف مردم هر روز در معرض خطر قرار دارد. بي امني در کشور به مثابه يک تهديد جدی عليه مردم بيداد ميکند. در چنين وضعيت نابسامان امنيتي و در زير سايه تفنگ و تهديد جنگسالاران و قوماندانان ، که ظاهرا تعدادی از آنها جامه بدل کرده اند ، چگونه مردم از حق قانوني خويش در ارتباط به انتخاب نامزد مناسب ، آگاه و مردم دوستي که بتواند صدای پُر درد و برحق شان را در پارلمان افغانستان فرياد کند ، استفاده خواهند برد ؟؟؟ ادامه دارد


در این شماره می خوانید :

انتخابات پارلماني چالشها و پيامدها
دستگير صادقي

نهضت دموکراسی وترقی افغانستان و سیاست اجتماعی
داکتر آرین

صداي داد خواهي از گلوي ملت مظلوم
حاجی قطب الدين

بازی بزرگ بالای گنج عظيم
بابک

چگونگی دشواری ها و فشارها بر پناهنده گان افغان در هالند
صديق وفا

برگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــــان
پیوست به گذشته
محمد ولی

زنان و حق تعیین سرنوشت سیاسي شان در افغانستان
پیوست به شماره پیشین
انجنیر غلام سخی ارزگاني

و بازهم ضايعه ی و اينبار هم جبران ناپذير
زهره یوسفی

سگ شرير همسايه
داستان کوتاه از محمدنبي عظيمي
اساس گذاران موسيقي افغانستان
به مناسبت بزرگداشت از بیست و سومین سالروز مرگ
بابای موسيقي استاد سرآهنگ
نوشته محمدسرور زهتاب

و موضوعات جالب و خواندنی دیگر ...

September 26th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شماره های مشعل