شماره ششم سال سوم ماهنامه مشعل
سنبله 1384 - اگست 2005 سنبله 1384 - اگست 2005

سفر و نظاره از وضعيت سياسي – اقتصادی و اجتماعي کشور

پوهنيار محمدهمايون صادقي

پس از سپری شدن ساليان دراز غربت در کشورهای بيگانه جهت بازديد از ميهن محبوب و قلب پرتپش آن شهر کابل سفری داشتم .سفری که آماده گي برای اجرای آنرا توأم با اميدواری وعلاقه بي پايان اتخاذ داشته و آرزو داشتم تا کابل را با چهره تازه و جديدی که ارمغان از بازسازی و آرامي و آبادی داشته باشد ببينم .
زيرا طي سه سال اخير وسايل اطلاعات جمعي کشورهايي که در پروسه دولت سازی در کشور ما سهيم بودند و هستند،همواره گزارش های مبني برکارکردهای عمراني در وطن ما ارائه مي دارند که برای همگان جالب و در خور ستايش و دلچسپي است تا هرچه زودتر به آغوش وطن باز گردد و تمام تحولات را از نزديک مشاهده نمايد.
اما سفر به مادر وطن و ارزيابي از اوضاع سياسي،اقتصادی و اجتماعي آنجا پنداشت مرا نسبت به آنهمه حرف های شنيده شده از ورای امواج راديوها تغيير داد که فشرده چشم ديدهايم را با خواننده گان عزيز مشعل نيز در ميان مي گذارم تا چه درنظر آيد .
با ارزيابي از اوضاع سياسي،اقتصادی و اجتماعي ميهن و از جمله شهرکابل يکبار ديگر افزايش حوادثي چون سرقت،قتل های انفرادی،حملات تروريستي و تحکيم مواضع سياسي و اقتصادی جنگ سالاران در شهر کابل و ساير نقاط کشور مصداق برانست که هنوز تا صلح و ثبات دايمي راهي دوری در پيشرو است .فعاليت های تروريستي طالبان و همدستان آنها نشان روشن از اين چالش ها است . هرچند جنگ های تحميلي جهادی و استبداد طالبي بر مردم و ملت ما شرايط را برای شعار صلح و دموکراسي و حضور نيروهای ناتو،آيساف و امريکا بدون هيچ واکنش فراهم نمود و مطابق فيصله نامه بن اداره موقت آقای حامد کرزی به مديريت دولتي توظيف گرديد و مردم وی و اداره اش را زمينه ساز صلح،دموکراسي و بازسازی در پهلوی کمک ها و نيروهای نظامي جامعه جهاني پنداشتند . اما موازی با آقای کرزی فرماندهان جهادی که بيان گر خاطرات تلخ دوران جنگ و جهاد بودند بدون درنظرداشت شايسته سالاری و ميزان دانش سياسي و تجربه کاری به پست های کليدی اداره موقت جاگزين گرديدند که اين روش از سياست ها و بازی های پوشيده و عقب پرده باعث سرخورده گي مردم مبني بر شفاف بودن آنهمه تعهدات گرديد.
در جريان سه سال با سرازيرشدن کمک های مالي زياد هيچ دستاورد اقتصادی را برای رفاه و آسايش مردم نمي توان مشاهده کرد،با وصف آنکه در آغاز با براه انداختن شعار بازسازی مردم به اعمار مجدد کشور ويران شده دل بستند و از دولت انتظار فعاليت همه جانبه و دلسوزانه را آرزو مي بردند .ولي دستاوردهای اقتصادی سه سال گذشته مربوط به مردمي مي شود که با امکانات بسيار اندک به بازسازی خانه ها و زمين های زراعتي و ترميم جوی ها و کاريزهای شان پرداخته اند و يکتعداد ديگر با داشتن سرمايه محدود و يا انتقال سرمايه های شان از خارج به ايجاد شبکه های کوچک صنعتي و تجارتي گام گذاشته اند.اما چشم اميد مردم به وعده های دولت به عنوان يگانه نهادی که برنامه های بازسازی را اجرا کند،مي باشد که با تاسف در بسياری موارد اين آرزوهای نيک خيالي بيش نيست .با وصف آنکه سازمان ملل متحد،افغانستان را از جمله کشورهايي محسوب کرده است که از نظر فقر و عقب مانده گي از 178 کشور جهان در جايگاه 173 قرار دارد،و گزارش داده است که سيل کمک های جامعه جهاني به دولت افغانستان در طول سه سال اخير انتقال يافته است که بيشتر به يازده مليارد دالر بالغ مي گردد.با تحليل از وضع اقتصادی و بازسازی در کشور سوال ايجاد مي گردد که کمک ها به کجا و در چه راه بمصرف رسيده است و با يازده مليارد دالر کشورما صاحب چه دست آوردی شده است تا دولت به آن افتخار کند؟ تنها در عرصه سياسي دست آورد نسبي کسب گرديده که تدوير لويه جرگه قانون اساسي،ايجاد احزاب سياسي و انتخابات رياست جمهوری را مي توان نام برد که همه آنها نيزتوام با مصلحت و چالش های صورت گرفته است و انجام انتخابات پارلماني هنوز هم، چون آزمايش بزرگي فرا روی مردم ما قرار دارد که بايد در آن نيز مشکل ناشي از بي امنيتي و ترفند های از قبل پلان شده را از نظر دور نداشت .
اما در عرصه بازسازی و اعمار مجدد کشور مردم همواره از عدم تحرک فعال دولت در اين استقامت بنيادی شاکي بوده و با يک چشم انداز کوتاه به گذشته های نه چندان دور به زنده گي شان کار و فعاليت دولت را مورد ارزيابي قرار مي دهند و رشد و بهبود وضع اقتصادی،اجتماعي و فرهنگي امروز را با دو دهه پيش مقايسه مي نمايند،کارهای انجام شده چون ايجاد سرک ها،ترانسپورت،مکاتب و موسسات تحصيلات عالي،موسسات صنعتي،تشويق و حمايه سکتور خصوصي،صحت عامه و حفظ الصحه محيط زيست،توزيع کوپون و مواد اوليه مورد نياز خانواده ها و ... را يک جهش در جهت رفاه و آسايش به مردم در آن زمان مي دانند که علي رغم جنگ وسيع اعلام ناشده انجام مي يافت.ولي با دريغ که اکنون پس از سه سال دستاوردهای دولت در مجموع برخلاف انتظارات مردم رنجديده و جنگ زده کشورما بوده و بيشترين اين هزينه های پولي صرف پروگرام های سياسي چون انتخابات،لويه جرگه ها و تبليغات در کشور گرديده است.
در عرصه بازسازی به استثنای اعمار سرک کابل- کندهار و توسعه ساختمان سفارت امريکا در کابل و ترميم مجدد بعضي از موسسات دولتي که در جريان جنگ های جهادی و طالبي قسماً تخريب گرديده بود در ساير عرصه ها ايجاد پروژه های بوده که اهداف کوتاه مدت داشته و به هيچ وجه پاسخگوی خواست مردم ما نبوده است.
با دريغ که برمبنای ضعف مديريت دولت کمک های جامعه جهاني و هزينه های پولي آنها مولد يک گروه ثروتمند در جامعه گرديده و در پهلوی قوماندانان مسلح که با اعمال زور صاحب ثروت شده اند ،همراه با انجوها که ريشه در مقامات بالايي دارند در غارت پول ها و به راه اندازی فساد دولتي نقش موثر را انجام مي دهند.
معارف کشور با وضع اسفباری بدون داشتن مکتب و معلم کافي به زنده گي خود ادامه مي دهد.ميزان آموزش به شاگردان و معلمين افزايش نيافته است.صدها هزار شاگرد در زير خيمه ها و بدون ميز و چوکي با شوق و علاقه در پي کسب سواد و آموزش اند.
هرگاه در گذشته ها کشورهای خارجي و يا سازمان های بين المللي کمکي برای افغانستان مبذول مي داشتند،حتماً يک بخش آن برای عرصه تعليم و تربيه تخصيص مي يافت و اثرات آن در ايجاد مکاتب- ارتقای دانش شاگردان و استادان متبارز بود،اما متاسفانه امروز الويت برای ايجاد مراکز و ساختمانهايي مي گردد که موجوديت مکتب بمراتب از آنها مهم تر است . در شهرکابل در جهت حفظ الصحه محيط زيست اصلاً توجه صورت نمي گيرد. اداره تنظيفات در چوکات شهرداری موجود بوده ولي در هرگوشه و کنار شهر انبوهي از کثافات انبار گرديده است که مصداق بي توجهي ارگانهای خدمات شهری را در زمينه نشان مي دهد که عامل شيوع امراض مهلک و خطرناک مي باشد. جاده ها و سرک های شهرکابل با فرورفتگي ها و کپرک های آن سدعبور و مرور نورمال عراده جات در شهر شده ونشاني از ترميم و اعمار مجدد آن به چشم نمي خورد،افزون برآن گرد و خاک اين جاده ها چهره مردم را پوشانيده و زيبايي شهر و مردم را کاسته است .
ميدان های هوايي که از جمله نهادهای اساسي و ضروری محسوب مي گردد و برای خارجيان چون نخستين منبع الهام پيرامون پيشرفت و ترقي يک کشور به حساب مي آيد،در کشورما هنوز هم زمان های جنگ را در ذهن آنان تداعي ميکند،زيرا به جز تعميرهای تخريبي جنگ ها چيزی ديگر در صحن ميدان هوايي به مشاهده نمي گردد.تعمير فرودگاه کابل به هيچ وجه نمي تواند سمبول خوبي بازسازی برای برداشت کسي از اولين لحظات اقامت اش در کشور باشد.
صحت عامه در وضعيت خوب قرار ندارد.خدمات صحي کشور در اجاره سازمانهای غيردولتي گذاشته شده در حالي که اين سازمانها باالفعل مشغول تجارت و کسب درآورد از پول های کمک شده به بخش صحي کشور اند،آنهم در زماني که روزانه دهها هموطن ما نسبت نداشتن امکانات و دسترسي به داکتر و دوا ميميرند.کافي است گفته شود که شفاخانه اکادمي علوم قوای مسلح که زماني نمادی از برازنده گي دکتوران ما درانجام مغلق ترين عمليات های جراحي به حساب آمده و بهترين مرکز صحي در منطقه بود،اکنون حتا امکان ستي اسکن و يا عکس رنگه اعضای بدن را نداشته و بايد آنرا در پاکستان غرض چاپ و تشخيص فرستاد.
پروسه نام نهاد ملکي سازی و تنقيض در ادارات دولتي را چيزی جز تصفيه از وجود بهترين و شايسته ترين کارکنان آن ادارات نمي توان ناميد،که بيشتر به تصفيه حساب ايديالوژيکي مي ماند،تا تنقيض در اداره !
بهترين افسران نظامي با داشتن تحصيلات عالي و مجرب ترين کارکنان ادارات ملکي با سابقه کاری خوب و تحصيلات عالي هر روز به اردوی بيکاران پيوسته و بدون دورنمای روشن نسبت به آينده شان در دهليز های ارگانهای دولتي بخاطر رفع مشکل شان سرگردان هستند و يا هم برای رهايي از فقر و گرسنگي به دست فروشي در شهر مصروف اند که گاهگاهي از جانب مامورين امنيتي تحت نام تخطي از قانون مجازات گرديده و لت و کوب مي شوند.اين در حالي است که افراد ناشايسته در وظايف گماشته مي شوند.فساد دولتي روزتاروز گلوی مردم را مي فشارد و ادارات دولتي به مرجع دادوستد و رشوه ستاني مبدل گرديده است .
در چوکات مديريت دولت گرايش های حزبي – گروهي و تفوق های قومي و مليتي عمداً سازماندهي مي شود.با دريغ و درد که آقای کرزی با وصف تاکيدات مکرر در جريان انتخابات رياست جمهوری،پس از پيروزی تن به حکومت مصلحتي داد، و با دعوت از طالبان و حکمتيار باور مردم را نسبت به برنامه های انتخاباتي اش خدشه دار ساخت .
مردم عقيده دارند تا برای تحقق دموکراسي و جلوگيری از فساد دولتي نقش آنان در اداره و کنترول از عملکرد دولت توسط نماينده های منتخب شان بايد ارتقا يابد و زمينه های انتخابات دموکراتيک بدون دستبرد و مداخلات دولتي و قوماندان سالاران برای انتخابات از جانب دولت و نيروهای بين المللي مستقر در کشور فراهم گردد.زيرا در نظام های سياسي مردم سالاری و دموکراتيک مردم مدار نظام است و مشروعيت آن نظام ها ناشي از رأی آزاد مردم مي باشد و مردم نه تنها در تشکيل و تعين دولت نقش دارند،بلکه به همان اندازه در تداوم يا نابودی دولت نيز تعين کننده هستند.زيرا اشتراک مردم در نظام های دموکراتيک و مردم سالار شرکت مردم در انتخاب افراد يکبار و برای هميشه نيست.بناً به تاسي از اين امر دولت موظف است مطابق قانون اساسي حقوق شهروندان جامعه را فراهم سازد و نظارت مردم را بر عملکرد دولت به رسميت بشناسد./


در این شماره می خوانید :
ایجاد اپوزسیون دموکراتیک و ترقي خواه در دستور روز قرار دارد
متن مصاحبه داکتر حبيب منگل با راپورتر راديو پيام افغان

خطر جهاد اتومی
دستگیر صادقی

شايسته سالاری بهترين معياردر گزينش نماينده گان منتخب پارلمان
از فرزاد
هغه څه چې کری هغه به ریبۍ
داوود رزمیار

سفر و نظاره از وضعيت سياسي – اقتصادی و اجتماعي کشور
پوهنيار محمدهمايون صادقي

انتخابات پارلماني و چالش احزاب و جناح ها پيرامون آن
فضل رامين

برگ های از تاريخ روابط خارجی افغانستـــــــــــــــــــــان
پیوست به گذشته
محمد ولی

زنان و حق تعیین سرنوشت سیاسي شان در افغانستان
پیوست به گذشته
انجنير غلام سخي ارزگاني

موفقيت در نبرد است
حساس اوريا

تأمل و نگرشي بر گدايان و گدايي گری
عبدالروف نيک منش

صبوری چون سنگ صبور با صبر ايوب هنرآفرين است
عبدالروف نيک منش

زهر لحظه هايي تلخ تنهايي
داستان کوتاه از محمدنبي عظيمي

و موضوعات جالب و خواندنی دیگر ...

September 26th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شماره های مشعل