شماره هفتم سال سوم ماهنامه مشعل
ميزان 1384- سپتامبر 2005 ميزان 1384- سپتامبر 2005

دموکراسي مرحلهء از خود

آگاهي سياسي مردم است

 

 

 

بابک

افغانستان کشور عزيزما قرن ها ميدان نزاع ميان امپراتوری ها که وارد مراحل سقوط و زوال خود شده بودند و بعد از آن افغانستان توسط بريتانيا شکل گرفت و پيدايش کشورما بنام افغانستان که انگليس ها آنرا بازی بزرگ مي ناميدند و نتيجهء مستقيم رقابت و توطئه مشترک دو قدرت استعماری وقت،بريتانيا و روسيه در قرن نزدهم،در همکاری دوره ای با مقامات حاکمهء محلي بوده است .

افسانه،روايت و داستان تاسيس کشوری بنام افغانستان برپايهء تاريخ مبارزه عليه قدرت های استعماری انگليس و روس پايه ريزی و اساس گذاشته شده اند و در نتيجه لويه جرگه در سال 1747 م تشکيل شد.تدوير و برگزاری لويه جرگه در سال های 2002 و 2003 را طبق تقليد از لويه جرگه مذکور مي توان به حساب آورد،گرچه لويه جرگه يک سنت منفي و غير دموکراتيک  جامعه افغاني است اما متاسفانه بالای ارادهء مردم ما جبراً تحميل و قبولانده شده و هنوز هم تداوم يافته است ،که وسيلهء مهار کنندهء آزادی های مردم ما بوده و مي باشد.تاريخ سابقهء سياسي،اجتماعي ماهيت نظام سياسي دولت های گوناگون در افغانستان از بيعدالتي اجتماعي،جنگ های خونين داخلي و ميهني،شکست ها و پيروزی ها و غيره دگرگوني های تاريخي حکايت دارد،بايد نسل موجود جامعهء ما از تجارب مثبت تاريخ درس گرفته و از تکرار نقاط منفي آن اجتناب نمايند. لويه جرگه هايي را که حکومت کنوني فرا خواند،عمدتاً در آن نماينده گان مدافع غرب در خانوادهء اشرافي قديمي و برخي سازمانهای کمک رساني غيردولتي،نماينده گان تنظيم های جهادی سلطه و نفوذ داشتند.با بقدرت رسيدن اشراف قديمي و تکرار روش های سنتي،فساد مالي بخاطر کسب ثروت عظيم در جيب خودشان و محدودی از کارگزاران آنان در ميان نخبه گان درس خواندهء شهرنشين باقي خواهد ماند.و اما حملهء نظامي امريکا آخرين تهاجم در لست طولاني مداخلات خارجي که منشاء آن بدورهء تشکيل کشوری بنام افغانستان در پي دخالت بريتانيا بر مي گردد،معمولاً مردم ما قربانيان خاموش و ساکت نقشه های خارجي ها نبوده اند،مردم ما نه تنها سنت طولاني در مقاومت عليه اشغالگران خارجي را دارند،بلکه ضربات مرگبار و خونين را بر اشغالگران خارجي بارها وارد نموده اند.شکست استراتيژی پاکستان و استفاده از طالبان آخرين نمونه از اين کوشش ها بود و اگر بمداخلات خارجي پايان داده نشود،احتمالاً در آينده نيز ما شاهد نمونه های ديگری از اين شکست اشغالگران خواهيم بود.تاريخ معاصر افغانستان با بي عدالتي ملي گره خورده است که عامل اساسي اين بي عدالتي ملي دولت های استعماری ، اشغالگر و ايادی داخلي شان بوده اند و هر زمامدار برای غضب قدرت همهء اقوام و انحصار قدرت سياسي،از حاکميت های خانداني،قبيلوی گرفته تا دولت های با گرايشات مدرنيته،ناچار بوده اند که با قدرت های خارجي معامله کنند. کشورهای استعماری در افغانستان اول زمامدار سياسي را وابسته مي سازد و بعداً اگاهانه بحران نفاق ملي و اجتماعي را در ميان مردم ايجاد مي نمايند،افتراق ملي در طول تاريخ باعث آن گرديده تا کشور استعمارگر مصروف تحقق اهداف استعماری خود در کشورما باشند.از آنجايي که جنگ افغانستان،جنگ ميان دو ابر قدرت جهاني بود که جانب شوروی سابق و امريکا با متحدينش ملياردها دالر را سالانه بمصرف مي رسانيدند،که در نتيجه افغانستان به خاک و خون يکسان گشت .با آنهم پاکستان گروه جديدی را بنام تحريک طالبان که از کمک های وسيع مالي و نظامي امريکا،عربستان و متحدين آنها برخوردار بودند ايجاد نمود که بدنه اصلي آنرا شاگردان مدارس ديني و اعضای سابق مجاهدين در برداشت .تجارب رژيم ها ونهاد های سياسي در کشور مويد اين حقيقت است،که هر حرکت سياسي وابسته بخارج از مسير منافع ملي بيرون شده و  تحت ارادهء سياسي بيگانگان قرار مي گيرد ولو اگر تحت شعارهای بلند بالای دموکراسي و حقوق بشر جامعه را فرا گيرد،بازهم قرباني شدن ارادهء ملي در کام برده گي خارجي ها خواهد بود. سرنگوني رژيم طالبان در نتيجهء حملات گستردهء نظامي امريکا به همکاری جبهه اتحاد شمال و نفرت مردم ما از آنها و بخصوص قطع ناگهاني کمک های نظامي پاکستان و کشورهای متحد آن صورت گرفت .آيندهء افغانستان تا حد زيادی به تحول نقش سياسي و نظامي امريکا در آسيای ميانه و خاورميانه مربوط مي شود و دو منبع قدرت و ثروت در افغانستان پس از رژيم طالبان وجود خواهد داشت که کمک مالي و نظامي غرب و مواد مخدر مي باشد.ترکيب اصلي حکومت فعلي را تکنوکرات های برگشته از غرب و برخي از رهبران جهادی و قومي تشکيل مي دهد که آنان در مخالفت با هم قرار داشته و حاکميت کنوني را به بحران بي اعتمادی ميان همديگر مواجه ساخته است که در نتيجه نا باوری های مردم بر سياست حکومت افزوده خواهد شد.سياست مداران و جنگ سالاران همزمان از کمک خارجي و مشارکت در تجارت مواد مخدر بهره ور مي شوند،اقتصاد مواد مخدر باز توليد نظام سنتي قدرت پراگنده را مي طلبد.مافيای مواد مخدر و جنگ سالاران هر چند در مقياس محل عمل مي کنند،اما به سطح جهاني مي انديشند و اين موضوع شامل کشورهای همسايه افغانستان نيز مي باشد.ديری نخواهد گذشت که حکمرانان کنوني کابل که با کمک غرب بقدرت رسيده با چالش های جدی در سطح داخلي و منطقه مواجه خواهند شد.تاريخ گذشته کشورما مملو از تشنج های جدی در سر راه تشکيل وتبارز يک ملت واحد است .صرف در حرف با ابراز شعار های وحدت ملي و دموکراسي نمي توان ملت واحد را ايجاد کرد.طي  دهه های اخير چندين قانون اساسي بوجود آمده است .شاهان و زمامداران وقت هرکدام از بالا برای بقای خود فرياد دموکراسي سر داده و قانون اساسي طرح و تصويب نمودند،اما برای مردم عادی ما مجال داده نشد که در شکل گيری دولت و تدوين و تصويب قانون حرف خود را بيان دارند.قانون اساسي فعلي که از طريق خارجي ها و همکاران داخلي شان طرح و تصويب شده است حفظ زعامت کنوني در قدرت و حکمراني کشور از طريق قانون مي باشد،که صلاحيت رئيس جمهور فعلي بالاتر از صلاحيت شاهان و سلاطين مستبد است .

با درنظرداشت اينکه حاکميت کنوني کابل دارای خصوصيت ديني و قومي است،اين حاکميت پس از رژيم طالبان الزاماً نه دموکراتيک و نه از نظر اجتماعي با اين ساختار موجود، حاکميت مترقي مي تواند باشد. عقد پيمان همکاری استراتيژيک ميان دولت های افغانستان و امريکا و هرنوع پايگاه سازی در خاک کشورما در مغايرت با منافع ملي و صلح و ثبات منطقه قرار دارد،بي ثباتي و تشنج در منطقه از مواردی اند،که صدمات جبران ناپذير به انکشاف اقتصادی و اجتماعي افغانستان ميزند،از اين رو توافق بروی ايجاد پايگاه نظامي در کشور ما به هيچ وجه در حيطهء صلاحيت يک شخص نمي باشد،اين مساله بايد با مردم در ميان گذاشته شود و از طريق برگزاری همه پرسي عمومي،درين باره امر لازمي برای مردم افغانستان نباشد.دموکراسي پاسخ به آرزوهای جهاني بشر برای آزادی و حکومت کردن بر خود را مي دهد و خرد جمعي مردم است .مردم مالک اصلي دموکراسي،و مردم با دموکراسي از آزادی خود بهره مي برند.بنا بر گفته جيمي کارتر رئيس جمهور پيشين امريکا،تجربهء دموکراسي مثل تجربهء زنده گي انسان است.مشکل جامعهء افغانستان تنها محروميت از حق زنده گي و آزادی را برای مردم ما حفاظت کنند./

 

 

 

 


شماره هفتم سال سوم ماهنامه مشعل

 

 

در اين شماره مي خوانيد :

 

   تأملي بر مسله وحدت ترقي خواهان افغانستان

دوکتورحبيب منگل                             

 

راهپيمايي سترگ  هم ميهنان مهاجر و   پناهنده ما در هالند

گزارش از گزارشگر ماهنامه مشعل

 

برگ های از تاريخ روابط خارجي   افغانستـــــــــــــــــــــان

پيوست به گذشته

محمد ولي

 

خطر جهاد اتومي

پيوست به شماره پيشين

از دستگيرصادقي

 

 

وقتي نفت تمام شود

سمسور سحر

 

 

رفيق ِ صادق ِ مردم

از زهره يوسفي

 

چگونه " عشق " را رها کنم ؟

از محمدنبي عظيمي

 

مدرنيته در خدمت به منافع انسان

از احمدشاه عبادی

 

اساس گذاران موسيقي افغانستان

استاد حفيظ الله خيال

محمدسرور زهتاب

 

 

 

و موضوعات جالب و خواندني ديگر ...

 


October 13th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شماره های مشعل