شماره دهم سال سوم ماهنامه مشعل
جدی 1384 - دسامبر 2005 جدی 1384 - دسامبر 2005

نيم نگاهي به آغاز کار پارلمان افغانستان

 

نوشته سعد

 

شهر کابل روز دوشنبه 28 قوس سال روان خورشيدی شاهد گشايش پارلمان پس از يک وقفه سيزده ساله در کار آن بود.

درين روز نه تنها شهروندان کشورما،بلکه همه جامعه جهاني ديده های شانرا به تلويزيون ها دوخته و گوش های شانرا به راديو ها سپرده بودند،تا پيرامون آغاز کار پارلمان يا آخرين مادهء موافقتنامهء بُن که از آن همواره بمثابه بزرگترين دستآورد مردم ما و جامعه جهاني ياددهاني مي گرديد آگاهي يافته و در جريان اين رويداد که مشخص نيست نظر به کدام معيار موجوديت پارلمان کارا و کارشناس سالهای شصت خورشيدی جمهوری افغانستان کتمان مي گردد،قرار گيرند.                                                                  

هرچند وجهه مشترک پارلمان کنوني را با پارلمان سي سال پيشين مي توان دربسياری موارد چون عدم موجوديت نماينده گان واقعي مردم،استفاده جويي از نام ،امتياز و موقف پارلمان ،به ويژه  ديدگاههای تنگ نظرانه و غيرواقعبينانه وکلای فرمايشي که با ارزش های مردم سالاری سازگار نيستند،همسان يافت .

به هر روی يکي از  جستار ها يا گفتمان های بنيادين کار پارلمان را گزينش رئيس آن تشکيل مي داد،که از ميان ترکيب ناهمگون پارلمان و در پي همچشمي گستردهء نامزدان به اين جايگاه برجسته ميگرديد.

زيرا نامزدی 13 نفر با درنظرداشت ناهمگوني در پهنه های مختلف فکری،وابسته گي های تباری و زباني به ويژه موجوديت چند کانديد از جمع خانواده جنگ سالاران و دکانداران ديني که همراه با چانه زني ها ميان نامزدها و خريداری آرای وکلا با براه اندازی مهماني ها و بزم ها،اهدای هدايا به مانند برنامه های پُرهزينه که در جريان انتخابات براه انداخته بودند همچشمي کرده و سرانجام با معامله و سازش که در پي کنکاش ها، با چشم پوشي از عدم خرسندی نسبت به کارهای پيشين،جدايي ها،دشمني ها وسرانجام تبدیل شدن"دشمان سوگند خورده ديروز به دوستان سينه چاک" امروز  و کناره گيری يکي به سود ديگرش،همايه های جديد تشکيل گرديد ؛ هرچند تجربه نشان داده که همچو سازش ها پايدار نبوده و همواره پس از چندی از هم پاشيده و به گفتار شان وفا نکرده اند.با آنهم کنار رفتن دو کانديد مطرح که ان يکي با عدم سازش نسبت به زيردست پيشين اش از موضع خود به کانديد شدنش به عنوان مستحق اصلي اين پست خود را مي دانست،و آن ديگری که تا ديروز در کشتي شکسته به اصطلاح اپوزسيون دولت درنقش کمک کننده ناخدا جا خوش کرده  بود،بر ضد هم پيمان ديروز اش و به نفع کسي که با پيشينه بدرفتاری های جنگ های تنظيمي که بخاطر بدست آوردن مناطق ستراتيژيک در غرب کابل به جنگ تباری پرداخته و خون هزاران انسان بيگناه از دو طرف را ريختند،با رايزني دستگاه رهبری دولتي به همباوری دست يازيده و همسويي شانرا ابراز داشتند،اما بازهم برمبنای دشمني ها و همچشمي های ديرينه يونس قانوني پيروز گرديد.

اما پرسش اساسي در اينجا است که همسويي سياسي که اکنون در پارلمان ايجاد گرديده ، تا چه زماني پايدار خواهد ماند؟

مردم ما نسبت به اين اقدامات نمايشي باور ندارند،همه به ياد دارد که اينها حتا به سوگند شان در خانه خدا وفا نکرده و به مبارزه مسلحانه که منجر به از بين رفتن شهرها و مهمتر از همه زنده گي هزاران هزار انسان بي دفاع کشور ما گرديد،ادامه دادند.از همين رو اين همايه ها يا ائتلاف ها را مي توان چون "طنز سياسي" پنداشت .

برای آقای قانوني که از دير هنگام آرزوی بدست آوردن اين مقام را در سر مي پرورانيد،زمينه آن فراهم گرديد تا در برابر هم اورد ديرين خود مانور کرده و آقای کرزی را با چالش هايي مواجه سازد،زيرا با درنظرداشت پيشينه سياسي و تجربه مديريتي که در سال های پسين اندوخته،مي تواند با پي ريزی برنامه های معيين نفوذ خود را بر کابينه بيشتر سازد.

اما سوگمندانه آغاز کار پارلمان از همان روز نخست اين دغدغه مردم را صحه گذاشت،که  نمي توان به مردم سالاری و آزادی بيان در آنجا ايمان داشت .

چنانچه اينبار نيز در نخستين روز کار پارلمان آواز قهرمان دختر هم ميهن ما ملالي جويا که اکنون به اسطوره جاودان مبدل گرديده است،در گلو خفه ساخت، که اين کار از موجوديت انبوهي از کساني که با ارزش های دموکراتيک سازگار نبوده و توانايي شنيدن گفتار راستين را ندارند،نماينده گي مي کند.

خواننده عزيز!شما خود داوری نماييد که در اين سخنان ملالي جويا که در زير مي خوانيد چه سخني در ضديت با ارزش های ملي و مذهبي مردم ما بيان گرديده بود که نماينده گان (!) منتخب مردم و يا بهتر است گفته شود مشتي ازجنايتکارها و جنگ سالاران تاب نياورده و به او اجازه سخنراني را ندادند  و گپ را به زد و خورد کشاندند. او خوشبينانه مي انديشيد که پيشامد لويه جرگه قانون اساسي که منجر به آشنايي بيشتر جهانيان با جنگ سالارها که اکنون ماسک های دروغين ارزش های مردم سالاری را به رُخ کشيده اند،برای آنها درس سترگ بوده و آنها بازهم خود را با سرافگنده گي همه گاني مواجه نخواهند ساخت! جويا در گفت و شنود که با راديو صدای آلمان انجام داد،به پرسش گزارشگر آن راديو پيرامون سخنراني اش در روز نخست کار پارلمان چنين ابراز داشت که:(( من در ابتدای سخنراني ‌ام به شهدای راه آزادی درود فرستادم و همچنين به پدران و مادران و هم‌ميهناني که در جنگهای متجاوزگرايانه و قدرت‌طلبانه در کشورمان، عزيزان شان را از دست داده‌اند و همينطور از مردم کشورمان تشکر کردم که منت گذاشتند و ما را بعنوان نماينده‌ی راستين خودشان انتخاب کرده و به پارلمان فرستاده‌اند. سپس اشاره کردم به وظيفه‌ی نمايندگان و از جمله اشاره کردم به تامين وحدت ملي که توسط عامل بيگانه خدشه‌دار شده است. سپس به لزوم ايجاد قوانين دمکراتيک در کشورمان پرداختم و اينکه خصوصيات جامعه‌ی ما بايد با تمدن پيشرفته‌ی جهاني همسو باشد و همچنين به لزوم نظارت ممتد  بر فعالیت‌های دولت که بعنوان خادم مردم بايد وظایف‌اش را درست انجام بدهد. تامين حقوق زنان و تلاش برای ايجاد شرايط مادی احقاق کامل حقوق انساني نيز، از مسايلي بود که مطرح کردم. اما وقتي به اين بخش از گفته‌هايم رسيدم، اينکه خواستار محاکمه و دستگيری جنايتکاراني شدم که از راه قاچاق مواد مخدر به ثروتهای بادآورده رسيده‌اند، به آنها برخورد. البته مي ‌دانستم، کساني در آنجا هستند که از عاملين چنين جناياتي بوده و تا امروز نيز، در مورد آنان محاکمه‌ی صورت نگرفته است. با گفتن اين جملات، اعتراض کردند و صدای من را خفه ساختند و نگذاشتند که من بتوانم صحبت‌هايم را ادامه بدهم.))  

 با درد و افسوس که مجموع رسانه های گروهي و به ويژه راديو بي بي سي که اکنون به بلندگوی دولت افغانستان مبدل گرديده است،از پهلوی اين پيشامد گذشته و به آن کوچکترين تماسي نگرفتند .





 

پس روشن است که دشمنان سوگند خورده آزادی،مردم سالاری،عدالت اجتماعي و حقوق بشر که با دريغ در پارلمان از جايگاهي ويژه يي برخوردار هستند،از اين پس نيز نه تنها به سخنان نماينده گان واقعي مردم در پارلمان وقعي نگذاشته و آخرين سخن را خواهند زد، و  مجموع نوآوری حقوقي آنها  برای تدوين و تصويب قوانين سرنوشت ساز به خاطر شگوفايي ميهن و آينده درخشان و رهايي توده های مليوني زحمتکشان از چنگال فقر و بدبختي نيز از نظر دور مانده و به تصويب نخواهد رسيد؟ و بازهم تجربه تلخ دو لويه جرگه پسين و فيصله های جلسات شورای اهل و عقد تکرار خواهد گرديد .

در همين جاست که برخورد غيردموکراتيک پارلمان کنوني،همه را به ياد روزهای خاطره برانگيز قوس سال 1345 خورشيدی مي آورد که به سان امروز فرکسيون کوچک روشنفکران ميهن پرست در وجود نخبه گان آگاه ،مبارزين   و نماينده گان واقعي مردم که مي خواستند تربيون پارلمان را به خاستگاه واقعي مردم زحمتکش و رنجديده ميهن ما مبدل ساخته و به نماينده گي ازهزاران انسان دردمند وبي دفاع ما صدای اعتراض شانرا بلند نمايند ، مورد خشم وکلای مرتجع قرار گرفتند، و از همين رو مي تواند پارلمان کنوني بازمانده پارلمان سي سال پيش باشد ،و برمبنای همين سنجش  هم ميهن علاقه مند ما نسبت به زنده گي سياسي جامعه اش مي تواند، پيوند و ريشه خلای سي ساله در کار پارلمان را رد يابي کند.

مردم ما که پارلمان را چون "خانه ملت" مي پندارند،آرزو دارند تا با نگارش و تصويب شيوه کار،فرآيند بازرسي از کار کابينه،مبارزه قاطع با تباهي يا فساد اداری در دستگاه دولتي،تأمين عدالت و توجه به منافع ملي کشور به راهکار اساسي در دستور کار پارلمان قرار گيرد.

آنچناني که پارلمان بايد به مرکز تقويت دموکراسي در کشور مبدل گرديده و اعضای پارلمان از تنگناهای تباری،زباني و مذهبي  برآمده و در راه خدمت به منافع ملي و مردم کشور ما گام گذاشته و درين راه از انجام هيچ نوع کاری دريغ نورزند.

بگذار تا زورگويان راه يافته در پارلمان،به دردها و رنج های مردمان مناطق شان نگاه کرده و با دلسوزی نسبت به آنان نه تنها در راه بازسازی و شگوفايي محلات شان دست به کار شوند،آنگونه که نظريات و مفکوره های کوتاه انديشانه و يکه تازی هايشان را نيز بايد بازسازی نموده و به وعده هايي که در جريان مبارزات انتخاباتي به مردم داده اند،پرداخته و زمينه را برای بازنگری نظريات هم ميهنان ما پيرامون پارلمان و نماينده گان آن مساعد سازند.

بجاست تا همين آقايون که مليون ها افغاني را برای کارزار انتخاباتي شان به مصرف رسانيدند و  مليونها و مليونهای بادآورده ديگر دارند ودريافت حقوق ماهوار معادل سي بار معاش يک کارمند عادی دولت ،مصرف يک روزه شان هم نمي شود،در هماهنگي با سايرهمکاران شان لايحه جديد حقوق ماهوار که در ان همدردی با هزاران کارمند دولتي و مليون ها انسان شکم گرسنه کشور ما مدنظر گرفته شود، پيشکش دارند که چون گام نخست همنوايي آنها با مردم و جلب اعتماد شهروندان کشورما نسبت به آنان پنداشته شده و بار گران ديگری بر دوش مردم و دولت افغانستان که خود بر مبنای کمک های مادی ديگر کشورها نفس مي کشد،افزود نگردد./

 

شماره دهم سال سوم ماهنامه مشعل

جدی 1384 - دسامبر 2005

 ديوی تاریخی ورځې اودیوه سترملی – مترقی غورځنګ دتلین په یاد

داکتر حبیب منگل

 

نامه سرگشاده اتحاديه مهاجران افغان در بلغاريا عنواني دولت و مردم افغانستان

 

نيم نگاهي به آغاز کار پارلمان افغانستان

سعد

 

ابونصر فارابي ارسطوی شرق

جستار مجمل پيرامون انديشه و فلسفهء سياسي فارابي

کریم حقوق

 

همايش وسيع کميته تدارک و تفاهم نهضت ميهني ايالات هسن و رايلند فالس کشور آلمان تدوير يافت

گزارش از مشعل

 

دوستان  ششم جدی ،پایان دوران وحشت وننگ را از یاد نبرید

ر. باقی زاده

 

جستاری در مقوله” نخبگان“

دستگير صادقي

 

برگ های از تاريخ روابط خارجی   افغانستـــــــــــــــــــــان

پیوست به گذشته

محمد ولی

آن شب ديوانهءغمگين

داستان کوتاه از محمدنبي عظيمي

 

اندرزها

ارسا لی ع.اوریا

 

تراوش اصالت ترنم و اسرار عشق

منیرسپاس بلخی

 

و مطالب جالب و خواندني ديگر...

 

 

 

 

 

 

 

 


January 12th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شماره های مشعل