شماره دوازدهم سال ششم
حوت 1387 فبروری2009 حوت 1387 فبروری2009

اهداف نشراتی تلویزیون های افغانستان

                                              میرمحمدشاه "رفیعی"

دفاع از آزادی بیان و توسعه شبکه های نشراتی صوتی،تصویری و چاپی در مدت هفت سال گذشته بمثابه دست آورد بزرگ و کارکردهای خارق العاده از طرف حاکمیت دولتی افغانستان و حامیان خارجی آن برخ مردم افغانستان و جهانیان به نمایش گذاشته می شود.

اما لازم و ضروری است تا به مقاصد و اهداف اصلی این همه پول و سرمایه که تحت نظر مشاورین خارجی غرض نشر و پخش نشرات تلویزیونی و رادیویی صورت میگیرد آگاهی بدست آورده شود و از همه مهمتر آنکه این آنتن های بلند قامت در بالای کوه های پرغرور آسمایی و افشار چه ارمغانی به مردم به خاک خفته و به خون آلوده افغانستان ببار آورده و حامل کدام پیام و یا مژده ای میباشند.

زیرا که بنابر وضعیت موجود در کشورفقر و بدبختی روزافزون مردم که اکثریت مردم نان ندارند و از نعمت سواد و خدمات رایگان طبی محروم هستند آیا پخش و نشر تلویزیونی و تأسیس بانک های خصوصی میتواند حلال همه مشکلات باشد و یا خیر؟ واقعیت چیست و در ضمیر مسولین و سرمایه داران چه چیز نهقته است.

بنابه گفته محترم امیرزی سنگین وزیر مخابرات و تکنالوژی معلوماتی از جمله ظرفیت نهایی 60 فریکونسی تاکنون 37 فریکونسی تلویزیونی به اختیار بخش خصوصی گذاشته شده که از آن جمله 15 تلویزیون در مرکز شهرکابل فعالیت دارند و از جمله این15 تلویزیون دو تلویزیون مربوط به دولت و متباقی به اختیار افراد و اشخاص مختلف قرار دارد حداقل 3تلویزیون ملی،آریانا و طلوع در سراسر جهان نشرات خود را پخش میکنند.

این تلویزیون  ها با پخش و نشر مطالب اطلاعاتی،تفریحی و علمی توانسته اند خدمات حداقل را به نفع بیداری شعور و آگاهی مردم انجام دهند که میتوان از پروگرام حقیقت در تلویزیون آریانا،پروگرام های معلوماتی و انتقادی زنگ خطر،امشب و امروز و گفتمان طلوع پروگرام تلک در تلویزیون نورین و آيینه شهر تلویزیون ملی به نیکویی یاد کرد. بر علاوه نقش و نشرات این تلویزیون ها را در دفاع از آزادی بیان و دفاع از حقوق خبرنگاران را قابل یاد آوری میدانم.

اما مطالعه نشرات و نتایج کارکرد این تلویزیون ها بصورت کل نمایانگر این واقعیت تلخ است که سرمایه گذاری در این عرصه بیشتر و اضافه از حد نیاز بوده و اهداف اصلی آنها را پخش کلتور اجنبی، تخریب وحدت و همبستگی ملی مردم افغانسنتان و سوء استفاده از آزادی های دموکراتیک و قانونی تشکیل میدهد که بنابر موجودیت فساد اداری در دستگاه دولت و تلاش های  محافل معین خارجی بغرض  تحقق اهداف شوم شان پیش برده میشود که شاهد ادعای ما طی مراتب ذیل به اطلاع رسانیده میشود:

1- بیشترین قسمت نشرات تلویزیونی در افغانستان سریالهای و فلمهای هندی و یک بخش کوچک از فلم های ترکی،کوریایی،امریکایی و غیره میباشد. به فلم های افغانی و پارچه های تمثیلی افغانی کمتر موقع نشر داده میشود سعی به عمل می آید تا پارچه های هنری افغانی کاملا جنبه تجارتی داشته باشد.

وزارت اطلاعات و فرهنگ به بهانه های مختلف از جمله نبود امکانات مادی و پايین بودن ظرفیت های هنری ورود فلم های خارجی را توجیه می کنند.

حالانکه کار و فعالیت تلویزیون آریانا در دعوت هنرمندان وموسیقی دانان مشهور ما به داخل کشور و نشر سریالهای "رازهای این خانه و بهشت خاموش" در تلویزیون طلوع مبین این واقعیت است که امکانات و ظرفیت های قابل لمس موجود است تا پول و سرمایه افغانی به جای خرید و استعمال فلم ها و سریالهای خارجی برای تولید فلم و سریالهای افغانی به کار انداخته شود.

قابل تذکر دانسته میشود که ما مخالف نشر و پخش فلم های خارجی نیستیم بلکه ما مخالف این عمل هستیم که اگر در یک هفته یک تلویزیون 16 ساعت حداقل فلم و سریال خارجی را نشرکند اما تنها یک ساعت فلم وسریال افغانی را به دست نشر بسپارد از این شیوه و طرز کار چه ثمری به مردم افغانستان خواهد رسید.

2- در تلویزیون های افغانی موسیقی محلی و کلاسیک (موسیقی خرابات) به نشر نمیرسد. مردم افغانستان و نسل جوان آن کم-کم استاد سرتاج موسیقی بابای هنر و سرتاج آسیا سرآهنگ و سایر استادان موسیقی را فراموشی کرده اند و چهره آن ها در ماه ها و حتی سالها در پرده تلویزیون ها ظاهر نمی شود، چه رسد به آرزوی علاقه مندان آواز ناوک هراتی و بازگل بدخشی،نغمه سرایان شرقی و پکتیا و موسیقی اصیل لوگر که آرزوی آنها از طرف بعضی از این محافل فرهنگی مورد تمسخر و استیضاح قرار می گیرد.

از همه جالب تر آنست که در تلویزیون های افغانی پارچه های موسیقی به نشر میرسد که در کالفورنیا،لاس انجلس،دوشنبه،تاشکند و لاهور مطابق ذوق و علاقه همان محیط و سطح رشد فرهنگی همان مردم ثبت گردیده به نمایش گذاشته می شود.ظهور دختران نیمه عریان در تلویزیون های افغانی بهانه های زیادی بدست بنیادگرایان و افراد بیسواد داده تا آنها اقدام به سوختاندن مکاتب دخترانه کنند و قیودات بر حضور زنان در محافل رسمی و ادارات بعمل آورند.

پیام ما به هنرمندان و موسیقی نوازان افغانی در غربت آنست که سعی و تلاش آنها در زنده نگهداشتن موسیقی افغانی رشد و تکامل این هنر اصیل و انسانی قابل ستایش است اما آنها نگذارند تا هنر آنها مورد استفاده سؤ بنیادگرایان فرهنگ ستیز و تجاران هرزه گرد و هنرفروش گردد آنها در هر پارچه موسیقی درد و رنج مردم خودرا فراموش نکنند و در ثبت پارچه های موسیقی بعوض درنمایش گذاشتن مناظر طبعی اسلام آباد و لاس انجلس و تعمیرات امریکایی چرا کوه های دشمن کش هندوکش دره های سرسبز آریانای کهن و دریا های خروشان آمو و هلمند را ثبت نمی کنند.

هموطنان در غربت هنرمندان دور ازمیهن همانطوریکه هنرافغانی را فراموش نکرده اند مردم سربلند و پرغرور آنرا،دره های سبز و خرم و کوه های پرغرور آنراهم فراموش نخواهند کرد مسلم است که این نوع پخش و نشر پارچه های مبتذل به بهانه نو آوری زود گذر و موقتی خواهد بود.

3- عده از این تلویزیون ها به نشرات علیه ملیت های مشخص و یا کشور معین و دامن زدن به خصومت های قومی،ملی و سیاسی مبادرت می ورزند چنانچه هر تلویزیون به مدافع یک ملت یا قوم و یا مذهب خاص مبدل گردیده. میتوان گفته به تلویزیون ترک تبار،تاجک تبار و قبیله پرست پشتون برخورد میکنیم و حداقل تنها 3 تلویزیون طور مشخص تنها نشرات مذهبی و فقه ای می نمایند.

تلویزیون آریانا با استشاره مشاورین خارجی افراد بدنام و چهره های سیاسی ناکام همچو محمدمجدد،شهنواز تنی و سایر افرادبی هویت و ناشناخته تلاش میکنند تا روی جنایت و کارکردهای I.S.I پاکستان پرده سیاه انداخته و مسؤلیت همه خرابی های موجود را به عهده رهبران نظام ملی و دموکراتیک دردهه شصت باندازند و حتی زمینه های لازم را برای دفاع از جنایات باند امین و سایرهمکاران آنها مساعد می سازند.

ما آرزو داریم تا نیروهای ملی و دموکراتیک بتوانند در آینده از امکانات لازم برخوردار گردند تا بتوانند جلو تخریبات و تبلیغات نیروهای مخرب و سیاه کار را بگیرند و اهداف و مقاصد هرنوع خبر و تبلیغ تلویزیونی را طور وسیع و همه جانبه در حضور مردم افغانستان برملا سازند. با تأسف که این نیروها امروز در بین مردم تنها از امکانات محدود تبلیغات شفاهی برخوردار هستند و بس.

قابل یادآوری دانسته میشود که دولت افغانستان مطابق احکام قانون اساسی در مورد جلوگیری از پحش خصومت های ملی و تبلیغات قومی وظایف خود را انجام نمیدهد،حالانکه دولت مؤظف و مکلف می باشد تا جلو هرنوع تبلیغات که به غرض براه انداختن خصومت ها و افتراق ملی صورت میگیرد مانع گردیده و جلوگیری نماید حالانکه باوسایل و حیل مختلف به همچو تبلیغات سؤ دامن زده می شود و زمینه های مساعد بوجود می آید./

 

در اين شماره مطالب زير را مي خوانيد :

ثبات منطقه بر خورد صادقانه می خواهد

فیروز کوه

سرنوشت زن در افغانستان در سدۀ بیست و یکم

نیلاب م. سلام

اهداف نشراتی تلویزیون های افغانستان

میرمحمدشاه "رفیعی"

مروری بر سفر کاری رفيق شيرمحمدبزرگر به ولايت هرات

مشعل

روز خونين

ناهيد بشردوست

افغانستان قلب خونچکان آسيا

مريم بريالي

زن فروغ هستی

واحد صلح جو حکیم زاده

هشتم مارچ تایید مبارزه وهمبسته گی

عبدالوکیل کوچی

جوانان و شهروندی در جامعهء مردمسالاری افغانستان

وحید احمد جلال زاده

مردم ما از گسترش فرهنگ قدرت طلبی به ستوه آمده اند

فخرزاد

به کی سلام کنم؟

محمدنبی عظیمی

میراث طبعیت(بهار)نماد کانون فرهنگی آریایی ها

محمدقاسم دهاتی

اشکی که یخ بست

ناهید بشردوست

 

 

 

و مطالب جالب و خواندني ديگر...

 


April 3rd, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شماره های مشعل