پايان دوره صدارت گرهارد شرودر در آلمان
ارسالي جواد نصريان ارسالي جواد نصريان

  گرهارد شرودر سياستمدار عضو حزب سوسيال دمكرات آلمان مدت هفت سال صدراعظم يعنى رئيس دولت آلمان بود و در اين سمت سرنوشت اين كشور را در دست داشت. اكنون دوره صدارت او به پايان رسيده و بطوريكه خود اعلام كرده در درولت ائتلافى آتى هم سمتى بعهده نخواهد گرفت. اينك تفسيرى در اين باره نوشته مفسر صداى آلمان خانم وريتسا اسپاسوفسكا.

 

فصلى از تاريخ معاصر آلمان به پايان رسيد و گرهارد شرودر صدراعظم آلمان در هفت سال گذشته و چهره برجسته دولت ائتلافى متشكل از احزاب سوسيال دمكرات و سبزها اعلام كرد كه بطور قطعى از كار در دولت آلمان كناره گيرى ميكند.   وى در مدت تصدى اين مقام سرنوشت آلمان را تعيين ميكرد و طرحهاى مورد علاقه و اعتقاد دو حزب را پيش برد و در صحنه سياست خارجى آلمان اقداماتى تازه و خاص خود انجام داد.       اكنون از اين مرد كه در آغاز دوره صدارتش عده اى بطنز يا تمسخر او را «صدراعظم لوده »ميخواندند چه چيزى بجاى مانده است؟   منتقدين او ميگويند: چيز زيادى نمانده است و ميپرسند آيا اخذ ماليات محيط زيست از مردم يا حق زندگى مشترك براى دو انسان همجنس و يا چشم پوشى از انرژى هسته اى واقعاً آلمان را عوض كرده است؟  جواب خود آنها منفى است و شرودر مشكلات اصلى و كلى كشور مانند بيكارى را هم نتوانست رفع كند.   دوره صدارت شرودر مانند سلف او هلموت كوهل كه به صدراعظم وحدت مجدد آلمان معرف شد داراى خدمات برجسته نبود كه در تاريخ معاصر كشور ثبت شود.   معهذا كارهائى از او به منصه ظهور رسيد كه شايسته قدردانى است.

 

گرهارد شرودر راه را براى انجام كارهائى هموار كرد كه اسلاف او جرأت پرداختن به آنها را نداشتند و درهائى را باز كرد كه هلموت كوهل حتى انگشت به آنها نكوفت.   صدراعظم لوده تبديل به صدراعظم اصلاحات و داراى عقيده راسخ در اين راه شد.    برنامه هاى وى براى انجام كارهاى بزرگ كه به «برنامه ۲۰۱۰ »موسوم شد و نزديك بود كه صفوف حزب خود وى را دچار تفرقه كند، زيرا در آن سختى هائى به مردم تحميل ميشد كه براى بسيارى از سوسيال دمكراتهاى معتقد غير قابل تصور بود واقعاً برنامه اى پرشهامت براى نوسازى و تغيير ساختار جامعه آلمان است.   بايد تصديق كرد كه اولاً اين برنامه قدرى دير باجرا گذاشته شد و تازه اول كار آنست و هنوز بعضى نواقص و نارسائيها در آن وجود دارد.   معهذا خدمت و كار تاريخى شرودر است كه شروع به انجام اين اصلاحات كرد و برنامه كار ۲۰۱۰ سنگ اول بناى اصلاحاتى در كشور آلمان است كه خيلى وقت پيش بايد شروع ميشد.

 

در زمينه سياست خارجى شرودر قبل از هر چيز مخالفت او با سياست دولت آمريكا در قبال عراق و جنگ با آن كشور در خاطره ها باقى خواهد ماند.  منتقدين ميگويند كه آن مخالفت صرفاً جنبه عوافريبى داشت و باعث تيرگى روابط آلمان و آمريكا گرديد.  ولى امروز كه حتى مخالفين سياسى او هم تصديق ميكنند كه خوب شد كه سربازان آلمانى را به قتلگاه عراق نفرستادند صداى منتقدين هم خاموش يا آهسته شده و روابط با آمريكا هم دوباره عادى شده است.    شرودر در آخرين مراحل كار خود به حزب خود نيز خدمتى بزرگ كرد و توانست با مبارزات انتخاباتى مدبرانه حزب را از شكستى مفتضحانه نجات دهد، بطوريكه اختلاف آراء آن با احزاب پيروز دمكرات مسيحى و سوسيال مسيحى زياد نبود.

 


October 10th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی