مروری اجما لی بر اوضاع سیاسی پاکستان
                                                                                                                                                       محمد عوض نبی زاده محمد عوض نبی زاده

 

بعد از ختم جنگ دوم جهانی بتاریخ (8) ماه (می ) سال 1945 تحت تاثیر مستقیم حوادث و تغیرات جهانی تعدادکثیری از کشور های زیر مستعره از یوغ استعمار ممالک استعمارگر آزاد شده و استقلال خود ها را بدست آوردند و بدینترتیب نیم قاره هند نیز در سال (1947) بعد از تنش های مسلحانه میان هندوها و مسلمانان بدو کشور جداگانه  بنام هند وستان  و پاکستان تقسیم و بعنوان ممالک آزاد  اعلان استقلال نمودند  .سال 1971 بعد از تجزیه پاکستان  به پاکستان شرقی و پاکستان غربی  . ذوالفقار علی بوتورهبرحزب مردم  صدراعظم پاکستان غربی و شیخ مجیب الرحمن  رهبرحزب مسلم لیک بنگال  رقیب دیرینه ء سیاسی بوتو که اد عا داشت در انتخابات ازطرف بوتو دست بازی صورت گرفته است بحیث صدر اعظم  کشور جدید بنگله دیش  اعلان گردید و شیخ مجیب  استقلال بنگال رابصفت یک کشور مستقل  به جهانیان اعلام داشت و بدینگونه بنگله دیش اسم یک مملکت آزاد ومستقل را بخود اختیار نمود . و عملا پاکستان بدو کشور جداگانه تقسیم گردید. باوجود نواقص جزیی اولین انتخابات سراسری در دو بخش قلمرو پاکستان که به شیوه نسبتآ دموکراتیک بر گزار شد  ودر حقیقت بعد از استقلال  پاکستان  برای بار نخست دموکراسی را درین سرزمین تمثیل میکرد  .متاسفانه چند سالی از صدارت بوتو  و مجیب نه گذشته بود - کودتاهای نظامی درین دوکشور بوقوع پیوست  و در نتیجه این کودتا ها حاکمان نظامی -  شیخ مجیب الرحمن را جنرال ضیاء الرحمن حاکم نظامی بنگله دیش در هنگام کودتا بقتل رسانید وذوالفقارعلی بوتو را جنرال ضیاءالحق اعدام کرد .  ولی در پاکستان  سلسله کودتا ها تداوم پیدا نمود  که بعد از تشکیل  هرحکومت انتخابی مردم پاکستان - نظامیان  در چندین نوبت  به کودتا های نظامی دست زده است .  پاکستان را میتوان کشور کودتا ها نامید که جنرالان نظامی  با الترتیب  وبا گرفتن نوبت پیهره بدلی میکنند  که در حقیقت پعد از سقوط حکومت بوتو  و اعدام وی توسط جنرال  ضیاالحق  دموکراسی در پاکستان در هم شکسته است  وقدرت اصلی و عمده را در پاکستان  از آن تاریخ  به بعد  نظامیان بعهده دارند ولی آنان گا ه گاهی حکومت ملکی دارای  صلاحیت های محدود   را به نمایش میگذارند– ذوالفقار علی بوتو یکی از سیاست مداران برجسته و طرفدار تحقق دموکراسی در پاکستان بود و  بوتو اصلا ا ز ایالت سند پاکستان بوده  و فامیلش یکی از زمینداران بزرگ سند میباشد . فامیل بوتو از محبوبیت فراوان در سند و دیگر منطق پاکستان  برخوردار اندو بصفت داعیه دار دموکراسی  در پاکستان از طرف مردم آن کشور شناخته میشود .  اعدام غیر منصفانه و غیر عادلانه ذوالفقار علی بوتو  توسط جنرال ضیاءالحق  - مردم پاکستان  بوتو را قربانی  راه دموکراسی در کشور شان می دانند .  ذوالفقار علی بوتو حزب بزرگ  و با نفوذ مردم پاکستان را بعد از خود برای مردم کشورش به میراث گذاشت . بادر نظر داشت اعتبار و نفوذ فراوان فامیل بوتو در میان  مردم پاکستان  حزب مردم بعد از ذوالفقار علی بوتو –  نخست  نصرت بوتو همسر وبعدآ دختر جوان وی بی نظیر را برهبری حزب مردم پاکستان برگزیدند .

بی نظیر بوتو:-  در ۲۱ ژوئن ۱۹۵۳ در خانواده ای ملاک و سیاستمدار درکراچی به دنیا آمد. بی نظیر در ۱۶ سالگی به امریکا عزیمت نمود و مدتی بعد در دانشکده رادکلیف دانشگاه هاروارد  شامل شد و توانست مدرک کارشناسی مطالعات سیاسی را درسال ۱۹۷۳ اخذ نماید. بی نظیر در دانشگاه آکسفورد فلسفه، اقتصاد و سیاست را مطالعه نمود و درسال ۱۹۷۷ به عنوان رئیس «دانشجویان منتخب» دانشگاه برگزیده شد. در اواسط ۱۹۷۷ وی به پاکستان بازگشت و درست درهمان ایام مخالفان پدرش که معتقد بودند ذوالفقار علی بوتو درانتخابات دست بردزده  است او را پس از شش سال از قدرت پایین کشیدند و نیروهای نظامی قدرت را در دست گرفتند. سپتامبر ۱۹۷۷ ذوالفقار علی بوتو به اتهام قتل یکی از هم قطارانش در حزب مردم پاکستان به زندان انداخته شد ، درآوریل ۱۹۷۹ توسط جنرال ضیاالحق اعدام شد. بی نظیربوتو نیز از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۴ چندین بار توسط نیروهای نظامی دستگیر گردید. هنگامی که برای آخرین بار آزاد شد، به او اجازه خروج از کشور با عنوان «تبعید» دادند و اوبه انگلستان رفت  . بعد از اعدام پدرش شهنواز و میرغلام مرتضی  برادران بی نظیر، سازمان زیرزمینی به نام «ذوالفقار» را با هدف مقاومت در برابر ضیاالحق و گرفتن انتقام خون پدر شان تاسیس کردند. ایندو بردران بی نظیر طی مجموعه ای از حوادث پیچیده به نحو مشکوکی ازطرف  جنرال ضیاالحق  از بین برده شدند  بی نظیر بوتو که برای شرکت درمراسم تدفین برادر به پاکستان بازگشته بود، دریک تظاهرات ضددولتی شرکت جست و این بار نیز دستگیر و چند ماه بعد، در اوایل سپتامبر همان سال  آزاد گردید. دسامبر ۱۹۸۵ بوتو با آرام شدن فضای کشور به پاکستان بازگشت و استقبالی بسیار وسیع از وی به عمل آمد. بی نظیر از جنرال ضیاالحق خواست تا از قدرت کناره گیری کند و یک ماه بعد به همراه مادرش، نصرت، به عنوان رئیس مشترک حزب مردم پاکستان درلندن برگزیده شد. این بار نیز مجددا دستگیر و چندی بعد آزادگردید. سرانجام وی به عنوان جوان ترین نخست وزیر پاکستان، درسن ۳۵ سالگی و در اول دسامبر ۱۹۸۸ به این مقام تعین شد واهدافش را برگرداندن قوانین مدنی به پاکستان و برکناری قاتل پدر اعلام نمود. غلام اسحاق خان، رئیس جمهور وقت در ۱۹۹۰ او را کنار گذاشت و بی نظیر بوتو با استفاده از تبلیغات ضداختلاس مجددا توانست درسال ۱۹۹۳ نخست وزیر شود . بی نظیر بوتو مجددا درسال ۱۹۹۶ از دفتر نخست وزیر بیرون رانده شد. مطبوعات و رسانه ها، دولت بی نظیر بوتو را متهم به سو» مدیریت و عمدتا اختلاس نمودند. درپنجم نوامبر ۱۹۹۶ رئیس جمهور ، بوتو را برکنار و مجمع ملی را منحل کرد. این بار مرکز اتهامات متوجه همسر بی نظیر ،«آصف علی» بود زیرا بوتو او را وزیر سرمایه گذاری (دارایی) نموده بود هندوستان تایمز در ماه فبروری ۲۰۰۱ خبر از اتهامات جدیدتری برای بوتو و همسرش داد. یکی از این اتهامات مربوط به تصاحب غیرقانونی زمینی به مساحت ۳۴ جریب در انگلستان است. این روزنامه به نقل از رئیس دفتر حسابرسی ملی آورده است: «انگلستان گزارش بسیار مفصلی در مورد دارایی و املاک بوتو و همسرش شامل خانه ای در «راک وود» تهیه نموده و ما منتظر رسیدن این گزارش و اعلام نظر در این خصوص هستیم.» البته هندوستان تایمز که خود به نقل از ساندی تایمز این خبر را نوشته بود درمورد اتهامات دیگر بوتو و همسرش توضیح بیشتری نداد. جان چرین، نویسنده مقاله «ماموریت تبلیغاتی بوتو» آورده است: «طالبان در دهه ۹۰ به ظهور رسیدند که بی نظیر بوتو نخست وزیر پاکستان بود. حتی بعدها معلوم شد «نصرالله بابر» یکی از وزرای دولت بوتو، از طراحان برنامه های طالبان و مربی و پرورش دهنده ملامحمد عمر بوده است . خانم بی نظیربوتو به عنوان نخستین نخست وزیر زن در جهان اسلام یاد می شود بی نظیر که از سال ۱۹۹۹ در تبعید خودخوانده به سر می برد اعلام کرد که در ۱۸ اکتبرسال جاری به پاکستان باز گشت نمود تا این بار شانس خود را برای رسیدن به قدرت و خواسته های خود با حضور در انتخابات پارلمانی امتحان کند ا ما ورود او با انفجارهای انتحاری همراه شد که صدها کشته و زخمی بر جای گذاشت.   بازگشت بی‌نظیر بوتو از تبعید، فضای سیاسی پاکستان را در آستانه تحولی تنش‌آفرین قرار داده است. چنانچه روزنامه مردم سالاری می نویسد که:-  رقبای سیاسی‌بوتو معتقدند او دارای اصلیتی ایرانی و اجدادش از کرد‌های ساکن غرب ایران هستند. این در حالی است که سایر رقبای سیاسی نیز نواز شریف را به پنجابی بودن و مشرف را به اصلیتی ترک منتسب می‌کنند.با این وجود بازگشت بوتو به پاکستان برای تقسیم قدرت با جنرال مشرف مواضع متفاوتی را برانگیخته است. او در حالی امیدِ آینده دموکراسی پاکستان به شمار می‌رود.زمزمه بازگشت بوتو از تبعید زمانی آغاز شد که در آوریل سال جاری پرویز مشرف به طور ناگهانی دستور داد تا کمیته رسیدگی به تخلفات مالی او، کار خود را متوقف کنند. توقف رسیدگی به پرونده فعالیت‌های اقتصادی بوتو در نهایت موجب شد دو رأس قدرت سیاسی - نظامی پاکستان برای آزمودن شا نس خود برای کسب قدرت، پشت میز مذاکره و ائتلاف بنشینند.برای بوتو چنین اقدامی، صدور حکم بازگشت به خانه بود تا در انتخابات پارلمانی پاکستان شرکت کند و برای پرویز مشرف، به توافق رسیدن با بوتو تنها راه خروج از بحران سیاسی دولتش؛ بحرانی که با برکناری دادستان کل کشور آغاز شد و با یورش خونین به مسجد لعل در اسلام‌آباد خاتمه یافت. بحران‌های پیش رو مواضع سیاسی مقامات پاکستان و متعاقب آن واکنش‌گروه‌ها و احزاب سیاسی (به خصوص حزب مردم) به این اظهارات نشان می‌دهد دامنه چالش‌ بر سر کسب و حفظ قدرت بین طرفداران مشرف و بوتو به شکل نگران‌کننده‌ای افزایش یافته است،‌ هرچند این چالش‌ با توجه به واقعیت‌های تاریخی پاکستان از سال ۱۹۴۷میلادی خیلی هم غیرمنتظره نبود.بحران کنونی و پیش روی پاکستان از زمانی آغاز شد که بوتو اعلام کرد در هر شرایطی روز 18 اکتبر  از لندن عازم پاکستان شد و در‌خواست مشرف برای به تعویق انداختن بازگشت و تأکید مجدد بی‌نظیر مبنی بر عزیمت در تاریخ معین، باعث شد بار دیگر مخالفان و موافقان مشرف‌ ـ بوتو در برابر هم صف‌آرایی کنند.ورود بوتو به پاکستان در 18 اکتبر، بی‌تردید با مخالفت‌هایی از سوی احزاب رقیب مانند حزب «مسلم لیگ» شاخه نواز و یا احزاب سیاسی - مذهبی روبه‌رو شد که این امر آرزوها و آمال وی در خصوص ورود مجدد به حلقه قدرت را به چالش خواهد کشید.حزب مسلم لیگ شاخه نواز از مذاکرات بی‌نظیر بوتو رهبر حزب مردم با جنرال پرویز مشرف ناخشنود است و بوتو را متهم کرد که توافق‌های حزبی انجام گرفته جهت مبارزه مشترک سیاسی برای اعاده دموکراسی را مخدوش کرده است.بازگشت  بی نظیر یکی از مهم‌ترین رهبران اپوزیسیون و مخالفت ضمنی مقامات رسمی پاکستان، صحنه و معادلات سیاسی این کشور را طی چند روز گذشته به صورت جدی تحت تأ ثیر قرار داده است. مواضع معترضانه جریان‌ها و احزاب سیاسی در انتقاد از رفتار‌های دولت از یک سو و آرایش سیاسی نوین (ائتلاف اپوزیسیون و دولت) نشان از شکل‌گیری جریانی در راستای اهداف مشرف دارد.تاریخ گردش قدرت تاریخ تحولات سیاسی پاکستان گویای این واقعیت است که قدرت همواره بین سیاست‌مداران ملکی و نظامیان در گردش بوده است. به این ترتیب که معادلات قدرت در پاکستان از زمان استقلال تاکنون به دو صورت خود را نشان داده است:

 


 

1- هرگاه ساختار سیاسی دولت‌های حاکم را فساد فرا گرفته و نظام اجتماعی و اقتصادی این کشور دستخوش اعتراض‌های گسترده خیابانی شده است، زمان قدرت‌نمایی نظامیان و واگذاری قدرت به آنان می‌رسیده است.

و در روندی معکوس، هر گاه به علت نفوذ فساد، در بدنه حکومتِ نظامیان خللی وارد می‌شده سیاست‌مداران برای قبول امر قدرت پای در میدان گذاشته و صاحب قدرت می‌شده‌اند.

2- نقش کودتا‌های نظامی در تاریخ تحولات سیاسی پاکستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. منطق این کودتا‌ها بیان‌گر این واقعیت است که با وقوع کودتا و دست یافتن کودتاچیان به قدرت، نه تنها حیات سیاسی نخبگان و احزاب سیاسی به پایان نرسیده؛ بلکه آنان خود را با اتخاذ رفتاری معنی دار و با سیاستی مخفیانه برای به زیر کشیدن قدرت نظامی احیا کرده‌اند.در ضمن یک نکته اساسی دیگر را تاریخ حکومت‌هایی که در پاکستان با کودتا قدرت را در دست گرفته‌اند، نشان می‌دهد و آن این که تمام تدابیر نظامیان برای سامان‌دهی قدرت حزبی و سیاسی وفادار به خود با شکست روبه‌رو شده است.باز زایی چنین گردشی را می‌توان در حکومت نظامی مشرف مشاهده کرد و به همین خاطر است که او برای خروج از بحران، دست به دامن بینظیر  بوتوی سیاست‌مدار  کار کشته و با تجربه شده تا از این مهلکه به سلامت عبور کند.تمایل حکومت نظامی مشرف برای مذاکره با مخالفان خود نشان می‌دهد که او برای رهایی از بحران سیاسی داخلی از یک سو و کاهش محبوبیتش در سوی دیگر، مجبور شده دست به تقسیم قدرت بزند. برای حفظ و بقای حکومت، مشرف در پی ایجاد موازنه‌ای سیاسی نسبتا عادلانه بین پنج قطب سیاسی کشور، یعنی ارتش، حزب مردم، حزب مسلم ‌لیگ شاخه نواز، دیوان عالی و جناح اسلامی بر ‌آمده است.او به عنوان نماینده نظامیان تلاش می‌کند با نزدیک و دور کردن هر کدام از این قطب‌ها به حلقه اصلی قدرت یعنی ارتش، مانع از تضعیف این نهاد نظامی شود. ضمن آن‌که طولانی شدن حاکمیت نظامی‌ها ممکن است با آفت‌هایی همراه شود که به طور قطع خواست نظامیان و شخص مشرف نیست.

واقعیت امروز پاکستان این است که نظامیان به دلیل فضای منفی موجود و تنش‌های متعدد در وزیرستان شمالی و مناطق قبایلی دیگر نمی‌تواند بیش از این قدرت را در انحصار خود داشته باشد. به همین دلیل مشرف با توجه به این که در شرایط فعلی آماده واگذاری قدرت به جناح سیاسی - مذهبی نیست؛ با هدف ایجاد موازنه سیاسی، حاضر شده با برخی گروه‌های مخا لف خود مذاکره کند.هم ‌گرایی نسبی این گروه‌ها نشان‌دهنده فرصت‌طلبی آنان در صحنه سیاسی است، به طوری که هروقت در محاسبات خود طرف پیروز را تشخیص داده‌اند، در تغییر جبهه تردید نکرده‌اند.توافق‌های انجام شده دولت مشرف با بی‌نظیربوتو رهبر حزب مردم (از ائتلاف موسوم به اعاده دموکراسی) و مذاکره با مولانا فضل الرحمان (دبیرکل ائتلاف شش‌گانه احزاب مذهبی - سیاسی موسوم به «مجلس متحده عمل» و رییس حزب جمعیت‌العلمای اسلامی شاخه فضل الرحمن) برای تقسیم قدرت، مؤید چنین برداشتی است.بنا بر گزارش‌ها، پرویز مشرف در رأی‌گیری پارلمان و مجالس ایالتی پاکستان برای احراز پست ریاست جمهوری، آرای کافی به دست آورده است اما دیوان عالی پاکستان دست کم تا 17 اکتبر درستی این انتخابات را تأیید خواهد کرد. آیا این بررسی دیوان عالی بیشتر مضمونی حقوقی است یا سیاسی؟ طبیعتا دادگاه عالی پاکستان این حق را دارد که در این مورد تصمیم بگیرد که آیا رییس‌جمهور پاکستان می‌تواند هم‌زمان رئیس ارتش هم باشد یا خیر؟ طبق قوانین پاکستان، رییس‌جمهور نمی‌تواند رییس دو ارگان مهم کشور شود. در واقع این یک تصمیم حقوقی خواهد بود و دادگاه عالی باید در این مورد تصمیم بگیرد که آیا انتخابات جنبه ا‌ی رسمی و قضایی دارد یا خیر؟بر اساس مذاکراتی که بین آقای پرویز مشرف و خانم بی‌نظیر بوتو انجام گرفت، حزب مردم و شخص بوتو در قدرت به نوعی سهیم خواهند شد. این سهیم شدن در قدرت تا چه حد به حزب مردم و بطور کلی اوضاع سیاسی پاکستان تاثیر خواهد داشت؟  خانم بوتو خواهان این بود که در صورتی از حکومت در انتخابات پشتیبانی کند که مشرف در آینده، اجازه منحل کردن پارلمان پاکستان را نداشته باشد و در ضمن، تعقیب خانم بوتو را به خاطر فساد مالی کنار بگذارد. خانم بوتو در این رابطه حاضر شده به پاکستان برگردد و در انتخابات شرکت کند و به عنوان نخست وزیر آینده پاکستان انتخاب شود.در واقع این خواست آمریکا و غرب است. برای این وحشت دارد که در انتخابات آینده نیروهای رادیکال اسلامی، اکثریت را به دست بیاورند و در واقع دنبا ل یک آلترناتیو مردمی می‌گردد که در کنار مشرف، شخصیتی دیگری را داشته باشد و بتواند که کشور را کنترل کند. در رأی‌گیری که چند هفته پیش در پاکستان انجام شد، متاسفانه 46 درصد مردم، طرفدار بن لادن و 38 درصد مردم، طرفداری از مشرف می‌کنند. این مسأله برای دولت آمریکا کابوسی شده است.با مشکلاتی که در پاکستان وجود دارد حتی با انتخاب شدن خانم بوتو به عنوان صدر اعظم هم تضاد بین جامعه از بین نخواهد رفت و خطرات بزرگی آینده پاکستان و منطقه را تهدید می‌کند.به جز گروه‌های بنیادگرا در پاکستان، بقیه احزاب و جریانات سیاسی مخالف دولت پرویز مشرف چه سهمی از نفوذ و پایگاه دارند و حتی اگر پرویز مشرف و بی‌نظیر بوتو به توافق بر سر تقسیم قدرت برسند، آیا فضای سیاسی پاکستان ممکن است تخفیف بحران داشته باشد؟پاکستان کشور تضادهاست. در واقع دولت آمریکا از یک طرف خواهان ایجاد دموکراسی در پاکستان است و از طرف دیگر پاکستان مرکز خشونت است. از یک طرف پاکستان قدرت اتمی است و از طرف دیگر با فقر مطلق روبه ‌رو است. از یک طرف طرفدار بوش و از طرف دیگر پناهگاه بن‌لادن است.تضادی وجود دارد که نیروهای مخالف مشرف به خصوص نیروهای مذهبی معتدل  از آن استفاده می‌کنند و در راس این نیروها نواز شریف است که در سال 1999 توسط مشرف سقوط کرد و طرفداران بسیار زیادی در ایالت پنجاب و شهر لاهور دارد و فکر می‌کنم که مشرف یک بار موفق شد از ورود نواز شریف به پاکستان جلوگیری کند؛ ولی این خطر و مشکل همیشه وجود دارد که نواز شریف در آینده‌ای نزدیک به پاکستان برگردد و خود را کاندیدای نخست‌وزیری کند و مشکلات جدیدی را برای پاکستان به وجود آورد و با تضادهایی که در جامعه پاکستان وجود دارد، مخالفین هر روز قوی‌تر شده و بتوانند تقویت شوند و مشکل اصلی را برای مشرف و خانم بوتو به وجود آورند. پرويز مشرف رئيس جمهور پاکستان براى اينکه گروه هاى مذهبى را خوش بسازد، ميخواهد تا مولانا فضل الرحمن را قبل از انتخابات براى يک دوره مؤقت، سه ماهه بحيث نخست وزير تعيين نمايد.  حالا در مقابل پاکستان دو راه وجود دارد ، يکى اين که در آن ديموکراسى باشد و يا هم استبداد ، حاکميت نظامى و افراطيت مذهبى. بحران عظيم در اين کشور ديده ميشود. هرچند که بی نظیر در روزهای بازگشتش به پاکستان ‏تأکید کرد که مبارزه با تروریزم و تحقق دموکراسی در پاکستان خواست پاکستان و درجهت منافع و ‏مصالح پاکستان است.‏مشکل دیگر بی نظیر بوتو در انجام ماموریت جدید به کم رنگی و بی اعتباری  دموکراسی مورد ‏حمایت امریکا بر میگردد. بی نظیربوتو در حالی به تأ یید و حمایت ایالات متحدۀ امریکا جهت اعادۀ ‏دموکراسی به پاکستان می آید که دموکراسی ورد زبان امریکا رنگ باخته است. دیگر دموکراسی ‏مورد ادعای بی نظیر بوتو و در چتر حمایت امریکایی ها آن اهمیت و اعتبار گذشته را ندارد. بذر ‏دموکراسی امریکایی در عراق، میدان کِشت دموکراسی مورد حمایت امریکا یا دموکراسی امریکایی ‏را در پاکستان برای بی نظیر بوتو بسیار نا هموار ساخته است. ‏ بخش اصلی عوامل پیروزی آتیۀ بی نظیر بوتو درکرسی صدارت پاکستان ‏درعرصۀ تحکیم و تعمیم دموکراسی و تضعیف تروریزم و افراط گرایی دینی به عملکرد امریکایی ها ‏در منطقه و در برابر جهان اسلام بر میگردد. اگر امریکا با حمله به ایران و یا با ظاهر شدن محمود ‏احمدی نژاد در نقش صدام حسین ایران، جنگ و بی ثباتی دیگری را در منطقه مشتعل کند، شانس بی ‏نظیر در ایجاد دموکراسی و ثبات در پاکستان و غلبه بر تروریزم و افراط گرایی دینی به صفر تقرب ‏می کند. ‏ یکی دیگر از عوامل موفقیت بی نظیربوتو به اتخاذ سیاست های مستقل خارجی به ویژه در ارتباط با ‏موضوع کشمیر و افغانستان بدون دیکته و دخالت ارتش و سازمان استخبارات آن(آی.اس.آی) بر ‏میگردد. آیا بی نظیر بوتو در کرسی صدارت قادر به انجام چنین سیاست مستقل خواهد بود؟ آیا مشرف ‏و ژنرالان ارتش چنین حق و صلاحیتی را به او خواهند داد؟که درمیان قطعات نظامی و استخبارات نظامی  (  آی-اس-آی ) پاکستان   افسران طرفدار به القاعده -  طالبان افغانستان – مجاهدین کشمیر -  طرفداران احزاب بنیاد گرایی اسلامی پاکستان- و افسران دارای اندیشه های قومی پنجابی – سندی – پشتون و بلوچ ودیگر اقوام کوچک و پیروان مذاهب عمده درپاکستان حضور فعال داشته که در تمامی سیاست های بزرگ کشوری نقش اساسی و تعین کننده دارند  و بخصوص در تصامیم عمده استخبارات نظامی  پاکستان  حرف  نهایی و قاطع را میزنند.همه این سوالات بالا در آینده جواب خود را  در انکشا فات بعدی سیاسی پاکستان  پیدا خواهد کرد.

روابـط امریکــــا و پاکستـان از ایجـــاد پـاکــستــان الـی اکنـــون که طی مدت زمان فوق الذکر حوادث و انکشافاتی متعددی را در بر می گیرد که این خود الگوی زنده آن مظاهر پنداشته می شود که تنها و تنها بر مصلحت های دو جانبه استوار می باشد .ازسا ل (1973 – 1977 ) :   بروشنی روابط پاکستان را به امریکا و غرب به یک نوع سردی پیهم و متداوم نشان می دهد این به موجب اینکه پاکستان می خواست تا دوستان سابقه را از دست ندهند و از جانب دیگر دیگران را نیز از خود مسرور نگهدارد. در سال 1971 در جریان جنگ امریکا از همکاری پاکستان ابا ورزید. هنگامی که سربازان هندی خاک بنگله دیش را اشغال نمود امریکا یک نوع خاموشی را در قبال انکشافات جدید منطقه اختیار نمود و در سازمان ملل متحد در مورد   تجاوز هند بالای نیرو های دفاعی پاکستان صرف با پخش اعتراض نامه اکتفأ نمود .  در زمان حکومت ذولفقار علی بوتو روابط هر دو کشور بار دیکر رونق تازه کسب نمود و مساعدت های نظامی و اقتصادی امریکا بوجه احسن صورت می پذیرفت و علاوتاً وعده سپرد که معیاد باز پرداخت قروض خویش را تمدید می نمایند. در سال 1973 صدراعظم پاکستان عازم امریکا گردید تا در بهبود روابط مساعی لازمه را بخرچ دهند در حین ملاقات با صدراعظم پاکستان رئیس جمهور نیکسون خاطر نشان ساخت که کشورش در پهلوی پاکستان غرض همکاری های بیشتر اماده می باشد..   وقتیکه در سال 1974 هند با آزمایشات هستوی پرداخت پاکستان نیز چنین وانمود ساخت که در برابر آن بالمثل عمل نمایند و از امریکا خواست تا در مورد زیان های آن در منطقه به مذاکرات بپردازند . صدراعظم ذولفقار علی بوتو سال 1975 به امریکا مسافرت نمود تا مقامات امریکائی را معتقد سازند تا تعزیرات اقتصادی را به پایان رساند که سر انجام بتاریخ 14/5/1975 امریکا تعزیرات اقتصادی را علیه پاکستان خاتمه داد. 

پاکستان پیوسته می کوشید نا روابط ستراتیژکی خویش را با چین ، امریکا و سایر کشور های غربی حسنه نگهدارد و با هیچ یک از جانبین بر خلاف دیگران معامله ننماید با وجود اینکه امریکا از چنین سیاست پاکستان خوشنود نبود ولی اینکه موجودیت پاکستان در منطقه در مقابل بلاک  شرق (اتحاد شوروی) رول عمده را می توان بازی نماید روی همین ملحوظ دست همکاری را به آن دراز می نمود.ازسال (1978) :  درین مرحله فاصله که بین امریکا و پاکستان ایجاد شده بود بکلی از بین رفت و علت این تغیر موضع زمانی صورت گرفت که اتحاد شوروی بالای افغانستان تهاجم نظامی نمود و پاکستان همه دروازه ها را برخ امریکا بازگذاشت تا امریکا در مقابل تجاوز شوروی علیه افغانستان بدست باز عمل نمایند. در همان زمان امریکا به خوبی می دانست که پاکستان در مقابل نیروی اتحاد شوروی منحیث یک کشور دوست نقش کلیدی را می تواند بازی نمایند. .اضلاع متحده امریکا به موجب تجاوز اتحاد شوروی علیه افغانستان پاکستان را منحیث دوست و همکار ستراتیژیک تلقی نمود (جیمی کارتر ) اعلان همکاری 400 ملیون کلدار که طیارات نوع  F 16 توأم با سلاح های پیشرفته در آن نیز شامل بوده وعده همکاری نمود    در سال 1980 (بریجنسکی) مشاور امنیت ملی امریکا عازم پاکستان گردید و به مقامات بلند پانیه پاکستان به مذاکره پرداخت موصوف مقامات پاکستانی را به این امر معتقد ساخت که اتحاد شوروی بر خلاف تمام موازین بین المللی علیه افغانستان تجاوز مسلحانه نموده بناءً ضرورت محسوس می گردد تا هر دو کشور (امریکا و پاکستان ) موافقتنامه سال 1959 را عملی نمایند.   رئیس جمهور پاکستان جنرال ضیأ الحق از امریکا بازدید بعمل آورد و در مورد همکاری های نظامی از جانب مقامات امریکائی طلب مساعدت نمود که با دلگرمی پذیرفته شد. از سپتامبر سال 2001      وقتیکه امریکا برای پاکستان بنابر اهمیت ستراتیژیکی شان در منطقه محتاج گردد رجال امریکائی پیشکش همکاری های مزید می نماید و سطح دید وادید گراف سعودی خویش را می پیمایند. وقتیکه پاکستان پیشنهاد امریکا را مبنی بر قطع روابط با چین با وجود همکاری های بی حدوحصر را نپذیرفت . امریکا درلحظات اخیر لازم دانست که بعد از سقوط اتحاد شوروی هند می تواند در منطقه نقش دلخواه را ایفا نماید و توان این را نیز دارا می باشد تا در برابر چین استاده گی نماید . ولی وقتیکه حوادث یازدهم سپتامبر بوقوع پیوست و پاکستان در برابر گروه های مسلح عکس العمل جدی را از خود نشان داد آن موقف قبلی خویش را دوباره احیأ و بدست آورد.

 


اگر حالات در پاکستان وخيم گردد، تاثيرات مستقيم بالاى افغانستان خواهد داشت و در اين جا نيز، ناامنى خواهد بود و تاثيرات اين بحران بالاى افغانستان حتمى است که شايد هنگام اين بحران، فعاليت هاى دهشت افگنان در مرز ميان هر دو کشور را افزايش و باعث طولانى شدن جنگ در افغانستان گردد ..بعضى از مسؤولين پاکستان ،گاهگاهى شکايت مينمايند که جنگجويان از مرز افغانستان به درگيرى هاى وزيرستان ميا يند . اين افراد نتوانستند تا کمپ هاى آموزشى دهشت افگنان ، منابع بدست آوردن پول و مخفيگاه هاى آنها را آشکار نمايند ، قبلاً نماينده گى هاى سياسى ، ايجنسى ها و جرگه هاى مردم در وزيرستان نقش مهم داشت ، اما دولت پاکستان ،گليم آنرا جمع نمود و جنرالان نظامى را فرستادجامعه جهانی در مورد اين منطقه بهتر از هر کس ديگر ميدانند، عرب ، القاعده و طالبان را خود دولت پاکستان جابجا نموده است  حالا در منطقه سپينکى رغزى وزيرستان ، که در ٥٠ کيلو مترى مرز مشترک  دوکشورموقعيت دارد ، يک مرکز بزرگ آموزش دهشت افگنى موجود است ، که قارى حسين مسعود رهبر و ذوالفقار مسعود معاون آن است .به اساس معلومات موصوف ، ذوالفقار مسعود اعلان نموده که در حال حاضر، يک هزار تن  حمله کننده انتحارى آموزش ديده را در اختيار دارد . ، در جنگلات مناطق  ميرالى ، ته خيل ، دندسيدگى ، شوال و بعضى از مناطق ديگر وزيرستان شمالى، افراد شبکه القاعده فعاليت آشکار دارند و کمپ هاى آموزشى را ايجادنموده اند . پاکستان به هدف منافع خود به اين افراد در اين محل جا داده بود، اما حال با آنها دست و گريبان است . ، که در اين اواخر، ناامنى در شهر هاى متعدد پاکستان شدت کسب نموده است .اين ناامنى بعد از آن افزايش يافت که نيروهاى امنيتى پاکستان در ماه سرطان در اسلام آباد عليه طالبان در لعل مسجد و مدرسه حفصه در مجاورت آن عمليات نظامى را انجام دادند .مسؤولين پاکستانى از کشته شدن ٢٠٠ تن در اين عمليات خبر داده بودند ، اما مسؤولين مسجد ياد شده گفته بودند که در اين عمليات، حدود ١١٠٠ طا لب پسر و دختر کشته شده است .در شرایط و اوضاع فعلی پاکستان  سه نیروی عمده ای سیاسی  درین کشور حضور فعال دارند  وحزب مردم برهبری  خا نم بی نظیر بوتو یکی ازنیرو های اصلی و تعین کننده  را میسازد . این سه نیروی عمده  عباتند از از احزاب طرفدار پرویز مشرف حاکم نظامی بنام  حزب مسلم لیک قایید اعظم

 و حزب مسلم لیک  طرفدار نواز شریف صدر اعظم سابق   و احزاب ائیتلافی بنام مجلیس عمل که این احزاب بنیا دگرایی اسلامی است که با القاعده و طالبان روابط داشته و از آنان حمایت مینمایند  و طرفداران نواز شریف نیز با این احزاب بنیاگرایی اسلامی رابطه نیک و همکاری مشترک سیاسی دارند  . حزب طرفدار مشرف از نظامیان حمایت دارند  ولی یگانه حزب که طرفدار تحقق دموکراسی در پاکستان میباشد حزب مردم پاکستان برهبری خانم بی نظیر بوتو است . تقویت حزب مردم پاکستان یگانه راه بیرون رفت در مبارزه علیه تروریزم و القا عده  دانسته میشود . امید واری وجود دارد که خانم  بی نظیر بوتو  بتواند پاکستان را ازین اوضاع بحرانی کنونی نجات دهد و نقش خو د را بحیث یک سیاستمدار برجسته برای تامین دموکراسی  در پاکستان  و مبارزه علیه ترویزم در منطقه و جهان  ایفا نماید و از رشد بنیادگرائی اسلامی  بخصوص  القاعده – طالبان و حامی آنان احزاب بنیاد گرائی اسلامی پاکستان بنام مجلس عمل جلوگیری کند و نگذارد که منطقه و جهان بیشتر ازین زیرتهدیدات  نیروهای نامبرده قرار داشته باشند.  .پاکستان  دارند بمب اتم  یکی از  متحدین اصلی  و عمده ایالات متحده  امریکا در مبارزه علیه تروریزم و القاعده وحامیا  ن او میباشد .کشور های غربی سخت درتشویش دستیابی و دسترسی  القاعده ودیگر گروه های افراطی بنیاد گرائی اسلامی  به سلاح کشتار جمعی از طریق پاکستان میباشند.شرکت بی شمار مردم برای بدرقه از خانم بوتو در کراچی با وجود مخالفت بعضی از اعضای حزب مردم ‏پاکستان بخاطر موافقت سیاسی وی با نظامیان، برای اداره سیاسی و نظامی پاکستان تکاندهنده و غیر قابل ‏باور بود. بدین سبب حزب مردم پاکستان تنها حزب سیاسی و مردمی پاکستان در تحولات سیاسی کشور باقی  ‏خواهد ماند.‏پشتبانی و حمایت از حزب سر اقتدار مسلم لیگ و شاخه انشعابی به رهبری نواز شریف نخست وزیر پیشین ، ‏در سطح ایا لت پنجاب محدود خواهد ماند.‏ با وجود اینکه ممکن نظامیان بر بینظیر بوتو اعتماد نداشته باشند و یا هم از وی متنفر باشند. اما آنان هیچ ‏انتخاب دیگری ندارند، مگر اینکه با وی کار کنند. در پاکستان هیچگونه پایداری سیاسی بدون خانم بوتو در ‏پروسه حل سیاسی کشور ممکن نیست. ‏ به هر صورت آینده  انتخابات عمومی  که قرار است، در ماه جنوری راه اندازی شود مبهم بنظر میرسد. نزاع ‏ها و درگیری های سیاسی در پاکستان خطر کلانی است که جامعه جهانی را وادار خواهد ساخت، تا بالای ‏ارتش پاکستان فشار آورده، (مسلمانان) افراطی را میخواهند کشور را در حیطه قدرت خود در آورند،ریشه ‏کن کند. ‏اگر نتیجه  انتخابات به نفع خانم بوتو قطعی نباشد، شاید نظامیان بالای خانم بوتو فشار بیاورند تا با حزب ‏سراقتدار مسلم لیگ و حزب جماعت اسلامی که به طرفداری طالبان معروف اند، متحد شود.‏چنین ائتلاف های شکننده نه تنها بر خورد و اصطکاک داخلی را بوجود خواهد آورد، بلکه زمینه را برای  ‏جنرال مشرف و نظامیان مساعد خواهد کرد، تا اهداف و خواسته های خود را به کرسی نشانده و نفوذ قابل ‏مؤثری در اداره سیاسی کشور داشته باشند.‏با این همه محبوبیت جنرال مشرف در پاکستان بخاطر بی میلی اش در مبارزه برضد افراطیون و ضعف ‏نظامیان در مهار کردن طالبان در مناطق قبائلی کاهش یافته است. در مقابل خانم بوتو بجای نرمش با آنان ‏میخواهد با قاطعیت تام در مقابل (تروریست ها) ایستادگی کند.‏صدای اعتراض و مخالفت خانم بوتو بر ضد (شبکه القاعده و طالبان) در واشنگتن و دیگر پایتخت های کشور ‏های غربی به گرمی استقبال شده است. اما نه از نظامیان که بعد از حادثه 11 سپتمبر 2001 بازی دو گانه را ‏براه انداخته اند، یعنی از یکطرف افراطیون (مسلمان) را پناه داده اند و از طرف دیگر بالای بعضی از آنان ‏عملیات نظامی میکنند.‏علاوه بر این احزاب سیاسی و مطبوعات عمده یا اینکه از افراطیون هراس دارند تا عمل(وحشیانه) آنان را ‏محکوم کنند و یا هم با آنان همدردی دارند، و نمیخواهند هواخواه آمریکا خوانده شوند و یا هم چنان نمیخواهند ‏با آن بخش از مردم که از زمان نه سال قبل خانم بوتو پاکستان را ترک گفته است، خیلی ها مذهبی شده اند در ‏مخالفت قرار گیرند. ‏اوضاع سیاسی  پاکستان به کشتزار ماین میماند خانم بوتو از آن بایدعبور کند. نظامیان به وی  قسمی ‏ضرورت دارند با یک برنامه محدودی حکومت آینده پاکستان را با خواسته های آمریکا پیوند دهد. آما به شرط ‏آنکه قدرت نظامیان را محدود نساخته و آنان را مجبور نکند با افراطیون بجنگند.  ‏خانم بوتو ضرورت دارد تا ارتش فعال باقی بماند، و مطمین شود تا اتهام فساد اداری بر وی بسته شده بود دو ‏باره ظاهر نگردد. وی تنها به بسیج مردم همانند کراچی دل بسته است تا بالای نظامیان فشار لازم را آورده به ‏انتخابات آزاد و منصفانه راضی شوند.‏در دراز مدت همۀ قطعه های بازی سیاسی به دست نظامیان خواهد بود. این برای خانم بوتو و دیگر احزاب ‏آزادیخواه است تا با پشت کار مؤثر و سازنده بتوانند نظامیان را وادار سازند تا تن به انتخابات آزاد و منصفانه ‏بدهند.‏ خانم بوتو میتواند در صورت صداقت  مشرف و  تطبیق توافقات میان  جانیبین مانند پدرش به یک سیاستمدار تحقق دهنده دموکراسی در پاکستان تبدیل گردد و بحیث داعیه دار صادق دموکراسی و نابودکننده تروریزم در میان مردم پاکستان شناخته خواهد شد.ودر صورت عدم صداقت مشرف مثل پدرش یکی از قربانیان راه تطبیق دموکراسی در پاکستان خواهد بود .و مردم پاکستان  اقدامات شجاعانه وی را همیشه در حافظه خواهد داشت . بهر صورت باید در انتظار بود  که اوضاع  در پاکستان چگونه انکشاف خواهد نمود.

  رویکرد ها

  - سایت  سرویس خبررسانی آریانانتزیر عنوان   بوتو پیام آور امید برای پاکستان-- از    روزنامه مردم سالاری   .

-  سایت   سرویس خبررسانی آریانانت زیر عنوان بی نظیر بوتو ؛ عبور از دریای خون برای رسیدن بقدرت نویسنده عبدالشكوراخلاقي .

  - سایت خبرى پژواک  بحران پاکستان جنگ در افغانستان را طوﻻنى خواهد نمود.     نویسنده   زبيربابکرخيل.

- سایت   جام غور زيرعنوان مروری بر روابط ایالات متحده امریکا و کشور پاکستان  طی پنج دهه  نویسنده: احمد سعیدی.

    - سایت پیمان ملی عملکرد های متوازن کننده در پاکستان  نوشته: احمد رشید (نویسنده معروف پاکستان)‏برگردان: عبدالله حارث(ژورنالست آزاد)‏

 -   سایت گفتمان   زیر عنوان   پاکستان آبستن تحولات خطرناک نویسنده  بنفشه سرتيپی 

 

 



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.

 
مسایل بین المللی