حقایقی درباره هفت سال ماموریت نیروهای خارجی وجامعه بین المللی درافغانستان
میوند میوند

       به تاریخ دهم اکتوبر 2001جورج واکربوش ریس جمهور ایا لات متحده امریکا، دریک سخنرانی به ملت امریکا  اعلام کرد که" وی فرمان اغاز حملات به افغانستان رابه هدف نابود کردن اردوگاه های اموزشی تروریستی  صادرکرده است" زیرا " طالبان خواسته های " روشن ومعین" امریکا را بر اورده نکرده است  واینک  بهای انرا خواهند پرداخت .دراین عملیات بریتانیا دوست استوار ایالات متحده با ماست , سایر دوستان نزدیک ما از جمله کانادا , استرالیا , المان وفرانسه نیزدرادامه عملیات وعده ارسال نیرو داده اند . بیش از چهل کشوردر خاور میانه , افریقا واروپا ودر سراسر اسیا حق عبورهوایی یا حق نشستن هوا پیما را به ما داده اند . ما از حمایت جمعی جهان برخوردار هستیم . همزمان با عملیات نظامی " مردم افغانستان از سخاوتمندی امریکا ومتحدانش اگاه خواهد شد وهمزمان با حملات به اهداف نظامی ما اذوقه دارو وسایر احتاجات مردم گرسنه وتحت ستم افغانستان را هم برای ایشان فرو خواهیم ریخت . گرچه امروز افغانستان در مرکز توجه قراردارد . اما این نبرد وسعت بیشتری دارد ، هریک ملت ،اینک به یک گزینه مواجه است ، درین عملیات , جای برای بی طرفی وجود ندارد . اگرهر دولتی ازیاغیان وقاتلان مردم بی گناه حمایت کند خود یاغی وقاتل است  " این تفاضا شامل تسلیم نمودن  اسامه بن لادن نیز است که مسوول حملات 11 سیپتامبربه شهر نیوریاک وواشنگتن شناخته میشود"و سخنان خودرا به این پیام که " صلح وازادی پیروز میشود " به پایان می برد و به نیروهای موسوم به ایتلاف ضد تروریزم ( نیروهای امریکا وبرتانیا ) به رهبری  امریکا  فرمان هجوم  به افغانستان  میدهد. این نیروها  پس ازسه ما ه شدید ترین حملات به افغانستان حکومت طالبان را که به سازمان القاعده و اسامه بن لادن مضنون به حملات 11سیپتامبر2001, پناه داده است سرنگون میسازد . در پی مداخله نظامی امریکا وسرنگونی امارت اسلامی طالبان ،تدویر کنفرانس بن وایجاد حاکمیت جدید سیاسی براساس فیصله شورای امنیت سازمان ملل متحد، نیروهای کمک به امنیت ( ایساف ) تحت رهبری ملل متحد  وبعدا نیروهای ناتو درافغانستان مستقرساخته سدند وپیمان همکاری مشترک ودرازمدت میان افغانستان وناتوعقد میگردد. اقای پاپ دهوپ شیفردبیر کل ناتو در مراسم عقد  این پیمان در سخنان خویش میگوید که " حضور نیروهای ناتو درافغانستان نشان دهنده ء تعهد جامعه جهانی نسبت به این کشور است  .  ناتو درکنار افغانستان تا وقتی که افغانستان بخواهد و ضرورت داشته باشد دراین کشور مي ماند ، تامين امنيت، تقويت حاکميت دولت مرکزی و کمک به بازسازی در راس اهداف ناتو قراردارد .

 

              تعهدات جهانی

 

      انهدام لانه های تروریستی و دستگیری اسامه بن لادن وقاتلین مردم ، ادامه تلاس مشترک درجنگ بر علیه تروریزم بین المللی ومبارزه بر ضد  خشونت و افراط گرایی , نظام جنگ سالاری ، کشت کوکنار ، تولید وقاچاق مواد مخدر ؛ کمک به سازماندهی , اموزش , تجهیز , وتمویل نیروهای امنیتی تا افغانستان بتواند مستقلانه به امنیتش بپردازد ؛ مشورت واتخاذ تصامیم مقتضی مشترک درمواردی که  تمامیت ارضی , استقلال وامنیت افغانستان در معرض تهدید وخطرقرار گرفته باشد , حمایت از ابتکار امنیت در مرز های افغانستان،  حمایت بین المللی از مردم افغانستان در راستای  استقرارنظام سیاسی معتدل و دموکراتیک ،توسعه ء جامعه مدنی ، تامین حقوق بشر، تقویت حاکمیت قانون ،اصلاح خدمات اداری ، بازسازی وتوسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی ، تقویت همکاری افغانستان وهمسایه های ان  وایجاد یک افغانستان امن , باثبات ، ازاد ودموکراتیک ،. این است  فهرست طویلی از تعهداتی ایتلاف ضد تروریزم به هبری امریکا  ونیروهای ایساف به رهبری ناتو ، سازمان ملل متحد و اتحادیه اروپا که درکنفرانس های بین المللی ، بن ، توکیو ، لندن ، برلین واخیرا پاریس داده شده است که باید عملی میشد ."

 

   اینک هفت سال , وچند ماه   ازحضوردرحدود 70هزارنیروهای خارجی  از 40کشور جهان در ترکیب ایتلاف و ناتو و ده ها موسسه کمک ها از اتحادیه اروپا وامریکا وسازمان ملل متحد در افغانستان می گذرد وپول هنگفتی به این کشور یرازیر شده است .  اما فاکت های ذیل گواهی میدهد که دست اورد های ممکن ولازم وجودندارد ویک نوع بن استراتیژیک پیش امده است وچشم انداز صلح وامنیت پایداردرافغانستان هنوز به مشاهده نمی شود .  این حقیقت را درواقعیت های ذیل به خوبی میتوان دید .

 

           بحران نا امنی

 

       ترور وجنگ درافغانستان بیداد میکند واردوگاه های اموزشی تروریستی هم چنان فعال اند .  استخبارات ایالات متحده افشا میسازد که اسامه بن لادن و ملاعمر درپاکستان مخفی گردیده اند ومنابع پاکستانی گذارش میکند که  ایمن الظواهیری  در منطقه قبایلی مهمند پنهان شده و بعضی وقتها از آنجا به ولایت های کنر و پکتیکای افغانستان می رود. پيتر برگن،تحليلگر مسايل تروريسم  و نويسنده کتاب " جهان پنهان بن لادن " می گوید که "شورای های رهبری طالبان درشهرهای کویته و پيشاور قراردارند و فرمانده مولوی جلال الدين در وزيرستان به سر می برد و از آنجا حملات طالبان را در افغانستان رهبری می کند." روزنامه گاردین چاپ لندن،از ولسوالی گرمسیر ولایت هلمند  در مقاله ای به قلم  دکلن والش گذارش میدهد که "  طالبان وافرادی از القاعده  مردان جوان پاکستانی هستند  که در مدرسه های دینی شمال پاکستان آموزش دیده و شستشوی مغزی میشوند ، طالبان  والقاعده  که شکست خورده تلقی می شد اینک به استفاده ازعملیات کور نیروهای خارجی  و افزایش نارضایتی مردم  از میان مردم عام سرباز گیری میکنند وحتی دربرخی مناطق کشور دادگاه های خود را به راه انداخته اند و مردم به جای مراجعه به قضات دولتی، دعاوی خود را در این دادگاه ها مطرح می کنند . با رنت روبین و احمد رشید در رساله  "از بازی بزرگ تا معامله کلان:" می نویسند که " هفت سال بعد از حمله ائتلاف به رهبری آمریکا شورشیان طالبان و دیگر گروههای تندرو، هر روز قویتر می شوند و حکومت این کشور درحال باختن اعتبار خود در داخل و خارج است.القاعده در مناطق قبایلی پاکستان پناهگاه امنی یافته که توسط گروه جدید، یعنی طالبان پاکستانی دفاع می شود و دولت پاکستان، توانایی کنترل قلمرو و شهروندان خود را ندارد و سازمان استخباراتی این کشور متهم به حمایت از تروریسم در افغانستان است". ترور وجنگ ابعاد جدید به خود میگیرد  و هر سال در مقایسه به سال دیگر خونین تر شده است .   ديده بان حقوق بشر  گذارش میدهد  که سال ۲۰۰۶ بيشتر از ۴۰۰۰ نفر در نتيجه منازعات کشته شده اند که اين رقم دوبرابر افراد کشته شده در سال ۲۰۰۵ می باشد و سال 2007 میلادی را  خونین ترین سال پس از سقوط طالبان خوانده شده است . سفیر آمریکا چندی قبل  درکابل میگوید که خشونتها که قربانیان ان غیر نظامیان اند  در سال 2008 افزایش یافته است.

 

    تلاشی  خانه های مردم و تلفات ناشی از عملیات کور ،تظاهرات واعتراض دسته جمعی از حضور نیروهای خارجی راباراورده است .  اگر وضعیت به همین شکل دوام کند، خشم افغانها به نسبت  کشتارغیر نظامیان ، می تواند زنگ خطری برای موفقیت ماموریت نیروهای  در این کشور باشد . چنانچه اقای کرزی  به  ارتباط عملیات نیروهای ایتلاف شندد به شدت به نیروهای خارجی حمله ور میشود ومی گوید " صاحب این خاک من هستم " ودرخوست تهدید میکند که اگر نیروهای خارجی ازاهانت وتحقیر مردم افغانستان وعملیات کور دست نه کشند در مورد حصور این نیروهای  یک جرگه ملی مردم را دعوت خواهم کرد واخیرا درافتتاح چهارمین سال اجلاس پارلمان اظهار میدارد که "ما تلفات افراد ملکی (غیرنظامی) را در خاک خود در مبارزه علیه تروریزم به هیچ وجه قبول نداریم." با توجه به این مسئله، بسیاری در افغانستان باور دارند که حالا بیش از هر زمان دیگری نیاز به تغییر استراتژی نظامی ناتو در افغانستان احساس می شود.

 

   جنگ سالاران  نه تنها مهار نگردیده است بلکه بر این کشور حکومت میکنند .گروه بين المللی بحران (ICG)، در گزارشی ازقول رابرت تمپلر، مدير بخش آسيايی گذارش میدهد"  که  شبکه شبه نظاميان مسلح به عنوان يک عنصر مخرب، در عرصه سياسی و اقتصادی افغانستان باقی مانده است" و می افزاید که " برنامه خلع سلاح و غير نظامی کردن افراد مسلح، تحولات ساختاری شبه نظاميان را در نظر نگرفته است، زيرا اکنون بسياری از گروههای شبه نظامی، در لباس نيروهای امنيتی يا شبه نظاميان وابسته به واليان و ولسوالها، فعاليت تازه ای را آغاز کرده اند و حتی به برخی از اين گروهها، مسئوليت نگهداری امنيت شاهراه های کشور نيز سپرده شده است." "نيروهای ائتلاف به رهبری آمريکا نیز در افغانستان، در مبارزه با بقايای طالبان و القاعده، از فرماندهان شبه نظامی کمک می گيرند که در نتيجه، اين شبه نظاميان از نظر اقتصادی و نظامی نيرومند شده اند."  سیاست محافظه کارانه و نرمش دولت در برابر فرماندهان محلی و گروههای شبه نظامی سبب آن شد تا این گروهها در هر اقدامشان علیه دولت مرکزی امتیاز کسب کنند و روز به روز قوی تر شوند. اگرکاستی دراجرای این برنامه رفع نشود , شبکه شبه نظاميان مسلح به عنوان يک عنصر مخرب، درعرصه سياسی و اقتصادی افغانستان باقی خواهد ماند.   

 

   استر اتیژی ملی مبارزه به تولید وقاچاق مواد مخدر ، هنوزدست اوردهای  ملموس ومحسوس ندارد. بر اساس بررسی تازه سازمان ملل متحد، درحال حاضردر هفت ولایت افغانستان، کشت خشخاش ادامه دارد بررسی ها نشان می دهد که  حدود ۶۰ درصد مواد مخدر افغانستان از ولایت هلمند، بزرگترین مرکز تولید تریاک است نود و سه درصد تریاک قاچاق شده در جهان، که ارزش آن به رقم خیره کننده 4 میلیارد دلار می رسد، در افغانستان تولید می شود..به گفته وزارت خارجه آمریکا تجارت غیرقانونی مواد مخدر پیشرفت به سوی ثبات اقتصادی و دموکراسی در افغانستان را دچار مشکل می کند..گذارش میشود.برخی نهادهای مستقل، شماری از مقامات ارشد دولتی را در افغانستان به دست داشتن در تجارت مواد مخدر متهم می کنند.

 

   ازایجاد اردو وپولیس وارتقای قابلیت دفاعی فراوان حرف زده و شنیده میشود  . اما افغانستان هنوز صاحب قوای مسلح ملی  و اداره  نظامی و امنیتی کار امد نه شده است . تلاشهای جامعه جهانی در این راستا، ناکافی می باشد . آلمان که مسئول آموزش نیروی پلیس افغانستان بود، اخیرا با انتقاداتی جدی از سوی ایالات متحده و دیگر متحدین ناتو، در رابطه با ناکافی بودن مربیان خارجی، آموزش نامناسب و کندی این روند روبرو شد. ا . اگاهان امور به این باور رسیده اند که  پروسه ایجاد قوای مسلح ملی عمدا  به تعویق انداخته میشود ، تا حضور دراز مدت  نیروهای خارجی درکشور توجیه شود ."

                چالش ها درعرصه ءحکومت داری  وحقوق بشر

    با این وجود که پس ازفروپاشی  نظام طالبان درافغانستان  گام های معینی درراستای عملی ساختن تعهدات فوق برداشته شده است  ودست اورد های معین نیز وجود دارد . مثلا برای کشور قانون اساسی با تسجیل ارزش های دموکراتیک وتجدد گرایانه تدوین گردید  ، ازادی های سیاسی ومدنی ، ازادی بیان ومطبوعات دگرگونی های مثبت وجود دارد . اما  فرایند توسعه ء سیاسی  و تامین حقوق بشر بنابر مقاومت مریی ونامریی  دربرابر اصلاحات دموکراتیک وتجدد گرایانه ، ثبات شکنند موجود سیاسی  و دموکراسی نو پاه افغانستان را به چالش مواجه ساخته است  وحتی خطر باز گشت کشور به انارشی  و استبداد را به وجود اورده  است . کار رسانه ها  به عنوان درخشان ترین دست اورد حکومت پس از طالبان، دستخوش احساس نگرانی و بی اعتمادی شده است. احزاب سیاسی ونهاد های جامعه مدنی ازنظام حاکم سیاسی  کشور شاکی اند وخواهان دموکراتیک ساختن ان می باشد و ازتخلفات زیاد درانتخابات پیشین ریاست جمهوری ، پارلمانی وشورای های محلی گذارش شده است . خشونت طالبان در برابر روزنامه نگاران و طرح تعدیل قانون رسانه ها که سال گذشته در مجلس نمایندگان به بحث گذاشته شد، به باور بسیاری از کارکنان رسانه های آزاد، برخی حلقات وابسته به دولت و مخالفان آزادی بیان در مجلس نمایندگان سعی دارند تا چارچوبی را به تصویب برسانند که بر اساس آن، هر زمانی بخواهند دست به سوی محدود کردن رسانه ها دراز کنند .

       فساد اداری وعدم حاکمیت قانون

 فساد اداری یکی از چالشهای عمده در عرصه حکومت داری است .  اکثر ادارات دولت افغانستان  آغشته به فسادند . اداره انکشافی سازمان ملل متحد افغانستان را در فهرست ده کشور آلوده به فساد در جهان قرار داده است. کای آیده، فرستاده ویژه سازمان ملل متحد به افغانستان همزمان با انتشار این گزارش گفت که میانگین پولی که سالانه هر خانواده افغان رشوه می دهند، صد دلار آمریکایی (حدود پنج هزار افغانی) است.. بیشترین بخش کمکهای جامعه جهانی به افغانستان در چند سال گذشته حیف و میل شده و افغانها همچنان در فقر شدید به سر می برند. این گزارش از سوی یک نهاد خیریه غیردولتی بریتانیایی (Oxfam) تهیه شده و در آن تاکید شده است که بیشتر هزینه های مالی در چند سال اخیر صرف حقوق بلند مشاوران خارجی، دفاتر تجملی، برنامه های غیرضروری و کوتاه مدت و یا عملیات پرهزینه نظامی در افغانستان شده و از همین رو برنامه های انکشافی در این کشور با کندی توام بوده است.  تنها دولتمردان افغانستان  از حضور جامعه جهانی  مستفید شده اند وصاحب میلیون ها دالر شده اند .  سرمنسی ناتو می گوید که فساد و بی کفایتی دولت افغانستان به همان اندازه وجود شورشیان، در بی ثباتی مزمن این کشور نقش دارد"  مقامات افغانستان باید انتخاب های سیاسی مشکلی بکنند و اضافه می کند که افغان ها دولتی می خواهند که شایستگی وفاداری و اعتماد آنان را داشته باشد.

        وضعیت بد حقوق بشر

  گزارش سالانه عفو بین الملل  ،دولت افغانستان و جامعه بین المللی را به از دست دادن فرصت ایجاد یک نظام سیاسی مبتنی بر رعایت حقوق بشر و حکومت قانون متهم کرده و می نویسد که نهادهای امنیتی دولت افغانستان  "بی مهابا به نقض حقوق بشر مبادرت می کنند" و برخی مدافعان حقوق بشر، از جمله فعالان زن در این کشور، هدف حمله قرار گرفته  و کشته شده اند . در این گزارش، به افزایش درگیریهای مسلحانه، بمبارانهای هوایی و حملات انتحاری در بخشهای جنوبی افغانستان نیز اشاره شده است می نویسد که این وضعیت، نقش تاثیرگذاری بر نهادهای حکومتی افغان داشته و هزاران شهروند افغانستان، به خاطر خشکسالی و جنگ مجبور به ترک خانه هایشان شده اند. عفو بین الملل از نگرانی سازمان ملل متحد و فعالان حقوق بشر وازبد رفتار نیروهای افغان و بین المللی در افغانستان سخن گفته و نوشته است که سازمان ملل متحد، بارها کشتار غیرنظامیان در جریان برخوردهای نظامی طالبان محکوم کرده است و از مقامات آمریکایی و افغان خواسته اند تا در عملیات نظامی خود، امنیت غیرنظامیان را مدنظر داشته باشند.   زنان افغان شديدآ از موقعيت پايين اجتماعی، اقتصادی و سياسی رنج می برند و در پايين ترين سطح معيارات جهانی قرار دارند: حد وسط عمر ۴۶ سال است  , زنان و دختران بخاطر کارکردن با مشکلات و در گشت و گذار با قيودات روبرو اند  ؛از قتلهای ناموسی" و خودکشی و خودسوزی زنان در افغانستان همواره گذارش داده می شود . خشونت عليه زنان يک پديده عام است و کمتر مجرای قانونی برای رسيدگی به آن وجود دارد. کميسيون مستقل حقوق بشر افغانسان صدها  واقعه خشونت عليه زنان را امسال ثبت کرده است که ۸۹ حادثه مربوط به ازدواج اجباری می باشد. با آنکه بعد از سقوط طالبان شمار دختران شامل مکتب سريعا افزايش يافت، اما  هنوز فیصدی  دخترانی فرصت رفتن به مکتب  راندارند. خشونت های که متوجه مکاتب است، مدارس دخترانه را شديدآ آسيب رسانده است .

 

   اعضای کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و نمایندگان سازمانها ملی مدافع حقوق بشر در این کشور، در سال گذشته با تهدیدهایی روبرو بوده اند. اداره  حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در مورد استفاده از کودکان در منازعات مسلحانه، تجاوزهای جنسی به کودکان، ادامه حمله به مکاتب و کشته شدن کودکان در حملات هوایی نیروهای خارجی ابراز نگرانی کرده اند. عفوه بین المللی گزارش میدهد که نیروهای آمریکایی از اعاده ابتدایی ترین حقوق انسانی بازداشتیان تحت نظر در زندان بگرام خودداری می کنند.این گزارش می گوید با وجود اینکه موارد کمتر از سوء رفتار فاهش با زندانیان مشاهده شده است، اما اطلاعات ناکافی در مورد زندانیان و عدم تماس میان آنها و خانواده هایشان، همچنان نگران کننده است.گزارش همچنین از وضعیت زندانیانی که توسط آیساف به زندانهای افغانستان سپرده شده اند، به دلیل عدم دسترسی مناسب به آنان، ابراز نگرانی می کنند. عفو بین الملل همچنین می گوید که پلیس افغانستان و نیروهای امنیت ملی (اداره اطلاعات) این کشور، به بازداشت غیرقانونی و شکنجه افراد متهم شده اند.این گزارش همچنین با اشاره  به عملکرد نیروهای خارجی در افغانستان می گوید که وضعیت حقوقی این نیروها، آنها را در موقعیتی فراقانونی قرار داده و عملکرد ضعیف این نیروها در جبران خسارت آسیب دیدگان خشونتها، نقش قانون را کمرنگ کرده است و زندانهای خصوصی، مشکلی است که به نظر تهیه کنندگان گزارش عفو بین الملل، همچنان در افغانستان دیده می شود.

    

          فقر روافزون و گسترده

 

    درگزارش اداره آکسفام آمده است که هرچند از سال ۲۰۰۱  میلیارد  ها دلار به افغانستان کمک شده اما هنوز بیشتر ساکنان این کشور در چنان فقری زندگی می کنند که نظیر آن به جز در کشورهای شاخ افریقا در دیگر مناطق جهان به ندرت دیده شده است. تهیه کنندگان گزارش می گویند گسترش فقر و بیکاری در افغانستان و ایجاد بی اعتمادی میان دولت و مردم سبب افزایش ناامنیها در این کشور شده است.  به عرصه کشاورزی که زندگی هشتاد درصد خانواده های افغان به آن وابسته است، توجه چندانی نشده است از چهل میلیون نفر در جهان که  با خطر گرسنگی مواجه شده اند  نزدیک به یک سوم آن را افغان ها تشکیل می دهند. بنیاد متحد خدمات سلطنتی بریتانیا (The Royal United Services Institute) هشدار داده است که بیش از هشت میلیون نفر در افغانستان به دلیل کاهش محصولات کشاورزی در این کشور و افزایش بهای مواد خوراکی در جهان، زمستان امسال با مشکل شدید کمبود مواد غذایی مواجه خواهند شد.  بر  اساس آماررسمی، میزان فقر در افغانستان سی تا چهل درصد است و حدود 20 میلیون نفر دراین کشور زیر خط فقر زندگی می کنند. نیمی از کل جمعیت افغانستان به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی ندارندو هشتاد و پنج درصد مردم در سراسر کشور به خدمات صحی دست رسی ندارند . وزیر صحت عامه افغانستان، در یک کنفرانس خبری به مناسبت روز جهانی صحت می گوید که روزانه بین 50 تا 70 زن و نیز بیشتر از 700 کودک زیر 5 سال به علت بیماریهای مختلف در افغانستان جان می دهند. وميزان تلفات مادران هنگام وضع حمل در افغانستان به حدی بالا است که نظير آن در هيچ کشوری به ثبت نرسيده است .

          دودسته گی  درناتو

   هفت سال پیش اقای بوش از حمایت جهانی ودوستان خویش دراروپا  وناتو اطمنان داده بود  اما  دو د سته گی و اختلافات در ناتو ، میان اشنگتن - لندن و کابل - لندن وجامعه جهانی ودولت افغانستان ، بعد دیگری مشکلات است که ماموریت نیروهای خارجی وجامعه بین المللی را به خطر ناکامی روبروساخته است . مثلا  گرچه کلیه 26 عضو ناتو نیروهایی در اختیار آیساف (کمک به امنیت افغانستان) قرار داده اند. اما اکثر کشورهای عضو از درگیر ساختن نفرات خود در مبارزه مستقیم با طالبان خودداری می ورزند. از جمله آلمان، فرانسه، اسپانیا، ترکیه و ایتالیا از اعزام شمار قابل توجهی نیروی رزمی به جنوب افغانستان خودداری کرده اند. این تصمیم باعث شکاف میان آنها از یک طرف و آمریکا، بریتانیا، کانادا، هلند، دانمارک و رومانی که در سال های اخیر بار اصلی نبرد با شورش ها در جنوب را به عهده داشته اند، شده است.  اقای گیتس سال پار در پاسخ به سوال خبرنگار بی بی سی میگوید که " من خیلی نگرانم که این پیمان به یک ائتلاف دو دسته بدل شود، که در آن برخی از متحدان مایل به نبرد و جان دادن برای امنیت مردم باشند، و بقیه نه". وی هوشدار میدهد که  اگر پیمان ناتو در افغانستان دچار دو دستگی شود و تنها تعداد کمی از کشورها حاضر شوند سربازان خود را در مناطق خطرناک این کشور مستقر کنند، این موضوع منجر به نابودی ناتو خواهد شد. وی میگوید  این دیدگاه بدبینانه مقام های بریتانیایی را قبول ندارد که ناتو باید با این فرض نیرو استخدام کند که 10 سال دیگر هنوز سرگرم نبرد در افغانستان است و گفته است که بسیاری از اعضای ناتو در انجام سهم خود در نبرد با طالبان در افغانستان کوتاهی کرده اند و از اعضای ناتو به خاطر برآورده نساختن تعهدات خود در افغانستان و عملکرد نیروهای ناتو در جنوب این کشور  انتقاد کرده و گفته این نیروها، نمی دانندچگونه با شورشها مقابله کنند. " در واکنش به این اظهارات، هلند سفیر آمریکا را فراخواند.  اقای گیتس درپاسخ به این پرسش که  آیا از عملکرد آلمان مایوس است میگوید "المانی ها در ناحیه ای هستند که خیلی خشونت در آن روی نمی دهد و بنابراین نیاز به درگیری آنها در عملیات رزمی به اندازه دیگران در جنوب و شرق چشمگیر نبوده است . اما فرانز یوزف یونگ، وزیر دفاع آلمان تلویحا پاسخ میدهد  که  فکر می کنم اشتباه خیلی بزرگی خواهد بود اگر مسئولیت مان را از شمال به جنوب جابجا کنیم.".آقای براون میگوید که : "آنچه ما به دنبالش هستیم... عزم کلیه متحدان ما برای اطمینان از این است که تقسیم مسئولیت ها در افغانستان منصفانه است."  اما استفن هارپر نخست وزیر کانادا  گفته است که کشورش تنها در صورتی به مأموریت خود در افغانستان ادامه خواهد داد که ناتو سربازان بیشتری را به مناطق ناآرام جنوب آن کشور بفرستد. این درحالیست که احزاب مخالف دولت این کشور، خواهان پایان حضور مستقیم سربازان کانادایی در جنگ هستند.  

 

  به همبن گونه  وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو پارسال درنشست خویش  در ویلنیوس، پایتخت لیتوانی، تشویش ابراز کرده است که  خطر ان وجود دارد که این ایتلاف دچار دودسته گی شود . بااین وجود که اعضای ناتو درنشست اخیر ویلنوس همبستگی خودرا به نمایش گذاشت , اما ، هیچ یک از اعضای پیمان ناتو، قول اعزام نیروهای بیشتر به افغانسان را نداد.یاپ د هوپ شفر نیر از دوسته گی درناتو نیر هوشدار میدهد و می گوید  که  جنگ علیه طالبان در افغانستان را خط مقدم جبهه نبرد علیه تروریسم است ، اگر مبارزه با شورشیان طالبان در افغانستان به ناکامی انجامد، پایتخت کشورهای غربی نیز از حملات تروریستی مصون نخواهد بود .

 

    سال پار گذارش شده است که واشنگتن ولندن بر سررویکرد مبارزه با تروریزم نیز دچارکشمکش واختلاف شده است وبه عنوان نمونه سال پارروزنامه بین المللی اینترنشنال هرالد تریبیون در گزارشی در صفحه اول خود مقاله ای  با عنوان "ارتش آمریکا و بریتانیا در خصوص افغانستان با یکدیگر اختلاف نظر دارند"، به چاپ رسانده است، میتوان نمونه گرفت . کارلوتا گال، نویسنده این مقاله، در گزارش خود از ولسوالی "سنگین" در ولایت جنوب هلمند افغانستان می نویسد که یک مقام ارشد نظامی بریتانیا در این منطقه گفته که او از فرماندهان نظامی آمریکا خواسته  است تا نیروهای ویژه آمریکایی را از منطقه خارج کنند، چرا که تلفات بالای غیر نظامیان منطقه که آنها باعث آن هستند، برای غلبه بر "قلب و ذهن" مردم محلی مشکل آفرین است.این درحالیست که به گفته نویسنده مقاله ء تریبیون سخنگوی نیروهای آمریکایی وجود چنین درخواستی را چه رسمی و یا از طرق غیر رسمی تکذیب کرده است.به گفته نویسنده مقاله، این اختلاف نظر نشانگر اختلافات بین مقامات پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و نیرویهای آمریکایی در افغانستان درخصوص نحوه مقابله با طالبان و نگرانیهای سربازان از تلفات غیر نظامیان است" . "افسران نظامی بریتانیایی در هلمند که نخواستند نامشان فاش شود گفته اند که آمریکایها باعث بیشترین تلفات غیر نظامیان در منطقه هستند.این افسران نگران هستند که استفاده نیروهای آمریکایی از حملات هوایی باعث می شود تا مردم محلی با حضور نیروهای خارجی مخالفت کنند".   

    

    اختلافات میان کابل وحامعه بین المللی

 

   اختلافات کابل ولندن درست پس ازان برملا شد وبالاگرفت که در استانه ء روزهای کریسمس (دسامبر 2007) سفیر بریتانیا در کابل از سوی آقای کرزی فراخوانده شد تا در خصوص تماسهای پاترسن  بریتانیایی با طالبان  توضیح دهد . قضیه ء مایکل سمپل ایر لندی جانشین ریاست نمایندگی اتحادیه ء اروپا  که با بریتانیایی ها همکاری داشت و بدون اطلاع دولت افغانستان با طلبان تماس برقرار کرده بود،وبا پاترسن یکجا از افغانستان اخراج گردید , نیز ضربه ء سنگینی به روابط بریتانیا با افغانستان زد .  به روز دوشنبه چهارم فبروری 2008 روزنامهء برتانیایی ایندنت تحت عنوان  پلان برتانیا جهت اعمار یک کمپ نظامی برای طالبان افشاء گردید می نویسد که " پلان برتانیا برای اعمار یک کمپ نظامی 2000 نفره برای طالبان در جنوب افغانستان ‏افشاء گردید . درین کمپ نظامی انگلیسی خارج از موسی قلعه 1800 ستیزه جوی طالبان و 200 ‏قومندان پائین رتبهء آنان باید تعلیمات نظامی می دیدند. این کمپ قرار بود تسلیم ملا منصور دادالله و افرادش گردد... این طرح فوق العاده سری و محرمانه بوده و دپلماتهای برتانیایی، مقامات ملل متحد و غربی و حتی مقامات عالیرتبهء دولت ‏افغانستان همه از وجود چنین طرح توسط برتانیایی ها تأیید می نمایند...سفارت برتانیا در کابل سکوت اسرار آمیزی اختیار کرده طوریکه گمانه زنی هایی را تقویت میکند که این پلان جزء کوچکی از یک «عملیات وسیع کاملاً محرمانهبوده است .این پلان بر روی یک تراشهء حافظه کمپیوتریmemory stick ذخیره گردیده و از نزد جنرال استانکزی ، همکار محبوس شدهء  دو ‏دپلمات اخراجی سمپل و پاترسن برتانیایی بدست آمده بود.

 

   ‏دولت افغانستان میگوید این اطلاعات ثابت میکند که برتانیایی ها بدون اجازهء آنان و برخلاف وعدهء صدراعظم برتانیا با ‏طالبان مشغول مذاکره و معامله بود، هرچند برتانیایی ها اصرار می ورزند که دفتر پرزدنت کرزی از ماجرا با خبر بود."   اما ریس جمهورافغانستان می گوید که این فعالیتها بدون آگاهی وی صورت می گرفته است.مقامات دولت افغانستان همچنین می گویند که «صلح بانان اروپایی» تلفون های موبایل، لاپ تاپ و کارت های کریدت تلفون ‏به طالبان داده بودند. همچنین تراشهءحافظه کمپیوتری کشف شده افشا کرد که به طالبان تلفون های ستلایت مخصوص داده شده بود ‏تا هر لحظه بتوانند با مقامات انگلیسی تماس حاصل نمایند. ودولت افغانستان میگوید که برتانیایی ها شبه نظامیانی را تربیه میکنند که هیچگونه سرسپردگی و تعهدی ‏به دولت مرکزی ندارند.  شنود های استخباراتی دولت از مخابرات طالبان بطور واضح حاکی ازین بود که به نظر طالبان ‏برتانیایی ها قصد کمک کردن به آنان را دارند. این طرح فوق العاده سری و محرمانه بوده و دپلماتهای برتانیایی، مقامات ملل متحد و غربی و حتی مقامات عالیرتبهء دولت ‏افغانستان همه در حالیکه از وجود چنین طرح توسط برتانیایی ها تأیید می نمایند. اما حاضر نیستند بطور رسمی در بارهء آن ‏صحبت نمایند. دفتر پرزدنت کرزی از آن بعنوان «یک مسئلهء امنیت ملی» یاد کرده است. ‏ بطور رسمی سفارت برتانیا در کابل درین مورد سکوت اسرار آمیزی اختیار کرده طوریکه گمانه زنی هایی را تقویت میکند ‏مبنی بر اینکه این پلان جزء کوچکی از یک «عملیات وسیع کاملاً محرمانه "بوده است.  "ظاهراً هدف از ایجاد کمپ تعلیمات نظامی این بود تا آن عده از طالبانی که بدولت بپیوندند، دوباره در جنگ علیه طالبان ‏مورد استفاده قرار بگیرند. در تراشهء حافظه کمپیوتری memory stick این طرح بنام «دفاع داوطلبانهء محلی» یاد می شد که به اصطلاح در ‏قالب طرح سه مرحله ای بنام «پروگرام  صلح جامعهء اروپا» باید عملی می گردید. اما فرانسیس وندرل نمایندهء جامعهء ‏اروپایی و رئیس مایکل سمپل اخراجی میگوید که ازین برنامه اطلاعی نداشته است.  "  این درحالیست که گوردون براون، نخست وزیر بریتانیا  در سخنانی می گفت که: "ما با طالبان مذاکره نمی کنیم. اما بسیاری بر این عقیده هستند که برای حل مشکلات (در افغانستان گفتگو با طالبان) در دراز مدت لازم است."  ولی بال وود، سفیر آمریکا در افغانستان، با این نظربود "تا زمانیکه آنها (طالبان) با القاعده در ارتباط نباشند"، موافق است.  ملا سلام، می گوید که او نمونه ء موفقیت آقای سمپل است." وازدید ناظران سیاسی درست همین زدوبند  باعث شده است تا تمامی تصورات زنده شود؛ که بریتانیایی هااز طالبان حمایت می کنند وتوطیه درکاراست که بریتانیا حتی شاید قصد کمک به سرنگونی دولت آقای کرزی را دارد.

 

   واما روابط بریتانیا وافغانستان  زمانی به شدت به سردی گردید  وبه جنگ لفظی بین دوکشور فرارویید  که اقای کرزی درنشست سال پار داووس از  برتانیا شکایت وانتقاد کرد وابرازداشت  که امنیت  هلمند راسربازان بریتانیا بدتر کرده است ومقامات افغان سپس در اقدامی دیگر با اعزام لرد پدی اشداون که قرار بود به عنوان نماینده بین المللی به افغاستان برود، مخالفت کردند.درست سه روزپس از مخالفت کرزی با اشداون انگلیسی، موج تبلیغات وتحلیل ها در مورد وضعیت ‏خطیر سیاسی پرزدنت لرزان افغانستان به راه افتاده است. ‏روزنامهء معتبر گاردین 29 جنوری از اختلاف نظر مقامات وزارت خارجهء برتانیا در مورد علل تصمیم غیرمنتظرهء کرزی در مخالفت دیرهنگامش ‏علیه پدی اشداون خبر داد. و از قول «مقامات عالیرتبهء وزارت خارجهء برتانیا» نوشته است که زلمی خلیلزاد نقش پیچیده ‏ای در مشورت دهی به کرزی علیه اشداون داشته است، اما در عین حال از قول سخنگوی نمایندهء برتانیا در دفتر ملل متحد ‏تذکر داده است که "خلیلزاد در تشویق اشداون برای شغل جدید نقش بسیار موثری داشته و ما شایعات علیه خلیلزاد را ‏درینمورد قبول نداریم."‏در همین راستا، روزنامهء معتبر فاینانشیال تایمز 29 جنوری «خرابکاری کرزی علیه پلان دقیقاً برنامه ریزی شدهء مقرری ‏پدی اشداون» را با خط درشت آورده و عنوان مقاله اش را «نگرانی دپلمات های خارجی مقیم کابل ازعدم بلوغ کرزی» ‏انتخاب کرده است. ‏اما اقای کرزی ابراز میدارد که  'جهان در مبارزه با تروريسم در افغانستان جدی نيست ودر زمينه نابودی تروريسم در اين کشور، همکاری جدی نمی کند وهشدار می دهد که اگر روش جامعه بين المللی تغيير نکند، اوضاع در افغانستان وخيم تر خواهد شد.ا قای کرزی می  گوید که بايد جلو هراس افکنان (تروريستها)، از راه ريشه کن کردن منابع حمايت کننده آنها گرفته شود و شيوه مبارزه با طالبان را مورد بازنگری قرار دهند و می افزاید که جنگ عليه تروريسم تنها در داخل مرزهای اين کشور محدود مانده است.و:"جهان بايد ببيند که هراس افکنان در کجا آموزش می بيننند، کمک مالی را از کجا دريافت می کنند و چه کسانی برای آنان مفکوره (ذهنيت) ايدئولزژيک می دهند و آنان را تشويق می کنند.

  

   حکومتی در درون حکومت

 

  رئیس جمهور کرزی هنگامی که طرح ضمانت امنیتی رهبر طالبان در صورت آمادگی مذاکره با دولت افغانستان را اعلام می کرد، با صراحت گفت که خارجی ها طرح او را بپذیرند یا اورا برکنار کنند.سربازان بیشتر کشورها در قالب تیم های بازسازی ولایتی ( P RT ) سعی می کنند که در سطح ولایات در زمینه های مختلف از جمله بازسازی و آموزش نیروهای مسلح افغان کمک کنند. اما اغلب فعالیت آنها با برنامه های دولت افغانستان هماهنگی اندکی دارد، به همین دلیل ممکن است کمکهای آنها با آنچه دولت افغانستان، سازمان ملل متحد و دیگر سازمان های امداد رسان انجام می دهد، همخوانی نداشته باشد. اخیرا حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان، از نحوه کار تیم های بازسازی ولایتی به شدت انتقادکرد و گفت آنها "حکومتی را در درون حکومت" تشکیل داده اند. این درحالیست  که جامعه بین المللی انگشت تقصیر را به کابل دراز میکند . جنانچه  مایک مک‌کانل رئیس اداره ملی اطلاعات آمریکا به کمیته نیروهای مسلح سنای ایالات متحده می گوید که کنترل حدود هفتاد درصد خاک افغانستان، در دست رهبران قبیله ای و طالبان است. کارشناسان مستقل سیاست خارجی در واشنگتن، قبلا هشدار داده بودند که شش سال پس از سقوط طالبان، افغانستان به گونه گسترده ای، در حال تبدیل شدن به یک دولت ناتوان است. کنفرانس پاریس، هرچند نشانگر اهمیت افغانستان برای تمام جامعه بین المللی به حساب می آید.این کنفرانس، پیامی جدی برای دولت افغانستان داشت و با انتقادهای شدید جامعه بین المللی به آدرس دولت افغانستان، در زمینه های بالا گرفتن فساد اداری، فقر، جنایت های سازمان یافته، تخظی ها از حقوق بشر و ضعف در سازماندهی حمایت های بین المللی، همراه بود.

 

  اما دولت وبرخی محافل افغانستان این چنین گذارش ها را غرض الود ودور از واقعیت ویا بی اطلاعی از وضعیت نظامی –سیاسی افغانستان ارزیابی میکند وبه انتقاد میکشد.  آقای کرزی  می گوید که خود معترف است که باید "یک میلیون بار بهتر" کارکند اما افزود که همین انتظار از جامعه بین المللی هم می رود.: "ما از نیروهای بین المللی می خواهیم که در از بین بردن فساد و قاچاق مواد مخدر قاطعانه برخورد کنند" زیرا قاچاق مواد مخدر در کشورش، در دست مافیای بین المللی است و مبارزه با آن نیز کار جامعه جهانی است. او می گوید:."  که هردو یعنی "ناتوانی های نظام افغانستان" و "عوامل بيرونی" دلايل اصلی افزايش نا امنی ها در اين کشور است"  واخیرا  اظهار میدارد که می داند دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری منتخب آمریکا، نگرشی منتقدانه تر نسبت به رهبری او در افغانستان خواهد داشت اما افزود که بهانه جویی دو طرف و انداختن تقصیر مشکلات به گردن یکدیگر نتیجه ای ندارد.وی گفت "نباید در جامعه بین المللی و در افغانستان بازی سرزنش متقابل را شروع کنیم، آمریکاییان، بریتانیایی ها و سایرین نباید افغانستان را به خاطر ناکامی های خود سرزنش کنند و افغانستان هم نباید آنان را در مورد شکست های خود در این زمینه مقصر بداند."

    

    واقعیت های جدید

 

جنگ افغانستان به شدت در غرب و بخصوص در اروپا حمایت خود را از دست می دهد. یک نظرسنجی اخیر نشان می دهد که بیشتر مردم بریتانیا خواهان بازگشت سربازانشان از افغانستان هستند. 60% مردم دانمارک  به حضور نیروهای خویش درافغانستان مخالف اند ، هالند گفته است که مدت نیروهای خویش را درافغانستان  که تا سال تمدید نمی کند؛ فرانسه  گفته است که نیروهای خویش رادرافغانستان افزایش نمی دهند والمان ، کانادا وهسپانیا هم درهمین صف قراردارد .  به نقل از مشاوران وزارت دفاع آلمان گفته شده که استفاده از کلمه جنگ در سخنرانی ها یا بیانیه های وزارت دفاع ممنوع شده و دولت این کشور به سختی می تواند حضور نیروهای آلمانی در افغانستان را برای شهروندان خود توجیه کند. دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، اصطلاح "جنگ علیه تروریسم" را در نهایت "گمراه کننده و مفهومی اشتباه" توصیف کرده است. وزیر امور خارجه بریتانیا در شماره امروز روزنامه گاردین آورده است که جنگ علیه تروریسم در اولین روزهایی که توسط آقای بوش مطرح شد پاسخی بود به خشم فزاینده ای که بخش بزرگی از جهان را در برگرفته بود. آقای میلیبند استدلال می کند که این اصطلاح در نهایت گمراه کننده، اشتباه و به طور خطرناکی غیرسازنده بوده است. دیوید میلیبند در این مقاله می گوید اصطلاح "جنگ علیه تروریسم" همچنین این معنا را در خود داشته که واکنش درست به خطر تروریسم در درجه اول نظامی است. او در مقاله اش خاطره ای از دیوید پتریوس، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده را به یاد آورده که در عراق به او و سایر مقامات گفته نیروهای ائتلاف نمی توانند مشکل شورشیان و همچنین درگیری های داخلی عراق را با کشت و کشتار حل کند. وزیر امور خارجه بریتانیا می گوید واکنش درست به این تهدیدها باید شامل اجرای قانون و رعایت حقوق بشر اشد و نه تضعیف آنها.  از همه مهمتر اینکه مردم ومحافل اجتماعی وسیاسی  کشور های غربی  از ادامه ماموریت نیروهای خویش درافغانستان  که چندان دست اورد ندارد همواره ناراصی بودند .

 

      خطر تکرار تجربه ء ناکام

 

   شگفت انگیر این که برای نجات ازناکامی  وحل مسایل به گروه طالبان این شرکای جرمی القاعده  مراجعه میشود . درحالیکه  هفت سال پیش، افغانها حتی تصور بازگشت طالبان را نمی کردند، چه رسد به اینکه این گروه تندرو که بعد از سقوط رژیمشان شکست خورده و رانده محسوب می شدند، با وجود بیش از یکصد و هفتاد هزار قوای مسلح (به شمول ارتش و پلیس افغانستان) تبدیل به تهدید امنیتی بزرگی شوند) و رئیس جمهور کشورشان مجبور به جستجوی راهی برای مذاکره با طالبان شود.   نه فقط اقای کرزی بلکه وزیر دفاع آمریکا  اظهارات ژنرال مارک کارلتون اسمیث را تایید کرد که گفته بود حل منازعه افغانستان به مذاکره و گفتگو با طالبان نیاز دارد. پیش از این، نیروهای به رهبری پیمان ناتو در افغانستان نیز اعلام کرده بودند که از آغاز گفتگوها با شبه نظامیان استقبال می کنند. ریچارد بلنشت (Richard Blanchette) سخنگوی نیروهای یاری امنیتی - آیساف – نیز می گوید که خشونتها در افغانستان از راه نظامی به پایان نمی رسد. کای آیدی، فرستاده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد برای افغانستان نیز اظهارات مشابهی بیان کرد.ه است . چنین تلاش در گذشته دردوران حاکمیت حزب دموکراتیک خلق صورت گرفته است وبه ویژه وقتیکه گرباچوف افغانستان را  زخم خونین توصیف کرد ، بدون در نظر داشت تعهدات ومناقع افغانستان ، در ابتدا مخفیانه وبعدا علنی ورسمی درچارچوب  پروگرام مصالحه به  تنطیم های اسلامی  به سازش تن درداد و چنانکه کوزیروف یکی از دیپلومات های ارشد دولت وقت شوروی میگوید "ماکشتی افغانستان را غرق سا ختیم " افغانستان را تنها گذاشت وسپس حکومت داکتر نجیب الله را سقوط داد و درجنگ داخلی غوطه ورساخت  وامپراطوری خویش را نیز برباد داد . ایا چنین تجربه  ناکام ، فاجعه بار ودردناک  تحت عنوان مصالحه با طالبان وشرکای جرمی رنگارنگ ان بار دیگر درافغانستان واین بار توسط امریکا وغرب  تکرار میشود؟    اما آقای اسپنتا می گوید "در این روزها در کشور جنگ زده ما بیشتر از پیش سخن از صلح است، سخن از صلحی است که گاهی نمی دانیم با چه کسی و یا چگونه صلح می کنیم.برخی که در تنگنا قرار گرفته اند و شکست خود را، شکست همه جهان می دانند، می خواهند پیام انهزام را در گوش کودکان ما زمزمه کنند و احتمالا قصد دارند در یک معامله سیاسی، افغانستان را به دست "دشمنان" بسپارند.و آنانی که به اصطلاح در این روزها تلاشها برای آوردن صلح و مذاکره با مخالفان مسلح دولت را آغاز کرده اند، در حقیقت "پیام آوران تسلیم و فرار هستند." صلحی که اینان به تبلیغ آن می پردازند، صلحی است که از طریق گردن های بریده و پذیرش بردگی باید تامین شود. این صلح، صلح مردم افغانستان نیست و شگردهای اینان نیز بر ما اثر نخواهد گذاشت." آقای اسپنتا می گوید: "آنانیکه برای کمک به ما آمده اند، اگر بخواهند این خاک را به دشمن تسلیم کنند، بهتر است که به خانه هایشان برگردند. چرا که در فرهنگ دینی ما و هم در فرهنگ ملی ما، تسلیم را جایی نیست."   بدون شک که مصالحه وکنار امدن با طالبان بنیادگرابه معنی دست برداری ازتعهدات  در راستای کمک به ایجاد افغانستان امن , باثبات ، ازاد ودموکراتیک  وبازی به سرنوشت  مردمی است  که قربانی تروریزم می باشد ، به داعیه  صلح وازادی  نه فقط  کمک نمی کند بلکه به جنگ داخلی ومبدل شدن دوباره افغانستان به پایگاه تروریزم منتج میشود که کفاره انرا امریکا و جامعه بین المللی خواهند پرداخت.  این است تابلوی  افغانستان کنونی واینه تمام عیار کارنامه های ایالات متحده ء امریکا و میراث بوش وحکومت محافظه کاران نو  . ماموریت نیروهای خارجی و جامعه بین المللی درافغانستان که دربرابر ما قراردارد. وفراموش نباید کرد که "افغانستان را قبرستان امپراطوری ها نیز می نامند." 


February 1st, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی