انقلاب مصر و کودتای نظامی
ا. م. شیری ا. م. شیری

توفان انقلاب مردم مصر در عرض فقط ١٨ روز، استعمارگران بین المللی(امپریالیسم و صهیونیسم جهانی) را وادار ساخت تا حسنی مبارک، یکی از فاسدترین و بی حیاترین گماشتگان مورد حمایت همه جانبه غرب امپریالیستی در طی سی سال کشتار و خفقان و غارتگری را یک روز پس از آنکه اعلام کرد از قدرت کناره گیری نمی کند، از سریر قدرت به پائین آورد. اگر چه برکناری این عنصر مزدور در زیر فشار فزاینده مردم انقلابی مصر و به بهای جان بیش از سیصد نفر و مجروح و ناپدید شدن چندین هزار نفر فقط در همان روزهای اول خیزش انقلابی، در واقع یک گام و تنها گام اول انقلاب استقلال طلبانه، آزادیخواهانه و عدالتجویانه مردم مصر بحساب می آید ولی، این هم یک واقعیت دردناک است که دولتهای استعمارگر توانستند در شرایط بی سازمانی انقلابیون و در غیاب احزاب و سازمانهای ملی و مستقل در کشور، با بر سر کار گماردن فرماندهان ارتش مصر، یکی از مزدورترین و سرسپرده ترین ارتشهای جهان که سلسله مراتب فرماندهی آن پس از قتل جمال عبداناصر تا سالهای اول فرمانروائی مبارک، بطور کامل بر عهده عناصر مزدور صهیونیسم و امپریالیسم مانند عمر سلیمان، محمدحسین طنطاوی و دیگران سپرده شد، به انجام یکی از مرموزترین و ضدمردمی کودتاهای نظامی موفق شده و با حفظ تمامیت رژیم وابسته، مصر را در چنبره هلاکتبار استعمارنو نگه دارند.

علیرغم اینکه رسانه ها و محافل سیاسی استعماری- صهیونیستی تا روز هفدهم رستاخیز انقلابی مردم مصر سعی می کردند، آن را بعنوان «شورش»، «ناآرامی»، «اغتشاش» و غیره تعبیر و تعریف کنند، در مواجه با تعمیق و گسترش دامنه انقلاب، مزورانه تلاش کردند تا برکناری شخص حسنی مبارک و کودتای نظامی در مصر را بمثابه انقلاب ضداستعماری- ضدرژیمی مردم جا بزنند. ولی، ارتش مصر با اعلام انحلال مجلس قانونگذاری و تعلیق قانون اساسی کشور پس از بدست گرفتن قدرت دولتی، واقعیت وقوع کودتای نظامی مشابه همه کودتاهای ضدملی امپریالیسم در کشورهای مختلف را ثابت کرد.

با اینکه کودتای نظامی در مصر، یکی از بزرگترین و دهشتناکترین خطرات برای انقلاب خودانگیخته و سازمان نیافته مردم در کوتاه مدت شمرده می شود، اما، حکایت از این واقعیت دارد که توسل استعمارگران به نیروی نظامی، نشانه زبونی و ناتوانی آنها در مقابله با خیزش انقلابی مردم است. بنابراین، مشکل بتوان باور کرد که رژیم کودتا قادر باشد مردم مصر را که در اعتراض به اوضاع نابسامانی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و برای تأمین استقلال و آزدی کشورشان، در راه انقلاب و تحولات بنیادی گام نهاده است، بخانه برگرداند. زیرا، روشن است که نه رژیم فعلی کودتا و نه هر رژیم دیگری که در آینده استعمارگران با توسل به هر نوع خدعه و نیرنگ و عوامفریبی بر مردم مصر حاکم گردانند، قادر نخواهد بود، استقلال سیاسی و اقتصادی مصر را تأمین نموده و برای تحقق مطالبات بحق مردم مصر که بنا به ادعای همین رسانه امپریالیستی(صرفنظر از اینکه آمارهای رسمی دولتها، چه دولتهای دست نشانده و چه استعمارگر، شاخصهای بسیار پائین تر از حد واقعی را منعکس می کنند)، بیش از ٤٠ درصد آنها در زیر خط فقر بسر می برند، بر معضلات مهیب اجتماعی مثل بیکاری، بی مسکنی، فقر و گرسنگی  در جامعه سرمایه داری فائق آید.

صرفنظر از اینکه، انقلاب بهمن ماه مردم مصر در مسیر ترقی و تعالی پیش رود یا مثل بسیاری از انقلابهای بزرگ و مردمی تاریخ در خون خود غرق شود، واقعیتها نشاندهنده آن هستند که، انقلابهای نا تمام تونس و مصر طلوع تازه ای در صبح انقلابهای ضداستعماری- رهائی بخش ملی قرن بیست و یکم، و نقطه آغازی هستند بر سقوط و اضمحلال نظام سرمایه داری در انواع و اشکال مختلف آن.

در اوضاع و احوال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بغایت نابسامان امروزی جهان، در شرایط تشدید استبداد مطلقه سرمایه داری وامانده در باتلاق بحران ساختاری، بر همه احزاب، سازمانها و کلیه تشکلهای سیاسی- اجتماعی ترقیخواه نه تنها در مصر، حتی در دیگر مستعمرات و کشورهای متروپل است که با درک وظایف انسانی، ملی و آزادیخواهانه خود، در راه تشکیل جبهه متحد و سازماندهی نیروهای محرکه انقلاب، گامهای جدی و بی تزلزل بردارند. و این، یگانه ضامن پیروزی انقلابها و عبور از نظم غیرانسانی موجود و آزادی بشریت از دیکتاتوری سرمایه است.

٢٤ بهمن ١٣٨٩

_______________________________________________________

این مطلب و نوشتارهای دیگر از همین قلم، در آدرس زیر نیز در دسترس می باشد:

www.eb1384.wordpress.com


 


February 14th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی