اعضای سازمان مجاهدین خلق در شهر حلب علیه دولت سوریه می جنگند
ترجمه توسط دکتر احمد مزارعی ترجمه توسط دکتر احمد مزارعی


 



 

 

WWW.Arabi-press.com

 09.08.2012

اعضای سازمان مجاهدین خلق در شهر حلب بر علیه دولت سوریه میجنگند. دولت آمریکا و ترکیه و کشورهای عربی انتقال مجاهدین به جبهه جنگ بر علیه سوریه را سازماندهی کرده اند.  سایت " توب نیوز" که بتوسط یکی از نمایندگان سابق مجلس لبنان بنام ناصر قندیل اداره میشود مینویسد :

ده ها نفر از از اعضای مجاهدین از مرز عراق وارد سوریه شده اند ، دولت قطر ، عربستان ، و ترکیه پول و اسلحه و امکانات لازم را در اختیار آنان قرار داده  تا زیر فرماندهی "ارتش آزاد سوریه " با دولت مرکزی سوریه بجنگند. در تاریخ 25 تا 27 ژوئیه جلسه ای در کردستان با حضور افسران آمریکائی و  ترکیه ای  و پیشمرگان وابسته به مسعود بارزانی و چند نفر از سازمان مجاهدین برگزار گردید و تصمیم گرفته شد که اعضای مجاهدین خلق را به جبهه داخلی سوریه بفرستند. در این جلسه قرار شد پیشمرگه ها مسئولیت انتقال آنان به سوریه را بعهده گرفته و دولت ترکیه و شخص اردوغان نیز متعهد شده که تحت هیچ شرایطی آنان را به ایران تحویل ندهند. مسعود بارزانی نیز متعهد شد تا امکانات لجستیکی ، پایگاه ، و دفتر کار در اربیل در اختیار مجاهدین قرار دهد. از این پس پایگاه اصلی مجاهدین در اربیل کردستان خواهد بود.(1) دولت آمریکا و ترکیه به مجاهدین تضمین دادند که دولت قطر و عربستان مشترکا مخارج سازمان مجاهدین را بعهده بگیرند و در ابتدا 250 میلیون دلار در اختیار آنان قرار داده و از زمان شروع شرکت در جنگ نیز ماهانه مبلغ 100 میلیون دلار در اختیار آنان قرار دهند. این تعهد از طرف دو کشور قطر و عربستان بطور مشترک پذیرفته شده است. تصمیم دولت آمریکا مبنی بر انتقال مجاهدین به اربیل برای دولت مالکی غیر منتظره بود  زیرا دولت عراق نیز بتازگی مجاهدین را به کمپ لیبرتی منتقل کرده  بود تا ترتیب خروج کامل آنها از عراق را بدهد. منابع آگاه گفتند که انتقال مجاهدین به اربیل و سپس به جبهه جنگ سوریه بطور تدریجی انجام خواهد شد.

زیر نویس (مترجم)

1- رهبران کرد در عراق همیشه به کارهای زشت دست زده اند که بزیان ملت کرد بوده است. بنا به نوشته دکتر عبدالکریم سید قادر ، اکادمیسین کرد که استاد حقوق بین الملل در اتریش است ، رهبران کرد در زمان صدام حسین ماهانه مبلغ پانصد هزار دلار از اسرائیلی ها دریافت میداشتند تا بوسیله عوامل خود اسناد دولتی عراق را سرقت کرده و ترجمه آنها را به اسرائیلی ها تحوبل دهند. در مورد جنگ هائی که کرد ها با دولت های مرکزی عراق براه می انداختند ، دانیل پرت یکی از رهبران موساد در کتاب خاطرات خود بنام " از راه فریب" مینویسد :

برای ما کرد و عرب و .... فرق نمیکرد، ما کسی را میخواستیم که در عراق با صدام حسین بجنگد و نیروهای دولت عراق را تضعیف کند و کرد ها این کار را برای ما میکردند.  بنا بر نوشته دکتر عبدالکریم قادر ، حزب دمکرات کردستان عراق چندی پیش بیست نفر از اعضای رده بالای خود را برای جاسوسی به ایران میفرستد که همه دستگیر میشوند که دو نفر از آنها در زیر شکنجه کشته و بقیه به حبس های دراز مدت محکوم میشوند.باشد که ملت ستمدیده کرد بتواند با اتحاد خود دولت هائی را بر سر کار آورد که در خدمت منافع خود باشند و نه خدمتگزار بیگانگان. 


پی نوشت گاهنامۀ هنر و مبارزه

حمید محوی

در مورد حملۀ تروریستها به حلب، دکتر امین حطیط (استراتژیست نظامی لبنانی- باز نشسته)(1) بر این عقیده است که حلب از دیدگاه استراتژی از دمشق متفاوت است، ولی معنای واحدی دارد. بر اساس تحلیل امین حطیط به دلیل متعددی طرح تروریستها مبنی بر اشغال حلب  به نتیجه نرسید. یکی از دلایل خصوصیات جغرافیایی محلاتی بود که تروریستها هدف گرفته بودند که برای تکنیک جنگ چریکی مناسب نبود و به همین علت ارتش سوریه بدون خسارات جانی و مادی قابل توجه  برای شهروندان بی گناه عمل کرد. در نتیجه تروریستها در محلات قدیمی پر جمعیت تجمع کردند و از مردم به عنوان سپر محافظ استفاده کردند. به همین علت ارتش سوریه در چنین وضعیتی شگرد دیگری را به کار می بندد...(احتمالا این  مقالۀ ژنرال حطیط را ترجمه خواهم کرد(2). ولی در اینجا بطور مشخص هدفم نشان دادن چگونگی جنگ تروریستها در حلب است : گروگان گیری مردم .

البته این مورد تازگی نداشته و منحصر بفرد نیست. ولی بر اساس تحلیل زنرال حطیط موضوع حلب موضوعی است که تنها به زمان بستگی دارد که در آن از دیدگاه ارتش سوریه «سرعت عمل به معنای دستپاچگی، و بردباری نیز به معنای سهل انگاری نیست».

در کتابی که اخیرا توسط میشل کولن و گرگوآر لالیو منتشر شده(3)، میشل کولن چشم انداز عمومی به این شکل ترسیم می کند : ابتدا «استراتژی شوک» بود، بوش عراق و افغانستان را مورد حمله قرار داد. ولی شکست خورد. در نتیجه ایالات متحده سیاست جدیدی را راه اندازی کرد که «استراتژی هرج و مرج» است. هرج و مرج از این جهت که چون که او نمی تواند تسلطش را تثبیت کند،  رقبایش نتوانند در هرج و مرج جای او را بگیرند.

من فکر می کنم که این دو مورد تحلیل، دست کم برای آنهایی که بیش از همه با ادبیات رسانه های آلترناتیو آشنائی دارند، به روشنی وضعیت عمومی و به طور اخص وضعیت مجاهدین خلق را نشان می دهد که در کجا هستند و چه می کنند. این سازمان سیاسی به ویژه از وقتی که ایران را به قصد بغداد ترک کرد و سپس شرکت در جنگ امپریالیستی علیه مردم ایران (که علیه منافع مردم خود عراق نیز بود) شرکت کرد، کارش به پایان رسید، و از این پس تنها می توانست سیر قهقرائی بپیماند تا این که در «کثیفترین جنگ»(1) به گفتۀ امین حطیط، به خدمتگذاری حاضر شود.

هرج و مرج از بین بیشتر که شیعه (چون که نباید فراموش کرد که مجاهدین نیز به نوعی یک فرقه از شیعیان به حساب می آیند) و سلفی دو آتشه و القاعده که اساسا شیعیان را نه تنها مسلمان نمی دانند، بلکه ریختن خون شیعه و ایرانی را مستحب می دانند، در کنار یکدیگر برای منافع و خواست آمریکا مردم عادی شهر حلب را گروگان بگیرند؟

من خوانندگان این سطور را دعوت می کنم که لحظاتی چند این صحنه را به شکل کاملا  تخیلی در سینمای تخیلی و درونی شان متصور شوند : یک ایرانی اسلحه به دست در سوریه برای براندازی بشارالاسد با دلار آمریکائی شیخ قطر و آل سعود

در جیب! این فرد کیست؟ چگونه راهش به حلب افتاده است؟ چه عاملی موجب شده که بخواهد اسلحه به دست دیکتاتور یک کشور بیگانه را علی رغم خواست اکثریت مردم آن کشور، سرنگون کند؟ که مردم عادی شهر حلب یا شهر ایکس و ایگرگ را به زور از خانه هایشان بیرون بکشد که علیه دولت وقت قیام کنند و یا در پشت آنها علیه نیروهای امنیتی دولت سوریه موضع بگیرد. این فرد کیست و چگونه به این شکل درآمده است؟

با این وجود همین افراد در فرانسه پایگاه دارند. هنوز فرانسوی ها به شرکت پنهانیشان در سوریه اعتراف نکرده اند، اگر چه 19 نفر از نظامیان فرانسه در چند ماه پیش از این به اسارت نیروهای ارتش رسمی سوریه درآمدند. دولت فرانسه مسئول تمام جنایاتی است که در سوریه صورت گرفته است، اگر چه فرانسویها در این جنایت تنها نبوده اند. به همین نسبت دولت فرانسه مسئول فعالیت های تبهکارانۀ سازمان مجاهدین خلق است. جای آن داشت که ایرانی ها یک اکیپ حقوقی تشکیل می دادند و از این سازمان مجاهدین  به عنوان یک سازمان تبهکار به محافل بین المللی شکایت می کردند. بی جهت نبود که افرادی مانند نویسندۀ همین سطور را در پاریس، دستگاه دانشگاهی با خشونت از دانشگاه بیرون انداخت، تا مانعی برای این نوع طرفداران حقوق بشر که مجاهیدن خلق باشند، یا سلطنت طلبان و این نوع فعالان به اصطلاح سیاسی ایجاد نشود.

ولی سکوت در مقابل فعال ساختن این سازمان تبهکار از قلب اروپا تا صحنۀ گروگان گیری مردم حلب اشتباه بزرگی است. زیرا این افراد به اندازه ای پسیکوتیک هستند که برای اجرای تخیلاتشان قادر به هر جنایتی می باشند. بی گمان از تکرار طرح تخریب سوریه در ایران و کشتار شهروندان ایرانی، تخریب زیربناهای ایران – اگر بتوانند – هیچ شرمی نخواهند داشت.

دولت فرانسه احتمالا از همین مجاهدین برای جاسوسی تا خصوصی ترین مسائل زندگی ایرانیان در فرانسه استفاده می کند. در هر صورت افرادی که در چنین کارهای خدماتی شرکت دارند از کثیفترین و هرزه ترین و منحرف ترین افراد هستند که به دولت فرانسه به ازای یورو و خدمات متقابل  سرویس می دهند . ایرانی هایی که در فرانسه زندگی می کنند حق دارند بدانند که چه کسانی بدون اطلاع آنها، زندگی خصوصی آنها را به ویژه از طریق انترنت تحت کنترل دارند. در هر صورت این نوع کارها بدون همکاری قدرت حاکم ممکن نیست. نه در فرانسه و نه در جای دیگر. 

 


August 13th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی