آیا جریان اسلام گرای «حماس» که به یاری کشور اسراییل برعلیه سازمان آزادیبخش پلستین پا گرفت، جان مردم پلستین، کودکان و زنان و مردم غیرنظامی آن را در گرو سیاست های نابخردانه ی خود ننهاده است؟
آیا موشک پرانی های «حماس» به خاک اسراییل، آتش جنگ و کینه توزی میان اسراییلیان و پلستینی ها را بیش تر شعله ور نخواهد کرد؟ و آیا می توان چنین سیاستی را تنها نابخردانه خواند؟ یا اینکه دست هایی در رهبری این جریان اسلام گرای تندرو، بسان عملکرد طالبان و برخی از نیروهای اسلام گرای همانند در دیگر کشورها، دانسته و آگاهانه در کارِ زمینه سازی های تازه ی سیاست های امپریالیستی و سیونیستی در منطقه ی خاورمیانه است؟
نمودارها و نشانه های نیرومندی، بویژه هماوند با سیاست های دولت اسلامی ـ امریکایی کشور مصر، گواه آن است که در پس این آتش بازی های مرگبار و به بهای از دست رفتن زندگی و جان و خون مردم پلستین، سیاست های پلید دیگری برای هرچه بیش تر کژدیسه نمودن جنبش خلق های عرب، افزایش کینه و دشمنی میان توده های مردم اسراییل با توده های مردم کشورهای عربی و جلوگیری از نزدیک شدن خلق های منطقه برای گره گشایی دشواری هایشان که تنها و تنها از سوی امپریالیست ها، سیونیست ها و همه ی رژیم های واپسگرای عرب به آن ها گرانبار شده، نهفته است؛ سیاست هایی که می رود تا هر آنچه نیروهای صلح دوست اسراییل به رهبری حزب کمونیست آن کشور و دیگر نیروهای پیشروی منطقه ی بزرگ عربی تاکنون رشته اند، یکبار دیگر پنبه کند و در این میان «حماس» نیز بار دیگر نقش آتش بیار کارزاری نابرابر را بر دوش گرفته است. نکته ای که نباید از دید نیروهای پیشرو ایران و منطقه دور بماند.
٢۷ آبان ماه ١٣٩١