حمله احتمالي آمريكا به سوريه و اوج گيري مخالفت ها
 داود پورصحت داود پورصحت

 
 سوريه و بحران در اين كشور اكنون به يكي از داغ ترين سوژه ها و مسايل روز در جهان تبديل شده است و مي رود تا برگ هايي از تاريخ جهان و منطقه حساس خاورميانه را از آن خود كند.
 
در هفته هاي اخير و به دنبال استفاده از سلاح شيميايي در سوريه در 30 مرداد ماه كه هنوز عامل آن شناسايي و معرفي نشده است ، دولتمردان واشنگتن قبل از انتشار گزارش بازرسان سازمان ملل اين امر را بهانه اي قرار داده تا 30 ماه پس از فعاليت ناموفق عناصر مسلح و تروريست مورد حمايت خود، سوريه را آماج حمله نظامي قرار دهند.
تهديدهاي جنگ طلبانه اخير امريكا عليه سوريه از زوايا و جنبه هاي مختلف نظير تبعات اين اقدام و آينده آن براي واشنگتن ، تشديد اختلاف ها بين متحدان امريكا، اثرات منطقه اي و اقتصادي آن ، اثرات ناشي از اين اقدام نظامي براي رژيم صهيونيستي ، ايجاد صف بندي هاي جديد بين المللي و منطقه اي، غيرقابل پيش بيني بودن نتيجه چنين حمله اي، بازتاب ها نسبت به آن در داخل سوريه و موضوعات مشابه و مرتبط با آن قابل بررسي و تحليل است.
در مطلب حاضر قصد بر اين است تا بازتاب ها نسبت به حمله نظامي امريكا به سوريه در داخل اين كشور و صف آرايي ها در ارتباط با آن اندكي موشكافي و تشريح شود.
براي ورود به اين موضوع لازم است تا قدري به عقب بازگشته و تاريخچه بحران سوريه را مرور كنيم.
بحران سوريه از اواخر اسفند ماه 1389 شكل عملي و عيني به خود گرفت و از شهر درعا در جنوب اين كشور و در نزديك مرزهاي اردن آغاز شد.
رفته رفته اين بحران به ديگر شهرهاي سوريه مانند حما و حمص در مركز اين كشور كشيده شد و در ادامه ديرالزور در شرق ، ادلب در شمال غرب و حلب در شمال سوريه را در بر گرفت.
يكي از موضوعات مهم از زمان آغاز بحران در سوريه اعلام وجود عناصر مسلح و تروريست در بين معترضان از سوي دولتمردان دمشق و رد آن از سوي مخالفان و حاميان آنان بود كه اين موضوع با گذشته زمان و افزايش اقدامات مسلحانه به اثبات رسيد.
دولت سوريه در روزهاي اول و به علت وجود فضاي مشابه در ديگر كشورهاي منطقه مانند مصر، تونس، عربستان و بحرين حاضر به مقابله نظامي با عناصر مسلح حاضر در برنامه هاي اعتراضي نبود ولي با اثبات وجود چنين عناصري نيروهاي سوري نيز براي مقابله با آنان وارد عمل شدند.
اوج اين تقابل و رو در رويي را بايد در جريان نبردهاي سنگين تير ماه سال 1391 بين عناصر مسلح و نيروهاي سوري در منطقه الميدان در جنوب دمشق دانست كه موجب شد تا بسرعت فاصله بين عناصر تروريست و عناصر مسلح با مردم معترض افزايش داد و حساب آنان از هم جدا شود.
تا قبل از آن اعتراض هاي مردمي و تظاهرات در دمشق و ديگر شهرهاي سوريه توام با اقدامات مسلحانه برخي ديگر صورت مي گرفت، ولي با بازشدن پاي اين عناصر به داخل دمشق و اطمينان مردم از وجود عناصر مسلح اعتراض هاي مسالمت آميز بسرعت رخت بر بست و اقدامات مسلحانه بيشتر شد و مردم به ابعاد ديگري از اين اقدامات در شهرهاي مختلف سوريه به خصوص دمشق مانند ترور، بمب گذاري هاي پي در پي ، خودروهاي بمب گذاري شده انتحاري ، شليك خمپاره و نظاير آن پي بردند.
در پي اين صف بندي جديد در جامعه سوريه كه موجب افزايش حاميان دولت و نيروهاي مسلح شد، دست دولت سوريه نيز براي مقابله با تروريست ها و عناصر مسلح بازتر شد و دامنه برخورد با اين عناصر افزايش يافت كه منجر به موفقيت هايي براي ارتش شد.
اكنون نيز كه صحبت از مداخله نظامي غرب عليه سوريه مطرح است مي توان شاهد تكرار چنين موضوعي در سوريه بود.
بر اساس اخبار دريافتي از جامعه سوريه در روزهاي اخير كه تهديدهاي عليه اين كشور از سوي امريكا افزايش يافته است، زنجيره هاي انساني در شهرهاي مختلف سوريه براي مقابله با اين حمله افزايش يافته و راهپيمايي ها و برنامه هايي نيز از سوي جوانان سوريه براي آمادگي با حمله امريكا در حال شكل گيري است.
پيشتر نيز به دنبال آغاز بحران در سوريه و تهديدهاي نظامي اتحاديه عرب عليه سوريه شماري از جوانان سوري با پوشيدن لباس هاي نظامي آمادگي خود براي مقابله با تهديدها اعلام كرده بودند.
بر اساس برخي اخبار دريافتي از سوريه نيز اكنون و به دنبال جدي شدن احتمال حمله نظامي امريكا به سوريه و بازتاب هاي آن در اين كشور اختلاف ها در اين ارتباط حتي بين گروه هاي مسلح و مخالف دولت سوريه افزايش يافته است و شماري نيز با آن مخالف مي باشند.
پيشتر نيز اختلاف بين مخالفان سياسي دولت سوريه بر سر دخالت نظامي بيگانگان در اين كشور وجود داشت ولي اين موضوع اكنون به گروه هاي مسلح و تروريست نيز كشيده شده است.
به نظر مي رسد كه علت بروز چنين اختلاف و افزايش دامنه آن اطلاع از تبعات مداخله نظامي امريكا در سوريه است و تروريست ها به خوبي مي دانند كه در صورت چنين اقدامي در اين كشور مانند تير ماه 1391 سوريه وارد مرحله جديدي خواهد شد و دست دولت براي سركوب عناصر مسلح با حمايت مردم بازتر خواهد شد چرا كه مسبب اصلي ورود سوريه به اين مرحله اقدامات مسلحانه 30 ماه گذشته در اين كشور است.
ذكر اين مطلب نيز لازم است كه ارتش سوريه يكي از قوي ترين ارتش هاي منطقه است كه در سال هاي اخير براي مقابله با رژيم صهيونيستي آموزش و آماده سازي شده است و اين ارتش بر خلاف برخي ارتش هاي كشورهاي منطقه همانگونه كه در 30 ماه گذشته با عناصر تروريست در سراسر اين كشور جنگيد ، از قدرت پاسخگويي به تجاوزهاي امريكا برخوردار خواهد بود و چنين پاسخ هايي مي تواند براي همپيمانان امريكا در منطقه نيز سخت و غيرقابل پيش بيني باشد.
علاوه بر صف آرايي مزبور در داخل سوريه كه به نفع حكومت اين كشور تمام شده و در آينده نيز تمام خواهد شد، تهديدهاي امريكا موجب صف آرايي هاي جديد در صحنه بين المللي و منطقه اي بين دولت ها ملت ها نيز شده است.
بايد توجه داشت با توجه به سابقه بد واشنگتن در طرح بهانه براي حمله به عراق با هدف نابودي سلاح هاي كشتار جمعي و يا حمله به افغانستان با هدف مقابله با تروريسم كه پس از 10 سال با شكست مواجه شد و اكنون اعتراف هايي مبني بر نبود چنين سلاح هايي در عراق مطرح مي شود، جهان و جهانيان اكنون ادعاهاي مطرح شده از سوي امريكا را در ارتباط با استفاده از سلاح هاي شيميايي از سوي دولت سوريه چندان قبول و باور نداشته و به همين خاطر چندان تمايلي براي همراهي با امريكا مانند گذشته ندارد و در اين ميان تنها فرانسه است كه با وجود مشكلات عديده اقتصادي و بيكاري تاكنون با اما و اگرهايي آمادگي خود را براي همراهي با امريكا اعلام كرده است.
در روزهاي اخير روسيه نيز اعلام كرده است كه در صورت حمله نظامي به سوريه، مسكو كمك هاي نظامي به دمشق را افزايش خواهد داد و چنين اقدامي را از سوي واشنگتن به منزله تجاوز قلمداد مي كند.
ايجاد چنين صف بندي بين واشنگتن و مسكو يادآور دوران جنگ سرد بين دو طرف است ولي اين بار به نظر مي رسد كه از نوع سرد آن نخواهد بود بلكه با توجه به لشكركشي نيروي دريايي امريكا، روسيه و فرانسه به درياي مديترانه در غرب سوريه و وجود پايگاه نظامي روسيه در بندر طرطوس سوريه و با توجه به موضع گيري هاي ولاديمير پوتين رييس جمهوري روسيه مي تواند تبعات غير قابل پيش بيني نيز داشته باشد.
در ديگر سو از نظر صف آرايي در بين كشورهاي منطقه نيز شماري از آنها اين اقدام امريكا را در منطقه حساس خاورميانه با وجود مشكلات عديده در آن تهديدي براي كل منطقه قلمداد و مواضع روشن و مشخصي در قبال آن اتخاذ كرده اند و علاوه بر اين با اعتراض هاي مردمي در بسياري از كشورهاي منطقه و حتي اروپا و امريكا نيز مواجه شده است .
دولت سوريه منطقه را به منزله بشكه و انبار باروتي اعلام كرده است كه حمله امريكا موجب زدن جرقه به آن خواهد زد، تونس ضمن مخالفت با اين حمله اعلام كرده كه در چنين صورتي خاورميانه و شمال افريقا با چالش مواجه خواهد شد، عراق هم با اين حمله مخالفت كرده و خواستار اتخاذ روش هاي ديگر شده است.
برخي از كارشناسان منطقه نيز از هم اكنون هشدار داده اند كه آغاز جنگ جديد از سوي امريكا در منطقه منجر به فعال شدن روح مبارزه و جهاد در بين برخي از گروه ها در منطقه عليه امريكا خواهد شد كه عواقب آن قابل پيش بيني نيست.
ديگر كشورها نيز با چنين حمله اي مخالفت كرده و در اين ميان تنها عربستان و قطر هستند كه با توجه به حمايت هاي مالي و نظامي از عناصر تروريست در سوريه از خود موضع موافق نشان داده تا شايد سرمايه گذاري هاي بي دريغ ماه هاي اخير آنان در ارتباط با تروريست ها با نتيجه مواجه شود.
حتي بر اساس اخبار منتشر شده از امريكا با توجه به تجارب دو جنگ اخير واشنگتن عليه افغانستان و عراق و زيان هاي مالي و جاني ناشي از آن براي مردم اين كشور زمزمه هايي از نافرماني در بين نظاميان امريكايي براي آغاز جنگ جديد در خاورميانه مطرح شده است.
شنيده ها از نظاميان امريكايي حاكي از آن است كه از نظر آنان در مقطع كنوني هنوز زخم هاي ناشي از دو جنگ در افغانستان و عراق بهبود نيافته و ارتش با مشكلات مالي و بودجه انقباضي مواجه است و در چنين فضايي آغاز جنگ جديد مي تواند از سوي نظاميان با ترديدهاي جدي مواجه شود.
مي توان گفت كه در چنين حال و هوايي با توجه به صف آرايي هاي مزبور در ارتباط با اقدام و ماجراجويانه جديد امريكا ، باراك اوباما رييس جمهوري امريكا با اشراف به چنين نتايجي توپ را به زمين كنگره امريكا انداخته تا در صورت هرگونه مخالفت با اين حمله تبعات آن نيز متوجه خود وي نباشد.





September 7th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی