خدا به زادگاهش باز می گردد
هوشنگ معین زاده
انتشارات آذرخش . 1384
22 فوريه ۲۰۰۹
این دفتر، که درهفت فصل تنظیم شده پنجمین اثرهوشنگ معین زاده که مدتی ست با دستگاه آفرینش درافتاده و در فرصت های مناسب از راههای گوناگون برای روشنگری دست به افشا گری میزند. اینکه تا کجا این بار سنگین و جنجال آفرین را که عاشقانه به دوش گرفته، تحمل خواهد کرد کسی جز خود نویسنده نمیداند. اما امید که کارهایش را با همان علاقه دنبال کند.
کتاب مدتی پیش به دستم رسیده بود. درسفربانکوک مونس شبانه ام بود. یادداشت هائی هم برداشته بودم اخیرا متوجه کتاب و نگاه ملامت بارش شدم که درگوشه ای غریب افتاده بود. بانگاه تازه ای میبینم حرفهایی زده که نمیتوان ازش گذشت. گو اینکه در این راه پرسنگلاخ و جهل مسلط در اجتماعات باورمند، گشودن چنین راه کار آسانی نیست.
«بشارت خدا به زادگاهش باز می گردد.» پسوندی که بشارت را بر پیشانی دارد، خبر از نوزایی نوینی میدهد که خواننده باعلاقه به دنبال ش میگردد. در ص 29 با خواندن روایت مطبوعی به بهانه شنیدن اسم شیطون (شیطان)، برای نخستین بار که بخشی ازخاطره های نویسنده است، زمینۀ آشنائی او را با این فرشتۀ پرآوازۀ دستگاه آفرینش درمییابد. فضای زیبا شناسیِ روایت شیرین و تمایلات رو به بیداری پسربچه که ظرافت یک زن جوان و زیبا را ترسیم میکند، در تأیید این فکر میتواند مؤثر افتد که « ... که ایرانیان ازهمان نخستین روزگار تازش اعراب به ایران که به دنبالش قرآن به دستشان افتاد، وقتی به ماجرای شیطان و خدا آگاه شدند، آنرا به سُخره گرفتند و هرگز هم آن را چنانکه درقرآن آمده است باور نکردند. به خصوص نسبت به شیطان احساس ناخوشایندی که دیگر مسلمانان به او داشتند، درمیانشان رواج پیدا نکرد.» ص 30
وسپس درسنجش سه آئین ایران: زرتشتی، زروانی ومانوی، اهریمن وشیطان میگوید: « چنانکه حضورخدایی برای عالم هستی مورد نیازباشد. میباید به دوخدائی معتقد شد نه به یک خدایی، چرا که نیکی و بدی، روشنائی وتاریکی نمیتوانند از مصدر یک خدای واحد و متعالی صادر شوند.» ص 31
نویسنده درباره رفتار وکردار و برشمردن مناقب شیطان، خدا را محکوم میکند. واز یاری رساندن شیطان به رسول خدا درامر نبوت سخن میگوید: «زمانی که کار پیغمبر اسلام درامرنبوت به بن رسیده بود و مردم مکه و دررأس آنها قبیله قریش زیربارنبوت او نمیرفتند، شیطان با تلقین آیات «غرانیق» به کمک او آمد وگره کور نبوت اورا گشود.» ص 35
دراین بخش که نویسنده بیشترین تأکیدش درمعرفی شیطان وجستجوی هؤیت و اثبات ذاتِ عقلائی و خردگرائی این فرشتۀ عصیانی ست، حوادثی میگذرد توام با خاطرات چند ساله ازغارنشینی و چوپانی واقدام به زمینه سازی برای مدعای پیامبری و دیدن خدا، - که نمیبیند و نمیتواند پیدایش کند- با تکیه به تجربه های شخصی، مطالعه را پی میگیرد وحاصل تلاش مستمر خود را چنین خلاصه میکند که : « اگربخواهیم داستان خدا و شیطان و درگیری آنها نتیجه ای بگیریم، میباید بگوئیم که تمام دعواها برسر جدال عقل و ایمان است یعنی دعوای میان باور به موهومات دینی و یقین به مقولات عقلی.» ص 39
بااین حال نویسنده دست از آمال خود برنمیدارد. و با علاقه ای حیرت آور به دنبال پیداکردن حقیقت آن هم در حال اعتکاف و درجستجوی خدا، شیطان را ملاقات میکند. شگفت اینکه جبرئیل واسطۀ این دیدار میشود:
و ازشنیدن این خبرخوش جبرئیل را بغل میگیرد و میبوسد.
«از شنیدن این خبر چنان خوشحال شدم که فرشتۀ امین را به گرمی درآغوش گرفتم و غرق بوسه اش کردم. صمیمانه ازاو تشکرکردم.» ص 90
روایتگر، دراین جولانگاه فکری میداند که به روال عقلی نمیتوان به دیدارخدا نائل آمد. وازآن جا که باور چندانی به مفاهیم نقلی ندارد، به یقین های تردید آمیزش شک میکند، همچنانکه به شک و تردید هایش نیز. به این نکته برمیگردیم. و بالاخره از راه خرد دروادی شک ویقین میغلتد.به امید اینکه حقیقت چهره بگشاید. تلاش درادامۀ تحقیق باچنین جانمایۀ فلسفی موجب تشویق او میشود. و ره به خلوت میبرد. نقش آفرینان دستگاه هستی را ملاقات میکند.
نویسنده، شیطان را در هیبت پیرمرد شبیه چوپانان ملاقات میکند و با ناباوری میپذیردش. بین آن دو بحث دربارۀ وحی و فرشته ومعراج با ادله وروایتهای تورات وادیان الهی درمیگیرد. شیطان، میپرسد: «...در جستجوی یافتن چه هستی؟» روایتگر که دنبال حقیقت، یا به سخن دیگر، خدا میگردد میگوید «حقیقت، میخواهم حقیقت را بدانم.» و شیطان دست ش را میگیرد و به آن سوی سراب هدایتش میکند. اما، با سخاوتمندی اندیشمندانه یادآورمیشود که «فکر نمیکنی حقیقتی که در"آنسوی سراب" وجود دارد، دراین "سوی سراب" نیزیافت میشود.» ص99
درآن سوی سراب که از فصل سوم کتاب شروع میشود، خرد و خیال مقابل هم قرار میگیرند.
صحنه آرائی سراب یادآور مقابر و مراسم عزاداری عاشقان سینه چاک است که مریدان بانعره های دیوانه وار، آتش جهل را جاودانه میسازند. و ازآنجا که « ... وادی سراب اقامتگاه ابدی مؤمنین است» و بیشتر زیندگان روی زمین متشکل ازآنان است، صیانت مقام خدائی، سرگرمی ومهارعوام را نیزبرعهده دارند، بخش اعظم مالکیت زندگی نیز متعلق به مؤمنین است.
اشاره نویسنده به مقابربزرگان برخی ازنامداران مذاهب ، وروایت بخشی ازسرگذشت زندگی آنها با انبوه زائران، نمایشی از فلاکت ودرماندگیِ اجتماع بزرگ بشری ست. تقدس جهل و گسترش خرافات به دنبال پیدا کردن راه نجات، تلنگری ست از ادامۀ عادت ها! نقل و قول های مستند که برای تحمیق عوام از رسوم نهادی شده در بین کهنه پرستانِ سنتی میباشد، و راه بر خرد و منطق و بینشهای روشن فردی میبندد، از عمده ترین بحث های این فصل است که دنبال میشود.
تآمین هزینه های زندگی سادات «خمس» و محدود کردن بهشت به شیعیان، و چالش های فکری که بین طلبه های حوزه درس ملاباقر مجلسی رخ میدهد، ازخواندنی ترین بخش های این فصل است که با زبانی ساده در تبیین تبعیض و بزرگ بینیهای اقلیتِ شیعی و خفت و خوارشمردن اکثریت اهل سنت را توضیح میدهد.
از وادی سراب، به سماع عارفان میروند :
«درپای این کوه جماعت کثیری گرد آمده و درحال سماع بودند. وقتی به نزدیک آنها رسیدیم، مولانا جلال الدین بلخی را دیدم که بازو بر شانه شمس تبریزی درمیان صدها عارف نامدار و شوریده حال... ... ...مشغول سماع بود. با رسیدن ما، سماع کنندگان راهی گشودند و من و شیطان از آن راه به میان حلقۀ انها رفتیم.» ص 121
نویسنده، همراه شیطان با مولانا و شمس، سرگرم سماع میشود. ذکر عارفان شروع میشود. احد احد گفتن ها و نغمۀ عشق درفضای پرجذبۀ عرفانی شوری بپا میکند.
«نوای شورانگیز "عشق عشق" جای "احد احد" را گرفت وزمین و زمان با این کلمۀ سحرانگیز عشق پر شد. ... ... درهمین هنگام، ذکر شیطان آغاز شد. او با صدای بسیار آرام ولی کوبنده ذکر "عقل" را به صورت زمزمه آغاز کرد.» همان
روایتگر با شیطان دم میگیرد. و صحنه از عارفان خالی میشود.
هیچ فرقه ای ازباورمندانِ خدا، عقل را برنمیتابند. این معضل فکری که به طرد وتکفیر فیلسوفان، خردگرایان وپیشوایان فکری وعقلی انجامیده، رشتۀ درازی درطول تاریح بشری دارد که با آغاز دوران تکخدائی در ادیان ابراهیمی قوت گرفته وبه رسمیت شناخته شده است. دوره ای که رهبران دینی با تکفیرعقلگرایان، عقل، را بر دار کشیدند. "خشونت" درمتون فرامین الهی ازابزاربهشت شد. طاعت وبندگی تقدس جهل را تضمین نمود .
ملاقات آن دو با اندیشمندان و فلاسفۀ یونان، رازی و وابن سینا و خیام و دیگرفرزانگان به پایان میرسد و شیطان، بعنوان عقل خود را معرفی میکند. و هموبعد از گفت و شنودی چند، سحن سنجیده ای دارد :
«آنهایی که عقل دارند ایمان ندارند وآنهایی که ایمان دارند عقل ندارند.» ص 131
درادامه این فصل که بحث آزاد و رویاروئی نویسنده با شیطان است، پیام این فرشتۀ طغیانگر خدا، مرا به یاد سخنرانیهایی انداخت که دردوران نوجوانی برخی ازپیشگامان چپ اندیش برای بیداری خواب رفتگان، مردم را به نافرمانی و گسستن زنجیرهای بندگی دعوت میکردند. فرشته عصیانی خدا میگوید: «باید به مردم گفت این نهادها درگذشته با مردم چه کرده اند، به انسان چه داده و ازانها چه گرفته اند . باید فجایعی که به نام دین و مذهب برجوامع انسانی رفته است کاملا و دائما بازگو شود تا مردم مصیبت هائی را که به مردم رسیده است، فراموش نکنند.» ص146
فصل چهارم. جزیره بیداری
شیطان پیشنهاد میکند که روایتگر را به جزیره ای بفرستد. و نویسنده شرح آن مسافرت خیالی را با زبانی ساده و شیرین تعریف میکند.
یک کشتی استرالیائی غرق شده و سه ایرانی نجات پیدا کرده درجزیره ای به هم رسیده اند.
پسری یازده ساله، به نام جاویدان. مردی بازرگان به نام حاج غلام که برای خرید گوسفند به استرالیا میرفته و پیرمرد هفتاد ساله بازنشسته، که پیر و زمانی استاد نامیده میشود.
خواننده، در مطالعۀ این بخش، لحظاتی احساس میکند که سرگرم خواندن یک رمان و یا داستان شیرینی ست. تغییر فضا و گویش کلام درفرم داستانی اورا درلذت ماجرا چنان فرو میبرد که دربرخورد با کلمات نماز و قرائت قرآن و مؤمن، ازبهم خوردن ناگهانی فضا دلخور میشود. با یادآوری اصل موضوع ماجرای جزیرۀ بیداری را دنبال میکند.
پیر، که آگاه و خردمند است، تعلیم و تربیت و آموزش نوجوان را برعهده میگیرد و حاج غلام متعصب قشری از اینکه مبادا نوجوان بیدین و لامذهب به بار آید، خشمگین میشود و چماق برسر پیرمرد میکوبد. تربیت جاویدان را برعهده میگیرد.
«مردمؤمن، لحظه ای ازتعلیم جاویدان دست نمیکشید و به قول خودش میخواست این کودک خام را به صورت یک مؤمن تمام عیار به دین مبین اسلام بار آورد.» ص 153
پیرحوصله اش از لاطائلات حاج غلام سررفته و آن دورا ترک میکند. و پس از طی مسافتی درجزیره، محل امنی برای خود درغاری تهیه میکند و سپس به جمع آوری آذوقه زمستانی وتهیه غذا برای روزهای مبادا سرگرم میشود.
روزی تصمیم میگیرد برای دیدن یارانش برود. با مقداری توشه به راه میافتد. و آن دورا زیر درخت تنومندی درحال اغما پیدا میکند. « ... جزپوست و استخوان، چیزی برایشان باقی نمانده بود. لباس هایشان پاره، موهایشان ژولیده، چشمهایشان گود رفته بود. رنگ زردشان نشان ازبیماری شدید آنها می داد.» ص 157
آن دو بعد از خوردن مقداری غذا جان میگیرند. وحاج غلام میگوید: «شب و روزدعا میکردم و ازخدا میخواستم که اگر نمیتواند یا نمیخواهد کمکی به ما بکند، حداقل مرگ را به سوی ما بفرستد و راحتمان کند.»
پیر، پس ازچند روز تیماری ازآن دو، وقتی وضع مزاجی شان را بهتر میبیند، آن دو را به غار برده جان شان را نجات میدهد. حاج غلام متعصب میگوید « وقتی ازکمک خدا مأیوس شده بودم، آرزوی دیدار تو را داشتم تا به کمک ما بیائی ... لحظه ای که چشمم به تو افتاد به نظرم آمد که تو خدائی ...» ص 158
دراین فصل، جان کلام را جاویدان میزند. «من فکر میکنم میشود زندگی کرد بی آنکه کاری به خدا داشت. این گفته حاج آقا که خدا دنیا را خلق کرده و ما را آفریده شاید درست باشد، ولی به خاطر این کار نباید ازاو توقع بیجا داشته باشیم و یا شب و روزبه عبادت او مشغول باشیم. وقتی او کاری به ما ندارد، ما هم نباید کاری به او داشته باشیم.»
دستگاه عریض و طویل، واسطه های دوزخ وبهشت، در همۀ ادیان، هریک با نام ونشانی ویژه در سراسر جهان بساط خود را چنان گسترانده و بشریت را به خود جذب کرده اند، که رهائی ازچیرگی و سیطرۀ آنها غیرممکن است. بنگرید به نفوذ واتیکان دربین ملل پیشرفته . حتا در ستون فقرات نظام های سیاسی جهان غرب . فرق فرهنگی مدنی درادیان ابراهیمی، وبرتری چشمگیرمسیحیت،که شالودۀ تحول را با رنسانس فراهم آورد، به پیشتازان فکری این فرصت را داد که با حفظ آزادی فرد، کلیسا در گسترش علم و فن و هنر دخالت نکند. به دور ازسیاست باشد. حرمت کلیسا ومقام روحانیت، با این قول و قرارها تضمین شد. شکوفائی اندیشه ها پدید آمد. و امروزه پرسش اساسی و معضل بزرگ جهانی این است که رنسانس درجهان اسلام کی و چه موقع پیش خواهد آمد؟ تا با جابه جائی پیام های ملموس انسانی و همزیستی، با دستوراتِ خشونتبار مذهبی دریک محیط امن زندگی سالم واحترام آمیزی را شروع کرد؟
روایتگر، دربارۀ خلقت انسان ازتورات حکایت هایی نقل میکند که نه تازگی دارد و نه امروزیست. با این حال تکرارش، یادآوری بجا و قابل قدردانی است :
«روزششم آفرینش خدا گفت آدم را به صورت ما و موافق شبیه ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و برتمامی زمین و همه حشراتی که برزمین میخزند حکومت نماید» ص 184
ابراهیم پدر انبیاء سامی خدا را درولایت خود میبیند و اورا به چادرش دعوت میکند تا پایش را بشوید وکبابی برایش بپزد تا بخورد ... ... یعقوب پیغمبر دیگر، شبانگاهی این خدا را غافلگیر کرده تا صبح با او کشتی میگیرد. شگفتی اینکه خدا با همۀ قدرت و توان خود ازپس یعقوب برنمیآید. وقتی فجر صبح میدمد خدا خواهش میکند که اورا رها کند که برود. ... جالبتراز همه اینکه خدای "دانا"ی ما حتا نمیدانست اسم حریف کشتی گیر شبانه او چیست! موسی هم وقتی از طرف خدای کوهستان برای رهائی قوم یهود ازمصر به یپغمبری مبعوث میشود، با طرح این پرسش که اگر "عبریان ازمن سئوال کنند – نام – این خدا چیست من چه جواب بگویم؟ ... و خدا پاسخ میدهد بگو یهوه خدای پدرانتان، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب مرا فرستاده است. این نام من است برای همیشه و درتمام نسل های اینده مرا چنین خواهند نامید.» 9- 186
«یهوه قبل ازموسی کوه نشین بوده وخدای آتشفشان شمرده میشد. این خدا، بعد ازظهور موسی و تصدی خدای قوم یهود، خیمه نشین شد. موسی او را درخیمه ای به نام - خیمه ملاقات – که درعین حال محل نگهداری و حفظ صندوق – میثاق – بود جای داد. درجنگها نیزخیمه خدا را برپشت چهارپایان حمل میکردند. در زمان سلطنت سلیمان خدا را ازخیمه ملاقات به معبد بردند و او را معبد نشین کردند.» ص 240
خواننده، غرق تاسف وحیرت گمان میبرد که قصه های ننه کلثوم از روایت های تورات مایه گرفته است.
حاج غلام وجاویدان با یک کشتی توریستی که به بازدید جزیره آمده اند آن محل را ترک گفته عازم بندر میشوند. پیرتنها میماند.
روایتگر، که درآنسوی سراب روی تخته سنگی نشسته است شیطان را مقابل خود می بیند. شیطان سفارش میکند که پیر را باید ببیند و رازهای حقیقت را ازاو کسب کند.
«برو او را ببین. با دیدن او رسالت تو پایان میرسد.» ص212
خواننده، ازتکلیف رسالت پیامبری از سوی شیطان به روایتگر، دچارشک و دودلی میشود: نکند مبتکر وحی شیطان بوده؟! وزمانۀ پرفسون و قصه های راست وناراستِ پیشزمینه های رسالت پیامبر، هنگامۀ بازار جادوگران وساحران وحماسه گویان در اطراف بتکدۀ بزرگ، غارنشینی های هرازگاهی و عارضۀ رؤیاهای تلخ و شیرین با آنهمه درگیریهای عشیرتی و طبقاتی در ذهنش جان میگیرد. نقش شیطان برجسته میشود!
فصل پنجم
در دیدار با پیر، روایتگر از هستی و پیدایش خدا میپرسد و پاسح میشنود:
«ازتاریخ پیدایش حیات بیش از سه و نیم میلیارد سال میگذرد. در تمام این مدت هم جهان و هم حیات بدون حضور خدا وجود داشته اند وتا وقتیکه انسان ازنوع پدران حیوان خود جدائی نگرفت و زمان درازی میان حیوانیت و انسانیت سپری نکرد خدایی درکارنبود ... ... .... ذهن انسان که سازندۀ موجودات مرموز و نامرئی و به دنبال آن خدایان نادیده بوده نه تصوری از این موجودات موهوم داشته و نه توانسته است شکل و شمایلی به آن بدهد. ... ... وقتی هم پس از هزاران سال خدا به دست مردم سامی می افتد، آنها با همان سادگی مردمان کوچگر و رمه دار خدا را به صورت خود یعنی انسان در میآورند. از زبان او اعلام میدارند که "آدم" یعنی انسان اولیه را به صورت خود میآفرینند. به عبارت دیگر آن موجود مرموز ونامرئی به دست انبیای یهود، مانند یونانیان و هندی ها شکل و شمایل انسانی پیدا میکند. ...» 20-221
صحبت آن دو ساعت ها طول میکشد. سیطره قدرت خدا در ادیان ابراهیمی و پیدایش دار و دستۀ متولیان و نگهبانان منزلت خدا «میبایستی بابت حضور چنین" صنمی" نسل اندر نسل به مشتی طفیلی که مدعی نمایندگی او در زمین هستند، باج بدهند229. » تا به چیرگی امروزی ملایان ایران به سرنوشت مردم وطن میرسد.
نویسنده، با دلی پرخون پرده از شیادی های متولیان گوناگون برمیدارد. چیرگی اوهام، جهل و غفلت انبوه عوام و سراسر فرهنگ مذهب غالب را زیر تازیانه نقد میگیرد، طفیلی ها را رسوا میکند.
می نویسد: «من برخلاف کسانی که تلاش میکنند حکومت اسلامی ایران را سرنگون سازند، به دنبال آن هستم که خدای یکتای ادیان توحیدی و در رأس آن الله اکبر اسلام را از خدایی بیاندازم.» ص 262
«نگاهی سرزنش آمیز به او انداختم و گفتم قصد من این نیست که خدا را از اریکۀ خدائی پائین بکشم، بلکه میخواهم اورا درجایگاهی که به او تعلق دارد بنشانم ... ... » 283. حال آن که درصفحۀ قبل نیز آمده :
«که حق را باید به حق دار داد. ما همه می دانیم که خداوند آفریدۀ انسان است، و نه انسان آفریدۀ خدا.»
کدام جایگاه؟ اوکه زائیدۀ اوهام بشری ست واین نکته بارها درهمین اثر یادآوری شده، چه ضرورتی دارد که درجایگاهش نشاند؟ اگرمنظور درهیچستان نشاندن است که هیچ را درهیچ خلئی نشاندن بیربط است و مفهومی ندارد! چنانچه اشاره شد، قبلا نیزآمده که : « ... من به دنبال آن هستم که خدای یکتای ادیان توحیدی و در رأس آن الله اکبر اسلام را از خدایی بیاندازم».
دستگاه الهی وفرشتگان از فرسودگی و یکنواختی کار دراین همه سالهای طولانی خسته شده اند.درملاقات با جبرئیل، میگوید: « فرشتگان مقرب درگاه الهی می خواهند تورا ببینند و با تو مشورت کنند ... و نظر تو را درباره خدا بشنوند.» ص 272 دراین ملاقات نویسنده حتا شاهد رؤیت شهابهای آسمانی ست وبا قدرت تخیل، تصویرو فعل و انفعالات کهکشانها را روایت میکند: «جبرئیل با پیچ و خم دادن های خود مرا از اصابت این شهاب ها نجات داد.» ص 273
نویسنده، درفصل هفتم ناظرمراجعت خدایان به زمین است. همو در«چهره به چهره باخدا» دیدار خود باخدا را شرح میدهد:
"درفضائی که ازبلندای آسمان تا به زمین گسترش داشت" انبوه فرشتگان در میان آهنگ حزن انگیز شیپور زنان، خدایان مرده و زنده از آسمان به زمین می آیند. « من خدایان سفید و سیاه و زرد و سرخ پوست را که درکنارهم قدم برمیداشتند میدیدم. ...همۀ این خدایان با کبکبه و دبدبه از پلکان پائین میآمدند و رو به زمین داشتند. ... درمیان این خیل عظیم فرشتگان تخت خدای یکتا نمایان شد که هشتادهزار فرشته غول پیکر آن را بردوش خود حمل میکردند. ... و صدای خدای یکتارا شنیدم که میگفت فرزند! میل داریم درعالمی که درآن مستقر خواهیم شد، سیرو سیاحتی بکنیم. ارادۀ ما براین قرارگرفته که تو ما را دراین سفر همراهی کنی.» 98-290
دراین دیدار وگردشگری در زمین، خدا گریه میکند. «... من با تآثرشدید دیدم که چشمان خدا پرازاشک است. بی اختیار و بی آنکه دلیل گریۀ او را بدانم، دلم به حالش سوخت . ناخواسته چشمان من نیز پرازاشک شد.» 300
قبلا، دربارۀ غلتیدن روایتگر دروادی شک و یقین اشاره ای داشتم که توضیح زیر ضروری ست. وقتیکه خدا، با جلال و جبروت شکوهمندش ظاهر میشود، نویسندۀ خردگرا، با آن بنیادهای فکری اش میگوید: « ابهت و جلال وعظمت کرسی الهی چنان اثری درمن گذاشته بود که بی اختیاربه صدد افتادم درآستانۀ آن به سجده درآیم.» ص297
اما، هموبا تآملی کوتاه درنوسان شک و یقین صدای درونی خودرا که درخیال، صدای خدای یکتاست، میشنود که او را برای سیاحت در زمین فرا میخواند.
نویسنده، باتوسل به شهود عینی از- خود - رفتار و منش های متغیر انسان را متذکر میشود تا درچالش فکریِ شک و یقین، به نتیجۀ عقلائی نزدیک شود. لحن روایت ها و انشای بی پروا درتأیید این مدعاست.
خدائی که زمین را نمیشناسد. خدائی که ازبنده خود راهنمائی میطلبد. گریه میکند، ازمنظر باورمندان کفراست. اما آن روی سکه کفر، ایمان به شناختِ واقعیت است که با دریدن پرده های اوهام، زمینۀ گشودن دریچۀ حقیقت را به روی انسان فراهم میسازد. ادامۀ تلاشی که درراهش سرهای بیشماری برباد رفته. اما نه حقیقت پشت ابرهای سیاه جهالت مانده و نه حقیقت جویان خاموش مانده اند. خِردگرایان، درهرآئین وعقیده و مشرب های فکری در سراسردوران حیاتِ بشری بذری ازپاکی وطراوت را در این گلستان پاشیده اند . درگسترۀ این تلاشِ ریشه دار است که نویسنده در خیال، خدا را باتمام جبروتِ انتصابی اش به زمین میکشاند. داستانگونه، شرح این سفر شگفتاور را درمؤلفه ای ازروایتهای تاریخی – مذهبی و علمی صیقل میزند و با جلایی نو، حضورکهن و نهادی شدۀ خدا را در"بشارت" توضیح میدهد. به آرزوها روح تازه ای میدمد.
با این حال، نباید خوش بین شد و خوشباور. محال که نه، ولی میتوان گفت درشرایطی که، جهان محرومان، با رشد فزاینده ای به سوی خداپرستی، آن هم ازنوع اسلامی اش پَرکشیده اند، رسیدن به چنین هدف نزدیک به محال است. اما گزینش صحیح و پیروی از تجربۀ غرب به ویژه درسنت مسیحیت، همان شیوه که قدرتِ کلیسا را محدود کرد وبا حرمت به مسئولیت فرد، خدا را به زمین آورد مؤثرتراست تا آرزوی رسالتی تازه دررویاروئی با باورهای نهادی شده که بیش ازچهارهزارسال است میراث امانت را فاخرانه به دوش دارد .
گشت و گذار روایتگر به پایان میرسد. اما نه سفرها را پایانی ست و نه دامنۀ تفکرات انسان های جستجوگر در کشف رازها و گشودن گره های ناگشوده هستی .
نقل از : کتاب سنج- نقد و بررسی
http://ketabsanj2.blogspot.com/
March 8th, 2009
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- مترجم: پیامفصلهایی از کتاب «نقابزدایی از چهرهٔ اقتصاد: از قدرت و آز تا همدردی و منفعت عامه»
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل دهم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل نهم) ــ ۲
- مترجم: پیامفصلهایی از کتاب: «نقابزدایی از چهرهٔ اقتصاد: از قدرت و آز تا همدردی و منفعت عامه»
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست سرمایه اثر کارل مارکس (فصل نهم) ــ ۱
- انتشارات تهران ترجمه سومین رمان خالد حسینی با عنوان «و کوهها طنین انداختند» منتشر شد
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل هشتم)
- خسرو باقریپیر پرنیاناندیش
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل هفتم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل ششم)
- بر گردان از انور میرستاریکتاب بلژیک و بمب
- عزیزه عنایت مروری براثرگرانبهای نمک درشعر فارسی !
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل پنجم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصلهای سوم و چهارم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصلهای اول و دوم)
- ناصر اصغریدر سالگرد قتل تروتسكی، معرفی یك شاهكار
- برگردان، تلخیص و تحلیل از داکتر خلیل ودادخوشحالخان ختک آغازگر ادبیات ملی شعری ( پشتو)
- جميله پلوشهحقوق زن در گذرتاريخ
- ناصر اصغریلنین: معرفی یك كتاب
- Sumaia Frotan افغانی
- اسدالله شفاییماموریت سقوط
- پوهندوی شیما«غفوری»رنگها و برداشت های من
- لنیندربارۀ مبارزۀ مسلحانۀ جدا از توده
- امیر کشفیبرتراند راسل در مقام فیلسوف
- ترجمه محسن فریدنی و ا. صادقینشریات و تشکیلات کارگری
- نگارش از: نذیر ظفرپرستو های شاعرانه
- لنیننامه به کمونیستهای : آلمان ، اتریش و لهستان
- مجموعه آثار لنینبه جمهوریهای شوروی قفقاز
- مجموعه آثار لنین، جلد ۲۴، ص ۵۴-۴۲نامههایی دربارۀ تاکتیکها [1]
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)امنیت ملی
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)پلیسان نواحی مطمئین ترین حافظان جان ومال مردم (محافظت عامه)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح پلیس:همکار شاروال درتنظیم شهرها(نظم عامه)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) قوای مسلح- فصل دوم - پلیس ترافیک
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) قوای مسلح- بخش دوم (پلیس وسارندوی)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل هجده همقوای مسلح
- گزیدۀ مقالات از ولادیمیر ایلیچ لنیندر برخورد به خرده بورژوازی
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل چهاردهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) فصل سیزدهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) فصل نهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح فصل هشتم
- کمونیستهای انقلابیقهرمانان فریب و اشتباهات بلشویکها [1]
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل ششم و فصل هفتمقوای مسلح
- اثر جان پرکینزاعترافات جنايتكار اقتصادي
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل چهارم و فصل پنجم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل سوم (قوای مسلح)
- برگردان: شيرين روشارمارکس و قرن بيست و يکم
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل دوم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح
- پراودای. ج. تسره تلی و مبارزۀ طبقاتی
- کمیتۀ از زندان تا تبعیدمدخلی بر جلد یک سرمایه
- ک. کائوتسکی نیروهای محرکه و چشم اندازهای انقلاب روسیه
- شاپور احمديبادهپيمايي با اژدها در تموز
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح
- شاپور احمديشعر بيقهرمان
- محمدنبی عظیمی نگاهی به برگردان دوباره کتاب تلک خرس
- شاپور احمديگزيدهي هفتگانه
- پيام پرتوىفلسطين و اسراييل- تجزيه و تحليل از نگاه چپ
- برگردان از عارف عرفانکتاب افغانستان درعقب پرده دود
- شاپور احمديدر حاشیهی متن الف
- امان معاشرروحنامه
- شاپور احمدياندامهاي نقرهاي ما چند نفر
- برگردان- محمدعارف عرفانافغانستان درعقب پردۀ دوُد)بخش ششم)
- شاپور احمديبندهاي پيشكشي فرشتهها
- برگردان- محمدعارف عرفان افغانستان درعقب پردۀ دوُد
- برگردان از عارف عرفانافغا نستان درعقب پرده دود-پی دی اف چهارم
- برگردان از عارف عرفانافغانستان درعقب پرده دود
- شاپور احمديدر پوكههاي زمهرير
- برگردان از عارف عرفانافغانستان درعقب پردۀ دود-دوم
- برگردان از عارف عرفانافغانستان عقب پردۀ دود-اول
- برگردان شاپور احمدیروبن داريو
- پوهندوی شیما غفوریمن و «لبخند شیطان»
- سید محمد اشرف فروغ سگ ها می جنگند
- شاپور احمديگاهي خاطرهي عشقي اندوهناك از زمانهاي اكنون
- امان معاشرافغانستان تخته خیز استعمار
- امان معاشر«ابرها بر شانه»
- امان معاشرسرزمین دسایس
- اسدالله جعفری امام صادق،برهان عرفان- عرفان برهان
- شیرین نظیری فعال حقوق زندخت غروب مجموعه شعر ازبانوعزیزه عنایت
- محمد عالم افتخارموفقیت بزرگ تازه برای کتاب و تئوری گوهر اصیل آدمی
- سلیمان راوشسکوت فرهنگیان { بخش 5}
- امان معاشراندمه ها اثر خلیل حیفی از چاپ برآمد
- شاپور احمديديوها و دلبندگونيپوشم
- داکتر عزیز فاریابینیمی نگاه به ( گلزمین وفا )- مجموعۀ اشعار شادروان استاد سید محمد ( دروگر )
- سلیمان راوشسکوت فرهنگیان
- محمد عوض نبی زادهجلداول کتاب مجموعه ی مقالات
- گزارنده: عزیز آریانفرخاستگاه و پرورشگاه تاجیک ها
- برگردان: ا. م. شیریدوره استالین بگواهی آمار و ارقام بخش چهارم (آخر)
- بقلم دکتر محمود صفریانسفر نامه ی دنیای ارواح پرتوی دیگری از فانوس خرد
- نگاه گر: صدیق رهپو طرزینگاهی به خاطرات محمود طرزی
- نوشته گنادی زیوگانوفدوره استالین بگواهی آمار و ارقام(بخش سوّم)
- نوشته گنادی زیوگانوفدوره استالین بگواهی آمار و ارقام
- ماریا دارومجموعه ء از اشعار دلنشین شاعر جوان محترم « نذیر ظفر » تحت عنوان « شب یلدا » تازه از طبع برآمد
- اثراستثنائی عبیدالله «حبیب»
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان)فصل سوم کتاب نام و ننگ
- عزیز آریانفرنگاهی به کتاب «میراث ایران»ِ ریچارد نلسون فرای
- امان معاشرمعرفی کتاب
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان)بخش دوم
- مصلح سلجوقینگاهی کوتاه به مجموعۀ شعر حسین وفا سلجوقی
- رضا اغنمیسفرنامه دنیای ارواح
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان) فصل سوم کتاب نام و ننگ
- گزارنده عزيز آريانفركتاب تذكر الانقلاب
- صدیق رهپو طرزیآخرین اثر محمود طرزی
- کوچی مسافردروغهای شاخدار
- دوکتور سید احمد جهشدر بارهء کتاب گوهر اصیل آدمی و نظریات محترمه ماریا دارو
- از قلم : ماریا دارونگاهی بر کتاب «گوهر اصیل آدمی» و فهم و هضم آن
- تهیه و نگارش: میر عبدالواحد سادات افغانستان در چنبره یی جيو اکونومی امريکا قسمت پنجم
- لیلا فرجامیرودخانه ای که از ماه می گذرد
- محمود فاضلی بیرجندیآشنایی با برگردانی تازه از یک کتاب
- سلیمان کبیر نوریجایزه ای بالاتر از « نوبل» و « اسکار»... برای کتاب گوهر اصیل آدمی
- میرعبدالواحد ساداتافغانستان در چنبره یی جيو اکونومی امريکابخش چهارم
- تهیه و نگارش: میرعبدالواحد ساداتافغانستان در چنبرۀ جیو اکونومی امریکا
- پروفیسر عبدالواسع لطیفیپا برهنه باز کشت
- فهیمی تجدید تعریف و شناخت انسان در اثر« گوهر اصیل آدمی »
- Translated from Dari by Mir Hekmatuallah SadatAfghanistan: The Land of Epics and Tragedy
- نویسنده اسپندکوهیمشوره های دوستانه
- داکتر سرگی کورگینیان بعد از سرمایه داری مانیفستِ جُنبشِ «ماهیتِ زمان»
- امان معاشرافغانستان اؤزبیکلري خلق قؤشیقلري
- گلن ال. کارلسازمان سیا به روایت بازجوی سیا-11
- میرعنایت الله ساداتآشنایی با سایه روشن
- غلام نبی اوسپرین ــ یورشدافغانستان د ادبیاتو ځلانده« غمي »
- برتراند راسلشناخت ما از جهان بیرونی
- جين هيرشفيلدلابهلاي تيغههاي زمردين
- نوشتۀ ر.رخشانیسرچشمه های مدرنیته
- قیوم بشیرقزلباش و هزاره در لابلای تاریخ افغانستان
- بنیاد عبدالرحمان برومندکشتار زندانیان سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷
- برگردان شاپور احمديروبن داريو
- اثر جان پرکینزاعترافات جنایتکار اقتصادی
- امیلیا اسپارتکمکثی کوتاه در مورد کتاب «گردنبند مروارید»
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت پایانی
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت سوّم
- ترجمه از فرانسه به فارسی توسط حمید محوینقد مارکسیسم دربارۀ نظریۀ روانکاوی
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت دوم
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیسم عقلانی و سقوط کمونیسم»
- سید نبیل شمیمناله های پناهجویان
- نوشتۀ ایو میشو سنجه های زیبایی شناسی و داوری سلیقه
- نجیبه آرش عجایب هفتگانهء جهان در سده های میانه
- فريدون گيلانیدر باره سه کتاب آخرم
- رضا اغنمیوصیت نامه خدا
- نگارش: ش. بامدادکودکان درجنگ
- مشعل حریردر شگفتی یک گمنام
- گزینۀ نبشته های نیلاب موج سلامگردنبند مروارید
- عبدالحسیب شریفیچاپ و انتشار دو مجموعهي شعر و يك مجموعهي داستان در تخار
- محمداسحاق فیاضیاد گل سرخ
- بزرگترین چالش در مقابل بشریتآینده طلایی
- دکتر عبدالحسین زرین کوبدوقرن سکوت
- سراج الدین ادیب«کتابخانه سیار با صدها آثار کلیدی ماندگار »
- محمود صفریانکتاب وصیت نامه خدا
- حمید محوینقدی دربارۀ : «بادام های زمینی» اثر رضا بی شتاب
- محمد اسحاق ثنا رومان پا برهنه باز گشت
- سلیمان کبیر نورییک پیغام ملی و وطنی و یک دعوت تاریخی و انسانی
- عزیز آریانفرپیرامون کتاب دولت و اپوزیسیون در افغانستان از 1919 تا 1953
- مترجم : حمید محویسومین جنگ جهانی آماده می شود: هدف، ایران
- مترجم : حمید محویسومین جنگ جهانی آماده می شود : هدف ایران
- نوشته هوشنگ معین زادهوصیت نامه خدا
- مترجم : حمید محویتأملاتی در باره ی تاریخ مسیحیت نخستین
- گزارنده به دری: عزیز آریانفردولت و اپوزیسیون در افغانستان
- عبدالو کیل کوچی کتاب ، یادی ازسر زمین شمالی قدیم
- نیلاب موج سلام« پرندگان بیبال » در آبهای سیال
- محمد یعقوب هادییادداشت های «تصویری ازگوانتانامو» تبرئه جنایات مشابه
- شباهنگ رادجنگ و اوضاع افغانستان
- آشیل بخاراییکتابی ؛ همسنگ آثار رهبران کبیر تحولات تاریخ
- سلیمان راوشسه واکنش - تکاوران تیزپوی خرد در خراسان
- نویسنده:عبدالسلام ضعیفعبور از خط سرخ [در گوانتامامو ]
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش پایانی
- ایرینا کورشونوفنیلوفر و آتش
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش پنجم
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش چهارم
- نوشته: گوالیم رابرتس قوهء فکری کودک تانرا بلند ببرید
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرنبرد افغانی استالین
- گزارنده : عزیز آریانفراسناد محرم تازه افشا شده بایگانی های شوروی پیشین در باره افغانستان بخش دوم
- گزارنده : عزیز آریانفراسناد محرم بایگانی های شوروی در باره افغانستان
- ی.بیدار سر نوشت خانواده در جوامع غربی
- امان معاشرراز هستی
- میر عبدالواحد ساداتآشنایی با «مکاتیب افغانی»
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش سوم
- شمس حیدریاردو وسیاست در سه دهه اخیر به زبان انگلیسی
- دکتر بیژن باراننقد کتاب: آنتالوژی صدای اعتراض قلم- تابستان 2009 ایران
- مسعود حنیفخانه وخانواده ،کانون خوشبختی وسعادت
- گنادی زیوگانفاستالین و تجدّد بخش دوّم
- ژرژ پولیتزرفلسفۀ عصر روشنایی و تفکر مدرن
- گنادی زیوگانف استالین و تجدّد
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرمهمان ناخوانده در کابل
- گزارنده به دری: عزیز آریانفربحران اعتماد سال های 1940-1941 در آسیای میانه
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرعملیات «امان الله» و «تبت»
- گزارنده: عزیز آریانفرماجرای پیر شامی [گیلانی]
- گزارنده: عزیز آریانفرواپسین پیروزی نادر خان
- گزارنده: عزیز آریانفرخون های تازه بر زمین نوار قبایل «آزاد»
- نویسنده : مهرالدین مشید "گذرگاۀ بسته" * فریادی در دل سنگین تاریخ
- گزارنده: عزیز آریانفراشغال کابل از سوی قبایل مرزی [هند بریتانیایی] و به پادشاهی رسیدن نادر
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرسرنگونی امان الله خان
- گزارنده: عزیز آریانفرانتقام نافرجام کمینترن در «دهلیز افغانستان»و سرنگونی امان الله خان
- میم -میهن فدا(( جنگ های کابل (( زرافهء قشنگ
- میم -میهن فداجنگ های کابل (( زرافهء قشنگ((
- عزیز آریانفربر گرفته از کتاب نبرد افغانی استالین: سیاست قدرت های بزرگ در افغانستان و قبایل پشتون
- خلیل الله عالم جنگ قصابان نبرد نابرابر
- نویسنده : دکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون »اثرابوبکریقین (قسمت سوم)
- دوکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون » اثرابوبکریقین ) قسمت دوم(
- نویسنده : دکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون » اثرابوبکریقین
- گزارنده: عزیز آریانفرنبرد افغانی استالین(سیاست قدرت های بزرگ در افغانستان وقبایل پشتون)
- نویسنده : پیکارجونکاتی چند پیرامون کتاب « تولدی دیگر»
- میرزا آقا عسگری (مانی)«ظهور»، کتابی برای برونرفت از خرافات
- دوکتور خلیل الله وداد بارشزمامداری امیر حبیب الله کلکانی
- نویسنده : سید عبدالقدوس سیدکتاب جنگ های کابل ۱۳۷۱ – ۱۳۷۵ خورشیدی زیر چاپ رفت
- امان معاشر اعیادمغان
- شریفیچند کوچه دورتر
- ابراهیم سهارکتاب سرنوشت غم انگیز درافغانستان
- امان معاشر بیدلستان و گلدسته
- از دکتر شعاع الدین شفا *ظهور، حکایت من و امام زمان
- رضا اغنمیبشارت
- امان معاشرشگوفه های احساس
- صدیق رهپو طرزینگاهی به کتاب آینده افغانستان
- محمد نبی عظیمیسگ شریر همسایه
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر امير امان الله و آسياي ميانه شوروي
- ص.وفانگاهی کوتاه بر يکی دو اثر وکار کردهايی احمد فريد طهماس
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرتاریخ در سیما ها:هنگامه انور پاشا درآسیای میانه و بازتاب آن در افغانستان
- بهرام معصومى كشور ايران، كشور كوروش و داراست
- فضل الرحیم رحیمنام عتیق رحیمی ، در فهرست برنده گان صدوپنچ سال فعالیت جایزه ادبی گنکور فرانسه
- فاطمه سعيدی (مادر شايگان)برای فرزندان من اشک تمساح نريزيد!
- صبورالله ســياه سـنگ"آوای مــاندگار زنان"
- فضل الرحیم رحیم جادوگران و مداریان
- هوشنگ معین زادهظهور
- امان معاشر خاطرات یک کارتونیست
- گزارنده به دری: آریانفر «جمهوری هراتٍ» عبدالرحیم خان [نایب سالار]
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر«کابلستانٍ» بچه سقاء (جنوری– اکتبر سال 1929)مشی سیاست داخلی و خارجی
- ديپلوم انجنير عبدالقادر مسعودمژده به علاقه مندان کتاب
- صدیق رهپو طرزیکتابشناسی«محمود طرزی»
- نو شته نذ یر ظفرتاریخ مطبو عات افغانستان یا ضرورت ژور نا لیستان
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش فرجامین)
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر نخستین نبرد سپاهیان شوروی در افغانستان در سال 1929
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 24)
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرمبارزه دیپلماتیک قدرت ها در افغانستان در سال های 1919- 1921
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 23)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 22)
- صدیق رهپو طرزی«طرزی و سراج الاخبار»
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش بيست ويکم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش بيستم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش نزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هژدهم)
- نوشته: محمد اسحاق فياض پشتونستان چالش سياسي افغانستان و پاكستان
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هفدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش شانزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش پانزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش چهاردهم)
- مشعلازســـُـکر تا صَـــــحو
- م.نبی.عظیمی نام وننگ
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش سيزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دوازدهم)
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش يازدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش نهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هشتم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هفتم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش ششم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش پنجم)
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش چهارم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش سوم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دوم)
- خالد اشککم بود والی شوم
- محمدنبي عظيميواهمه های زمینی
- مشعلازسايه های هول تا واهمه های زميني
- بیرنگ کوهدامنی سایه ناظمی ، حافظ ، شاملو وفروغ درسایه های هول
- نوآم چامسکیاندر بایستنی های امپراتوری قدرت و اعتبار
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- دکتر محمد هاشم فقیریتاریخ در ادبیات
- سليمان راوشنام و ننگ
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- داکترغلام حيدر« يقين »سخنی چندپیرامون کتاب « تخمیس غزلیات حافظ » اثرالحاج ابوبکریقین
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمد عوض نبی زا دهرمان گودی پران باز, بازگوئی گوشهء ازظلم وستم بر مردم هزاره
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميسايه های هول
- محمدنبي عظيميکنزالمهملات والاکاذيب ( بخش هفتم و پاياني)
- محمدنبي عظيميازســـُـکر تا صَـــــحو
- سیامک زینلیخاک حاصلخیز برای کشت انواع تروریسم
- محمدنبي عظيميازســـُـکر تا صَـــــحو
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- ويرايش، تهيه وبرگردان (ناهيد) نگاهي به کتاب جنگ بدون مرز، استعمار جدید جهان
- مشعـلتاجـيکـان در قـرن بـيستـم
- ارسالي فريدون يماسرنوشت غم انگيز در افغانستان
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- نويسنده: غفار عريفبه آّن به چه عنوانى بايد قضاوت كرد!؟
- فرزاد بهنامدر تاريكي راه مي رويم
- عبدالولي منگلد افغانستان په ادبي کتابتون کې يوه بله شعري ټولګه ورزياته شوه
- احمد وحید صادقی نگرشی کوتاهی بر گوشه های از زنده گی و اندیشه های فلسفی – عرفانی مولانا جلال الدین محمدبلخی
- محمدنبي عظيمينگاهی به مجموعه ؛ داستانی : رازهای قلعهء قرمز
- سلیم سلیمیچند حرفی در باره پايان رمان « سايه های هول
- فرزاد کنزالمهملات والکاذیب
- محمدنبي عظيمي"نیم نگاهی بر ائتلاف های تنظیمی در افغانستان"
- محمدنبي عظيميواهمه های زمیني
- اکرام کمالدر اشراق نيلوفر
- چند کتاب تازه از میرزاآقا عسگری (مانی)
- کمانگيربخشی از خاطرات جنرال تامی فرانکس : فرمانده پيشين نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان
- جواد نصرياندو قرن با مطبوعات فارسي زبان خارج از كشور در قاره آسيا