پروردگارا ! به کسی که عشق دادی،چه ندادی
وبه کسی که عشق ندادی،چه بدادی؟
« خواجه عبدالله انصاری »
پیوسته به گذشته :
شخصیتهاوکرکترهای داستان :
بدون شک شرح وبیان سرگذشت هرحادثه عاشقانه مستلزم موجودبودن عناصری است که استخوان بندی آن داستان راتشکیل میدهند. دراین منظومه نیزشاعرازافرادواشخاصی نام میبردکه به گونه درساخت وسازداستان مهم شمرده میشوند.این کرکترهاکه شاعرازآنهانام میبرد،ازنگاه شخصیتی وهویتی به دوگونه تصویرشده اند، چنانکه یادکرده آید:
- افرادی اندمهم،مطلوب،مفیدودارنده منشهای نیک انسانی واهورائی مانند،مجنون،لیلی،ابن سلام،نوفل،پدر ومادرمجنون وپدرومادرلیلی که هرکدام آنهادارای خصوصیات وویژه گیهای جداگانه اند.
- ویااشخاصی اندکه ازنگاه شاعردرساختارداستان کدام رول اساسی نداشته،لذاشاعردرجای جای ازآنهانام میبرد،مانند.امیرهرات،سلیم عامری مامای مجنون،سلام بغدادی وهمچنان پیرزنی که مجنون رادرخرگاه لیلی میبرد. بایدگفت که شخصیتهاوکرکترهای داخل داستان ازنگاه شاعرتمامی مردمی اند،مطلوب وشایسته وحتی پدرلیلی که درحق دخترش ظلم روامیدار،آدمی نامطلوب نیست.
- مجنون:
ازنگاه شاعر،مجنون پسریست درس خوان،باهوش،دوست داشتنی ،داناوکاناکه خوب شعرمیسرایدوپیش از آنکه عاشق شود« قیس » نام داردواین عشق است که اورابه دیوانه گی میکشاندوازاو« مجنون » میسازد. این فرزندعرب بادیه نشین هم زیباروی است وهم برومندکه درزیبائی شهره شهراست،چنانکه به گفته شاعرهرکه اورابدیدی ودروی نظر افکندی،به پسندیدی ودعایش خواندی وستایشش کردی. وصف قیس راقبل ازمجنون شدنش اززبان شاعرچنین میخوانیم :
مادرچونهاد قیس نامش برباده ی عشق کردجامش
چون سالی گذشت ازمیانه شدخوبی وحسن را نشانه
آن سان که به نیکوئی سمرشد هرروز زروز خوبتر شد
بعدازهفت سال که گذشت :
زینگونه گذشت هفت سالش دل برد زهر که خط وخالش
رویش چو شعاع مهرتابان چشمش چوغزال ولب غزلخوان
ابروی کجش هلال واری شد درصدد کمان داری
یاقوت لبش چوغنچه خندان جاکرده میان سنبلستان
ودرده ساله گی قیس:
چون درحد ده رسید سالش بفزود به خوبی وکمالش
هرکس که به وی نظرنمودی اورا به دعاش سر نمودی
دیدش چو پدر بشاشتش را بستود زدل وجاجتش را
« صفحه21 کتاب »
واماازدیدمردم کوتاه نظرکه عشق رامایه تباهی وبربادی میدانند،قیس دیوانه است وبه همین دلیل اورا« مجنون » لقب داده اند،که درحقیقت هم بعدازعاشق شدن بدان صفت متصف میگردد.
آن عده ی پست وسست عنصر خالی زحیا وازدغا پر
دژخیم خصال وزشت طینت دورازرهی عدل ودادوهمت
برغیبت شان زبان گشادند پا دررهی بد دلی نهادند
دادند پی ملالتی شان از زخم زبان خجالت شان
گشتند زراه عقل بیرون دادند لقب به قیس مجنون
اونیز به کیش عقل ومنطق گردید به این لقب موافق
بنمود جنون عشق محبوب وی رابه چنین مقام منسوب
« صفحه26 کتاب »
مجنون شاعر،عاشقیست دلسوخته وحرف ناشنوکه به ساده گی پندواندرزبزرگان رانمی شنودوحتی به سخنان پدرش نیزچندان توجه نمیکند. دراین منظومه آمده است که یک روزعده ای ازبزرگان قوم بنی عامرجمع شدند تامجنون رانصیحت کنندکه ازعشق لیلی بگذردتاهم خداخشنودشودوهم پدرش. واین است یگانه آرزوی پدری ازفرزندش درداخل خانه خدا که چه زیبابه تصویرکشیده شده است :
دست پسرش گرفت وخرسند برحلقه ی کعبه داد پیوند
گفت ای گل گلبن جوانی وی حاصل من ززنده گانی
برخیزوبمال روبه این در کن زاری زصدق پیش داور
کزبند غمت رها نماید زین دربدری جدا نماید
دربارگه ی خدای عالم روآر پی مراد پیهم
تالطف خدات دست گیرد عذر توزمرحمت پذیرد
زین رنج وعنادهد نجاتت تابهره بگیری ازحیاتت
عشقی که ترانموده مجنون زین بیش نسازدت جگرخون
مجنون سخنان قوم وپدرش راخوب گوش میکندوانگارکه ازدل وجان پذیرفته است. پدرنذرونیازمیدهدوبه این منظورفرزندش رابه کعبه میبردوازوی میخواهدتادست دعابلندکندکه ایزدداناعشق این دخترراازدلش بیرون کند.آنگاه که مجنون دست به حلقه درخانه خدامیزند،خلاف میل وخواسته پدروبزرگان قومش،چنین دعامیکند:
مجنون چو شنید حرف بابش برخاست وفتاد در رکابش
گفت ایکه مراچوجان عزیزی برعشق من ازچه می ستیزی
این گفت وزجای خویشتن جست چون حلقه بدرب کعبه پیوست
آویخت بسان حلقه بر در گفتا که زعشق باشدم فر
درحلقه ی عشق هست گوشم این حلقه به کس نمی فروشم
گویند رهی وفا رها کن ازعشق دل وزبان جدا کن
من از دم عشق زنده گشتم پیوسته به عشق سرنوشتم
گرعشق مرا براند از خود روح وتن من نداند از خود
هستیی مرا زمن ستاند درورطه ی نیستی کشاند
با آن همه من غلام عشقم من زنده به احترام عشقم
عشق هم قوت است وهم غذایم هم شعرمن است وهم صدایم
وبعدازاین مقدمه بدون آنکه وصیت ونصیحت پدرش رابه گوش گرفته باشد،ازپروردگارش میخواهدتااز عمرش برگیردوبرعمرلیلی بیافزایدوعشقش رادوچندان کند :
یارب تومرا به عزت عشق ازعشق رسان به غایت عشق
ازچشمه ی عشق ده مرا آب لب تشنه ی آب عشق دریاب
مست ازمی جام عشق سازم کن درره ی عشق سرفرازم
یک عده فروبه خویش کامی دورازرهی حق به باطل حامی
گویند زعشق دیده بردوز لیلی مطلب وفا میندوز
یارب تو مرا ازین ملالت برهان که رهم من ازخجالت
ازعمرم هرآنچه مانده برجای برگیروبه عمر لیلی افزای
خواهم که ززمره موالی جایم نبود به عمر خالی
جان ودل من فدای اوباد اندرسرمن هوای او باد
جان درتن من بدون لیلی باالله که بود به من طفیلی
بی لیلی وجود خود نخواهم درکعبه ورودخودنخواهم
یارب به طفیل خانه ی خود باعظمت جاودانه ی خود
درسایه عشق ده پناهم واکن به حریم عشق راهم
درکعبه ی عشق ده گذارم تا اینکه دراو نماز آرم
این حاجت من زخود رها کن لیلی مرازمن رضا کن
« صفحه42 کتاب »
وچون پدراین سخنان راازفرزنددلبندش میشنود،دیگرچیزی نمیگویدوقیس باری دیگرمجنون شده ودوباره راهی کوه وبیابان میشودوباحیوانات وحشی انس فراوان میگیرد.
- لیلی :
لیلا،زیباوسفید پوست نیست،بلکه سبزه ایست نمکین. قدش به سروسهی میماندولبش به غنچه مانند است. شیرین دهن است وآهوچشم که هم طنازاست وهم دلرباوبه گفته شاعرآنچه خوبان همه دارند،اوتنها دارد :
زیبا صنمی بدل ربائی شکرشکنی به قند سائی
باقدچوسروورخ چوخاور بسته زحریرعصابه برسر
لعل لب اوچوغنچه خندان شیرین دهن وانار پستان
آهوروشی غزال چشمی مشکین نفسی وجودیشمی
سرتاج عرب به چرب گوئی سلطان عجم به خوبروئی
زلفش سیه ورخش فروزان خال زنخش چو نارسوزان
مجموعه ی عالمی جوانی محجوبه ی کاخ دلستانی
شاهنشهی شهر نازنینی دیباچه ی درس دلنشینی
ابروی کمانکش دلیرش مژگان درازبی نظیرش
زانندبه همدیگرهم آغوش تااینکه زعاشقان برندهوش
نامش چو نهاد مام لیلی افزود بدو زهر که میلی
این لیلای زیباروی درمحیطی زیست میکندکه نگاه کردن به سوی نامحرم ازجمله گناهان کبیره محسوب میشودودرحقیقت دیارلیلی دیاریست که خشونت مطلق درآن حکمفرماست ومردانه گی به قبضه شمشیربسته است وحتی میتوان گفت که اکثروقتهاخواستگاریهانیزبه زورونیروی شمشیرصورت میگیردوبه همین دلیل است که کودکان مکتبی وهم صنفیهایش اورابه چشم حقارت مینگرندواهل گذروکوچه بازبان حال و یابه زبان قال برایش اتهامی بسته میکنند،چنانکه نام لیلی وردزبانهامیگرددودرکوی وبازاربه گوش عام و خاص وشاه وگدامیرسدوحادثه بدان ساده گی تبدیل به داستانی شورانگیرمیشود. وضع لیلی ومجنون راکه هنوزدوستان دبستانی اند،اززبان شاعرمیخوانیم که تاچه اندازه دردآوراست وغم انگیز :
رازی که به کس نگفته بودند ازخورد وکلان نهفته بودند
حی زدغم عشق وفاش شدراز افتاد به هر دیار آواز
شدقصه ی عشق آن دودلدار مشهوربه دشت وکوی وبازار
دل دادن شان چوداستانها گردید زبانزد زبانها
به گفته شاعرهمچنانکه بوی خوش مشک ونافه رانمیتوان ازبین برد،به همانگونه رازدلداده گی وشیدائی را نیزنمیتوان پوشیده نگهداشت :
زیرا نتوان که یکسرمو ازنافه نمود بوی یکسو
برهردری گرگذرنماید بویش همه راخبر نماید
زان رازچوپرده گشت پاره هرکس به زبان ویااشاره
می بست به هردواتهامی میگفت به ضد شان کلامی
ایشان به خیال رازداری آنان به پی ستم شعاری
شمشیرزبان درازکردند هرجادرطعنه بازکردند
تااینکه زطعنه های اغیار گشتند جدا زهم دو دلدار
« صفحه26 کتاب »
دراین منظومه،لیلی دختریست درس خوان،باسواد،ادیب،شاعروهنرمندکه کاملآ ازرموزعشق آگاه هست وبه همین دلیل است که همیشه جواب نامه های مجنون رابه زبان شعرمیدهدورازدلش رابادلسوخته اش توسط قصیده های دلنشین درمیان میگذارد :
لیلی که ادیب وباهنربود ازدولت شعر بهره ور بود
اشعارفصیح وبکرمیگفت چون خود دررنسفته می سفت
هربیتی که اززبان مجنون آوردی کسی به وی زهامون
دادی به قصیده ی جوابش کردی ز وفا چنین خطابش
کای غارت جان وآفت هوش هرگز نکنم ترا فراموش
باخون جگرهمیشه نامت بنویسم وسازم احترامت
« صفحه55 کتاب »
لیلی باآنکه درعشق خودثابت قدم است ودراظهاردوستی بامجنون ازکسی نمی هراسد،مگردختریست مطیع و فرمان پذیرکه پندواندرزبزرگان راخوب میشنودوبه همین دلیل است که اوراازمدرسه ودرس بازمیدارندودر خانه دربسته زندانیش میکنندوبه شوهرناخواسته اش میدهندواوهنوزهم که هنوزاست،لب به شکایت نمیگشاید ودرمقابل خواسته های نامعقول ونادرست خانواده اش فریادنمیکندوتسلیم میگردد.
لیلی که چوگنج مخفیانه گردید نهان به کنج خانه
جزعشق ووفا نفس نراندی جزدرس وفاورق نخواندی
دلتنگ وشکسنه بال ووارون درپرده نشست دل پرازخون
« صفحه59 کتاب »
ابن سلام :
بدون شک درهرمنظومه غنائی رقیب ویارقیبانی لازمه هرعشق گرم وپرگفتگوست وکمترداستان عاشقانه رامی بینیم که پای رقیب درمیان نباشد. درمنظومه لیلی ومجنون یقین نیزچنین رقیبی به چشم میخورد. این رقیب بامجنون رقابت ندارد،مگرعلاقمند لیلی است. این مردکه نامش معلوم نیست « ابن سلام » لقب دارد.
جوانیست خوش تیپ،نیکخوی،صادق الوعده وراستکارکه درخدمت مردم خوداست. درهنروصنعت وکسب علم ودانش دست بالائی دارد. ثروتمنداست.هم زرداردوهم زور،مگر این توانائی مادی ومعنویش همیشه در خدمت خلق خداست وهرگزمردم آزاروخویشتن بین نیست،چنانکه صفات ویرااززبان شاعرچنین میخوانیم :
خوش تیپ وخلیق وحورمنظر داناوخفیف ورادوبا فر
سرمشق شرافت ونکوئی انجام وفاونیک خوئی
درکسب فنون علم لایق درخدمت خلق پاک وصادق
افراد قبیله ی دیارش بودند ستاده درکنارش
تاامر ورا زپیروبرنا سازندبه میل جمله اجرا
ازبهرادای احترامش دادند لقب بن سلامش
هم صاحب گنج وهم هنربود ازجمله صفات بهره وربود
« صفحه 59کتاب »
این جوان زیباروی خوش نام وخوش کلام که لیلی رادرراه می بیند،به دخترصحرانشین دل میبنددو به این تصمیم میرسدتااوراازپدرش شرافتمندانه خواستگاری کند.
دیدش چو به ره جمال لیلی وان سروبه اعتدال لیلی
گفتاکه وی است هم طرازم زوچاره ی کارخویش سازم
افکندچو بردیارخود بار بنمود قبیله را خبردار
گفتابه فلان قبیله ماهی دیدم که زده است بارگاهی
خواهم که بگرددهمسرمن خوابد شب وروزدربرمن
چند مرد نشاند برعماری بنمودروان به خواستگاری
« صفحه60 کتاب »
ابوبکریقین شاعروسراینده منظومه لیلی ومجنون
* * *
ازآنجاکه لیلی دست پرورده جامعه ایست که دخترداشتن وعشق ورزیدن راننگ میشمارند،لذا تلاش همه قبیله وبه ویژه خواست پدرلیلی درآنست که هرچه زودتربه داستان عشق دخترش پایان داده شودوبه همین دلیل است که لیلی رابه زوروفشاربه « ابن سلام » به زنی میدهند. لیلی به این وصلت ناجورراضی نیست،مگرچه میتوانست کرد، به دلیل آنکه لیلی درمحیط اجتماعی زیست میکندکه قدرت همه قبیله مصروف اینست که آب وآتش راازیکدیگرجدانگهدارند. دراین ریگزارتفتیده،بازارتعزیربسیارگرم است ومحتسبان خدانه تنها دربازار فراوان اند،بلکه دراعماق سیه چادرهاوپستوی خانه هانیزدیده میشوندوسرمیزنندوهمه مردم از کودکان خرد سال مکتبی گرفته تاپیران سالخورده قبیله مراقب اوضاع واحوال جزئیات رفتاریگدیکدراندوبه همین دلیل است که دخترصحرانشین عرب جزتسلیم کاری دیگرازوی ساخته نیست. ابن سلام پس ازآنکه بالیلی ازدواج میکند،درمی یابدکه محبوبش دل درگروعشق دیگری دارد،اماچون مردیست مردمدارودانا،لذامیکوشد،تاتنها به دیدن روی محبوبش دل خوش کندوبه لیلی آسیبی نرساند :
چون ابن سلام دیدش آن سان گردید زکارخود پشیمان
ازوی به نگاهی گشت راضی بدرود نمود دست بازی
دانست که سربه وی نیارد داغ دگری به سینه دارد
دشوارچودید زو بریدن خرسند نمود دل به دیدن
جزقانع شدن به یک نظاره راهی دگری ندید چاره
گفتاچوبه عشق گشته ام بند آن به که شوم به روش خرسند
« صفحه93 کتاب »
نوفل،شهزاده ای ازتبارجوانمردان:
جوانمردیست نیکنام وفرشته خصال ومردمدوست که ازپی شکاربه دشت وبیابان رفته است تادمی بیاساید و رنج ازدل بیرون کندکه ناگهانی وتصادفی درصحرابامجنون دیدارمیکند. نوفل که مجنون راچنان زارودرمانده میبیند،سخت پریشان خاطرگشته ووی رابه خیمه اش میآوردتاکمک ویاری اش کند :
نوفل چوشنید حرف یاران گردید زدیده اشکباران
گفتا که نباشد ازجوانی این خسته وما به کامرانی
کوشم که به سرحد تنوانم این دل شده را زغم رهانم
شد دربر آن به غم فتاده ازمرکب خویشتن پیاده
آورد ورا به خیمه گاهش پرسید زاصل وزادگاهش
گفتا که چه پرسی ازنژادم همپای به درد عشق زادم
بیخود شده ی زعقل منفور ازقوم وقبیله گشته ام دور
« صفحه62 کتاب »
نوفل باخودمی اندیشدکه ازجوانمردی به دوراست که مجنون رادرآن حال واحوال بیچاره گی ورنجوری به حالش رهاکند،لذاوعده میدهدکه آن عاشق دلسوخته رابه محبوش برساندتاباشدکه نامش درسلک ودفترجوان مردان روزگارش ثبت گردد.
نوفل چوشنید آن جوابش بنمود به نیکوئی خطابش
معذور توام تو ازمروت می بخش مرازروی همت
خواهم که کمر پی مرامت بندم همگه به احترامت
درپهلوی خود ترا نشانم محبوب ترا به تو رسانم
آرام شبی سحر نسازم تاوعده ی خودبه سرنسازم
گربرفلک است دلبر تو آرم ونشانمش بر تو
درپرده اگر بود حصاری گیرم به ربودنش تیاری
آرم وبه توکنم هم آغوش کزبارغمت تهی کنم دوش
« صفحه63 کتاب »
جوانمردان راعادت چنان است که هرگاه به کسی وعده کنند،وفاکنندوبه همین دلیل است که نویسنده قابوسنامه وفابه عهد،راستی وشکیبائی راازاصول اساسی آئین جوانمردی میداند،آنجاکه نوشته است:« اصل جوانمردی که بدان تعلق دارد،سه چیزاست: اول،آنکه هرچه گوئی،بکنی. دوم آنکه راستی راخلاف نکنی.سوم آنکه شکیبایی راکاربندی؛ازبهرآنکه هرصفت که به جوانمردی تعلق دارد،برابراین سه چیزاست.»
به روایت شاعر،نوفل نیزدارای اوصاف یادشده است وبه اساس خوی وسرشت انساندوستی وجوانمردی که دارد،حاضرمیشودکه درراه رسیدن آن دودلداده به یکدیگرجانفشانی کندوزحمت فراوان رامتقبل شود. نوفل به مجنون چنین وعده میدهدکه اگرمحبوب توچون مرغی درهواپروازکندویااینکه مانندماهی درقهردریا قرارداشته باشد،اورابه دست آورم وبتورسانم :
محبوب ترا به زورویازر آرم وبرات سازم همبر
چون مرغ اگربودبه پرواز ازاوج هواش آورم باز
گرجای کند میان دریا چون ماهی بدام آرمش پا
ورجای میان سنگ سازد چندی نتوان درنگ سازد
لعلش بکشم زسنگ خارا مانند گهر زعمق دریا
« صفحه63 کتاب »
نوفل به خاطررسیدن به هدفش دومرتبه باپدرلیلی درمصاف میشودوآنگاه که درجنگ پیروزمیگردد،خواهان صلح وآشتی شده ومیکوشدتارضایت قیس رانیزبه دست آورد،مگراین بارسوم است که عاشق بلاکشیده سر به کوه وبیابان گذاشته وازمردم دوری میگزیندومجنون میشود. ادامه دارد ...
September 21st, 2009
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- مترجم: پیامفصلهایی از کتاب «نقابزدایی از چهرهٔ اقتصاد: از قدرت و آز تا همدردی و منفعت عامه»
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل دهم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل نهم) ــ ۲
- مترجم: پیامفصلهایی از کتاب: «نقابزدایی از چهرهٔ اقتصاد: از قدرت و آز تا همدردی و منفعت عامه»
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست سرمایه اثر کارل مارکس (فصل نهم) ــ ۱
- انتشارات تهران ترجمه سومین رمان خالد حسینی با عنوان «و کوهها طنین انداختند» منتشر شد
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل هشتم)
- خسرو باقریپیر پرنیاناندیش
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل هفتم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل ششم)
- بر گردان از انور میرستاریکتاب بلژیک و بمب
- عزیزه عنایت مروری براثرگرانبهای نمک درشعر فارسی !
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصل پنجم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصلهای سوم و چهارم)
- برگردان از متن فرانسه: م. پیگیرچکیدهٔ جلد نخست «سرمایه»، اثر کارل مارکس (فصلهای اول و دوم)
- ناصر اصغریدر سالگرد قتل تروتسكی، معرفی یك شاهكار
- برگردان، تلخیص و تحلیل از داکتر خلیل ودادخوشحالخان ختک آغازگر ادبیات ملی شعری ( پشتو)
- جميله پلوشهحقوق زن در گذرتاريخ
- ناصر اصغریلنین: معرفی یك كتاب
- Sumaia Frotan افغانی
- اسدالله شفاییماموریت سقوط
- پوهندوی شیما«غفوری»رنگها و برداشت های من
- لنیندربارۀ مبارزۀ مسلحانۀ جدا از توده
- امیر کشفیبرتراند راسل در مقام فیلسوف
- ترجمه محسن فریدنی و ا. صادقینشریات و تشکیلات کارگری
- نگارش از: نذیر ظفرپرستو های شاعرانه
- لنیننامه به کمونیستهای : آلمان ، اتریش و لهستان
- مجموعه آثار لنینبه جمهوریهای شوروی قفقاز
- مجموعه آثار لنین، جلد ۲۴، ص ۵۴-۴۲نامههایی دربارۀ تاکتیکها [1]
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)امنیت ملی
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)پلیسان نواحی مطمئین ترین حافظان جان ومال مردم (محافظت عامه)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح پلیس:همکار شاروال درتنظیم شهرها(نظم عامه)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) قوای مسلح- فصل دوم - پلیس ترافیک
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) قوای مسلح- بخش دوم (پلیس وسارندوی)
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل هجده همقوای مسلح
- گزیدۀ مقالات از ولادیمیر ایلیچ لنیندر برخورد به خرده بورژوازی
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل چهاردهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) فصل سیزدهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت) فصل نهم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح فصل هشتم
- کمونیستهای انقلابیقهرمانان فریب و اشتباهات بلشویکها [1]
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل ششم و فصل هفتمقوای مسلح
- اثر جان پرکینزاعترافات جنايتكار اقتصادي
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل چهارم و فصل پنجم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل سوم (قوای مسلح)
- برگردان: شيرين روشارمارکس و قرن بيست و يکم
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)فصل دوم قوای مسلح
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح
- پراودای. ج. تسره تلی و مبارزۀ طبقاتی
- کمیتۀ از زندان تا تبعیدمدخلی بر جلد یک سرمایه
- ک. کائوتسکی نیروهای محرکه و چشم اندازهای انقلاب روسیه
- شاپور احمديبادهپيمايي با اژدها در تموز
- دگر وال انجینر نصرالله( نصرت)قوای مسلح
- شاپور احمديشعر بيقهرمان
- محمدنبی عظیمی نگاهی به برگردان دوباره کتاب تلک خرس
- شاپور احمديگزيدهي هفتگانه
- پيام پرتوىفلسطين و اسراييل- تجزيه و تحليل از نگاه چپ
- برگردان از عارف عرفانکتاب افغانستان درعقب پرده دود
- شاپور احمديدر حاشیهی متن الف
- امان معاشرروحنامه
- شاپور احمدياندامهاي نقرهاي ما چند نفر
- برگردان- محمدعارف عرفانافغانستان درعقب پردۀ دوُد)بخش ششم)
- شاپور احمديبندهاي پيشكشي فرشتهها
- برگردان- محمدعارف عرفان افغانستان درعقب پردۀ دوُد
- برگردان از عارف عرفانافغا نستان درعقب پرده دود-پی دی اف چهارم
- برگردان از عارف عرفانافغانستان درعقب پرده دود
- شاپور احمديدر پوكههاي زمهرير
- برگردان از عارف عرفانافغانستان درعقب پردۀ دود-دوم
- برگردان از عارف عرفانافغانستان عقب پردۀ دود-اول
- برگردان شاپور احمدیروبن داريو
- پوهندوی شیما غفوریمن و «لبخند شیطان»
- سید محمد اشرف فروغ سگ ها می جنگند
- شاپور احمديگاهي خاطرهي عشقي اندوهناك از زمانهاي اكنون
- امان معاشرافغانستان تخته خیز استعمار
- امان معاشر«ابرها بر شانه»
- امان معاشرسرزمین دسایس
- اسدالله جعفری امام صادق،برهان عرفان- عرفان برهان
- شیرین نظیری فعال حقوق زندخت غروب مجموعه شعر ازبانوعزیزه عنایت
- محمد عالم افتخارموفقیت بزرگ تازه برای کتاب و تئوری گوهر اصیل آدمی
- سلیمان راوشسکوت فرهنگیان { بخش 5}
- امان معاشراندمه ها اثر خلیل حیفی از چاپ برآمد
- شاپور احمديديوها و دلبندگونيپوشم
- داکتر عزیز فاریابینیمی نگاه به ( گلزمین وفا )- مجموعۀ اشعار شادروان استاد سید محمد ( دروگر )
- سلیمان راوشسکوت فرهنگیان
- محمد عوض نبی زادهجلداول کتاب مجموعه ی مقالات
- گزارنده: عزیز آریانفرخاستگاه و پرورشگاه تاجیک ها
- برگردان: ا. م. شیریدوره استالین بگواهی آمار و ارقام بخش چهارم (آخر)
- بقلم دکتر محمود صفریانسفر نامه ی دنیای ارواح پرتوی دیگری از فانوس خرد
- نگاه گر: صدیق رهپو طرزینگاهی به خاطرات محمود طرزی
- نوشته گنادی زیوگانوفدوره استالین بگواهی آمار و ارقام(بخش سوّم)
- نوشته گنادی زیوگانوفدوره استالین بگواهی آمار و ارقام
- ماریا دارومجموعه ء از اشعار دلنشین شاعر جوان محترم « نذیر ظفر » تحت عنوان « شب یلدا » تازه از طبع برآمد
- اثراستثنائی عبیدالله «حبیب»
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان)فصل سوم کتاب نام و ننگ
- عزیز آریانفرنگاهی به کتاب «میراث ایران»ِ ریچارد نلسون فرای
- امان معاشرمعرفی کتاب
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان)بخش دوم
- مصلح سلجوقینگاهی کوتاه به مجموعۀ شعر حسین وفا سلجوقی
- رضا اغنمیسفرنامه دنیای ارواح
- سلیمان راوشخُراسان (خوراسان) فصل سوم کتاب نام و ننگ
- گزارنده عزيز آريانفركتاب تذكر الانقلاب
- صدیق رهپو طرزیآخرین اثر محمود طرزی
- کوچی مسافردروغهای شاخدار
- دوکتور سید احمد جهشدر بارهء کتاب گوهر اصیل آدمی و نظریات محترمه ماریا دارو
- از قلم : ماریا دارونگاهی بر کتاب «گوهر اصیل آدمی» و فهم و هضم آن
- تهیه و نگارش: میر عبدالواحد سادات افغانستان در چنبره یی جيو اکونومی امريکا قسمت پنجم
- لیلا فرجامیرودخانه ای که از ماه می گذرد
- محمود فاضلی بیرجندیآشنایی با برگردانی تازه از یک کتاب
- سلیمان کبیر نوریجایزه ای بالاتر از « نوبل» و « اسکار»... برای کتاب گوهر اصیل آدمی
- میرعبدالواحد ساداتافغانستان در چنبره یی جيو اکونومی امريکابخش چهارم
- تهیه و نگارش: میرعبدالواحد ساداتافغانستان در چنبرۀ جیو اکونومی امریکا
- پروفیسر عبدالواسع لطیفیپا برهنه باز کشت
- فهیمی تجدید تعریف و شناخت انسان در اثر« گوهر اصیل آدمی »
- Translated from Dari by Mir Hekmatuallah SadatAfghanistan: The Land of Epics and Tragedy
- نویسنده اسپندکوهیمشوره های دوستانه
- داکتر سرگی کورگینیان بعد از سرمایه داری مانیفستِ جُنبشِ «ماهیتِ زمان»
- امان معاشرافغانستان اؤزبیکلري خلق قؤشیقلري
- گلن ال. کارلسازمان سیا به روایت بازجوی سیا-11
- میرعنایت الله ساداتآشنایی با سایه روشن
- غلام نبی اوسپرین ــ یورشدافغانستان د ادبیاتو ځلانده« غمي »
- برتراند راسلشناخت ما از جهان بیرونی
- جين هيرشفيلدلابهلاي تيغههاي زمردين
- نوشتۀ ر.رخشانیسرچشمه های مدرنیته
- قیوم بشیرقزلباش و هزاره در لابلای تاریخ افغانستان
- بنیاد عبدالرحمان برومندکشتار زندانیان سیاسی ایران در سال ۱۳۶۷
- برگردان شاپور احمديروبن داريو
- اثر جان پرکینزاعترافات جنایتکار اقتصادی
- امیلیا اسپارتکمکثی کوتاه در مورد کتاب «گردنبند مروارید»
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت پایانی
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت سوّم
- ترجمه از فرانسه به فارسی توسط حمید محوینقد مارکسیسم دربارۀ نظریۀ روانکاوی
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیزم عقلانی و سقوط کمونیسم»قسمت دوم
- برگردان: ا. م. شیریفصلی از کتاب «پیراهن سیاهان و سرخها: فاشیسم عقلانی و سقوط کمونیسم»
- سید نبیل شمیمناله های پناهجویان
- نوشتۀ ایو میشو سنجه های زیبایی شناسی و داوری سلیقه
- نجیبه آرش عجایب هفتگانهء جهان در سده های میانه
- فريدون گيلانیدر باره سه کتاب آخرم
- رضا اغنمیوصیت نامه خدا
- نگارش: ش. بامدادکودکان درجنگ
- مشعل حریردر شگفتی یک گمنام
- گزینۀ نبشته های نیلاب موج سلامگردنبند مروارید
- عبدالحسیب شریفیچاپ و انتشار دو مجموعهي شعر و يك مجموعهي داستان در تخار
- محمداسحاق فیاضیاد گل سرخ
- بزرگترین چالش در مقابل بشریتآینده طلایی
- دکتر عبدالحسین زرین کوبدوقرن سکوت
- سراج الدین ادیب«کتابخانه سیار با صدها آثار کلیدی ماندگار »
- محمود صفریانکتاب وصیت نامه خدا
- حمید محوینقدی دربارۀ : «بادام های زمینی» اثر رضا بی شتاب
- محمد اسحاق ثنا رومان پا برهنه باز گشت
- سلیمان کبیر نورییک پیغام ملی و وطنی و یک دعوت تاریخی و انسانی
- عزیز آریانفرپیرامون کتاب دولت و اپوزیسیون در افغانستان از 1919 تا 1953
- مترجم : حمید محویسومین جنگ جهانی آماده می شود: هدف، ایران
- مترجم : حمید محویسومین جنگ جهانی آماده می شود : هدف ایران
- نوشته هوشنگ معین زادهوصیت نامه خدا
- مترجم : حمید محویتأملاتی در باره ی تاریخ مسیحیت نخستین
- گزارنده به دری: عزیز آریانفردولت و اپوزیسیون در افغانستان
- عبدالو کیل کوچی کتاب ، یادی ازسر زمین شمالی قدیم
- نیلاب موج سلام« پرندگان بیبال » در آبهای سیال
- محمد یعقوب هادییادداشت های «تصویری ازگوانتانامو» تبرئه جنایات مشابه
- شباهنگ رادجنگ و اوضاع افغانستان
- آشیل بخاراییکتابی ؛ همسنگ آثار رهبران کبیر تحولات تاریخ
- سلیمان راوشسه واکنش - تکاوران تیزپوی خرد در خراسان
- نویسنده:عبدالسلام ضعیفعبور از خط سرخ [در گوانتامامو ]
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش پایانی
- ایرینا کورشونوفنیلوفر و آتش
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش پنجم
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش چهارم
- نوشته: گوالیم رابرتس قوهء فکری کودک تانرا بلند ببرید
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرنبرد افغانی استالین
- گزارنده : عزیز آریانفراسناد محرم تازه افشا شده بایگانی های شوروی پیشین در باره افغانستان بخش دوم
- گزارنده : عزیز آریانفراسناد محرم بایگانی های شوروی در باره افغانستان
- ی.بیدار سر نوشت خانواده در جوامع غربی
- امان معاشرراز هستی
- میر عبدالواحد ساداتآشنایی با «مکاتیب افغانی»
- مـتـرجـــم: ابراهیم شیریاستالین و تجدد بخش سوم
- شمس حیدریاردو وسیاست در سه دهه اخیر به زبان انگلیسی
- دکتر بیژن باراننقد کتاب: آنتالوژی صدای اعتراض قلم- تابستان 2009 ایران
- مسعود حنیفخانه وخانواده ،کانون خوشبختی وسعادت
- گنادی زیوگانفاستالین و تجدّد بخش دوّم
- ژرژ پولیتزرفلسفۀ عصر روشنایی و تفکر مدرن
- گنادی زیوگانف استالین و تجدّد
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرمهمان ناخوانده در کابل
- گزارنده به دری: عزیز آریانفربحران اعتماد سال های 1940-1941 در آسیای میانه
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرعملیات «امان الله» و «تبت»
- گزارنده: عزیز آریانفرماجرای پیر شامی [گیلانی]
- گزارنده: عزیز آریانفرواپسین پیروزی نادر خان
- گزارنده: عزیز آریانفرخون های تازه بر زمین نوار قبایل «آزاد»
- نویسنده : مهرالدین مشید "گذرگاۀ بسته" * فریادی در دل سنگین تاریخ
- گزارنده: عزیز آریانفراشغال کابل از سوی قبایل مرزی [هند بریتانیایی] و به پادشاهی رسیدن نادر
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرسرنگونی امان الله خان
- گزارنده: عزیز آریانفرانتقام نافرجام کمینترن در «دهلیز افغانستان»و سرنگونی امان الله خان
- میم -میهن فدا(( جنگ های کابل (( زرافهء قشنگ
- میم -میهن فداجنگ های کابل (( زرافهء قشنگ((
- عزیز آریانفربر گرفته از کتاب نبرد افغانی استالین: سیاست قدرت های بزرگ در افغانستان و قبایل پشتون
- خلیل الله عالم جنگ قصابان نبرد نابرابر
- نویسنده : دکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون »اثرابوبکریقین (قسمت سوم)
- دوکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون » اثرابوبکریقین ) قسمت دوم(
- نویسنده : دکتورغلام حیدریقینسخنی چندپیرامون کتاب « لیلی ومجنون » اثرابوبکریقین
- گزارنده: عزیز آریانفرنبرد افغانی استالین(سیاست قدرت های بزرگ در افغانستان وقبایل پشتون)
- نویسنده : پیکارجونکاتی چند پیرامون کتاب « تولدی دیگر»
- میرزا آقا عسگری (مانی)«ظهور»، کتابی برای برونرفت از خرافات
- دوکتور خلیل الله وداد بارشزمامداری امیر حبیب الله کلکانی
- نویسنده : سید عبدالقدوس سیدکتاب جنگ های کابل ۱۳۷۱ – ۱۳۷۵ خورشیدی زیر چاپ رفت
- امان معاشر اعیادمغان
- شریفیچند کوچه دورتر
- ابراهیم سهارکتاب سرنوشت غم انگیز درافغانستان
- امان معاشر بیدلستان و گلدسته
- از دکتر شعاع الدین شفا *ظهور، حکایت من و امام زمان
- رضا اغنمیبشارت
- امان معاشرشگوفه های احساس
- صدیق رهپو طرزینگاهی به کتاب آینده افغانستان
- محمد نبی عظیمیسگ شریر همسایه
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر امير امان الله و آسياي ميانه شوروي
- ص.وفانگاهی کوتاه بر يکی دو اثر وکار کردهايی احمد فريد طهماس
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرتاریخ در سیما ها:هنگامه انور پاشا درآسیای میانه و بازتاب آن در افغانستان
- بهرام معصومى كشور ايران، كشور كوروش و داراست
- فضل الرحیم رحیمنام عتیق رحیمی ، در فهرست برنده گان صدوپنچ سال فعالیت جایزه ادبی گنکور فرانسه
- فاطمه سعيدی (مادر شايگان)برای فرزندان من اشک تمساح نريزيد!
- صبورالله ســياه سـنگ"آوای مــاندگار زنان"
- فضل الرحیم رحیم جادوگران و مداریان
- هوشنگ معین زادهظهور
- امان معاشر خاطرات یک کارتونیست
- گزارنده به دری: آریانفر «جمهوری هراتٍ» عبدالرحیم خان [نایب سالار]
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر«کابلستانٍ» بچه سقاء (جنوری– اکتبر سال 1929)مشی سیاست داخلی و خارجی
- ديپلوم انجنير عبدالقادر مسعودمژده به علاقه مندان کتاب
- صدیق رهپو طرزیکتابشناسی«محمود طرزی»
- نو شته نذ یر ظفرتاریخ مطبو عات افغانستان یا ضرورت ژور نا لیستان
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش فرجامین)
- گزارنده به دری: عزیز آریانفر نخستین نبرد سپاهیان شوروی در افغانستان در سال 1929
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 24)
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرمبارزه دیپلماتیک قدرت ها در افغانستان در سال های 1919- 1921
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 23)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش 22)
- صدیق رهپو طرزی«طرزی و سراج الاخبار»
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش بيست ويکم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش بيستم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش نزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هژدهم)
- نوشته: محمد اسحاق فياض پشتونستان چالش سياسي افغانستان و پاكستان
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هفدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش شانزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش پانزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش چهاردهم)
- مشعلازســـُـکر تا صَـــــحو
- م.نبی.عظیمی نام وننگ
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش سيزدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دوازدهم)
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش يازدهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش نهم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هشتم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش هفتم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش ششم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش پنجم)
- محمدنبي عظيمي واهمه های زميني (بخش چهارم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش سوم)
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني (بخش دوم)
- خالد اشککم بود والی شوم
- محمدنبي عظيميواهمه های زمینی
- مشعلازسايه های هول تا واهمه های زميني
- بیرنگ کوهدامنی سایه ناظمی ، حافظ ، شاملو وفروغ درسایه های هول
- نوآم چامسکیاندر بایستنی های امپراتوری قدرت و اعتبار
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- دکتر محمد هاشم فقیریتاریخ در ادبیات
- سليمان راوشنام و ننگ
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- داکترغلام حيدر« يقين »سخنی چندپیرامون کتاب « تخمیس غزلیات حافظ » اثرالحاج ابوبکریقین
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمد عوض نبی زا دهرمان گودی پران باز, بازگوئی گوشهء ازظلم وستم بر مردم هزاره
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميســــــــــایه های هــَـــــــول
- محمدنبي عظيميسايه های هول
- محمدنبي عظيميکنزالمهملات والاکاذيب ( بخش هفتم و پاياني)
- محمدنبي عظيميازســـُـکر تا صَـــــحو
- سیامک زینلیخاک حاصلخیز برای کشت انواع تروریسم
- محمدنبي عظيميازســـُـکر تا صَـــــحو
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- ويرايش، تهيه وبرگردان (ناهيد) نگاهي به کتاب جنگ بدون مرز، استعمار جدید جهان
- مشعـلتاجـيکـان در قـرن بـيستـم
- ارسالي فريدون يماسرنوشت غم انگيز در افغانستان
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- مترجم: غفار عريفجنگ هاى خاندان بوش؟!
- نويسنده: غفار عريفبه آّن به چه عنوانى بايد قضاوت كرد!؟
- فرزاد بهنامدر تاريكي راه مي رويم
- عبدالولي منگلد افغانستان په ادبي کتابتون کې يوه بله شعري ټولګه ورزياته شوه
- احمد وحید صادقی نگرشی کوتاهی بر گوشه های از زنده گی و اندیشه های فلسفی – عرفانی مولانا جلال الدین محمدبلخی
- محمدنبي عظيمينگاهی به مجموعه ؛ داستانی : رازهای قلعهء قرمز
- سلیم سلیمیچند حرفی در باره پايان رمان « سايه های هول
- فرزاد کنزالمهملات والکاذیب
- محمدنبي عظيمي"نیم نگاهی بر ائتلاف های تنظیمی در افغانستان"
- محمدنبي عظيميواهمه های زمیني
- اکرام کمالدر اشراق نيلوفر
- چند کتاب تازه از میرزاآقا عسگری (مانی)
- کمانگيربخشی از خاطرات جنرال تامی فرانکس : فرمانده پيشين نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان
- جواد نصرياندو قرن با مطبوعات فارسي زبان خارج از كشور در قاره آسيا