تاریخ اروپا
ارسالي دانش آرزو ارسالي دانش آرزو


تا قرن 13 میلادی، قلعه های متعلق به شوالیه ها بیش ازهر چیز دیگری در پهنه اروپا خود نمایی می کرد. شوالیه ها از زندگی مرفه يی برخوردار بودند که با زندگی دهقانانی که روی زمینهای آنها کار می کردند، تفاوت زیادی داشت. شهرهایی در اطراف قلعه ها بوجود آمدند و توسعه یافتند. تجار برای تجارت از راههای صعب العبور سفر می کردند. زائران سفرهای طولانی را برای زیارت اماکن مقدس انجام می دادند. زندگی سخت بود، جنگ، قحطی و طاعون همراه جان مردم را تهدید می کرد. 1095 م :پاپ آورین دوم، نخستین جنگ صلیبی را پایه ریزی می کند. او از مسیحیان خواست تا مانع از قدرت یافتن ترکان مسلمان در سرزمین فلسطین شوند. 1119 :در شهر بولونا در شمال ایتالیا، یک دانشگاه تاسیس می گردد. در طول 50 سال بعد، دانشگاههای دیگری در سراسر اروپا، از جمله دانشگاه آکسفورد در انگلستان و دانشگاه پاریس در فرانسه، دایر می شوند. 1170 :توماس بکت، سر اسقف کلیسای کانتر بری، بدست شوالیه های تحت فرمان هنری دوم، پادشاه انگلستان، کشته می شود. او بعد از مرگ، مقام مقدس پیدا می کند. زائران، مقبره او را در کانتر بری که در جنوب انگلستان قرار دارد، زیارت می کنند. 1194 :کار ساخت کلیسای جامع شارتره، کلیسای با شکوه با سنگ معماری گوتیک واقع در شمال فرانسه، آغاز می شود. ساخت این بنا 30 سال طول می کشد. 1215 :اشراف انگلستان پرنس جان را مجبور می کنند تا مگناکارتا (فرمان کبیر) را امضاء کند. پادشاه ناگزیر می شود به قوانین مربوط به زمین احترام بگذارد. 1236 : فردیناند سوم، فرمانروای مسیحی «کاستیل» واقع در شمال اسپانیا، شهر کوردوبا در جنوب اسپانیا را از جنگ مسلمانان اسپانیا بیرون می آورد. 1241 :تاجران لوبک و هامبورگ، دو بندر در شمال آلمان، برای تشکیل «اتحادیه هانسیاتیک» یک قرارداد تجاری امضاء می کنند. در طول 100 سال، بازرگانان 70 شهر به عضویت «اتحادیه هانیساتیک» در می آیند. این بازرگانان به تجارب خز، شاه ماهی، الوار(چارتراش) و غلات می پردازند. پول مسکوگ اتحادیه هانسیاتیگ در محدوده ای وسیع، از شهر کلن واقع در غرب آلمان گرفته تا شهر ریگا در روسیه، معتبر شناخته می شود. 1265 :یک ارد انگلیسی به نام سیمون دومونت فوت، نمایندگان شهرها و همچنین اردها، روحانیون و شوالیه ها را به حضور یافتن در پارلمان، مجلس قانون گذاری، فرا می خواند.


1275 :مارکوپولو و کاکاهایش، تجارباشنده شهر ونیز واقع در شمال ایتالیا، به دربار قوبیلای قاآن در چین می رسند. آنها به مدت 17 سال در چین می مانند. 1291 :تهاجم مسلمانان به شهر عکا، آخرین پایگاه مسیحیان در سرزمین فلسطین، آغاز می شود. شهر عکا آخرین سرزمین تحت کنترل مسیحیان بود. این واقعه نقطه پایان جنگهای صلیبی بود. 1309 :پاپ مقر خود را از شهر روم در ایتالیا، به شهر آوینیون در فرانسه، منتقل می کند. پاپ هاوجهه خود را از دست می دهند، چرا که مردم به انها به چشم عروسک های خیمه شب بازی پادشاهان کشورهای رقیب نگاه می کنند. 51 ـ 1347 :طاعون، مرگ سیاه، اروپا را به ورطه نابودی می کشاند. یکی از دلایل شیوع سریع این بیماری، گسترش تجارت در دوران قرون وسطی بود. در طول 4 سال یعنی از 1347 تا 1351 میلادی، 25 میلیون نفر یا به عبارتی 4/1 جمعیت اروپا، بر اثر شیوع نوعی طاعون که «مرگ سیاه» نام گرفت، جان خود را از دست دادند. پس از، از بین رفتن بیماری، در شهرها و نواحی روستایی، کمبود کارگر وجود داشت. مردم معمولی شروع به درخواست و دستمزد بالاتر و رفتار مناسبتر از اربابان خود، کردند. بايد گفت که افراد بر اثر گزیده شدن بوسیله نوعی کک که در بدن موشهای سیاه زندگی می کرد. به این بیماری مبتلا می شدند. بیماری طاعون در نواحی مرکزی آسیا پدیدار شد و بوسیله موشهای موجود در کشتیهای بازرگانی به اروپا آورده شد. زبان قربانیان به رنگ سیاه در می آمد و روی پوست بدنشان تاولهایی ظاهر می گردید. قربانیان این بیماری معمولا بعد از 3 روز می مردند. 1358 :دهقانان فرانسوی در اعتراض به شرایط سخت کار در مزارع، قیام می کنند. اشراف تا دندان مسلح، شورش را با کشتن 20000 نفر از شورشیان، سرکوب می نمایند. 1378 :در طول «انشعاب بزرگ در کلیسا»، 3 پاپ که هر یک از سوی قدرتهای جداگانه ای حمایت می شوند، با یکدیکر به رقابت می پردازند. این انشعاب (تقسیم بندی) تا زمان تشکیل شورای کنستانس» در سال 1414 م، ادامه می یابد. 1381 :وات تیلور و جان بال، «قیام دهقانان انگلستان» را رهبری می کنند. اقشار فقیر در انگلستان علیه دستمزد کم، برخورد ناعادلانه در محاکم قضایی و مالیاتهای جدید شورش می کنند.
1417 :مارتین پنجم انتخاب می گردد و به عنوان تنها پاپ قانونی شناخته می شود. 1419 :دربار پرنس هنری ملقب به «دریانورد»، در شهر ساگرس واقع در غرب پرتگال، دریانوردان و نقشه کشها را بسوی خود جلب می کند. 1431 : ژاندارک، دختر 18 ساله فرانسوی، بعد از تحریک نیروهای فرانسوی به جنگیدن با انگلیسی ها، دستگیر می شود. سپس انگلیسی ها او را به تیر چوبی بسته، در آتش می سوزانند. 1453 :شهر قسطنطنیه (استانبول کنونی) به دست ترکان عثمانی سقوط می کند. بدین ترتیب، پایان کار امپراتوری بیزانس فرا می رسد. در همان سال، شهر فلورانس به کانون جنبش رنسانس در ایتالیا، بدل می شود. 1492 : آخرین بخش از قلمرو مسلمانان اسپانیایی گرينادا، به حکمرانان مسیحی آن دیار، فردیناند فرمانروای آراگون و ایزابلا فرمانروای کاستیل، تسلیم می گردد. در همان سال، با حمایت مالی فردیناند و ایزابلا، کریستف کلمب از اقیانوس اطلس می گذرد و به جزایر هند غربی (در نزدیکی سواحل امریکا) می رسد. در اروپای قرون وسطی، کاری که مردم انجام می دادند، غذایی که می خوردند، لباسی که می پوشیدند و محلی که در آن زندگی می کردند، همه بستگی به جایگاه اجتماعی آنها داشت.


فرمان کبیر (مگنا کارتا)

در سال 1215م، اشرافی که از دست پادشاه انگلستان، پرنس جان، به خشم آمده بودند وی را وادار کردند تا فرمان کبیر (مگنا مارتا) را امضاء کند. این فرمان اختیارات پادشاه را محدود می کرد. پادشاه از اشراف خود مالیات زیادی درخواست کرده بود. این فرمان بیان می کرد که حتی پادشاه نیز مشمول قانون شده و باید از آن اطاعت کند. به مرور زمان، قوانین مندرج در فرمان، به صورت اصول پایه ای حقوق افراد برای همه شهروندان درآمد. دهقانان در پائین ترین سطح اجتماعی زندگی می کردند. آنها در روستاها بسر می بردند و روی زمین هایی که به ارباب صاحب تیول، تعلق داشت، کار می کردند و بخشی از محصول به دست آمده را به او می دادند. آنها لباسهای پشمی خشن پوشیده و کفشهای چوبی به پا می کردند. آنها با خوردن شوربا، شلغم، لوبيا، نان سیاه و بير رقیق، زندگی خود را می گذراندند. اربابان و بانوان در قلعه های شان زندگی اشرافی داشتند. آنها لباسهای رنگی دوخته شده از پارچه های گرانبها، مثل ابریشم یا مخمل به تن می کردند. همچنین نان سفید پخته شده از آرد بدون سبوس و گوشت می خوردند. آنها به جای بير، شراب می نوشیدند.

غذاهای قرون وسطی

به هر حال، غذاهایی که ثروتمندان و فقرا در قرون وسطی می خوردند، فاقد مواد مغذی لازم بود. شیر غالبا نایاب بود و در زمستان سبزیجات تازه با میوه وجود نداشت. پسر یک اشراف زاده، تعلیمات شوالیه گری را در سن هفت سالگی با رفتن به قلعه شوالیه ای دیکر بعنوان «نو آموز»، آغاز می کرد. او در آنجا یاد می گرفت که چگونه از مهمانان در سر میز غذا پذیرایی کند. علاوه بر این، تعلیمات او شامل یادگیری طریقه به کار بردن شمشیر و سوار کاری با اسب جنگی، می شد. این دو مهارت، ارکان اصلی تعلیمات یک شوالیه، را تشکیل می دادند در سن 14 سالگی، نو اموز به مقام «زره دار» squire یا خدمتگزار مخصوص شوالیه، ارتقاء می یافت. سرانجام، معمولا در سن 21 سالگی، «زره دار» طی تشریفات خاصی پس از اینکه با پهنای تیغه شمشیر به آرامی بر شانه هایش می زدند، به مقام «شوالیه» ارتقاء می یافت. دخترهای خانواده اشراف مجبور بودند مهارتهایی را که بعدها بعنوان بانوی حاکم قلعه بدان نیاز داشتند ، فرا بگیرند. یک شوالیه صلیبی ممکن بود سالها از خانه دور باشد و همسر خود را در اداره امور خانه و املاکش تنها بگذارد. دختران جوان معمولا بین سنین 14 یا 16 سالگی ازدواج می کردند. این ازدواجها با توافق خانواده های طرفین صورت می گرفت. عروس جهزیه ای شامل پول و زمین برای شوهر خود می آورد.

رقابتهای رزمی

جنگیدن مشغله اصلی یک شوالیه محسوب می شد. اما هنگامی که جنگی وجود نداشت، شوالیه های قرون وسزی برای حفظ آمادگی رزمی خود، در رقابتهای رزمی (پیکارهای نمایشي) شرکت می کردند. در سال 1180 م در ناحیه لینی سورمارنه، در فرانسه، تعداد 3000 شوالیه سوار بر اسب در یک پیکار نمایشي با یکدیگر به مبارزه تن به تن پرداختند. در طول یک پیکار نمایشی، شوالیه ها می بایست بی چون وچرا از مقررات خاصی پیروی کرده و شوالیه ها می بایست از شمشیرهای کند استفاده می کردند و در صورتی که شوالیه ای کلاه خود را از دست می داد، نباید مورد حمله قرار می گرفت. همچنین در صورتی که یک ضربه به قمست پائین تنه حریف زده می شد، یک توهین به حساب می آمد.

نشان خانوادگی

به دلیل آنکه چهره شوالیه ها در زیر کلاه خود آهنی پنهان بود، بسیاری از شوالیه های شرکت کننده در پیکارهای نمایشی، نقش یا نشان مخصوص به خود را بر ردایی که روی زره خود می پوشیدند، می دوختند. این علائم برای شناسایی شوالیه ها در میدان جنگ، بسیار مهم بودند. به مرور زمان، این نقشهای برجسته به علائم خانوادگی تبدیل شدند که هر یک معرف یک خانواده اشراقی، بود. بدینسان، این نقش و نگارهای بخصوص که بر ردای روی زره به کار می رفت، «نشان خانوادگی» نام گرفت.

شکارو قوش (باشه) بازی

اشراف خود را با شکار و قوش بازی، سرگرم می نمودند و از این راه گوشت تازه برای آشپزخانه قلعه های شان، تامین می کردند. زنان اشراف نیز سوار کاری می آموختند و در برنامه های شکار، شرکت می جستند.

تجار قرون وسطی

با گسترش تجارت میان شهرها، ثروت تجار افزایش یافت. تجار عمده را «شهروندان آزاد» burghers.، می نامیدند. این کلمه از واژه آلمانی بورگ Burg (به معنی شهر دارای حصار) گرفته شده است. تجار ثروتمند شروع به ساخت خانه های مجلل برای خود کردند و ارتباط بازرگانی با شهرهای کشورهای دیگر ایجاد نمودند.

اتحادیه نسیاتیک

در سال 1241م تجار بندر لوبک و هامبورگ درشمال آلمان، یک اتحادیه بازرگانی تشکیب دادند تا با کشورهای دور دست مانند روسیه، ارتباط بازرگانی ایجاد نمایند. بازرگانان عضو «اتحادیه هانسیاتیک»، به ثروت و قدرت فراوانی دست یافتند و خود را با شاهزادگان هم ردیف می دانستند. شهرها و بازاز تا قرن 14 میلادی، شهرهای سراسر اروپا ر اثر تجارت، توسعه پیدا کرده و ثروتمند شده بودند. کالاهایی مثل پشم انگلیسی، شراب فرانسوی، و صابون اسپانیایی در شهرهای تجاری، که در اطراف قلعه ها و شاهراههای اصلی ایجاده شده بودند، مورد معامله قرار می گرفتند. در بیشتر شهرها همه ساله بازارهای مکاره بر پا می شد، که ماهی چندین روز دایر می ماند. بازرگانان و پیشه وران ثروتمند در قالب اتحادیه های صنفی قدرتمند به سازماندهی خود پرداختند.
آثاربجامانده

بنای استون هنج

استون هنج در جنوب انگلستان، یکی از بناهای بزرگ سنگی است که توسط مردم باستان در اروپا ساخته شده است. سازندگان استون هنج، از سال 3100 پیش از میلاد، سنگهای این بنا را به شکل چند دایره يکي بين همديگر، در مکان فعلی آن کار گذاشتند. احتمالا از این دایره های سنگی برای مشاهده حرکات خورشید، ماه و ستاره گان که در آن زمان طی مراسم مذهبی مورد پرستش قرار می گرفتند، استفاده می شده است. سنگهایی شبیه به آنچه که در این بنا به کار رفته، در مناطق دیگر مانند کارناک فرانسه و نیوگرنج ایرلند، یافت شده است. 2500 قبل از میلاد: مردمان دوران باستان، نخستین مقبره های سنگی و پشته های مخصوص دفن اجساد را در غرب اروپا ساختند. 3100 قبل از میلاد :اولین مرحله از استون هنج (استون هنج)شامل خندق حلقه ای با یک کناره در داخل، ساخته شد. یک حلقه از 56 سوراخ(امروزه آنها را سوراخهای اوبری می نامند)در درون ساحل (کناره)ایجاد شد. سنگ هیل در شمال شرقی استون هنج بر پا شد. 2500 قبل از میلاد :محل دفن در نیوگرنج در ایرلند ساخته شد. 2100 قبل از میلاد: مرحله دوم استون هنج (استون هنج)ساخته شد. ساختار اولیه توسط یک سلسله سنگهای آبی دایره شکل مشخص می گردد. 1800 ـ 2000 قبل از میلاد :سنگهای ایستاده و ردیف شده در یک خط در فرانسه و گورسیکا ظاهر می شوند. 2000 قبل از میلاد: کار ساختمان مرحله سوم (استون هنج)آغاز می گردد. 1900 قبل از میلاد :سنگهای سارسین بزرگ در استون هنج بر افراشته می شوند. 1500 قبل از میلاد :سنگهای آبی در استون هنج کار گذاشته می شوند. آخرین مرحله استون هنج به پایان می رسد.

ساختمان استون هنج

چه کسی می داند که استون هنج دقیقا چگونه ساخته شده است. سنگهایی بزرگی، که تا 50 تن وزن داشتند روی کراچي ها به وسیله گروهی از مردان، کشیده شده وبه محل آورده می شدند. وقتی سنگها به محل می رسیدند، با استفاده از طناب و در صورت لزوم با ایجاد سراشیبی خاکی، آنها را در حالت ایستاده قرار می دادند. بیشتر بناهای بزرگ برای دنیای امروزی یک معما می باشند. دانشمندان و باستان شناسان در سراسر اعصار سعی در یافتن اسرار ساخت این بناها را کرده اند. برای آنها یک کار بسیار مشکل بود که بتوانند این سنگهای بزرگ را طوری در کنار هم قرار دهند که دارای یک شکوه عظیم شود. این بناها می تو انستند به عنوان محل سکونت، معابد، مقابر و یا حتی تقویم های بزرگ در فضای باز مورد استفاده قرار گیرند. مردم می توانستند با دنبال کردن حرکت اجرام آسمانی، درباره فصلهای سال چیزهایی یاد بگیرند. مردم دانشمند اولیه به مقدار زیادی برای درو کردن محصولات و غذای خود به فصول سال متکی بودند. آنها فصلها را بوسیله مراسم و تشریفات مذهبی جشن می گرفتند. احتمال اینکه این مناطق و نواحی حکم مقدس برای مردم داشته است، بسیار زیاد می باشد.
تفسیر استون هنج بسیاری از متخصصان بر این باورند که این حلقه بزرگ سنگی در استون هنج برای نظارت و همچنین به عنوان معبدی برای ستایش کردن به کار می رفته است. آنها به خاطر وضعیت قرار گرفتن سنگ بزرگ به نام «سنگ هیل» (سنگ پاشنه) که 6 متر ارتفاع دارد و 35 تن وزن آن است، بر این باور هستند. هنگامی که در زمان تغییر تابستان [22 جون]، طولانی ترین روز سال، خورشید طلوع می کند، به سنگ هیل می تابد و یک سایه بلند بوجود می آید که تدریجا از مرکز بنا عبور می کند. این امر ثابت می کند که استون هنج بر اساس دستورات نجومی ساخته شده است و اهداف مذهبی داشته است. تاریخ استون هنج قصه گویان می گفتند مارلین جادوگر سنگها را در زمان شاه آرتور افسانه ای [قرن پنجم میلادی] از ایرلند به استون آورده است. امروزه متخصصان پی برده اند که قدمت استون هنج بسیار بیشتر از تاریخ فوق است. این بنا در سه مرحله ساخته شده است که تقریبا آغاز بنای آن از سال 3100 قبل از میلاد بوده است. این مسئله ثابت می کند که استون هنج از اهرام مصر هم قدیمی تر است. مراحل اول و دوم اولین مرحله شامل هنج، یک کانال گرد با یک ساحل خاکی در درون آن بود. تقریبا یک هزار سال پیش، در طول مرحله دوم، کارگران دو حلقه متحد المرکز از سنگها را در مرکز بنای اصلی بلند کردند. احتمالا برای آن از 80 قطعه سنگ آتشفشانی باریک، به نام سنگ آبی استفاده نمودند. آنها بیشتر از کریستالهای سنگ چقماق تشکیل می شدند و به نظر می رسد آنها را از معادن کوههای پرسلی در دایفد، به آنجا آورده باشند. فاصله این منطقه تا استون هنج 217 کیلومتر [135 مایل] است. احتمالا یک تیم از کارگران سنگهای 5/4 تنی را بوسیله قایق در بیشتر طول راه حمل کرده اند. احتمالا سپس آن سنگها را به ساحل کشیده اند. مرحله سوم سومین مرحله از ساخت این بنا در سال 2000 قبل از میلاد شروع شد. سنگهای آبی با 80 قطعه سنگهای سیاه بزرگ مرکزی به نام «سارسین» تعویض شدند. اینها همان سنگهای معروف هستند که امروزه هم دیده می شوند. این سنگها از ناحیه اطراف مارل بورو داون به آنجا آورده شدند، اما حمل آنها هم حتا مشکلتر از سنگهای آبی بود. وزن آنها تا 56 تن می رسید و هر کدام را باید بوسیله گروهی از مردان روی زمین می کشیدند. بیشتر سنگهای سارسین به شکل یک حلقه در کنار هم چیده شدند. پنج «تریلیتون» نیز در داخل حلقه قرار گرفتند که از 2 سنگ ایستاده که روی آنها یک سنگ افقی قرار می گرفت، تشکیل می شدند. امرو زه فقط 3 تریلیتون باقی مانده است. حرکت دادن سنگ های بزرگ به محل استقرارشان، یک کار بسیار عظیم بود. یک مطالعه نشان می دهد که یک هزار نفر در مدت 3 هفته می توانستند فقط یک قطعه را به استون هنج حمل کنند. حتی با استفاده از چنین نیروی کار عظیمی، ساخت قسمت مرکزی بنا بیش از ده سال طول می کشید. تمدن مینو آن حدودا در حد فاصل سالهای 2200 تا 1450 قبل از میلاد، تمدن مینو آن در جزیره کرت، واقع در دریای مدیترانه، شکوفا گردید. در دوران این تمدن که نام را از مینوس، پادشاه افسانه ای گرفته است، ساختن قصرها با شیوه معماری پیچیده، مورد توجه قرار گرفت. گفته می شود که بزرگترین این قصرها، که در ناسیس واقع است، جایگاه میناتور بوده است. بازرگانان مینو آن دریای مدیترانه گذشته و به خرید و فروش مصنوعات فلزی، سفالی و فانوس می پرداختند. لوحه مدور فائستوس این لوحه سفالی مدور، در قصر فائستوس، متعلق به دوران تمدن مینو آن، در جنوب جزیره گرت پیدا شد. قطر این لوحه 5/16 سانتی متر و ضخامت آن 3/1 سانتی متر می باشد. کسی بدرستی نمی داند این لوحه دارای چه کاربردی بوده است. اما، احتمال دارد به عنوان یک طلسم جادویی، جدول نجومی، فهرست نام سربازان و یا نوشته مذهبی، مورد استفاده قرار می گرفته است. بعد از زوال تمدن مینو آنی در حدود 1450 قبل از میلاد، قوم میسن (موکنه)که اهل نواحی مرکزی یونان بودند بر سواحل دریای اژه مسلط شدند. این قوم جنگجو و تاجر پیشه در دژهای سنگی مستحکمی مانند میسن و تیرینز که بر روی تپه ها بنا شده بودند مستقر گردیدند. در هر قلعه یک قصر کوچک قرار داشت. در هر یک از این دژها قصر کوچکی وجود داشت که تالار اصلی آن را نگارون می نامیدند. هر چند که تزئینات این قصرها از شکوه و جلال و هنر مینو آن تاثیر گرفته بود، اما با قصرهای بزرگ و مجال مینو آن تفاوت بسیاری داشت. زندگی میسنیان میسنیان برای ایجاد سیستم نوشتاری خود از نوشته های مینو آن کمک گرفتند. مینو آن ها از یک سیستم نوشتاری به نام لاینیر، که هرگز تفسیر نشده استفاده می کردند. سیستم نوشتاری لاینبر که توسط میسنیان توسعه پیدا کرد، شکل اولیه خط یونانی بود. میسنیان به شکار و شرکت در برنامه های شکار بردگان علاقه داشتند. اما آنها به تجارب نیز می پرداختند و برای توسعه این هدف در شرق مدیترانه جوامعی ایجاد کردند. مراسم مذهبی و سرگرمیها نقاشیهای دیواری بسیار زیبا و ظریف، قصر ناسس راتزئین می کردند. آنها همچنین شغلهای مردم مینو آن را نشان می دهند. لذت و شادی ناشی از آکروبات بر روی گاومیشها و مسابقات بوکس به همراه آیین و تشریفات زندگی درباری، در این نقاشی ها نشان داده شده اند. جنگ تروجان احتمالا رقابتهای تجاری دلیل حمله نیروهای یونانی به شهر تروا در آسیای صغیر بود. این حمله احتمالا در حدود 1200 قبل از میلاد صورت گرفت. داستان جنگ تروجان در یک شعر حماسی به نام «ایلیاد» بوسیله شاعر یونانی هومر (سال 800 قبل از میلاد) به تصویر کشیده شده است. این شعر حماسی، حقایق و تخیلات را با هم ترکیب می کند، اما باستان شناسان معتقدند که مکان واقعی شهر تروا در محلی به نام هیسارلیک در ترکیه امروزی می باشد. پدر داستان هومر، «جنگ» که 10 روز به طول انجامید، به خاطر هلن یونانی، که زیبائیش شهرت داشت، اتفاق افتاد. او بوسیله پاریس دزدیده شده و به تروا برده شد. در معروفترین واقعه این جنگ، یونانیها به اهالی تروجان نیرنگ زدند. آنها با زرنگی و هوشیاری تمام یک اسب چوبی ميان خالی را پر از سرباز کرده و آنرا در بیرون دیوارهای شهر تروا رها کردند. اهالی تروجان دردیوار شهر یک سوراخ بزرگ ایجاد کردند تا بتوانند اسب تروجان را به درون شهر ببرند، وقتی اسب به داخل برده شد، جنگجویان یونانی، از اسب تروجان بیروه پریده و شهر تروارا فتح کردند و به جنگ خاتمه دادند. 2900 قبل از میلاد: دوران اولیه تمدن مینو آن، در عصر مفرغ آغاز می گردد. مردمان مینو آن ساکن جزیره کرت، ساختن شهرهای کوچک را شروع می کنند. 2200 قبل از میلاد :دوران میانه تمدن مینو آن، آغاز می شود. مردم در قصرها گرد می آیند و شبکه های تجاری خود را گسترش می دهند. 1700 قبل از میلاد :قصرهای مینو آن احتمالا به علت زلزله به شدت صدمه می بینند. یک دوره بازسازی گسترده آغاز می شود. 1600 قبل از میلاد :صدمات بیشتری به قصرها وارد می شود و به دنبال آن بازسازی صورت می گیرد. 1575 قبل از میلاد: دوران پایانی تمدن مینو آن، شروع می شود. مردم مینو آن، اقوام ساکن سرزمین یونان را تحت نفوذ خود قرار می دهند. 1550 قبل از میلاد :میسنیان، قلمرو و ثروت خود را توسعه می دهند. هنگامی که پادشاهان میسن از دنیا می رفتند، به همراه گنجینه های نفیسی از طلا در گورهای عمیقی به شکل مکعب مستطیل که تخته سنگی بزرگ بر روی آن قرار داده می شد، دفن می شدند. 1450 قبل از میلاد :یک آتشفشان در جزیره ترا در نزدیکی کرت، فوران می کند. احتمالا این اتفاق، علت سقوط تمدن مینو آن بوده است. قصرهای مینو آن بوسیله آتش، که توسط آتشفشان ایجاد شده بود، نابود می گردند. قوم میسن، از اقوام ساکن سرزمین یونان، به ناسس حمله کرده و آنرا اشغال می کنند. 1200 قبل از میلاد :جنگ تروا آغاز می شود. قوم میسن با اهالی شهر تروا در آسیای صغیر، به جنگ می پردازند. 1100 قبل از میلاد :«دوریانهای» ساکن سرزمین یونان به شهر «میسن» حمله می کنند. تمدن میسن رو به زوال می گذارد. ادیان دراروپا تعدادی از مذاهب در طول قرون دوم و سوم میلادی در سراسر امپراتوری روم، پیروانی را برای خود تجلی کرده اند. مراسم نیایش ایسوس و میتراها طرفداران زیادی داشت، اما مهارت سنت پل (پل مقدس) در تبلیغ کمک کرد تا مسیحیت به صورت مذهب اصلی مردم روم، در دوران او در آید. مسیحیان غالبا توسط امپراتوران رومی مورد شکنجه شدیدی قرار می گرفتند، اما سرانجام مسیحیت به عنوان دین رسمی این امپراتوری پذیرفته شد. امپراتوری روم در مقابل ادیانی که با مذاهب رسمی و خدایان رومی در جنگ نبودند و یا تقدیس امپراتور را به زیر سوال نمی برند، با آزاد اندیشی و تحمل برخورد می کرد. مذهب ملی رو میها قدری سرد و بی روح بود و تعجبی ندارد که ادیان دارای جنبه های روحانی و احساسی بیشتر، محبوبیت بیشتری پیدا کردند. آیین میترا الهه نور، روی عشق و برادری و اهمیت آن تکیه می کرد. این آیین خصوصا در بین سربازان رومی محبوبیت داشت. آیین لیموس، یک الهه مصری، بسیاری از زنان رومی را جلب نمود. مذهب مسیحیت در بین طبقه پایین جامعه بسیار طرفدار پیدا کرد، زیرا آنها عقیده داشتند خداوند همه انسانها را با هم برابر می داند، و حتی بردگان و آزاد شدگان و زنان نیز همگی از حقوق مساوی برخوردار هستند. مخالفان اولین گروه های مسیحیان از دیدگاه پاگانها (افرادی که خدایان متعدد می پرستیدند) مورد تردید بودند. دلیل این مسئله آن بود که آنها تصور می کردند مسیحیان برای برگزاری «جشنهای انس»، آدمخواری، جلسات سری تشکیل می دهند. چرا که گوشت حیوانات قربانی شده در معبد پاگانها (کافران بت پرست) را خریداری نکرده و همچنین در تفریحات عمومی وحشیانه، شرکت نمی کردند. دولت هر چند وقت یکبار مسیحیان را مورد اذیت و آزار قرار می داد. بسیاری از مسیحیان شکنجه شده و مردند. اما به هر حال، علیرغم شکنجه و آزار فراوان، مسیحیت به گسترده شدن خود ادامه داد.
دوران آشوب در دوران آشوب بزرگ، که امپراتوری مورد تهدید حمله بربرهای تجاوزگر قرار داشت، همه امپراتور ها بدنبال یک خدای قدرتمند برای کمک به دفع بلا از روم، بودند امپراتور دیوکلتیانوس (245 ـ 313 میلادی). میترا به عنوان خدای خود اعلام کرد، که از امپراتوری حمایت و حفاظت کند. امپراتور کنستانتین (280 ـ 337)خدای مسیحیت را انتخاب نمود. کنستانتین در سال 312، کنستانتین در حالی که به طرف روم می رفت تا آنرا از رقیب پس بگیرد، اعلام کرد که علامت مسیحیت را روی خورشید دیده است و حمله «شما با این علامت پیروز خواهید شد»، را به لاتین روی آن خوانده است. روی پل میلویان بر روی رودخانه تیبر، ارتش کنستانتین، به پیروزی رسید. در طول مدت کوتاهی، مسیحیت به عنوان مذهب رسمی امپراتوری روم، جایگاه خود را تثبیت کرد. 30 میلادی :در این سال حضرت عیسی مسیح (ع) از سوی متعصبین یهود (فریمسیان) که وجود مبارک وی و تعالیم نجاتبخش ایشان را تهدیدی علیه خود می پنداشتند، مورد محاکمه قرار گرفته و بنا به عقیده مسیحیان، مصلوب گردید. 37 :پل اهل تارسوس، با دیدن صحنه ای در جاده دمشق، به دین مسیحیت می گرود و ماموریت خود را برای تبلیغ و مسیحی کردن نصارا (غیر یهودیان)، آغاز می کند. 42 :پیتر، که برای قرنهای متمادی به عنوان اولین پاپ، مقام او را جشن می گیرند، اولین جامعه مسیحی را در روم بنیانگذاری می کند. 64 :مسیحیان به خاطر آتش سوزی شهر روم مورد اتهام قرار گرفتند. امپراتور ترون طی تلاشی برای بدست آوردن مجدد محبوبیت خود، آنها را مورد شکنجه و آزار قرار می دهد. پیتر مقدس در این زمان به شهادت می رسد. 70 : رومیها يورسیلم (بیت المقدس) را بعد از شورش یهودیان بر علیه حکومت آنها، شدیدا تخریب می کنند. بسیاری از یهودیان از يورسلیم اخراج می شوند. مسیحیان در این شورش بر علیه رومیان شرکت نمی کنند. روم به مرکز حرکت های رو به رشد مسیحی تبدیل می شود. 304 :جوامع مسیحی در اطراف مدیترانه به صورت گروههایی جمع شده و از آنجا تا بریتانیا و دره نیل در مصر، رفتند. 313 :به سبب پشتیبانی امپراتور کنستانتین، مسیحیت خیلی سریع به قویترین مذهب در امپراتوری روم تبدیل شد. 325 :اولین گردهم آیی رهبران کلیسای مسیحیت، برای تبیین عقاید مسیحیت و سازماندهی جامعه مسیحیت، در نیقیه، تشکیل شد. اعتقاد نامه حواریون با اعتقاد نامه نیسن، (مجموعه ای از جملات اعتقادی مسیحیان) نوشته می شود. 330 :روم جدید در بیزانس توسط کنستانتین، تاسیس شده و دوباره به کنستانتینوبول (بعدا استانبول)، نامگذاری شده وبه عنوان پایتخت امپراتوری مسیحیت، ساخته می شود. 381 ـ 391 :در طول حکومت امپراتور تئودوسیوس، مسیحیت به صورت دین رسمی امپراتوری روم در می آید. ادیان غیر مسیحی (کافر) و بدعت گذاری در مسیحیت (افکار مخالف دیدگاههای کلیسا) غیر قانونی اعلام می شود. مسیحیان اولیه نیز مانند یهودیان و رومی ها، مردگان خود را در دخمه های زیر زمینی دفن می کردند. در این دخمه ها یک کلیسای کوچک برای اجرای مراسم تدفین وجود داشت. مسیجیان شکنجه شده در این قبرهای تاریک زیر زمینی پنهان می شدند و حتی در آنجا زندگی می کردند. به دلیل آنکه تعداد زیادی از مقدسین در این محلها دفن شده بودند، بسیاری از آنها بعدا تبدیل به مرقد و زیارتگاه شدند.
December 21st, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی