تاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
ارسالي جواد نصريان
به سلسله معرفي بنياد گرايان
اين مذهب در اوايل قرن دوم هجرى توسط و اصل بن عطا (80- 131) پديد آمد، در آن زمان مسئله مرتكبان گناه و حكم دنيوى و اخروى آنان مورد بحث جدى قرار داشت. خوارج آنان را كافر و مشرك دانسته و معتقد بودند اگر بدون توبه از دنيا بروند محكوم به عذاب ابدى خواهند بود، اما اكثريت امت آنان را مؤمن فاسق مىدانستند، و حسن بصرى آنها را منافق مىدانست. در چنين شرايطى، و اصل بن عطا كه از شاگردان حسن بصرى بود، راى جديدى را ابراز نموده، گفت: ايمان اسم مدح بوده و عبارت است از مجموعهاى از خصال و صفات پسنديده، و مرتكبان كباير فاقد برخى از آن صفاتند، فسق نيز اسم ذم است، لذا فاسقان را نمىتوان مؤمن ناميد. و از طرفى، چون به توحيد اقرار داشته و برخى از صفات حميده را نيز دارا هستند، نمىتوان آنان را مشرك و كافر ناميد. و در نتيجه بايد گفت: فسق حد وسط ميان ايمان و كفر بوده و مرتكبان كباير نه مؤمنند و نه كافر، ولى از آنجا كه در قيامت، انسانها دو گروه بيش نيستند، گروهى اهل بهشت و گروهى اهل دوزخ، «فريق فى الجنة و فريق فى السعير» و بهشت نيز جايگاه مؤمنان و صالحان است. بنابر اين اگر فاسقان بدون توبه از دنيا بروند اهل دوزخ و مخلد در آنند، اين نظريه به عنوان «منزلة بين المنزلتين» شهرت يافت. درباره وجه تسميه آنان به معتزله گفته شده است: چون واصل بن عطا و پيروان او پس از ابراز اين نظريه، از مجلس درس حسن بصرى كناره گرفتند، به اين نام شهرت يافتند. در اين باره وجوه ديگرى نيز گفته شده است كه يادآورى آن در اينجا فايده چندانى ندارد. ولى نكته لازم به ذكر اين است كه به گفته شيخ مفيد، لقب اعتزال و معتزله كاملا بى سابقه بوده و قبل از آن، فرد يا گروهى به اين اسم خوانده نمىشدند. و حال آنكه مؤلف فرق الشيعة (حسن بن موسى نوبختى از علماى اماميه در قرن سوم هجرى) تصريح نموده است كه لقب معتزله، اولين بار درباره كسانى به كار رفت كه پس از قتل عثمان با على بيعت كردند، ولى از صحنههاى جنگ كنارهگيرى كرده، اما و يا عليه امام، وارد پيكار نشدند و از آن جمله مىتوان عبد الله بن عمر، سعد بن ابى وقاص، محمد بن مسلمه انصارى را نام برد. وى سپس افزوده است: اين گروه، اسلاف معتزليهاى پس از خود به شمار مىروند. جمع ميان اين دو قول اين است كه بگوييم: اعتزال مورد نظر شيخ مفيد، اعتزال كلامى است و چنين اعتزالى قبل از ظهور و اصل بن عطا، سابقه نداشته است. ولى اعتزال مورد نظر نوبختى، اعتزال سياسى است كه در زمان حضرت على پديدار گشت و با توجه به اينكه و اصل درباره جنگ جمل نيز بر اين عقيده بود كه يكى از دو گروه بر خطا بودند، مىتوان گفت: وى علاو ه بر اعتزال كلامى، اعتزال سياسى نيز داشت، و از اين نظر، سخن نوبختى درباره او و هوادارانش درستخواهد بود. مذهب معتزله در طول حيات خود تحولاتى را پشتسر گذاشته است كه به اختصار آنها را بررسى مىكنيم.
الف: عصر امويان زمامدارى اموى، غالبا از عقيده جبر طرفدارى مىكردند و با طرفداران آزادى اراده مخالفت و درگيرى داشتند. بدين جهت پيشگامان قدريه را به قتل رساندند، و از آنجا كه معتزله نيز در مسئله آزادى اراده، طرفدار نظريه قدريه بودند، بايد گفت: آنان در اين زمان از شرايط مناسبى براى نشر عقايد خود برخوردار نبودند. و براى آنكه به سرنوشت اسلاف قدرى خود گرفتار نشوند، روش ملايمت را برگزيدند. ولى پس از مرگ هشام، حكومت اموى ثبات و اقتدار سياسى خود را از دست داد و به بىثباتى و تزلزل گراييد، تا آنجا كه طى حدود دو سال (125- 127) در سه نوبت دستخوش تغيير و تحول سياسى شد و سه تن از احكام اموى بر سر كار آمدند، و در دوران آخرين زمامدار، مروان حمار (127- 132) دامنه شورش و اعتراض عليه امويان گسترش يافت و سرانجام حكومتبنى اميه به دست عباسيان سقوط كرد. در نتيجه شرايط ياد شده، در آخرين فصل تاريخ حكومت امويان، متفكران اسلامى زمينه مناسب را براى فعاليتهاى فكرى و فرهنگى فراهم كردند. متكلمان معتزلى نيز به طور كامل از آن بهره گرفته و به نشر افكار و عقايد خود را در نقاط مختلف سرزمين اسلامى پرداختند. به گفته مؤلف «المنية و الامل» ، واصل بن عطا شاگردان بسيارى را تربيت كرد و به نواحى مختلف كشورهاى اسلامى اعزام نمود، از آن جمله: عبد الله بن حارث را به مراکش، حفص بن سالم را به خراسان، قاسم را به يمن، ايوب را به جزيره، حسن بن ذكوان را به كوفه، و عثمان طويل را به ارمنستان اعزام كرد. رهبرى كلام معتزله را در اين دوره، پايه گذار آن، يعنى واصل بن عطا بر عهده داشت، وى در سال 131 هجرى درگذشت. و پس از او تا سال 143 عمرو بن عبيد، كلام معتزله را رهبرى كرد. ب: عصر عباسيان كلام معتزله در عهد عباسيان چهار دوره متمايز را پشتسر گذاشت: 1 - دوره قبل از مامون ( 132-198) . 2 - دوره مامون تا واثق (198- 232) . 3 - عهد متوكل و پس از آن (232-300 ) . 4 - پس از ظهور اشعرى. در اوائل دوره نخست (عصر سفاح و منصور) رابطه معتزله با دستگاه حاكم، نه كاملا قهرآميز بود و نه مورد حمايت عباسيان. در اين ايام معتزله به مقتضاى اصل امر به معروف و نهى از منكر، گاهى مظالم هيئتحاكم را به آنان گوشزد مىكردند، ولى از شورش و قيام خوددارى مىنمودند، لذا از خشم عباسيان در امان ماندند. نقل شده است: عمرو بن عبيد، از مظالم منصور انتقاد مىكرد، منصور به وى گفت: من حاضرم مهر حكومت را در اختيار شما بگذارم و تو و همفكرانت مرا يارى كنيد. عمرو در پاسخ او گفت: تو به عدالت رفتار كن تا ما تو را يارى كنيم، هزار مظلمه در دستگاه حكومت تو وجود دارد، برخى از آنها را باز گردان تا بدانيم كه تو راست مىگويى. همچنين نقل شده است كه منصور عمرو بن عبيد را احضار كرد و به او گفت: شنيدهام كه محمد بن عبد الله بن حسن براى تو نامهاى نوشته است، عمرو پاسخ داد: نامهاى به دستم رسيده كه گويا از محمد بن حسن است، منصور گفت: در پاسخ او چه نوشتى؟عمرو گفت: تو مىدانى كه من با قيام مسلحانه عليه حكومت موافق نيستم. از اين دو گزارش استفاده مىشود كه عمرو، قلبا از سياستهاى منصور راضى نبود و او را به سبب ستمهايى كه بر مسلمانان روا مىداشت نكوهش مىكرد و در نهى از منكر به همين مرتبه اكتفا مىورزيد و قيام مسلحانه را تجويز نمىكرد، از آنجا كه اين مقدار مخالفت، دستگاه حاكم را تهديد نمىكرد، منصور نيز با آنان به خالفتبرنخاست. در زمان مهدى عباسى (169- 159) متكلمان معتزلى از شرايط خوبى برخوردار بودند، زيرا افزايش زنادقه و فعاليتهاى الحادى آنان، مهدى را به مبارزه با آنان بر انگيخت و او از متكلمان خواست تا به مقابله با زنادقه قيام كنند. ولى در اواخر اين دوره (عصر هارون الرشيد) با آنان مخالفتشد، و هارون از مناظرات كلامى- كه مورد علاقه شديد معتزله بود- ممانعت كرد، و حتى متكلمان زندانى شدند. در اين عصر ترجمه كتب فلسفى به عربى آغاز گرديد و متكلمان معتزلى توانستند به تدر يجبا آراى فلسفى آشنا گردند، چنانكه على بن محمد خراسانى گفته است: منصور اولين خليفهاى است كه كتابهاى سريانى، اعجمى و يونانى براى او ترجمه شد. دوره اقتدار معتزله دوره دوم، اوج عزت و اقتدار معتزله است، زيرا در اين دوره از حمايت كامل زمامداران عباسى برخوردار بودند و آرا و عقايد آنان به صورت عقايد رسمى دينى پذيرفته شد و آنان با آزادى كامل به نشر عقايد خود پرداختند و با توجه به عقيده خاص آنان درباره امر به معروف و نهى از منكر، با مخالفان خود (اهل حديث و حنابله) به شدت برخورد مىكردند. «خلق قرآن» ، محلى نزاع شديد آنان و خالفانشان بود، و چون سياست نقش تعيين كنندهاى در اين مخالفتها داشت، نزاع بالا گرفت و از مرز يك جدال كلامى متداول گذشت و به زد و خورد و حبس و قتل انجاميد. از اين رو، اين دوره از تاريخ كلام اسلامى را دوره «محنت» مىنامند. از جمله متكلمان معتزلى كه در اين دوره در دربار عباسى نفوذ بسيار داشت، احمد بن ابى دؤاد (160- 240) بود. وى احمد بن حنبل را در مساله خلق قرآن، محاكمه كرد و بر او فايق آمد. متن محاكمه به شرح ذيل است: ابن ابى دؤاد آيا چنين نيست كه هر شىء يا قديم استيا حادث؟ ابن حنبل: آرى. آيا قرآن شىء نيست؟ بلي. آيا چنين نيست كه فقط خدا قديم است؟ بلي. پس قرآن حادث است؟ من در اين باره سخن نمىگويم. (بحث پيرامون موضوع محنت و محاكمه قائلان به نظريه قدم قرآن مجال بيشترى را طلب مىكند كه در گنجايش بحث كنونى نيست.)
تلخ ترين دوره معتزله با مرگ واثق (متوفاى 232) و به قدرت رسيدن متوكل (232- 247) ، ستاره اقبال و اقتدار معتزله افول كرد، زيرا وى روشى كاملا متضاد با سه خليفه پيش از خود (مامون، معتصم، واثق) در پيش گرفت، بحثهاى كلامى را ممنوع كرد، از مخالفان معتزله (اهل حديث و حنابله) ، و نظريه قدم قرآن به شدت حمايت كرد. سيوطى در اين باره گفته است: «در ذى حجه سال 132، پس از واثق مردم با متوكل بيعت كردند. وى به اهل سنت تمايل يافت و آنان را يارى كرد و در سال 134 محنت را برداشت و آن را به همه نواحى اعلان كرد. نيز محدثان را به سامرا فرا خواند و تكريم كرد و از آنان خواست تا احاديث مربوط به صفات و رؤيت را نقل كنند، و اين عمل توجه و رضايت مردم را به خود جلب كرد. » خطيب بغدادى نيز گفته است: «اهل حديث در مساجد مىنشستند و عليه معتزله به نقل احاديث مىپرداختند و آنان را تكفير مىكردند. آنگاه كه نظر احمد بن حنبل را درباره كسى كه قائل به خلق قرآن باشد، پرسيدند، گفت: او كافر است» . مخالفت متوكل با افكار و عقايد معتزله- و در حقيقتبا عقل گرايى- سنتسيئهاى بود كه حكماى عباسى بعد از وى نيز از آن پيروى كردند. اين امر باعثشد كه ظاهرگرايان با تكيه بر قدرت سياسى، از رشد و گسترش عقل گرايى جلوگيرى كردند و در اين راه از حوادث تلخ دوران محنت نيز سود جستند و افكار عمومى را عليه معتزله شوراندند. مخالفت آنان مبتنى بر استدلال عقلى و منطقى نبود. لذا در انظار صاحب خردان مقبوليت چندانى نيافت. از طرفى، برخى از اساتيد كلام معتزلى، به دفاع از عقايد و آراى معتزله پرداختند، از جمله، ابو عثمان جاحظ (متوفاى 256) متكلم و اديب معروف معتزلى بود. وى كتابى به نام «فضيلة المعتزلة» تاليف كرد و در آن از مشايخ مكتب خود دفاع كرد. اين كتاب افكار انديشمندان را به خود جلب كرد، اگر چه عدهاى نيز با آن به مخالفتبرخاستند، كه مشهورترين آنان احمد بن يحيى راوندى (متوفاى 345) بود. وى كتاب «فضيحة المعتزلة» را در رد آن نگاشت، و پس از آن ابو الحسين خياط (متوفاى 311) با تاليف كتاب «الانتصار» به دفاع از جاحظ و رد اعتراضات ابن راوندى پرداخت. بنابر اين پس از متوكل، تا پايان قرن سوم، اقتدار معتزله درهم شكست و مخالفان آنان مورد حمايتحكام عباسى بودند. اهل حديث و ظاهرگرايان، روش مجادله و كلام را بدعت دانسته و در مخالفتبا عقايد معتزله از استدلال عقلى استفاده نمىكردند و يگانه حربه آنان استناد به ظواهر و تكفير مخالفان بود، لذا متكلمان معتزله توانستند در فرصتهايى كه به دست مىآورند با استفاده از جدل و استدلال عقلى از خود دفاع كنند.
معتزله، پس از قرن سوم در آستانه قرن چهارم هجرى، ابو الحسن اشعرى- كه از شاگردان ابو على جبايى (متوفاى 303) معتزلى بود و با روش مجادله و كلام آشنايى كافى داشت- به دنبال مناظرهاى كه ميان او و استادش رخ داد و پاسخهاى استاد را قانع كننده ندانست، از مكتب معتزله كناره گرفت. او در يك روز جمعه، در مسجد جامع بصره، كنارهگيرى خود را از آراء و عقايد معتزله درباره خلق قرآن، رؤيتخدا و خلق افعال اعلان كرد. اعتزال وى كه يكى از پرورش يافتگان برجسته مكتب معتزله بود، ضربه شكنندهاى بر پيكر اين مكتب بود، و از طرفى وى در مخالفتبا عقايد معتزله، همان روشى را كه آنان استفاده مىكردند به كار گرفت. طرفدارى او از عقايد اهل حديث كه در انظار عامه مقبوليتبيشترى داشت، از يك سو، و مجهز گرديدن او به حربه استدلال عقلى و روش كلامى كه مورد قبول متفكران بود، از سوى ديگر، نيز مخالفتحكام عباسى اين عصر با معتزله، اسباب شكست كلامى آنان را فراهم آورد. اين شكست، عقل گرايان معتزلى را به كلى مايوس نكرد و برخى از متفكران سخت كوش آنان همچنان از حريم مكتب خود دفاع مىكردند، چنانكه ابو هاشم معتزلى (متوفاى 321) ، ابو القاسم كعبى (متوفاى 317) ، ابو الحسين خياط (متوفاى 311) در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم، و ابو عبد الله بصرى (متوفاى 367) در قرن چهارم، از مشاهير متكلمان معتزلىاند. در اوايل قرن چهارم، ابو بكر احمد بن على الاخشيدى، (متوفاى 320 ه) مكتبى در بغداد تاسيس كرد تا پايان قرن چهارم نفوذ داشت. و قاضى عبد الجبار معتزلى (متوفاى 415) و ابو الحسين بصرى (متوفاى 436) در قرن پنجم از چهرههاى شاخص مكتب اعتزال به شمار مىروند. از قاضى عبد الجبار آثار كلامى ارزشمندى برجاى مانده كه از مشهورترين آنها «شرح الاصول الخمسة» ، «المغنى» و «المحيط بالتكليف» است. از متكلمان برجسته اين مكتب در قرن ششم، زمخشرى (متوفاى 528) ، و در قرن هفتم، ابن ابى الحديد (متوفاى 655) شارح معروف نهج البلاغه را مىتوان نام برد، ولى از ا ين پس، اين مكتب كلامى به كلى از فعاليتباز ايستاد و مكتب اشعرى يكه تاز عرصه عقايد و كلام در جهان تسنن گرديد. در قرنهاى اخير، مستشرقان و برخى متفكران اهل سنت، به ويژه دانشمندان مصرى، عقايد و آراى معتزله را پذيرفتهاند، كه شيخ محمد عبده از آن جمله است. در اينجا قسمتى از كلام احمد امين مصرى را در وصف معتزله يادآور مىشويم: «شكست و مرگ اعتزال و پيروزى محدثان بر آنان، به مصلحت مسلمانان نبود، اگر چه بهتر اين بود كه معتزله به همان روشى كه در عهد منصور داشتند. ادامه مىدادند و بازيچه حكومت عباسيان نمىشدند. در اين صورت مخالفت آنان با اهل حديث نظير مخالفتحزب آزاديخواه با حزب محافظه كار، و به نفع مسلمانان بود. ولى با شكست معتزله، مردم تحت اقتدار محدثان و فقيهان همفكر آنان قرار گرفتند و اين جريان از عهد متوكل تا چندى قبل ادامه داشت و موجب جمود فكرى و توقف علمى مسلمانان گرديد، زيرا رسالت دانشمندان چيزى جز حفظ و نقل احاديث- و حداكثر- تفسير لغوى و حثسندى درباره آنها نبود و هيچ گونه نقد عقلى اعمال نمىشد، چنانكه اهتمام فقيه جز به نقل آراى فقيهان قبل از خود نبود، و مسعودى چه زيبا گفته است: متوكل مردم را به تسليم و تقليد دستور داد!آرى، جو حاكم بر دانشمندان در زمان متوكل جز تسليم و تقليد نبود، لذا کتابهايى كه در عهد وى درباره فقه، حديث، تفسير و حتى ادبيات تاليف شده، يكنواخت است و ابتكار و نوآورى ندارد، و اگر تفاوتى به چشم مىخورد جز از ناحيه اطناب و ايجاز و بسط و اختصار است. سلطه و اقتدار محدثان تا حدود هزار سال ادامه يافت، تا اينكه نهضت فكرى جديدى پديد آمد و اين نهضت در حقيقت جلوهاى از مكتب اعتزال است، زيرا نهضت جديد علمى، مبتنى بر شك و تجربه (يكى از شيوههاى اعتزال) است، از مظاهر ديگر نهضت علمى جديد، عقل گرايى و آزاديخواهى و مسئول دانستن انسان در برابر افعال خود است، كه همگى از اصول عقايد معتزله به شمار مىروند.
در اين عصر، دعوت به ثنويت و برخى تعاليم يهود و نصارى و هند قديم رواج يافت و گروهى از طرفداران اين اديان تظاهر به اسلام كرده و برخى از آنان آشكارا به نشر عقايد خود مىپرداختند. بنابر اين، مناظره و جد ل در عميقترين مسائل اعتقادى رواج يافت و فقيهان و محدثان از عهده پاسخگويى به شبهات مخالفان و دفاع از عقايد اسلامى بر نمىآمدند، زيرا مهارت آنان فقط در نصوص بود و استناد به نصوص دينى در برابر مخالفان اسلام كارساز نبود، يگانه راه مقابله با آنان، استدلال كلامى و عقلى بود، به ويژه آنكه مخالفان با منطق و فلسفه يونان نيز آشنا بودند و در دفاع از عقايد خود از آن بهره مىگرفتند. بنابر اين مىبايست گروهى با مبارزه به آنان برخيزند كه عقل را حجت دانسته و به روشهاى استدلال عقلى آشنا باشند، و در آن عصر كسى جز معتزله اين رسالت را بر دوش نگرفت .
January 9th, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
به سلسله معرفي بنياد گرايان
اين مذهب در اوايل قرن دوم هجرى توسط و اصل بن عطا (80- 131) پديد آمد، در آن زمان مسئله مرتكبان گناه و حكم دنيوى و اخروى آنان مورد بحث جدى قرار داشت. خوارج آنان را كافر و مشرك دانسته و معتقد بودند اگر بدون توبه از دنيا بروند محكوم به عذاب ابدى خواهند بود، اما اكثريت امت آنان را مؤمن فاسق مىدانستند، و حسن بصرى آنها را منافق مىدانست. در چنين شرايطى، و اصل بن عطا كه از شاگردان حسن بصرى بود، راى جديدى را ابراز نموده، گفت: ايمان اسم مدح بوده و عبارت است از مجموعهاى از خصال و صفات پسنديده، و مرتكبان كباير فاقد برخى از آن صفاتند، فسق نيز اسم ذم است، لذا فاسقان را نمىتوان مؤمن ناميد. و از طرفى، چون به توحيد اقرار داشته و برخى از صفات حميده را نيز دارا هستند، نمىتوان آنان را مشرك و كافر ناميد. و در نتيجه بايد گفت: فسق حد وسط ميان ايمان و كفر بوده و مرتكبان كباير نه مؤمنند و نه كافر، ولى از آنجا كه در قيامت، انسانها دو گروه بيش نيستند، گروهى اهل بهشت و گروهى اهل دوزخ، «فريق فى الجنة و فريق فى السعير» و بهشت نيز جايگاه مؤمنان و صالحان است. بنابر اين اگر فاسقان بدون توبه از دنيا بروند اهل دوزخ و مخلد در آنند، اين نظريه به عنوان «منزلة بين المنزلتين» شهرت يافت. درباره وجه تسميه آنان به معتزله گفته شده است: چون واصل بن عطا و پيروان او پس از ابراز اين نظريه، از مجلس درس حسن بصرى كناره گرفتند، به اين نام شهرت يافتند. در اين باره وجوه ديگرى نيز گفته شده است كه يادآورى آن در اينجا فايده چندانى ندارد. ولى نكته لازم به ذكر اين است كه به گفته شيخ مفيد، لقب اعتزال و معتزله كاملا بى سابقه بوده و قبل از آن، فرد يا گروهى به اين اسم خوانده نمىشدند. و حال آنكه مؤلف فرق الشيعة (حسن بن موسى نوبختى از علماى اماميه در قرن سوم هجرى) تصريح نموده است كه لقب معتزله، اولين بار درباره كسانى به كار رفت كه پس از قتل عثمان با على بيعت كردند، ولى از صحنههاى جنگ كنارهگيرى كرده، اما و يا عليه امام، وارد پيكار نشدند و از آن جمله مىتوان عبد الله بن عمر، سعد بن ابى وقاص، محمد بن مسلمه انصارى را نام برد. وى سپس افزوده است: اين گروه، اسلاف معتزليهاى پس از خود به شمار مىروند. جمع ميان اين دو قول اين است كه بگوييم: اعتزال مورد نظر شيخ مفيد، اعتزال كلامى است و چنين اعتزالى قبل از ظهور و اصل بن عطا، سابقه نداشته است. ولى اعتزال مورد نظر نوبختى، اعتزال سياسى است كه در زمان حضرت على پديدار گشت و با توجه به اينكه و اصل درباره جنگ جمل نيز بر اين عقيده بود كه يكى از دو گروه بر خطا بودند، مىتوان گفت: وى علاو ه بر اعتزال كلامى، اعتزال سياسى نيز داشت، و از اين نظر، سخن نوبختى درباره او و هوادارانش درستخواهد بود. مذهب معتزله در طول حيات خود تحولاتى را پشتسر گذاشته است كه به اختصار آنها را بررسى مىكنيم.
الف: عصر امويان زمامدارى اموى، غالبا از عقيده جبر طرفدارى مىكردند و با طرفداران آزادى اراده مخالفت و درگيرى داشتند. بدين جهت پيشگامان قدريه را به قتل رساندند، و از آنجا كه معتزله نيز در مسئله آزادى اراده، طرفدار نظريه قدريه بودند، بايد گفت: آنان در اين زمان از شرايط مناسبى براى نشر عقايد خود برخوردار نبودند. و براى آنكه به سرنوشت اسلاف قدرى خود گرفتار نشوند، روش ملايمت را برگزيدند. ولى پس از مرگ هشام، حكومت اموى ثبات و اقتدار سياسى خود را از دست داد و به بىثباتى و تزلزل گراييد، تا آنجا كه طى حدود دو سال (125- 127) در سه نوبت دستخوش تغيير و تحول سياسى شد و سه تن از احكام اموى بر سر كار آمدند، و در دوران آخرين زمامدار، مروان حمار (127- 132) دامنه شورش و اعتراض عليه امويان گسترش يافت و سرانجام حكومتبنى اميه به دست عباسيان سقوط كرد. در نتيجه شرايط ياد شده، در آخرين فصل تاريخ حكومت امويان، متفكران اسلامى زمينه مناسب را براى فعاليتهاى فكرى و فرهنگى فراهم كردند. متكلمان معتزلى نيز به طور كامل از آن بهره گرفته و به نشر افكار و عقايد خود را در نقاط مختلف سرزمين اسلامى پرداختند. به گفته مؤلف «المنية و الامل» ، واصل بن عطا شاگردان بسيارى را تربيت كرد و به نواحى مختلف كشورهاى اسلامى اعزام نمود، از آن جمله: عبد الله بن حارث را به مراکش، حفص بن سالم را به خراسان، قاسم را به يمن، ايوب را به جزيره، حسن بن ذكوان را به كوفه، و عثمان طويل را به ارمنستان اعزام كرد. رهبرى كلام معتزله را در اين دوره، پايه گذار آن، يعنى واصل بن عطا بر عهده داشت، وى در سال 131 هجرى درگذشت. و پس از او تا سال 143 عمرو بن عبيد، كلام معتزله را رهبرى كرد. ب: عصر عباسيان كلام معتزله در عهد عباسيان چهار دوره متمايز را پشتسر گذاشت: 1 - دوره قبل از مامون ( 132-198) . 2 - دوره مامون تا واثق (198- 232) . 3 - عهد متوكل و پس از آن (232-300 ) . 4 - پس از ظهور اشعرى. در اوائل دوره نخست (عصر سفاح و منصور) رابطه معتزله با دستگاه حاكم، نه كاملا قهرآميز بود و نه مورد حمايت عباسيان. در اين ايام معتزله به مقتضاى اصل امر به معروف و نهى از منكر، گاهى مظالم هيئتحاكم را به آنان گوشزد مىكردند، ولى از شورش و قيام خوددارى مىنمودند، لذا از خشم عباسيان در امان ماندند. نقل شده است: عمرو بن عبيد، از مظالم منصور انتقاد مىكرد، منصور به وى گفت: من حاضرم مهر حكومت را در اختيار شما بگذارم و تو و همفكرانت مرا يارى كنيد. عمرو در پاسخ او گفت: تو به عدالت رفتار كن تا ما تو را يارى كنيم، هزار مظلمه در دستگاه حكومت تو وجود دارد، برخى از آنها را باز گردان تا بدانيم كه تو راست مىگويى. همچنين نقل شده است كه منصور عمرو بن عبيد را احضار كرد و به او گفت: شنيدهام كه محمد بن عبد الله بن حسن براى تو نامهاى نوشته است، عمرو پاسخ داد: نامهاى به دستم رسيده كه گويا از محمد بن حسن است، منصور گفت: در پاسخ او چه نوشتى؟عمرو گفت: تو مىدانى كه من با قيام مسلحانه عليه حكومت موافق نيستم. از اين دو گزارش استفاده مىشود كه عمرو، قلبا از سياستهاى منصور راضى نبود و او را به سبب ستمهايى كه بر مسلمانان روا مىداشت نكوهش مىكرد و در نهى از منكر به همين مرتبه اكتفا مىورزيد و قيام مسلحانه را تجويز نمىكرد، از آنجا كه اين مقدار مخالفت، دستگاه حاكم را تهديد نمىكرد، منصور نيز با آنان به خالفتبرنخاست. در زمان مهدى عباسى (169- 159) متكلمان معتزلى از شرايط خوبى برخوردار بودند، زيرا افزايش زنادقه و فعاليتهاى الحادى آنان، مهدى را به مبارزه با آنان بر انگيخت و او از متكلمان خواست تا به مقابله با زنادقه قيام كنند. ولى در اواخر اين دوره (عصر هارون الرشيد) با آنان مخالفتشد، و هارون از مناظرات كلامى- كه مورد علاقه شديد معتزله بود- ممانعت كرد، و حتى متكلمان زندانى شدند. در اين عصر ترجمه كتب فلسفى به عربى آغاز گرديد و متكلمان معتزلى توانستند به تدر يجبا آراى فلسفى آشنا گردند، چنانكه على بن محمد خراسانى گفته است: منصور اولين خليفهاى است كه كتابهاى سريانى، اعجمى و يونانى براى او ترجمه شد. دوره اقتدار معتزله دوره دوم، اوج عزت و اقتدار معتزله است، زيرا در اين دوره از حمايت كامل زمامداران عباسى برخوردار بودند و آرا و عقايد آنان به صورت عقايد رسمى دينى پذيرفته شد و آنان با آزادى كامل به نشر عقايد خود پرداختند و با توجه به عقيده خاص آنان درباره امر به معروف و نهى از منكر، با مخالفان خود (اهل حديث و حنابله) به شدت برخورد مىكردند. «خلق قرآن» ، محلى نزاع شديد آنان و خالفانشان بود، و چون سياست نقش تعيين كنندهاى در اين مخالفتها داشت، نزاع بالا گرفت و از مرز يك جدال كلامى متداول گذشت و به زد و خورد و حبس و قتل انجاميد. از اين رو، اين دوره از تاريخ كلام اسلامى را دوره «محنت» مىنامند. از جمله متكلمان معتزلى كه در اين دوره در دربار عباسى نفوذ بسيار داشت، احمد بن ابى دؤاد (160- 240) بود. وى احمد بن حنبل را در مساله خلق قرآن، محاكمه كرد و بر او فايق آمد. متن محاكمه به شرح ذيل است: ابن ابى دؤاد آيا چنين نيست كه هر شىء يا قديم استيا حادث؟ ابن حنبل: آرى. آيا قرآن شىء نيست؟ بلي. آيا چنين نيست كه فقط خدا قديم است؟ بلي. پس قرآن حادث است؟ من در اين باره سخن نمىگويم. (بحث پيرامون موضوع محنت و محاكمه قائلان به نظريه قدم قرآن مجال بيشترى را طلب مىكند كه در گنجايش بحث كنونى نيست.)
تلخ ترين دوره معتزله با مرگ واثق (متوفاى 232) و به قدرت رسيدن متوكل (232- 247) ، ستاره اقبال و اقتدار معتزله افول كرد، زيرا وى روشى كاملا متضاد با سه خليفه پيش از خود (مامون، معتصم، واثق) در پيش گرفت، بحثهاى كلامى را ممنوع كرد، از مخالفان معتزله (اهل حديث و حنابله) ، و نظريه قدم قرآن به شدت حمايت كرد. سيوطى در اين باره گفته است: «در ذى حجه سال 132، پس از واثق مردم با متوكل بيعت كردند. وى به اهل سنت تمايل يافت و آنان را يارى كرد و در سال 134 محنت را برداشت و آن را به همه نواحى اعلان كرد. نيز محدثان را به سامرا فرا خواند و تكريم كرد و از آنان خواست تا احاديث مربوط به صفات و رؤيت را نقل كنند، و اين عمل توجه و رضايت مردم را به خود جلب كرد. » خطيب بغدادى نيز گفته است: «اهل حديث در مساجد مىنشستند و عليه معتزله به نقل احاديث مىپرداختند و آنان را تكفير مىكردند. آنگاه كه نظر احمد بن حنبل را درباره كسى كه قائل به خلق قرآن باشد، پرسيدند، گفت: او كافر است» . مخالفت متوكل با افكار و عقايد معتزله- و در حقيقتبا عقل گرايى- سنتسيئهاى بود كه حكماى عباسى بعد از وى نيز از آن پيروى كردند. اين امر باعثشد كه ظاهرگرايان با تكيه بر قدرت سياسى، از رشد و گسترش عقل گرايى جلوگيرى كردند و در اين راه از حوادث تلخ دوران محنت نيز سود جستند و افكار عمومى را عليه معتزله شوراندند. مخالفت آنان مبتنى بر استدلال عقلى و منطقى نبود. لذا در انظار صاحب خردان مقبوليت چندانى نيافت. از طرفى، برخى از اساتيد كلام معتزلى، به دفاع از عقايد و آراى معتزله پرداختند، از جمله، ابو عثمان جاحظ (متوفاى 256) متكلم و اديب معروف معتزلى بود. وى كتابى به نام «فضيلة المعتزلة» تاليف كرد و در آن از مشايخ مكتب خود دفاع كرد. اين كتاب افكار انديشمندان را به خود جلب كرد، اگر چه عدهاى نيز با آن به مخالفتبرخاستند، كه مشهورترين آنان احمد بن يحيى راوندى (متوفاى 345) بود. وى كتاب «فضيحة المعتزلة» را در رد آن نگاشت، و پس از آن ابو الحسين خياط (متوفاى 311) با تاليف كتاب «الانتصار» به دفاع از جاحظ و رد اعتراضات ابن راوندى پرداخت. بنابر اين پس از متوكل، تا پايان قرن سوم، اقتدار معتزله درهم شكست و مخالفان آنان مورد حمايتحكام عباسى بودند. اهل حديث و ظاهرگرايان، روش مجادله و كلام را بدعت دانسته و در مخالفتبا عقايد معتزله از استدلال عقلى استفاده نمىكردند و يگانه حربه آنان استناد به ظواهر و تكفير مخالفان بود، لذا متكلمان معتزله توانستند در فرصتهايى كه به دست مىآورند با استفاده از جدل و استدلال عقلى از خود دفاع كنند.
معتزله، پس از قرن سوم در آستانه قرن چهارم هجرى، ابو الحسن اشعرى- كه از شاگردان ابو على جبايى (متوفاى 303) معتزلى بود و با روش مجادله و كلام آشنايى كافى داشت- به دنبال مناظرهاى كه ميان او و استادش رخ داد و پاسخهاى استاد را قانع كننده ندانست، از مكتب معتزله كناره گرفت. او در يك روز جمعه، در مسجد جامع بصره، كنارهگيرى خود را از آراء و عقايد معتزله درباره خلق قرآن، رؤيتخدا و خلق افعال اعلان كرد. اعتزال وى كه يكى از پرورش يافتگان برجسته مكتب معتزله بود، ضربه شكنندهاى بر پيكر اين مكتب بود، و از طرفى وى در مخالفتبا عقايد معتزله، همان روشى را كه آنان استفاده مىكردند به كار گرفت. طرفدارى او از عقايد اهل حديث كه در انظار عامه مقبوليتبيشترى داشت، از يك سو، و مجهز گرديدن او به حربه استدلال عقلى و روش كلامى كه مورد قبول متفكران بود، از سوى ديگر، نيز مخالفتحكام عباسى اين عصر با معتزله، اسباب شكست كلامى آنان را فراهم آورد. اين شكست، عقل گرايان معتزلى را به كلى مايوس نكرد و برخى از متفكران سخت كوش آنان همچنان از حريم مكتب خود دفاع مىكردند، چنانكه ابو هاشم معتزلى (متوفاى 321) ، ابو القاسم كعبى (متوفاى 317) ، ابو الحسين خياط (متوفاى 311) در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم، و ابو عبد الله بصرى (متوفاى 367) در قرن چهارم، از مشاهير متكلمان معتزلىاند. در اوايل قرن چهارم، ابو بكر احمد بن على الاخشيدى، (متوفاى 320 ه) مكتبى در بغداد تاسيس كرد تا پايان قرن چهارم نفوذ داشت. و قاضى عبد الجبار معتزلى (متوفاى 415) و ابو الحسين بصرى (متوفاى 436) در قرن پنجم از چهرههاى شاخص مكتب اعتزال به شمار مىروند. از قاضى عبد الجبار آثار كلامى ارزشمندى برجاى مانده كه از مشهورترين آنها «شرح الاصول الخمسة» ، «المغنى» و «المحيط بالتكليف» است. از متكلمان برجسته اين مكتب در قرن ششم، زمخشرى (متوفاى 528) ، و در قرن هفتم، ابن ابى الحديد (متوفاى 655) شارح معروف نهج البلاغه را مىتوان نام برد، ولى از ا ين پس، اين مكتب كلامى به كلى از فعاليتباز ايستاد و مكتب اشعرى يكه تاز عرصه عقايد و كلام در جهان تسنن گرديد. در قرنهاى اخير، مستشرقان و برخى متفكران اهل سنت، به ويژه دانشمندان مصرى، عقايد و آراى معتزله را پذيرفتهاند، كه شيخ محمد عبده از آن جمله است. در اينجا قسمتى از كلام احمد امين مصرى را در وصف معتزله يادآور مىشويم: «شكست و مرگ اعتزال و پيروزى محدثان بر آنان، به مصلحت مسلمانان نبود، اگر چه بهتر اين بود كه معتزله به همان روشى كه در عهد منصور داشتند. ادامه مىدادند و بازيچه حكومت عباسيان نمىشدند. در اين صورت مخالفت آنان با اهل حديث نظير مخالفتحزب آزاديخواه با حزب محافظه كار، و به نفع مسلمانان بود. ولى با شكست معتزله، مردم تحت اقتدار محدثان و فقيهان همفكر آنان قرار گرفتند و اين جريان از عهد متوكل تا چندى قبل ادامه داشت و موجب جمود فكرى و توقف علمى مسلمانان گرديد، زيرا رسالت دانشمندان چيزى جز حفظ و نقل احاديث- و حداكثر- تفسير لغوى و حثسندى درباره آنها نبود و هيچ گونه نقد عقلى اعمال نمىشد، چنانكه اهتمام فقيه جز به نقل آراى فقيهان قبل از خود نبود، و مسعودى چه زيبا گفته است: متوكل مردم را به تسليم و تقليد دستور داد!آرى، جو حاكم بر دانشمندان در زمان متوكل جز تسليم و تقليد نبود، لذا کتابهايى كه در عهد وى درباره فقه، حديث، تفسير و حتى ادبيات تاليف شده، يكنواخت است و ابتكار و نوآورى ندارد، و اگر تفاوتى به چشم مىخورد جز از ناحيه اطناب و ايجاز و بسط و اختصار است. سلطه و اقتدار محدثان تا حدود هزار سال ادامه يافت، تا اينكه نهضت فكرى جديدى پديد آمد و اين نهضت در حقيقت جلوهاى از مكتب اعتزال است، زيرا نهضت جديد علمى، مبتنى بر شك و تجربه (يكى از شيوههاى اعتزال) است، از مظاهر ديگر نهضت علمى جديد، عقل گرايى و آزاديخواهى و مسئول دانستن انسان در برابر افعال خود است، كه همگى از اصول عقايد معتزله به شمار مىروند.
در اين عصر، دعوت به ثنويت و برخى تعاليم يهود و نصارى و هند قديم رواج يافت و گروهى از طرفداران اين اديان تظاهر به اسلام كرده و برخى از آنان آشكارا به نشر عقايد خود مىپرداختند. بنابر اين، مناظره و جد ل در عميقترين مسائل اعتقادى رواج يافت و فقيهان و محدثان از عهده پاسخگويى به شبهات مخالفان و دفاع از عقايد اسلامى بر نمىآمدند، زيرا مهارت آنان فقط در نصوص بود و استناد به نصوص دينى در برابر مخالفان اسلام كارساز نبود، يگانه راه مقابله با آنان، استدلال كلامى و عقلى بود، به ويژه آنكه مخالفان با منطق و فلسفه يونان نيز آشنا بودند و در دفاع از عقايد خود از آن بهره مىگرفتند. بنابر اين مىبايست گروهى با مبارزه به آنان برخيزند كه عقل را حجت دانسته و به روشهاى استدلال عقلى آشنا باشند، و در آن عصر كسى جز معتزله اين رسالت را بر دوش نگرفت .
January 9th, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
مسایل تاریخی
- علی رستمینقش پیش نهاده هایی تاریخی وسامان یابی های بعدی قدرت درتأسیس وافول حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادجهاد و جنگ در افغانستان قبل از آمدن قطعات شوری به حمایت پاکستان و رهبری امریکا آغاز شد
- سیداحسان واعظیبخش دوم نقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- سیداحسان واعظینقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- داکتر حمیدالله مفیدفرود دو ستاره درخشان از کهکشان اندیشه وخرد
- علی رستمی ببرک کارمل بااندیشه عدالت خواهانه به خاموشی رفت
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرآریایی ها یا تورک ها؟
- عبدالو کیل کوچی دسامبردر آیینهء تاریخ
- عبدالو کیل کوچیمحمود بریالی ابر مرد جنبش چپ وترقی خواه افغانستان
- محمد عوض نبی زادهنا یب سالارمحمد حسین خان پیکارجوی رزمگاه میوند وغزنیگک
- خلیل وداد چگونه س.د.ج.ا. به س.خ. ج.ا. تعویض شد
- مترجم: ا. م. شیریانقلاب اکتبر! استالین. نوسازی- کودتای لیبرالی
- نویسنده: نجیب سرغندوی نهضت خدایی خدمتگاری و نقش آن دربیداری پشتونها
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرتوران
- حسن پیمانامیرتیمورموئسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی قسمت-6
- حزب کارایران(توفان)انقلاب اکتبر ناقوس مرگ سرمایه داری بود
- ظهو رالدين دبرېالي انقلاب دکاليزې په وېاړ
- زمان هوتکبمناسبت هفدهمین سالشهادت داکترنجیب الله
- رحمت اله رواندشهید داکتر نجیب اله داوولسم تلین په یاد
- جلال بايانی کاوشگرشـــهيد داکتر نجيب الله
- جلال بايانی کاوشگرهفده سال قبل درقلب افغانستان کابل حماسه تاريخ رخ داد
- نصیراحمد – مهمند پیړی،پیړی زغم او پیچ دی وګالل شی
- داکتر حبیب منګل دافغانستان دخپلواکۍ غورزنګ ته لنډه کتنه
- نویسنده : مهرالدین مشیدروزی که زمامداران ناکاره در سایۀ آن صرف احساس فربهی کرده اند
- حسن پیمانامیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماریوحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی5
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادحقایقِ تلخِ جنگِ 1979-1991 افغانستان از زبان نظامیان شوروی پیشین
- عبدالوکیل کوچی نگاه مختصری به تاریخ کوشانی ها
- انجنیر فضل احمد افغان شاه امان الله غازی و خط سیاه دیورند
- میر عنایت الله سادات معضلۀدیورند
- تتبع ونگارش؛تلخیص وترجمه: ازحسن پیمانامیر تیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آ سیای وسطی قسمت(4)
- امان معاشر؛ خبرنگار آزادهشت ثور آوردن مجاهدین رو بزوال از کوه ها به قدرت جنرال دستم
- ا. م. شیریزادروز لنین، روز شرمندگی ما
- عتیق الله مولویزادهاز دین پروری، تا دین فروشی!!
- حسن پیمان امیرتیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنک ومدنیت آسیای وسطی قسمت 3
- نوشته کریم پوپل تاریخ نوروز کهن
- نجم کاويانیيادی از نوروز در کابل قديم
- تتبع ونگارش-ترجمه وتلخیص: ازحسن پیمانامیرتیمور موسس سبک اصیل هنرمعماری وحامی فرهنگ ومدنیت اسیای وسطی-2-
- دوکتور امین برین زوریدوکتور امین برین زوری
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادیهودیت در افغانستان
- ارسالی صمیمیبازگشت «لنین» به «خجند»
- حسن پیمانشمۀ ازخدمات وکارنامه های امیرتیموردرأئینۀ تأریخ
- سلیمان راوشجشن سده
- حسن پیمانتأریخ وخدمات زنده ومشهود امپراتوری تیموریان محال است به فراموشی سپرده شود
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادمناسبات سابق دولت افغانستان و اتحاد شوروی آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- عتیق الله مولوی زادهزندگی از کاخ تا کا نتینر!
- سرلوڅ مرادزیبرتانوي هند او برتانوي پنجاب دواړه، د پښتنو د ویښتیا ضد !
- سرلوڅ مرادزیډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- نویسنده : مهرالدین مشیدبالاخره امریکایی ها سر به بالین بیمار نظامیان پاکستانی این بازوی زرهی تروریزم جهانی نهادند
- عبدالوکیل کوچید سامبر نقطه عطف درتاریخ جنبش داد خواهانه مردم افغانستان
- سرلوڅ مرادزی ډیورڼد کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون دوهمه برخه
- انجنیر فضل احمد افغانخط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روسیه
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- فرزاد رمضاني بونششناسايي يا عدم شناسايي ديورند؟
- انجینر محمود صافی دافغانستان دتاریخ ځلانده ستوری احمد خان « احمد شاه بابا » درانی کال
- سید ذا کر شاه ( ســــــــــادات) (( د ډیورند کرښې غندل یا د پاکستان ســـــــره دښمنی))
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او څرګند دریځونه
- بیداربمناسبت کنفرانس بین المللی لندن و عدم پذیرش دیورند خط فاصل
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- عزیز آریانفرنیاز تاریخی به بازگشت به توافقات ژنو
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- سرلوڅ مرادزید ډیورند کرښې پریکړه به، لروبر افغانان خپله کوي
- ارسالی صمیمیبرگی از تاریخ جنگ جهانی دوم/ چگونه مسکو تسلیم آلمان ها نشد
- میر عنایت الله سادات نگاهی به تاریخ آریانا
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بخش آخر
- جلال بايانیبزرگ مردان تاریخ
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش دوازدهم
- شبيراحمد طالب وزيران اوخاطرې
- رسول پويانجايگاه هرات در مدنيت خراسان
- محمدنبی عظیمیسفر دیگر به جلال آباد
- عزیزه عنایت خامۀ درفرا راه آزادی !
- نصیراحمد - مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو دشهیدانواوغازیانوپه یاد
- دوکتور جلال بايانی « روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
- انجنیر ظهو رالدین اندیشپراو دا
- محمدنبی عظیمیتعرض متقابل قوای مسلح افغانستان
- نوشته کریم پوپل اشغال و تاراج کابل از زمان تاسیس الی امروز
- سلیمان راوششهروندان شهر (جندان)
- محمدنبی عظیمی درحاشیه تعرض متقابل
- رسول پویاننقش استعمار در تخریب تمدن خراسان
- رسول پویانخراسان بعد از فروپاشی امپراتوری تيموريان
- رسول پویان ریشه های خراسان کهن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش هشــــــــــــــــتم
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخـــش هفتـــــــــــــم
- ا. م. شیریپراودا در ۱۰۰ سالگی: زنده و رزمنده
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- عبدالحی نزهت افزودن دشواری کارعاقلانه نیست
- فوادشاه امان الله خان غازى از نظر احمد شاه مسعود كى بود؟
- انجنېر ظهو رالدین اندېشپر فا شیزم د بري ورځ یعنی دامپرېا لیزم دنیمی تنی ښخول په شوري سوسېا لیستي هېواد کی
- نویسنده : مهرالدین مشید نباید بیش از این بهایی برای ویرانی این سرزمین پرداخت
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش ششم
- نوشته صوفی کریم فیضانی حملات اعراب در افغانستان
- انجنیر ظهورالدین اندیشد افغا نستان د خلک دمو کراتیک گوند داد شهیدا نو او اتلانو دسور گوند ټولو غړو ته له پو رته نه تر کښته پو رې
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بقیه بخش پنجم
- نبی حیدری معلم جنک یا صلح
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بقیه بخش چهارم
- تهیه وترتیب:میرمحمدشاه رفیعیچهره امروزی تپه مرنجان ورازهای تاریخی آن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد -- 4
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد - 3-
- سلیمان راوشتندیس های بامیان مجسمه های بودا نیستند
- حسن پیمانبیادبودسلسال وشهمامه تندیسهای بودا دو همبزم ودو همسنگ
- حسن پیمانافشارخونین وقتلهای زنجیره یی انگیزۀ اتحادخلقهای تحت استبداد
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد
- رحمت اله رواند روسانو يرغل او وتل دواړه تېروتني وې
- احمدولي بدخشياداي ديني به قربانيان فاجعة افشار
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- عتیق گلشمه ازجنایات بعضی گروه های ماوئیستها درافغانستان
- محمد نبی عظیمیچرا از مرگ می ترسید ؟
- جمعه خان صوفيلر وبر دوه افغان که يو افغان؟ (يوولسمه او آخري برخه)
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (اتمه برخه)
- عبدالو کیل کوچی فرخنده باد چهل وهفتمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- حمید محویتآتر بی نوایان
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادآمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- تهیه کننده : عبدالقدیر میرزاییسقوطِ یک امپراتوری!
- محمد عارف عرفان رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
- حمید محویدر بارۀ [کشته شدن پلخانوف(؟)]
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- صدیق رهپو طرزیما و نو آوری، تجدد و مدرنیزم
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (پنځمه برخه)
- داکترآریننام ببرک کارمل جاویدانه است زیرا توده های مردم آنرا ستوده اند
- عبدالو کیل کوچیپنجمین سالگرد وفات محمود بریالی را گرامی میداریم
- صدیق رهپو طرزیدیورند: سر و صدا برای هیچ
- محمدنبی عظیمیسپیده ها این جا آرام انــد
- محمد عوضازمكتب مبارزهء رفيق ببرك كارمل بياموزيم
- علی رستمیببرک کارمل ستارهء درخشان مبارزِ عدالتخواهء کشور
- عبدالو کیل کوچیببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
- دوکتور نثار احمد صدیقینام ببرک کارمل جاودان و روانش شاد باد
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟(٢ مه برخه)
- عزیز آریانفرچگونه دهلیز واخان ایجاد و به زور به افغانستان داده شد
- جمعه خان صوفيلر و بر: دوه افغان که يو افغان؟
- انجنېر ظهورالدين اندېشبه افتخار سالګرد انقلاب پېروزمند و زنجير شکن سوسياليستی اکتبر
- گزارشگر از انگلیسی به پارسی: صدیق رهپو طرزیده اسطوره در مورد افغانستان
- انجنېر ظهورالدين انديشبمناسبت سالمرګ انقلابی دلير وانديشمند خلل ناپذير
- از کریم پوپل روش سیاسی دولتها وملیتهای افغانستان در طول تاریخ
- عدالتدشمن هرگز وارد شهر لنين نخواهد شد!
- عبدالو کیل کوچی ماندگاران تاریخ
- نصیراحمد – مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو
- سليمان راوش به پیشواز 28 ـ اسد
- انجنېر ظهورالدين اندېشدافغانستان دخلکو دملی_ازادی بخښونکي انقلاب دکاليزی په وياړ
- گزارنده: عزیز آریانفرمقاله دوم نقش دولت «کیرپاند» در با هم آمیزی فرهنگ های آسیای میانه
- عزیز آریانفرشاهنشاهی پنج صد ساله تاجیکی- ایرانی کیرپاند در مرزهای باختری چین
- حامدعلمیرساله روزشمار وقایع افغانستان از سال 1747 الی اخیر سال 2010
- نوشته کریم پوپلظهور وزوال اردوهای افغانستان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دوازدهم وپایانی
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش 11
- گزارشگر از زبان انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دهم
- سرلوڅ مرادزیلندن کې ډيورند جرګه د پنجاب پر سر کلک ګوزار
- تهیه کننده:امان معاشر نامه ی خواجه حافظ شیرازی برای امیر تیمور
- عبدالصمد ازهرخود کشی یا قتل بخش نهم
- محمدنبی عظیمی لحظاتی با ازهر بزرگوار
- محمدنبی عظیمی آیا روزی تاریخ حــــرب کشور ما نوشته خواهد شد؟
- عبدالصمد ازهر اسرار مرگ میوندوال بخش نهم
- ازهر عبدالصمداسرار مرگ میوندوال بخش هشتم
- محمد همایون سرخابی شهر غلغله در ماتم نبود بودای بزرگش هنوز میگرید
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوالبخش هفتم
- محمدنبی عظیمیتا لحظهء انــــتقال مسؤولیت
- گزارش از انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش ششم
- اسدالله جعفریآیاافشار باردیگر تکرار خواهد شد؟
- سید عبدالقدوس «سید»جنگ افشار
- خلیل الله سکندریواقعیت های پنهان در ماجرا های عیان افغانستان
- محمد همایون سرخابی نگاه مختصری پیرامون زندگی پرافتخار ظهیرالدین محمد بابر
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش پنجم
- محمد عالم افتخارسید جمال الدین افغانی ؛ اَبَر انسانی که از نو باید شناخت !
- سرلوڅ مرادزی پاچاخان د بهرنیو پوهانو په نظر کې
- صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دور تیموریان
- میرعنایت الله سادات نظری بر موافقتنامه ای دیورند
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا قتل؟ بخش چهارم
- نویسنده : مهرالدین مشیدامریکا و بازی بزرگ در کشوری که دشنۀ مقاومت گلوی هر مهاجمی را شگافته است
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ بخش های دوم و سوم
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- ا. م. شیریبمناسبت زادروز استالین
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ
- نویسنده: ولادیمیر پلاستون ببرک کارمل تا آخرین نفس های خود به حقانیتِ راهی که خود انتخاب نموده بود باور داشت
- ع.رستمی ببرک کارمل نماد وحدت!
- ر. حسنهفته اول دسامبر یاد آور روز های فقدان دو شخصیت مبارز نستوه کشور
- نوشته از ع. بصیر دهزادبخاطر 14چهاردهمین سالگرد وفات شادروان ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی گرامی وجاویدان باد نام وخاطره تابناک زنده یاد ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی چهارمین سالروز وفات زنده یاد محمود بریالی را گرامی میداریم
- احمدشاه سرخابییادی از جاودان یاد ببرک کارمل و برادر و همرزم فقید ش محمود بریالی!
- سرورددیورند کرښه دتکړه پوهانو وځیړ نو ته ضرورت لري
- عزیز آریانفردرنگی بر سر نام کشور ما- افغانستان
- عزیز آریانفرراز نهانی نامه دوست محمد خان به نیکلای یکم- امپراتور روسیه
- عزیز آریانفرآیین نامه داخلی انقلابیون جوان افغان (جوانان افغان)
- شباهنگ راددر یادمان کمونیست رزمنده «ارنستو چه گوارا»
- دکتر بیژن بارانکوچ آریاییها از شمال خزر
- سرلوڅ مرادزی د تاریخ پاڼه : کوز پښتانه او د افغانستان خپلواکي
- سليمان راوش تجاوزانگليس ، روس و امريکا بر افغانستان يا يک دروغ بزرگ
- اکادمیسن دستگیر پنجشیریحملات بر نیروهای چپ و پیامد های آن
- عزیز آریانفرگستره «اروآسیای میانه بزرگ»
- احسان لمر یادی از خانوادهء ناظر صفر
- داکتر . و .ع . خاکسترفراز های از زند ه گی یهودان در افغانستان
- نوشته صدیق رهپو طرزیتمدن «سند ـ هلمند» آغاز گر تاریخ ما
- انجنیر زلمی نصرت مهمندافغانستان د«جواهر لعل نهرو»له نظره!
- لیکونکی : نجم الدین « سعیدی »دعلامه دوکتورمحمد سعید « سعید افغانی»د «۲۵» تلین په ویاړ !
- سيد احسان " واعظی"تمدن های آريانای کهن و خراسان باستان
- آصفه صبابه مناسبت سی امین سال شهادت شاد روان محمدطاهربدخشی
- عبدالوکیل کوچیفرخنده باد چهل و پنجمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- مرادزیستر پاچا خان : ملي هویت ، خپلواکي ، ملي ژبه او تعلیم
- علی رستمی چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !
- داود کرنزی بمناسبت سومین سالگرد وفات رفیق بریالی
- یعقوب هادینام و نیکوئی های رفیق ببرک کارمل جاودان باد
- سید احسان واعظی شخصیت نام اوری که باتاریخ زیست
- ترجمه و تحشیه از خلیل وداداز انقلاب اکتوبر تا انقلاب ثور
- سيد احسان " واعظی"تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان
- احسان واعظی جايگاه والا و ارزشمند فيض محمد کاتب هزاره دربازتاب رويدادهای سياسی و تاريخ نگاری کشور
- رحمت اله رواند سنبلی نهمه نیټه د پښتنو اوبلوڅو د پیوستون د ورځی په یاد
- مرادزئ د وږي ۹ مه د پښتونستان ورځ
- نوشته : میرمحمد شاه "رفیعی"آرزوهای فراموش ناشده شهدای به خون خفته
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- پژوهش: ظاهردقیق ماسترعلوم سیاسیحکومت مجاهدین(!)وبرکناری نقابهای تقدس آنان
- محمد عوض نبی زا د ه سی ومین سالروز شهادت علامه محمد اسمعیل مبلغ فرخنده و گرامی باد
- دکتورخلیل وداد (بارش)خاطرات مهندس هُلندی فان لوتسنبورگ ماس
- محمد عوض نبی زا دهدرويش علي خان هزاره اولین نایب الحکومهءهرات دردولت درانیها
- میرعبدالواحد ساداتسخنی چند پیرامون شخصیت والای غبار
- محمد عوض نبی زا ده بنیادعلیخان هزاره مبارزهمیشه درسنگرو یکی ازمدافعین راستین استقلال کشور
- محمد عوض نبی زا دهشیرمحمدخان هزاره جنگاورقهرمان و یکی از فاتحین اصلی معرکهءمیوند
- ترجمه و تحشیهء دکتور خلیل وداد نخستین مداخلهء نظامی شوروی به افغانستان
- سیدحسن رشاددو یاد و دو خاطره
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرافغانستان در مراحل نخست توسعه مستقل (سال های دهه 1920)
- محمد عوض نبی زا ده میر یزدان بخش بهسودی نماد ازایمان و مقاومت ،قربانی توطیه و پیمان شکنی
- محمد عوض نبی زا د ه یکصد وپا نزدهمین سا لیا د شهادت میرمحمدعظیم بیگ سه پای
- نسیم جویا جویاــ پرچم شجاعت و نبرد مردم افغانستان به خاطر ازادی,عدالت وترقی
- محمد عوض نبی زا دهچهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
- محمد عوض نبی زا دهیکصدوپنجمین سال تولد فرقه مشرفتح محمد خان میر زاد یکی از پیش قراولان جنبش مشروطیت کشور فرخنده باد!
- محمد عوض نبی زا دهبیست و ششمین سا لیا د وفات محمد ابراهیم گا و سواریکی ازپیشگامان نهضت دهقا نی وضد استبداد گرامی با د!
- جنرال محمد یاسین امیریهشتاد سال از تولد ببرک کارمل شخصیت استثنایی تاریخ معاصرکشورمی گذرد
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبي زاده نقش و مقام مردم هزاره دردولت و جامعه طی دوونیم قرن اخیر
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟(قسمت ششم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- مشعلشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت پنجم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت چهارم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبی زاده یادی ازمبارزقهرمان عبدالخالق شهید
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ )قسمت سوم (
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت دوم )
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی جوانمرد لک بخش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- نصرت شاد يادي از “ مولانا “ ملانصرالدين !
- محمدعوض نبی زاده معرفی مختصریکعده ازمبارزین شاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی و استعماری
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ويرايش وگردآورنده جانبازنبردنخستين سلطنت يک زن ازسلاله غزنويان در جهان اسلام
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ظريفيبه بها نهء هشتا دهفتمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
- آتوسا سلطان زاده فيلسوفاني كه پيامبر شدند !
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- دوکتور.م. پکتیا وا ل بمنا سبت هشتا دو هفت مین سا لګر د استر دا د استقلا ل ملی افغانستا ن
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات یا هزارستان ازدیدگاه ونظر مورخین
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- نصرت شاد توماس هابس متفكر و فلسفه سياسي دولت
- عليشاد لربچه ژان ژاك روسو
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- عليشاد لربچه زنون ؛ اهل كيتون
- نوشتهء: زمری کاسی شناسنامهء يکتن ازمشروطه خواهان، يک مبارز گمنـــام و افشای يک ترورسياسی ديگر؛
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشوردرمورد هفت وهشت ثور
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پر شوردر مورد هفت وهشت ثور
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشور در مورد هفت و هشت ثور(بخش شـشم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشور در مورد هفت وهشت ثور بخش چهارم
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر مورد هفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- سراج الدین ادیبروز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
- سراج الدین ادیب جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ (اول تا 31 می )
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمدوليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- کريم حقوقابونصر فارابي ارسطوی شرق
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رضا شادابهویت قومی هزاره ها و سادات هزاره
- ارسالي آرش فروزی با مبارز آتشين راه نجات مردم داکتر محمودی آشنا شويم
- سراج .اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخ
- دوکتورمحمد شعيب مجددیمسابقه تير اندازی در زمان تيموريان هرات
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش نخست
- اسکاریحسن صباح وجنبش اسماعيليه
- دستگيرصادقيغارت ميراثهای فرهنگي و تاريخي
- صباحچگونه ابوریحان بیرونی قاره آمريکا را کشف کرد؟
- داکتر وفاهوشی مین مردی که تاريخ را رقم زد
- صباحاولين سفير زن درتاريخ کابل زمين
- صباحگوشه ي ا ززندگي جاودانه مرد خراسان
- استادصباحابوالفضل بيهقی مورخ امپراتوري غزنويان
- سراج الدين اديببمناسبت 86 مین سال استقلال افغانستان
- تهيه و تدوين از بصيرشررتاريخ ، آزادي ،صلح واستقلا ل
- عينيسيرتاريخي فاجعه ملي ومجرمين جنگي
- رسالتروزا زن بحث انگيزتاريخ
- استادصباحميمنه د راورا ق تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحچهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح
- استادصباحتاريخ عمومي اسماعیلیه هاواوضاع خراسا ن
- نبشهءايشرداسالاحمدالله هندوی افغانستانیم؟!
- تهيه و ترتيب از اشرف بهروزفشرده اي از تاريخ فرانسه
- انجنيرغلام سخي ارزگانيبه بهانه يي گرامي داشت از روز جهاني مادر
- ارسالي جواد نصريانزن در آنسوي تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحيعقوب ليث صفاري مرد خرد وپيکا ر
- ارسالي صيقلرويدادها ي تاريخي
- ارسالي بنفشه ميتراآخرين تغييرات سياسي جهان در دهه پسين سده دوهزار عيسايي
- ارسالي فرحت شکوهمندگفتار بزرگان
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- ارسالي بنفشه ميترامجموعه ای از دانستنی ها
- گردآورنده وتلخيص استادصباحسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحگسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر
- نسرین مفیدردپای زن افغان در تاریخ
- نسرين مفيدهشتم مارچ روز جهاني زن در پهنای تاريخ
- ارسالي محبوب شاملعقايد اسماعيليه
- ارسالي ميلاد بهزادتاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد با ستا ن
- ارسالي نسترن نيلابمروري برآيين کا تو ليک
- ارسالي شامل سالارد رمورد زرتشت و زرتشتیا ن چه میدانیم؟
- ارسالي فريدون کيومرثمهاتما گاندی منجی صلح وپيام آورآزادي
- ارسالي بکتاش نهيردرباره اصطلاح شيعه
- استاد صباحکمي ازحقا يق ناگفته وتاريخي سرزمين خراسان
- ارسالي جواد نصريانتاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
- ارسالي اميد برهاناهل حديث و حنابله
- ارسالي جواد نصريانوهابيت چگونه بوجودآمد؟
- استاد صباحتاريخ مذ هب اسماعيليه
- ارسالي دانش آرزوتاریخ اروپا
- ارسالي اميد آهنگربابل درکجا واقع بود؟
- ارسالي جواد نصريانپنج دهه از تصویب اعلاميه جهاني حقوق بشر ميگذرد
- ارسالي اميد آهنگرامپراتوری اسکندر چه وسعت داشت ؟
- ارسالي عمران مهربانچه نيرويي ملتها را به حرکت در مي آورد؟
- ارسالي ميلاد دوستچه کسی می تواند تاریخ بنو یسد؟
- ارسالي مشهيد مهوشبِنِدِتو كروچه
- ارسالي اميد آزموننظرمن در باره تاريخ
- ارسالي مشهيد اميلسا ما نيان
- ارسالي داکتر بصيرجنگ نفت
- ارسالي احمد منصور آگاهنهروآزاده مرد آزادي
- ارسالي وليد نصرياندرتاريخ ا مريکا چه گذشته است؟
- استاد صباحلحظه يي دردهليزهاي تاريخ
- ارسالي سالار هوشمندبه بها نه، سالروز ترور مهاتما گاندی
- ارسالي داکتربصيرتاريخ و هويت ملي ما
- ارسالي شامل صباحلحظه يي با تاريخ
- دستگير صادقيگراميداشت از مبارزات قهرمانانهً مردم با شهامت افغانستان در حفظ استقلال کشور