رويدادها ي تاريخي
ارسالي صيقل
12 نوامبر سال 1963 كتاب «سيويك كالچر ــ فرهنگ مدني» تاليف پروفيسور گابريل آلموند و سيدني وربا كه محتواي آن در جهان به صورت يك فرضيه سياسي شناخته شده و اصول و تعاريف آن رسميت يافته است انتشار يافت كه در باره تكامل دمكراسي و رفتار سياسي بشر است. در اين تاليف مهم، نفوذ افكار ارسطو به خوبي ديده مي شود. طبق اين فرضيه، دمكراسي واقعي بدون درك كامل آن از سوي مردم و مشاركت وسيع و دلسوزانه در آن به وجود نخواهد آمد. بنابراين، مردمي كه از فرهنگ مدني بر خوردار نباشند «دمكراسي واقعي» نخواهند داشت. بايد مردم به دمكراسي وفادار و اصحاب دمكراسي اعتماد مردم را به كارآ يي چنين نظامي جلب كنند، و تا اين دو اصل تحقق نيابد؛ مردم داوطلبانه آماده دفاع از دمكراسي خود نخواهند بود.طبق اين فرضيه ؛ فرصت طلبان سوءاستفاده گر، چاپلوسان و آزمندان سه دشمن اصلي رسيدن مردم به يك «فرهنگ مدني» هستند. اين دو استاد مردم را سه دسته كرده اند : يك دسته كساني هستند كه از دمكراسي و امور حكومت بي اطلاعند و در نتيجه مشاركت واقعي و صادقانه در آن ندارند؛ دسته ديگر اطلاع دارند ولي به دليل بدبيني و يا بي اعتمادي، در امور سياسي جامعه خود غير فعال هستند و دسته سوم كه هم آگاهند و هم فعال. وقتي كه دسته اول به حد اقل خود برسد و دسته دوم نيز فعال شود، جامعه داراي«فرهنگ مدني» خواهد شد كه البته رسيدن به اين هدف آسان نيست و بدون داشتن آموزش وپرورش خوب (مدرسه و رسانه) نيل به آن امكان پذير نخواهد بود. طبق اين فرضيه، مراجعه به صندوقهاي راي گيري در روز انتخابات ـ بعضا به اصرارـ براي رسيدن به فرهنگ مدني كافي نيست و جامعه اي از فرهنگ مدني برخوردار خواهد بود كه در آن، آستين بالا زدن و ازمنافع عمومي دفاع كردن عادت و يك امر طبيعي مردم شود مثلا نخريدن از فروشگاهي كه گرانفروشي مي كند و معرفي آن، شكايت از كارمند خاطي دولت ، مخالفت با انتخاب مجدد نماينده اي كه خوب كار نكرده و....
نژادها آژانس دولتي دارو و غذا در آمريكا ( اف. دي . ا. ( در نوامبر 2004 دارويي را مورد تاييد قرار داد كه تنها براي سياهپوستان نافع است و اعلام داشت كه داروي تازه ساز « بي بيد » ويژه جلوگيري از ابتلاء سياهپوستان به بيماري هاي قلبي است و در افراد ساير نژاد ها از سفيد و زرد و ... تا ثير ندارد و نبايد برايشان تجويز شود. قبلا مشاهده شده بود كه داروهاي « ا. سي. اي ــ اين هيبيتور » كه نقش بزرگي در كنترل بيماري هاي قلبي در مردم داشته اند روي سياهپوستان بي تاثير بودند و با كشف اين حقيقت، پژوهشگران دست بكار شده و از تركيب دو داروي « هايدرالازين » و « ايزو سوربيد دي تيترات » داروي « بي بيد » را ساخته اند كه تنها در كنترل بيماري هاي قلبي سياهپوستان موثر است. اين نخستين بار نيست كه اعلام مي شود داروها بر پايه نژاد ، اقليم و سن؛ متفاوت بايد باشند ، دير زماني است كه رشته هاي تخصصي تازه در مدارس پزشكي به وجود آمده است، مثلا تخصص در درمان بيماري هاي سالمندان، مناطق حاره اي، مناطق خشك، و .... چرا حزب نازي پيروز شد ؟ در اين روز درسال 1933 اعلام شد كه درانتخابات همان هفته آلمان، حزب سوسياليست ملي كارگران (نازي) 92 در صد آراء را به دست آورده است و زمام امور اين كشور را به دست خواهد گرفت. هيتلر رهبر اين حزب بود. تاريخ نگاران اين پيروزي شگفت انگيز را كه نقطه عطفي در تاريخ اروپا در قرن 20 به شمار مي ايد نتيجه شعارهايي دانسته اند كه كه المانيها از دير باز تشنه شنيدن آن بودند. هيتلر در نطقهاي خود با سر دادن اين شعارها آنان را اميدوار، و به اصطلاح ذوق زده كرده بود. هيتلر مي دانست كه شعارها بايد مرهمي بر زخمهاي مردم باشد تا بردلهايشان بنشيند و نظرشان را به گوينده شعار به عنوان نجات دهنده جلب كند. آلمانيها در قرار دادهاي پايان جنگ جهاني اول(ورساي) تحقير شده بودند و غرامات و تعهدات سنگيني بر انها تحميل شده بود. اقتصاد آلمان فلج شده بود و «مارك» پول ملي آلمان تقريبا بي ارزش شده بود، نظم سابق كه آلماني ها به آن عادت كرده بودند وجود نداشت و احزاب و گروههاي سياسي بر سر و كول هم مي زدند و اميدي به بهبود اوضاع نمي رفت. در اين شرايط تنها با شعارهاي ناسيوناليسي و تحريك احساسات ملي و معرفي فردي به عنوان «منجي» مي توان همگان را جلب و پشت سر او متحد كرد كه هيتلر و حزب نازي موفق به اين كار شده بودند. سالروز به اجرا در آمدن منشور ملل و نگاهي کوتاه به انتقادهايي که از سازمان ملل مي شود 24 اكتبر سالروز به اجرا در آمدن « منشور ملل » در سال 1945 ميلادي و به عبارت ديگر آغاز كار سازمان ملل است . نخستين مجمع عمومي اين سازمان نيز سال بعد در همين روز( 24 اكتبر 1946) در « فلاشينگ ميدو» در شهر نيويارك گشايش يافت. مروري بر كارنامه سازمان ملل نشان مي دهد كه موفقتر از جامعه ملل نبوده و با ساختار كنوني و تا زماني كه منشور آن اصلاح و « وتو = حق رد » از كشورهاي پنجگانه سلب نشود بعيد است كه موفقيت داشته باشد ؛ زيرا كه فاتحان جنگ جهاني دوم شش دهه است كه در اين سازمان حرف آخر را مي زنند و آن را به صورت «سازمان دول پنجگانه» درآورده اند ، زيرا كه مجمع عمو مي آن كه قاعدتا بايد تصميم گيرنده اصلي باشد از حد يك تريبون آزاد نمي تواند پا فراتر بگذارد و به همين لحاظ دهها سال است كه برخي از روزنامه نگاران واژه « متحد » را در نوشته هاي خود هنگام خطاب كردن اين سازمان بكار نمي برند و كتاب سياسي پر فروشي هم تحت عنوان « سازمان ملل نامتحد » انتشار يافته است. منتقدين اين سازمان مي گويند كه با ساختار فعلي كه تصميمات اركانهاي مردمي آن به ويژه كميسيون حقوق بشر ضمانت اجرايي ندارند، دست كم نام اين سازمان به « سازمان دول » تغيير يابد تا مردم با شنيدنش عصبي نشوند . اشغال نظامي عراق كه عضو اين سازمان حافظ صلح ! بوده است به منزله آخرين ميخ برتابوت آن تلقي شده است. ولي دولتهاي پنجگانه كه هنوز آن را براي مقاصد خود لازم دارند نهايت تلاش را بعمل مي آورند كه مانع دفن جنازه شوند.
زاد روز « كارلايل » و نظر او درباره تاريخنگاري سوم دسامبر ( نيمه شب) سال 1795 « توماس كارلايل » مورخ ، نويسنده و انديشمند بزرگ اسكاتلندي به دنيا آمد و آثار متعدد از او باقي مانده است كه مهمترين آنها كتاب چند جلدي « تاريخ انقلاب بزرگ فرانسه » است.از آنجا كه وي در نيمه شب متولد شده است ، چهارم دسامبر را « زادروز » او به حساب آورده و برگزار مي كنند. كارلايل در تاريخنگاري انقلاب كرد و تاليفاتش را بدون « فوت نت » منتشر ساخت و روشي را پايه نهاد كه اينك به «تاريخنگاري ژورناليستيك» معروف شده است. وي معتقد بود مردمي كه به يك مورخ اعتماد دارند بايد حرفهاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري مآخذ و اصحاب قول نيست ، زيرا كه مورخ قبلا درستي مطالبي را كه به دست آورده آزمايش كرده است و اگر ترديد دارد بايد ترديد خود را ذكر كند و به گردن ديگران انداختن درست نيست. ذكر مآخذ كه خود آنها هم معلوم نيست معتبر باشند باعث پيچيدگي نوشته و اطاله كلام مي شود. بكار بردن همه مآخذ و رفرنس ها تنها براي يك سكالر (كتاب درسي دانشگاهي _ کار دانشگاهي - مدرس و پروفيسور) لازم است. كارلايل تاييد كرده است كه « فرد ديگري» بايد «تاريخ روز( خبر ) » را بنويسد كه انديشمندان پس از او، اين « فرد ديگر » را « روزنامه نگار » نام نهادند. به اين ترتيب وي راهي را گشود كه به قبول اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار « تاريخ امروز » را مي نويسد وعناصرش را به دست مي دهد و تاريخنگار بعدا پس از حصول نتيجه با حوصله بيشتر و انتخاب يك روش تحقيق مطمئن و متدولوژي آن را دنبال خواهد كرد و با جمع آوري اسناد لازم، كل « رويداد » را شرح مي دهد و بايد « علت و يا علل » و « نتيجه و يا نتايج» را روشن كند . بنا براين، اين دو حرفه ( روزنامه نگاري و تاريخنگاري ) داراي يك قلمرو واحد هستند . كارلايل مورخ را به مثابه يك کارآگاه( پليس ) مي داند كه براي « قاضي تاريخ » مدرك جمع آوري مي كند و « قاضي » همان نوشته و يا كتاب تاريخ بوده و دادرسي همان شرح رويداد است كه چرا شروع شد ، چگونه انجام گرفت و به كجا ختم شد ( نتيجه چه بود ) . به عقيده كارلايل و پيروان نظر او ، هيچ فرد و گروه را ه فرار از دست کارآگاه و قاضي تاريخ را نخواهد داشت ؛ لذا بايد مراقب اعمال هر روز خواهد باشد . بازپرس(کارآگاه ) تاريخ با ديگر باز پرسها اين فرق را دارد كه هم برضد و هم در دفاع از يك رويداد و اصحاب آ ن ، به جمع آوري سند مي پردازد. با اين استدلال ، تاريخ نگار همان روزنامه نگار است كه به جاي امروز در باره ديروز و ديروزهاي دور تحقيق مي كند و مي نويسد تا تجربه گذشتگان هدر نرود و در امور جاري بكار گرفته شود و اشتباهات تكرار نگردد . كارلايل به « ناراتيو - شرح نويسي» يك رويداد تاريخي توجه بيشتري دارد تا به رديف كردن ماخذ و منابع و رفع مسئوليت كردن از خود ، و با همين استدلال تاريخ انقلاب فرانسه را بدون فوت نت نوشته است و تاريخ نگاري پر از فوت نت نويسي را نوعي « رونويسي » خوانده است.
استراتژي تازه چين : بسط نفوذ با استفاده از درگيري آمريکا در خاورميانه پژوهشگران آمريكايي امور چين كه ماحصل نظر آنان دوم دسامبر 2003 در روزنامه هاي اين كشور انتشار يافته بود به اين نتيجه رسيده اند كه چين از مشغله دولت آمريكا در مبارزه با تروريسم و درگيري هاي آن در افغانستان و عراق ، و افزودن برنامه حمايت از برقراري دمكراسي در كل خاورميانه بر آنها استفاده كرده و بدون فوت وقت به بسط نفوذ خود در آسيا پرداخته و بزرگ شرق شده است. روزي كه آمريكا از خاورميانه خلاص شود ، ديگر راهي براي بازگشت به آسياي شرقي نخواهد داشت زيرا كه با منطقه ديگري رو به رو خواهد بود ، منطقه نفوذ چين و مملو از كالاي ساخت چين و پايگاه بازرگانان و حرفه گران و گذرگاه توريست هاي چيني. به نظر اين پژوهشگران كه نتايج مطالعات خود را ، نخست به مقامات مربوط دولت آمريكا مي دهند ، چين ايده سوسياليسم را رها نساخته ، بلكه مي خواهد آن را به جاي فقر بر پايه ثروت و شهرت خوب و با جلب خوش بيني جهانيان تكميل كند. زيرا كه از شكست شوروي و اروپاي شرقي درس گرفته است. چينيان در اين زمينه به اين نتيجه رسيده اند كه سوسياليسم با خواست و رضاي مردم و از طرق دمكراتيك پايدار خواهد ماند تا از راه انقلاب و دولتي كردن و اجبار مردم به رعايت آن. تيم رهبر تازه چين كه در بهار پارسال روي كار آمده هم جهانشناس است و هم در گارد سرخ مائو خدمت كرده است و اعضاي آن عموما بر زبان انگليسي مسلط و از اوضاع آمريكا آگاهند. استراتژي آنان عبارت است از: لبخند ، تجارت ، معامله ، احترام متقابل ، جلب اعتماد و دوستي ـ چيزي كه آسيايي ها از قرنها پيش در آرزوي آن بودند. اين پژوهشگران نظر داده اند كه چين در آسيا ، فعلا از مرزهاي شرقي خاورميانه كه جولانگه آمريكا شده است پيشتر نمي رود و درعوض تلاش خود را متوجه آمريكاي لاتين ، آفريقا و آسياي ميانه كه شوروي در آنجا شكست خورد مي كند. چين تلاش مي كند كه هند را در كنار خود بنشاند و به گونه اي رفتار كند كه كينه گذشته را فراموش كند. كسي باور نمي كرد كه چيني ها با نيروي دريايي هند مانور دوستانه دهند و ناوشكن هاي هندي از شانگهاي ديدار بعمل آورند و مورد استقبال قرار گيرند. مسئله عمده چين با آمريكا اينك كسر تراز تجارت دو كشور است . سال 2002 صادرات چين به آمريكا 103 ميليارد دالر بيش از واردات از آن كشور بود كه در سال گذشته به 120 ميليارد افزايش يافت. رهبران چين مي كوشند كه براي اين مسئله راه حل منطقي و خردمندانه بيابند و درعين حال مايلند كشورهايي كه از قدرت آمريكا در هراسند بر ميزان معاملات خود با چين بيافزايند تا جاي آمريكا را در تجارت خارجي چين بگيرند و موضع آن دولت را تقويت كنند.
وقتي كه يك فيلسوف مشاور مي شود چهارم دسامبر سال 54 ميلادي سناي روم بر پايه افكار افلاتون كه مردم عموما يا اهل عمل هستند و يا اهل فكر و رئيس كشور بايد هر دو هنر را داشته باشد تصويب كرد از آنجا كه دشوار است چنين فردي را به دست آورد ، امپراتور كه عمدتا مرد عمل است بايد داراي يك مشاور از اصحاب فكر شود تا كامل گردد و چون در آن زمان ، تنها دو فيلسوف بزرگ در « روم » وجود داشت تصميم گرفتند كه « لوسيوس آمنوس سنه كا » را كه درعين حال بهترين خطيب وقت بود به عنوان مشاور اول و « بوروس » فيلسوف ديگر را جانشين مشاور قرار دهند . پاره اي از مورخان قرون جديد و معاصر نوشته اند كه هدف سناي روم در حقيقت تعد يل كارهاي ناصواب « نرون » امپراتور وقت بود وچون \"سنه كا\" مدتي معلم خصوصي نرون بود اورا مشاور اول وي قرار دادند که با اين مصوبه مخالفت نكند . « سنه كا » كه در اسپانيا در يك خانواده رومي به دنيا آمده بود در فلسفه و حكمت ، و هنر خطابت چنان پيشرفته بود كه اورا « كامل » لقب داده بودند . سنه كا ي 60 ساله پيش از قبول سمت تازه در جلسه سنا خطاب به سناتورها گفت كه با سه شرط اين سمت را خواهد پذيرفت و اين شرايط از اين قرارند : خود داري از جنگ ديگري با خراسان و حل اختلافات و تقسيم جهان ميان دو امپراتوي از راه مذاكره ، زيراكه تاكنون جنگ با خراسان به سود روميان نبوده وخاوره شكست كراسوس از آنجا را پس از يك قرن فراموش نكرده اند . مادر ، همسر و بستگان امپراتور نبايد در امور كشور مداخله و از اين و از آن جانبداري كنند و بالاخره مكاتبات و متن سخنرانيهاي امپراتور بايد قبلا توسط او تهيه شود زيرا كه اين اسناد در تاريخ خواهد ماند و اگر كسي نباشد كه حرفهاي امپراتور را كنترل كند ممكن است دردسر ساز شوند و سنا و امپراتور، هر دو ، اين شرايط را پذيرفتند . سناتور ها از شرط دوم سنه كا تعجب كردند زيرا كه مادر امپراتور از حاميان سنه كا بود و هزينه تحقيقات و تحرير كتابهايش را تامين مي كرد. حرف شنوي نرون كه طبيعتي ظالم داشت از سنه كا د يري نپاييد و هرسه شرط را زير پا گذارد. سنه كا پس از اين كه نرون مادر خود را كشت و ترتيب قتل « بوروس » را داد و با هر پيش آمدي مخالفانش را متهم واز سر راه خود برمي داشت و به اندرز هاي گوش نمي كرد كناره گيري كرد كه نرون همسر خود را هم با ضربه لگد كشت و ظلم هاي ديگر ي مرتكب شد كه مردم پاره اي از اين جنايات را به حساب كوتاهي سنه كا گداشتند كه سنه كا پس از نوشتن رساله اي در دفاع از خود كه اندرز ها ي او در مغز چون سنگ نرون فرو رفتني نبو د خودكشي كرد . با اين عمل، مردم متوجه اشتباه خود درباره سنه كا شدند و بيزاري انان از نرون صد چندان شد به گونه اي كه نرون نيز به دليل همين تنفر عمومي در نهم جون سال 68 ميلادي خود كشي كرد . از« سنه كا» ده كتاب در باره فلسفه و فن خطابت و نوشتن باقي مانده كه معروفترين انها « تفاوت آرزو و هوس » است. خودكشي سنه كا و نرون باعث به فراموشي سپرده شدن ابتكار سناي روم نشد و اينك بيشتر سران كشورها داراي انديشمند و مورخ مشاور هستند و نطقهاي رسمي شان را كارشناسان اين كار مي نويسند و....
جفرسونين ودمكراسي توماس جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار يه رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي ، موسوم به « جفرسونين دمكراسي » يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم . توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست كرده است فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون ، ليبراليسم لاك ، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه اسپينوزا ) ، انديشه هاي روشنگران قرون 16 ، 17 و18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است . او حقوق سياسي ــ اجتماعي برابر مردم ، ليبراسم ، و مشاركت كامل دردمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است . جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان ( نماينگان براي هرسطح ) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربات ، شناخت او از مديريت ها و جامعه ، شناخت منافع عمومي وعلاقمندي كامل به حفظ و تامين آنها ، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي ، وبالاخره عزم جزم به خدمت داشتن . جفرسون بشر را طبيعتا مشتاق به آزاد بودن ، استقلال فعاليت داشتن ، و داراي شان و حيثتي برابر بودن مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند . جفرسون تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن ؛ آزاد بودن ؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم وسوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است . در مورد حق چهارم ( مالكيت ) ، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و تعادل؛ مجاز به محدودن شدن مشروط مي داند و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام « سوسياليسم جفرسوني » عنوان داده اند ، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانسته كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است . كاپيتاليسم تامين رفاه يك فرد را كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است ، نه دولت . وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان مي دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است. جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر اخلاق سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از اموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدي كمتر مي شود . جفرسون نشريات ( رسانه ها ) ، كتابها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است . وي مي گويد كشوري را مي توان مستقل حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خود كفا باشد . نقل كرده اند كه جفرسون گفته است : يك دولت (شهر ، ايالت و يا كشور ) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
منبع: وب سايت حزب توده
May 1st, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
12 نوامبر سال 1963 كتاب «سيويك كالچر ــ فرهنگ مدني» تاليف پروفيسور گابريل آلموند و سيدني وربا كه محتواي آن در جهان به صورت يك فرضيه سياسي شناخته شده و اصول و تعاريف آن رسميت يافته است انتشار يافت كه در باره تكامل دمكراسي و رفتار سياسي بشر است. در اين تاليف مهم، نفوذ افكار ارسطو به خوبي ديده مي شود. طبق اين فرضيه، دمكراسي واقعي بدون درك كامل آن از سوي مردم و مشاركت وسيع و دلسوزانه در آن به وجود نخواهد آمد. بنابراين، مردمي كه از فرهنگ مدني بر خوردار نباشند «دمكراسي واقعي» نخواهند داشت. بايد مردم به دمكراسي وفادار و اصحاب دمكراسي اعتماد مردم را به كارآ يي چنين نظامي جلب كنند، و تا اين دو اصل تحقق نيابد؛ مردم داوطلبانه آماده دفاع از دمكراسي خود نخواهند بود.طبق اين فرضيه ؛ فرصت طلبان سوءاستفاده گر، چاپلوسان و آزمندان سه دشمن اصلي رسيدن مردم به يك «فرهنگ مدني» هستند. اين دو استاد مردم را سه دسته كرده اند : يك دسته كساني هستند كه از دمكراسي و امور حكومت بي اطلاعند و در نتيجه مشاركت واقعي و صادقانه در آن ندارند؛ دسته ديگر اطلاع دارند ولي به دليل بدبيني و يا بي اعتمادي، در امور سياسي جامعه خود غير فعال هستند و دسته سوم كه هم آگاهند و هم فعال. وقتي كه دسته اول به حد اقل خود برسد و دسته دوم نيز فعال شود، جامعه داراي«فرهنگ مدني» خواهد شد كه البته رسيدن به اين هدف آسان نيست و بدون داشتن آموزش وپرورش خوب (مدرسه و رسانه) نيل به آن امكان پذير نخواهد بود. طبق اين فرضيه، مراجعه به صندوقهاي راي گيري در روز انتخابات ـ بعضا به اصرارـ براي رسيدن به فرهنگ مدني كافي نيست و جامعه اي از فرهنگ مدني برخوردار خواهد بود كه در آن، آستين بالا زدن و ازمنافع عمومي دفاع كردن عادت و يك امر طبيعي مردم شود مثلا نخريدن از فروشگاهي كه گرانفروشي مي كند و معرفي آن، شكايت از كارمند خاطي دولت ، مخالفت با انتخاب مجدد نماينده اي كه خوب كار نكرده و....
نژادها آژانس دولتي دارو و غذا در آمريكا ( اف. دي . ا. ( در نوامبر 2004 دارويي را مورد تاييد قرار داد كه تنها براي سياهپوستان نافع است و اعلام داشت كه داروي تازه ساز « بي بيد » ويژه جلوگيري از ابتلاء سياهپوستان به بيماري هاي قلبي است و در افراد ساير نژاد ها از سفيد و زرد و ... تا ثير ندارد و نبايد برايشان تجويز شود. قبلا مشاهده شده بود كه داروهاي « ا. سي. اي ــ اين هيبيتور » كه نقش بزرگي در كنترل بيماري هاي قلبي در مردم داشته اند روي سياهپوستان بي تاثير بودند و با كشف اين حقيقت، پژوهشگران دست بكار شده و از تركيب دو داروي « هايدرالازين » و « ايزو سوربيد دي تيترات » داروي « بي بيد » را ساخته اند كه تنها در كنترل بيماري هاي قلبي سياهپوستان موثر است. اين نخستين بار نيست كه اعلام مي شود داروها بر پايه نژاد ، اقليم و سن؛ متفاوت بايد باشند ، دير زماني است كه رشته هاي تخصصي تازه در مدارس پزشكي به وجود آمده است، مثلا تخصص در درمان بيماري هاي سالمندان، مناطق حاره اي، مناطق خشك، و .... چرا حزب نازي پيروز شد ؟ در اين روز درسال 1933 اعلام شد كه درانتخابات همان هفته آلمان، حزب سوسياليست ملي كارگران (نازي) 92 در صد آراء را به دست آورده است و زمام امور اين كشور را به دست خواهد گرفت. هيتلر رهبر اين حزب بود. تاريخ نگاران اين پيروزي شگفت انگيز را كه نقطه عطفي در تاريخ اروپا در قرن 20 به شمار مي ايد نتيجه شعارهايي دانسته اند كه كه المانيها از دير باز تشنه شنيدن آن بودند. هيتلر در نطقهاي خود با سر دادن اين شعارها آنان را اميدوار، و به اصطلاح ذوق زده كرده بود. هيتلر مي دانست كه شعارها بايد مرهمي بر زخمهاي مردم باشد تا بردلهايشان بنشيند و نظرشان را به گوينده شعار به عنوان نجات دهنده جلب كند. آلمانيها در قرار دادهاي پايان جنگ جهاني اول(ورساي) تحقير شده بودند و غرامات و تعهدات سنگيني بر انها تحميل شده بود. اقتصاد آلمان فلج شده بود و «مارك» پول ملي آلمان تقريبا بي ارزش شده بود، نظم سابق كه آلماني ها به آن عادت كرده بودند وجود نداشت و احزاب و گروههاي سياسي بر سر و كول هم مي زدند و اميدي به بهبود اوضاع نمي رفت. در اين شرايط تنها با شعارهاي ناسيوناليسي و تحريك احساسات ملي و معرفي فردي به عنوان «منجي» مي توان همگان را جلب و پشت سر او متحد كرد كه هيتلر و حزب نازي موفق به اين كار شده بودند. سالروز به اجرا در آمدن منشور ملل و نگاهي کوتاه به انتقادهايي که از سازمان ملل مي شود 24 اكتبر سالروز به اجرا در آمدن « منشور ملل » در سال 1945 ميلادي و به عبارت ديگر آغاز كار سازمان ملل است . نخستين مجمع عمومي اين سازمان نيز سال بعد در همين روز( 24 اكتبر 1946) در « فلاشينگ ميدو» در شهر نيويارك گشايش يافت. مروري بر كارنامه سازمان ملل نشان مي دهد كه موفقتر از جامعه ملل نبوده و با ساختار كنوني و تا زماني كه منشور آن اصلاح و « وتو = حق رد » از كشورهاي پنجگانه سلب نشود بعيد است كه موفقيت داشته باشد ؛ زيرا كه فاتحان جنگ جهاني دوم شش دهه است كه در اين سازمان حرف آخر را مي زنند و آن را به صورت «سازمان دول پنجگانه» درآورده اند ، زيرا كه مجمع عمو مي آن كه قاعدتا بايد تصميم گيرنده اصلي باشد از حد يك تريبون آزاد نمي تواند پا فراتر بگذارد و به همين لحاظ دهها سال است كه برخي از روزنامه نگاران واژه « متحد » را در نوشته هاي خود هنگام خطاب كردن اين سازمان بكار نمي برند و كتاب سياسي پر فروشي هم تحت عنوان « سازمان ملل نامتحد » انتشار يافته است. منتقدين اين سازمان مي گويند كه با ساختار فعلي كه تصميمات اركانهاي مردمي آن به ويژه كميسيون حقوق بشر ضمانت اجرايي ندارند، دست كم نام اين سازمان به « سازمان دول » تغيير يابد تا مردم با شنيدنش عصبي نشوند . اشغال نظامي عراق كه عضو اين سازمان حافظ صلح ! بوده است به منزله آخرين ميخ برتابوت آن تلقي شده است. ولي دولتهاي پنجگانه كه هنوز آن را براي مقاصد خود لازم دارند نهايت تلاش را بعمل مي آورند كه مانع دفن جنازه شوند.
زاد روز « كارلايل » و نظر او درباره تاريخنگاري سوم دسامبر ( نيمه شب) سال 1795 « توماس كارلايل » مورخ ، نويسنده و انديشمند بزرگ اسكاتلندي به دنيا آمد و آثار متعدد از او باقي مانده است كه مهمترين آنها كتاب چند جلدي « تاريخ انقلاب بزرگ فرانسه » است.از آنجا كه وي در نيمه شب متولد شده است ، چهارم دسامبر را « زادروز » او به حساب آورده و برگزار مي كنند. كارلايل در تاريخنگاري انقلاب كرد و تاليفاتش را بدون « فوت نت » منتشر ساخت و روشي را پايه نهاد كه اينك به «تاريخنگاري ژورناليستيك» معروف شده است. وي معتقد بود مردمي كه به يك مورخ اعتماد دارند بايد حرفهاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري مآخذ و اصحاب قول نيست ، زيرا كه مورخ قبلا درستي مطالبي را كه به دست آورده آزمايش كرده است و اگر ترديد دارد بايد ترديد خود را ذكر كند و به گردن ديگران انداختن درست نيست. ذكر مآخذ كه خود آنها هم معلوم نيست معتبر باشند باعث پيچيدگي نوشته و اطاله كلام مي شود. بكار بردن همه مآخذ و رفرنس ها تنها براي يك سكالر (كتاب درسي دانشگاهي _ کار دانشگاهي - مدرس و پروفيسور) لازم است. كارلايل تاييد كرده است كه « فرد ديگري» بايد «تاريخ روز( خبر ) » را بنويسد كه انديشمندان پس از او، اين « فرد ديگر » را « روزنامه نگار » نام نهادند. به اين ترتيب وي راهي را گشود كه به قبول اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار « تاريخ امروز » را مي نويسد وعناصرش را به دست مي دهد و تاريخنگار بعدا پس از حصول نتيجه با حوصله بيشتر و انتخاب يك روش تحقيق مطمئن و متدولوژي آن را دنبال خواهد كرد و با جمع آوري اسناد لازم، كل « رويداد » را شرح مي دهد و بايد « علت و يا علل » و « نتيجه و يا نتايج» را روشن كند . بنا براين، اين دو حرفه ( روزنامه نگاري و تاريخنگاري ) داراي يك قلمرو واحد هستند . كارلايل مورخ را به مثابه يك کارآگاه( پليس ) مي داند كه براي « قاضي تاريخ » مدرك جمع آوري مي كند و « قاضي » همان نوشته و يا كتاب تاريخ بوده و دادرسي همان شرح رويداد است كه چرا شروع شد ، چگونه انجام گرفت و به كجا ختم شد ( نتيجه چه بود ) . به عقيده كارلايل و پيروان نظر او ، هيچ فرد و گروه را ه فرار از دست کارآگاه و قاضي تاريخ را نخواهد داشت ؛ لذا بايد مراقب اعمال هر روز خواهد باشد . بازپرس(کارآگاه ) تاريخ با ديگر باز پرسها اين فرق را دارد كه هم برضد و هم در دفاع از يك رويداد و اصحاب آ ن ، به جمع آوري سند مي پردازد. با اين استدلال ، تاريخ نگار همان روزنامه نگار است كه به جاي امروز در باره ديروز و ديروزهاي دور تحقيق مي كند و مي نويسد تا تجربه گذشتگان هدر نرود و در امور جاري بكار گرفته شود و اشتباهات تكرار نگردد . كارلايل به « ناراتيو - شرح نويسي» يك رويداد تاريخي توجه بيشتري دارد تا به رديف كردن ماخذ و منابع و رفع مسئوليت كردن از خود ، و با همين استدلال تاريخ انقلاب فرانسه را بدون فوت نت نوشته است و تاريخ نگاري پر از فوت نت نويسي را نوعي « رونويسي » خوانده است.
استراتژي تازه چين : بسط نفوذ با استفاده از درگيري آمريکا در خاورميانه پژوهشگران آمريكايي امور چين كه ماحصل نظر آنان دوم دسامبر 2003 در روزنامه هاي اين كشور انتشار يافته بود به اين نتيجه رسيده اند كه چين از مشغله دولت آمريكا در مبارزه با تروريسم و درگيري هاي آن در افغانستان و عراق ، و افزودن برنامه حمايت از برقراري دمكراسي در كل خاورميانه بر آنها استفاده كرده و بدون فوت وقت به بسط نفوذ خود در آسيا پرداخته و بزرگ شرق شده است. روزي كه آمريكا از خاورميانه خلاص شود ، ديگر راهي براي بازگشت به آسياي شرقي نخواهد داشت زيرا كه با منطقه ديگري رو به رو خواهد بود ، منطقه نفوذ چين و مملو از كالاي ساخت چين و پايگاه بازرگانان و حرفه گران و گذرگاه توريست هاي چيني. به نظر اين پژوهشگران كه نتايج مطالعات خود را ، نخست به مقامات مربوط دولت آمريكا مي دهند ، چين ايده سوسياليسم را رها نساخته ، بلكه مي خواهد آن را به جاي فقر بر پايه ثروت و شهرت خوب و با جلب خوش بيني جهانيان تكميل كند. زيرا كه از شكست شوروي و اروپاي شرقي درس گرفته است. چينيان در اين زمينه به اين نتيجه رسيده اند كه سوسياليسم با خواست و رضاي مردم و از طرق دمكراتيك پايدار خواهد ماند تا از راه انقلاب و دولتي كردن و اجبار مردم به رعايت آن. تيم رهبر تازه چين كه در بهار پارسال روي كار آمده هم جهانشناس است و هم در گارد سرخ مائو خدمت كرده است و اعضاي آن عموما بر زبان انگليسي مسلط و از اوضاع آمريكا آگاهند. استراتژي آنان عبارت است از: لبخند ، تجارت ، معامله ، احترام متقابل ، جلب اعتماد و دوستي ـ چيزي كه آسيايي ها از قرنها پيش در آرزوي آن بودند. اين پژوهشگران نظر داده اند كه چين در آسيا ، فعلا از مرزهاي شرقي خاورميانه كه جولانگه آمريكا شده است پيشتر نمي رود و درعوض تلاش خود را متوجه آمريكاي لاتين ، آفريقا و آسياي ميانه كه شوروي در آنجا شكست خورد مي كند. چين تلاش مي كند كه هند را در كنار خود بنشاند و به گونه اي رفتار كند كه كينه گذشته را فراموش كند. كسي باور نمي كرد كه چيني ها با نيروي دريايي هند مانور دوستانه دهند و ناوشكن هاي هندي از شانگهاي ديدار بعمل آورند و مورد استقبال قرار گيرند. مسئله عمده چين با آمريكا اينك كسر تراز تجارت دو كشور است . سال 2002 صادرات چين به آمريكا 103 ميليارد دالر بيش از واردات از آن كشور بود كه در سال گذشته به 120 ميليارد افزايش يافت. رهبران چين مي كوشند كه براي اين مسئله راه حل منطقي و خردمندانه بيابند و درعين حال مايلند كشورهايي كه از قدرت آمريكا در هراسند بر ميزان معاملات خود با چين بيافزايند تا جاي آمريكا را در تجارت خارجي چين بگيرند و موضع آن دولت را تقويت كنند.
وقتي كه يك فيلسوف مشاور مي شود چهارم دسامبر سال 54 ميلادي سناي روم بر پايه افكار افلاتون كه مردم عموما يا اهل عمل هستند و يا اهل فكر و رئيس كشور بايد هر دو هنر را داشته باشد تصويب كرد از آنجا كه دشوار است چنين فردي را به دست آورد ، امپراتور كه عمدتا مرد عمل است بايد داراي يك مشاور از اصحاب فكر شود تا كامل گردد و چون در آن زمان ، تنها دو فيلسوف بزرگ در « روم » وجود داشت تصميم گرفتند كه « لوسيوس آمنوس سنه كا » را كه درعين حال بهترين خطيب وقت بود به عنوان مشاور اول و « بوروس » فيلسوف ديگر را جانشين مشاور قرار دهند . پاره اي از مورخان قرون جديد و معاصر نوشته اند كه هدف سناي روم در حقيقت تعد يل كارهاي ناصواب « نرون » امپراتور وقت بود وچون \"سنه كا\" مدتي معلم خصوصي نرون بود اورا مشاور اول وي قرار دادند که با اين مصوبه مخالفت نكند . « سنه كا » كه در اسپانيا در يك خانواده رومي به دنيا آمده بود در فلسفه و حكمت ، و هنر خطابت چنان پيشرفته بود كه اورا « كامل » لقب داده بودند . سنه كا ي 60 ساله پيش از قبول سمت تازه در جلسه سنا خطاب به سناتورها گفت كه با سه شرط اين سمت را خواهد پذيرفت و اين شرايط از اين قرارند : خود داري از جنگ ديگري با خراسان و حل اختلافات و تقسيم جهان ميان دو امپراتوي از راه مذاكره ، زيراكه تاكنون جنگ با خراسان به سود روميان نبوده وخاوره شكست كراسوس از آنجا را پس از يك قرن فراموش نكرده اند . مادر ، همسر و بستگان امپراتور نبايد در امور كشور مداخله و از اين و از آن جانبداري كنند و بالاخره مكاتبات و متن سخنرانيهاي امپراتور بايد قبلا توسط او تهيه شود زيرا كه اين اسناد در تاريخ خواهد ماند و اگر كسي نباشد كه حرفهاي امپراتور را كنترل كند ممكن است دردسر ساز شوند و سنا و امپراتور، هر دو ، اين شرايط را پذيرفتند . سناتور ها از شرط دوم سنه كا تعجب كردند زيرا كه مادر امپراتور از حاميان سنه كا بود و هزينه تحقيقات و تحرير كتابهايش را تامين مي كرد. حرف شنوي نرون كه طبيعتي ظالم داشت از سنه كا د يري نپاييد و هرسه شرط را زير پا گذارد. سنه كا پس از اين كه نرون مادر خود را كشت و ترتيب قتل « بوروس » را داد و با هر پيش آمدي مخالفانش را متهم واز سر راه خود برمي داشت و به اندرز هاي گوش نمي كرد كناره گيري كرد كه نرون همسر خود را هم با ضربه لگد كشت و ظلم هاي ديگر ي مرتكب شد كه مردم پاره اي از اين جنايات را به حساب كوتاهي سنه كا گداشتند كه سنه كا پس از نوشتن رساله اي در دفاع از خود كه اندرز ها ي او در مغز چون سنگ نرون فرو رفتني نبو د خودكشي كرد . با اين عمل، مردم متوجه اشتباه خود درباره سنه كا شدند و بيزاري انان از نرون صد چندان شد به گونه اي كه نرون نيز به دليل همين تنفر عمومي در نهم جون سال 68 ميلادي خود كشي كرد . از« سنه كا» ده كتاب در باره فلسفه و فن خطابت و نوشتن باقي مانده كه معروفترين انها « تفاوت آرزو و هوس » است. خودكشي سنه كا و نرون باعث به فراموشي سپرده شدن ابتكار سناي روم نشد و اينك بيشتر سران كشورها داراي انديشمند و مورخ مشاور هستند و نطقهاي رسمي شان را كارشناسان اين كار مي نويسند و....
جفرسونين ودمكراسي توماس جفرسون انديشمند و دولتمرد آمريكايي پنجم دسامبر سال 1804 ميلادي براي دومين بار يه رياست جمهوري ايالات متحده انتخاب شد. به اين مناسبت نگاهي كوتاه به فرضيه او درباره دمكراسي ، موسوم به « جفرسونين دمكراسي » يا مردمسالاري جفرسوني و بعضي از عقايد ديگر او مي افكنيم . توماس جفرسون كه اعلاميه استقلال به قلم اوست و هشت سال بر فدراسيون آمريكا رياست كرده است فرضيه دمكراسي خود را با توجه به جمهوري افلاتون ، ليبراليسم لاك ، مسئوليت اجتماعي راي دهندگان در قبال انتخاب خود (فرضيه اسپينوزا ) ، انديشه هاي روشنگران قرون 16 ، 17 و18 اروپا و اخلاق مسيحيت تنظيم و بيان داشته است . او حقوق سياسي ــ اجتماعي برابر مردم ، ليبراسم ، و مشاركت كامل دردمكراسي را سه عامل اصلي مردمسالاري اعلام داشته است . جفرسون كه از شاهدان عيني انقلاب فرانسه بود در مورد منتخبان ( نماينگان براي هرسطح ) تاكيد بر شرايط فرد داشته از جمله تحصيلات و تجربات ، شناخت او از مديريت ها و جامعه ، شناخت منافع عمومي وعلاقمندي كامل به حفظ و تامين آنها ، ترس از اشتباه و خطا كردن در امور عمومي ، وبالاخره عزم جزم به خدمت داشتن . جفرسون بشر را طبيعتا مشتاق به آزاد بودن ، استقلال فعاليت داشتن ، و داراي شان و حيثتي برابر بودن مي داند كه دشواري هاي يك جامعه با نقض اين عوامل بروز مي كند . جفرسون تاكيد دارد كه انسان حق زندگاني عادي كردن ؛ آزاد بودن ؛ پيشرفت داشتن و تملك دارد كه نمي شود سه حق اول و دوم وسوم اورا نقض كرد كه عصيانهاي فردي و اجتماعي نتيجه آن است . در مورد حق چهارم ( مالكيت ) ، جفرسون آن را تا حد نياز ضروري و تعادل؛ مجاز به محدودن شدن مشروط مي داند و از اين لحاظ است كه مفسران عقايد جفرسون اورا متمايل به نوعي سوسياليسم ملايم مي پندارند و به اين نظام « سوسياليسم جفرسوني » عنوان داده اند ، زيرا كه وي دولتها را مسئول تامين رفاه عمومي مردم مي دانسته كه در اين قسمت افكار او با كاپيتاليسم خالص متفاوت است . كاپيتاليسم تامين رفاه يك فرد را كه قادر به فعاليت است برعهده خود او گذارده است ، نه دولت . وي همچنين آموزش وپرورش مساوي و رايگان و نيز برخورداري مردم از امنيت كامل را حق اساسي آنان مي دانسته كه از نظر او امنيت قضايي و اقتصادي افراد از اين قبيل است. جفرسون همانند ارسطو تاكيد بر اخلاق سياسي داشت. وي كه موسس دانشگاه دولتي ويرجينيا است گفته است كه رشد و تكامل هر جامعه نسبت مستقيم با برخورداري مردم آن جامعه از اموزش و پرورش دارد و هر قدر كه سطح آگاهي هاي مردم بالا برود قانون شكني و تعدي كمتر مي شود . جفرسون نشريات ( رسانه ها ) ، كتابها و سخرانيهاي عمومي را بمانند مدارس از ستونهاي اصلي آموزش و پرورش مردم دانسته است . وي مي گويد كشوري را مي توان مستقل حقيقي خواند كه از لحاظ اقتصادي خود كفا باشد . نقل كرده اند كه جفرسون گفته است : يك دولت (شهر ، ايالت و يا كشور ) كه نتواند ماليات واقعي وضع و آن را جمع آوري كند از مردم خود واهمه دارد.
منبع: وب سايت حزب توده
May 1st, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
مسایل تاریخی
- علی رستمینقش پیش نهاده هایی تاریخی وسامان یابی های بعدی قدرت درتأسیس وافول حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادجهاد و جنگ در افغانستان قبل از آمدن قطعات شوری به حمایت پاکستان و رهبری امریکا آغاز شد
- سیداحسان واعظیبخش دوم نقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- سیداحسان واعظینقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- داکتر حمیدالله مفیدفرود دو ستاره درخشان از کهکشان اندیشه وخرد
- علی رستمی ببرک کارمل بااندیشه عدالت خواهانه به خاموشی رفت
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرآریایی ها یا تورک ها؟
- عبدالو کیل کوچی دسامبردر آیینهء تاریخ
- عبدالو کیل کوچیمحمود بریالی ابر مرد جنبش چپ وترقی خواه افغانستان
- محمد عوض نبی زادهنا یب سالارمحمد حسین خان پیکارجوی رزمگاه میوند وغزنیگک
- خلیل وداد چگونه س.د.ج.ا. به س.خ. ج.ا. تعویض شد
- مترجم: ا. م. شیریانقلاب اکتبر! استالین. نوسازی- کودتای لیبرالی
- نویسنده: نجیب سرغندوی نهضت خدایی خدمتگاری و نقش آن دربیداری پشتونها
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرتوران
- حسن پیمانامیرتیمورموئسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی قسمت-6
- حزب کارایران(توفان)انقلاب اکتبر ناقوس مرگ سرمایه داری بود
- ظهو رالدين دبرېالي انقلاب دکاليزې په وېاړ
- زمان هوتکبمناسبت هفدهمین سالشهادت داکترنجیب الله
- رحمت اله رواندشهید داکتر نجیب اله داوولسم تلین په یاد
- جلال بايانی کاوشگرشـــهيد داکتر نجيب الله
- جلال بايانی کاوشگرهفده سال قبل درقلب افغانستان کابل حماسه تاريخ رخ داد
- نصیراحمد – مهمند پیړی،پیړی زغم او پیچ دی وګالل شی
- داکتر حبیب منګل دافغانستان دخپلواکۍ غورزنګ ته لنډه کتنه
- نویسنده : مهرالدین مشیدروزی که زمامداران ناکاره در سایۀ آن صرف احساس فربهی کرده اند
- حسن پیمانامیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماریوحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی5
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادحقایقِ تلخِ جنگِ 1979-1991 افغانستان از زبان نظامیان شوروی پیشین
- عبدالوکیل کوچی نگاه مختصری به تاریخ کوشانی ها
- انجنیر فضل احمد افغان شاه امان الله غازی و خط سیاه دیورند
- میر عنایت الله سادات معضلۀدیورند
- تتبع ونگارش؛تلخیص وترجمه: ازحسن پیمانامیر تیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آ سیای وسطی قسمت(4)
- امان معاشر؛ خبرنگار آزادهشت ثور آوردن مجاهدین رو بزوال از کوه ها به قدرت جنرال دستم
- ا. م. شیریزادروز لنین، روز شرمندگی ما
- عتیق الله مولویزادهاز دین پروری، تا دین فروشی!!
- حسن پیمان امیرتیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنک ومدنیت آسیای وسطی قسمت 3
- نوشته کریم پوپل تاریخ نوروز کهن
- نجم کاويانیيادی از نوروز در کابل قديم
- تتبع ونگارش-ترجمه وتلخیص: ازحسن پیمانامیرتیمور موسس سبک اصیل هنرمعماری وحامی فرهنگ ومدنیت اسیای وسطی-2-
- دوکتور امین برین زوریدوکتور امین برین زوری
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادیهودیت در افغانستان
- ارسالی صمیمیبازگشت «لنین» به «خجند»
- حسن پیمانشمۀ ازخدمات وکارنامه های امیرتیموردرأئینۀ تأریخ
- سلیمان راوشجشن سده
- حسن پیمانتأریخ وخدمات زنده ومشهود امپراتوری تیموریان محال است به فراموشی سپرده شود
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادمناسبات سابق دولت افغانستان و اتحاد شوروی آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- عتیق الله مولوی زادهزندگی از کاخ تا کا نتینر!
- سرلوڅ مرادزیبرتانوي هند او برتانوي پنجاب دواړه، د پښتنو د ویښتیا ضد !
- سرلوڅ مرادزیډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- نویسنده : مهرالدین مشیدبالاخره امریکایی ها سر به بالین بیمار نظامیان پاکستانی این بازوی زرهی تروریزم جهانی نهادند
- عبدالوکیل کوچید سامبر نقطه عطف درتاریخ جنبش داد خواهانه مردم افغانستان
- سرلوڅ مرادزی ډیورڼد کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون دوهمه برخه
- انجنیر فضل احمد افغانخط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روسیه
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- فرزاد رمضاني بونششناسايي يا عدم شناسايي ديورند؟
- انجینر محمود صافی دافغانستان دتاریخ ځلانده ستوری احمد خان « احمد شاه بابا » درانی کال
- سید ذا کر شاه ( ســــــــــادات) (( د ډیورند کرښې غندل یا د پاکستان ســـــــره دښمنی))
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او څرګند دریځونه
- بیداربمناسبت کنفرانس بین المللی لندن و عدم پذیرش دیورند خط فاصل
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- عزیز آریانفرنیاز تاریخی به بازگشت به توافقات ژنو
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- سرلوڅ مرادزید ډیورند کرښې پریکړه به، لروبر افغانان خپله کوي
- ارسالی صمیمیبرگی از تاریخ جنگ جهانی دوم/ چگونه مسکو تسلیم آلمان ها نشد
- میر عنایت الله سادات نگاهی به تاریخ آریانا
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بخش آخر
- جلال بايانیبزرگ مردان تاریخ
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش دوازدهم
- شبيراحمد طالب وزيران اوخاطرې
- رسول پويانجايگاه هرات در مدنيت خراسان
- محمدنبی عظیمیسفر دیگر به جلال آباد
- عزیزه عنایت خامۀ درفرا راه آزادی !
- نصیراحمد - مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو دشهیدانواوغازیانوپه یاد
- دوکتور جلال بايانی « روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
- انجنیر ظهو رالدین اندیشپراو دا
- محمدنبی عظیمیتعرض متقابل قوای مسلح افغانستان
- نوشته کریم پوپل اشغال و تاراج کابل از زمان تاسیس الی امروز
- سلیمان راوششهروندان شهر (جندان)
- محمدنبی عظیمی درحاشیه تعرض متقابل
- رسول پویاننقش استعمار در تخریب تمدن خراسان
- رسول پویانخراسان بعد از فروپاشی امپراتوری تيموريان
- رسول پویان ریشه های خراسان کهن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش هشــــــــــــــــتم
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخـــش هفتـــــــــــــم
- ا. م. شیریپراودا در ۱۰۰ سالگی: زنده و رزمنده
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- عبدالحی نزهت افزودن دشواری کارعاقلانه نیست
- فوادشاه امان الله خان غازى از نظر احمد شاه مسعود كى بود؟
- انجنېر ظهو رالدین اندېشپر فا شیزم د بري ورځ یعنی دامپرېا لیزم دنیمی تنی ښخول په شوري سوسېا لیستي هېواد کی
- نویسنده : مهرالدین مشید نباید بیش از این بهایی برای ویرانی این سرزمین پرداخت
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش ششم
- نوشته صوفی کریم فیضانی حملات اعراب در افغانستان
- انجنیر ظهورالدین اندیشد افغا نستان د خلک دمو کراتیک گوند داد شهیدا نو او اتلانو دسور گوند ټولو غړو ته له پو رته نه تر کښته پو رې
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بقیه بخش پنجم
- نبی حیدری معلم جنک یا صلح
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بقیه بخش چهارم
- تهیه وترتیب:میرمحمدشاه رفیعیچهره امروزی تپه مرنجان ورازهای تاریخی آن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد -- 4
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد - 3-
- سلیمان راوشتندیس های بامیان مجسمه های بودا نیستند
- حسن پیمانبیادبودسلسال وشهمامه تندیسهای بودا دو همبزم ودو همسنگ
- حسن پیمانافشارخونین وقتلهای زنجیره یی انگیزۀ اتحادخلقهای تحت استبداد
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد
- رحمت اله رواند روسانو يرغل او وتل دواړه تېروتني وې
- احمدولي بدخشياداي ديني به قربانيان فاجعة افشار
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- عتیق گلشمه ازجنایات بعضی گروه های ماوئیستها درافغانستان
- محمد نبی عظیمیچرا از مرگ می ترسید ؟
- جمعه خان صوفيلر وبر دوه افغان که يو افغان؟ (يوولسمه او آخري برخه)
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (اتمه برخه)
- عبدالو کیل کوچی فرخنده باد چهل وهفتمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- حمید محویتآتر بی نوایان
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادآمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- تهیه کننده : عبدالقدیر میرزاییسقوطِ یک امپراتوری!
- محمد عارف عرفان رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
- حمید محویدر بارۀ [کشته شدن پلخانوف(؟)]
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- صدیق رهپو طرزیما و نو آوری، تجدد و مدرنیزم
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (پنځمه برخه)
- داکترآریننام ببرک کارمل جاویدانه است زیرا توده های مردم آنرا ستوده اند
- عبدالو کیل کوچیپنجمین سالگرد وفات محمود بریالی را گرامی میداریم
- صدیق رهپو طرزیدیورند: سر و صدا برای هیچ
- محمدنبی عظیمیسپیده ها این جا آرام انــد
- محمد عوضازمكتب مبارزهء رفيق ببرك كارمل بياموزيم
- علی رستمیببرک کارمل ستارهء درخشان مبارزِ عدالتخواهء کشور
- عبدالو کیل کوچیببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
- دوکتور نثار احمد صدیقینام ببرک کارمل جاودان و روانش شاد باد
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟(٢ مه برخه)
- عزیز آریانفرچگونه دهلیز واخان ایجاد و به زور به افغانستان داده شد
- جمعه خان صوفيلر و بر: دوه افغان که يو افغان؟
- انجنېر ظهورالدين اندېشبه افتخار سالګرد انقلاب پېروزمند و زنجير شکن سوسياليستی اکتبر
- گزارشگر از انگلیسی به پارسی: صدیق رهپو طرزیده اسطوره در مورد افغانستان
- انجنېر ظهورالدين انديشبمناسبت سالمرګ انقلابی دلير وانديشمند خلل ناپذير
- از کریم پوپل روش سیاسی دولتها وملیتهای افغانستان در طول تاریخ
- عدالتدشمن هرگز وارد شهر لنين نخواهد شد!
- عبدالو کیل کوچی ماندگاران تاریخ
- نصیراحمد – مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو
- سليمان راوش به پیشواز 28 ـ اسد
- انجنېر ظهورالدين اندېشدافغانستان دخلکو دملی_ازادی بخښونکي انقلاب دکاليزی په وياړ
- گزارنده: عزیز آریانفرمقاله دوم نقش دولت «کیرپاند» در با هم آمیزی فرهنگ های آسیای میانه
- عزیز آریانفرشاهنشاهی پنج صد ساله تاجیکی- ایرانی کیرپاند در مرزهای باختری چین
- حامدعلمیرساله روزشمار وقایع افغانستان از سال 1747 الی اخیر سال 2010
- نوشته کریم پوپلظهور وزوال اردوهای افغانستان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دوازدهم وپایانی
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش 11
- گزارشگر از زبان انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دهم
- سرلوڅ مرادزیلندن کې ډيورند جرګه د پنجاب پر سر کلک ګوزار
- تهیه کننده:امان معاشر نامه ی خواجه حافظ شیرازی برای امیر تیمور
- عبدالصمد ازهرخود کشی یا قتل بخش نهم
- محمدنبی عظیمی لحظاتی با ازهر بزرگوار
- محمدنبی عظیمی آیا روزی تاریخ حــــرب کشور ما نوشته خواهد شد؟
- عبدالصمد ازهر اسرار مرگ میوندوال بخش نهم
- ازهر عبدالصمداسرار مرگ میوندوال بخش هشتم
- محمد همایون سرخابی شهر غلغله در ماتم نبود بودای بزرگش هنوز میگرید
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوالبخش هفتم
- محمدنبی عظیمیتا لحظهء انــــتقال مسؤولیت
- گزارش از انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش ششم
- اسدالله جعفریآیاافشار باردیگر تکرار خواهد شد؟
- سید عبدالقدوس «سید»جنگ افشار
- خلیل الله سکندریواقعیت های پنهان در ماجرا های عیان افغانستان
- محمد همایون سرخابی نگاه مختصری پیرامون زندگی پرافتخار ظهیرالدین محمد بابر
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش پنجم
- محمد عالم افتخارسید جمال الدین افغانی ؛ اَبَر انسانی که از نو باید شناخت !
- سرلوڅ مرادزی پاچاخان د بهرنیو پوهانو په نظر کې
- صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دور تیموریان
- میرعنایت الله سادات نظری بر موافقتنامه ای دیورند
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا قتل؟ بخش چهارم
- نویسنده : مهرالدین مشیدامریکا و بازی بزرگ در کشوری که دشنۀ مقاومت گلوی هر مهاجمی را شگافته است
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ بخش های دوم و سوم
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- ا. م. شیریبمناسبت زادروز استالین
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ
- نویسنده: ولادیمیر پلاستون ببرک کارمل تا آخرین نفس های خود به حقانیتِ راهی که خود انتخاب نموده بود باور داشت
- ع.رستمی ببرک کارمل نماد وحدت!
- ر. حسنهفته اول دسامبر یاد آور روز های فقدان دو شخصیت مبارز نستوه کشور
- نوشته از ع. بصیر دهزادبخاطر 14چهاردهمین سالگرد وفات شادروان ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی گرامی وجاویدان باد نام وخاطره تابناک زنده یاد ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی چهارمین سالروز وفات زنده یاد محمود بریالی را گرامی میداریم
- احمدشاه سرخابییادی از جاودان یاد ببرک کارمل و برادر و همرزم فقید ش محمود بریالی!
- سرورددیورند کرښه دتکړه پوهانو وځیړ نو ته ضرورت لري
- عزیز آریانفردرنگی بر سر نام کشور ما- افغانستان
- عزیز آریانفرراز نهانی نامه دوست محمد خان به نیکلای یکم- امپراتور روسیه
- عزیز آریانفرآیین نامه داخلی انقلابیون جوان افغان (جوانان افغان)
- شباهنگ راددر یادمان کمونیست رزمنده «ارنستو چه گوارا»
- دکتر بیژن بارانکوچ آریاییها از شمال خزر
- سرلوڅ مرادزی د تاریخ پاڼه : کوز پښتانه او د افغانستان خپلواکي
- سليمان راوش تجاوزانگليس ، روس و امريکا بر افغانستان يا يک دروغ بزرگ
- اکادمیسن دستگیر پنجشیریحملات بر نیروهای چپ و پیامد های آن
- عزیز آریانفرگستره «اروآسیای میانه بزرگ»
- احسان لمر یادی از خانوادهء ناظر صفر
- داکتر . و .ع . خاکسترفراز های از زند ه گی یهودان در افغانستان
- نوشته صدیق رهپو طرزیتمدن «سند ـ هلمند» آغاز گر تاریخ ما
- انجنیر زلمی نصرت مهمندافغانستان د«جواهر لعل نهرو»له نظره!
- لیکونکی : نجم الدین « سعیدی »دعلامه دوکتورمحمد سعید « سعید افغانی»د «۲۵» تلین په ویاړ !
- سيد احسان " واعظی"تمدن های آريانای کهن و خراسان باستان
- آصفه صبابه مناسبت سی امین سال شهادت شاد روان محمدطاهربدخشی
- عبدالوکیل کوچیفرخنده باد چهل و پنجمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- مرادزیستر پاچا خان : ملي هویت ، خپلواکي ، ملي ژبه او تعلیم
- علی رستمی چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !
- داود کرنزی بمناسبت سومین سالگرد وفات رفیق بریالی
- یعقوب هادینام و نیکوئی های رفیق ببرک کارمل جاودان باد
- سید احسان واعظی شخصیت نام اوری که باتاریخ زیست
- ترجمه و تحشیه از خلیل وداداز انقلاب اکتوبر تا انقلاب ثور
- سيد احسان " واعظی"تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان
- احسان واعظی جايگاه والا و ارزشمند فيض محمد کاتب هزاره دربازتاب رويدادهای سياسی و تاريخ نگاری کشور
- رحمت اله رواند سنبلی نهمه نیټه د پښتنو اوبلوڅو د پیوستون د ورځی په یاد
- مرادزئ د وږي ۹ مه د پښتونستان ورځ
- نوشته : میرمحمد شاه "رفیعی"آرزوهای فراموش ناشده شهدای به خون خفته
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- پژوهش: ظاهردقیق ماسترعلوم سیاسیحکومت مجاهدین(!)وبرکناری نقابهای تقدس آنان
- محمد عوض نبی زا د ه سی ومین سالروز شهادت علامه محمد اسمعیل مبلغ فرخنده و گرامی باد
- دکتورخلیل وداد (بارش)خاطرات مهندس هُلندی فان لوتسنبورگ ماس
- محمد عوض نبی زا دهدرويش علي خان هزاره اولین نایب الحکومهءهرات دردولت درانیها
- میرعبدالواحد ساداتسخنی چند پیرامون شخصیت والای غبار
- محمد عوض نبی زا ده بنیادعلیخان هزاره مبارزهمیشه درسنگرو یکی ازمدافعین راستین استقلال کشور
- محمد عوض نبی زا دهشیرمحمدخان هزاره جنگاورقهرمان و یکی از فاتحین اصلی معرکهءمیوند
- ترجمه و تحشیهء دکتور خلیل وداد نخستین مداخلهء نظامی شوروی به افغانستان
- سیدحسن رشاددو یاد و دو خاطره
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرافغانستان در مراحل نخست توسعه مستقل (سال های دهه 1920)
- محمد عوض نبی زا ده میر یزدان بخش بهسودی نماد ازایمان و مقاومت ،قربانی توطیه و پیمان شکنی
- محمد عوض نبی زا د ه یکصد وپا نزدهمین سا لیا د شهادت میرمحمدعظیم بیگ سه پای
- نسیم جویا جویاــ پرچم شجاعت و نبرد مردم افغانستان به خاطر ازادی,عدالت وترقی
- محمد عوض نبی زا دهچهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
- محمد عوض نبی زا دهیکصدوپنجمین سال تولد فرقه مشرفتح محمد خان میر زاد یکی از پیش قراولان جنبش مشروطیت کشور فرخنده باد!
- محمد عوض نبی زا دهبیست و ششمین سا لیا د وفات محمد ابراهیم گا و سواریکی ازپیشگامان نهضت دهقا نی وضد استبداد گرامی با د!
- جنرال محمد یاسین امیریهشتاد سال از تولد ببرک کارمل شخصیت استثنایی تاریخ معاصرکشورمی گذرد
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبي زاده نقش و مقام مردم هزاره دردولت و جامعه طی دوونیم قرن اخیر
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟(قسمت ششم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- مشعلشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت پنجم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت چهارم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبی زاده یادی ازمبارزقهرمان عبدالخالق شهید
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ )قسمت سوم (
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت دوم )
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی جوانمرد لک بخش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- نصرت شاد يادي از “ مولانا “ ملانصرالدين !
- محمدعوض نبی زاده معرفی مختصریکعده ازمبارزین شاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی و استعماری
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ويرايش وگردآورنده جانبازنبردنخستين سلطنت يک زن ازسلاله غزنويان در جهان اسلام
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ظريفيبه بها نهء هشتا دهفتمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
- آتوسا سلطان زاده فيلسوفاني كه پيامبر شدند !
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- دوکتور.م. پکتیا وا ل بمنا سبت هشتا دو هفت مین سا لګر د استر دا د استقلا ل ملی افغانستا ن
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات یا هزارستان ازدیدگاه ونظر مورخین
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- نصرت شاد توماس هابس متفكر و فلسفه سياسي دولت
- عليشاد لربچه ژان ژاك روسو
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- عليشاد لربچه زنون ؛ اهل كيتون
- نوشتهء: زمری کاسی شناسنامهء يکتن ازمشروطه خواهان، يک مبارز گمنـــام و افشای يک ترورسياسی ديگر؛
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشوردرمورد هفت وهشت ثور
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پر شوردر مورد هفت وهشت ثور
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشور در مورد هفت و هشت ثور(بخش شـشم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشور در مورد هفت وهشت ثور بخش چهارم
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر مورد هفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- سراج الدین ادیبروز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
- سراج الدین ادیب جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ (اول تا 31 می )
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمدوليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- کريم حقوقابونصر فارابي ارسطوی شرق
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رضا شادابهویت قومی هزاره ها و سادات هزاره
- ارسالي آرش فروزی با مبارز آتشين راه نجات مردم داکتر محمودی آشنا شويم
- سراج .اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخ
- دوکتورمحمد شعيب مجددیمسابقه تير اندازی در زمان تيموريان هرات
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش نخست
- اسکاریحسن صباح وجنبش اسماعيليه
- دستگيرصادقيغارت ميراثهای فرهنگي و تاريخي
- صباحچگونه ابوریحان بیرونی قاره آمريکا را کشف کرد؟
- داکتر وفاهوشی مین مردی که تاريخ را رقم زد
- صباحاولين سفير زن درتاريخ کابل زمين
- صباحگوشه ي ا ززندگي جاودانه مرد خراسان
- استادصباحابوالفضل بيهقی مورخ امپراتوري غزنويان
- سراج الدين اديببمناسبت 86 مین سال استقلال افغانستان
- تهيه و تدوين از بصيرشررتاريخ ، آزادي ،صلح واستقلا ل
- عينيسيرتاريخي فاجعه ملي ومجرمين جنگي
- رسالتروزا زن بحث انگيزتاريخ
- استادصباحميمنه د راورا ق تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحچهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح
- استادصباحتاريخ عمومي اسماعیلیه هاواوضاع خراسا ن
- نبشهءايشرداسالاحمدالله هندوی افغانستانیم؟!
- تهيه و ترتيب از اشرف بهروزفشرده اي از تاريخ فرانسه
- انجنيرغلام سخي ارزگانيبه بهانه يي گرامي داشت از روز جهاني مادر
- ارسالي جواد نصريانزن در آنسوي تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحيعقوب ليث صفاري مرد خرد وپيکا ر
- ارسالي صيقلرويدادها ي تاريخي
- ارسالي بنفشه ميتراآخرين تغييرات سياسي جهان در دهه پسين سده دوهزار عيسايي
- ارسالي فرحت شکوهمندگفتار بزرگان
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- ارسالي بنفشه ميترامجموعه ای از دانستنی ها
- گردآورنده وتلخيص استادصباحسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحگسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر
- نسرین مفیدردپای زن افغان در تاریخ
- نسرين مفيدهشتم مارچ روز جهاني زن در پهنای تاريخ
- ارسالي محبوب شاملعقايد اسماعيليه
- ارسالي ميلاد بهزادتاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد با ستا ن
- ارسالي نسترن نيلابمروري برآيين کا تو ليک
- ارسالي شامل سالارد رمورد زرتشت و زرتشتیا ن چه میدانیم؟
- ارسالي فريدون کيومرثمهاتما گاندی منجی صلح وپيام آورآزادي
- ارسالي بکتاش نهيردرباره اصطلاح شيعه
- استاد صباحکمي ازحقا يق ناگفته وتاريخي سرزمين خراسان
- ارسالي جواد نصريانتاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
- ارسالي اميد برهاناهل حديث و حنابله
- ارسالي جواد نصريانوهابيت چگونه بوجودآمد؟
- استاد صباحتاريخ مذ هب اسماعيليه
- ارسالي دانش آرزوتاریخ اروپا
- ارسالي اميد آهنگربابل درکجا واقع بود؟
- ارسالي جواد نصريانپنج دهه از تصویب اعلاميه جهاني حقوق بشر ميگذرد
- ارسالي اميد آهنگرامپراتوری اسکندر چه وسعت داشت ؟
- ارسالي عمران مهربانچه نيرويي ملتها را به حرکت در مي آورد؟
- ارسالي ميلاد دوستچه کسی می تواند تاریخ بنو یسد؟
- ارسالي مشهيد مهوشبِنِدِتو كروچه
- ارسالي اميد آزموننظرمن در باره تاريخ
- ارسالي مشهيد اميلسا ما نيان
- ارسالي داکتر بصيرجنگ نفت
- ارسالي احمد منصور آگاهنهروآزاده مرد آزادي
- ارسالي وليد نصرياندرتاريخ ا مريکا چه گذشته است؟
- استاد صباحلحظه يي دردهليزهاي تاريخ
- ارسالي سالار هوشمندبه بها نه، سالروز ترور مهاتما گاندی
- ارسالي داکتربصيرتاريخ و هويت ملي ما
- ارسالي شامل صباحلحظه يي با تاريخ
- دستگير صادقيگراميداشت از مبارزات قهرمانانهً مردم با شهامت افغانستان در حفظ استقلال کشور