نيمه دوم سده دوم هجرى، شرايط را براى جهت گيرى نهضت هاى انقلابى فراهم آورد. عباسيان كه در سال ۱۳۲ / ۷۵۰ توانستند به قدرت برسند موجب تحولات مهمى در جهان اسلام به ويژه در منطقه شرق شدند. پيشتر در همان اوان قدرت گيرى عباسيان قيام هايى رخ داده بود اما با تبديل تدريجى خلافت به نوعى امپراتورى، بستر براى شكل گيرى اين نهضت ها هموارتر گشت. با رشد تجارت و صنعت در امپراتورى عباسى در اواخر قرن سوم و سرتاسر قرن چهارم هجرى، مسائل اجتماعى از اهميتى خاص برخوردار شد و نهضت هايى كه نماينده بى نظمى و آرمان گرايى اجتماعى بودند، اهميت بسيارى يافت. نخستين شورش هشدارآميز، شورش زنج - بردگان سياه - بود كه در نمكزارهاى باتلاقى بين النهرين كار مى كردند و سپس در سال ۲۷۹ / ۸۹۲ نخستين اخبار از قيام قرامطه به گوش رسيد. اصطلاح قرامطه به معناى خاص كلمه به گروه هاى متمردى از اعراب و «نبطيان» اطلاق مى شد كه پس از جنگ بردگى زنج از سال ۲۶۴ / ۸۷۷ در بين النهرين سفلى براساس نوعى سيستم اشتراكى پا گرفت، اين جامعه سرى با تبليغات شديدى كه راه انداخت پايگاه گسترده اى بين توده هاى مردم، دهقانان و پيشه وران به دست آورد. اما قرامطه در مفهوم عام خود نهضت عظيم اصلاحات اجتماعى بود كه عدالت را براساس برابرى دنبال مى كرد. اين نهضت تحت نظر خاندان سلسله اسماعيلى كه در سال ۲۹۷ / ۹۱۰ خلافت فاطمى ضدعباسى را تشكيل دادند، درآمد و در جهان اسلام از قرن سوم تا ششم هجرى (نهم تا دوازدهم ميلادى) تحولات مهمى را سبب شد. پس از روى كار آمدن عباسيان، ديگر فرصتى براى به دست گيرى قدرت براى شيعيان نمانده بود به ويژه اينكه در فاصله سقوط نهايى امويان و قدرت گيرى آل عباس، جعفر بن محمد (ع) - متوفى در ۱۴۸ / ۷۶۵ - ششمين امام شيعى تمام تبليغات براى رسيدن به قدرت و برقرارى يك حكومت اسلامى كه مقام خليفه و امام (از نظر شيعه) را تركيب كند، مسكوت گذاشته بود. پس از جعفر بن محمد(ع)، عده اى بر فراز فرزندش موسى الكاظم(ع) گرد آمده و او را به عنوان امام پذيرفتند و عده اى پيرامون اسماعيل فرزند ارشد وى جمع آمدند. پيروان موسى الكاظم(ع) به عنوان شيعيان اثنى عشرى شناخته مى شوند اما افرادى كه به دنبال اعلام امامت اسماعيل يا فرزند او محمد بودند، اسماعيليه نام گرفتند. گروهى كه از اسماعيل پس از جعفر بن محمد(ع) تبعيت كردند به دو گروه تقسيم مى شوند: آنهايى كه مرگ اسماعيل را در زمان حيات پدرش انكار مى كردند و مى گفتند كه او به وسيله خود امام جعفر(ع) مخفى شده است. ايشان تبليغ مى كردند كه اسماعيل امام قائم است و غيبت كرده و روزى رجعت خواهد كرد. اين افراد به اسماعيليان خالص ( الاسماعيليه الخالصه) معروف شده اند و عده اى كه امامت محمد بن اسماعيل را پذيرفته اند، معتقدند كه اسماعيل در زمان حيات پدرش به امامت رسيد و پس از مرگ وى امامت به پسرش محمد منتقل شد. ايشان را اعتقاد بر اين است كه امامت غير از امام حسن و امام حسين، از برادر به برادر به ارث نمى رسد. مجلسى در بحارالانوار كه از آثار متاخر است از سه گروه نام مى برد، الف - گروهى كه معتقد بودند اسماعيل القائم المنتظر است و مرگ او دروغ است. ب - گروهى كه مى گفتند اسماعيل در زمان حيات پدر فوت شد ليكن پسر او محمد به عنوان جانشين او انتخاب شد. اينها قرامطه يا مباركيه «القرامطه و هم المباركيه» بودند. نام قرامطه از اسم يك نفر از اهالى سواد به نام قرمطويه و نام مباركيه از اسم يكى از موالى اسماعيل سرچشمه گرفته است. وى عنوان مى دارد كه قرامطه جانشين مباركيه بودند «و القرامطه اخلف المباركيه سلفهون». ج - گروهى كه اعتقاد داشتند محمد توسط خود امام صادق انتخاب شده است. اين سه گروه اسماعيليه را تشكيل مى دادند.
عده اى كه براى گسترش مذهب اسماعيلى فعاليت مى كردند به عنوان داعيان اسماعيلى خوانده مى شدند. ايشان به مردم اطمينان مى دادند كه مهدى موعود يكى از اخلاف اسماعيل خواهد بود كه اينك در خفا به سر مى برد اما به زودى با فتح و پيروزى در عالم ظاهر خواهد شد. اكنون مومنان مى بايست در حال تقيه به سر برند و دوستى و بيعت خود را نسبت به امام موعود از حكمرانان زمان بپوشانند. ليكن در آفريقا امام موعود اسماعيلى از پرده خفا بيرون آمد و نيروى عظيمى را بنياد نهاد طورى كه اخلافش طى كمتر از يك قرن مصر را فتح كردند و قاهره را براى نشان دادن عظمت و شوكت خود بنياد نهادند. سلسله اسماعيلى مصر به مناسبت آنكه فاطمه زهرا(س) دختر پيغمبر را جده خود مى شمردند، به فاطمى شهرت يافتند. اميدها و آرمان هاى اسماعيليان پس از اينكه قدرت آنها در سال ۳۵۷ / ۹۶۹ در مصر به پيروزى رسيد و سلسله خلفاى فاطمى ايجاد شد، اعتلا يافت. چندى نگذشت كه تمام اسماعيليان حول محور فاطميان گرد آمدند. آنان در سراسر خراسان فاطميان را ائمه واقعى علوى اعلام كردند كه از اعقاب اسماعيل هستند و اظهار داشتند كه تمام مسلمين بايد از آنها به دليل اينكه جانشين روحانى پيامبرند، اطاعت كنند. در اين زمان كل نهضت اسماعيليان در قاهره، در دربار فاطميان متمركز شده بودند كه تحت رهبرى داعى كبير آنجا قرار داشت. تلاش هايى نيز براى جلب اظهار اطاعت حكام محلى كه شيعه بودند، انجام شد تا از حمايت آنها براى عمليات نظامى به نفع امام بهره گيرند. با ظهور سلجوقيان در صحنه سياسى جهان اسلام به ويژه خراسان ، اطمينان از سوى قاهره رو به تقليل رفت. در خراسان برخى از حكام محلى كه در ايام آل بويه ايجاد شده بودند جاى خود را به يك قدرت مركزى قوى دادند كه از مذهب تسنن هوادارى مى كرد و به شدت نسبت به خليفه بغداد اظهار اطاعت مى نمود. در زمان خلافت مستنصر (۴۸۷ - ۴۲۷) بود كه اسماعيليه بزرگترين انشقاق درونى خود را تجربه كرد. خلافت فاطمى در ايام اوج خود به وسيله يك ديوان سالارى كشورى كه در راس آن وزير قرار داشت، تحت نظارت عالى امام روحانى و مذهبى اداره مى شد. با ورود بدر الجمالى فرمانده ارمنى كه از سوى سوريه براى كنترول امور مصر آمده بود، تمام قدرت در قاهره به دست او و سپاهيانش افتاد. در آن سو در بغداد خلفاى عباسى به دست تركان به صورت ملعبه اى درآمده بودند و در سويى ديگر فاطميان نيز آلت دست عده اى از امراى نظامى شده بودند. با مرگ مستنصر گمان مى رفت استيلاى نظاميان در قاهره از ميان برود اما فوت او بحران جانشينى وى را به ميان آورد. در سويى «نزار» قرار داشت كه قبلاً از سوى مستنصر جانشين اعلام شده بود و رهبران اسماعيلى نيز خلافت وى را پذيرفته بودند و در سويى ديگر برادر او «مستعلى» قرار داشت كه به دليل نبود هواداران و حاميانى در گرد او، بر افضل پسر بدر جمالى متكى شد. بدر به منظور دستيابى به قدرتى فزونتر، مقدمات ازدواج دختر خود با مستعلى را فراهم كرد و بدين ترتيب آن اطاعت و فرمانبردارى پيشين اسماعيليان سرزمين هاى شرقى از خلافت فاطمى مصر، از ميان رفت به طورى كه اسماعيليان خراسان تحت رهبرى «حسن صباح» از شناسايى خلافت مستعلى سرباز زدند و وفادارى خود را نسبت به نزار و جناح او اعلام كردند و روابط خود را با تشكيلات فاطميان مصر قطع كردند. جهان اسلام در قرن پنجم هجرى دچار ضعف داخلى شديدى شد كه حاصل يك سلسله تهاجمات خصوصاً تهاجمات تركان سلجوقى بود كه امپراتورى نظامى جديدى از آسياى ميانه تا بين النهرين ايجاد كردند. قيام هاى اجتماعى در چنين دوره اى، ناگزيرانه بود. نزاريان در همان ايامى كه بدر جمالى پايه هاى خط مشى سياسى خود را در مصر محكم مى ساخت و نظام الملك با آزادى تمام مذهب اهل سنت را در سراسر سرزمين هايى كه قدرت سلجوقى در آن نقاط در اوج اعتلا بود اشاعه مى داد، خود را براى شورش و طغيان عليه سلجوقيان آماده مى ساختند. طبقه حاكمه جديد - سلاجقه - نظاميان ترك نژادى بودند كه جاى زمينداران و ديوان سالاران عرب و خراساني را كه زمانى عنصر برتر بودند گرفته بودند. از ماهيت تبليغات اسماعيليان برمى آيد كه آنها از ديدگاه هاى حقارت آميز و خشك نمايندگان شريعت اسلامى كه در مدارس سنى برآمده بود - مدارسى كه به ابتكار خواجه نظام الملك وزير تواناى سلجوقيان با هدف ترويج فقه شافعى و كلام اشعرى تاسيس شده بود - در رنج و عذاب بودند. در چنين فضايى، اسماعيليان خراسان كه همچنان از خلافت نزار تبعيت مى كردند به رهبرى حسن صباح، فعاليت خود را براى ترويج تبليغات اسماعيلى و خنثى كردن برنامه هاى سنت محور سلجوقيان آغاز كردند. حسن صباح در بخشى از زندگينامه خود مى گويد كه در دامان خانواده اى كه بر طريق شيعه اماميه مى رفته پرورش يافته بود و تصور مى كرد مذهب اسماعيليه تنها فلسفه اى الحادى است تا اينكه دوستى كه نزد وى محترم بود او را متقاعد ساخت كه امام اسماعيلى تنها امام راستين است. شخصى اميره ضراب نام ديدم به عقيدت خلفاى مصر احياناً فايده اى فرمودى ... گفتم مرا هرگز در مسلمانى شك و شبهت نبوده است در آنكه خدايى هست قائم و قادر و پنداشتم كه دين و اعتقاد اين است كه عوام دارند، خصوصاً شيعه و هرگز گمان نبردم كه حق در خارج مسلمانى ببايد طلبيد و مذهب اسماعيلى فلسفه است و حاكم مصر متفلسف است. اميره ضراب، مردى نيكواخلاق بود. نخست كه با من مطارحه مى كرد گفت اسماعيليان چنين گويند گفتم اى يار سخن ايشان مگوى كه خارج دايره اند و مخالف عقيدت است و او عقيدت مرا جرح و كسر مى كرد و من مسلم نمى داشتم اما در دلم آن سخنان موثر بودى.
حسن پس از پذيرش مذهب اسماعيلى با عبدالملك عطاش - رئيس مذهب اسماعيلى در سراسر كوهپايه هاى غربى خراسان - آشنا مى شود و مورد توجه او قرار مى گيرد و از سوى وى راهى مصر مى شود. در سال ۴۷۱ / ۱۰۷۸ وارد مصر مى شود. مهمترين انگيزه اى كه حسن صباح را به مسافرت برانگيخت، از هم گسيختگى شيرازه اسماعيليان بود. مصر مدت زيادى بود كه از اغتشاشاتى كه قبل از وزارت بدر جمالى رخ نموده بود، بهبود يافته بود. با قدرت گيرى بدر آرامشى نسبى در حوزه خلافت فاطمى پديد آمد. اين سكون و قرار تا مرگ مستنصر پابرجا بود اما مسئله جانشينى وى بار ديگر نابسامانى هايى را در قلمرو متصرفات قاهره موجب شد. روابط حسن با بدر جمالى در پى نزاع بر سر جانشينى مستنصر رو به تيرگى نهاد و از افتراق ميان آن دو نهضت دعوت اسماعيليان به پشتيبانى نزار از اسماعيليان مصر جدا گرديد. ابن اثير آورده است كه مستنصر شخصاً به حسن گفت كه پس از او جانشينش نزار است:
حسن صباح از امام مستنصر پرسيد كه پس از وى امام كيست؟ و مستنصر
جواب داد ابو منصور و اين كنيت نزار بود.
حسن صباح به عنوان داعى ديلمستان انتخاب شده بود و چون اين ناحيه از مناطقى بود كه اكثر مردم آن مذهب تشيع داشتند از اهميت بسيارى برخوردار بود. وى در پى مسافرت به بلاد غربى خراسان به منظور اشاعه جنبش نزارى در پى يافتن پايگاهى بود تا از آنجا بتواند به اين مهم نائل آيد. حسن توجه خود را معطوف قلعه الموت در رودبار ساخت و آنجا را دژى مناسب براى شروع جنبش قرار داد. حسن صباح پس از سال ۴۸۵ / ۱۰۹۲ زمانى كه نزاع هاى خانگى سلجوقيان در اوج خود بود، الموت را به صورت قلعه اى غير قابل دسترسى درآورد و بر استحكامات آن افزود. ضرورى ترين اقداماتى كه وى بدان ها دست يازيد، تقويت جنبه دفاعى قلعه مانند حفر چاه و قنات و استوار ساختن دژها و حراست آن در برابر قواى سلجوقى بود. زمانى كه الموت محكم شد و قهستان مستقل گرديد قيام به سرعت گسترش يافت. يك سال قبل از مرگ ملك شاه سلجوقى، صنم كوه در نزديكى ابهر در كوه هاى غربى قزوين نيز محاصره شد و به تصرف اسماعيليان درآمد. در زمان مرگ ملك شاه جنگ هاى خانگى بين بركيارق و تتش درگرفت و اين شرايط، فرصتى براى اسماعيليان فراهم آورد تا از موقعيت استفاده كرده و وارد عمل شوند و به آرمان هاى خود در خصوص مقاومت در برابر حكام ترك نژاد، جامه عمل بپوشانند.
مسئله تعليم : يكى از آموزه هاى اسماعيليه آن بود كه مسلمين در حل و فصل مسائل مذهبى از خود اختيارى ندارند بلكه بايد آنچه را كه مرجع خاصى به ايشان دستور مى دهد، بپذيرند و انجام دهند و استدلال مى كردند كه آدمى را آن حد نيست كه در امور الهى دخالت كند، اگر بود ديگر چه جاى داشت كه خداوند پيامبرى را به راهنمايى خلق مبعوث نمايد؟ به تصديق همه تنها پيامبر با توانايى و قدرتى كه خدا به او داده بود مى توانست بناى دين اسلام را نظام بخشد. اصحاب سنت مدعى بودند كه پيشواى جماعت مسلمانان را پس از رحلت پيامبر، خداوند برنمى گزيند بلكه اين خود مسلمانان هستند كه بايد براى خويش رهبر و مقتدايى انتخاب كنند اما شيعيان را اعتقاد بر اين بود كه همان جهل و نادانى كه در آغاز، لزوم بعثت پيامبران را براى تاسيس دين اقتضا مى كرد، نيز ايجاب مى كند كه خداوند براى نگهدارى و حفظ آن از نسلى به نسلى ديگر كسانى را برگزيند. عقيده به راى و قياس كه اهل سنت از آن پيروى مى كردند مورد پذيرش شيعيان قرار نگرفت و چنين ادعا شد كه علم به راى و قياس براى آدمى حاصل نمى شود بلكه از تعليم معلم صادق حاصل مى گردد. مسئله تعليم از مسائلى بود كه از سوى «حسن» پرورانده شد و به ابزارى برنده براى معتبر و قانونى ساختن وضع و موقع اسماعيليان تبديل شد. حسن صباح در نوشته خود چهار اصل را عنوان مى كند: نخست آنكه شخص براى دانستن حقيقت غايى يا به معلم نياز دارد يا خير، اگر محتاج معلم نيست هيچ موجباتى براى ترجيح نظر خود بر نظر ديگرى ندارد. دوم اينكه اگر پذيرفته شود كه نياز به معلم وجود دارد، يا معلم مورد نياز بايد صالح باشد يا آنكه هر معلمى صلاحيت تعليم دارد. اگر هر معلمى صلاحيت تعليم داشته باشد در چنان وضعى قرار مى گيريم كه گويى اصلاً معلم نداريم چرا كه مبنايى براى ترجيح معلمى بر معلم ديگر نداريم. سوم اينكه يا بايد صلاحيت معلم صالح ثابت گردد يا هر معلمى را بايد به عنوان صالح پذيرفت كه در اين صورت ما را به جايى كه اول بوديم برمى گرداند. حسن در اصل چهارم نشان داد كه چگونه شناخت صلاحيت معلم از راه معرفت ميسر مى شود. هر معرفت راستينى مستلزم دو عامل متضاد است كه اين دو عامل از طريق يكديگر قابل شناخت است. از اين رو ما مى توانيم «ضرورت» ارسطويى را تنها با مقايسه با آنچه امكان دارد تصور كنيم و «ممكن» را تنها در تقابل با آنچه كه ذاتاً واجب است مى توان شناخت. وحدانيت خدا را تنها از راه وحى پيامبر مى توان شناخت چنانكه مفهوم و تصور نبوت، مستلزم تصور خداست. پيوستگى و ارتباط تقابل ها، سرچشمه معرفت غايى را معلوم مى سازد، رابطه ميان شخص خاص كه مى خواهد بداند و معلم صالحى كه وى بايد او را بيابد. عقل نمى تواند حقيقت غايى را براى خود پيدا كند و نيز قادر نيست تشخيص دهد كه كدام تعليم را به كار بندد. آنچه كه استدلال فرد انجام مى دهد نه نشان دادن امام به او بلكه نشان دادن نياز او به امام و تعليمات امام است. تنها هنگامى كه تعقل به اين مرحله رسيده باشد امام مى تواند خويشتن را در مقام برآورنده اين نياز مبرم عرضه دارد؛ آنگاه امامى راستين است كه براى اثبات امامت خويش دلايل عارضى و خارجى نمى آورد بلكه تنها وجود خود او به عنوان برآورنده نياز و تنها آن نياز كه تعقل ما مى تواند بنماياند، حقانيت وى را تنفيذ مى كند. حسن صباح در خاتمه اعلام مى كند كه اين امام، امام اسماعيليان است. چنين استدلالى نشان مى دهد كه در اين ميان واقعيتى وجود دارد كه مجرد و غايى است و از روى عقل غيرقابل اثبات است. اين فرضيه اى بود كه متصوفه در روزگار حسن صباح با آن درگير شدند. با توجه به اين محيط فكرى، رد اين استدلال دشوار مى شد همچنين اگر اين استدلال با تصور كلى شيعه از تعليم مقايسه گردد، آموزه ناب تعليمى حسن از نظر منطقى دقيق تر نيز مى نمود. اين تعليم موقعيت امام را منبعث از شأن و مرتبه پيامبر نمى دانست بلكه نبوت پيامبر را منتج از مقام امام مى دانست كه تعليم او تنها دليل اثبات اعتبار نبوت را به دست مى داد. از اين رو آئين اسماعيلى براساس اصطلاحات و عبارات وضع شده، مستقل از هرگونه آموزه اى كه در جامعه سنى مورد پذيرش بود، تقويت شد. دقت و خودبسندگى اين آموزه با سختى و خشونت جديدى كه يك جنبش در حال قيام و فعال بدان نياز داشت، منطبق بود. در حقيقت تكيه و تاكيد اين آموزه بر خود جنبش بود نه بر هدفى كه قيام براى آن بود. امام خود بى نياز بود و نهضت براى اثبات صلاحيت خود قائم به ذات و منتظر نبود تا پيامدهاى عملى معينى آن را توجيه كند. براى مردمى كه در تقلاى طغيانى فراگير بودند تنها وفادارى به نهضت كه به صورت وفادارى به امام به عنوان پيشواى آن بيان مى شد، اهميت داشت. همين كه به قيام موظف مى شدند ديگر فرصتى براى انديشيدن درباره پرسش هايى كه ممكن بود ميان آنان شكافى اندازد و يا در آن ميان افكار را مشتت سازد، باقى نمى ماند. آموزه هاى كهن اسماعيلى همچنان تعليم داده مى شد اما اين آموزه «تعليم» كه توسط حسن صباح، بيان شد به خوبى توانست وحدت و انضباط بخشيدن به جنبش را سريعاً حاصل آورد. فتح الموت در سال ۴۸۳ / ۱۰۹۰ صورت گرفت. دو سال پس از آن، ملك شاه سلجوقى بدرود حيات گفت و قواى سلجوقى به دسته هاى متخاصمى تقسيم شدند. سپس در سال ۴۸۷ / ۱۰۹۴ مستنصر وفات يافت و پسرانش بر سر امامت با يكديگر به نزاع پرداختند. در سال ۴۸۸ / ۱۰۹۵ نزار كه اسماعيليان خراسان پشتيبان و خواهان به تخت نشستن او بودند از برادر خود مستعلى شكست خورد. همين كه طى چند سال عيان گشت كه دعوت مصر همچنان در دست مستعلى باقى خواهد ماند و قدرت يافتن نزار ناممكن خواهد بود، اسماعيليان خراسان بر سر دوراهى سازش دگرباره با قاهره و يا جدايى هميشگى از آنها قرار گرفتند. به موازات اينكه قواى مصر با به تخت نشستن مستعلى از پيشرفت بازمانده بود، اسماعيليانى كه در قلمرو حكومت سلجوقيان بودند گام هاى بلندى برمى داشتند و نيل به اهداف متعالى را وجه همت خود ساخته بودند و نيازى به اتكا به حكومت مصر احساس نمى كردند. از سويى ديگر رنجش و آزردگى اسماعيليان از حكومت بيگانه و نظامى بدر جمالى كه نه تنها اميرالجيوش مصر بلكه پيشواى دعوت اسماعيلى نيز محسوب مى شد، در اعلام انشقاق از قاهره موثر بود. بيشتر سپاهيانى كه قوه نظامى بدر را تشكيل مى دادند مانند سلجوقيان، ترك بودند و اسماعيليان كه نفرت خاصى از سربازان تركى كه آن زمان بر شرق ميانه استيلا يافته بودند، در دل داشتند نيز مزيد بر علت شد. نزاريانى كه مانند ديگر اسماعيليان وجود امام حاضرى را در دين امرى اساسى و ضرورى مى دانستند، با اين مسئله مواجه شدند كه امامشان كيست و در كجاست. در برخى از منابع اسماعيليان نزارى عنوان شده است كه پس از شكست نزار از مستعلى وى در قلعه اى در مصر به قتل رسيد اما نوه او به خراسان گريخت و در الموت تحت نظر حسن صباح تربيت يافت. اگر به سبب قرابت منابع مزبور به اسماعيليان خراسان به منقولات ذكر آمده اعتمادى نشود، به هرسان چنين ادعايى از سوى حسن اعلام گشته بود و به وى عنوان «حجت اعظم» اطلاق شده بود. ذكاوت و زيركى حسن صباح وى را يارى داد تا با استعانت از ملاقات خويش با امام زنده، در اين ايام پر از نفاق و حساس خود را به عنوان حجت امام در ميان مردم معرفى كند به طورى كه تمام نيروى نهضت نزارى معطوف به مرجعيت و اقتدار او گشت. حسن صباح با تلاش هايى كه انجام داد صرف نظر از اينكه قصد آن داشته باشيم كوشش هاى وى را منحصر به قدرت گيرى شخص وى قلمداد كنيم، سبب شد تا نهضت اسماعيلى پس از مرگ امام مستنصر و داعيه دارى نظاميان و استيلاى ايشان بر خلافت قاهره، تداوم يابد و مسير رو به رشد خود را، نه در شمال آفريقا كه در مجاورت خلافت بغداد و در سرزمين هاى سلاطين سلجوقى كه سخت به بقاى خاندان عباسى وابسته بودند، با حفظ استقلال از فاطميان طى كند.
(سرچشمه ها: شرق ، اسماعيليه هاي نزاري، ماندگاروزندگي حسن صباح درالموت ) .
November 27th, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- علی رستمینقش پیش نهاده هایی تاریخی وسامان یابی های بعدی قدرت درتأسیس وافول حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادجهاد و جنگ در افغانستان قبل از آمدن قطعات شوری به حمایت پاکستان و رهبری امریکا آغاز شد
- سیداحسان واعظیبخش دوم نقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- سیداحسان واعظینقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- داکتر حمیدالله مفیدفرود دو ستاره درخشان از کهکشان اندیشه وخرد
- علی رستمی ببرک کارمل بااندیشه عدالت خواهانه به خاموشی رفت
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرآریایی ها یا تورک ها؟
- عبدالو کیل کوچی دسامبردر آیینهء تاریخ
- عبدالو کیل کوچیمحمود بریالی ابر مرد جنبش چپ وترقی خواه افغانستان
- محمد عوض نبی زادهنا یب سالارمحمد حسین خان پیکارجوی رزمگاه میوند وغزنیگک
- خلیل وداد چگونه س.د.ج.ا. به س.خ. ج.ا. تعویض شد
- مترجم: ا. م. شیریانقلاب اکتبر! استالین. نوسازی- کودتای لیبرالی
- نویسنده: نجیب سرغندوی نهضت خدایی خدمتگاری و نقش آن دربیداری پشتونها
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرتوران
- حسن پیمانامیرتیمورموئسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی قسمت-6
- حزب کارایران(توفان)انقلاب اکتبر ناقوس مرگ سرمایه داری بود
- ظهو رالدين دبرېالي انقلاب دکاليزې په وېاړ
- زمان هوتکبمناسبت هفدهمین سالشهادت داکترنجیب الله
- رحمت اله رواندشهید داکتر نجیب اله داوولسم تلین په یاد
- جلال بايانی کاوشگرشـــهيد داکتر نجيب الله
- جلال بايانی کاوشگرهفده سال قبل درقلب افغانستان کابل حماسه تاريخ رخ داد
- نصیراحمد – مهمند پیړی،پیړی زغم او پیچ دی وګالل شی
- داکتر حبیب منګل دافغانستان دخپلواکۍ غورزنګ ته لنډه کتنه
- نویسنده : مهرالدین مشیدروزی که زمامداران ناکاره در سایۀ آن صرف احساس فربهی کرده اند
- حسن پیمانامیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماریوحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی5
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادحقایقِ تلخِ جنگِ 1979-1991 افغانستان از زبان نظامیان شوروی پیشین
- عبدالوکیل کوچی نگاه مختصری به تاریخ کوشانی ها
- انجنیر فضل احمد افغان شاه امان الله غازی و خط سیاه دیورند
- میر عنایت الله سادات معضلۀدیورند
- تتبع ونگارش؛تلخیص وترجمه: ازحسن پیمانامیر تیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آ سیای وسطی قسمت(4)
- امان معاشر؛ خبرنگار آزادهشت ثور آوردن مجاهدین رو بزوال از کوه ها به قدرت جنرال دستم
- ا. م. شیریزادروز لنین، روز شرمندگی ما
- عتیق الله مولویزادهاز دین پروری، تا دین فروشی!!
- حسن پیمان امیرتیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنک ومدنیت آسیای وسطی قسمت 3
- نوشته کریم پوپل تاریخ نوروز کهن
- نجم کاويانیيادی از نوروز در کابل قديم
- تتبع ونگارش-ترجمه وتلخیص: ازحسن پیمانامیرتیمور موسس سبک اصیل هنرمعماری وحامی فرهنگ ومدنیت اسیای وسطی-2-
- دوکتور امین برین زوریدوکتور امین برین زوری
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادیهودیت در افغانستان
- ارسالی صمیمیبازگشت «لنین» به «خجند»
- حسن پیمانشمۀ ازخدمات وکارنامه های امیرتیموردرأئینۀ تأریخ
- سلیمان راوشجشن سده
- حسن پیمانتأریخ وخدمات زنده ومشهود امپراتوری تیموریان محال است به فراموشی سپرده شود
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادمناسبات سابق دولت افغانستان و اتحاد شوروی آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- عتیق الله مولوی زادهزندگی از کاخ تا کا نتینر!
- سرلوڅ مرادزیبرتانوي هند او برتانوي پنجاب دواړه، د پښتنو د ویښتیا ضد !
- سرلوڅ مرادزیډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- نویسنده : مهرالدین مشیدبالاخره امریکایی ها سر به بالین بیمار نظامیان پاکستانی این بازوی زرهی تروریزم جهانی نهادند
- عبدالوکیل کوچید سامبر نقطه عطف درتاریخ جنبش داد خواهانه مردم افغانستان
- سرلوڅ مرادزی ډیورڼد کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون دوهمه برخه
- انجنیر فضل احمد افغانخط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روسیه
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- فرزاد رمضاني بونششناسايي يا عدم شناسايي ديورند؟
- انجینر محمود صافی دافغانستان دتاریخ ځلانده ستوری احمد خان « احمد شاه بابا » درانی کال
- سید ذا کر شاه ( ســــــــــادات) (( د ډیورند کرښې غندل یا د پاکستان ســـــــره دښمنی))
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او څرګند دریځونه
- بیداربمناسبت کنفرانس بین المللی لندن و عدم پذیرش دیورند خط فاصل
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- عزیز آریانفرنیاز تاریخی به بازگشت به توافقات ژنو
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- سرلوڅ مرادزید ډیورند کرښې پریکړه به، لروبر افغانان خپله کوي
- ارسالی صمیمیبرگی از تاریخ جنگ جهانی دوم/ چگونه مسکو تسلیم آلمان ها نشد
- میر عنایت الله سادات نگاهی به تاریخ آریانا
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بخش آخر
- جلال بايانیبزرگ مردان تاریخ
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش دوازدهم
- شبيراحمد طالب وزيران اوخاطرې
- رسول پويانجايگاه هرات در مدنيت خراسان
- محمدنبی عظیمیسفر دیگر به جلال آباد
- عزیزه عنایت خامۀ درفرا راه آزادی !
- نصیراحمد - مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو دشهیدانواوغازیانوپه یاد
- دوکتور جلال بايانی « روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
- انجنیر ظهو رالدین اندیشپراو دا
- محمدنبی عظیمیتعرض متقابل قوای مسلح افغانستان
- نوشته کریم پوپل اشغال و تاراج کابل از زمان تاسیس الی امروز
- سلیمان راوششهروندان شهر (جندان)
- محمدنبی عظیمی درحاشیه تعرض متقابل
- رسول پویاننقش استعمار در تخریب تمدن خراسان
- رسول پویانخراسان بعد از فروپاشی امپراتوری تيموريان
- رسول پویان ریشه های خراسان کهن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش هشــــــــــــــــتم
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخـــش هفتـــــــــــــم
- ا. م. شیریپراودا در ۱۰۰ سالگی: زنده و رزمنده
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- عبدالحی نزهت افزودن دشواری کارعاقلانه نیست
- فوادشاه امان الله خان غازى از نظر احمد شاه مسعود كى بود؟
- انجنېر ظهو رالدین اندېشپر فا شیزم د بري ورځ یعنی دامپرېا لیزم دنیمی تنی ښخول په شوري سوسېا لیستي هېواد کی
- نویسنده : مهرالدین مشید نباید بیش از این بهایی برای ویرانی این سرزمین پرداخت
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش ششم
- نوشته صوفی کریم فیضانی حملات اعراب در افغانستان
- انجنیر ظهورالدین اندیشد افغا نستان د خلک دمو کراتیک گوند داد شهیدا نو او اتلانو دسور گوند ټولو غړو ته له پو رته نه تر کښته پو رې
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بقیه بخش پنجم
- نبی حیدری معلم جنک یا صلح
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بقیه بخش چهارم
- تهیه وترتیب:میرمحمدشاه رفیعیچهره امروزی تپه مرنجان ورازهای تاریخی آن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد -- 4
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد - 3-
- سلیمان راوشتندیس های بامیان مجسمه های بودا نیستند
- حسن پیمانبیادبودسلسال وشهمامه تندیسهای بودا دو همبزم ودو همسنگ
- حسن پیمانافشارخونین وقتلهای زنجیره یی انگیزۀ اتحادخلقهای تحت استبداد
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد
- رحمت اله رواند روسانو يرغل او وتل دواړه تېروتني وې
- احمدولي بدخشياداي ديني به قربانيان فاجعة افشار
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- عتیق گلشمه ازجنایات بعضی گروه های ماوئیستها درافغانستان
- محمد نبی عظیمیچرا از مرگ می ترسید ؟
- جمعه خان صوفيلر وبر دوه افغان که يو افغان؟ (يوولسمه او آخري برخه)
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (اتمه برخه)
- عبدالو کیل کوچی فرخنده باد چهل وهفتمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- حمید محویتآتر بی نوایان
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادآمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- تهیه کننده : عبدالقدیر میرزاییسقوطِ یک امپراتوری!
- محمد عارف عرفان رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
- حمید محویدر بارۀ [کشته شدن پلخانوف(؟)]
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- صدیق رهپو طرزیما و نو آوری، تجدد و مدرنیزم
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (پنځمه برخه)
- داکترآریننام ببرک کارمل جاویدانه است زیرا توده های مردم آنرا ستوده اند
- عبدالو کیل کوچیپنجمین سالگرد وفات محمود بریالی را گرامی میداریم
- صدیق رهپو طرزیدیورند: سر و صدا برای هیچ
- محمدنبی عظیمیسپیده ها این جا آرام انــد
- محمد عوضازمكتب مبارزهء رفيق ببرك كارمل بياموزيم
- علی رستمیببرک کارمل ستارهء درخشان مبارزِ عدالتخواهء کشور
- عبدالو کیل کوچیببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
- دوکتور نثار احمد صدیقینام ببرک کارمل جاودان و روانش شاد باد
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟(٢ مه برخه)
- عزیز آریانفرچگونه دهلیز واخان ایجاد و به زور به افغانستان داده شد
- جمعه خان صوفيلر و بر: دوه افغان که يو افغان؟
- انجنېر ظهورالدين اندېشبه افتخار سالګرد انقلاب پېروزمند و زنجير شکن سوسياليستی اکتبر
- گزارشگر از انگلیسی به پارسی: صدیق رهپو طرزیده اسطوره در مورد افغانستان
- انجنېر ظهورالدين انديشبمناسبت سالمرګ انقلابی دلير وانديشمند خلل ناپذير
- از کریم پوپل روش سیاسی دولتها وملیتهای افغانستان در طول تاریخ
- عدالتدشمن هرگز وارد شهر لنين نخواهد شد!
- عبدالو کیل کوچی ماندگاران تاریخ
- نصیراحمد – مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو
- سليمان راوش به پیشواز 28 ـ اسد
- انجنېر ظهورالدين اندېشدافغانستان دخلکو دملی_ازادی بخښونکي انقلاب دکاليزی په وياړ
- گزارنده: عزیز آریانفرمقاله دوم نقش دولت «کیرپاند» در با هم آمیزی فرهنگ های آسیای میانه
- عزیز آریانفرشاهنشاهی پنج صد ساله تاجیکی- ایرانی کیرپاند در مرزهای باختری چین
- حامدعلمیرساله روزشمار وقایع افغانستان از سال 1747 الی اخیر سال 2010
- نوشته کریم پوپلظهور وزوال اردوهای افغانستان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دوازدهم وپایانی
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش 11
- گزارشگر از زبان انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دهم
- سرلوڅ مرادزیلندن کې ډيورند جرګه د پنجاب پر سر کلک ګوزار
- تهیه کننده:امان معاشر نامه ی خواجه حافظ شیرازی برای امیر تیمور
- عبدالصمد ازهرخود کشی یا قتل بخش نهم
- محمدنبی عظیمی لحظاتی با ازهر بزرگوار
- محمدنبی عظیمی آیا روزی تاریخ حــــرب کشور ما نوشته خواهد شد؟
- عبدالصمد ازهر اسرار مرگ میوندوال بخش نهم
- ازهر عبدالصمداسرار مرگ میوندوال بخش هشتم
- محمد همایون سرخابی شهر غلغله در ماتم نبود بودای بزرگش هنوز میگرید
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوالبخش هفتم
- محمدنبی عظیمیتا لحظهء انــــتقال مسؤولیت
- گزارش از انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش ششم
- اسدالله جعفریآیاافشار باردیگر تکرار خواهد شد؟
- سید عبدالقدوس «سید»جنگ افشار
- خلیل الله سکندریواقعیت های پنهان در ماجرا های عیان افغانستان
- محمد همایون سرخابی نگاه مختصری پیرامون زندگی پرافتخار ظهیرالدین محمد بابر
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش پنجم
- محمد عالم افتخارسید جمال الدین افغانی ؛ اَبَر انسانی که از نو باید شناخت !
- سرلوڅ مرادزی پاچاخان د بهرنیو پوهانو په نظر کې
- صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دور تیموریان
- میرعنایت الله سادات نظری بر موافقتنامه ای دیورند
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا قتل؟ بخش چهارم
- نویسنده : مهرالدین مشیدامریکا و بازی بزرگ در کشوری که دشنۀ مقاومت گلوی هر مهاجمی را شگافته است
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ بخش های دوم و سوم
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- ا. م. شیریبمناسبت زادروز استالین
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ
- نویسنده: ولادیمیر پلاستون ببرک کارمل تا آخرین نفس های خود به حقانیتِ راهی که خود انتخاب نموده بود باور داشت
- ع.رستمی ببرک کارمل نماد وحدت!
- ر. حسنهفته اول دسامبر یاد آور روز های فقدان دو شخصیت مبارز نستوه کشور
- نوشته از ع. بصیر دهزادبخاطر 14چهاردهمین سالگرد وفات شادروان ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی گرامی وجاویدان باد نام وخاطره تابناک زنده یاد ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی چهارمین سالروز وفات زنده یاد محمود بریالی را گرامی میداریم
- احمدشاه سرخابییادی از جاودان یاد ببرک کارمل و برادر و همرزم فقید ش محمود بریالی!
- سرورددیورند کرښه دتکړه پوهانو وځیړ نو ته ضرورت لري
- عزیز آریانفردرنگی بر سر نام کشور ما- افغانستان
- عزیز آریانفرراز نهانی نامه دوست محمد خان به نیکلای یکم- امپراتور روسیه
- عزیز آریانفرآیین نامه داخلی انقلابیون جوان افغان (جوانان افغان)
- شباهنگ راددر یادمان کمونیست رزمنده «ارنستو چه گوارا»
- دکتر بیژن بارانکوچ آریاییها از شمال خزر
- سرلوڅ مرادزی د تاریخ پاڼه : کوز پښتانه او د افغانستان خپلواکي
- سليمان راوش تجاوزانگليس ، روس و امريکا بر افغانستان يا يک دروغ بزرگ
- اکادمیسن دستگیر پنجشیریحملات بر نیروهای چپ و پیامد های آن
- عزیز آریانفرگستره «اروآسیای میانه بزرگ»
- احسان لمر یادی از خانوادهء ناظر صفر
- داکتر . و .ع . خاکسترفراز های از زند ه گی یهودان در افغانستان
- نوشته صدیق رهپو طرزیتمدن «سند ـ هلمند» آغاز گر تاریخ ما
- انجنیر زلمی نصرت مهمندافغانستان د«جواهر لعل نهرو»له نظره!
- لیکونکی : نجم الدین « سعیدی »دعلامه دوکتورمحمد سعید « سعید افغانی»د «۲۵» تلین په ویاړ !
- سيد احسان " واعظی"تمدن های آريانای کهن و خراسان باستان
- آصفه صبابه مناسبت سی امین سال شهادت شاد روان محمدطاهربدخشی
- عبدالوکیل کوچیفرخنده باد چهل و پنجمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- مرادزیستر پاچا خان : ملي هویت ، خپلواکي ، ملي ژبه او تعلیم
- علی رستمی چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !
- داود کرنزی بمناسبت سومین سالگرد وفات رفیق بریالی
- یعقوب هادینام و نیکوئی های رفیق ببرک کارمل جاودان باد
- سید احسان واعظی شخصیت نام اوری که باتاریخ زیست
- ترجمه و تحشیه از خلیل وداداز انقلاب اکتوبر تا انقلاب ثور
- سيد احسان " واعظی"تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان
- احسان واعظی جايگاه والا و ارزشمند فيض محمد کاتب هزاره دربازتاب رويدادهای سياسی و تاريخ نگاری کشور
- رحمت اله رواند سنبلی نهمه نیټه د پښتنو اوبلوڅو د پیوستون د ورځی په یاد
- مرادزئ د وږي ۹ مه د پښتونستان ورځ
- نوشته : میرمحمد شاه "رفیعی"آرزوهای فراموش ناشده شهدای به خون خفته
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- پژوهش: ظاهردقیق ماسترعلوم سیاسیحکومت مجاهدین(!)وبرکناری نقابهای تقدس آنان
- محمد عوض نبی زا د ه سی ومین سالروز شهادت علامه محمد اسمعیل مبلغ فرخنده و گرامی باد
- دکتورخلیل وداد (بارش)خاطرات مهندس هُلندی فان لوتسنبورگ ماس
- محمد عوض نبی زا دهدرويش علي خان هزاره اولین نایب الحکومهءهرات دردولت درانیها
- میرعبدالواحد ساداتسخنی چند پیرامون شخصیت والای غبار
- محمد عوض نبی زا ده بنیادعلیخان هزاره مبارزهمیشه درسنگرو یکی ازمدافعین راستین استقلال کشور
- محمد عوض نبی زا دهشیرمحمدخان هزاره جنگاورقهرمان و یکی از فاتحین اصلی معرکهءمیوند
- ترجمه و تحشیهء دکتور خلیل وداد نخستین مداخلهء نظامی شوروی به افغانستان
- سیدحسن رشاددو یاد و دو خاطره
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرافغانستان در مراحل نخست توسعه مستقل (سال های دهه 1920)
- محمد عوض نبی زا ده میر یزدان بخش بهسودی نماد ازایمان و مقاومت ،قربانی توطیه و پیمان شکنی
- محمد عوض نبی زا د ه یکصد وپا نزدهمین سا لیا د شهادت میرمحمدعظیم بیگ سه پای
- نسیم جویا جویاــ پرچم شجاعت و نبرد مردم افغانستان به خاطر ازادی,عدالت وترقی
- محمد عوض نبی زا دهچهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
- محمد عوض نبی زا دهیکصدوپنجمین سال تولد فرقه مشرفتح محمد خان میر زاد یکی از پیش قراولان جنبش مشروطیت کشور فرخنده باد!
- محمد عوض نبی زا دهبیست و ششمین سا لیا د وفات محمد ابراهیم گا و سواریکی ازپیشگامان نهضت دهقا نی وضد استبداد گرامی با د!
- جنرال محمد یاسین امیریهشتاد سال از تولد ببرک کارمل شخصیت استثنایی تاریخ معاصرکشورمی گذرد
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبي زاده نقش و مقام مردم هزاره دردولت و جامعه طی دوونیم قرن اخیر
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟(قسمت ششم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- مشعلشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت پنجم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت چهارم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبی زاده یادی ازمبارزقهرمان عبدالخالق شهید
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ )قسمت سوم (
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت دوم )
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی جوانمرد لک بخش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- نصرت شاد يادي از “ مولانا “ ملانصرالدين !
- محمدعوض نبی زاده معرفی مختصریکعده ازمبارزین شاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی و استعماری
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ويرايش وگردآورنده جانبازنبردنخستين سلطنت يک زن ازسلاله غزنويان در جهان اسلام
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ظريفيبه بها نهء هشتا دهفتمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
- آتوسا سلطان زاده فيلسوفاني كه پيامبر شدند !
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- دوکتور.م. پکتیا وا ل بمنا سبت هشتا دو هفت مین سا لګر د استر دا د استقلا ل ملی افغانستا ن
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات یا هزارستان ازدیدگاه ونظر مورخین
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- نصرت شاد توماس هابس متفكر و فلسفه سياسي دولت
- عليشاد لربچه ژان ژاك روسو
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- عليشاد لربچه زنون ؛ اهل كيتون
- نوشتهء: زمری کاسی شناسنامهء يکتن ازمشروطه خواهان، يک مبارز گمنـــام و افشای يک ترورسياسی ديگر؛
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشوردرمورد هفت وهشت ثور
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پر شوردر مورد هفت وهشت ثور
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشور در مورد هفت و هشت ثور(بخش شـشم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشور در مورد هفت وهشت ثور بخش چهارم
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر مورد هفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- سراج الدین ادیبروز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
- سراج الدین ادیب جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ (اول تا 31 می )
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمدوليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- کريم حقوقابونصر فارابي ارسطوی شرق
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رضا شادابهویت قومی هزاره ها و سادات هزاره
- ارسالي آرش فروزی با مبارز آتشين راه نجات مردم داکتر محمودی آشنا شويم
- سراج .اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخ
- دوکتورمحمد شعيب مجددیمسابقه تير اندازی در زمان تيموريان هرات
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش نخست
- اسکاریحسن صباح وجنبش اسماعيليه
- دستگيرصادقيغارت ميراثهای فرهنگي و تاريخي
- صباحچگونه ابوریحان بیرونی قاره آمريکا را کشف کرد؟
- داکتر وفاهوشی مین مردی که تاريخ را رقم زد
- صباحاولين سفير زن درتاريخ کابل زمين
- صباحگوشه ي ا ززندگي جاودانه مرد خراسان
- استادصباحابوالفضل بيهقی مورخ امپراتوري غزنويان
- سراج الدين اديببمناسبت 86 مین سال استقلال افغانستان
- تهيه و تدوين از بصيرشررتاريخ ، آزادي ،صلح واستقلا ل
- عينيسيرتاريخي فاجعه ملي ومجرمين جنگي
- رسالتروزا زن بحث انگيزتاريخ
- استادصباحميمنه د راورا ق تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحچهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح
- استادصباحتاريخ عمومي اسماعیلیه هاواوضاع خراسا ن
- نبشهءايشرداسالاحمدالله هندوی افغانستانیم؟!
- تهيه و ترتيب از اشرف بهروزفشرده اي از تاريخ فرانسه
- انجنيرغلام سخي ارزگانيبه بهانه يي گرامي داشت از روز جهاني مادر
- ارسالي جواد نصريانزن در آنسوي تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحيعقوب ليث صفاري مرد خرد وپيکا ر
- ارسالي صيقلرويدادها ي تاريخي
- ارسالي بنفشه ميتراآخرين تغييرات سياسي جهان در دهه پسين سده دوهزار عيسايي
- ارسالي فرحت شکوهمندگفتار بزرگان
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- ارسالي بنفشه ميترامجموعه ای از دانستنی ها
- گردآورنده وتلخيص استادصباحسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحگسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر
- نسرین مفیدردپای زن افغان در تاریخ
- نسرين مفيدهشتم مارچ روز جهاني زن در پهنای تاريخ
- ارسالي محبوب شاملعقايد اسماعيليه
- ارسالي ميلاد بهزادتاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد با ستا ن
- ارسالي نسترن نيلابمروري برآيين کا تو ليک
- ارسالي شامل سالارد رمورد زرتشت و زرتشتیا ن چه میدانیم؟
- ارسالي فريدون کيومرثمهاتما گاندی منجی صلح وپيام آورآزادي
- ارسالي بکتاش نهيردرباره اصطلاح شيعه
- استاد صباحکمي ازحقا يق ناگفته وتاريخي سرزمين خراسان
- ارسالي جواد نصريانتاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
- ارسالي اميد برهاناهل حديث و حنابله
- ارسالي جواد نصريانوهابيت چگونه بوجودآمد؟
- استاد صباحتاريخ مذ هب اسماعيليه
- ارسالي دانش آرزوتاریخ اروپا
- ارسالي اميد آهنگربابل درکجا واقع بود؟
- ارسالي جواد نصريانپنج دهه از تصویب اعلاميه جهاني حقوق بشر ميگذرد
- ارسالي اميد آهنگرامپراتوری اسکندر چه وسعت داشت ؟
- ارسالي عمران مهربانچه نيرويي ملتها را به حرکت در مي آورد؟
- ارسالي ميلاد دوستچه کسی می تواند تاریخ بنو یسد؟
- ارسالي مشهيد مهوشبِنِدِتو كروچه
- ارسالي اميد آزموننظرمن در باره تاريخ
- ارسالي مشهيد اميلسا ما نيان
- ارسالي داکتر بصيرجنگ نفت
- ارسالي احمد منصور آگاهنهروآزاده مرد آزادي
- ارسالي وليد نصرياندرتاريخ ا مريکا چه گذشته است؟
- استاد صباحلحظه يي دردهليزهاي تاريخ
- ارسالي سالار هوشمندبه بها نه، سالروز ترور مهاتما گاندی
- ارسالي داکتربصيرتاريخ و هويت ملي ما
- ارسالي شامل صباحلحظه يي با تاريخ
- دستگير صادقيگراميداشت از مبارزات قهرمانانهً مردم با شهامت افغانستان در حفظ استقلال کشور