بازگشت
گذر در کوچه هاي خون و آتش
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

روزنامهْ: Die Rheinpfalz

شماره 21 مورخ 25/1/1997

نويسنده: Haunes Barth

 

"افغان ها" - انبار تروريستان اّتش افروز

 

مدارس چريكى (گوريلائى) افغانى براى بنيادگرايان عربى بمثابهْ تختهْ خيز نه تنها به الجزيره و قاهره شده، (بلكه تمام جهان عرب را احتوا ميدارد)

 

از مدتى بدين سو در (كار زار) تروريزم بين المللى از انگيزه هاى ايديالوژيكى گرفته تا خرسندى هاى مذهبى تغيرى به مشاهده ميرسد. در اين ارتباط، حلقه ئى از افراد (داراى معلومات) در مورد قوهْ انفجارى (مسالهْ خيلى با اهميت در لحظهْ حاضر) به دفاتر امنيتى هوشدار دادند: "افغان ها". زيرا در اين ميان بوسيلهْ اّنها تهديدهاى تروريستى در سراسر جهان بعمل مياّيد.

زير نام "افغان ها" اّنعده از جنگجويان تبعهْ كشورهاى عربى قلمداد ميگردد كه در دههْ هشتاد در "جنگ مقدس" در افغانستان چريك هاى مسلمان را بر ضد اردوى سرخ اتحاد شوروى سابق حمايت نمودند. تعداد زياد از اين بنيادگرايان داوطلب از الجزاير اّمده بودند. وليك مزيد بر اّن مصرى ها، لبنانى ها، تونسى ها، سودانى ها، كويتى ها، اعراب سعودى، يمنى ها، عراقى ها، اتباع سوريه، فلسطينى ها در اين "جنگ بر ضد كفار" حصه گرفتند. از خروج مهاجمين شوروى از افغانستان بنيادگرايان مسلح منحيث "با ارزش ترين موفقيت اسلام بر منحرفين" برگزارى كردند. جنگجويان خدا خويشتن را در امر خواستهْ خود بسيار نيرومند يافتند تا "جنگ مقدس" را به سطح جهانى بكشانند.

بعد از (پايان) جنگ افغان - شوروى تقريباً به تعداد 6000 نفر عرب "افغان ها" بوطن اصلى خويش باز گشتند. اّنها در اوطان خود مواد انفجارى خطرناكى را بوجود اّوردند، زيرا عدهْ ازين افراد خواهان اّنند تا اّنچه را كه در افغانستان اّموخته و اندوخته اند در "جنگ چريكى" جهت تحقق انقلاب اسلامى در ممالك خود، بكار گيرند. پشاور پاكستان - محل تخليهْ تامينات لوژستيكى و شهر جبههْ گوريلا هاى افغانى اّشكار را به تختهْ خيز براى اعراب "افغانى" به سوى الجزيره و قاهره تبديل شده است.

فعلاً رد پاى اين داوطلبان افغانستان در الجزاير و مصر واضحاً مشاهده ميشود. يك تعداد فعالين الجزايرئى "گروپ اسلامى مسلح" و يا "جماعه اسلاميه" مصر در يك كمپ در نزديكى هاى شهر پشاور پروگرام اّموزش چريكى را به پايان رسانيدند. (سرويس) خدمات مخفى شرق نزديك تحريكات تروريستى اين "افغان ها" را بخصوص در لبنان، اردن، لبيا، تونس و تركيه كشف نموده است. بنابر معلومات، اين افراد در (توطئه) سوء قصد بجان رئيس جمهور مصر (حسنى) مبارك در اديسه بابا دست داشتند.

در حدود 2600 نفر داوطلب عربى در افغانستان و پشاور باقيمانده اند، زيرا اّنها خواهان اّن هستند تا در زمينهْ ايجاد دولت خدا درين جا ها تاثير بگذارند و يا اين داوطلبان در كشورهاى مربوطهْ خويش سلب تابعيت شده اند. بعضى ازين بى وطنان عربى در زير چتر حمايت حكمتيار رهبر بنياد گرايان افراطى افغان پناهگاه پيدا كردند. بر اساس اّگاهى (سرويس) اطلاعاتى مخفى مصر، اين افراد بايست روابط نزديك با شيخ عمر عبدالرحمن نابيناى مصرى داشته باشند كه در حادثهْ بم گذارى سال 1993 در مركز تجارت بين المللى در شهر نيويارك در امريكا در زندان بسر ميبرد. رمزى احمد يوسف فرد متهم به (سازماندهى) انفجار در نيويارك نيز مدت زيادى با اين "افغان ها" در شهر پشاور يكجا زندگى كرده است.

درين شبكهْ بين المللى استفاده از تروريزم، رژيم انقلابى ايران نيز مداخله ميدارد. اين حرف را يك كارشناس تروريزم در شرق نزديك به Rheinpfalz اطلاع داد. بعنوان مثال يك نفر نمايندهْ مرد ثروتمند سعودى اسامه بن لادن در ماه جون سال گذشته در جريان يك كنفرانس در ماه جون سال 1996 در ايران به عدهْ زيادى از قوماندان هاى افراطى از پشتيبانى رهبر خود اطمينان داد.

اسامه بن لادن مخالف خاندان سلطنتى سعودى در توافق با رهبرى ايران در اعمار يك باب كمپ تمرينانت تروريستى در اطراف شهر جلال اّباد در ولايت ننگرهار افغانستان از لحاظ مالى سهم ميگيرد. در واقعهْ انفجار بم در تاسيسات نظامى امريكا در Dahran سعودى، اعضاى اعراب "افغانى" شركت داشتند. در تحت رهبرى ايران جنگجويان "افغانى" بمنظور بسط انقلاب اسلامى در جنگ هاى بوسنيا و چچين بخاطر ادامهْ اّموزش تروريستى به افغانستان عودت نمودند و در اّنجا انتظار دريافت هدايت به انجام عمليات ترور جديد را ميكشند.

دفاتر مصرى تا چه اندازه (وقوع) خطر از سوى جنگجويان مسلمان از افغانستان را تخمين زده ميتواند. اين مساله باين رويداد واضح ميگردد:

هر عودت كنندهْ مصرى "افغان" در هنگام دخول (به كشور) به همين اتهام دستگير ميشود و در اولين فرصت منحيث پوتنسيال تروريست بحساب مياّيد. 

 

 

 


روزنامهْ: Suddeutsche Zeitung

مورخ 3/3/1997

نويسنده: Tomas Avenarius

 

 

همراه با طالبان بسوى نفت و گاز در اّسياى ميانه

 

گروه غالب در جنگ داخلى بايد كليد معدنيات را به كنسرن هاى امريكائى بسپارد

 

در غرب هيچكس خواهان اّن نيست تا رسماً با طالبان افغان كدام ارتباطى داشته باشد. بالاخره شاگردان قراّن، كار كردن و تعليم زنان را ممنوع اعلام و حقوق بشر را پايمال ميسازند. با وجود اّن در ماه فبرورى هيات طالبان در واشنگتن با نمايندهْ كمپنى يونيكال امريكا به مذاكره پرداخت و با نمايندهْ حكومت (امريكا) نيز ديدار نمود. به چه علت: يونيكال ميخواهد ذخاير طبيعى اّسياى ميانه را استثمار نمايد. با احداث يك (شبكهْ) پايپ لاين بايست گاز طبيعى تركمنستان و نفت قزاقستان با عبور از خاك افغانستتان به پاكستان - هند و بحيرهْ عرب انتقال داده شود.

در (ادارهْ) يونيكال بر طبق راپور "Dew Jones News" دفتر اطلاعاتى "Walt Street Jaurnal" سخن صرف از "صحبت هاى معلوماتى" در ميان است. ليكن نمايندهْ طالبان عبدالحكيم مجاهد اظهار داشت: يونيكال در همين نزديكى ها دفترى را در افغانستان ميگشايد. يونيكال نزد خود دليلى دارد كه ارتباطش را با طالبان ضرورى ميگرداند. هنوز شركت هاى زياد امريكائى هستند كه در داوطلبى رقابت كنند. ذخاير نفت و گاز در زمرهْ بزرگترين منبع در جهان بحساب مياّيد و نياز به انرژى اقتصاد ملى در حال رشد اّسياى شرقى و اّسياى جنوبى بسيار بزرگ است.

با امضاى قرار داد نظر به گفتهْ نماينده طالبان كه تا اّيندهْ هاى نامعلوم در پيش رو ميباشد، بوضاحت نشان ميدهد كه چگونه توانست اين مساله به پيش اّيد كه طالبان در اخير سال 1994 از "اّسمان صاف در صحنه ظاهر شدند" و بسوى فركسيون موفقيت اّميز در جنگ داخلى افغانستان (انكشاف) كرده توانستند.

براى اينكه كمپنى هاى غربى ذخاير طبيعى اّسياى ميانه را استخراج كرده باشند، مجبوراً بايست در افغانستان صلح و (ثبات) حاكميت راند.تنها بدين وسيله متوانند معدنيات را از ايران گذرانيده به بحيرهْ عرب انتقال دهند. به اين منظور بود كه طالبان از طرف پاكستان و ايالات متحدهْ (امريكا) زاده شد و به صحنهْ جنگ ارسال گرديدند. واشنگتن و تا حدودى هم اسلام اّباد اين مطلب را شديداً رد مينمايند.

با در نظرداشت اين موضوع كه در جنگ داخلى موفقيت هاى نظامى طالبان وسعت قابل ملاحظه پيدا كرده و اّنها 4/3 حصهْ افغانستان را كنترول ميكنند، حالا بايد مقاصد اقتصادى به كرسى نشانده شود. "اّن كمپنى كه شرايط (پيشبينى هاى) ما را بخوبى بر اّورده سازد، قرارداد را بدست مياّورد"، اين حرف را مجاهد نمايندهْ طالبان اظهار داشت. به نقل از (Dow Jones News) شاگردان قراّن تقاضا نموده اند كه در كار احداث پايپ لاين تنها نيروى بازوى افغانى درتحت رهبرى ادارهْ خارجى ها به خدمت گماريده شوند. در اين زمينه اّنها از امنيت ضمانت ميدارند. مصارف (احداث پايپ لاين) از دو الى پنج مليارد دالر امريكائى تخمين ميگردد و ميتواند كار اّن در سال 2000 خاتمه يابد.

موازى به صحبت هاى اقتصادى طالبان به اّن تلاش بخرج ميدهند تا جاى كمبود شهرت و نيكنامى بين المللى را پر سازند. ولى حكومت ايالات متحدهْ امريكا رسماً با رعايت ديدگاه هاى بيرحمانهْ طالبان در كش كردن سرنخ ها شريك نمى گردد. واشنگتن تاكيد نمود، در اول اّنها مجبورند به حقوق بشر و حقوق زنان احترام بگذارند. اّيا اين اصل اساس قرار داده ميشود، هرگاه قرار داد ها اّمادهْ امضا باشند، ليكن اجازه داريم اّنرا به ديدهْ ترديد بنگريم. در اخير شاگردان قراّن قابل قبول و مورد پسند بدر مياّيند.

و در بن اّنها (طالبان) قبلاً حضور بهم رسانيده اند: در اّنجا (در بن) شش ماه پيش در وزارت خارجه با اّنها مذاكرات به پيش برده شد. طبعاً تنها اّنطوريكه در وزارت خارجه ميگويند، "در چوكات حفظ ارتباطى با تمام گروپ هاى جنگى در افغانستان."

 


نشريهْ: Sonntag Aktuell

شمارهْ (R- 18) مورخ 4/5/1997

نويسنده: Frank Herrmann

 

 

"حكمرواى شمال"

 

جنرال دوستم فيگور كليدى درجنگ داخلى افغانستان

 

ملل متحد به ابتكارات جديد اّغاز كرده تا جنگ داخلى (؟) در افغانستان را بين نظاميان اسلامى طالبان و "اتحاد شمال" كه توسط جنرال دوستم و مسعود رهبرى ميشود، خاتمه دهد.

از 19 سال بدين سو در افغانستان جنگ قاتلانهْ حكمفرماست. اين جنگ با كودتاى حزب كمونيست (در افغانستان تشكيلاتى زير نام حزب كمونيست وجود نداشت و نميوانست بدليل عقب ماندگى اقتصادى - سياسى مسلط در جامعه يك چنين ساختارى مورد بحث باشد - م) اّغاز يافت. در سال 1978 و 1979 (نيرو هاى) شوروى مارش نمودند تا حكومت طرفدار خود را نصب نمايند. ده سال بعد تر شوروى ها دوباره (بكشور شان) عودت كردند. در سال 1992 ائتلاف مجاهدين رژيم حزب كمونيست را سقوط دادند. به دنبال اّن چنگ شهروندى جديدى ميان گروپ هاى متخاصم و فاتح بوقوع پيوست. درين جنگ ها در مرحلهْ اول قوت هاى احمدشاه مسعود تاجك پيروز بدر اّمد. در سال 1974 ( منظور سال 1994 است - م) طالبان مسلح در روى صحنه ظاهر شدند كه قبل از همه حمايت مليت پشتون را بدست اّوردند. اّنها امروز حدود 4/3 حصهْ افغانستان را كنترول مينمايند.

جنرال عبدالرشيد دوستم فيگور كليدى در جنگ شهروندى افغانستان است. او شمال كشور را كنترول ميكند و از پشتيبانى بين المللى برخوردار ميباشد.

بمثابهْ هنرمند (اّرتيست) اين مرد 42 ساله نام بلندى كمائى داشته است. ارتقاى موصوف (به مقامات عالى) از (وظيفه) محافظ در فابريكهْ گاز شبرغان شروع شد. در (جريان) جنگ او براى مسكو (؟) بر ضد مجاهدين (بر ضد امريكا و متحدين غربى و منطقوى و ارتجاع عرب و نظاميگران پاكستانى و دستپروردگان اّنها در داخل جنگ كرد - م) جنگيد. در سال 1992 دوستم تغير جهت داد - اين به مفهوم نابودى نجيب الله وفادار مسكو بود. مجاهدين اين مرد بلند قامت و قوى هيكل را كه به اّنها پيوست با لقب "مجاهد كبير" مفتخر ساختند، يعنى جنگجوى بزرگ راه دين تلقى گرديد. با عجله بمنظور اداى مراسم حج به مكهْ (معظمه) سفر نمود.

از اّن زمان او تقريباً با تمام رهبران گروههاى جنگى اتحاد بسته است. در حال حاضر مسعود تاجك هم پيمان اش ميباشد، كسيكه با او سال هاى درازى در دشمنى و عداوت قرار داشت. تنها به كمك دوستم، مسعود ميتواند طالبان متعصب را از كابل بيرون راند.

اين جا بالا در شمال او حكمروا است. در شش ولايت كه اكثراً ازبك نشين ميباشند، مشتركاً يك شكل واحد ادارى را بوجود اّورده كه نميخواهد اسم دولت را بالايش بگذارد. ليكن در حقيقت (اينجا) يك دولت است: روسيه، ايران، پاكستان، عربستان سعودى، تركيه، تركمنستان و ازبكستان در قلمرو دوستم نمايندگى سياسى دارند. شهر كوچك مزار (شريف) دستگاه فرستندهْ تلويزيون، پول عليحده، خط هوائى مستقل بنام بلخ ايرلينز (Balkh Airlines) دارد كه طالبان خواهان اّن نيستند. دوستم مجبور بود تا اين تشكيلات را بسازد. با گذشت هر روز كه در جريان اّن در كابل قرون وسطى براى خود اّشيانه اّباد ميكند، دوستم ميتواند در نقاط مربوطه منحيث سد حمايوى بر ضد طوفان خيزى مذهبى تعصب اّميز ارزشمندى داشته باشد.

وليك تا چه حد سرزمين (زير حاكميت) دوستم بطور واقعى اّزاد است؟ مقصود نورى پروفيسور زبان انگليسى در دانشگاه مزار شريف حدود اين اّزادى را بدين گونه ميشمارد: نه تنها دانشجويان دختر حجاب (جبرى) نمى پوشند، بلكه ميتوانند بخوبى محيط دانشگاه را ترك گويند. فشارهاى اجتماعى بمقياس بزرگ ديده نمى شود. مطلب خراب اين است كه قوماندان هاى از خود راضى جنگى با افتخار، از برداشت حاصلات دهقانان از ده قسمت يك بخش را بخود اختصاص ميدهند، قاچاق مواد مخدر را به پيش ميبرند، جريمه هاى نقدى تعين ميكنند و زندان ها را در اختيار دارند و حرف دوستم را نمى خواهند بشنوند.

 

 ادامه دارد 


March 19th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
مسایل تاریخی