گذر در کوچه هاي خون و آتش
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

پيوست به گذشته

 

روزنامهْ: NeuesDeutschland

مورخ: 21/11/1998

نويسنده: Thomas Ruttig

 

 

ملاها كلاس تجارت پيشگان

 

موقف واشنگتن نسبت به طالبان ميتواند بخشى از انتخابات كانگرس امريكا را زير پوشش خود بگيرد

 

دو كمپنى در رقابت اند تا امتياز احداث لولهْ انتقال نفت و گاز را از نزد طالبان بدست اّورند: يونيكال از كلفورنيا و بريداس از ارجنتاين. اتخاذ تصميم نزديك است.

يك چيز را بگوئيد، طالبان دشمن تمدن و سختگير هستند، از روى اين مطلب چند روز پيشتر "Washington Post"، پرده برداشت، عدهْ از هيات اعزامى اسلاميست هاى بنيادگراى افغانى در بدرقه (مهماندار) خويش ذريعه هليكوپتر بر فراز يك پلتفورم نفتى در خليج مكسيكو پرواز كردند. از زمان ديدار نخستين خود در زمستان گذشته،  ملا ها درين رابطه اّموختند. اّنها ديگر لباس هاى نازك نخى (پيراهن و تنبان) را به تن نه كرده اند و چبلى را در پاهاى (بدون جراب) نه پوشيدند، بلكه همچنان يك گشت و گذار در شهر نيز شامل پلان بود كه در اّن "اشيا لوكس" تجسم دارد (احيا شده است). مهماندار هيات كمپنى يونيكال United Oil Company of California" بود. اين شركت از چندين سال بدين سو ميخواهد پايپ لاين (انتقال نفت و گاز) را از تركمنستان با عبور از خاك افغانستان احداث نمايد. مهمانان را اّخرين تخنيك برمه كارى زير اّب از جانب شركت به تعجب اّورد، كاريكه به پروژه هاى زيان اّور شان تا حدى در پروژهْ Myanmar در برما واضح است. پيش از همه هيات اعزامى با رئيس كمپنى ملاقات نمودند، زيرا ملياردها دالر تا هنوز نهائى نشده است. طالبان به همكارى (كمپنى يونيكال) خود اين (اميدوارى را دادند) كه بهترين امتياز ممكنه را به اّنها قايل ميشوند. يونيكال از قبل مصارف پروگرام اّموزش 137 نفر افغان (افراد مربوط به گروه طالبان) را كه در دانشگاه (Nebraska) صورت ميپذيرد، پرداخته است.

بخاطر اينكه كمپنى خود را پيشقدم نشان داده باشد، پيش از پيش در افغانستان مساله مدرنيزه ساختن را به طالبان اّماده نمود. در پهلوى "كمك هاى انسانى" در ايران از كمك دوصد هزار دالرى ديگر نيز سخن زده ميشود. علت اين افواهات دامنه دار در اين است كه واشنگتن به طالبان پول خريد دستگاه فكس و تليفون ها را تاديه كرده و طبعاً ميخواهد با اين كار ارتباطات مخابراتى و تجارتى خويش را بهتر سازد. (موترهاى) لند كروز كولر دار نوع ساخت جاپان كه طالبان با سوار شدن بالاى اّن بااشتياق تمام خود را به نمايش ميگذارند، مساعدت كشور هاى حوزهْ خليج فارس بوده كه در مقابل (اين سخاوت به شيخ نشينان) اجازهْ شكار باز (شاهين) از طرف طالبان صادر ميگردد و اين پرنده در شمار حيوانات تحت خطر نابودى بحساب مياّيد. و پوليس مذهبى طالبان را كه زنان افغان را (به بهانه جوئى) پوشيدن لباس مغاير اخلاق جزا ميدهند، عربستان سعودى تامين مالى ميكند.

كمپنى يونيكال يگانه شركت نيست كه ميخواهد پروژهْ پايپ لاين اّسياى مركزى "(CAOP) Central Asian Oil Pipeline Project" را احداث نمايد. اساساً پلان اين پروژه از جانب كمپنى ارجنتاينى بريداس طرحريزى شده بود. بمثابهْ نخستين موْسسهْ غربى در تركمنستان فعاليت را اّغاز نمود، در اّنجا در ابتدا مبلغ 200 مليون دالر در ميدان گازى Yaschlar بزرگترين ذخيرهْ جهان، سرمايه گذارى كرد و در سال 1994 پلان اّن كه تقريباً صاف و پاك به دماغ اّتش زد، ترتيب يافت تا مواد خام محاسبه شده را از قلمرو افغانستان مخروبه ناشى از جنگ به (خارج) صادر بدارد. رئيس كمپنى بريداس اّقاى كارلوس بولگارونى (Carlos Bulgheroni) از مقامات گروه هاى جنگى درين زمينه امضاء گرفت.

او (رئيس كمپنى) صورت حساب را بدون اشتراك يونيكال تهيه داشت. هنگاميكه شمال (باد) كلفورنيا از پلان بهره برد (اّگاهى پيدا كرد) در برابر هردو حكومت (تركمنستان و پاكستان) و همچنان طالبان پروژهْ متشابه را ارائه نمود و در نظر گرفت تا حد اقل يك لولهْ انتقال نفت موازى به لولهْ كــــــــــــــه در افغانستان احداث ميشود الى سواحل پاكستانى (بندر كراچى) تمديد يابد. اينكه تركمنستان و پاكستان قرارداد را شكستند و به پروژه (جديد مطروحه شركت يونيكال) پيوستند (مصمم شدند) كه بايست اّنرا مديون اثر گذارى شديد حكومت ايالات متحدهْ امريكا دانست. رئيس جمهور تركمنستان اّقاى سفر مراد نيازوف، بمثابه يگانه رئيس دولت كشور هاى مستقل مشترك المنافع روابط خدشه ناپذير با طالبان دارد، از يك نزاع با كمپنى بريداس استفاده برد تا سهمگيرى در استخراج گاز طبيعى را بخود كمائى كند و تمام قرارداد ها را با ارجنتاينى ها فسخ كرد. ارجنتاينى ها شكايتنامهء را به اتاق تجارت بين المللى سپردند، پروسهْ بررسى به اين اعتراض تا به امروز پا در هوا مانده است. حالا رئيس جمهور كلينتن ميخواهد وزنهْ خود را بسوى كمپنى يونيكال به كفهْ ترازو بگذارد. تا كنون پايپ لاين بسوى پاكستان يك خواب مذهبى است. وليك اينكه به چه زودى اين امر براّورده شده ميتواند، اّنرا در ماه دسمبر رئيس جمهور نيازوف نشان داد، وقتيكه او با رئيس جمهور ايران  محمد  خاتمى در يك  رژهْ كوچك  دولتى (رسمى)  وال  يك  لولهْ 287 كيلو مترى را باز نمود و بايست گاز طبيعى تركمنستان را از مسير ايران به ماركيت جهانى سرازير سازد. اين در ذات خود از دو ديدگاه يك گام تاريخى بود: در قدم اول بدين وسيله اين نخستين بار است كه گاز يكى از جمهورى هاى شوروى سابق از راههاى كاملاً جدا از روسيه صادر ميگردد و دوم اينكه ايالات متحدهْ امريكا از اين مطلب دورى جست تا بالاى تركمنستان منحيث يك كشور فشار وارد اّورد كه روى تحريم هاى وضع شده بر ضد ايران پا نهاده است.

همين گونه به مانند اين لوله، پروژهْ پايپ لاين اّسياى مركزى       (CAOP) خود را در مرحلهْ فيصله كن در رقابت به منظور سود بردن از ذخاير طبيعى جمهورى هاى سابق شوروى در اّسياى ميانه، تنظيم مينمايد، كارشناسان اين عرصه، مواد خام اين منطقه را بمثابه اّخرين منابع استخراج ناشده جهانى داراى اهميت دانستند. در اّنجا حد اقل مقدار 10/1 حصهْ نفت ذخيره ميباشد كه در خليج فارس تثبيت گرديده است. تنها تركمنستان سومين ذخيره گاه بزرگ دنيا را در اختيار دارد. بخاطر تضمين امنيت پايپ لاين كه از يك منطقهْ خيلى استراتژيك عبور مييابد، ايالات متحدهْ امريكا اّگاهانه اّمادگى نشان ميدهد تا حاكميت ضد انسانى قبل از همه در ضديت با زنان طالبان را تحمل نمايد و حتى با در نظرداشت علاقمندى كنسرن نفتى خويش (يونيكال) در مرحلهْ قرار گرفته كه تحريم هاى (وضع شده اقتصادى) عليه ايران را رفع بدارد.

يك چيز ديگر نيز است كه ميتواند در محاسبهْ اّنها خط تيره بكشد. جنبش زنان ايالات متحدهْ امريكا در ارتباط به قضيهْ افغانستان تا اين دم يكى از بزرگترين كمپاين تبليغاتى خويش را در سطح بين المللى راه اندازى كرده است. هرگاه واشنگتن خود را دوست طالبان وانمود سازد امكان اّن ميرود كه مليون ها نفر از طرفدارانش را از دست بدهد، كسانى را كه ميتوانند بالاى انتخابات ميان دوره ئى كانگرس در اخير سال 1998 تاثير چشمگيرى بياندازد و همچنان چانس انتخاب جانيشن كلينتن يعنى ال گور را زير شعاع بگيرد.

 

 

 

 

 

 


نشريهْ: Pogrom

مورخ: دسمبر 1997 و فبرورى 1998

نويسنده: Andreas Selmeci

 

 

طالبان اّنها را گرسنه نگهميدارند

 

قتل عام مردم بالاى اقليت اهل تشيع به پيش مياّيد؟

 

ولايت باميان افغانستان كه مردم هزاره در اّنجا زندگى ميدارند، از ماه اگست سال 1998 در محاصرهْ مواد اوليه (جلوگيرى از انتقال مواد اوليه) بنيادگرايان اسلامى طالبان قرار گرفته است. بعد از اّنكه در اين منطقه محاط به كوه ها و تنها بوسيله تعداد اندك كوتل ها قابل دسترسى، در تابستان حاصلات خراب و نامساعد شد، ذخاير (مواد غذائى جهت تامين) دوصد هزار نفر خيلى ناكافى گرديده است. با اّمدن زمستان كه درين مناطق مدت شش ماه دوام ميكند مردم محل مواجه به خطر فاجعهْ گرسنگى ميباشند. بمنظور ايجاد مزاحمت به پل هوائى ملل متحد، طالبان ميدان هوائى باميان را در جريان تبديل سال بمبارد كردند.

طالبان اجراى اين عمل (ننگين) خويش را بدين ارتباط دليل اّوردند كه مليشه هاى هزارهْ حزب وحدت از تسليمدهى كمك هاى ملل متحد بهره ميگيرند. منحيث سازمان رهبرى كنندهْ اهل تشيع حزب وحدت قبل از همه از سوى ايران مجهز ميگردد و محلاتى را در شمال غرب در يك ساحهْ وسيع هم سرحد با كابل كنترول مينمايد. اينكه از مردم ولايت باميان در فصل خزان تقاضا بعمل اّمد تا به فرار دسته جمعى دست بزنند، تصور به اّن ميرود كه طالبان زير بناى ملكى مخالفين خود را ميخواهند تخريب سازند.

در صورت اشغال باميان توسط طالبان وقوع حوادث دلخراش متصور است. بتاريخ 2/1/1998 بنابر گزارش يك ژورناليست مربوط به سازمان دفاع از مردمان تحت تهديد، طالبان در قسمت جنوب شهر (باميان) در قريهْ (Kuera - Za) به تعداد 20 نفر از اهالى ملكى مردم هزاره را معلول  و معيوب ساختند. طوريكه از مجموع گزارش ها برمياّيد،  طالبان  اّلهْ تناسلى  مردان را  بريدند، به زنان  تجاوز جنسى كردند واطفال را سر زدند. بتاريخ 14/9/1997 طالبان در منطقهْ قزل اّباد مزار شريف حدود 70 نفر غير مسلح را شامل زنان و كودكان بطرز وحشيانه به قتل رسانيدند. بر اساس گفته هاى شاهدان عينى، طالبان دست و پاى اكثريت قربانيان را شكستانده و بعداً بر اّنها شليك نمودند و متباقى را از فرق سر پوست كشيدند. عاملين (قاتلين و جنايتكاران طالب) اين بى رحمى ها بالاى قربانيان خود چيغ ميزدند: "شما ملحدين شيعه هستيد" پس ازين انتخاب با شماست كه بزبان فارسى صحبت ميداريد و (ياخير؟).

طالبان در جنگ شهروندى افغانى يا مخترع قساوت هستند و يا نخستين كسانى ميباشند كه خود را بر اهالى ملكى انتخاب بدى جا زده اند. در ماه دسمبر ملل متحد گور دسته جمعى تخميناً حدود دوهزار اسير جنگى طالبان را گشود كه در ماه مى سال 1997 از طرف قطعات جنرال ملك ازبك بشكل بيرحمانه قتل عام شده بودند. از وقتيكه طالبان هشتاد فيصد خاك كشور را كنترول ميكنند و حملات خود را بر ضد شمال اّغاز نمودند (مقايسه با 97-1996/192 Pogrom شود) جنگ بخاطر قدرت به جنگ ميان پشتون ها و ديگر مليت هاى افغانستان تغير شكل يافته است. هنگاميكه طالبان در ماه جنورى 1997 در تلاش خود برا ىتسخير تونل سالنگ به ولايات پروان و كاپيسا هجوم بردند، بر مبناى گزارش هاى منابع خبرى، صدها هزار اهالى (ملكى از مليت) تاجك را از مناطق بودو باش (تاريخى و عنعنوى) شان (جبراً و بيرحمانه) اخراج ساختند. اّخرين رئيس جمهور انتخابى (؟) افغانستان ربانى تاجك تبار اّنها را (طالبان را) در ماه جنورى سال 1998 متهم به جارى ساختن حمام خون جديد نمود.

هميشه و اّشكارا قوماندان هاى طالبان خواب تاسيس يك "پشتونستان بزرگ" را مى بينند، حتى اگر در زير نفوذ و تاثير اقوام پشتون در پاكستان هم صورت گيرد. درجو يك چنين شرايط ناسيوناليستى طالبان پيوستن تعداد زياد افسران رژيم كمونيستى سابقه (خلقى هاى پشتون بخصوص مربوط گروپ شهنواز تنى - م) را كمائى كردند. در نقاط تحت تسلط طالبان تكلم به زبان هاى غير پشتو ممنوع اعلام شده است. منحرفين از مسير اعتقاد تسنن مخصوصاً از "پايه عقايد پاك" ملاى شان (ملا عمر) زير پيگرد و ظلم قرار ميگيرند. هزارها نفر از مردمان اهل تشيع بايست با كاربرد زور زندانى گرديده باشند.

غرور ملى افغان ها كه بعد از خروج قواى شوروى در بين فركسيون هاى مجاهدين با هم مخالف محفوظ باقيمانده بود در روى پارچه هاى شيشه خوابيده است (قرار دارد). بمنظور اينكه جلو تخريب كشور را بگيرند، شوراى امنيت ملل متحد مجبوراً يك تحريم كامل تسليمدهى سلاح را (به طرفين متخاصم) تطبيق نمايد. قدرت هاى كه جنگ جانبى (فرعى) را در هندوكش ادامه ميدهند - ايالات متحدهْ امريكا، روسيه و دولت هاى اسلامى همسايه ميتوانند راه را به سمت تدوير يك كنفرانس صلح باز كنند. هرچه زودتر كه امكان دارد، لاكن بايد در شمال كشور اّتش بس نافذ گردد و محاصرهْ (انتقال مواد غذائى) بر عليه هزاره ها از بين برود.

 

 

 


نشريهْ: Frankfurter Rundsdau

مورخ: 23/2/1998

نويسنده: Karl Grobe

 

 

نمايندگان صلح

 

بمنظور حل صلح اّميز اختلافات در افغانستان، نمايندگان كشورهاى همسايه در حاشيهْ اجلاس مجمع عمومى ملل متحد در شهر نيويارك مساعى لازمه را در پيش گرفته اند. تصور اين حرف كه اجلاس عمومى بخودى خود ميتواند مرجع حصول يك توافق باشد، بنابر دلايل متعدد قابل درك است :

حاكمان در كابل و ساير نقاط مملكت (طالبان) در ملل متحد نماينده ندارند. در كشور هاى همسايه صرف با قبول يك استثناء(پاكستان) اّنها (طالبان) در منطقه عامل بى ثباتى پنداشته ميشوند. حكومت رسمى (قانونى) افغانستان در شرايط كنونى تنها يك موجود تخيلى است كه بنام "اتحاد شمال" مسمى بوده و قادر نيست مطابق قواعد ملل متحد شركاى خويش (همسايگان) را (در رابطه به موجوديت قابل لمس خود - م) به توافق برساند. همچنان اّنها در لحظهْ حاضر و در اّينده در كشور تحقق پيدا نميكنند. مساعى موجوده روى همين محور چرخ ميخورد. محاسبات حسب دلخواه بوده نميتواند، ولى متاسفانه ميخواهند از درون اّن مطلب با ارزشى را استخراج نمايند.

رژيم ترور طالبان محصول ديكته علاقمندى هاى شناخته شده ميباشد، وليك با تخمين هاى غلط و بيرحمانه، دول همسايه و قدرت هاى بزرگ مسير سياست در اين كشور را تعين ميدارند. اين نيروى در حال رشد (طالبان) هرگز نزد جمهورى هاى اّسياى ميانهْ شوروى سابق بخاطر مبالغه در اسلام، تمثيل غير واقعى اصول اسلامى و استفادهْ سوء از اسلام مورد پسند نيست. به حكومت هاى اّسياى ميانه يعنى بازيگران قدرت درين منطقه، انكشافات اخير (در افغانستان) ازين رهگذر موضوع داغ تلقى ميگردد كه قدرتمندان خود ميخواهند در ضديت با تمايلات اسلامى (بنيادگرائى و تعصب اسلامى - م) پايه هاى محكمى را در داخل مملكت اعمار نمايند. در اين ميان به روسيه دليل و زمينه سازى اّن فراهم مياّيد كه نشان دهد نيروهايش در سرحدات از علاقمندى هاى حاكمان (جمهوريت ها) در اّسياى ميانه فهرست وار پشتيبانى بعمل مياّورد و با اين عملكرد نفوذ خود را بالاى اّنها قايم سازد. بهاى اين عملكرد سياسى است : تصور ميشود اساسات اّن به كشورهاى مستقل مشترك المنافع كم ارزش باشد، زيرا از ناحيهْ ايجاد بنيادگرائى اسلامى در هندوكش تهديدى متوجه اّنها بوده نميتواند. سياست علاقمندى روسيه در "خارج نزديك" و علاقمندى رهبران در تاشكند - بشكيك (قرغزستان) - دوشنبه همه روى يك حرف واحد دور ميخورند. با وجود اين همه مسايل، باّنهم اّنها به روس ها نياز دارند. ارزش اقتصادى قضيه كه در فرجام بايست بهاى اّنرا مردم افغانستان بپردازد، نفت است كه در دشت هاى وسيع اّسياى ميانه بقدر كافى پيدا ميگردد و بايست (از دل زمين) استخراج و(به دوردست هاى دور) انتقال داده شود. اين موضوع قبل از همه با علاقمندى هاى ايران مطابقت ميكند. حكومت تهران چانس خوبى خواهد داشت هرگاه حزب وحدت اهل تشيع فشار را بالاى طالبان حفظ كرده بتواند (تا مسير انتقال نفت و گاز) از راه هزاره جات از قلمرو تحت كنترول حزب وحدت صورت گيرد.

مساله احداث پروژهْ پايپ لاين (انتقال نفت و گاز) حرف خيلى بدى بود. ايران يك بديل مطمئنى را پيشكش نمود. اين امكان در عين حال كنسرن امريكائى را بخاطر اّورد.

پيشروى طالبان در هزاره جات هرج و مرج را ببار مياّورد، همانطوريكه موفقيت اّنها در مناطق ازبك نشين شمال درمزار شريف حادثه خلق كرد. اّنها نه تنها پلان تسليمدهى نفت را دارند، بلكه ميخواهند ولايت به ولايت (دشمنان خود را) به عقب بزنند. اّنها (طالبان) معتقد اند كه وحدت دولتى را ميتوانند در تحت شرايط مربوط به خود ايجاد نمايند و با اين طرز تفكر خود را نمايندهْ تحقق علاقمندى هاى نيروهاى بيگانه نمى يابند. (طالبان) تخمين (محاسبه) غلط را به كسانى ميگذارند كه از طرف اّنها تامين مالىميگردند وبا وسايل جنگى تجهيز ميشوند.اين حلقه هاى معين در پاكستان و عربستان سعودى مسكن گزين اند.

اين موضوع را قسماً مارش نظامى ايران در سرحدات با افغانستان نشان داد. رژيم تهران كه تا كنون بطور اخص درمطابقت با تبارز علاقمندى مشترك با مسكو، از اتحاد شمال پشتيبانى كرد بدين طريق با شكست نا اّگاهانهْ (سياست) خود بر خورد نمود. اين مطلب بر علاوهْ نظريهْ جنگ با اسلام اّباد را نيز شرح ميدهد و بالاخره تماس روى قضيهْ نزديكى با امريكا را ميرساند يعنى چيزيكه ملاقات رئيس جمهور ايران محمد خاتمى با وزير خارجه امريكا خانم مادلين البرايت در نويارك اّنرا برجسته ساخت. اين ها جزئيات پس منظرى بودند كه پيش از اّغاز گفتگوهاى صلح ميان همسايگان (افغانستان) و امريكا وجود داشتند. اينرا هم نميتوان ناديده گرفت كه اّنها به توافقى برسند، زيرا تصور اينست كه در نقطهْ اّغاز طرح قاعده براى يك افغانستان صلح اّميز قرار ميگيرند. طبعاً اّنهابه تنهائى از خودها نمايندگى ميكنند. مخصوصاً اعمال نفوذ بر اّنچه كه فعلاً در كابل ميگذرد، در لحظهْ كنونى هرگز وارد نمي اّورند.

بايدبار ديگر يك بهاى سنگين را پرداخت. اّشتى و نزديكى بين ايران وامريكا به رژيم در تهران كمك مينمايد تا يك چنان ثبات را كمائى بدارد كه (ريشهْ اّن) در دهه پيش در جريان جنگ بر ضد رژيم صدام حسين در عراق گذشته شده و از اّن مشتق ميشود.

از ريفورمهاى احتياط كارانه در ايران و از نظريات اّزاد غربى حرف زياد در ميان است و مطمئناً تمام چيزها در اين باره غلط نيست. ليكن جنگ قدرت بين فركسيون هاى محافظه كار اسلامى و (اصلاح طلبان) ادامه دارد وقبل ازهمه محافظه كاران اسلامى را در تهران خواب نبرده است. توقيف روزنامه ها درين روزهاى اخيرموضوع را بخوبى اّشكار ميسازد.

مزيد بر اّن اينكه يك دولت تروريستى بسود يك دوست نزديك (امريكا) در مقابل مناسبات دموكراتيك بغاوت ميدارد (اساسات دموكراتيك را زير پا ميگذارد وحقوق بشر و حق خود اراديت ملت ها را نقض ميكند - م) وليك ذخاير سرشار و قيمت بها در اختيارش است، بطور مثال امريكائى ها پنجاه سال تمام در سعودى چنين روشى را به پيش بردند، اين ديگر خبر (دل بد كننده و اّزار دهنده) نمى باشد. ديگر حرف صهيونيزم (سر زبان ها) نيست. اين ديگر خالص يك وظيفهْ اقتصادى است.

 

ادامه دارد

 


April 10th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی