بخش سوم
هفتم ثور 1357 شمسی
قبلاً گفته بوديم که هفت ثور ، اقدام برق آسای عسکری ،برای براندازی اولین دولت جمهوری افغانستان برهبری مرحوم داوود خان بود که بعد شهادت مرموزاستاد ميراکبرخيبر ، يکی از با ارزش ترين شخصيت های حلقهً رهبری حزب دموکراتيک خلق افغانستان،بدست قاتلينی که تا اکنون افشا نشدند، صورت گرفت وپيروز شد.
هفت ثور ،با خون ريزی در داخل ارگ جمهوری با قتل فجيع داوود خان وخانواده اش وقتل ده ها افسر انقلابی ومدافع دولت در اوضاعی به نيروی مسلط سياسی تبديل گرديد که گرفتاری های وسيع سياسی حلقهً رهبری حزب متحد شدهً دموکراتيک خلق افغانستان، بعد تشييع شاندار جنازهً شهيد مير اکبر خيبر،جويی ازرعب وترس شديد درجامعه ايجاد کرده بودواحساس همدردی با دولت و سطح حمايت ازحاکميت به پايين ترين ميزان خود رسيده بود .ازآن جهت عکس العمل مردمان وطن در برابر افسران کودتا ، نه تنها بدبينانه ودشمنانه نبود بلکه ازحمايت واستقبال بيدريغ شان نيز برخوردار گرديد.
درهمان لحظات اول قيام، اولين نشانه های جدی اختلاف نظردرمورد سرنوشت داوود خان واعضای خانوادهً او، بين ببرک کارمل وحفيظ اله امين که خود راقوماندان معرکهً انقلاب اعلام کرده بود، بروز کرد وعلنی شد . شادروان ببرک کارمل ،باقتل رييس دولت وهمراهانش شديداً مخالفت می کرد و اصرارداشت که اين عمل غير قانونی وزشت است ولی امين اورا متهم به خيانت کرد وحتا مورد تهديد قرار داده ابراز داشت که او خود انقلاب کرده است وبمشوره ورهنمايی ضرورت ندارد.
حاکميت جديد در چنين شرايط وروابط ، برای شکل گرفتن وحکومت کردن ، ازطريق اولين ابلاغيه ً سقوط دولت وپيروزی حزب دموکراتيک خلق افغانستان ،از طرف مرحوم محمد اسلم وطنجار از راديو کابل،آماده گی گرفت وبر اوضاع کشورمسلط شد ومورد حمايت بيدريغ طبقات واقشارغريب و زحمت کش شهری ودهقانی قرار گرفت وفردای آن در کابل وسایر ولايات زنان ومردان بی شماری به خيابانها ريختند وتغيير انقلابی را با وجود قتل مرحوم داوود خان وتيم اصلی کاری اش، مورد حمايت وپشتيبانی خود قراردادند واز شنيدن شعار های کار وفابريکه بکارگر، زمين بدهقان وخانه ها برای بی خانه ها بوجد آمدند ونا خود آگاه وبرسم افسران سوار بر تانکها ووسايل جنگی که اکنون تعدادی از حزبی های ملکی وجوانان با احساس غير حزبی نيز با ايشا ن پيِوسته بودند، واکنش تاييدی نشان داده ،شعار می دادند وهورا می کشيدند.
دروازه های ارگ شاهی که سالها مردمان زيادی از گوشه وکنار آن خاموشانه می گذشتند ،بروی مردم باز شد وصدها هزار هموطن کابلی وولايتی ما با تمام علاقمندی وبا چشمان جستجوگر شان داخل اين اسرار خانهً سنگی گرديدند وبهر سو گشت وگذار کردند تا سوالات مختلفهً را که درمورد ارگ برای شان مطرح بود ، بدون اظهار بکسی خود جواب پيدا کنند. زيرا در آن مجموعهً تعميراتی خانواده های شاهی ، وقايع وحوادث گوناگونی شکل گرفته وبوقوع پيوسته بود که مردم سالها از اطلاع يابی پيرامون آنها دور نگهداشته شده وبی خبر مانده بودند. ارگ شاهی نه تنها محل زنده گی،اداره وميله های خانواده های معظم همايونی وبستگان قابل حرمت قريب وبعيد شان بود ، بلکه زندان ومحل شکنجهً اکثريت مشروطه خواهان ،آزادی دوستان ودشمنان استعمار بود. ازينرو مردمان وطن با عجله بهر سوی ارگ می دويدند وهر نقطهً آنرا در ذهن خود به تصوير می کشيدند برای آنکه بعد چندی آن دروازه ها بسان گذشته بروی مردم بسته می شد وحاکمان جديد از نوع ديگر در آن جابجا می شدند.
هفت ثور با وجود آنکه بصورت کودتایی پيروز گشت ومانند تمام نظامها ی قبلی با ارادهً مستقيم ومشارکت بالفعل مردم پيروز نشده وروی کار نيامده بود ولی آغاز آن تحول با عشق واميد بی پهنای مردم همراه بود . زيرا برای اکثريت مردم وطن ما شعار های آن روزها بمانند مرهمی بر زخمهای ديرينه ً آنان بود که خودشان وپدران شان ساليان سال به شکم سير نان نخورده بودند ودرفقروعقب مانده گی وبیسوادی ومرض،بی خانگی ، تبعيضات وستمهای گوناگون زنده گی کرده وازعادی ترين وسايل زنده گی محروم بودند وازحرمت لازم انسانی بی بهره .قرنها توهين شده بودند وکسی فرياد شان را نه شنيده بود. ازينرو سر نوشت شان را با سرنوشت هفت ثور گره زدند وحاکميت جديد را مورد حمايت قرار دادند .زيرا اولين بار بود که از اکثريت مردم، از واژهً مردمان شريف وزحمت کش،از ضرورت برابری اقوام، زبانها ومذاهب آنهم بوسيله ًحکومتی ها یادآوری می گرديد ومردم را بنام خلقهای شريف وطن مشترک آبايی ياد می کردند .
مردم ما، در تاريخ زنده گی خود وقصه های فاميلی واجدادی شان هر گز نشنيده بودند که انسانهای دست وپا ی پر آبله ، با لباسهای چرکين، عرق پر ومندرس ، برای سران يک دولت ويک نظام قبلهً آمال گردد ومورد ستايش قرار گيرد وحاکم سر نوشت خود شود ودر بلند ترين مقامات دولتی وسياسی فرزندان شان جذب گردند وارتقا پيدا کنند وخود شان بملاقات وزرا ورييس جمهورومعاونين او بروند ودر قصر سلطنتی سابقه، دعوت شوند وحرمت گردند ودر کنار رهبران دولت ، نان صرف کنند وعکسهای يادگاری بگيرند.
کی بخاطر ندارد که همين توده های فقيروزحمت کش وشرافت مند وطن ما، در نظامهای سابق حتا قادر نبودند دست های ملوکانه وجگر گوشه های سلطنت را ببوسند. در حالی که بعد ثور همه چيز بکام غريب وبينوا، بکام کارگر ودهقان ،اين اکثريت قريب باتفاق مردم ما می چرخيد وبرای سعادت وخوشبختی آنها تلاشهای فراوان صورت گرفت.
انقلاب ثور دومين چانش استثنايی مردم وطن ما ، درراه ترقی وتمدن محسوب می گرددکه متاسفانه با دخالت دستان غدر وخيانت منطقه خاصتاً ارتجاع سياه ومکار انگريزی صفت پاکستان، سلفيون عرب، امپرياليزم وشوونيزم ومرتجعين دايماً خاين داخلی اين باز مانده گان بلوا وشورش ضد نهضت امانی با ثر اشتباهات وگناه های نابخشودنی حفيظ اله امين وحلقهً متعصب وخون ريز او وساير اشتباهات خورد وبزرگ سايرين به شکست انجاميد، خونين شد ،به بيراهه رفت وبه اهداف خود نرسيد.
امروز که به برکت ودر سايهً تغييرات متعدد بعد هفت ثور ده ها هزار هموطن ما با سياست، نوشته ، انتقاد، تحلیل های سياسی وريسرج های علمی جامعه شناسی وروان شناسی سروکار دارند ونسلی از ديگر انديشان ملبس به آخرين دست آوردهای علمی وتخنيکی، فهيم به تمام زبانهای زندهً دنيا وواقف به امور سياسی وديپلماسی مجهز شده اند اين را نيز بايد خوب بدانند که انقلاب ثوردرپهلوی صدها گناه واشتباه ، هزاران خدمت بزرگ را به جامعهً عقب ماندهً ما انجام داده است که يکی از نمونه ها همين تعدد وکثرت کادر فنی ومسلکی حزبی، جهادی وبی طرف وطن است که یا از طرِق بورسهای مستقيم ویا از طريق بورسهای ناشی از خوف وترس ازدولت بخاطر فعاليتهای سياسی مخالف ویا فرار بخاطر نرفتن بخدمت سربازی وساير عوامل بخارج رفتند،پرواز کردند ، فرار نمودند، مشکلات ديدند ولی امروز در اروپا وامريکا کار وزنده گی می کنند وحيات مرفه دارند که اگر قهر نشوند همان بورسها واحترامی که نصيب شان شده بود نيز از برکت انقلاب ثور بود که غرب باثر مخالفت با حزب وانقلاب ثور ودشمنی با شوروی ،ايشان را تحويل گرفت ، پناه داد واز امکانات متعددومتوفر برخوردار ساخت.
آيا بخاطر نداريم که از فقر فرهنگی در وطن يگان کسی را که دردورهً شاهی وجمهوری داوود خان ،بزبان آلمانی ويا انگليسی حداقل صحبت می کردند ترجمان صاحب می گفتند واو از امتيازات خوب نيز برخوردار بود ولی امروز از برکت همان بورسهای طبيعی ومجبوری ويا گريزی وفراری ، صدها هزار هموطن ما به زبانهای مختلفهً جهان صحبت می کنند .اين دست آوردها بخاطر انقلاب ثور است که عامل اساسی دگرگونی درجامعه شد ومناسبات کاملاً جديد را رقم زد. این بخش نوشته شايد با زهر خند ويا پوز خند عده ای از هم ميهنان ما نيز مواجه شود ولی حقيقت همين است که هر تغيير وپيشرفتی که نصيب نسل نو وميان سال وطن در خارج وداخل شده است از تاثيرات انقلاب ثور است وگرنه در فضای ديروز اکثراًباقی می ماندند ومعلوم بود که چه کاره می شدند. شايد عدهً قليل از خانواده های سردار وسرمايه دار وفيودال، صاحب تحصيل وپول می گرديدند ولی برای اکثريت بی سر(!) وغريب جز دهقانی ومزدوری چيزی نصيب نمی گرديد. پس نه تنها حزبی ها بلکه ده ها هزار غير حزبی وضد حزبی موجود در امريکا ، اروپا وآستراليا در پهلوی تخريب ودشمنی با حزب ما وانقلاب ثور که حق طبيعی شان است زيراحتما ً برای عدهً درد ورنج وظلمی رسيده است، پاس بورسهای اجباری وفراری را نيز داشته باشند.!
بلی انقلاب ثور به اهداف مطروحهً خود نرسيد،مردم عادی ومخالفين مسلح شده تلفات داددند ،مردم آواره شدند ولی حزبی ها نيز ده ها هزار کشته داده ومجروح ولادرک شدند ، آنها نيز انسان وهموطن ما بودند، آنها نيز حق زنده گی داشتند و مفهوم وارزش زنده گی را نيز بهتر درک می کردند ولی با تمام عشق واميدبرای زنده گی وسازنده گی ، ترور شدند، اختطاف گرديدند، در جبهات وکمين های مشترک مخالفين ،قوای مسلح پاکستانی واجيران عربی ومشاورين استخباراتی غربی کشته شدند و ازينرو بيشتر طاقت ونيروی حزبی وقوای مسلح کشور متوجه دفاع شد تا سازنده گی وتوليد . ولی مردم غريب وزحمت کش با وجود تمام تبليغات غرض آلود باصطلاح اسلامی داخلی وخارجی وپروپاگند های صدها راديو وتلويزيون فارسی زبان وپشتو زبان غربی از دولت حمايت می کردند.
ازينروبا در نظر داشت عشق ومحبت مردم به آن تغييرات، وعشق وايمان حزبی ها بزحمت کشان وطن وتلاشهای فداکارانهً شان در طول سالهای حاکميت، بادر نظرداشت ميزان مشارکت مردم در پروسه های دگر گون سازی مثبت سيمای اقتصاد ، سياست واجتماع ،تغییرات ثور را می توان انقلاب ثور گفت وبه آن ارزش بزرگ قایل شد وآن را بمثابهً آغاز تحولات عميق بنيادی بسوی ترقی ، پيشرفت، عدالت ، مساوات ووحدت ملی و رفاه همگانی ارزيابی کرد . اينکه چرا چنين نشد بياد همان قصهً تاريخی ای می افتم که اينک برای تان نقل می کنم.
می گويند ((وقتی حضرت موسی پيغمبر بنی اسراييل غرض ملاقات حضرت باری تعالی ، بکوه طور در سينا می رفت. در طول راه ، در يکی از سيل بر ها، خيمه ايرا ديد وچون آدم بسيار متشبس بود ، بزرگ خانوادهً خيمه نشين را صدا زد وگفت : تو عجب آدم بی عقلی هستی! گفت: چرا وبکدام حق اينطور گپ می زنی؟. حضرت موسی گفت،برای اين ترا بی عقل می گويم که در مسير سيل، خيمه زدی، يک روزی ، سيل مدهشی خواهد آمدوترا با اعضای خانواده ومواشی ات باخود خواهد برد. مرد جواب داد برو، پشت کارت کاکا جان ، بتو غرض نيست. موسی گفت : من بخاطر تو می گويم. اوجواب داد که تشويش مرا مکن، ما وخانوادهً ما چهل سال است که در اين سيل بر زنده گی می کنيم ولی تا حال سيل نيامده ودر آينده نيز نمی آيد. موسی گفت باز خواهی ديد.موسای پِغيمبر راهش را گرفت وبکوه طور بلند شد ومطابق قرار قبلی با حضرت باری تعالی گفتگو کرد. وقتی صحبتش تمام شد اجازه گرفت ومی خواست محل را ترک کند که گفتگويش با آن خيمه نشين بيادش آمد وفوراً بسوی خدا ندا بر آورد که خدايا خواهشی دارم که اگر اجابت کنی. صدایی بگوشش آمد که بگو وحضرت موسی قصه را آغاز کرد، بلادرنگ جواب در يافت کرد که ای موسی آنکه بتو گفت که در فلان محل تا حال سيل نيامده، در ست می گويد واينکه می گويد که در آينده نيز در آن محل سيل نخواهد آمد بازهم راست گفته است . او ازمقربين ماست وبر اوبسياری از مسايل معلوم است. حضرت موسی پافشاری کرد وگفت خدايا من پيغمبر توهستم واگر آنجا سيل نيايد من پيش آن شخص دروغ گوی می شوم وکسی سخنان مرا نمی شنود، التجا می کنم که سيل مدهشی در آن منطقه جاری بساز،تا او ديگرچنين سخنی گفته نتواند. خدای تعالی با موسی موافقت کرد وموسی رخصت شد.
همیکه از کوه پايين شد در همان راه حرکت کرد وبه نزديک سيل بر رسيد وديد که همان نفر بايکی دوتا از اولاد هايش درسر تپه ای درجوارسيلبر نشسته واز اساسيه ومواشی آن خبری نيست وهمه را سيل باخود برده است. با ژست عجيبی رو بسوی آن مرد کرد وپرسيد چرا در سر تپه نشستی؟ کجاست کالاهايت ومواشی ات؟ جواب داد که همه را سيل با خود برد.موسی گفت توخوگفته بودی که سيل در اينجا نمی آيد چطور شد که در اينجا سيل آمد؟ مرد جواب داد: اينجا هر گز سيل نمی آمد ولی خدا خانهً شيطان را خراب کند که اين کاررا در حق من کرد.)) هدف اواز شيطان خود حضرت موسی بود که باثر اصرار او در آن محل، خدا وند سيل مدهشی را جاری کرده بود .
در مورد اتقلاب ثور نيز چنين قصه وسر نوشتی را می توان آورد وگفت که اگر شياطين داخلی وخارجی دست بدست هم نمی دادند هرگز سيل مدهش وآتش سوزی های تباه کن وخون ريزی های بی مورد در وطن ما بوقوع نمی پيوست وعملی نمی شد وما بنوبهً خود می گوييم که خدا خانه های شياطين را خراب کند که وطن را به اين حال آوردند وانقلاب را از مسير قانونمند وطبِيعی آن خارج کردند وباعث مصيبتهای التيام ناپذيری بمردم ما شدند.
شتاب غير طبيعی برای کسب پشتيبانی مردم
از آنجاييکه هر تغيير وتحول بايد در پرتو قوانين طبيعی رشد وانکشاف اجتماعی بمنصهً تطبيق قرار گيرد و اهداف سياسی واجتماعی واحساسات فردی وگروهی ولو خيلی انسانی وعادلانه هم با شند ، نبايد بشکلی پياده شوند که مضار آنها نسبت به مفاد شان بيشتر باشد. دولت جديد که در فکر بسيج کوتاه مدت وعاجل اکثريت مردم برای تحقق اهدافش بود ، همه محاسبات خودرا براساس ميتنگها وگردهمآيی های عيارساخت که دراولين روزهای پيروزی قيام ، از طرف صدها هزار انسان نيازمند وزحمت کش وطن سازماندهی گرديده بود .غرور بی جا ، خود خواهی ويکه تازی مهره های اصلی تحول، چنان بسرعت ،جای پرنسيپهای دولتی وقواعد دولتمداری رااشغال کرد که حفيظ اله امين ويکی چند نفرافراد خاصش حاکم مطلق بر سرنوشت تمام وطن ، مردم و حزب حاکم گرديدند وهر چه دل شان خواست، بنام انقلاب انجام دادند وبه عملکردهای غير مسوولانهً شان افتخار نيز می کردند.
صدور فرامين متعدد ومختلفه بر ضد سود وگرویی، مهریهً عروسان، تقسيم زمينهای زراعتی خاصتاً زمينهای مصادره شده از زمينداران بزرگ وفيودالها به دهقانان بی زمين،سبکدوشی بدون سنجش کارمندان مجرب دولتی سابقه، مصادرهً اموال خانواده های سلطنتی ودولتی قبلی که همه را نمی توان يکسره مورد ترديدمساوی قرار داد ،از جمله پرابلمهای بودند که زمينه ساز ، بحرانها وتشنجات فراوانی گرديدند ووسيلهً در دست مخالفين سنتی تحولات اجتماعی، خاصتا ًبازمانده گان پيروزمندغلبه بر تحولات نهضت ودولت امانی داد تا بارديگر امر سفر بری مذهبی را بر ضد تحولی صادر کنند که اگر اشتباهات وخیانت های متعدد الجوانب صورت نمی گرفت به نقطهً عطفی درتاريخ وطن ما مبدل می گرديد. آن امريهً مذهبی که با توافق شرير ترين نيروهای افغانستان ستيزپاکستانی و سايرين ، بشکل فتوا برای جهاد در مقابل حکومت جديد کاملا ً افغانی صادر گرديد، باعث قتل وکشتار بی رحمانه ای شد که کمتر از خون ريزی های دوران امين وساير تلفات آن دوران نبود وباعث بربادی وخرابی بيشترين قسمتهای وطن ما گرديد .
بلی، امين، ظالم خدا ناترسی بود که بسيار نارواييها را مرتکب گرديد ،باعث قتل وکشتار مردم شد ولی اين را نيزبايد قبول کنيم که تعداد روسها در دورهً اول انقلاب بيشتر از تعداد روسهای دوران حاکميت قبلی (مرحوم داوود خان) نبود، کودتا بدست فرزندان وطن خود ما پيروز شده بود وهيچ نيروی خارجی در آن سهم نداشت. بنا ً اگر ظلم بود وخيانت صورت می گرفت وگويا آدم کشان حاکم شده بودند وظيفهً مخالفين دولت ومبارزين راه قدرت ، اين بود که بهر وسيله ای که می توانستند دولت را سر نگون سازندحق شان بود. ولی استخدام دين واعلان جهاد در برابر مخالفين افغانستانی مسلمان ومسلمان زاده وترقی خواهان هموطن، عدول از اهداف ومعيارهای قبول شدهً جهاد است . چطور گروه های برای کسب قدرت وثروت دين خدا را وسيله قرار می دهند وآن را بمثابه ً نردبان ارتقا وبلند شدن بمقامهای اداری واجتماعی استعمال می کنند.
حفيظ اله امين تمام معيار های رشد وانکشاف جامعهً مارا به اساس تفکر محدود وبلند پروازانهً خود زير پا کرد وتخريب نمود ولی تفنگ گيران مذهبی وسيکولار وطن که هيچ زمينه ای برای تقارب شان وجود نداشت از دو استقامت متضاد وحتا دوتفکر آشتی نايذير،در اولين روزهای که حتا مورد پيگرد قرار نگرفته بودند آن اتحادی را اساس گذاشتند که دور از توقع وپيشبينی بود . آن اتحاد برای اين توانست شکل بگيرد که در شرايط بيداد جنگ سرد آن روز ، با آينکه قوای شوروی به افغانستان نيامده بود،پاکستان نظامی وارتجاعی، سعودی وهابی ومتعصب، امريکای امپرياليست و چين کمونيست وبعدا ً ايران اسلامی وسايرين، در نابودی حکومت جديد اهداف ومنافع مشترک داشتند .
لذا آغاز جهاد در افغنستان با آمدن قوای شوروی کمونيستی ، مترادف نبوده ويکنيم سال قبل از دخول نظاميان شوروی به افغانستان امر جهاد صادر شده بود واگر کمی به عقب برويم امريهً جهاد نافذ وواجب عليه حکومت امير امان اله خان،بعد سقوط ايشان از حالت نافذ به حالت تعليق در آورده شد تا هر وقتی سر وکلهً ترقی ، تمدن ،وطنپرستی وعدالت اجتماعی بلند شود ،بصورت اتومات جهاد تعليقی بحالت تنفيذی متحول می شود ووظايف خودرا انجام می دهد. طوريکه همه شاهدبوديم که رييس موقت دولت اسلامی ده سال قبل گفته بودند که چهل سال پيش من امر جهاد را صادر کرده بودم. معلوم نشد عليه کی ؟ زيرا نه خلقی ها ونه پرچمی ها ونه متحدين شان هيچکدام در آن روزها وجود نداشتند.
یکه تازی،کشف جديد(!) وانحصارقدرت
امين وهمفکرانش فکر می کردند که اهداف ايدولوژیک سوسياليستی پر جاذبهً آن روز گار را غنا بخشيده اند وفورمول جديدی برای سمت گيری اين تفکر برای جهان سومی هاکشف ويا اختراع نموده اند وبرای آنکه بنام خودشان در پهنهً گيتی ثبت وراجستر شود وجوايزونشانها ومدالهای احتمالی نصيب ديگران نگردد، به هيچ مشوره وطرح سالمی گوش نمی کردند وهر نظر صايب ،عملی، مفيد ومطابق به شرايط را ،خيانت، سازش وافکار خرده بورژوازی دانسته وطراحان رادرانظار حزبی ها که در آن زمان تعدا زيادی از ايشان کمتر به غرض آلود بودن تخريبات وتحريکات قومانان عمومی باور می کردند، می کوبيدند وبد نام می کردند.
امين وگروهش از همان روزهای اول قيام هفت ثور ،در فکر ضعيف ساختن حريفان ورقيبان پرچمی وبعداً خلقی خود شد که دوماه قبل از قيام ثور دست بدست هم داده بودند تا امين خودسر ومشکوک را از حزب اخراج کنند ویا حزب را ازشر اونجات دهند که متاسفانه اجراات عملی دراين زمينه به امروز وفردا موکول شد وشهادت استاد مير اکبر خيبر که در معيت قدوس غوربندی قدم میزد بعد خداحافظی با غوربندی و درظرف دقايقی محدود و فاصلهً کوتاه از او، عملی گرديد واتفاق افتيد ، وسيله ً شد که نه تنها امين از اخراج شدن از حزب نجات پيدا کرد بلکه عاملين آن قتل مرموز تا امروز مخفی باقی ماند وامين باثربرخورد بیتفاوت و اشتباه آميز وخودخواهاهانهً رهبران دولت قبل از هفت ثور در گرفتاری وزندانی ساختن اعضای رهبری وکادرهای حزب دموکراتيک خلق افغانستان ، حد اکثر استفاده را کردوبخش نظامی مربوط به خودرا تحت نام نجات رهبران وتوافق رهبران در بند برای قيام نظامی ، قومانده داد وکودتا يی را بالای حزب وجامعه تحميل نمود که ما در موردش صحبت می کنيم.
بلی آن کودتا يا قيام ويا انقلاب ثور ، باوجود عوامل متعدد ديگری که در اين يادداشت مختصر به آنها اشاره شده است ويا خواهد شد، در نتيجهً تصميم وارادهً جمعی رهبران وکادر های حزب براه انداخته نشده وتصميم شخص حفيظ اله امين ، در آن اقدام نقش اساسی راايفا کرده بود . در حالی که دولت داوود خان می توانست با برخورد سالم در مورد افشای قاتلين استاد مير اکبر خيبر ويا تعقيب جدی قضا يی مساله برای فاميل شخصی وسياسی استاد آرامش واطمينان می داد وبا حوصله وشکيبايی که يکی از وظايف جدی حکومت هاست برخورد می کرد نه آنکه همه را بزندان افگند وچنين وانمود ساخت که دولت يا در قتل دست دارد ويا همکار قاتل ويا قاتلان است در حالی که از قراين معلوم شد که دولت اغفال گرديد وبی جهت مورد استعمال وبازی سياسی قرار گرفت.
حفيظ اله امين قبل از حمله بالای گروهای خورد وبزرگ چپی ومذهبی مخالف حزب ،بالای پرچمی ها حمله کرد وهمه اهل سياست شاهد بودند که چه جفایی در حق رهبران ، کادرها وحتا اعضای فاميلهای پرچمی ننمود ،بسياری از کادر های باارزش نظامی وسياسی حزب را به قتل رسانيد وهزران تن ديگر را روانهً شکنجه گاها وزندانها ساخت. او به ساير احزاب نيز رحم نکرد وهر چه در توان داشت انجام داد . اگرچه بسياری از آن گروه های زير ضربه قرار گرفتهً بعدی ، در همان روزهای اول پيروزی هفت ثور تصميم قاطع و مخالفت آشتی ناپذير شان را عليه حاکميت جديد اخذ نموده بودند وبنابردلايل ايدولوژيک ، مذهبی ويا مداخله وتحريات خارجی عملاً برای سقوط دولت فعال شده بودند.
اما در مورد فورمول جديد پيروزی زحمت کشان وطبقهً کارگر که امين از آن دم می زد بايد گفته شود که از بدو شکل گيری دولت ها ،کودتا معمعول ترين وسيلهً کسب قدرت بوده است ودر همين وطن خود ما اکثريت پادشاهان وامرا از برکت کودتا ها بقدرت رسيدند وبا کودتا عزل ويا نابود شدند. لذا آقای امين کشفش(!) را بی جهت راه جديد وکوتاه رسيدن بقدرت وانمود کرد.
بزرگترين اشتباه حاکميت ثور اين بود که تمام نيروهای ترقیخواه ووطن پرست جامعه را نتوانست ويا دقيقتر بگوييم نخواست دور خود جمع کند وبا کمال تاًسف دشمنی ها ورقابت های شرايط گذشته را در وقت حاکميت نيز زنده نگه داشت وبه نيروهای رقيب چپی وترقی خواه با چشمان ديروز می نگريست واز اين رو تعدادی را شامل ليست طويل دشمنان انقلاب ثور ساخت، ضربه زد ومتواری ساخت ، به حبس کشانيد واعدام کرد.
در اينجا جداً ضروريست که درمورد اشتباه گروه ها ی چيی آن روز نيزمکث کنيم واين را توضيح نماييم که گروه های چپی خاصتاً دوستان شعلهً جاويدی ما که اکثراً فرزندان درد ورنج جامعه بودند د وبا شور وعشق بی پايان برای تغيير انقلابی جامعه مبارزه می کردند وتحولات بنيادی ايرا می خواستند که حتا سوسياليزم شوروی در نظر شان سوسيال امير ياليزم قيمت گرفته بود ومطالبات يا خواسته های بمراتب سرخ تر و چپ ترازاقدامات هفت ثوررا در پروگرام خود داشتند، نيزمرتکب اشتباه گرديده وبا روحيهً سازش ناپذيری ودشمنی با تحول هفت ثوربرخورد کردند وبه خاطر دشمنی جمهوری خلق چين با شوروی ها که حزب دموکراتيک خلق افغانستان با دولت دومی روابط دوستانه داشت،بدون سنجش ومطالعه درصف مخالفين بنياد گرای دولت قرار گرفتند . که در نتيجهً آن انکشاف منفی ، نه تنها آن دوحزب چپی وبرادر بجان هم افتيدند وخونهای يکديگر را ریختند بلکه بزرگترين ضايع اين بود که يکی از نيروهای بالفعل ترقی خواه وضد بنياد گرايی ،در صف دشمنان تاريخی خودش وآرمانهای فکری وعقيدتی اش قرار گرفت که با وجود همه تغييرات در عرصهً جهانی، سقوط اتحاد شوروی وسيستم جوامع سوسياليستی وتبديل شدن اقتصاد بازاربه سياست رسمی اقتصادی دولتی چين کمونيست،اختلافات چپی های افغانستان هنوز حل نگرديده است. در حاليکه تعدادی ازرفقای سابقهً ما ودوستان شعلهً جاويدی ما با نيروهای خارجی موجود در افغانستان وحاکميت موجود در وطن آشتی نموده وتشريک مساعی دارند ويا در صدد کسب آن هستند،متاسفانه دشمنی و تبليغات خصمانه بين ما بهمان قوت قبلی باقيست. آيا اين نحوهً برخورد می تواند منطقی وقابل توجيه وعفوه باشد؟.
امين، با حيله ونيرنگ ،لفاظی وچپ رويی ،رنگمالی وسرخ سازی اهداف ،شعارها وحتا در وديوار وطن، فرزندان ساده دل حزب را فريب داد وخود رامعمار جامعهً سوسیا ليستی وبدون طبقات جازده وتحميل کرد ولی در عمل ، بسياری از شيفته گان واقعی آزادی،ترقی ومساوات رادر داخل وخارج حزب تبعيد،سبکدوش از کار،گرفتار، شکنجه واعدام کرد وهمه قدرت را در وجود خود متمرکز ساخت و خود ، از رهبر سياسی به هيولای وحشت وترس مبدل گرديد که نزديک ترين دوستان ورفقا يش وحتااستاد ورهبرش از اومی ترسيدند وخودرا دور نگه می داشتند.
امين، اين پولپوت وطن ما ، با بيداد وستمگری،لطمات فراوانی بر باورهای عقيدتی وآرمانی تعدادی از وطنپرستان افغانستان وارد کرد،باعث بحران اعتماد وباوردر جامعه شد، وتحول ثور را در حالت تجريد شدن سوق داد وبا اقدامات نا عاقبت انديشانه اش ، به مخالفينی که آلهً دست اجنبی بودند وکمر های شان با دستمال های پا کستانی وطناب های عربی بسته شده بود ، هويت ملی بخشيد وآنها را شخصيت ملی ومذهبی بخشيد ، امکان ، توان وفرصت داد ومطرح کرد. وباثراشتباهات متعدد اووهمدستان جاهل وجاه طلب اوبود که ضد ملی ترين ،بی وطنترين وغلام بچه گان حقيقی استعمار وتجاوزخارجی وخاصتا ً ايادی پاکستان،به تنديس های آزادی خواهی(!) ووطندوستی مشهور شوندکه وطن از پذيرفتن نام آنها بنام اهلش،شرم دارد ودر خود از بی تحملی می پيچد وپيکرش هنوز خون چکان است. همه بچشم سر مشاهده می کنيم که اسلاف همان گروه بی هويت اولی ،بنام جديد ولی برای تحقق همان اهداف قبلی تکميل ناشده ، وطن فروشانه بازهم در لباس دين وافغانيت،مردم را می کشند ،وطن را خراب می کنند وخارجيانی را که برای باز سازی وکمکهای علمی وتخنيکی بوطن ما آمده اند سر می برند.
در اينجا باید ساير مشکلات ونا رسايی ها را نيز طرف توجه قرار داد زيرا تمام گناه واشتباه از امين نبود. در اين مورد هرگز نمی توان از اشتباهات وسکوت بی مفهوم مرحوم نورمحمد تره کی انتقاد نکرد ، زيرا او رهبر حزب ورييس شورای انقلابی بود واکثريت اعضای حزب به سخنان او باور می کردند ولی در اوايل، او به سخنان وانتقاد های سالم مسوولين وفرزندان صادق وطن در مورد شاگرد وفادار گوش نمی داد وحتا حقايقی را که بيانگرخيانتهای مشهود امين بود نيز قبول نمی کرد. در حالی که می دانست که امين ، وطن را بسوی فاجعه می برد وباو لازم ومفيد بود که هر طرح ونظر وفرمان تهيه شده بوسيلهً امين را مهر وامضا ونشانی شد نکند. اما او زمانی متوجه خطير بودن وضع واقدامات خرابکارانهً امين شد ،که خيلی دير بود وخودش درمحاصره قرارداشت وباصطلاح وطنی آب خودرا پف پف کرده می نوشيد وديری نگذشت که با بدترين شيوه ، وبا وجود ابراز خلوص نيت در برابرآدم کشان مامور خفک کردن خودش، نسبت به جلاد بزرگ وارسال ساعت دستی اش بحيث يادگار بفرعون از طريق قا تلين بالشت بدست ، بوسيلهً دژخيمان امين، که روزی دست وپای اورا چاپی می کردند وموهای نرم پريشان اورا که در معرض باد تغيير شکل میداد با دستان خود به نشانهً اخلاص واحترام برهبر شانه می نمودند(ترون) وتنظيم می کردندکشته شد وتا امروز از محل دفن او نيز خبری نيست.
به عقيدهً من برای مرحوم نورمحمد تره کی لازم بود که در وقت مرگ،با صدای بلند واعتراض شديد در برابر دژخيمان فرياد می کشيد وعليه خاينين وآدم کشان افشا گری می کرد ومقصر اصلی حوادث را افشا می نمود وبه فرزندان حزب وخاصتا ًبه هزاران خلقی معتقد بخودش پيغام قبل از مرگ را می فرستاد وآنهارا برای سر نگونی امين فرا می خواندوبرای وحدت حزب وهمهً وطن پرستان فصل جديدی را قبل از مرگ خودش باز می کرد ونام نيک کما يِی می نمود.
نورمحمد تره کی بجای ارسال ساعت بند دستی اش به حيث تحفهً ياد گاری ، به امين بايد پيغام می فرستاد که (مرگ برتو ای خاين، ای جانی وفريب کار،تو هم به آرامی سلطنت نخواهی کرد، دير يازود فرزندان حزب ووطن انتقام تمام خونها وجناياتت را از تو خواهند گرفت ، شرم برتو وننگ ابدی برتو ای مکار وای دژخيم ستم گستر!!) . وحد اقل مقاومت می کرد نه آنکه بساده گی پا دراز کرد وآمادهً مردن شد.
برای عدم طولانی شدن اين بخش نوشته می خواهم به اختصار مهمترين اقدامات و انکشافات آن دوران را برای آن ياد آوری نمايم که عوامل قابل ياد آوری از یکطرف سازنده وعامل انقلاب شدند واز سوی ديگر عامل تغييرات وتحولات مثبت ومنفی متعددی در آيده گرديدند وآنها عبارت اند از:
حوادث سرنوشت ساز، مهم وقابل ياد آوری بعد 28 حمل 1357
* شهادت مرموز استاد مير اکبر خيبردر روز 28 حمل 1357 در مقابل مطبعهً دولتی.
* تشييع شاندار جنازهً شهيد مير اکبر خيبر در جاده های شهر کابل وانتقال آن به شهدای صالحين که ده ها هزار نفر در آن اشتراک داشتند.
* گرفتاری بعضی از رهبران حزب وکادر های آن به وسيلهً پوليس .
* آغاز قيام وپيروزی آن بر حکومت داوود خان.
* مقاومت شديد داوود خان.
* زد وخورد خونين در داخل ارگ.
* مخالفت شديد ببرک کارمل وهمراهانش با قتل داوود خان .
* قتل فجيع داوود خان واعضای خانواده اش.
* پيروزی قيام ونشر اعلاميهً نظامی بوسيلهً مرحوم محمد اسلم وطنجار از طريق راديو کابل.
* تشکيل شورای انقلابی نظامی .
* سرکوب آخرين مقاومتهای کوچک نظامیان دولت سابق.
* تعين نورمحمدتره کی به حيث رييس شورای انقلابی وصدر اعظم جمهوری دموکراتيک افغانستان،ببرک کارمل بحيث معاون در هردو بخش وحفيظ اله امين به حيث معاون صدراعظم ووزير امور خارجه وتعين ساير اعضای کابينه.
* آغازمارشها وميتنگ های وسيع وشاندار مردمی در استقبال از پيروزی قيام نظامی برعليه دولت قبلی.
* صدور فرامين شورای انقلابی که بجای شورای نظامی انقلابی تشکيل شده بود .
* تعميق اختلافات رهبران خلقی وپرچمی خاصتاً دندان سايی حفيظ اله امين عليه پرچمی ها.
* تدوير جلسهً بيوروی سياسی کميتهً مرکزی وبرطرف شدن ببرک کارمل وساير چهره های شاخص پرچمی از مقامات حزبی ودولتی.
* تبعيد ببرک کارمل وبزرگان بخش پرچمی از وطن بنام سفير.
* گرفتاری شهيد شاه پور احمد زی لوی درستيز قوای مسلح، داکتر مير علی اکبر رييس شفاخانهً جمهوريت، وبعداً سلطان علی کشتمند، جنرال قادر جنرال رفيع وهزاران حزبی نظامی وملکی پرچمی وغير خلقی بنام کودتای نام نهاد.
* تشديد موج گرفتاری ها وشکنجه وآذار زندانيان وتغيير دولت انقلابی به دولت پوليسی وسرکوبگر.
* تضعيف شدن بنيهً دفاعی حاکميت بعد تصفيه های پيهم کار آزموده ترين نظاميان بنام مخالفين انقلاب.
* فعال شدن حملات مخالفين بنيادگرای دولت با استفاده از فرصت جديد.
* اعدام وکشتن در زير شکنجهً تعدادی از بهترين زندانيان حزبی پرچمی .
* نشر ابلاغيه ها، تدوير جلسات وگردهمآيی ها برای بد نام کردن بخش پرچمی بنام اشرافيت خاين وضد انقلاب.
* تشديد حملات گروه های مخالف با حاکميت.
* سقوط بعضی از مناطق دور دست به دست گروه های مخالف حزب .
* فعال شدن جدی پاکستان برای مداخله.
* عملی شدن فرمانهای شورای انقلابی در مورد اصلاحات ارضی وبخشوده شدن قروض سود، گرويی وقرضه های مضاربت که کمر دهقانان را شکسته بود وبا عث اعتراض شديد فيودالان،کله خواران محلی وروحانينون اجير ايشان گرديد.
*توزيع زمين بدهقانان بی زمين که بازهم بوسيلهً بعضی از روحانيون، گرفتن آن حرام قطعی دانسته شد.(حال همان های که پنج جريب زمين را به دهقانان روادار نبودند وحرام می دانستند، خود نصف زمينهای وطن را در وقت قدرت شان غصب وبنام های خودو فرزندان شان قباله کرده اند ومثل شير مادر برای شان حلال است(!). چون فتوا دهندهً بدون زمين وجايداد باقی نمانده است که بگويد که چور کردن زمين دولتی وشخصی حرام است وضد شريعت. حال همه فهميده اند که تنها وقتی فقير وناداری صاحب نان، کار وزمين گردد ،استعمال کلمهً کفر وحرام مشروعيت دارد.
* تشديد گرفتاری مخالفين دولت.
* ادامه ًبرطرفی از کار، تعقيب وتخريب ووسيع شدن گرفتاری پرچمی ها .
* گرفتاری وبزندان کشانيده شدن بزرگان ، موسفيدان وافراد صاحب اعتبار مالی وسياسی تمام اقوام ومليتها وگروه های سياسی وملی.
* دوام اعدام های خودسرانه بی گناهان ودشمنان تفنگ بدست بدون تفکيک وفرق.
* رونق پيداکردن راديو وتلويزيون ونشراتراديو کابل.
* بهتر شدن فعاليت های هنری،موسيقی وزمينه پيدا کردن اين تشبسات.
* مشهور شدن هرچه بيشتر گروه های مخالف مسلح دولت ،بنام مجاهدين.
* نزديکی بيشتر دولت با اتحاد جماهير شوروی در موارد مختلفه.
* اوج قدرت امين وقبضهً تمام قدرت در دست او ، خانواده وباندش.
* قتل مرموز سفير امريکا در کابل.
* تغيير نام اگسا ، به کام،که با شکنجه وآزار بی حد، کام از مردم گرفت.
* تعين سه صد افغانی بحيث حق مهر زنان ، مطابق فرمان شورای انقلابی با اينکه در شريعت اسلامی نيز حق مهر زن سی درهم شرعی تعين گرديده است . ولی از آن فرمان دشمنان دولت وتغييرات، استفادهً نا جايز کردند وآن را دليل ديگری بر بی دينی دولت تبليغ نمودند. در حاليکه با اندک غور ودقت بدون تعصب می شد از آن به حيث گامی مهم بر عليه دختر فروشی وتجارت انسان استفاده می کردند وبه پرابلم صدها هزار جوانی که بجرم نداشتن پول( تويانه )سالها بی زن می ماندند ويا مجبورا ًبه کشورهای همسايه غرض پول پيدا کردن می رفتند، خاتمه داده وازپيرشدن دختران وپسران نامزد بجرم عدم تو بطور خلاصه در پايين اين بخش قصه های ثور، وبا در نظر داشت پس منظر قضايا وانکشافات تاريخی وطن ، تاج گذاری پادشاهان،کودتا ها وقتل وکشتار بی رحمانهً برادران بدست برادران، پدران بدست پسران وپسران بدست پدران بخاطر قدرت،نقش استعماردربدبختی های وطنما،ظلمها وستم های فراوان در حق مردمان اين سر زمين وغيابت دايمی دموکراسی در حيات مردم وجامعه، باين نتيجه می رسيم که:باکمال تاسف ما دارای سابقه وپيشينهً دموکراسی نيستيم. حکومتهای افغانستان بطور عموم سجل خوبی از مراعات حقوق بشر نداشته اند،ما حتا در مورد انسان بودن مخالفين خود در بسياری از حالات ترديد داشته ايم وانسان بودن ديگران را وابسته به مذهب، دين، زبان، قوم وتبار،تفکر وانديشهً سياسی،خانواده، اکثريت واقليت قومی ومذهبی، سطح زنده گی ، قدرت ، مقام روحانی ،مساحت زمين ومقبولی خانه وموتر وحتا قد وقوارهً مقبول ويا بد رنگ بودن مردم ويا اشخاص مرتبط می سازيم. لذا تحول ثوربا در نظر داشت عوامل شکل گيری آن،خدمات وجانفشانی های آن در راه عدل ومساوات، برجسته ساختن نقش زحمت کشان ومليونها انسان بدست فراموشی سپرده شدهً جامعه،يکی از آن روزهای فراموش نشدنی ای است که با بهتان وافترا، با تخريب وتوهين نمی توان از ارزش واهميت آن کاست و نقش موثر وسازندهً آنرا در تحولات امروزی وارتقای سطح درک مردم برای حق طلبی وگسستن زنجير های اسارت ، برده گی وغلامی ناديده گرفت. همچنان هيچ حزبی و انقلابی عادل تمی تواند منکر اشتباهات وحتا در برخی موارد خيانت های عمدی به آرمانهای انقلاب، عقايد، زنده گی وحقوق طبيعی تعدادی از هموطنان ما، بوسيلهً چهره های محدود ومعلوم الحال حزب ودولت گردد. حاکميت ثور در ضمن خدمات شايسته،تقوای اعضای دولت وعشق مجنون وار حزبی ها به انسانهای زحمت کش وتهيدست جامعه، با اينکه طرف تجاوز خارجی قرار گرفت ومرتجعين داخلی از انواع دسايس ، نيرنگها وتخريبات سرد وگرم عليه آن استفاده کردند، خود نيزاشتباهات وگناهان جدی را مرتکب گرديد که بايد از آنها پند گرفت ودر تغيير طرز ديد خود غرض جلو گيری از تکرار اشتباهات ازآنهاچيز های جديد ومفيد را آموخت وبکار بست . نبايد برای خشنودی دشمنان مردم وگروه های هميشه دشمن با تنور وترقی تمام خوبی های ديروز را بمانند ديوهای سيه درون پامال کنندهً آزادی ودموکراسی زير پا کرد تاگويا طرف قبول اين وآن قرار گرفت . اين طرز کار وبرخورد جز شرم وننگ دست آوردی ندارد. بايد مردانه اعتراف کنيم که اشتباه کرديم، بی تجربه بوديم، مرتکب گناه شديم ولی نيات شريفانه ودلسوزانه داشتيم وبابت اعمال بد غير عمدی وعمدی خود از همه طلب عفوه داريم.!! واز ديگران که تمام وطن را حريق کردند، چور وغارت نمودند،نوکر پاکستان بودندوهستند، عاملين قاچاق مواد مخدر، سنگهای قيمتی واشيای تاريخی وطن ما بودند وصدها هزار انسان بيگناه را کشتند،نيز می خواهيم که به گناهان خود اعتراف کنند واز مردم شرافتمند وطن ما معذرت بخواهند واين سر آغاز يک تفاهم ومصالحه می تواند باشد. بايد باصراحت اعلام کنيم که: ما صداقت داشتيم، تقوا داشتيم، وطن ومردم خودرا بالاتر از جان خود دوست داشتيم ودوست داريم ، می خواستيم در وطن ما فقير وبيچاره ًباقی نماند وهمه برخوردار از زنده گی شرافتمندانه وانسانی شوند،عدل باشد وانصاف،مساوات باشد وبرادری،تفوق زبانی وقومی وملی ريشه کن گردد ودهقان بی زمين وکارگر محتاج وانسان بيکار ومريض وخانوادهً بی سر پناه وبی سواد وجود نداشته باشد وقانون بالای همه يکسان دست نوازش خودرا دراز کند. می خواستيم مردم ما محتاج مزدوری در ايران وپاکستان که هر لحظه توهين وتحقير می گردند نشوند ولی نشد، به اهداف خود نرسيديم وناکام شديم ونه تنها مردمان بی گناه وگناهگار زيادی قربانی شدند بلکه خود صد ها هزار رفيق ،دوست وهمنبرد خودرا در جنگ تحميلی وتجاوزکارانه ً از دست دادديم که پاکستان وايتلاف شر جهانی در راس آن قرار داشت .همان پاکستانی که اکنون دولت آقای کرزی را آرام نمی ماند ودارد بار ديگر گروه های ساختهً خودش ولابراتوارهای عصری غربی را برای بازگشت بقدرت با تمام نيرو بصورت علنی حمایت می کند وجوی خون را در وطن ما جاری ساخته است. بلی هفت ثور سرآغاز یک تحول عظيم ترقی خواهانه، عادلانه،جداً انسانی وافغانستان شمول ولی ناکام،پر از اشتباه وکجرويی ومملو از نقاط ضعف،ظلمها ونارواييها بود واولين نظامی بود که بنام زحمت کشان بميدان آمد ولی بزوال کشانيده شد.! *بخش بعدی: مرگ حفيظ اله امين وتحول ششم جدی ادامه دارد
May 15th, 2006
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- علی رستمینقش پیش نهاده هایی تاریخی وسامان یابی های بعدی قدرت درتأسیس وافول حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادجهاد و جنگ در افغانستان قبل از آمدن قطعات شوری به حمایت پاکستان و رهبری امریکا آغاز شد
- سیداحسان واعظیبخش دوم نقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- سیداحسان واعظینقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- داکتر حمیدالله مفیدفرود دو ستاره درخشان از کهکشان اندیشه وخرد
- علی رستمی ببرک کارمل بااندیشه عدالت خواهانه به خاموشی رفت
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرآریایی ها یا تورک ها؟
- عبدالو کیل کوچی دسامبردر آیینهء تاریخ
- عبدالو کیل کوچیمحمود بریالی ابر مرد جنبش چپ وترقی خواه افغانستان
- محمد عوض نبی زادهنا یب سالارمحمد حسین خان پیکارجوی رزمگاه میوند وغزنیگک
- خلیل وداد چگونه س.د.ج.ا. به س.خ. ج.ا. تعویض شد
- مترجم: ا. م. شیریانقلاب اکتبر! استالین. نوسازی- کودتای لیبرالی
- نویسنده: نجیب سرغندوی نهضت خدایی خدمتگاری و نقش آن دربیداری پشتونها
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرتوران
- حسن پیمانامیرتیمورموئسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی قسمت-6
- حزب کارایران(توفان)انقلاب اکتبر ناقوس مرگ سرمایه داری بود
- ظهو رالدين دبرېالي انقلاب دکاليزې په وېاړ
- زمان هوتکبمناسبت هفدهمین سالشهادت داکترنجیب الله
- رحمت اله رواندشهید داکتر نجیب اله داوولسم تلین په یاد
- جلال بايانی کاوشگرشـــهيد داکتر نجيب الله
- جلال بايانی کاوشگرهفده سال قبل درقلب افغانستان کابل حماسه تاريخ رخ داد
- نصیراحمد – مهمند پیړی،پیړی زغم او پیچ دی وګالل شی
- داکتر حبیب منګل دافغانستان دخپلواکۍ غورزنګ ته لنډه کتنه
- نویسنده : مهرالدین مشیدروزی که زمامداران ناکاره در سایۀ آن صرف احساس فربهی کرده اند
- حسن پیمانامیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماریوحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی5
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادحقایقِ تلخِ جنگِ 1979-1991 افغانستان از زبان نظامیان شوروی پیشین
- عبدالوکیل کوچی نگاه مختصری به تاریخ کوشانی ها
- انجنیر فضل احمد افغان شاه امان الله غازی و خط سیاه دیورند
- میر عنایت الله سادات معضلۀدیورند
- تتبع ونگارش؛تلخیص وترجمه: ازحسن پیمانامیر تیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آ سیای وسطی قسمت(4)
- امان معاشر؛ خبرنگار آزادهشت ثور آوردن مجاهدین رو بزوال از کوه ها به قدرت جنرال دستم
- ا. م. شیریزادروز لنین، روز شرمندگی ما
- عتیق الله مولویزادهاز دین پروری، تا دین فروشی!!
- حسن پیمان امیرتیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنک ومدنیت آسیای وسطی قسمت 3
- نوشته کریم پوپل تاریخ نوروز کهن
- نجم کاويانیيادی از نوروز در کابل قديم
- تتبع ونگارش-ترجمه وتلخیص: ازحسن پیمانامیرتیمور موسس سبک اصیل هنرمعماری وحامی فرهنگ ومدنیت اسیای وسطی-2-
- دوکتور امین برین زوریدوکتور امین برین زوری
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادیهودیت در افغانستان
- ارسالی صمیمیبازگشت «لنین» به «خجند»
- حسن پیمانشمۀ ازخدمات وکارنامه های امیرتیموردرأئینۀ تأریخ
- سلیمان راوشجشن سده
- حسن پیمانتأریخ وخدمات زنده ومشهود امپراتوری تیموریان محال است به فراموشی سپرده شود
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادمناسبات سابق دولت افغانستان و اتحاد شوروی آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- عتیق الله مولوی زادهزندگی از کاخ تا کا نتینر!
- سرلوڅ مرادزیبرتانوي هند او برتانوي پنجاب دواړه، د پښتنو د ویښتیا ضد !
- سرلوڅ مرادزیډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- نویسنده : مهرالدین مشیدبالاخره امریکایی ها سر به بالین بیمار نظامیان پاکستانی این بازوی زرهی تروریزم جهانی نهادند
- عبدالوکیل کوچید سامبر نقطه عطف درتاریخ جنبش داد خواهانه مردم افغانستان
- سرلوڅ مرادزی ډیورڼد کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون دوهمه برخه
- انجنیر فضل احمد افغانخط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روسیه
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- فرزاد رمضاني بونششناسايي يا عدم شناسايي ديورند؟
- انجینر محمود صافی دافغانستان دتاریخ ځلانده ستوری احمد خان « احمد شاه بابا » درانی کال
- سید ذا کر شاه ( ســــــــــادات) (( د ډیورند کرښې غندل یا د پاکستان ســـــــره دښمنی))
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او څرګند دریځونه
- بیداربمناسبت کنفرانس بین المللی لندن و عدم پذیرش دیورند خط فاصل
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- عزیز آریانفرنیاز تاریخی به بازگشت به توافقات ژنو
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- سرلوڅ مرادزید ډیورند کرښې پریکړه به، لروبر افغانان خپله کوي
- ارسالی صمیمیبرگی از تاریخ جنگ جهانی دوم/ چگونه مسکو تسلیم آلمان ها نشد
- میر عنایت الله سادات نگاهی به تاریخ آریانا
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بخش آخر
- جلال بايانیبزرگ مردان تاریخ
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش دوازدهم
- شبيراحمد طالب وزيران اوخاطرې
- رسول پويانجايگاه هرات در مدنيت خراسان
- محمدنبی عظیمیسفر دیگر به جلال آباد
- عزیزه عنایت خامۀ درفرا راه آزادی !
- نصیراحمد - مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو دشهیدانواوغازیانوپه یاد
- دوکتور جلال بايانی « روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
- انجنیر ظهو رالدین اندیشپراو دا
- محمدنبی عظیمیتعرض متقابل قوای مسلح افغانستان
- نوشته کریم پوپل اشغال و تاراج کابل از زمان تاسیس الی امروز
- سلیمان راوششهروندان شهر (جندان)
- محمدنبی عظیمی درحاشیه تعرض متقابل
- رسول پویاننقش استعمار در تخریب تمدن خراسان
- رسول پویانخراسان بعد از فروپاشی امپراتوری تيموريان
- رسول پویان ریشه های خراسان کهن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش هشــــــــــــــــتم
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخـــش هفتـــــــــــــم
- ا. م. شیریپراودا در ۱۰۰ سالگی: زنده و رزمنده
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- عبدالحی نزهت افزودن دشواری کارعاقلانه نیست
- فوادشاه امان الله خان غازى از نظر احمد شاه مسعود كى بود؟
- انجنېر ظهو رالدین اندېشپر فا شیزم د بري ورځ یعنی دامپرېا لیزم دنیمی تنی ښخول په شوري سوسېا لیستي هېواد کی
- نویسنده : مهرالدین مشید نباید بیش از این بهایی برای ویرانی این سرزمین پرداخت
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش ششم
- نوشته صوفی کریم فیضانی حملات اعراب در افغانستان
- انجنیر ظهورالدین اندیشد افغا نستان د خلک دمو کراتیک گوند داد شهیدا نو او اتلانو دسور گوند ټولو غړو ته له پو رته نه تر کښته پو رې
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بقیه بخش پنجم
- نبی حیدری معلم جنک یا صلح
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بقیه بخش چهارم
- تهیه وترتیب:میرمحمدشاه رفیعیچهره امروزی تپه مرنجان ورازهای تاریخی آن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد -- 4
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد - 3-
- سلیمان راوشتندیس های بامیان مجسمه های بودا نیستند
- حسن پیمانبیادبودسلسال وشهمامه تندیسهای بودا دو همبزم ودو همسنگ
- حسن پیمانافشارخونین وقتلهای زنجیره یی انگیزۀ اتحادخلقهای تحت استبداد
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد
- رحمت اله رواند روسانو يرغل او وتل دواړه تېروتني وې
- احمدولي بدخشياداي ديني به قربانيان فاجعة افشار
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- عتیق گلشمه ازجنایات بعضی گروه های ماوئیستها درافغانستان
- محمد نبی عظیمیچرا از مرگ می ترسید ؟
- جمعه خان صوفيلر وبر دوه افغان که يو افغان؟ (يوولسمه او آخري برخه)
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (اتمه برخه)
- عبدالو کیل کوچی فرخنده باد چهل وهفتمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- حمید محویتآتر بی نوایان
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادآمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- تهیه کننده : عبدالقدیر میرزاییسقوطِ یک امپراتوری!
- محمد عارف عرفان رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
- حمید محویدر بارۀ [کشته شدن پلخانوف(؟)]
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- صدیق رهپو طرزیما و نو آوری، تجدد و مدرنیزم
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (پنځمه برخه)
- داکترآریننام ببرک کارمل جاویدانه است زیرا توده های مردم آنرا ستوده اند
- عبدالو کیل کوچیپنجمین سالگرد وفات محمود بریالی را گرامی میداریم
- صدیق رهپو طرزیدیورند: سر و صدا برای هیچ
- محمدنبی عظیمیسپیده ها این جا آرام انــد
- محمد عوضازمكتب مبارزهء رفيق ببرك كارمل بياموزيم
- علی رستمیببرک کارمل ستارهء درخشان مبارزِ عدالتخواهء کشور
- عبدالو کیل کوچیببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
- دوکتور نثار احمد صدیقینام ببرک کارمل جاودان و روانش شاد باد
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟(٢ مه برخه)
- عزیز آریانفرچگونه دهلیز واخان ایجاد و به زور به افغانستان داده شد
- جمعه خان صوفيلر و بر: دوه افغان که يو افغان؟
- انجنېر ظهورالدين اندېشبه افتخار سالګرد انقلاب پېروزمند و زنجير شکن سوسياليستی اکتبر
- گزارشگر از انگلیسی به پارسی: صدیق رهپو طرزیده اسطوره در مورد افغانستان
- انجنېر ظهورالدين انديشبمناسبت سالمرګ انقلابی دلير وانديشمند خلل ناپذير
- از کریم پوپل روش سیاسی دولتها وملیتهای افغانستان در طول تاریخ
- عدالتدشمن هرگز وارد شهر لنين نخواهد شد!
- عبدالو کیل کوچی ماندگاران تاریخ
- نصیراحمد – مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو
- سليمان راوش به پیشواز 28 ـ اسد
- انجنېر ظهورالدين اندېشدافغانستان دخلکو دملی_ازادی بخښونکي انقلاب دکاليزی په وياړ
- گزارنده: عزیز آریانفرمقاله دوم نقش دولت «کیرپاند» در با هم آمیزی فرهنگ های آسیای میانه
- عزیز آریانفرشاهنشاهی پنج صد ساله تاجیکی- ایرانی کیرپاند در مرزهای باختری چین
- حامدعلمیرساله روزشمار وقایع افغانستان از سال 1747 الی اخیر سال 2010
- نوشته کریم پوپلظهور وزوال اردوهای افغانستان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دوازدهم وپایانی
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش 11
- گزارشگر از زبان انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دهم
- سرلوڅ مرادزیلندن کې ډيورند جرګه د پنجاب پر سر کلک ګوزار
- تهیه کننده:امان معاشر نامه ی خواجه حافظ شیرازی برای امیر تیمور
- عبدالصمد ازهرخود کشی یا قتل بخش نهم
- محمدنبی عظیمی لحظاتی با ازهر بزرگوار
- محمدنبی عظیمی آیا روزی تاریخ حــــرب کشور ما نوشته خواهد شد؟
- عبدالصمد ازهر اسرار مرگ میوندوال بخش نهم
- ازهر عبدالصمداسرار مرگ میوندوال بخش هشتم
- محمد همایون سرخابی شهر غلغله در ماتم نبود بودای بزرگش هنوز میگرید
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوالبخش هفتم
- محمدنبی عظیمیتا لحظهء انــــتقال مسؤولیت
- گزارش از انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش ششم
- اسدالله جعفریآیاافشار باردیگر تکرار خواهد شد؟
- سید عبدالقدوس «سید»جنگ افشار
- خلیل الله سکندریواقعیت های پنهان در ماجرا های عیان افغانستان
- محمد همایون سرخابی نگاه مختصری پیرامون زندگی پرافتخار ظهیرالدین محمد بابر
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش پنجم
- محمد عالم افتخارسید جمال الدین افغانی ؛ اَبَر انسانی که از نو باید شناخت !
- سرلوڅ مرادزی پاچاخان د بهرنیو پوهانو په نظر کې
- صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دور تیموریان
- میرعنایت الله سادات نظری بر موافقتنامه ای دیورند
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا قتل؟ بخش چهارم
- نویسنده : مهرالدین مشیدامریکا و بازی بزرگ در کشوری که دشنۀ مقاومت گلوی هر مهاجمی را شگافته است
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ بخش های دوم و سوم
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- ا. م. شیریبمناسبت زادروز استالین
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ
- نویسنده: ولادیمیر پلاستون ببرک کارمل تا آخرین نفس های خود به حقانیتِ راهی که خود انتخاب نموده بود باور داشت
- ع.رستمی ببرک کارمل نماد وحدت!
- ر. حسنهفته اول دسامبر یاد آور روز های فقدان دو شخصیت مبارز نستوه کشور
- نوشته از ع. بصیر دهزادبخاطر 14چهاردهمین سالگرد وفات شادروان ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی گرامی وجاویدان باد نام وخاطره تابناک زنده یاد ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی چهارمین سالروز وفات زنده یاد محمود بریالی را گرامی میداریم
- احمدشاه سرخابییادی از جاودان یاد ببرک کارمل و برادر و همرزم فقید ش محمود بریالی!
- سرورددیورند کرښه دتکړه پوهانو وځیړ نو ته ضرورت لري
- عزیز آریانفردرنگی بر سر نام کشور ما- افغانستان
- عزیز آریانفرراز نهانی نامه دوست محمد خان به نیکلای یکم- امپراتور روسیه
- عزیز آریانفرآیین نامه داخلی انقلابیون جوان افغان (جوانان افغان)
- شباهنگ راددر یادمان کمونیست رزمنده «ارنستو چه گوارا»
- دکتر بیژن بارانکوچ آریاییها از شمال خزر
- سرلوڅ مرادزی د تاریخ پاڼه : کوز پښتانه او د افغانستان خپلواکي
- سليمان راوش تجاوزانگليس ، روس و امريکا بر افغانستان يا يک دروغ بزرگ
- اکادمیسن دستگیر پنجشیریحملات بر نیروهای چپ و پیامد های آن
- عزیز آریانفرگستره «اروآسیای میانه بزرگ»
- احسان لمر یادی از خانوادهء ناظر صفر
- داکتر . و .ع . خاکسترفراز های از زند ه گی یهودان در افغانستان
- نوشته صدیق رهپو طرزیتمدن «سند ـ هلمند» آغاز گر تاریخ ما
- انجنیر زلمی نصرت مهمندافغانستان د«جواهر لعل نهرو»له نظره!
- لیکونکی : نجم الدین « سعیدی »دعلامه دوکتورمحمد سعید « سعید افغانی»د «۲۵» تلین په ویاړ !
- سيد احسان " واعظی"تمدن های آريانای کهن و خراسان باستان
- آصفه صبابه مناسبت سی امین سال شهادت شاد روان محمدطاهربدخشی
- عبدالوکیل کوچیفرخنده باد چهل و پنجمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- مرادزیستر پاچا خان : ملي هویت ، خپلواکي ، ملي ژبه او تعلیم
- علی رستمی چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !
- داود کرنزی بمناسبت سومین سالگرد وفات رفیق بریالی
- یعقوب هادینام و نیکوئی های رفیق ببرک کارمل جاودان باد
- سید احسان واعظی شخصیت نام اوری که باتاریخ زیست
- ترجمه و تحشیه از خلیل وداداز انقلاب اکتوبر تا انقلاب ثور
- سيد احسان " واعظی"تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان
- احسان واعظی جايگاه والا و ارزشمند فيض محمد کاتب هزاره دربازتاب رويدادهای سياسی و تاريخ نگاری کشور
- رحمت اله رواند سنبلی نهمه نیټه د پښتنو اوبلوڅو د پیوستون د ورځی په یاد
- مرادزئ د وږي ۹ مه د پښتونستان ورځ
- نوشته : میرمحمد شاه "رفیعی"آرزوهای فراموش ناشده شهدای به خون خفته
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- پژوهش: ظاهردقیق ماسترعلوم سیاسیحکومت مجاهدین(!)وبرکناری نقابهای تقدس آنان
- محمد عوض نبی زا د ه سی ومین سالروز شهادت علامه محمد اسمعیل مبلغ فرخنده و گرامی باد
- دکتورخلیل وداد (بارش)خاطرات مهندس هُلندی فان لوتسنبورگ ماس
- محمد عوض نبی زا دهدرويش علي خان هزاره اولین نایب الحکومهءهرات دردولت درانیها
- میرعبدالواحد ساداتسخنی چند پیرامون شخصیت والای غبار
- محمد عوض نبی زا ده بنیادعلیخان هزاره مبارزهمیشه درسنگرو یکی ازمدافعین راستین استقلال کشور
- محمد عوض نبی زا دهشیرمحمدخان هزاره جنگاورقهرمان و یکی از فاتحین اصلی معرکهءمیوند
- ترجمه و تحشیهء دکتور خلیل وداد نخستین مداخلهء نظامی شوروی به افغانستان
- سیدحسن رشاددو یاد و دو خاطره
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرافغانستان در مراحل نخست توسعه مستقل (سال های دهه 1920)
- محمد عوض نبی زا ده میر یزدان بخش بهسودی نماد ازایمان و مقاومت ،قربانی توطیه و پیمان شکنی
- محمد عوض نبی زا د ه یکصد وپا نزدهمین سا لیا د شهادت میرمحمدعظیم بیگ سه پای
- نسیم جویا جویاــ پرچم شجاعت و نبرد مردم افغانستان به خاطر ازادی,عدالت وترقی
- محمد عوض نبی زا دهچهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
- محمد عوض نبی زا دهیکصدوپنجمین سال تولد فرقه مشرفتح محمد خان میر زاد یکی از پیش قراولان جنبش مشروطیت کشور فرخنده باد!
- محمد عوض نبی زا دهبیست و ششمین سا لیا د وفات محمد ابراهیم گا و سواریکی ازپیشگامان نهضت دهقا نی وضد استبداد گرامی با د!
- جنرال محمد یاسین امیریهشتاد سال از تولد ببرک کارمل شخصیت استثنایی تاریخ معاصرکشورمی گذرد
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبي زاده نقش و مقام مردم هزاره دردولت و جامعه طی دوونیم قرن اخیر
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟(قسمت ششم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- مشعلشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت پنجم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت چهارم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبی زاده یادی ازمبارزقهرمان عبدالخالق شهید
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ )قسمت سوم (
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت دوم )
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی جوانمرد لک بخش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- نصرت شاد يادي از “ مولانا “ ملانصرالدين !
- محمدعوض نبی زاده معرفی مختصریکعده ازمبارزین شاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی و استعماری
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ويرايش وگردآورنده جانبازنبردنخستين سلطنت يک زن ازسلاله غزنويان در جهان اسلام
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ظريفيبه بها نهء هشتا دهفتمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
- آتوسا سلطان زاده فيلسوفاني كه پيامبر شدند !
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- دوکتور.م. پکتیا وا ل بمنا سبت هشتا دو هفت مین سا لګر د استر دا د استقلا ل ملی افغانستا ن
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات یا هزارستان ازدیدگاه ونظر مورخین
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- نصرت شاد توماس هابس متفكر و فلسفه سياسي دولت
- عليشاد لربچه ژان ژاك روسو
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- عليشاد لربچه زنون ؛ اهل كيتون
- نوشتهء: زمری کاسی شناسنامهء يکتن ازمشروطه خواهان، يک مبارز گمنـــام و افشای يک ترورسياسی ديگر؛
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشوردرمورد هفت وهشت ثور
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پر شوردر مورد هفت وهشت ثور
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشور در مورد هفت و هشت ثور(بخش شـشم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشور در مورد هفت وهشت ثور بخش چهارم
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر مورد هفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- سراج الدین ادیبروز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
- سراج الدین ادیب جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ (اول تا 31 می )
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمدوليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- کريم حقوقابونصر فارابي ارسطوی شرق
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رضا شادابهویت قومی هزاره ها و سادات هزاره
- ارسالي آرش فروزی با مبارز آتشين راه نجات مردم داکتر محمودی آشنا شويم
- سراج .اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخ
- دوکتورمحمد شعيب مجددیمسابقه تير اندازی در زمان تيموريان هرات
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش نخست
- اسکاریحسن صباح وجنبش اسماعيليه
- دستگيرصادقيغارت ميراثهای فرهنگي و تاريخي
- صباحچگونه ابوریحان بیرونی قاره آمريکا را کشف کرد؟
- داکتر وفاهوشی مین مردی که تاريخ را رقم زد
- صباحاولين سفير زن درتاريخ کابل زمين
- صباحگوشه ي ا ززندگي جاودانه مرد خراسان
- استادصباحابوالفضل بيهقی مورخ امپراتوري غزنويان
- سراج الدين اديببمناسبت 86 مین سال استقلال افغانستان
- تهيه و تدوين از بصيرشررتاريخ ، آزادي ،صلح واستقلا ل
- عينيسيرتاريخي فاجعه ملي ومجرمين جنگي
- رسالتروزا زن بحث انگيزتاريخ
- استادصباحميمنه د راورا ق تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحچهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح
- استادصباحتاريخ عمومي اسماعیلیه هاواوضاع خراسا ن
- نبشهءايشرداسالاحمدالله هندوی افغانستانیم؟!
- تهيه و ترتيب از اشرف بهروزفشرده اي از تاريخ فرانسه
- انجنيرغلام سخي ارزگانيبه بهانه يي گرامي داشت از روز جهاني مادر
- ارسالي جواد نصريانزن در آنسوي تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحيعقوب ليث صفاري مرد خرد وپيکا ر
- ارسالي صيقلرويدادها ي تاريخي
- ارسالي بنفشه ميتراآخرين تغييرات سياسي جهان در دهه پسين سده دوهزار عيسايي
- ارسالي فرحت شکوهمندگفتار بزرگان
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- ارسالي بنفشه ميترامجموعه ای از دانستنی ها
- گردآورنده وتلخيص استادصباحسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحگسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر
- نسرین مفیدردپای زن افغان در تاریخ
- نسرين مفيدهشتم مارچ روز جهاني زن در پهنای تاريخ
- ارسالي محبوب شاملعقايد اسماعيليه
- ارسالي ميلاد بهزادتاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد با ستا ن
- ارسالي نسترن نيلابمروري برآيين کا تو ليک
- ارسالي شامل سالارد رمورد زرتشت و زرتشتیا ن چه میدانیم؟
- ارسالي فريدون کيومرثمهاتما گاندی منجی صلح وپيام آورآزادي
- ارسالي بکتاش نهيردرباره اصطلاح شيعه
- استاد صباحکمي ازحقا يق ناگفته وتاريخي سرزمين خراسان
- ارسالي جواد نصريانتاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
- ارسالي اميد برهاناهل حديث و حنابله
- ارسالي جواد نصريانوهابيت چگونه بوجودآمد؟
- استاد صباحتاريخ مذ هب اسماعيليه
- ارسالي دانش آرزوتاریخ اروپا
- ارسالي اميد آهنگربابل درکجا واقع بود؟
- ارسالي جواد نصريانپنج دهه از تصویب اعلاميه جهاني حقوق بشر ميگذرد
- ارسالي اميد آهنگرامپراتوری اسکندر چه وسعت داشت ؟
- ارسالي عمران مهربانچه نيرويي ملتها را به حرکت در مي آورد؟
- ارسالي ميلاد دوستچه کسی می تواند تاریخ بنو یسد؟
- ارسالي مشهيد مهوشبِنِدِتو كروچه
- ارسالي اميد آزموننظرمن در باره تاريخ
- ارسالي مشهيد اميلسا ما نيان
- ارسالي داکتر بصيرجنگ نفت
- ارسالي احمد منصور آگاهنهروآزاده مرد آزادي
- ارسالي وليد نصرياندرتاريخ ا مريکا چه گذشته است؟
- استاد صباحلحظه يي دردهليزهاي تاريخ
- ارسالي سالار هوشمندبه بها نه، سالروز ترور مهاتما گاندی
- ارسالي داکتربصيرتاريخ و هويت ملي ما
- ارسالي شامل صباحلحظه يي با تاريخ
- دستگير صادقيگراميداشت از مبارزات قهرمانانهً مردم با شهامت افغانستان در حفظ استقلال کشور