گذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف گرد اّورنده و مترجم: غفار عريف

 

روزنامهْ: Die Rheinpfalz

شمارهْ 215 مورخ 15/9/2001

نويسنده: Gabriele Venzky

 

 

"جنرال در تلك

گير مانده است"

 

پاكستان مالك كليد (رهيابى) بسوى

اسامه بن لادن ميباشد

 

ايالات متحدهْ امريكا ميلهْ تفنگچه را روى سينهْ پرويز مشرف حاكم نظامى پاكستان گذاشته است: يا شما ما را كمك كنيد، ويا...! بدين وسيله جنرال ديگر نميتواند به مانند گذشته، اّنگونه كه همتايان پيشين اش انجام داده بودند از اين موضوع (نقطهْ) ناخوشاّيند رو گرداند. بهرحال او قبلاً به واشنگتن از "حمايت نامحدود" خود اطمينان بخشيد و اظهار داشت: فعلاً به يك عمل تمركز يافتهْ جهانى ضرورت است تا در مقابل تروريزم مبارزه صورت گيرد.

در اينجا ديگر بازگشت وجود ندارد. زيرا به پاكستان بطور عاجل يك نقش كليدى سپرده ميشود. هيچ كشور (بجز پاكستان) ارتباط خوب با افغانستان (بخصوص پس از روى كار اّمدن طالبان - م) نداشته و هيچيك از خدمات اطلاعاتى راجع به محل بودو باش دايماً در حال تغيير اسامه بن لادن تروريست، بشكل بهتر اّگاه نمى باشد، بجز سازمان استخبارات نظامى پاكستان ISI كه يكجا با سازمان هاى بنيادگرا در پاكستان، ابتدا طالبان را بوجود اّوردند و بعداً به كشور همسايه صادر كردند. مزيد بر اّن كاملاً در توافق با امريكائى ها در اّغاز "جنگجويان مقدس" مختلف را با اسامه بن لادن متحد نمودند به باور اينكه واحد هاى (جنگى) سودمند را بر ضد اتحاد شوروى سابق مسلح ساخته اند و پسانتر معتقد بودند كه طالبان به اّنها در امر احداث پايپ لاين نفتى از اّسياى ميانه با عبور از قلمرو افغانستان و امتدا اّن بسوى كراچى، كمك مينمايند. ولى اين دگر خيلى دير شده بود كه احمق هاى سياسى و تاجران حريص در ايالات متحدهْ امريكا فهميدند كه چه كسى را اّنها در اّنجا (در افغانستان) به سينه هاى خويش نزديك ميدارند.

برعكس پاكستان تابه امروز حمايتگر اصلى و اساسى رژيم در كابل است، با اينكه با كله شخى و خيره سرى از اين موضوع انكار ميورزد. لاكن نه تنها در سكتور خدمات مخفى از پاكستان در لحظهْ حاضر سوال (كمك) صورت ميگيرد، بلكه حق پرواز براى راكت ها و هوا پيماهاى واحد پنجم كشتى طياره بردار ايالات متحده كه در خليج فارس لنگر انداخته، تقاضا شده است. ايران كشور ديگرى ميباشد كه بحث (طلب كمك) روى اّن جريان دارد، اما طبعاً انسان مايل نيست تا با علاقمندى پاى اّن مملكت به اين مساله كشانيده شود. وليك موضوع بالاى چيز بيشتر مى چرخد: هرگاه اختلافات گسترش يابد، ميتواند ضرورت حضور قطعات نظامى امريكائى را در خاك پاكستان ممكن سازد.

و همين ديروز حكومت هند در يك تصميم كه تا كنون هرگز ديده نشده بود اّمادگى نشان داد تا تاسيسات نظامى خود را در يك ضربهْ انتقامجويانه ممكنه در اختيار امريكائى ها قرار دهد. زيرا هند در لست مرتبهْ بن لادن در مقام دوم جاى دارد و از سالهاى زياد تجارب تلخى را از بابت دهشت افگنى از سر گذرانيده است. اما هند خيلى دور است و شناسائى خوبى هم (از انكشافات اخير در افغانستان) ندارد. پس به جنرال پاكستانى (پرويز مشرف) چيز ديگرى باقى نمى ماند، بجز اينكه سرانجام به رنگها اعتراف كند. تقاضاى او مبنى بر دادن وقت بخاطر فكر و مشوره روى مسايل، در واشنگتن بكلى در نظر گرفته نشد.

 

 

 

طالبستان سازى پاكستان:

بالاخره در پهلوى خواهش داير بر ايستادگى در صف متحدين سابق، حرف تهديد اّميز "ويا" هنوز بحال خود پابرجاست. حرف (ويا) به اين معنى است: ما شير دهن فوران كريدت ها را مى بنديم، باين شكل پاكستان به افلاس ميگرايد و شمار روزهاى حاكميت نظام فعلى به پايان خود نزديك ميشود. حرف (ويا) اين مفهوم را نيز ارائه ميكند كه اّنكشور را در قطار "دولت نالايق (ذليل)" رديف بندى مينمايند و بدين وسيله در انزواى كامل سوق ميگردد: ختم بذل كمك هاى اقتصادى و نظامى، مظنون دانستن به شريك جرم و به اين شيوه محسوب شدن در زمرهْ اهداف عمليات انتقامجويانه (پى اّمدهاى اّن خواهد بود).

جنرال پاكستانى (پرويز مشرف) بدين طريق در يك وضعيت نهايت ناخوشاّيند و صاف و پاك نااميدانه واقع شده است. زيرا هرگاه او به خواسته هاى امريكائى ها گردن نهد، طالبان پاكستانى را گلوگير خود ميسازد. سازمان معتبر اّنها، لشكر طيبه (Lashkar-e-Tayybe) از قبل به اطلاع رسانيد كه در صورت مساعدت پاكستان به ايالات متحدهْ امريكا، "شانه به شانه با برادران افغانى خود جنگ مقدس را بر ضد مهاجمين اّغاز ميكنند." اين كار هم پايان حكمروائى مشرف را مفهوم ميدهد كه همين حالا بسيار به مشكل خويشتن را بر عليه جريان پيشرونده طالبستان سازى در وطن خود، در نزد ديگران تثبيت كرده ميتواند. چرا كه احساسات ضد امريكائى در پاكستان خيلى وسيع و طرفدارى از سختگرايان در افغانستان و جانبدارى از اسامه بن لادن نيز بزرگ است.

از زمان انفجارات در ايالات متحدهْ امريكا، CD هاى پروپاگندى بن لادن و تى شارت T-Shirts هاى داراى تصوير ترورسيت شماره يك، بازار خوب دارند. طبعاً در واشنگتن هم انسان ميداندكه بعد از سقوط مشرف كه هنوز هم خود را اعتدال پسند ميپندارد، بنيادگرايان به دگمه هاى فشار بم هاى اتمى نزديك ميشوند. اين يك ديدگاه و يا پيشبينى خوفناك است. از اينرو از واشنگتن و هم از اسلام اّباد يك برخورد و عملكرد ظريفانه و شفاف مطالبه ميگردد. نا اّرام كننده اينست كه (متاسفانه) هردو مرجع در زمينهْ رعايت يك چنين عملكرد شفاف و عاقلانه از شهرت خوب برخوردار نيستند.


 


 

مجلهْ هفتگى: Der Spiegel

مورخ 17/9/2001

نويسنده: Gunther Latsch

 

 

"ديدگاه تيره و غم انگيز"

 

چيزى را كه انفجارات تروريستى در امريكا به اثبات رسانيد، نظريهْ علمى نيز ثابت ساخت

مردمان ملكى ايالات متحده خيلى اندك (خراب) در مقابل حوادث فاجعه بار محفوظ ميباشند

 

تا بحال سطر اول حوالهْ يك شلاق به كسانى كه جوابگو (مسوول) پنداشته ميشدند، بود. "ما بمثابه ملت طالع (خوشبختى) داشتيم" خوشبختى (طالع) ديگر وجود ندارد. گزارشى كه گروپ دانشمندان، حمايه در مقابل حوادث فاجعه بار و كارشناسان ضد دهشت افگنى در 15 دسمبر سال گذشته به رئيس جمهور ايالات متحده سپردند، ضعف هاى بدون توجهْ يگانه ابر قدرت باقيمانده را در نقطهْ دفاع در برابر دهشت افگنى در خاك خودش برملا نمود.

كميسيون گيلمور (Gilmore) كه به نام رئيس اّن، والى ايالت Virginia امريكا، اّقاى James S. Gilmore مسمى گرديده، از ناحيهْ "مشكلات در تمام ساحات كه براى مبارزه با تروريزم با اهميت هستند" شكايت كرد. يك "استراتيژى مالى باهم مرتبط" كمبود است (وجود ندارد)، سازمان پروگرام فدرال در امر مبارزه با تروريزم "شكننده و نا منسجم" است.

همچنان در پهلوى جورج دبليو بوش (George W. Bush) كانگرس دومين اّدرس راپور را تشكيل ميداد و نمرات خراب بدست اّورد. در پنج سال گذشته سلسله ئى از تلاش ها در پيش گرفته شد تا دفاع ملى در مقابل ترور سر از نو تعريف گردد. ليكن همهْ اّنها در نتيجهْ اصطكاك ها خورد گرديدند. (دركجا؟) در كميته 11 مجلس سنا و در شعبهْ 14 مجلس نمايندگان همگام و برابر در كميسيون هاى تفتيش هردو مرجع (توقف پيدا كرد).

در اّن تلاش ها پس از انفجار دادن گاز اعصاب از سوى فرقهْ مذهبى (Aum) در مترو (قطار زير زمينى) در شهر توكيو (جاپان) در ماه مارچ سال 1995 و انفجار بم در شهر اوكلهاما (Oklahoma) فقط يكماه پسانتر حمايت از مردمان ملكى در برابر اعمال تروريستى از طرف رئيس جمهور سابق ايالات متحدهْ امريكا بيل كلينتن (Bill Clinton) بمثابهْ وظيفهْ اولى دانسته شد. پى اّمد اّن يك پلان پنج سالهْ بود مبنى بر انجام فعاليت هاى عملى در دفاع از اعمال تروريستى از طرف ادارات رسمى.

اما بزودى يك شگاف ميان سياستمدارن، نظامى ها و كارمندان خدمات استخبارات CIA و بين تحليل گران اكادميك ترور در يك جهت و در سمت ديگر بين كاركنان عملى حمايه از حوادث فاجعه بار بوجود اّمد. يكى ازين طرفها خطر مركزى را در حملات تروريستى، احتمالاً خيلى اندك كه همراه با خسارات شديد باشد("Iow Probability but higher consequence threats") ميديدند، بطور مثال با بكار گرفتن سلاح هاى هستوى، كيمياوى و يا بيالوژيكى (هدف تروريستى بسر برسد، بسيار ناچيز قابل تصور است)، و دسته ديگر از حملات به احتمال قوى كه تخريبات كم، قربانى پائين به بار اّورد، هوشدار        ("Higher probability but lower consequence events") دادند. لاكن اين فراكسيون كسى را نيافت كه به حرف شان گوش بدهد. درين زمينه كميسيون (Gilmore) قبلاً دراولين گزارش خود در سال 1999 موقف روشن اتخاذ نمود: "مواد انفجارى متداول بطرز عنعنوى وسيلهْ كار (ابزار كار) تروريستان بوده و به احتمال قوى در زمان هاى اّينده، اولين انتخاب اين گروپ ها باقى ميماند.

همچنان اّقاى Bruce Hoffman متخصص تروريزم در انستيتوت تحقيقاتى Rand از وضعيت نامساعد ايالات متحده در امر دفع دهشت افگنى شاكى است و يك تحليل جديد همه جانبه را تقاضا نمود كه صحنه هاى ترور دايماً در حالت تغيير داخلى و خارجى را احتوا كند. جا دادن غلط الويت ها در تقسيم نامساوى وسايل مالى نيز خود را منعكس ميسازد.

به همين قسم مصارف مبارزه بر ضد تروريزم با سلاح هاى نامنهاد كشتار جمعى كه در سال 1998 مبلغ 645 مليون دالر تخصيص داده شده بود، درسال مالى 2001، "در بودجهْ سال 2001" به مبلغ 1،6 مليارد دالر بالا رفت - قسمت بيشتر اين پول يعنى 90 فيصد اّن، طوريكه اّقاى Hoffman ايراد ميگيرد، در بخش مسايل دفتر دارى "Management" پى اّمد يك انفجار تروريستى ممكنه هزينه ميگردد بعوض اينكه در راه جلوگيرى از اين حمله بمصرف برسد.  اّنگونه كه اّقاى Hoffman از چشم انداز خراب سال هاى گذشته بياد مياّورد ،"اينكه ايالات متحده در حال حاضر اّمادگى بهتر داشته باشد نسبت به پنج سال قبل، تا روى يك حملهْ انفجارى مانند انفجار در شهر Oklohoma از خود عكس العمل نشان دهد."، خيلى ها ناممكن به نظر ميرسد.

مستقيماً بدون پرده پوشى پس از تراژيدى روز سه شنبه اّن مثال خود را نشان داد كه محقق انستيتوت Rand، تيزس هاى خود را تشريح كرد و تجسم بخشيد. اّتش افروزى در قطار زير زمينى واشنگتن در ماه اپريل سال 2000 نشان داد كه بخودى خود در يك شهر كه به تمام كارشناسان (متخصصين) بمثابهْ هدف ترور نمبر يك بها داده شده در حادثهْ امكانات كافى تبادلهْ معلومات موجود نبود. پوليس، كارمندان خدمات مهار اّتش و نيروهاى نجات نتوانستند يكديگر خود را در اّتش سوزى قطار زير زمينى، درك كنند. بندوبست يكجائى (دسته جمعى) كمبود بود. بدتر از اّن: وسايل كار در دست داشتهْ واحد هاى جداگانه (عليحده) كارا نبودند.

پيشنهادهاى اّقاى Hoffman همسان پيشنهاد هاى كميسيون       "Gilmore" بودند. او نيز تقاضا نموده بود تا ميان استراتيژى دفاتر مسوول يك هماّهنگى موجود باشد :  چيز اضافه تر از اّن پول جهت جلوگيرى از حملات دهشت افگنانه و واضح ساختن (شرح چند و چون) اّن در اختيار بخش مبارزه بر ضد ترور ادارات خدمات دولتى قرار داده شود. اين نظر كه بى اعتنائى اّشكاراى اجنت هاى ايالات متحده و كارمندان امنيتى مانع از اّن شد تا از انفجارات اخير جلوگيرى بعمل اّيد، راجع به اّن سخن گفتن و اّوازه ها را پخش كردن با در نظرداشت اين عمل ظالمانه مطلب مبالغه اّميز و اضافى تلقى ميگردد.

و چيزيكه ثابت است: در يك سوْ قصد همراه با شمار زياد قربانيان كه عدد اّن ميتواند بالاتر از سناريوى يك حملهْ با سلاح هاى كيمياوى و بيالوژيكى باشد، هيچكسى را به تفكر در اين زمينه وا نداشته است.

 

 

 


 

روزنامهْ: Suddeutsche Zeitung

مورخ 11/4/2001

نويسنده: Arne Perras

 

 

پيام تهنيت به كانگرس اسلامى در پاكستان

 

بن لادن به جنگ مقدس اّواز بلند كرد

هزارها نفر از طرفداران جنبش ديو بند با تروريست رديف اول اظهار همدردى نمودند

 

مونشن - در شهر شمالى پاكستان - پشاور درين روزها از ناحيهْ هنر سخنرانى بر ضد غرب شكستگى (كمبود) احساس نميشود. صدها هزار نفر از مربوطين جنبش اسلامى ديوبند در اينجا تجمع كرده اند تا از يكصدو پنجاومين سالروز تاسيس مكتب ديوبند تجليل بعمل اّورند، يك جنبش بيدار گراى اسلامى كه در شمال هند بوجود اّمد. كانگرس سه روزه را بايست منحيث هوشدارى در مقابل (بخش) باقيماندهْ جهان پنداشت، اين مطلب را يكى از سازماندهنگان به اطلاع رسانيد. غرب بايد حملات (تهاجم وحشيانهْ) خود را بر ضد مسلمانان متوقف سازد و يا مجبور است با نتايج (عواقب) يكسان محاسبه نمايد. لحن سخن ها اّنوقت تند تر گرديد كه پيام تهنيت تروريست رديف اول اسامه بن لادن قرائت شد، يعنى كسيكه در افغانستان پناهگاه يافته است: مليونر عربستان سعودى اشتراك كنندگان كنفرانس را به اّن فراخواند تا به "جهاد"، جنگ مقدس اّمادگى بگيرند. تهديد هاى اسلاميست ها قبل از همه متوجه ايالات متحدهْ امريكا ميگردد. به نشانهْ خشم در شهر پشاور مغازه ها، توليدات امريكائى را از سورت بندى خويش خارج كردند. بر اعلانات كوكاكولا محتاطانه رسم (خط) كشيدند.

مسلمانان افراطى در تحريم هاى ملل متحد در برابر افغانستان يك "توطئه چينى ملحدين" را مى بيننند. خدمات مخفى غربى، بن لادن را "خطرناكترين تروريست در سراسر جهان" مى دانند، شخصيكه مسوول سلسله ئى از سوْقصد ها ميباشد، منجمله بم گذارى ها در سفارتخانه هاى امريكا در نايروبى و دارالاسلام در سال 1998 كار او بوده است. بوسيله تحريم هاى سازمان ملل متحد بايست افغانستان به اّن وادار ساخته شود تا اسامه بن لادن را تسليم دهد.

برعكس در شمال پاكستان جانبدارى (سمپتى) از بن لادن اّشكارا بمشاهده ميرسد. در پشاور پوسترهاى بن لادن با تصوير او به اهتزاز درمياّيند. طالبان حاكم بر افغانستان بخش هاى از تعليمات (اّموزش هاى) ديوبند را در دوكتورين (خطوط روش) دولتى خود گرفته اند، نمايندگان رهبرى طالبان در مدارس ديوبند پاكستانى اّموزش ديده اند. بدين وسيله اين جنبش در طى سالهاى موجوديت خويش پيوسته سياسى شده است و از اهداف اوليهْ خود مانند اّموزش و پرورش دورى جسته است.

 

 


 
September 18th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی