چهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
 محمد عوض نبی زا ده محمد عوض نبی زا ده

سرورانرا بی سبب میکرد حبس

گرد نان را بی خطر سرمی برید

افغانستان دیار مردخیزو مبارزپروریست که مبارزین فداکار ملی آن تاثیرات بزرگی درتغییر سیاست حکومتها نسبت به سرنوشت مردم و کشورش داشته  و نقش چنین مردان دلیر وفداکار را اگر تاریخ نویسان درباری کشور کتمان کرده باشند ، مگرهموطنا ن حق شنا س ما  نمیتوانند از این واقعیت چشم پوشی نمایند . مردان شجاع وجسور این سر زمین سرآمد مبارزه با استبداد و بی عدالتی هستند که در زمانه های مختلف توانسته اند بنیاد ستم ، استبداد و بیداد گری ملی  را به چالش بکشند . امیر حبیب الله خان ، پس از مرگ پدرش  امیر عبد الرحمن خان ،   زندانیان بی شماری که در زندانها ، سیاه چاه های مخوف  انداخته شده بودند آزاد نمود ودستور داد تا اشخاصیکه در دوران پدرش ، بداخل و یا خارج از افغانستان فرار و تبعید گردیده ، به وطن بازگشت نمایند ،  فراریان و تبعید شدگان ، که بیشتر شان تحصیل کرده بودند ، و طرز و تفکر شان نیز متمایل بدان سرزمین ها ی بودند که  درمهاجرت بسر برده بودند . فامیل آل یحیی چون آصف خان و یوسف خان و پسران شان که تعداد آنها به دوازده نفر میرسید ند ، بر امیر حبیب الله خان نفوذ داشتند که نفوذ آنها به طرفداری از بریتانیا بود وگروهی دیگری از روشنفکران که بنام مشروطه خواهان اول افغانستان یاد میشد - تاسیس یک سازمان منظم سیاسی ازطرف آنان در اوائل سال1909. م  در افغانستان از عوامل موثر شکل گیری این جنبش روشنفکری بحساب می آمد. مهاجران و مستخد مان هندی و یک عده معلمین هندی که درمکتب حبیبیه تدریس می نمودند مفکوره های جدید غربی را با خود آوردند. که در راس آنها داکتر عبد الغنی فعالیت های مثمر فرهنگی انجام دادند ، درترویج وانکشاف مفکوره مشروطه طلبی در افغانستان نیز سهم بارزی داشتند. برنامه و اهداف سیاسی  مشروطه خواهان اول :-   تعمیم معارف سرتاسری و نشر جراید. .تشکیلات جدید اداری از قبیل  تغیر سیستم مالیاتی ، گمرکات ، مالی  - فراهم آ وری لویه جرگه های عنعنوی و نشر قوانین انتخابات شورای دولتی و ملی..تشکیل کابینة مسئول و تفکیک قوای ثلاثه و تعیین مراکز نظارت امور. ترویج مدنیت های جدید چون پست ، تلگرا ف ، تیلفون ، موتر ، طیاره ، سرکسازی ، شهر سازی و مصنوعات وطنی.اعزام شاگردان به خارج برای تحصیلات عالی.ترتیب و انتشار قانون اساسی و قوانین دیگر را در برمیگرفتند.

   به قول مرحوم غبار :- عثمان خان پروانی که عتاب واکنش امیر حبیب الله خان را میدانست ومی فهمید که درافکار والهام گاه سیاسی امیر ، ذ ره ونشانه ء ازشکیبایی وتحمل وجود ندارد ومرگ را درفاصله های زمانی نزدیکترمیدیده است ، عثمان خان پروانی  در پاسخ  امیر می گوید . زحمت مرگ ما، چند دقیقه ء بیشتر نیست؛ ولی زحمت محاسبه با شما ابدی است  . اینک پس از گذشت یک قرن ازگفتن آن جملات فشرده وجامع، ازهر دریچه ء هم که عثمان خان پروانی به ابراز آن حُکم پرداخته باشد، حقیقت نهفته درآن، درخشش خود را نگهداشته است . گذشت یک ســده از آن سخنان ومرگ عثمان خان ویارانش نشان میدهد که گرچه اصلاح طلبان وامیر مطلق العنان ودستگاه او همه بخاک رفته اند. اما امروز در بسا ازکتاب های معطوف به ارزیابی و تاریخ رویداد فاجعه آمیزسرنوشت اصلاح طلبان، محاسبه ء که با امیر حبیب الله خان می شود، او را گناهکاروظالم میشناسند. مرحوم غباردر جای دیگرمیگوید  که: «ملت افغانستان بعد از هر غسل خون وآتش همان پیراهن چرکین گذشته را به تن میکنند. » درجه درک سیاسی، جامعه ومردم شناختی اورا بخوبی بنمایش میگذارد. چنانچه که مرحوم میر زمان خان که یکی از مجاهد ملی بود و برای حصول استقلال در مقابل  استعمار انگلیس غزا و فعالیت های زیادی را یکجا با اقاربش انجام داد، و حکومت وقت  دید که وی شخص با نفوذ می باشد، اورا با بیش از یک صد نفر اقارب و دوستانش به امر پادشاه و محمد هاشم خان صدراعظم بزندان انداختند که بعد ازطی سالها  زندان نیم شان مرده و نیم دیگر نیم جان از حبس رها و تبعید گردیدند.

قدرت و  حاکمیت در افغانستان  همیشه جلوه های خاندانی و قبیلوی داشته ودرطی مدت سه صد سا ل ، اخیر وحدت ملي مردم کشور قرباني برتري جوئي هاي خانداني و  قبيلوي - تبعيض قومي ، زباني و بيعدالتي بوده است . درباره نقش  برجسته مبارزین ملی و شخصیت های طرفدار عدل و انصاف و فداکاری آنان در برابر  بی عدالتی های که تا اکنون  بر مردم افغانستان از طرف نظام های سیاسی گوناگون صورت گرفته  است میتوان کتاب ها نوشت ولی نقش  شاد روان براتعلی تاج وهم قطارانش  نيز بدون شک يکي از بزرگمرداني است که گردش ايام نمي تواند، مبارزات فداکارانه او را دربرابر بی عدالتی ها نا دیده گیرد.

 زنده یاد برات علی تا ج به مکتب رفت و دوره ابتدايی را با تحمل رنج و تهيدستی و با شکيبايی به پايان رسانيد و شامل دوره رشديه گردیدو در سال ۱۳۰۷ خورشيدی برای تحصيلات عالی عازم ترکيه شدند. مرحوم برات علی تاچ در چنين فضايی به کسب علم و دانش در ترکيه پرداخت. نخست در مدرسه ادرنه و پس از آن در مدرسه حيدر پاشای استانبول درس خواند و سرانجام در فاکولته حقوق و علوم سياسی نام نوشت. وی در سراسر روزگار تحصيلش با استعداد عالی، با پشتکار و ايمان استوارش از شاگردان برازنده و شايسته بشمار ميرفت.که بعد از فراغت فاکولته حقوق  سیاسی ترکیه  جهت انجام خدمت برای هموطنانش به افغانستان برگشت نمود تا اندوخته های فکری اش در خدمت مردم کشور قراردهد.وی مشروط خواه واستقلال طلب با قامت رسا واستواری بینظیری چون کوه بابا  پامیر وهندوکش در تسلیم ناپذیری به زور، زر و تذویر شهرت وعظمت میهن شمول کسب نمود و به مایه ای افتخار همه وطندوستان و مبارزان مبدل گردید. جوهر مبارزات دادخواهانه ای این شخصیت برجسته ای کشور را عدالتخواهی، دموکراسی، تامین حاکمیت قانون، جامعه مدنی و احترام به ارزشهای انسانی تشکیل میداد. زندگی این مبارز نستوه در عرصه های سیاسی، اجتماعی وفرهنگی توسط کرسی نشینان بی فرهنگ و دشمنان آزادی  مردم با تفتیش عقاید، تهدید، تعقیب، وزندان آغاز گردید، ولی قامت این مبارز  بی بدیل سیاست هیچگاه خم نگردید. هر قدر کوفته شد، مانند پولاد آبدیده تر گردید وبه خار چشم خاندان حاکم بر سر نوشت وطن و مردمش تبدیل گردید.

مرحوم براتعلی .تاج ، به خاطر اشتغال درسیاست و جانب د اری از جبهۀ ترقی بر ضد ارتجاع و بیشتر از لحاظ انسانی-  تهذ یب و سجایای نیکو یش شهرت داشته  و مورد تقدیر قرار میگرفت . در واقع وی   در میان نسل اولین حقوقدانان کشور است که همراه با قدیر تره کی ـ اکبر پامیر و ابراهیم عالمشاهی  تدریس حقوق را از گروه همکاران ترک بریاست منجند اغلو پروفیسر معروف حقوق اساسی و مشاورعالیرتبه  دولت ترکیه که جهت سرو سامان دادن به امور تدریس حقوق با افغانستان همکاری داشت تسلیم شده  و در راس این گروه افغانی وظایف وی را به پیش می بردند .   وی به  تجدید یکی از ناشناخته ترین رشته های حقوقی آنروز در کشور ما که همان حقوق تجارت باشد پرداخت  . این در حالی بود که افغانستان مسلۀ " اختلاط حقوقی " میان حقوق اسلامی وحقوق مدنی را تجربه میکرد. حقوق دانان راه های نامکشوفی را میپیمودند  تا اصولنامه ها را بطوری  ترتیب  کنند که  از یک سوباعث تجدید  نظام قضایی شود و از سویی دین سالارانی  راکه در نظام قضایی تحریک نکند. زنده یاد تاچ به این ما مول دست یافت و اولین  اصولنامۀ محاکمات تجارتی را به معنای درست و کامل وقابل قبول آن ترتیب و به تطبیق آن مامورشد. و يکی دیگر از اقدامات متهورانه و مردم دوستانه شادروان تاج تشکيل "شرکت سهامی هزاره جات " به منظور تقويه اقتصاد مردم رنج ديدهء هزاره بود که از جمله اقداماتی منحصر به فرد در آن زمانه  بحساب میآمد . شر کت  هزاره جات مواد ارتزاقی، صنايع دستی و پيداوار مناطق هزاره نشين مانند روغن حيوانی، پوست، برگ ، پشم وغيره را به مرکز کابل و از طريق اين شرکت به بازار عرضه نموده و ضروريات اهالی  را از مرکز تهيه و به هزاره جات انتقال میداد. بعدااز ثبت و راجستر شدن  اين شرکت بنام "شرکت سهامی هزاره جات" مسمی شد".. چون دولت رشد شرکت هزاره جات را به زيان خود احساس میکرد و با دريغ در اثر دسيسه و کار شکنی مقامات دولتی  بعد از سپری شدن  چند مدت ورشکست گرديد. محترم هادی ابوی یکی از نویسندگان کشورمینویسد که :- مرحوم  تاج میخواست تجارت در افغانستان " عصری قانونی و حقوقی " شود . به همین منظور اوعلاوه از اشتغال برتقنین ـ تجاربی را بکار بست تا تجارت عنعنوی و حقوق اقتصادی  در کشورچهره تازه تری بخود گیرد . از آن جمله او عده یی را با مقدار سرمایه یی گرد هم آورد ند  و به تشکیل یک تجارت کوپراتیفی تشویق  و آن را  رهنمایی کرد. محصول این تلاش شرکتی بود که ازفعالیت آن تهید ستان مالدار هزاره جات صاحب لقمه نانی  شده وقحطی یا کمبود روغن در شهر ها نیز مهارگردد. البته این شرکت که میتوانست کمکی برای تهیدستان هزاره جات باشد ـ منافع محتکران روغن هزاره جات را محدودمیکرد .به همین د لیل تاجران روغن هزاره جات که این شرکت را مانع منافع بیشتر خود دیده بودند در صدد سقوط آن برآمدند .   شخصی  بنام سخی امین یا( امین سخی )  که برای پیشبرد امور روزانه این شرکت تعیین شده بود . بعد ها معلوم شد که او نه چندان امین و نه چندان سخی است  با همدستی محتکران دست به کلاه برداری زده و میخواهد شرکت را از اهداف اصلی آن منحرف سازد.تاج جانب اصول راگرفته و شرکت را به سرنوشت آن رها کرد  با وجود  ناکامی ـ این تجربه ، تشکیل آن شرکت به حیث یکی از محدود تجارب تجارت کوپرا تیفی درکشور شناخته میشد . در آن روزها شرکت در باغبانکوچه کابل ودر پشت درمسال پیر رتننات قرار داشت . وبر علاو ه آ نکه دفتر شرکت بود ـ  پته جایی هم برای گروهی از دوستان همفکرشمرده میشد   که یکی از اتاق های شرکت جایی برای نشست دوستان همدل بود که در آن غیر از روغن در باره هرمسئله  صحبت میگردید. مباحثات عموما پس از وقت کار شرکت هم و بعضا تا نیمه شب ها ادامه میافت .

 شهید فرقه مشر فتح محمد خان میرزاد  یکی دیگر از رهبران ارشد حزب وطن  و همرزم نزدیک مرحوم تاج برای نگارنده در باره  شرکت سهامی هزاره جات و نقش برجسته و دلسوزانه  مرحوم تاج  نسبت به مردم هزاره جات و ایجاد آن شرکت میگفت که:-  مالیه ء  روغن برا ساس قیام  فداکارانه مرحوم ابراهیم خان گاوسوار از شانه های نحیف مردم هزاره جات لغو و رفع گردیده بو د اما هنوز هم مالیات هستی سوز وکمر شکن دولت مستبد برمردم مظلوم هزاره جات  تحمیل میشد که به آنها چنین اشاره مینمودند .   اول:- مالیه خسبوری:- یکنوع چپاول ویغماگری درقالب دین وتحت نام عشر ،ذ کات اعمال می شد ، که از زمین مزروع ویا للمی یا دیمه ازده سیر یک سیر به کیسه حکومت وچندین سیر به کیسه عمال آن  سرازیر میشد.   دوم :-   شاخ پولی : که دربرابر هر راس حیوان منظورشده بود که از هر راس گاو چهار افغانی اسپ والاغ 5 افغانی بزوگوسفند 2 افغانی به کیسه حکومت وچندین افغانی به جیب عمال آن ریخته می شد. سوم :- _سرپولی :دربرابر هریک نفر آدم وضع شده بودو بدون تفاوت سن وجنس از 5 الی 7 افغانی اخاذی میشد ، که باز هم دشوارتر رضایت حاکمان حریض  بود .   چهارم _ گندم گدام: که هراز گاهی درمقیاس 700 الی 1000 هزار خروار حواله می گردید ، علاوه برآن گاه 40 الی 45 هزار سیر گندم بنام خوش خریدی صدراعظم حواله می شد .   پنجم :- سرچربی« بی بی» چادر ملکه : که میزان کمیت وکیفیت آن مشخص نبود اما  قرار معلوم  برطبق میل حکام اخذ میشدند . ششم :-_ تهاجم کوچی ها  : که مراتع وچراگاههای سرسبز هزارجات  زیر پای رمه ها و  احشام کوچیها به بیابان تبدیل واز سوی دیگر ، تمام مزارع آبی ود یمه ء  مردم نیز پایمال مواشی کوچیها می شدند  . در نتیجه  این تهاجم  ظالمانه -  مالداری وزراعت  مردم هزاره جات به نیستی ونابودی تبدیل و زندگی خود مردم نیز به تباهی ومرگ سوق داده میشدند . این درحالی بود که ، این حواله جات ذکر شده جدا از آن مالیات که بنام مایه ویا غم زمین ازمردم هزاره جات دریافت می شد نیز از مردم تحصیل میگردید که نظام استبدادی  کارد را  به استخوان مردم  می رسا نید ند  و جبرامردان فداکار با  غرورهزا ره جات قامت مبارزات دادخواهانه را بر ضد نظام های  استبدادی  بلند میکردند و به زندان و سیاه چا ل ها میرفتند  تا تاریخ را به مسیر انسانی تر رهنمون شوند . زنده یاد تاج میخواست با تاسیس شرکت سهامی هزاره جات  تجارت طبیعی  را برای تبادله مواد تولیدی هزاره جات با شهر کابل و دیگر شهر های کلان کشور فراهم نماید و لی بنا بر دسیسه و تخریب شبکه های وابسته  به دولت  این شرکت به سقوط مواجه گردید.

زنده یاد برات علی تاج با ساير همفکران، با استفاده از شرایط  نسبی مساعد سياسی شروع به هسته گذاری سازمان سياسی واحد بر مبنای انديشه و هدف مشترک کرد. وی يکجا با مير غلام محمد غبار، سرور جويا، مير محمد صديق فرهنگ، فتح محمد ميرزاد مشهور به فرقه مشر، نورالحق هيلمندی و عبدالحی عزيز شالوده حزب وطن را در ۱۶ جدی ۱۳۲۹ گذاشتند زنده یاد تاج در جمله سیز ده تن از رهبران و فعالان طراز اول حزب وطن بازداشت و زندانی گردیدند. از آن جمله پنج تن از اعضای رهبری آن حزب برای یک سال و پنج تن دیگر برای چهار سال زندانی باقی ماندند. سه تن از زندانیان حزب وطن، یعنی سرور جویا،   مرحوم برات علی تاچ و  شهید فرقه مشر  فتح محمد میرزاد بیش از ده سال در زندان بسر بردند و از جمله شادروان سرور جویا، به عنوان یک تن از آگاه ترین و سرسپرده ترین مبارزان آن دوران، در سال نهم، در زندان وفات یافت. در زمان حکومت دکتور محمد یوسف، هیئت بزرگی در تحت ریاست عبدالحی عزیز، وزیر پلانگذاری راه مسافرت بسوی هزاره جات را در پیش گرفت تا به اصطلاح دموکراسی تبلیغ گردد و از حال مردم آگاهی حاصل شود برات علی تاچ، سلطانعلی کشتمند - فرقه مشر فتح محمد، دکتور عبدالواحد سرابی و غلام علی معین معادن به حیث نمایندگان ملیت هزاره و تشیع جزء اعضای هیئت بودند. ولی متاسفانه  مرحوم برات علی تاچ که یک تن از بزرگان و رهبران هزاره و یک تن از بنیاد گذاران حزب وطن، مبارز، دموکرات و آزادیخواه معروف که بخاطر تحقق آرمانهای مردم کشور و تامین عدالت اجتماعی  بیش از یک دهه عمرش را در زندان سپری نمود ه وبه تازگی ها از زندان پر مشقت و طولانی رها گردیده و دچار بیمار شده بود، در نیمه راه مسافرت، در بهسود داعی اجل را لبیک گفت. نگارنده باهمایون تاج و تیمور تاج  فرزندان مرحوم براتعلی تاج که دارای تحصیلات عا لی واز زمره شخصیت های سیاسی و فرهنگی ودلسوز به مردم و میهن شان اند شناسائی داشته اما  با همایون تاج معرفت بشتر دارد . همایون تاج  قبلا چندین سال رئیس فابریکه نساجی بگرامی کابل بوده و مدتی را دروزارت پلان اجرای وظیفه کرده اند . همایون تاج  یکی از فعالان فرهنگی و سیاسی مجرب کشوراست که اکنون دربریتانیا  زیست دارد و ایشان مسولیت چاپ  یک نشریه ماهوار بنام محبت را عهده داراند که در طی چند سا ل اخیر مهاجرت مسا یل  تازه و جدید فرهنگی و اجتماعی  افغانستان را  درین  نشریهء  ماهانه به نشر میرسا نند و مو فقیت مزید برای این فرزند برومند  ایشان وعمردراز به همه اعضای خانواده مرحوم تاج آرزومینمایم. گرچه مرگ يک پديدهً طبيعی است اما مرگ شخصیت های ، خدمتگار مردم مانند زنده یاد تاج  و مرگ آنانی که آرمانهای مقدسی مبارزه برای برپايی نظام عدل وانصاف تلاش ميورزند اثرات ناگواری برجای ميگذارد. ﺪﺮﮔﺬﺸت ﺍﻴﻦﺸﺨﺼﻴﺖ مبارز – دموکرات و مشروطه خواه  ﻨﻪﺘﻨﻬﺎ ﺘﮐﺎﻦ ﺪﻫﻨﺪﻩ ﺒﺮﺍﻯ خانواده ﻮﺪﻮﺴﺘﺎﻨﺶﺒﻮﺪ ،بلکه ﻫﻤﭽﻮﻦ ﻀﺎيعه جبران ناپذير ﺮﻮﺤﻰﺒﺭﺍﻯ  مبارزان ملی ،  نهضت مشروطیت - دوستان  شان  پنداشته شده و  ﻨﻴﺯ ﺨﺎﻂﺮﺍﺖ ﻤﺒﺎﺮﺰﺍﺖ ﻤﻴﻬﻦ ﺪﻮﺴﺘﺎﻨﻪﺀ ﻤﺮﺤﻮمی ﺪﺮﻗﻠﻮﺐ ﻮﺍذﻫﺎﻦجامعه قدر شناس افغا نستان و ﻫﻤﻪ طرفداران عدل و انصاف ﺠﺎﻮﻴﺪﺍﻦ ﺨﻮﺍﻫﺪ ﻤﺎﻨﺪ. شاد روان تاج یکتن از شخصیت های مبارز و پاک نفس و با تقوای و اهل سیاست و حقوقدان ورزیده کشوربود و بمثابه يکی از بنيا ن گذاران جنبش مشروطيت سوم با زندگی پرحماسه اش برای هميش نامش را ثبت تاريخ نموده است.  

                                   روانش شاد، يادش زنده و خاطرا تش گرامی باد ! 

رویکرد ها:-

    یاد داشتها ی در با ره سر ز مین و ر جا ل هزاره جات اثر :- حسین نا یل .

-سایت آریائی زیر عنوان بزرگداشت ازبرات علی تاج نویسنده :-  هادی ابوی.

- سایت آریائی زیرعنوانغبار مورخ زمانه ها ونقش مشروطه خواهان درافغانستان نویسنده :- پوهندوی عابد حیدری.

-سایت آریانانت زیر عنوان مبا رزینشاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی نویسنده :- صاحب این قلم.

وبلاك « ميرامور» زیر عنوان   مـــــردان نــــامــــــــــی .

  - یا دداشت های شخصی صاحب این قلم .   -   11-- ماه –جنوری– سا ل –9 200 – میلادی.


January 11th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی