ببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
عبدالو کیل کوچی عبدالو کیل کوچی

                                               

                      رفیق   مهر بان   فرز انه   رهبر     زعیم   داد  خواه  و  داد  گستر   

                      چوخورشیداست عمرش جاودانی      فروغ  جاو دانش  تا به   محشر

پانزدهمین سالگرد وفات  زنده یاد ببرک کارمل رهبر عزیز فرزند کبیر مردم افغانستان واز بنیانگذاران حزب دموکراتیک خلق افغانستان را گرامی میداریم .

درست پانزده سال قبل زنده یاد ببرک کارمل با جهانی که تمام عمر پربارخود را وقف تغیرش کرده بودوداع گفت . دسامبر 1996 در تاریخ جنبش ترقی خواهانه وچپ دموکراتیک کشور ما وسایر نیرو های دادخواهانه وبخصوص اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان روز مهم ونقطه عطفی در تجدید پیمان با آرمانها واندیشه والای ببرک کارمل بود. گذشت زمان برحقانیت زندگی خردمندانه ببرک کارمل بمثابه پرچمدار کبیر آزادی دموکراسی وعدالت خواهی نه تنها در سطح کشور ما بلکه در منطقه وجهان راه مبارزه را شریفانه وشجاعانه گشود .درست در نیم قرن تمام عمر گرانبهای رفیق ببرک کارمل وقف مبارزه آگاهانه وانقلابی بخاطر رنجهای بیکران خلق ستمدیده افغانستان گردید . زنده یاد ببرک کارمل در واقعیت یک رهبر ویک پیشوا ی خردمند رهبر فرزانه ،شخصیت ملی وبین المللی دوست صدیق کارگران دهقانان وسایر زحمت کشان وترقی خواهان بوده اند این فرزند کبیرمردم  افغانستان اساس گذار راه نوین مبارزه بخاطر نجات مردم از عقب ماندگی های قرون وناجی مردم از رنجهای بیکران تمام مستضعفان افغانستان بود زنده یاد ببرک کارمل بمثابه رهگشای اصلی با ژرفترین درک از اندیشه های ترقی خواهانه عصر خویش توانست در صدر رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان مردم را از دشواری ها وکوره راهای صعب العبور وپیچیده تاریخ بسوی پیروزی های چشمگیر رهبری کند . بنا بر آن ارزیابی دقیق وعینی تاریخی دوران مبارزات پربار وپراز فراز ونشیب ها بیانگر آنست که ببرک کارمل از شخصیت های بزرگ تاریخ کشور تاریخ معاصر افغانستان است .تاریخ در هر مرحله ی از جنبش ها رهبران خود را می آفریند . زنده یاد ببرک کارمل ملهم از اندیشه ها ودانش سیاسی واجتماعی بود که فرا تر از حدود کشور ما در سطح منطقه وجهان از مردم افغانستان نمایندگی میکرد واز لحاظ فکری برای گشودن راه مبارزه از میان انبوه پرابلمها ومشکلات با جسارت ،شجاعت وابتکار لازم رهبری دانا وتوانا بود با افتخار وسربلندی باید گفت اساس مکتبی را که ببرک کارمل گذاشته است هما نا مکتب انساندوستی وطنپرستی ،مکتب آزادی وآزادگی ،رفاقت وصمیمیت ،سربلندی وافتخار است .زنده یاد ببرک کارمل بآنکه جسما با جهان وداع کرده است ولی آموزه های خردمندانه اش همواره چون خورشید روشنگردلهای شوشنگرایان داد خواهان واندیشمندان ترقی خواه این وطن بوده است . آموزه های پربار وگرانبهای ببرک کار مل چون میراث کبیر وطنپرستی برای نسلهای بعدی به عنوان معیار های عمل مبارزه وزندگی رهنمای راه دادخواهانه آینده گان خواهد بود .

ببرک کارمل در دشوار ترین شرایط تاریخی با توجه به اوضاع پیچیده داخلی وخارجی توانست که کاروان مبارزه را بسوی اهداف والای انسانی سوق دهد با گذشت هر روز وهر سال آموزه های ببرک کارمل چون میراث عظیم اندیشه ها ی وطنپرستانه در قلب ودماغ مردم بالخاصه نسل جوان کشور جا گرفته وبا سر بلندی تمام باید گفت که اندیشه و آرمان ببرک کارمل هم زنده وهم جاودانی است ما بمثابه رهروان راه مبارزه بخاطر سعادت زحمتکشان افغانستان درس ها وتجارب حیات بخش ومیراث گرانبهای علمی وخردمندانه آن را در زندگی وحیات سیاسی خود بکار خواهیم بست وبمثابه یکتن از رهروان راه رفیق کارمل فقید با افتخار میگویم که مطالعه دقیق شرایط عمل وشیوه های مبارزاتی جنبش چپ افغانستان که در آن ببرک کارمل قاطع ترین نقش را ایفا نموده مشعل راه ورهگشای کاروان مبارزه بخاطر سعادت مردم افغانستان خواهد بود .

خاطرات تابناک زنده یاد ببرک کارمل در قلوب میلیون ها میلیون مردم افغانستان نقش بسته است وصدای وطنپرستانه وشجاعانه این انقلابی بی بدیل طنین انداز دلهای پراز امید بفرداهای روشن میباشد . و آفتاب آرمانها وآرزو هایش حکایت گر سپیده دم آزادی است .سال آخر دوره تحصیلاتم بدارالمعلمین اساسی کابل بود وپس از ختم ساعات درسی سرک های کارته چهارم را با رفیق همصنف خود وکیل فولاد گشت وگذار میکردیم در جوار دریای کابل روبطرف سرک عمومی دارالامان مصروف گردش بودیم  نا گهان چشمم به مقابل دور ترکه از آنسوی سرک مردی با قیافه جذاب انقلابی گرم وصمیمانه در حالیکه دریشی سرمه یی وبنیان گلون پت به تن داشت دستی به جیب پطلون ودستی آزاد با قدم های متین وشمرده از سمت مقابل ما می آمد که توجه مرا به خود جلب کرد وبیدرنگ با خود گفتم که این مرد صمیمی آشنا به نظر میرسد . دلم به پاسداری چند تا دیدار های مختصر قبلی گواهی داد که رفیق کارمل گرامی است. خودش است خود رهبر است تاکه جهت ادای احترام خود را جمع وجور ونزدیک کنم فورا از طرف راست سرک بطرف چپ جاده پیچید وقبل از من سلام کرد . خداحاضر است که در اوج خوشحالی شرمیدم زیرا در راه و رسم افغان ها نخست سلام خوردان برسم احترام به بزرگان واجب وضروریست که بادیدنش مات ومبهوت شدم . تاگفت سلام رفیق وکیل پس از ثانیه سکوت کوشیدم خود را سرحال گرفته رسم احترام را بجا کنم ولی افزود رفقای کاپیسا چه حال دارند گفتم سلام واحترام میگویند برای اینکه پرکاری وتحرک حزبی نشان داده باشم بیدرنگ گفتم که کتاب برای مطالعه میخواهند فورا با یک تبسم معنی داری فرمودند که رفیق کریم رامیگویم که برای تان تهیه کند هدفش رفیق زنده یاد هادی کریم بود . پس از آن صمیمانه پرسید پرچم برای شان نرسانده اید گفتم پرچم چیست کتاب بدهید . چون در مبادی مبارزه قرار داشتم فکر میکردم کتاب های طویل وعریض غنای تئوریکی بیشتر وشئان عالی تر دارد مگر رهبر با همان قلب مهربانانه و رهبرانه فرمودند که آنرا بخوانید باز هم پرچم را بخوانید . از حیا واحترام رویم را اینطرف وآنطرف با احتیاط پیچ وتاب میدادم که ناگهان نظرم به مرد قوی هیکل وجوان بشاش وکریم الطبع دیگری در چند قدمی آن افتاد که با تمام گوش وهوش متوجه ما وصحبت های رفیقانه مابود . متوجه شدم که او همیشه زنده یاد ببرک کارمل را از منزل تا شورای ملی ودر هنگام باز گشت همراهی میکرد . با یک روی بوسی مشفقانه صحبت های ماندگار رهبرم با خدا حافظی به پایان رسید وتا هرقدمی که دور میشدم ازین واقعه افتخار آمیز وچانس فراموش ناشدنی وخاطره انگیز دلم از مهر ومحبت وترس یکجا میلرزید ومیتپید . مهر وهیبت هست ضد همدگر + این دوضد رادیدم جمع اندر جگر . البته ترس هم از دیدن غیر مترقبه بزرگوارانیست که دوستی آن را صحه میگذارد .  گرامی باد پانزدهمین سالگرد وفات زنده یاد ببرک کارمل

                                                                                          

 


November 30th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی