در تاریخ بشری جنگ
زشتترین و پلشتترین پدیده اجتماعی و ضد بشری ست. هیچ جنگی در تاریخ برنده واقعی نداشته، زیرا غلبهء طرف پیروزمند بقیمت خرابی شهرها، تلفات و کشتارها
و چه بسا که به بهای زندگی انسانهای غیر نظامی و شهروندان خودی بدست میآید. جنگ
زشت است ولی تاریخ بشریت بدون جنگ نبوده چون جنگجویی، خودخواهی، عظمت
طلبی و گستره جویی در خون انسانها عجین است که انگیزهء اصلی جنگ را تشکیل میدهند.
زمانیکه مقالات سایت زیر را
میخواندم بیاد صحنهء یی از یک فیلم هالیوود درمورد روزهای پایانی و فیصله کن جنگ موسوم به «دِی. دَی»[1]- تابستان 1944
افتادم. در آن صحنهء فیلم یک سرباز امریکایی که در ناحیه شیربور فرانسه
راهش را گم کرده، سرگردان و دیوانه وار هرسو میدود. دریک لحظه معین او به یک افسر
زخمی آلمانی میرسد که بشدت زخمی شده و پاهایش را ازدست داده است. در پیشروی افسر
آلمانی یک نظامی کشته شدهء انگلیسی افتاده است. سرباز جوان امریکایی گمراه از افسر
زخمی آلمانی با سراسیمگی میپرسد: ما در کجا هستیم؟ آه، خدایا این چه حالت است؟ نظامی زخمی
آلمانی با زهرخندی کوتاه و صریح میگوید، من نمیدانم که ما در
کجا هستیم و چه میکنیم. مگر یک چیز را میدانم که تو گمراه، من زخمی و این یکی (با اشاره به مردهء نظامی
انگلیسی) کشته شده است! بلی این در حقیقت دستآورد هرجنگیست: گمراهی، ویرانی،
جنون و کشته ها و زخمیها.
اگر از جنگهای
تاریخی بیشمار و بویژه جنگهای جهانی بگذریم، در مییابیم که جنگ داخلی افغانستان که
از سال 1979 آغاز شده خونینترین و
درازترین جنگ داخلی با خصلت
منطقوی و بین المللی ست. بنظر من جنگ افغانستان عملاً داری چهار مرحلهء اصلی ست:
1- 1979-1991: زمان
حاکمیت ح.د.خ.ا. (که خود بدوران حاکمیت جناح باصطلاح
«خلق» 1978-1979 و جناح باصطلاح «پرچم» 1980- 1991 تقسیم میشود) که از همکاری
مستقیم، همه جانبه و نیرومند اتحادشوروی وقت برخوردار بودند.
2- 1992- 1996
حاکمیت مجاهدین در کابل و جنگ شان برای قدرت در پایتخت و ولایات که
خونینترین صفحات جنگ داخلی افغانستان را تشکیل میدهد.
3- 1996- 2001 حکومت
طالبان که پشتیبانی مستقیم عربها و پاکستانیها را با خود داشتند ومقاومت مجاهدین در رأس احمدشاه مسعود.
4- 2001- 2013 حکومت
کرزی که تحت الحمایهء نیروهای بین المللی در رأس امریکا ست.
مقاله (و یا اگردقیقتر
بنویسم ترجمهء کنونی) در مورد جنگ افغانستان در میان سالهای1980-1991 وبویژه سالهای 1980-1981 است که توسط یک نظامی پیشین مربوط
به کندک اول لوای 66 ارتش 40 شوروی نوشته شده است. نویسندهء این مقاله که در صفحهء
انترنتی نامش را ذکر نکرده (اگر جایی هم ذکر کرده من برنخوردم) ظاهراً قوماندنی یک واحد کوچک (تولی) را در سالهای 1980-
1981 داشته که سالهای شدیدترین رویارویی ارتش شوروی و گروههای چریکی
مجاهدین بود؛ داشته. دراین نبشته نویسنده با صراحت و عینی گرایی از
آنسالها و بدبختیهای ناشی از جنگ افغانستان
تذکر میدهد.
من در زمان کار و
تحصیل در اتحادشوروی و سپس روسیه با باصطلاح کهنه سربازان جنگ افغانستان و بازماندگان کشته شدگان ارتش شوروی،
خانوادههایشان در شهر ها و محلات گونه گون اتحاد شوروی از آسیای میانه تا سایبریا
و از قفقاز تا بیلاروس و اوکرایین تا روسیه تماس داشته و گاه
درمجالس شان به نمایندگی از سازمان دموکراتیک جوانان
افغانستان و دانشجویان افغانستان در اتحادشوروی اشتراک میکردم. این بازدیدها و ملاقاتها
از نگاه روانی هم برای من و هم برای نظامیان برگشته از افغانستان که خودرا با
افتخار«افغان » مینامیدند با وجود صمیمیت و همدردی دوجانبه خیلی سنگین و دردآور بودند، چون هر
بار یاد رفته ها، کشت وخونها و بیهودگیهای جنگ دوباره زنده و برجسته میشدند. بویژه
نزدیکان و خویشان کشته شده گان نظامی همیشه یک پرسش داشتند: چرا، برای چه و برای که این
عزیز یکدانهء ما جانش را در
افغانستان ازدست داد؟
شوربختانه که پاسخ
این سؤال تا کنون دقیقاً داد نشده است. بدتر از همه اینست که کسی از تاریخ درس
نمیگیرد، درصورتیکه تاریخ بهترین معلم و آموزگار بشریت و در واقعیت نخستین علم
بشری ازنگاه تاریخی است. چنانچه لشکرکشی امریکا و ناتو به افغانستان تکرار بدتر تجربهء تلخ اتحادشوروی گذشته بود، که
هیچ نتیجهء محسوسی بجز از تقویت طالبان، رشد بنیادگرایی،
گسترش کشت و قاچاق مخدرات و نیرومندی پاکستان بمثابهء حامی تروریزم و بنیادگرایی نداشته
و اکنون غرب در رأس امریکا برای فرار از منجلاب جنگ افغانستان بهر اقدامی تا مرز برسمیت شناختن طالبان تقلا مینماید.
با این کوته سخن
توجه خوانندگان ورجاوند را به برگردان این مقاله ویادداشتهای
مربوطه ام مبذول میدارم.
قابل تذکر میدانم که
تبصره ها و توضیحات من با در میان قوسهای بزرگ {} و از خود نویسنده با قوسین کوچک () نوشته شده است.
خلیل وداد جولای سال
2013 شهر لاهه هالند
AФГАНИСТАН
http://www.afganistana.net/cms/top-secret.php برگرفته از
سایت:
در این برگک {تارنما} میخواهم
پیرامون واقعیتهای اکنون فراموش شدهء جنگ افغانستان حکایه کنم. ما از این آغاز
میکنیم که واژهء جنگ به آن شکلی که در کاغذهای رسمی درج شده وجود نداشته است. تاکنون
هیچ سندی وجود ندارد که ثابت کند، ارتش شوروی درمیان سالهای 1980-1981 در خاک
جمهوری افغانستان چه میکرده است. بیدلیل نیست که تاکنون هم بعضی عملیات {جنگی}
مُهر «محرم» را در پیشانی شان دارند.
میپردازیم به برشمردن واقعیتها {فاکتها}:
- فاکت یکم: هجوم
نیروهای شوروی به خاک ج.د.ا. توسط واحدهایی صورت گرفت که از سربازان ذخیره {احتیاط}
تشکیل شده بودند. اینها رزمندگانی از 25 تا 35 ساله بودند.
- فاکت دوم: در میانهء سال 1980 امریهء وزارت دفاع
اتحادشوروی مبنی برممنوعیت استفاده از سلاح در برابر دسته های اشرار در روستاها (قشلاقها)
صادر شد.
- فاکت سوم:
بار دوم در تاریخ اتحادشوروی هیأت قضات
دادگاه نظامی شهر مسکو {بخارج} سفر کرده و به افغانستان- جایی که چند تن جنایتکار
ملبس به یونیفورم ارتش شوروی مربوط به قطعه خاص کندک 1 لوای 66 در ولسوالی سرخرود
به دخترک 8 ساله تجاوز نموده و سپس او و تمام خانواده اش را نابود کرده بودند،
رفت.[2]
- فاکت
چهارم: تیربارانهای مخالفان جنگی به اسارت گرفته شده رسماً ثبت نمیشد،
همچنان که شمارش اسیرانی که در زیر شکنجه ازبین میرفتند، درج نمیشد.
- فاکت پنجم:
نظامیان شوروی کشته شده را اکثراً شناسایی نمیکردند، چنانچه بعضاً اشتباهاً اجساد
کشته شده گان را بخانوادهء نظامیانی که هنوز زنده بودند، میفرستادند. این بدلیل آن
بود که سیستمهای حفاظتی، سرد کن وغیره در مراحل نخستین جنگ هنوز وجود نداشت.
- فاکت ششم: ثبت
و شمار سربازان، خوردضابطان و افسران باصطلاح شرم آوربود. من شخصاٌ شاهد دو واقعه
بودم که زخمی شدن افسران مجروح رسماً تأیید نشده است. در حالیکه آثار جراحت
مرمی را از دید کسی نمیشد پنهان کرد!
- فاکت هفتم: در
اوایل به جای نظامیان شوروی کشته، زخمی و بیمار رزمیده در سال 1980 در افغانستان
از اتحادشوروی سربازان و افسرانی میآمدند که فرماندهان قطعات شان در وطن میخواستند
از شرِشان آزاد شوند. یعنی گسیل به افغانستان نوعی مجازات ناقضان دسپلین
بود، نه وجیبهء انترناسیونالیستی.
ما همیشه برای کشته های ما
در افغانستان دعا میکنیم و این منبع الهام زندگان ما ست.
- فاکت هشتم: در دوسالِ نخستین جنگ مکافات براساس لستهای {تصادفی}
صورت میگرفت. حتی زخمیها را برای تقدیر دولتی پیشنهاد نمیکردند. بهترین معیار نزدیکی
تقدیرشونده با فرماندهان بود. برعلاوه مدالهای دولتی در برابر چِک، در مقابل چاپلوسی
و وفاداری شخصی خرید و فروش میشدند. حتی بعضیها اگر امکان مییافتند، شخصاٌ خود را
تقدیر میکردند.
- فاکت نهم: در
میان سالهای 1980-1981 عملاً همهء خردضابطان و افسران شراب مینوشیدند. %70 آنان
دائم- الخمربودند. بعضاً الکُل را با خود به عملیات جنگی میبردند. بنا براین به
تعداد ترسوها نسبت به رزمنده ها که به بهانه های گوناگون از شرکت در جبهه
خودداری میکردند، افزوده میشد. قاعدتاً اینها کارمندان قرارگاهها (سربازان، کاتبان
وغیره) بودند مگر شمار اینچنین افراد در قطعات رزمی {محاربوی} نیز کم نبود.
- فاکت دهم: در
میان زنان لوا شکل ویژه ی روابط با افسران و خردضابطان وجود داشته و با
بعضی از این زنان بنابر توافق شان همخوابگی مینمودند، مگر اکثریت شان این کار را
در برابر پول انجام میدادند. بهای خدمت (جنسی) یکباره از 50 تا 100 چِک با ارزش
خارجی شوروی بود.
- فاکت یازدهم: کنترول
بالای افراد عملاً وجود نداشت. شخص میتوانست از لوا برای یکماه و یا دوماه مرخصی
بگیرد. اگر کسی رخصتی میگرفت و در سر موعد مقررهِ 45 روز نه بلکه بیش
از دو ماه الی سه ماه حاضر نمیشد، کسی متوجه این مسأله نمیشد.
- فاکت دوازدهم: با
گذشت از مرز در میدان هوایی توزیل (تاشکند) در اتحادشوروی مواد مخدر، اسلحه (بویژه
تفنگچه) و دالر انتقال مییافت. گمرک عملاً وجود نداشت. در میدان پهناور بجز از صفوف
طولانی تعطیل شده های عربده جو چیزی بنظر نمیرسید. از همه خوشبختتر عملهء چرخبالها
(هلیکوپترها) بودند. چون آنها بدون هیچ گمرکی مرز را عبور کرده به افغانستان ودکا،
بیر (آبجو) و به اتحادشوروی مواد مخدر، اسلحه و مهمات را انتقال میدادند.
- فاکت سیزدهم:
از همهء 14.400 کشته و مرده در افغانستان یک سوم آنها از خفقان،
بیماری، خودکشی، آتش سوزی و مخدرات مرده و ویا به فیصلهء محاکم صحرایی تیرباران
شده بودند.
- فاکت چهاردهم: نظر
به امریهء ویژه تمام فهرستهای تقدیرشده گان در سالهای 1980، 1981 و 1982 در
سال 1982 باطل شدند. فهرستهای تقدیرشده گان سالهای جنگ کبیر میهنی 1941- 1945
اتحادشوروی در بایگانیهای وزارت دفاع فدراسیون روسیه و همچنان از جنگهای دیگر
اتحادشوروی پس از 1922 تا کنون حفظ میشوند. این اقدام دولتِ روسیه مبنی بر «پاداش قهرمانانش » گواه
بیخبری و عدم مسئولیت روسیه در برابر آنانیست که در میان سالهای 1980- 1986 در
آنجا {افغانستان} بودند.
- فاکت پانزدهم:
به همگان هویداست که پس از جنگهای بیشمار اکثریت
سابقه داران این جنگها را با گرمی بیاد میآورند (نه تنها بیاد میآورند بلکه با
همخدمتیهایشان ملاقات نیز میکنند). مگر در مورد افغانها { هدف نویسند شورویهایی
اند که از کوره جنگ افغانستان گذشته اند و خودرا «افغان» مینامند، مترجم}.[3]
این امر صدق نمیکند، چون همه یکدیگر را دیده و میدانند که «کی چه ارزشی دارد».
- فاکت شانزدهم:
بیش از %70 تقدیر شده گان مربوط به 1987- 1989 اند، زمانیکه شدت جنگها در حد اقل
آن بود. این امر با زمان 1980- 1982 که تلفات افراد در حدود %40 تمام تلفات
افغانستان در ده سال بوده و به بیش از 4500 نظامی کشته شده میرسد، متضاد است.
- فاکت هفدهم: در
تاریخ معاصر دولتها این فقط روسیه است که علناً به سرنوشت سربازانش که برای نفوذ
سیاسی اش رزمیده اند، تف میکند. هزاران سرباز که در جنگ افغانستان[4]
رزمیده اند، فاقد مواظبت پزشکی بوده و خانه بدوش و بیکار میباشند. در این مملکت بحساب
قانون فقط سابقه داران {ویترانها} فاقد حقوق اند! برای معلومات: سابقه داران
جنگ ویتنام {امریکاییها، مترجم}ماهانه 1000 دالر دریافت میکنند؛ روسیه 1000 روبل، 30
برابر کمتر! بدتر از روسیه وضعیت سابقه داران در لاتویا، استونیا، گرجستان،
تاجیکستان وغیره است. در آنجاها عملاً حقوقی وجود ندارد. مگر، آیا روسیه وجایب و
مسئولیتهای اتحادشوروی را بعهده نگرفته
است...؟
- فاکت هژدهم:
معتادان نظامی مواد مخدر (قاعدتاً افراد عادی که
دسترسی به دارو دارند) پرومیدول ( وسیله یی که هنگام زخمی شدن برای کاهش
درد استفاده میشود) را برای از بین بردن علایم ترس با زرق آن در رگها بکار
میبردند. مگر تعداد معتادان به این ماده از شمار خارج بود. کسی چرس {حشیش} را با خرید از
افغانها میکشید، کسی وابسته به هیرویین شده بود. بهر حال اساس اعتیاد به مواد مخدر
در روسیه در افغانستان در سال 1980 گذاشته شد.
- فاکت نزدهم:
تعویض نخستین تفنگهای فرسوده بعلت استفاده زیاد در لوای 66 در پایان سال 1980
(نوامبر- دسامبر) صورت گرفت. در قطعهء من عملاً همه اسلحهء خود کار آلِش (تعویض) شد. از سلاحهای
اتومات چنان استفادهء بیحد شده بود که بعلت فرسودگی میلهء تفنگها امکان استفاده از
آنها نبوده و مرمیها خلاف هدف بهرسو پراگنده میشدند (انقطاع مینمودند).
- فاکت بیستم:
جنگ افغانستان یگانه جنگ در تاریخ جهان است که حتی اکنون با گذشت بیش از 20
سال از آن، واضح نیست – برای چه؟ ما در آنجا بودیم. بخاطر چه ما در
آنجا کشته شدیم. ولی مانند همه جنگهای غیر عادلانه، درست از همانجا زوال
دولتی آغاز شد که اتحادشوروی آغازگرش بود.
- فاکت بیست ویکم:
در جریان دوسالِ جنگ تلفاتِ کندکِ 1 ما چنین بود: کشته شدگان با زخمیها و بیماران
و مجازات شده گان جمعاً 200 نفر از تشکیل 350 نفرهء آن. از افسران و خردضابطان
کشته شده از دریم بریدمن شورنیکوف، دریم بریدمن سالکوف و تورن شاتسکی یو. یک
خردضابط (که نامش را بیاد نمیتوانم بیآورم) میتوان یاد کرد.
- فاکت آخر:
یگانه واحد ارتش شوروی که عالیترین نشان تقدیر برای قطعات ارتش- یعنی نشان لنین را
بدست آورد، لوای 66 بود که پس از پنج ماه (جنوری- می 1980) به آن مفتخر شد. تلفات نخستین سال (1980) شامل
کشته ها، مرده ها از بیماری، زخمی، معلول، تیرباران شده، مرده از خفقان گازهای
سمی، کور شده و غیره، 2.137 نفر بود. چنین تلفات با یک چنین زندگی «سگ وار» در هیچ
قطعهء ارتش شوروی نظیر نداشت.
تلفات کلی ما از سال 1979 تا
1989 چنین بود:
- هواپیما ها: 118 فروند.
- هلیکوپترها 333 فروند.
سقوط سه هلیکوپتر شامل 2 فروند می 24 را من خودم بچشمان خویش دیدم: سقوط یک
هلیکوپتر را که مرمی به دمش اصابت کرده بود در ولسوالی کامه خودم
بچشمم دیدم. من اشتباهاً در هلیکوپتر کوماندو {دیسانتیها} نشستم (و با آنها
تمام عملیات را درنوردیدم). با اخذ موضع در کوه ما همه دیدیم که چگونه هلیکوپتر
می- 24 با پرواز از بالای یک همواری دچار سانحه شد. از دم چرخبال دود بلند میشد.
در ارتفاع 200 متری بالای زمین از عرشهء هلیکوپتر دونفر (عمله) خودرا پرتاب کردند.
البته که آنها درجا کشته شدند. پس از چند ثانیه هلیکوپتر به زمین خورده نابود شد.
یک انفجار و آتش بزرگ. یک هلیکوپتر دیگر هنگام فرودآمدن در عملیات چاردره آتش
گرفت. هلیکوپتر که بالای سنگها فرودآمده بود، با اصابت دمش به سنگها بزمین خورده و
دریک لحظه مانند گوگرد آتش گرفته منفجر شد. هلیکوپتر سوم در همان چاردره با آتش
مخالفان مواجه شده سقوط کرد.
- تانکها 147 عراده. یک
تانک دربرابر چشمان خودم منهدم شد. بصورت عموم در جریان دوسال شاهد سوختن چندین
عراده تانک بودم، مگر این حادثه در ذهنم ماندگار شده است: ما از سرخرود
برمیگشتیم و تانک قطار ما به ماین برخورد. انفجار چنان نیرومند بود که قلهء تانک
به فاصلهء 50 متری پرت شد. هیچکس از عملهء تانک زنده نماند.
- ماشینهای محاربوی و
زرهپوشها (شامل بِ. ام. پِ.، ب. ام. د. و بِ.تِ.ار.) 134 عراده. اینها
همه روزه یا میسوختند و یا منفجر میشدند. روزی هنگام برگشت از آخرین پوسته های
امنیتی شهر جلال آباد ناگهان به هوا پرتاب شدیم. انفجار چنان قوی بود که همهء
سرنشینان مانند دانه های قطی گوگرد به بالا پرگنده شدند. خوب شد که روز بود و بخت
با ما یاری کرد. ماشین محاربوی ب.ام.پ.-2 بکلی نابود شد ولی افراد همه زنده
ماندند.
- وسایل آتشزا و هاوانها: 443 میل.
دو تا از این هاوانهای 82 ملیمتری ما در جریان جنگ بتاریخ 11 می 1980 در ناحیهء
خارِ چاردره گم شدند.
- موترهای قوماندانی-
قرارگاهی 1138 عراده.
- موترهای دیگر کلاً 1369
عراده. در بطریهء ما 12 عراده گاز 66 بود که از آنجمله 6 عراده بدلیل فرسودگی از
کار مانده بودند.
- زخمیها و معلولان جنگ: 53.753
نفر. در تولی من تلفات 6 نفر ( 1نفر در میدان هوایی جلال آباد خودکشی کرد). 1 تن
دیگر معلول شد که سرباز دیدیک بود.
- بصورت کل 415.932
نفر از بیماری خطرناک زردی (هیپاتیت) و امراض جهاز هضمی رنج میبردند. از تولی من 6
نفر زردی داشتند که یکی از آنها در شفاخانه مرد.
تلفات سالانهء ارتش شوروی از
1979 تا 1989:
- سال 1979، 86 تن (منجمله 2 تن
گم شده).
- سال 1980:
جنوری 89 تن،
فبروری 108 تن
مارچ 154 تن (منجمله 7 نفر گم شده)
اپریل
169 تن (منجمله 13 گمشده، 1 زخمی که پسان
مرد، 1 اسیر که بعداً به دشمن پیوست!
می 186 تن (منجمله 10 گمشده) از جمله 40 تن در
منطقهء خار.
جون 151 تن (منجمله 1 گم شده، 3 زخمی که پسانتر
مردند).
جولای 172 تن (منجمله 2 گم شده و 1 زخمی که
پسانتر مرد).
اگست
212 تن (منجمله 2 گم شده و 2 زخمی که سپس مردند).
سپتامبر
131 تن ( منجمله 1 گم شده، 3 زخمی که پسانتر مردند با 6 فرد ملکی).
اکتوبر 112 تن (منجمله 3 گم شده و 3 تن زخمی که بعداً
مردند).
نوامبر 66 تن (منجمله 1 گم شده و 3 زخمی که سپس
مردند).
دسامبر
93 تن (منجمله 1 گم شده).
برعلاوه بتاریخهای نا معلوم 3 نفر (که از جمله
2 تن آن اسیر شدند).
مجموعاً در
مدت فوق الذکر 1640 نظامی (از جمله 57 گم شده و 39 اسیر که از آنجمله 1 نفر
به دشمن پیوست) و همچنان 6 نفر ملکی (شوروی) نامور تلف شدند.
کلاً 1646 نظامی و 6 ملکی شناخته
شده.
- سال 1981، 1298 نفر. 2 تن در
جنگ کشته شدند، 1 راننده به ماین اصابت کرد. یک نفر را خودیها هنگام تحقیر فردی
جوانتر (با احساس غیرت) کشتند. کسیکه او را کشته بود، دهسال زندانی شد.
- تلفات سال 1982، 9481 تن.
- // سال 1983، 1446 //.
- // سال 1984، 2346 //.
- // سال 1985، 1868 //.
- // سال 1986، 1333 //.
- // سال 1987، 1215 //.
- // سال 1988، 759 //.
- // سال 1989، 53 تن.
قابل یاددآوری ست که از ارتش
بنابر معاذیری مانند، زخمی شدن، معلولیت و بیماری (که معیوبیت را در قبال داشت)
تعداد زیر ترخیص شدند:
- گروپ 1 (زخمیها) 672 تن؛
- گروپ 2 (معلولان) 4216 تن؛
گروپ 3 (بیماران و معیوبان) 5863
تن.
شاخصه های تلفات ارتش 40 شوروی
از تاریخ 25 دسامبر 1979 تا 15 فبروری 1989 چنین است:
- کشته شده گان در نبردها 9661
تن،
- فوت شده گان ناشی از جراحت و
زخم 2475 تن،
- گم شده گان (مفقودالاثر ها)
417 تن،
- کشته شدگان ناشی از حوادث
(سانحه ها) 1795 تن،
- مردگان ناشی از بیماری 833 تن.
در افغانستان تقریباً هرروز 5
نفر (نظامی شوروی، مترجم) میمرد.
تعداد کشته شدگان بر اساس رتبه:
- جنرالها 4 تن.
- افسران 2179 تن.
- خردضابطان 639 تن.
- پرکمشران و سربازان .12.089
نفر.
این ارقام از سایت جنرال سمیرنوف
او. ای. گرفته شده است.
سپه سالاران
چرا افغانستان سپه سالاری که مردمش تا
پایان زندگی به او افتخار کرده به نواده های خود (البته آنانیکه آنها را دارند) از
زحمات خستگی
ناپذیرش،
عملیات انجام داده اش و برخوردهای سنگین محاربوی اش که با چشمان پر حسرت مخاطبان
کوچک اش مواجه شود؛- حکایه کنند، را به جهان نداده است؟ هر جنگی قهرمانان خود را برجسته
میسازد. حتی اگر این جنگ ... باصطلاح پیروزمند هم نباشد. حتی کمپاین {جنگی} فنلند[5] نیز به
جهان و کشور ما سپهداران قهرمان اش را
پیش کشید.
بیاد میآوریم مارشال
توخاچفسکی را[6]. کسی
که نخستین بار استفادهء گسترده از تانک را رایج ساخت. گرچه حتی تا کمپاین جنگی
فنلند زنده نماند، مگر ایده های او را سپه سالاران آلمانی در جنگ دوم جهانی
استفاده نمودند. استعداد ژوکوف[7] در جنگ
خالخین گول[8] (این در واقع نخستین رویارویی با اردوی جاپان
پس از سال 1904 بود)، شگفت. من در مورد جنگ کبیر میهنی (شوروی) که کشور ما گروهی
از
با استعدادترین سپه سالاران را به جهان پیش کشید، نمیخواهم چیزی بگویم.
مگر در افغانستان[9]
جنرال میریمسکی که
امروزه زنده نیست؟ من شخصاً تخلص اورا نمیشناسم، گرچه
او در همه عملیات انجام شده توسط گروپ جنرالهایش شرکت
داشت. در یکی از سایتها به قول یک سرباز برخوردم که اورا «جنرال مرگ»
مینامید. با درنظرداشت عملیات انجام داده شده توسط وی میشود گفت که لقبش بیجا نبوده.
گورنر جنرال گروموف ؟ جنرال
سمیرنوف؟ و دگر کی؟ اکنون چنین است که هرکسی
که زیر فرماندهی این یا آن جنرال (یا دگروال) خدمت کرده، میکوشد، استعداد نظامی
قوماندانش
را تحسین کند. در حالیکه مطابق اوضاع سیاسی رهبری سیاسی کشور گاه این و گاه آن
شخصیت را بالا میکشید. مگر با ژرف نگری در تصویر روانی آنها، آنانی که ایشان را
بالا میکشیدند، دفعتاً به جایی که واقعاً ارزش آنرا داشت، آنها را پایین
میآوردند.
باید دانست که افغانستان «سر
لشکر»ی را که با کارنامه هایش ارزش لقب سپه
سالار را داشته باشد عرضه نکرده است. و دلیل آن چیست؟ ما که
جنگیدیم. مدالهای قهرمانی را که نه تنها سربازان (البته پس از مرگ) بلکه مارشالها
و جنرالها (زنده) بدست آوردند. مگر کی به آنها سپه سالارِ دوران را میتواند
خطاب
کند؟
آلمانها در زمان جنگ دوم جهانی ازیاد نام
جنرالان ما را میدانستند، همانطوریکه
سربازان ما نیز نامهای سرداران ارتش آنها را میدانستند. سربازان شوروی نامهای
مانشتین وگودریان را میدانستند و سربازان آنها نامهای ژوکوف، روکوسوفسکی وغیره را.
بیادداشتن
نامهای سپه سالاران مخالف خود یک واقعیت برای شهرت این سرداران سپه است، که
چنین نامور باشند. مگر در افغانستان من نام احمدشاه مسعود[10] را
همیشه بیاد دارم. ما حتی در همان زمان او را احترام میکردیم. مگر از گلبدین
حکمتیار[11] نفرت
داشتیم.
وی در میان افغانها واقعاً سپه
سالار برجسته یی بود (مرادم احمدشاه مسعود است).
گرچه او نیز افراد ما را میکشت که این اذعان تلخ حقیقت است و هم آنها را اسیر
میگرفت. مگر اسیران را تحقیر و تعذیب نمیکرد. سرشان را نمیبرید. آنان را تیر باران
نمیکرد و همچنان او سیاستمدار محیلی بود. مگر افسوس که مردم افغانستان او
را نتوانستند حفظ کنند. – اگر او زنده مبیود مناسبات میان کشورهای ما
در سطح دیگری قرار میداشت. زیرا او بمثابهء سپه سالار گرچه ما را همچون متجاوزان
میدید، ولی کشور ما را نظر به نیرومندی و توانایی آن احترام میکرد.
مگر افغانها هیچیک از سرداران
نظامی مارا نمیشناسند. برای آنها ما یک کتلهء بزرگ خاکستری شوروی بودیم.
و همه اشخاص بدون شخصیت! و همه بخاطر آن که جنگی آنچنان وجود نداشت،
چیزیکه تاریخنویسان کنونی و کشورشناسان ادعا میکنند (گرچه من
میتوانم اشتباه کنم، چونکه تاریخدانان کنونی حقایق آن جنگ را
آنچنان که بود بتصویر میکشند، برعکس تصور آنانی که فرماندهی
جنگ
را در آنجا عهده دار بودند).
مگر جنگ (بهر شکلی که باشد) باید قهرمانان
خود
را تقدیر کند. قهرمانان را نظر به موقف شان، نه براساس فیصلهء بالا، بلکه قهرمانان
واقعی را که عملاً با دلاوری قهرمانی خویش را تثبیت کرده اند. شجاعتی
که در سده ها ماندگار میشود. مانند آنچه در جریان جنگ کبیر میهنی و. تالالیخین با
سوق هواپیمای آتش گرفته اش به سوی فاشیستها انجام داد. یا آنچه
گاستیلو کرد. چون
نسل کهن به آن که من تعلق دارم، در قهرمانیهای آنان رشد نمود. و
هیچ دولت
جدید
نمیتواند نامهایشان را {از لوح تاریخ}
بزداید. چون واقعاً آنها همه شجاع بودند.
و واقعیتها که ماندگار و نا متغییر اند، همه
بدور از ساختارهای سیاسی میباشند. من در اینباره در برگهای دیگر این تارنما با
تفصیل خواهم نوشت، که چگونه افراد مدال و نشان دریافت
میکردند. ولی در این برگ- فقط یک چیز را میخواهم، پاسخهایی را میخواهم دریافت کنم
که انتظار دارم. بلی، حتی بشکل پاسخهایی آنانی که در آنجا بودند، بناً هدف و بهره
از این تارنما بصورت کل کاری و عملی ست.
ولی چرا افغانستان حتی یک
قهرمان خود را نیز پیشکش ننموده؟-
قهرمانی که همهء کشور به آن ببالد. کشوری که از ویرانی و جنگ خسته شده و راهش را در عصر نوین
میخواهد پیدا کند.
زیرا در این مرحلهء سیاسی
افغانستان قهرمانان جدید کشور نوین عرض اندام خواهند کرد.
مگر تاکنون آنها وجود ندارند! چرا؟
من بحیث افسر
سابقه دار ارتش شوروی میخواهم با علاقه پاسخی دریابم (زیرا
صادقانه اگر بگویم) من آنرا میدانم و میکوشم در برگهای این تارنما پاسخ را برای
خودم پیدا
کنم.
میکوشم پاسخ صریح و صادقانه بدهم. میخواهم در هرحالتی
هرچیز را به اسمش بنامم. راستش این کار همیشه دردآور است!
ادامه دارد.....
[1] -
D. Day دی- دای به روزسه شنبه 6 جون 1944 اطلاق میشود
که متفقین ضد هیتلری حملهء بزرگ، جدی و فیصله کنی را برضد آلمان و متحدانش از طریق نورماندی فرانسه اجرأ
نمودند. این حمله با ان وسعت و بزرگی و اشتراک نیروها (منجمله، انگلیسها، فرانسویها، امریکاییها وغیره ) در درازنای جنگ دوم جهانی
نظیر نداشته و نقش قاطعی را در آزادی بعدی اروپای غربی داشت.. (مترجم)
[2] - ظاهراً نخستین باری که محکمهء نظامی شوروی به بیرون از کشور رفت،
زمان جنگ دوم جهانی به اروپای شرقی (همراه با ارتش سرخ) بود، که نظامیان ناقض
قانون و مجرمان جنگی شوروی را محاکمه میکرد. (مترجم) -
[3] - نظامیان شوری سابق که در افغانستان جنگیده اند،
خودرا افغان مینامند. این امر در مورد عربها و مجاهدان
کشورهای دیگر نیز صدق میکند که پس از برگشت به وطن شان نیز خود را افغان مینامند.
مترجم. -
[4] -
در اصل متن افغان آمده که همانا افغانستان میباشد. مترجم.-
[5] -
ظاهراً هدف نویسنده عملیات جنگی ناکام ارتش سرخ در آستانهء جنگ دوم جهانی علیه فنلند است که به امر ستالین و سرداران ارتش سرخ با
هدف الحاق دوبارهء فنلند به خاک انحادشوروی صورت گرفت ولی به شکست مفتضح ارتش سرخ انجام یافت. (مترجم) -
[6]- - توخاچفسکی میخاییل نیکولایویچ متولد 1893. او
نظامی خبره، تیوریسین و سپه سالار برجستهء ارتش
سرخ و دولت شوروی بود. بدلیل لیاقت فطری و پشتکار و دانایی توانست از افسر پایین
رتبه تا مارشالی (سال 1935) برسد. او از محبوبیت
زیادی در اتحادشوروی و ارتش سرخ برخوردار بود چناچه خار چشم استالین شد. او همراه
با یکعده افسران برجستهء شوروی در سال 1937 در پروندهء
باصطلاح نظامیان شامل گردیده نابود شد. او پس از مرگ در سال 1957 احیای حقوق شد.
(مترجم) - Михаи́л Никола́евич Тухаче́вский
[7] - گریگوری کنستانتینویچ ژوکوف بتاریخ 1 دسامبر 1896 بدنیا آمده و
بتاریخ 18 جون 1974 در شهر مسکو وفات کرد. او چهار بار قهرمان اتحادشوروی بوده
دارندهء مدالها و نشانهای زیاد اتحاد شوروی و کشورههای دیگر بود. او قهرمان اصلی
جنگ کبیر میهنی شوروی بوده نقش اساسی را
در شکست نازیزم بازی کرد. ژوکوف میان سالهای 1955-1957 وزیر دفاع اتحادشوروی بود.
در سال 1958 از همه وظایف دولتی و حزبی سبکدوش شده و به تقاعد سوق داده شد. از
ژوکوف کتابی دلچسپ در بارهء ارتش شوروی و جنگ دوم جهانی بنام خاطرات و تفکرات
باقیمانده است، که به فارسی- دری نیز ترجمه و چاپ شده است. (مترجم)-
[8]- - جنگ خالخین گول میان ارتش سرخ و اردوی جاپان در
سال 1939 در منگولیا صورت گرفت.
میلیتاریستهای جاپانی در سال 1939 به منگولیا حمله نموده آنرا اشغال کردند. مگر
دولت شوروی قطعات نظامی را تحت فرماندهی ژوکوف که در آنزمان هنوز دگروال بود،
فرستاد. در این جنگ که پسانها به پیروزی ارتش سرخ انجامید، ژوکوف استعداد و
توانایی اش را بحیث سپهدار ماهر و جدی نشان
داد، که بعدها فرماندهی کل ارتش شوروی را در جنگ جهانی دوم عهده دار بوده و آنرا
تا پیروزی کامل هدایت کرد. (مترجم)-
халхин -гол 1939
[9] - در متن اصلی افغان نوشته شده که مرام از افغانستان میباشد( مترجم).-
[10]-- - احمدشاه مسعود فرزند
دوست محمد ملقب به شیر
پنجشیر (۱۱سنبله ۱۳۳۲ در پنجشیر بدنیا آمده و بتاریخ – ۱۸ سنبله ۱۳۸۰ در تخار توسط تروریستان عرب تبعهء
بلژیک کشته شد). او از فرماندهان و مجاهدین مربوط به جمیعت اسلامی افغانستان تحت رهبری پروفیسور
برهان الدین ربانی فقید بود که سالها با ارتش شوروی سابق جنگید. او پس از 1992
نقش مهمی را در دولت برهان الدین ربانی داشته و هم درگیریهای داخلی افغانستان نقش بارزی را بازی
کرد. برجسته ترین کارنامه های مسعود بدوران مقاومت علیه طالبان 1996- 2001 و مبارزه با حامیان پلشت عربی و پاکستانی آنها
مربوط میشود که آنها نتوانستند اورا بکلی شکست دهند.
از دوران مقاومت مسعود علیه طالبان حکایتی را در اینجا میآورم که در سال 2005
در یک روزنامهء محلی هالند در شهر لاهه موسوم به «هاخسه کورانت» خوانده بودم. سال
2000 میلادی مسعود روزی اطلاع یافت که اسامه بن لادن با نیروهایش در نزدیکی جلال
اباد اطراق کرده است. او بسرعت نیروی ویژه یی چریکی اش را با خود گرفته و به سوی
محل نشانی داده شده حرکت کرد. با رسیدن به آنجا در زیر یک کوه او بن لادن را با
دهها تن از افرادش دید. او از طریق دستیارش امرالله صالح بوسیلهء تلیفون ماهواره
با امریکایی ها در تماس شده موضوع را به آنها اطلاع داده گفت که بن لادن و افرادش
را در تیر رس دارد و منتظر هدایت دوستان امریکایی است.امریکاییها به او هدایت
دادند، بسرعت خودت و افرادت از آنجا حرکت کنید، شما به اسامه و القاعده کاری نداشته
باشید، این امری مربوط به ما امریکایی هاست. کار شما فقط جنگ با طالبان است. با
شنیدن این موضوع مسعود بسرعت دوباره به قرارگاهش رفت. جریده مذکور همچنان تأکید
کرده بود: مسعود نمیدانست که در نوبت قربانیان خودش پیشتر از بن لادن قرار دارد! (البته جزئیات این
رویداد را آقای امرالله صالح بهتر میداند و امید میرود که بمثابهء یک رجل روشنفکر
و جوان روزی دقیقتر این حادثه و رویدادهای تاریخی دیگر را بازگو و یا بازنویسی
نماید).
و شوربختانه که چنین هم شد، چنانچه پس
از یک سلسله تلاشها هواداران عربی (مغربی- بلژیکی) بن لادن در لباس ژورنالیست بروز ۱۸ سنبله ۱۳۸۰ برابر نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، (فقط
دوروز پیش از 11 سپتامبر) با یک انفجار انتحاری در خواجه بهاءالدین ولایت تخار افغانستان اورا بکشتند. (خلیل وداد). -
[11] -
حکمتیار فرمانده مستقیم مجاهدین نبود، بلکه رهبر حزب اسلامی افغانستان بود و است که هر از گاهی به افغانستان رفته و
از جبهات دیدن میکرد وی اکثراً در پاکستان و بعضاً ایران زندگی کرده از انجاها
مجاهدینش را رهبری کرده و میکند.- مترجم.
[12] - (عکس سلاحها و تخنیک حربی شوروی که در متن اصلی
شامل نبوده و توسط مترجم به این مقاله اضافه شده است)
August 2nd, 2013
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- علی رستمینقش پیش نهاده هایی تاریخی وسامان یابی های بعدی قدرت درتأسیس وافول حزب دموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادجهاد و جنگ در افغانستان قبل از آمدن قطعات شوری به حمایت پاکستان و رهبری امریکا آغاز شد
- سیداحسان واعظیبخش دوم نقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- سیداحسان واعظینقش سازنده و ماندگارببرک کارمل در مسیر تاریخ
- داکتر حمیدالله مفیدفرود دو ستاره درخشان از کهکشان اندیشه وخرد
- علی رستمی ببرک کارمل بااندیشه عدالت خواهانه به خاموشی رفت
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرآریایی ها یا تورک ها؟
- عبدالو کیل کوچی دسامبردر آیینهء تاریخ
- عبدالو کیل کوچیمحمود بریالی ابر مرد جنبش چپ وترقی خواه افغانستان
- محمد عوض نبی زادهنا یب سالارمحمد حسین خان پیکارجوی رزمگاه میوند وغزنیگک
- خلیل وداد چگونه س.د.ج.ا. به س.خ. ج.ا. تعویض شد
- مترجم: ا. م. شیریانقلاب اکتبر! استالین. نوسازی- کودتای لیبرالی
- نویسنده: نجیب سرغندوی نهضت خدایی خدمتگاری و نقش آن دربیداری پشتونها
- گزارنده به پارسی دری: عزیز آریانفرتوران
- حسن پیمانامیرتیمورموئسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی قسمت-6
- حزب کارایران(توفان)انقلاب اکتبر ناقوس مرگ سرمایه داری بود
- ظهو رالدين دبرېالي انقلاب دکاليزې په وېاړ
- زمان هوتکبمناسبت هفدهمین سالشهادت داکترنجیب الله
- رحمت اله رواندشهید داکتر نجیب اله داوولسم تلین په یاد
- جلال بايانی کاوشگرشـــهيد داکتر نجيب الله
- جلال بايانی کاوشگرهفده سال قبل درقلب افغانستان کابل حماسه تاريخ رخ داد
- نصیراحمد – مهمند پیړی،پیړی زغم او پیچ دی وګالل شی
- داکتر حبیب منګل دافغانستان دخپلواکۍ غورزنګ ته لنډه کتنه
- نویسنده : مهرالدین مشیدروزی که زمامداران ناکاره در سایۀ آن صرف احساس فربهی کرده اند
- حسن پیمانامیرتیمور موئسس سبک اصیل هنر معماریوحامی فرهنگ ومدنیت آسیای وسطی5
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادحقایقِ تلخِ جنگِ 1979-1991 افغانستان از زبان نظامیان شوروی پیشین
- عبدالوکیل کوچی نگاه مختصری به تاریخ کوشانی ها
- انجنیر فضل احمد افغان شاه امان الله غازی و خط سیاه دیورند
- میر عنایت الله سادات معضلۀدیورند
- تتبع ونگارش؛تلخیص وترجمه: ازحسن پیمانامیر تیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنگ ومدنیت آ سیای وسطی قسمت(4)
- امان معاشر؛ خبرنگار آزادهشت ثور آوردن مجاهدین رو بزوال از کوه ها به قدرت جنرال دستم
- ا. م. شیریزادروز لنین، روز شرمندگی ما
- عتیق الله مولویزادهاز دین پروری، تا دین فروشی!!
- حسن پیمان امیرتیمور موسس سبک اصیل هنر معماری وحامی فرهنک ومدنیت آسیای وسطی قسمت 3
- نوشته کریم پوپل تاریخ نوروز کهن
- نجم کاويانیيادی از نوروز در کابل قديم
- تتبع ونگارش-ترجمه وتلخیص: ازحسن پیمانامیرتیمور موسس سبک اصیل هنرمعماری وحامی فرهنگ ومدنیت اسیای وسطی-2-
- دوکتور امین برین زوریدوکتور امین برین زوری
- برگردان و تبصره از دکتر خلیل ودادیهودیت در افغانستان
- ارسالی صمیمیبازگشت «لنین» به «خجند»
- حسن پیمانشمۀ ازخدمات وکارنامه های امیرتیموردرأئینۀ تأریخ
- سلیمان راوشجشن سده
- حسن پیمانتأریخ وخدمات زنده ومشهود امپراتوری تیموریان محال است به فراموشی سپرده شود
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادمناسبات سابق دولت افغانستان و اتحاد شوروی آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی در ششم جدی به افغانستان
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- سرلوڅ مرادزی برتانوي هند او برتانوي پنجاب، د پښتنو د ویښتیا دښمنان !
- عتیق الله مولوی زادهزندگی از کاخ تا کا نتینر!
- سرلوڅ مرادزیبرتانوي هند او برتانوي پنجاب دواړه، د پښتنو د ویښتیا ضد !
- سرلوڅ مرادزیډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- نویسنده : مهرالدین مشیدبالاخره امریکایی ها سر به بالین بیمار نظامیان پاکستانی این بازوی زرهی تروریزم جهانی نهادند
- عبدالوکیل کوچید سامبر نقطه عطف درتاریخ جنبش داد خواهانه مردم افغانستان
- سرلوڅ مرادزی ډیورڼد کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون دوهمه برخه
- انجنیر فضل احمد افغانخط سیاۀ دیورند مولود دسایس انګلیس و روسیه
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه، څپڅپاند دریځونه او پنځم ستون
- فرزاد رمضاني بونششناسايي يا عدم شناسايي ديورند؟
- انجینر محمود صافی دافغانستان دتاریخ ځلانده ستوری احمد خان « احمد شاه بابا » درانی کال
- سید ذا کر شاه ( ســــــــــادات) (( د ډیورند کرښې غندل یا د پاکستان ســـــــره دښمنی))
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او څرګند دریځونه
- بیداربمناسبت کنفرانس بین المللی لندن و عدم پذیرش دیورند خط فاصل
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- عزیز آریانفرنیاز تاریخی به بازگشت به توافقات ژنو
- سرلوڅ مرادزی ډیورنډ کرښه او روستۍ پراختیاوې
- سرلوڅ مرادزید ډیورند کرښې پریکړه به، لروبر افغانان خپله کوي
- ارسالی صمیمیبرگی از تاریخ جنگ جهانی دوم/ چگونه مسکو تسلیم آلمان ها نشد
- میر عنایت الله سادات نگاهی به تاریخ آریانا
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بخش آخر
- جلال بايانیبزرگ مردان تاریخ
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش دوازدهم
- شبيراحمد طالب وزيران اوخاطرې
- رسول پويانجايگاه هرات در مدنيت خراسان
- محمدنبی عظیمیسفر دیگر به جلال آباد
- عزیزه عنایت خامۀ درفرا راه آزادی !
- نصیراحمد - مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو دشهیدانواوغازیانوپه یاد
- دوکتور جلال بايانی « روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
- انجنیر ظهو رالدین اندیشپراو دا
- محمدنبی عظیمیتعرض متقابل قوای مسلح افغانستان
- نوشته کریم پوپل اشغال و تاراج کابل از زمان تاسیس الی امروز
- سلیمان راوششهروندان شهر (جندان)
- محمدنبی عظیمی درحاشیه تعرض متقابل
- رسول پویاننقش استعمار در تخریب تمدن خراسان
- رسول پویانخراسان بعد از فروپاشی امپراتوری تيموريان
- رسول پویان ریشه های خراسان کهن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش هشــــــــــــــــتم
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخـــش هفتـــــــــــــم
- ا. م. شیریپراودا در ۱۰۰ سالگی: زنده و رزمنده
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- عبدالحی نزهت افزودن دشواری کارعاقلانه نیست
- فوادشاه امان الله خان غازى از نظر احمد شاه مسعود كى بود؟
- انجنېر ظهو رالدین اندېشپر فا شیزم د بري ورځ یعنی دامپرېا لیزم دنیمی تنی ښخول په شوري سوسېا لیستي هېواد کی
- نویسنده : مهرالدین مشید نباید بیش از این بهایی برای ویرانی این سرزمین پرداخت
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بخش ششم
- نوشته صوفی کریم فیضانی حملات اعراب در افغانستان
- انجنیر ظهورالدین اندیشد افغا نستان د خلک دمو کراتیک گوند داد شهیدا نو او اتلانو دسور گوند ټولو غړو ته له پو رته نه تر کښته پو رې
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد بقیه بخش پنجم
- نبی حیدری معلم جنک یا صلح
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد بقیه بخش چهارم
- تهیه وترتیب:میرمحمدشاه رفیعیچهره امروزی تپه مرنجان ورازهای تاریخی آن
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد -- 4
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد - 3-
- سلیمان راوشتندیس های بامیان مجسمه های بودا نیستند
- حسن پیمانبیادبودسلسال وشهمامه تندیسهای بودا دو همبزم ودو همسنگ
- حسن پیمانافشارخونین وقتلهای زنجیره یی انگیزۀ اتحادخلقهای تحت استبداد
- محمدنبی عظیمی جنگ جلال آباد
- رحمت اله رواند روسانو يرغل او وتل دواړه تېروتني وې
- احمدولي بدخشياداي ديني به قربانيان فاجعة افشار
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- عتیق گلشمه ازجنایات بعضی گروه های ماوئیستها درافغانستان
- محمد نبی عظیمیچرا از مرگ می ترسید ؟
- جمعه خان صوفيلر وبر دوه افغان که يو افغان؟ (يوولسمه او آخري برخه)
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (اتمه برخه)
- عبدالو کیل کوچی فرخنده باد چهل وهفتمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- حمید محویتآتر بی نوایان
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزادآمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- تهیه کننده : عبدالقدیر میرزاییسقوطِ یک امپراتوری!
- محمد عارف عرفان رازهای حقیقی دعوت ارتش شوروی
- حمید محویدر بارۀ [کشته شدن پلخانوف(؟)]
- محمدنبی عظیمیجنگ جلال آباد
- صدیق رهپو طرزیما و نو آوری، تجدد و مدرنیزم
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟ (پنځمه برخه)
- داکترآریننام ببرک کارمل جاویدانه است زیرا توده های مردم آنرا ستوده اند
- عبدالو کیل کوچیپنجمین سالگرد وفات محمود بریالی را گرامی میداریم
- صدیق رهپو طرزیدیورند: سر و صدا برای هیچ
- محمدنبی عظیمیسپیده ها این جا آرام انــد
- محمد عوضازمكتب مبارزهء رفيق ببرك كارمل بياموزيم
- علی رستمیببرک کارمل ستارهء درخشان مبارزِ عدالتخواهء کشور
- عبدالو کیل کوچیببرک کارمل بزرگ مرد تاریخ
- دوکتور نثار احمد صدیقینام ببرک کارمل جاودان و روانش شاد باد
- جمعه خان صوفيلر و بر دوه افغان که يو افغان؟(٢ مه برخه)
- عزیز آریانفرچگونه دهلیز واخان ایجاد و به زور به افغانستان داده شد
- جمعه خان صوفيلر و بر: دوه افغان که يو افغان؟
- انجنېر ظهورالدين اندېشبه افتخار سالګرد انقلاب پېروزمند و زنجير شکن سوسياليستی اکتبر
- گزارشگر از انگلیسی به پارسی: صدیق رهپو طرزیده اسطوره در مورد افغانستان
- انجنېر ظهورالدين انديشبمناسبت سالمرګ انقلابی دلير وانديشمند خلل ناپذير
- از کریم پوپل روش سیاسی دولتها وملیتهای افغانستان در طول تاریخ
- عدالتدشمن هرگز وارد شهر لنين نخواهد شد!
- عبدالو کیل کوچی ماندگاران تاریخ
- نصیراحمد – مهمنددافغانستان دخپلواکی دبیرته اخیستلو
- سليمان راوش به پیشواز 28 ـ اسد
- انجنېر ظهورالدين اندېشدافغانستان دخلکو دملی_ازادی بخښونکي انقلاب دکاليزی په وياړ
- گزارنده: عزیز آریانفرمقاله دوم نقش دولت «کیرپاند» در با هم آمیزی فرهنگ های آسیای میانه
- عزیز آریانفرشاهنشاهی پنج صد ساله تاجیکی- ایرانی کیرپاند در مرزهای باختری چین
- حامدعلمیرساله روزشمار وقایع افغانستان از سال 1747 الی اخیر سال 2010
- نوشته کریم پوپلظهور وزوال اردوهای افغانستان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دوازدهم وپایانی
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش 11
- گزارشگر از زبان انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش دهم
- سرلوڅ مرادزیلندن کې ډيورند جرګه د پنجاب پر سر کلک ګوزار
- تهیه کننده:امان معاشر نامه ی خواجه حافظ شیرازی برای امیر تیمور
- عبدالصمد ازهرخود کشی یا قتل بخش نهم
- محمدنبی عظیمی لحظاتی با ازهر بزرگوار
- محمدنبی عظیمی آیا روزی تاریخ حــــرب کشور ما نوشته خواهد شد؟
- عبدالصمد ازهر اسرار مرگ میوندوال بخش نهم
- ازهر عبدالصمداسرار مرگ میوندوال بخش هشتم
- محمد همایون سرخابی شهر غلغله در ماتم نبود بودای بزرگش هنوز میگرید
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوالبخش هفتم
- محمدنبی عظیمیتا لحظهء انــــتقال مسؤولیت
- گزارش از انگلیسی به پارسی صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دوران تیموریان
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش ششم
- اسدالله جعفریآیاافشار باردیگر تکرار خواهد شد؟
- سید عبدالقدوس «سید»جنگ افشار
- خلیل الله سکندریواقعیت های پنهان در ماجرا های عیان افغانستان
- محمد همایون سرخابی نگاه مختصری پیرامون زندگی پرافتخار ظهیرالدین محمد بابر
- عبدالصمد ازهراسرار مرگ میوندوال بخش پنجم
- محمد عالم افتخارسید جمال الدین افغانی ؛ اَبَر انسانی که از نو باید شناخت !
- سرلوڅ مرادزی پاچاخان د بهرنیو پوهانو په نظر کې
- صدیق رهپو طرزیباستانشناسی افغانستان از کهن ترین روزگار تا دور تیموریان
- میرعنایت الله سادات نظری بر موافقتنامه ای دیورند
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا قتل؟ بخش چهارم
- نویسنده : مهرالدین مشیدامریکا و بازی بزرگ در کشوری که دشنۀ مقاومت گلوی هر مهاجمی را شگافته است
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ بخش های دوم و سوم
- تتبع و نگارش امان معاشر، خبرنگار آزاد آمدن قوت های نظامی اتحاد شوروی به افغانستان
- ا. م. شیریبمناسبت زادروز استالین
- عبدالصمد ازهرخودکشی یا مرگ
- نویسنده: ولادیمیر پلاستون ببرک کارمل تا آخرین نفس های خود به حقانیتِ راهی که خود انتخاب نموده بود باور داشت
- ع.رستمی ببرک کارمل نماد وحدت!
- ر. حسنهفته اول دسامبر یاد آور روز های فقدان دو شخصیت مبارز نستوه کشور
- نوشته از ع. بصیر دهزادبخاطر 14چهاردهمین سالگرد وفات شادروان ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی گرامی وجاویدان باد نام وخاطره تابناک زنده یاد ببرک کارمل
- عبدالو کیل کوچی چهارمین سالروز وفات زنده یاد محمود بریالی را گرامی میداریم
- احمدشاه سرخابییادی از جاودان یاد ببرک کارمل و برادر و همرزم فقید ش محمود بریالی!
- سرورددیورند کرښه دتکړه پوهانو وځیړ نو ته ضرورت لري
- عزیز آریانفردرنگی بر سر نام کشور ما- افغانستان
- عزیز آریانفرراز نهانی نامه دوست محمد خان به نیکلای یکم- امپراتور روسیه
- عزیز آریانفرآیین نامه داخلی انقلابیون جوان افغان (جوانان افغان)
- شباهنگ راددر یادمان کمونیست رزمنده «ارنستو چه گوارا»
- دکتر بیژن بارانکوچ آریاییها از شمال خزر
- سرلوڅ مرادزی د تاریخ پاڼه : کوز پښتانه او د افغانستان خپلواکي
- سليمان راوش تجاوزانگليس ، روس و امريکا بر افغانستان يا يک دروغ بزرگ
- اکادمیسن دستگیر پنجشیریحملات بر نیروهای چپ و پیامد های آن
- عزیز آریانفرگستره «اروآسیای میانه بزرگ»
- احسان لمر یادی از خانوادهء ناظر صفر
- داکتر . و .ع . خاکسترفراز های از زند ه گی یهودان در افغانستان
- نوشته صدیق رهپو طرزیتمدن «سند ـ هلمند» آغاز گر تاریخ ما
- انجنیر زلمی نصرت مهمندافغانستان د«جواهر لعل نهرو»له نظره!
- لیکونکی : نجم الدین « سعیدی »دعلامه دوکتورمحمد سعید « سعید افغانی»د «۲۵» تلین په ویاړ !
- سيد احسان " واعظی"تمدن های آريانای کهن و خراسان باستان
- آصفه صبابه مناسبت سی امین سال شهادت شاد روان محمدطاهربدخشی
- عبدالوکیل کوچیفرخنده باد چهل و پنجمین سالگرد تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان ، حزب قهرمانان وشهیدان !
- مرادزیستر پاچا خان : ملي هویت ، خپلواکي ، ملي ژبه او تعلیم
- علی رستمی چهل وپنجمین سالکرد حزب دموکراتیک خلق افغانستا ن را گرامی داشت !
- داود کرنزی بمناسبت سومین سالگرد وفات رفیق بریالی
- یعقوب هادینام و نیکوئی های رفیق ببرک کارمل جاودان باد
- سید احسان واعظی شخصیت نام اوری که باتاریخ زیست
- ترجمه و تحشیه از خلیل وداداز انقلاب اکتوبر تا انقلاب ثور
- سيد احسان " واعظی"تمدن هاي آرياناي كهن و خر اسان باستان
- احسان واعظی جايگاه والا و ارزشمند فيض محمد کاتب هزاره دربازتاب رويدادهای سياسی و تاريخ نگاری کشور
- رحمت اله رواند سنبلی نهمه نیټه د پښتنو اوبلوڅو د پیوستون د ورځی په یاد
- مرادزئ د وږي ۹ مه د پښتونستان ورځ
- نوشته : میرمحمد شاه "رفیعی"آرزوهای فراموش ناشده شهدای به خون خفته
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- صديق وفا لويَه جَرگه ها ونقش ارزشمند آن در ساختار اجتماعی- سياسی وقانون گذاری افغانستان
- پژوهش: ظاهردقیق ماسترعلوم سیاسیحکومت مجاهدین(!)وبرکناری نقابهای تقدس آنان
- محمد عوض نبی زا د ه سی ومین سالروز شهادت علامه محمد اسمعیل مبلغ فرخنده و گرامی باد
- دکتورخلیل وداد (بارش)خاطرات مهندس هُلندی فان لوتسنبورگ ماس
- محمد عوض نبی زا دهدرويش علي خان هزاره اولین نایب الحکومهءهرات دردولت درانیها
- میرعبدالواحد ساداتسخنی چند پیرامون شخصیت والای غبار
- محمد عوض نبی زا ده بنیادعلیخان هزاره مبارزهمیشه درسنگرو یکی ازمدافعین راستین استقلال کشور
- محمد عوض نبی زا دهشیرمحمدخان هزاره جنگاورقهرمان و یکی از فاتحین اصلی معرکهءمیوند
- ترجمه و تحشیهء دکتور خلیل وداد نخستین مداخلهء نظامی شوروی به افغانستان
- سیدحسن رشاددو یاد و دو خاطره
- گزارنده به دری: عزیز آریانفرافغانستان در مراحل نخست توسعه مستقل (سال های دهه 1920)
- محمد عوض نبی زا ده میر یزدان بخش بهسودی نماد ازایمان و مقاومت ،قربانی توطیه و پیمان شکنی
- محمد عوض نبی زا د ه یکصد وپا نزدهمین سا لیا د شهادت میرمحمدعظیم بیگ سه پای
- نسیم جویا جویاــ پرچم شجاعت و نبرد مردم افغانستان به خاطر ازادی,عدالت وترقی
- محمد عوض نبی زا دهچهل و سومین سا لگرد وفات زنده یاد برات علی تا ج یکی ازپیشآهنگان ، نهضت مشروطه خواه و دموکرات گرامی باد
- محمد عوض نبی زا دهیکصدوپنجمین سال تولد فرقه مشرفتح محمد خان میر زاد یکی از پیش قراولان جنبش مشروطیت کشور فرخنده باد!
- محمد عوض نبی زا دهبیست و ششمین سا لیا د وفات محمد ابراهیم گا و سواریکی ازپیشگامان نهضت دهقا نی وضد استبداد گرامی با د!
- جنرال محمد یاسین امیریهشتاد سال از تولد ببرک کارمل شخصیت استثنایی تاریخ معاصرکشورمی گذرد
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبي زاده نقش و مقام مردم هزاره دردولت و جامعه طی دوونیم قرن اخیر
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟(قسمت ششم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- مشعلشخصيتي که با تاريخ عمر خواهد کرد
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت پنجم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت چهارم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- محمدعوض نبی زاده یادی ازمبارزقهرمان عبدالخالق شهید
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ )قسمت سوم (
- تهيه ، تدوين وپژوهش (راد مرد)چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟ (قسمت دوم )
- تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)تاريخ سخن ميگويد: چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- دپلوم انجنیر خلیل الله معروفی جوانمرد لک بخش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در كوچه هاى خون و اّتش (جلد دوم)
- نصرت شاد يادي از “ مولانا “ ملانصرالدين !
- محمدعوض نبی زاده معرفی مختصریکعده ازمبارزین شاخص مردم هزاره درجنبیشهای ضد استبدادی و استعماری
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ويرايش وگردآورنده جانبازنبردنخستين سلطنت يک زن ازسلاله غزنويان در جهان اسلام
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- ظريفيبه بها نهء هشتا دهفتمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان
- آتوسا سلطان زاده فيلسوفاني كه پيامبر شدند !
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- دوکتور.م. پکتیا وا ل بمنا سبت هشتا دو هفت مین سا لګر د استر دا د استقلا ل ملی افغانستا ن
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات یا هزارستان ازدیدگاه ونظر مورخین
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- نصرت شاد توماس هابس متفكر و فلسفه سياسي دولت
- عليشاد لربچه ژان ژاك روسو
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- عليشاد لربچه زنون ؛ اهل كيتون
- نوشتهء: زمری کاسی شناسنامهء يکتن ازمشروطه خواهان، يک مبارز گمنـــام و افشای يک ترورسياسی ديگر؛
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشوردرمورد هفت وهشت ثور
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پر شوردر مورد هفت وهشت ثور
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رستاخيزمروري برواژه تاريخ
- جليل پرشور در مورد هفت و هشت ثور(بخش شـشم)
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشور در مورد هفت وهشت ثور بخش چهارم
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر مورد هفتم وهشتم ثور
- جليل پرشوردر موردهفتم وهشتم ثور
- سراج الدین ادیبروز جهانی کارگر وتشکیل سازمان بینالمللی کار
- سراج الدین ادیب جهان در آیینه ء رویداد های تاریخ (اول تا 31 می )
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمد وليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- محمدوليبرگ های از تاريخ روابط خارجي افغانستـــــــــــــــــــان
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- سراج الدين اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- کريم حقوقابونصر فارابي ارسطوی شرق
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آيينهء رويدادهای تاريخ بخش نخست
- گرد اّورنده و مترجم: غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- غفار عريفگذر در کوچه هاي خون و آتش
- رضا شادابهویت قومی هزاره ها و سادات هزاره
- ارسالي آرش فروزی با مبارز آتشين راه نجات مردم داکتر محمودی آشنا شويم
- سراج .اديبجهان در آئينهء رويدادهای تاريخ
- دوکتورمحمد شعيب مجددیمسابقه تير اندازی در زمان تيموريان هرات
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش سوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش دوم
- سراج الدين اديبجهان در آیینه ء رویداد های تاریخ بخش نخست
- اسکاریحسن صباح وجنبش اسماعيليه
- دستگيرصادقيغارت ميراثهای فرهنگي و تاريخي
- صباحچگونه ابوریحان بیرونی قاره آمريکا را کشف کرد؟
- داکتر وفاهوشی مین مردی که تاريخ را رقم زد
- صباحاولين سفير زن درتاريخ کابل زمين
- صباحگوشه ي ا ززندگي جاودانه مرد خراسان
- استادصباحابوالفضل بيهقی مورخ امپراتوري غزنويان
- سراج الدين اديببمناسبت 86 مین سال استقلال افغانستان
- تهيه و تدوين از بصيرشررتاريخ ، آزادي ،صلح واستقلا ل
- عينيسيرتاريخي فاجعه ملي ومجرمين جنگي
- رسالتروزا زن بحث انگيزتاريخ
- استادصباحميمنه د راورا ق تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحچهل سال اسماعیلیه بعد از وفات حسن صباح
- استادصباحتاريخ عمومي اسماعیلیه هاواوضاع خراسا ن
- نبشهءايشرداسالاحمدالله هندوی افغانستانیم؟!
- تهيه و ترتيب از اشرف بهروزفشرده اي از تاريخ فرانسه
- انجنيرغلام سخي ارزگانيبه بهانه يي گرامي داشت از روز جهاني مادر
- ارسالي جواد نصريانزن در آنسوي تاريخ
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحيعقوب ليث صفاري مرد خرد وپيکا ر
- ارسالي صيقلرويدادها ي تاريخي
- ارسالي بنفشه ميتراآخرين تغييرات سياسي جهان در دهه پسين سده دوهزار عيسايي
- ارسالي فرحت شکوهمندگفتار بزرگان
- ارسالي بنفشه ميتراسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- ارسالي بنفشه ميترامجموعه ای از دانستنی ها
- گردآورنده وتلخيص استادصباحسفر تاريخي وهنري د ردنياي باستا ن
- استادصباحگسترش فرقه اسماعیلیه در قرن اخیر
- نسرین مفیدردپای زن افغان در تاریخ
- نسرين مفيدهشتم مارچ روز جهاني زن در پهنای تاريخ
- ارسالي محبوب شاملعقايد اسماعيليه
- ارسالي ميلاد بهزادتاریخچه کتاب و کتابخانه در عهد با ستا ن
- ارسالي نسترن نيلابمروري برآيين کا تو ليک
- ارسالي شامل سالارد رمورد زرتشت و زرتشتیا ن چه میدانیم؟
- ارسالي فريدون کيومرثمهاتما گاندی منجی صلح وپيام آورآزادي
- ارسالي بکتاش نهيردرباره اصطلاح شيعه
- استاد صباحکمي ازحقا يق ناگفته وتاريخي سرزمين خراسان
- ارسالي جواد نصريانتاريخ ظهور و مؤسس مذهب معتزله
- ارسالي اميد برهاناهل حديث و حنابله
- ارسالي جواد نصريانوهابيت چگونه بوجودآمد؟
- استاد صباحتاريخ مذ هب اسماعيليه
- ارسالي دانش آرزوتاریخ اروپا
- ارسالي اميد آهنگربابل درکجا واقع بود؟
- ارسالي جواد نصريانپنج دهه از تصویب اعلاميه جهاني حقوق بشر ميگذرد
- ارسالي اميد آهنگرامپراتوری اسکندر چه وسعت داشت ؟
- ارسالي عمران مهربانچه نيرويي ملتها را به حرکت در مي آورد؟
- ارسالي ميلاد دوستچه کسی می تواند تاریخ بنو یسد؟
- ارسالي مشهيد مهوشبِنِدِتو كروچه
- ارسالي اميد آزموننظرمن در باره تاريخ
- ارسالي مشهيد اميلسا ما نيان
- ارسالي داکتر بصيرجنگ نفت
- ارسالي احمد منصور آگاهنهروآزاده مرد آزادي
- ارسالي وليد نصرياندرتاريخ ا مريکا چه گذشته است؟
- استاد صباحلحظه يي دردهليزهاي تاريخ
- ارسالي سالار هوشمندبه بها نه، سالروز ترور مهاتما گاندی
- ارسالي داکتربصيرتاريخ و هويت ملي ما
- ارسالي شامل صباحلحظه يي با تاريخ
- دستگير صادقيگراميداشت از مبارزات قهرمانانهً مردم با شهامت افغانستان در حفظ استقلال کشور