ازسکوت اعضای حزب دیموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن) وکارمندان دولت آنوقت،مغرضین ودشمنان استفاده سئومینمایند
ع باغبان  ع باغبان

دولتیکه بعدازسقوط رژیم حفیظ الئد امین بوجودآمد.هدف عمده واساسی اش راایجادنظم، صلح، ترقی،پیشرفت،زنده گی مرفه مردم وحکومت قانون بود.چون رژیم  زاده مداخلات سیاسی، اقتصادی ونظامی طرفین جنگ سرد، دول همجوارکشورما بخصوص پاکستان وایران وحامیان شان(بعضی کشورهای عربی واسرائیل) ازیکطرف،وتند رویهای رژیم تره کی امین،که باعث پارچه شدن دولت پرقدرتیکه ازاثروحدت دوجناح حزب دیموکراتیک خلق افغانستان(خلق وپرچم) بوجودآمده بود،ایجادفضائی ترورواختناق ،کشتارهزاران هموطن ما بشمول قتل نورمحمدتره کی رهبرجناح خلق،ازجانب دیگر،سبب گردیدتادولت شوروی بخاطر حفظ منافع خود،مداخله مستقیم نظامی نمود.وجکومت حفیظ الئد امین سقوط داد.                       

      رژیم ازوحدت دوباره جناحهای حزب( پرچم وخلق طرفدارتره کی)به اثروساطت اتحادشوروی واحزاب چپی هند،عراق وسایر کشورها،با درک وضع ناهنجارکشوربوجودآمد.چون وحدت مذکوربازهم شکل واقعی واورگانیک را نداشت.وبه شکل ائتلاف ونامتجانس،ضدیت علیه همدیگر بود.صفوف درپرنسیپ ازوحدت حزبی سخن میگفتند، اما درعمل چنین نبود.بدلیل اینکه یکتعداد اعضای رهبری وصفوف جناح پرچم تحت فشاررژیم تره کی،امین زجروشکنجه های مختلف را متحمل شده بودند.صدهاعضوحزب درمرکزوولایات کشورمانند(رفقاهدایت قوماندان کماندو، شاهپوراحمدزی،دوکتورعلی اکبر،محمدطاهروانجنیرسیدمصطفی وانجنیرفیض محمدازولایت پروان،منشی کمیته ولایتی کندزو........)زیرشکنجه کشته شدند.وصدها عضودیگرحزب به اثر شکنجه معیوب گردیدند.رفیق نبی افسرپولیس که به اثربرق دادن چشمانش کورشدوسایرین .... . چنانچه سلطانعلی کشتمند درصفحات 419 الی 462 و600 جلداول ودوم یاداشتهای سیاسی ورویدادهای تاریخی بصورت دقیق ازشیوه برخوردظالمانه عمال کام واکسا معلومات ارائه نموده.  وهزاران تن اعضای جناح پرچم درمحابس وتوقیفخانها بحالت رقتباربسربردند.             لذامشکلات شدید درزمینه وحدت موجودبود. طورمثال: ـ دررژیم جدید سلطانعلی کشتمند بحیث صدراعظم واسدالئدسروری به حیث معاون صدراعظم تعین گردید. اسدالئد سروری رئیس استخبارات حکومت تره کی بود. وکشتمند در زمان تره کی بدون هیچگونه اسنادودلایل توقیف وتوسط اورگان اکسا (اسد الئد سروری وگروپش) تحت تحقیق قرارگرفت.دراثنای تحقیق توسط همان گروپ مانندسایرین مورد شکنجه واذیت قرارگرفت. لذابا داشتن چنین عقده های شخصی وجناحی امکان انجام کارمثبت وصدفیصد مفیدکه باتفاهم و همکاری دریک اداره صورت گیرد، مشکل بود. بهمین شکل جنرال قادروزیردفاع وجنرال رفیع ،نجم الدین کاویانی ،سرورمنگل و سایراعضای جناح پرچم که توسط کارمندان اورگانهای کام واکسا مورد لت وشکنجه قرار گرفته بودند.ودردوایرحکومت جدید مشترکا ایفای وظیفه مینمودند . بعضا معضلات رابوجود میآورد.اما رهبری حزبی ودولتی،بخاطرپیروزی اهداف حزب وآرامی مردم وآبادی کشورهمیش توصیه به گذشت،برده باری،(لذت یا ثوابی که درکذشت است،درانتقام نیست) وحدت وتطبیق قانون میکرد.واین بزرگترین درسی بود که رهبری حزب برای صفوف خود داد که بخاطرمنافع مردم وکشوربامخالفین یکه حتی مرتکب قتل و اذیتهای شما شده باشد وحدت یا ائتلاف نماید.  

          باایجاد حکومت جدیدوآمدن قوای شوروی به افغانستان سیاست منطقه و جهان تغیرنموده بصورت عموم توجه جهانیان جانب افغانستان بیشترشد.کمکهای نظامی ومالی بنام داعیه افغانستان ازهردو بلاک به افغانستان وپاکستان،ایران سرازیرگردید.بخصوص پاکستان به مرکزتجمع کمکها ی مالی  ذخیره گاه سلاح ومحل تربیه تروریستان تبدیل شد.که بکمک استخبارات آن کشور،تروریستان تربیه شده جهت ترور،تخریب وکشتارهای فردی ودسته جمعی بوطنما اعزام میگردیدند.درزمینه اسناد ومدارک انکارناپذیر درآرشیف های اکثرکشورهای جهان وجود دارد.آنهابودندکه شورشها، بغاوتها،جنگهای چرئیکی وبعضا منظم را بکمک اجنتهای قبلا استخدام شده درتمام قریه ها، شهرها وولایات کشوربراه انداختند.     

         رژیم جدید باشناخت ازخصلت واهداف مخالفین،مشکلات امنیتی،اقتصادی ،اختلافات داخلی و شرایط جنگ تحمیلی،یگانه راه بیرون رفت را، دروحدت ویکپارچگی ومبارزه متحدانه دانست. باتوجه به این مطلب که مرمی دشمن خلقی وپرچمی رانمی شناسد.جهت رفاه عامه وایجاد نظم وامنیت درجامعه،باداشتن تجربه ازحکومات قبلی بخصوص دستگاه جهنمی شکنجه وظلم امین (دستگاه های استخباراتی کام واگسا) اقدام عملی به ایجاد حکومت نظم وقانون طبق اهداف قبلی حزب نمود.    

           ــ اولین اقدام تمام محبوسین سیاسی حکومت امین را با اعلان عفوعمومی رها نمود.وازتمام مردم کشورکه روی عوامل مختلف وطن راترک وبخارج کشور مهاجرشده بودند.تقاضا نمود تادوباره بکشورآبائی خود برگردند.   

            ــ اصول اساسی جمهوری دیموکراتیک خلق افغانستان راکه حیثت قانون اساسی موقت راداشت تصویب نمود.درقانون مذکورسیستم سیاسی اهداف وپلانهای دولت،حقوق،آزادیهای ومکلفیت های مردم،مکلفیتهای دولت درمقابل مردم،تشکیلات اداری وسایرموارد حقوقی بشمول واورگان های کنترول ونظارت ازتطبیق قوانین درنظرگرفته شده بود.          

         چون حجم مداخلات،وتعداد کشورهای مداخله گروکمک کننده به مخالفین دولت زیاد بود.دولت با درک اینکه اورگانهای مجهزامنیتی باید جلواعمال تروریستی وتخریباتی دشمنان رابگیرد،واز جانب دیگرفضائی امن وحکومت قانون راجهت زندگی آرام ومطمین مردم ایجادنماید.بانظرداشت مشکلات اقتصادی وقلت کادرهای مسلکی، ناچاربه کمک مالی ونظامی شوروی، وتربیه کادر های مسلکی،اورگان های امنیتی قوی راایجاد نمود.این اورگانهای امنیتی( پولیس،سپاهیان حزب واورگان خاد) وظایف شان درامردفاع ازوطن در پهلوی اردو،باتطبیق قانون به وجه احسن انجام دادند.وبدستگاه های خدمت بمردم تبدیل گردیدند.      

     وزارت امورداخله برعلاوه وظایف روتین خود، درمرکزولایات ،شهرها وعلاقه داریها جزوتام های امنیتی راطبق قانون ایجاد وجهت حفظ امنیت بیشتر،برعلاوه شعبات امنیتی،جناحی، محافظ کندک های ملیشای راایجاد،تادردفاع ازامنیت عامه نقش مثمرداشته باشد.نظارت ازاجرات پولیس را لویه حارنوالی وحارنوالی نظامی انجام میداد.وجهت همکاری بیشتردرکشف وافشای مخالفین، بااورگان خاد پولیس درپرتو قانون وظایف خویش راهمدوش انجام میدادند.علاوتا معاونیت سوم ریاست جنائی وزارت امورداخله، وظیفه کشف جرایم ضد امنیت ملی (وظایف استخباراتی) را بعهده داشت.که درچوکات وزارت داخله طبق قانون آنرا انجام میداد.          

       ریاست خدمات اطلاعات دولتی (خاد) که بعدا بوزارت ارتقا کردباداشتن تشکیلات وسیع مانند  ریاستهای اول،دوم،سوم که ضمناَ وظیفه کنترول کارمندان خاد راداشت،چهارم که کاردربخشهای اقتصادی مینمود.،پنجم وظایف امنیتی ،وکاردربین باندها وگروپهای ضد دولت،ششم که برعلاوه کارهای امنیتی وظیفه تعقیب راداشت،هفتم کاردرادارات دولتی،تحقیق ،نظامی،حارندوی یا پولیس ،دهم که وظیفه امنیت مقامات دولتی وحزبی راداشت،پانزده کاربا اقوام وقبایل،ریاست حوزه اول کارهای امنیتی درشهرواطراف کابل،شفر،مخابره،89 ،ادرای وسایرشعبات که همه وظایف خاص ومشخص طبق قانون انجام میدادند.(اینکه مخالفین بخاطرپوشانیدن اعمال وجنایات خود ادعا مینمایند.که هرکارمند خاد هرعملیکه میخواستند،انجام میدادند.دروغ محض وتبلیغات خصمانه میباشد.)     اورگان خادتحت رهنمائی مقام دولت،رهبری خاد وظایف خودرا درچوکات قانون انجام داده. وعلاوتاَ حارنوالی اختصاصی نظارت برقانونیت اجراات کشف وتحقیق جرایم رابصورت مستقیم انجام میداد..همچنان مرکزتعلیمی خاد واقع منطقه تخنیکم شهرکابل تاسیس،که کارمندان جدید وسابقه خاد،بمد تهای مختلف سه ماهه،ششماهه ویک ساله دروس مسلکی وپرنسیپهای حقوقی وقوانین کشوررافرامیگرفتند.علاوه بصورت متداوم اجرات همه اعضای خادجهت رعایت نظم وقانون،رعایت پرنسیپ های استخباراتی (دماغ سرد ودست پاک) برخوردبامردم،تحت کنترول ریاست سوم قرار داشت. ریاست امورسیاسی خاد    برعلاوه وظایف حزبی درتمام ریاستها وجزوتامها ،بصورت غیرمستقیم اعمال واجراات کارمندان خاد راکنترول میکرد.درصورت ملاحظه تخلف واجرات سئوکارمندان موضوع را کتبابمراجع مربوطه جهت بررسی قانونی اطلاع میداد.واقعیت دیگررقابتهای جناح های داخلی حزب سبب گردیده بود،تا کارمندان درتطبیق ورعایت قانون جدی باشند.هرگاه تخلفی صورت میگرفت.عضوجناح مقابل موضوع تخلف رابه مراجع مربوطه اطلاع میداد.ونکته دیگر نقش مشاورین درزمینه تطبیق قانون را باید فراموش نکرد.درهراورگان نسبت کمبودکادرورزیده ونداشتن تجربه کافی دراموراستخبارت،عدم بلدیت درتشکیلات،شیوه فعالیت وعملکردتروریستان که توسط استخبارات امریکا،پاکستان،ایران وسایرکشورهارهبری ورهنمائی میگردید،مشاورین شوروی وجود داشت.که درتطبیق ورعایت قانون،کارمندان اورگانهای امنیتی را تشویق و رهنمائی مینمودند.گرچه آنها بامحیط،کلتور،عنعنات وسنن مردم وجامعه ما بلدیت و معلومات کافی نداشتند.اما وقتی به ادارات مربوطه بحیث مشاورتوظیف میشدند.قوانین ومقررات همان بخش راقبلا مطالعه وبه کارخود شروع میکردند. طورمثال:یک کارمند دولت خانه اش در قلعه واحد بالاترازمنطقه کوته سنگی شهرکابل قرارداشت.بایک قطعه کارت عضویت یکی از تنظیم های جهادی راداشت دراثنای تلاشی دستگیرشده بود.چون شب گذشته تروریستان به آن منطقه آمده،به اثرتهدید سلاح ،موادخوراکه ازموصوف وچند فامیل دیگراخذ نموده،وکارتهای عضویت همان تنظیم رابرایش توزیع نمود.وازآن محل چند فیرراکت بالای منازل مسکونی پرتاب نمودند . که دها تن کشته وزخمی گردیدند.دوسیه بعدازتکمیل جهت اتخاذ تصمیم بحارنوالی ارسال گردید. حارنوال موظف بعدازمطالعه دوسیه ودرک علل وانگیزه جرم (درحالیکه طبق فقره ماده 221 قانون جزا مجازات چنین جرایم جبس متوسط ازیک الی پنج سال میباشد).دوسیه را حفظ ومتهم رها نمود.قبل ازرهای ضمن صحبت درباره حوادث وقضایا روی همین دوسیه صحبت شد. بااینکه حارنوال درتصامیم خودطبق قانون استقلال داشت.مشاورگفت بنظرمن قانون شماعمل متهم راجرم میداند.وجزایش راحبس متوسط پیشبینی نموده است.اماحارنوال تصمیم خودراگرقت. بعدا مشاورراگفت که امروز دروقت نان چاشت یک چکردرشهرکابل میزنیم.حارنوال موظف، مشاور،ترجمان ودریورحارنوالی که قبلا برایش استقامت راه تفهیم شده بودتابصوب دوراهی پغمان برود ودرباره بر گردد.حرکت نمود.وقتیکه ازمنطقه قلعه جرنیل وقلعه وکیل میکذشت، مشاوررابه منطقه آشنانمود.مشاورترسیده،وگفت که مراتسلیم نمی نماید.برایش توضیح شدکه کارمندان دولت دراینجا که شبانه دشمن باسلاح میآیند،زنده گی مینمایند.مجبورهستند تابخاطر حیات خودوفامیل خود، دشمنان دولت رامواد غذائی بدهند.وکارت عضویت شان راداشته باشد. وقتیکه دوباره بدفتربرگشت،مشاوربه حارنوال موظف گفت که امروزمرا درس خوب وعملی دادید. لذادولت (اورگانهای عدلی وقضائی)بادرک عوامل ،انگیزه هاجرم  ومجبوریت مردم که تحت فشارشدیدتروریستان وقاتلان قرارداشتند.صدها چنین  قضایا راحفظ ،وشخص مظنون را رها نموده.چون هدف رژیم ایجادنظم، وزندگی مرفه وپرسعادت اتباع کشوربود.                     اورگانهای دولتی وظیفه داشتند.تاازاجرات خودبمقام دولت (شورای انقلابی) وباتاسیس شورای، به شورا گزارش اجراات خودرا بدهند.وبعضاُ کارادارات موردبررسی بیروی سیاسی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان، (بارعایت اینکه حزب دولت رارهبری مینماید) قرارمیگرفت.       باید ازنقش مشبت اورگان خاد درمبارزه علیه تجاوزات دشمنانان وطن،افشاء ودستگیری تحقیق وبه محاکمه کشانیدن آنان طبق قانون درپهلوسایراورگانها امنیتی یادآورشد.ریاستهای متعدد.جهت حفظ امنیت بهتر،ایجاد فضای امن وحکومت قانون،درجهت دفاع ازوطن،دستگیری وافشای مخالفین درشهرها،ولایات کشورکه ازمرکزرهبری میشد ایجادنمود.ودرچوکات قانون وظایف کشف،تحقیق جرایم ضدامنیت دولت وامنیت عامه رابه عهده داشت.،درداخل تنظیمهای جهادی، گروپهای دیگروماویستها، نقش وطنپرستانه خود رابخاطرآرامی و امنیت زندگی هموطنان خود مانند دیگربخشهای(پولیس واردو) انجام داده،وجانهای شرین خودراقربان نمودند. قهرمانی ها وخاطرات شجاعانه شان ثبت تاریخ گردید.اما دشمنان مردم قبلا وفعلاعلیه فرزندان صدیق کشوربکمک دستگاه های تبلیغاتی گلون پاره کردند ومیکنند.واعمال جنایتکارانه خود را،مانند کشتارمردم ملکی دراثر راکت سکر،بمگذاریها درمحلات پراذحام ،مانند حوادث میدان هوائی کابل،چهارراهی پشتونستان مناطق مختلف شهرکابل،ولایات مختلف مانند کندهار،هرات،کندز ،بغلان،خوست،لغمان و.....که درنتیجه هزاران هموطن ماکشته ومعیوب گردید.طورمثال :     جف هارمن فلمسازدرسال 1985 یک چشم دید خودرادرنشریه سندی تایمزبه این شرح به نشر رسانید:(درقرارگاه حاجی عبداللطیف،رهبرچرئیکی حومه کندهار دوازده سربازحکومتی رابه حیث اسیرجنگی زنجیرپیچ ایستادکرده بودند. آنها منتظرآن بودندکه توسط قاضی بدنام یک گروه اسلامی،محاکمه شوند.آن قاضی به من گفت:{من شخصا گلوی یک هزارحزبی رابریده ام...} اسیران غیرکمونیست چانواری ویاگردن زده شدند،ویاسنگسارگردیدند.)اواین اطلاع رادرحضور 12 تن اسیربمن گفت......درحالیکه جلاد باشی محمد جمعه تبرزینی رادردستش نوازش میداد و نیش خندی درلبانش نقش بسته بود...چنین اظهارداشت که این یک تبرزینی عادی نیست .بخاطر حلال کردن ساخته شده است.(صفحه 122 افغانستان گذرگاه کشورگشایان اثرجارج آرنی) .  آیا این اعمال راکه درآنوقت آقای مسکینیاروامثالش تائید نموده وجهادمینامیدند.ازطریق رادیوهای به اصطلاح مجاهدین،صدای امریکا ،رادیو اسرائیل وغیره رادیوها پخش میگردید.جهاد بود ویا جنایت ونقض حقوق بشر؟                        همین اشخاص بودند.که اعمال قتل،ترور،تخریب وچوروچپاول، دزدی ورهزنی را جهاد جلوه دادند.درحالیکه جهاد مفهوم جداگانه ومقدس دارد.که معنی پاک نمودن نفس ویا درجهت دفاع وپخش اسلام مبارزه نمودن راگویند.درحالیکه اکثرا جنگها ،کشتارها واعمال تروریستیکه به اثر هدایات استخبارات پاکستان ،ایران،امریکا وحتی اسرائیل که هدف عمده شان شکست شوروی بود.ودرنتیجه اسلام رابدنام نموده ،روحیه اسلام ستیزی رادرذهنیت جهانیان بوجودآوردند.همین مسکینیارها بودند.که اعمال سیا راسفید جلوه دادند وخودشان شریک جرمی آن تروریستان حساب میشوند.وخواهندشد.فعلاوقتیکه متوجه میشوند،علیه بعضی رهبران تنظیمهاواقعیتگوئی مینمایند. درحالیکه بیش ازپانزده سال آنها راتوصیف نمودند،وبراعمال جنایت کارانه شان صحت کذاشتند. شاید!ازپول ودارائی که قوماندانان غصب کردند،برای تبلیغ کنندگان کمتررسیده باشد. وهمین اشخاص ناله سرمیدهند که اعضای حکومت سابق واعضای حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ناقضین حقوق بشرهستند. دومطلب درتبلیغات آنها نهفته است:        

    1 ـ  آنها بهمین شیوه تربیه شده،که موضوعات رابایدبدون درک واقیعت،ودورازواقعیت به منافع وطبق پالیسی وهدایات آمرین خود (استخبارت ......) به شکل احساساتی وتغیررنگ دادن وقیافه ودشنام دادن تبلیغ نمایند.تاباورمردم راحاصل نمایند.درحالیکه فعلا مردم ماهیت چنین اشخاص را داتسته اند.وهم دانسته اندکه کدام اشخاص وسازمانها برای مردم ووطن خدمت کرده ،ومینمایند. فعلا درمنازل وموترهای اکثرمردم کشورفوتوهای رهبران حزب دیموکراتیک خلق افغانستان نصب میباشد.وعلاوتا برای مردم ثابت گردیده که هیچ عضوحزب ازرهبری تاصفوف درطول بیشترازده سال حکومت داری،صاحب خانه،دکان،سرای وسرمایه درداخل وخارج کشورنشدند. هرگاه کدام اپارتمان مکرویان یاکدام نمره جهت رهایش خوداخذ نموده بود.اکثرا درزمان بی امنیتی وبیکاری نسبت مشکلات اقتصادی آنرابفروش رسانیدند. هرگاه هدف اعضای حزب خدمت بوطن ومردمشان نمیبود.فعلا به سرمایداران بزرگ تبدیل میشدند.لذا ثابت میشود که:        ـ هدف شان خدمت به مردم ووطن بود.        

      ـ اورگانهای نظارت کننده برتطبیق قانون وجود داشت.هرگاه کدام شخص میخواست سئواستفاده ویاتخلف ازقانون نماید عاجل موردتعقیب عدلی قرارمیگرفت.    

        2 ـ یکتعداد هموطنان ما که روی مجبوریتهایکه واقعیت آن برای خود شان بهترمعلوم است در سالهای 1357 الی 1359 ویا چندسال بعد وطن رارها کرده،طورمهاجردرخارج کشور،دور از واقعیتها وقضایای وطن،ویرانی ،کشتارهای هموطنان خود قرارداشتند.تنها مراجع خبری آنها رادیوهایکه درخدمت دشمنان وطن ماقرارداشتند.وآن رادیوها واقعیتهاراکه شامل کشتارهای فجیع مانند قتل بسمل (سرانسان ایستاده راباشمشیرتیزبریدن،تالحضه یکه آن شخص جان میدهد.انسان بدون کله راه میرود، ویاچرخ میزند) گردن بریدن ازعقب سر،دردشتها انسانان رابرهنه چارمیخه بستن تاحشرات گوشت واستخوان آنرابخورد.درچاه ها وگودالها انداختن،دست،پا،گوش وبینی، زبان بریدن،تجاوزبه زنان وپسران نمودن. ودها شکل کشتاروحشیانه یکتعداد مجاهدین رابرای شنونده گان خود بیان نمیداشتند.هرگاه اخبارچنین مطالب رانشرمینمودند.مسئولیت رابدوش دولت می انداختند.طورمثال اواسط سال 1363 حوالی 5 بجه صبح بمی را یکنفربه اصطلاح مجاهد دربین بلاک 143 و145 مخواست جاگزاری نماید.درهمین اثنا بم منفجر شد.که برعلاوه خودبم گزار،دونفردیگرکشته وچندین نفرزخمی شدند.به اثرصدای مهیب انفجارو شکستن شیشه ها ساکنین بلاک بیدارشده،توته های کشته شده گان راجمع نمودیم.اما همان روز رادیوهای مجاهدین وقوع حادثه رانشرنمودند.وعامل آنرافیرراکت روسها تبلیغ نمودند.بهمین شکل صدها جنایات آنان را بدوش دولت افغانستان وقوای شوروی انداختند. لذا هموطنان ما ازیکطرف بایک عقده ازوطن خارج شدند.وازجانب دیگرتبلیغات دروغ وزهرآگین مسکینیارها ذهنیت وافکارآنها راتغیرداده، عقده های شان چندین مرتبه علیه اعضای حزب وحکومت آنوقت بیشترشده است.                   ـ مطلب دیگراینکه یک تعداد هموطنان ماباداشتن عقده های سیاسی،داشتن وظیفه سازمانی تا علیه حزب ودولت تبلیغات نمایند.واین تبلیغات اکثرا مملوبادورغ وخودنمائی(لاف زدن)بوده ،تا خود را دربین سایرافغانان مبارزومجاهدجلوه بدهد.درحالیکه اکثرشان تظارت خانه و محبس را ندیده اند.واینکه واقعاَچه اعمال خلاف مردم ووطن رامرتکب شده،وچه تعداد مردم کشورمتضرر گردیده بیان نمیداردند.چندمثال مختصر:     

       ـ آقای حسن امیری (حسن سیغانی) طوریکه خودش یکشب درضمن رداتهامات خودگفت که عضوسازمان شعله جاویدبود.....وکدام فعالیت دیگرنداشته.درحالیکه همین گروپ مربوطه آقای حسن سیغانی بودکه مظاهرات رابراه انداخته ،وشاگردان مکاتب وموسسات دولتی رامسموم نمودند.که به اثرآن چند تن هموطنان ما جانهای خودرا ازدست داده.وچندین تن دیگرمریض و بشفاخانه هابسترگردیدند.آیا این اعمال که موصوف درراس آن قرارداشتید،عمل تروریستی نبود.فرق شما واشخاصیکه بخاطرضربه زدن جانب مقابل خود درشهرکندهاربروی دختران مکاتب تیزآب پاش دادن چه است.ازنظرحقوقی وعدلی عمل آقای امیری شوم ترازآنهابود.چراکه به اثرمسموم کردن های گروپ مذکور چندین تن هموطنما تلف گردیدند.

           ـ یکی ازدوستان ما دراعتصابات مکاتب دستگیر،وبعدازبررسی مانند سایرین ،وابرازندامتش در طول پانزده روز،ازتوقیف رهاگردید.فامیلش بخاطراینکه طبق قانون بعد ازختم تحصیل،نظربه سنش،بخدمت عسکری جلب میگردید.ودرآینده معضلات دیگررابری فامیل خلق ننماید.اورابه پاکستان وسپس به آلمان اعزام داشتند.جوان مذکوردراینجا هم درس وتعلیم لازم رافرانگرفت...، فعلادرمحافل ومجالس با شوروطمطراق برحکومت آنوقت تهمت ها فراوان مبنی برشکنجه وظلم میبندد.ومیگوید که درمحبس پلچرخی اینطورشکنجه شدیم و....ما درجبهات علیه روسها به این شکل جهادکردیم و..... درحالیکه موصوف راهرگزبه محبس پلچرخی انتقال ننمودند.ومدت تقریبا پانزده روز رادرنظارتخانه ریاست تحقیق خاد واقع چهاراهی صدارت سپری نمود.وهم ازشهر پشاورطورعاجل به اسلام آباد،سپس عازم آلمان شد.بااینکه شخص بزدل وترسواست. هرگز مشکلات دشت وکوه راندیده.سال گذشته درپروگرام دنیای زندانی ساخته شکیب علومی وبعدا درپروگرام آقای حسن امیری با لاف زنی وتهمت های دورازواقعیت که مرا در محبس پلچرخی این وآن شکل شکنجه نمودند.خودرا مجاهد راه حق جلوه داد.واعضای اورگان خادرابه نقض حقوق بشرمحکوم نمود.وبعدازدشنام دادن اسم خود راثبت لست جعلیکه توسط آقای حسن امیری علیه اعضای حزب دیموکراتیک خلق افغانستان تهیه گردیده،نمود.اکثرثبت کننده گان لست آقای حسن امیری اعضای گروپهای ماوئیستی میباشد.که توسط خودش وهمقطارانش سازماندهی گردیده.ومیگردد.لذا شما قضاوت نمائید که این دشمنان حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ومردم افغانستان مانند آقایون امیری ها، با اینکه خودشان حتی برای فامیل(خانم واولاد خود)مضرواقع شده،چیطورمیتوانند برای وطن ومردم خودمصدر خدمت گردند.بهمین شکل دها مثال زنده و مستند وجود دارد.             

      دولت جمهوری دیموکراتیک افغانستان دردوران( ببرک کارمل ودوکتورنجیب الئد) قوانین متعدد درهمه عرصه ها مانند زراعت،صنعت،تجارت،علم و فرهنگ وسایرعرصه های زنده گی مردم تصویب وبمعرض تطبیق قرارداد.بخصوص اولین بارقانون محابس،توقیفخانها ونظارتخانها که مطابق به نورمهاوپرنسیپهای حقوقی امکانات رهایشی برای مظنون،متهم ومحبوس درنظرگرفته شد.وامکانات عملی آن نظربه امکانات اقتصادی کشور،چنانچه وضع نظارتخانها،توقیفخانها و محابس درمرکزوولایات بهترشد،وحارنوالان موظف ازتطبیق قانون مذکورتظارت بعمل میآورد. درصورت موجودیت نواقص دررفع آن اقدامات عاجل صورت میگرفت.مثالهای زیاد وراپور های نظارتی حارنوالان موظف شاید در لویه حارنوالی وحارنوالی اختصاصی موجود باشد.      دولت باتوجه اینکه مخالفین دولت هرگاه سلاح برزمین بگذارد.میتواندمانندسایرافراد کشور بشکل صلح آمیزدرکشورزنده گی نمایند.ابتدا طرح قانون اساسی کشورراتهیه ونظرخواهی مردم برای اولین مرتبه درتاریخ کشورما گذاشت وبعدارطی سه ماه جمع آوری نظریات مردم درلویه جرگه سال 1367 آنرا تصویب نمود.دراین قانون برعلاوه ساختمان دولت،حقوق وآزادیهای مردم، تساوی حقوق ملیتها ،مسئولیت دولت درمقابل مردم وسایربخشها حقوقی توضیح شده بود.مطالب جدید دراین قانون برای اولین مرتبه شورای قانون اساسی درکشوربود. ومطلب دیگرتاسیس سایر احزاب بود. علاوتا انجمن حقوقدانان بریاست محترم غلام سخی مصئون وعضویت بیشترا ز 1200حقوقدان نقش عمده رادرارائه مشوره های حقوقی دولت وبرجسته نمودن نواقص وخلاهای حقوقی وارائه طرحهای جدید داشت.چون مخالفین وافغانان خارج کشورازاین اورگانها واجرات مطلع نبودند.ویااگربودند جهت بدنام کردن رژیم تبلیغات منفی میکردند.      

      بهمین ترتیب دولت پروژه های عامل المنفعه درساحات مختلف احداث وبه بهره گذاری گذاشت. صدها مسجد ،کودکستان،مکتب وموسسات تعلیمی اعمار،وهزاران محصل را جهت تحصیلات عالی بخارج کشوراعزام نمود.بیشترین کادرهای مسلکی درهمه رشته ها تربیه وبجامعه تقدیم نمود. کوپراتیفهای مختلف جهت استفاده مثمرهموطنان ما با سپسایدی دولت تاسیس گردید.صدها پروژه خصوصی به اشتراک سرمایدارن ملی رویدست گرفته شد.کارسروی پروژه ذوب آهن عمرزی بکمک ملل متحد تکمیل شده بود.نازلترین آفر جهت ساختمان پروژه ازکشورچین رسیده بود.به همین ترتیب درهمه ساحات اقتصادی اعمار پروژه ها درحال تکمیل بود.کاراعماروآبادی کشور درهمان حالت جنگ جریان داشت.                   

       درزمینه تطبیق قانون درطول سالهای (جدی1358 الی ثور1370 ) باید متذکرشد که نمی توان ازاعدام شدن یک تعدادافرادانکارکرد.ویامدعی شدکه تخلفات وقانون شکنی نشده.اما اشخاصیکه مرتکب قانون شکنی مانند: قتل،ترور، فعالیتهای مسلحانه علیه امنیت داخلی کشور،تخریب پلها موسسات ودارائیهای عامه،بمگذاریها،راکت پرانیها که سبب کشتارمردم شد.آدم ربائی ها که اکثرا توسط گروپ ساماصورت میگرفت.طورمثال ربودن دوطفل خورسال یک تاجر،ونگهداری آنها درمنطقه کلکان ،ودهاقضیه ممثل آن، ویامرتکبین سایر جنایات،بدون هیچگونه تبعیض (اعضای حزب،کارمندان دولت،اعضای تنظیمها،گروپهای ماوئیستی وسایر اشخاص) طبق قانون مجازات شدند. چراکه قانون،شریعت وبخصوص شرایط جنگی درهمه کشورهای جهان حکم مینماید،که جهت برقراری نظم عامه مجرمین باید طبق قانونیکه قبل از ارتکاب جرم مرعی اجراباشد، مجازات گردند. تمام این مجرمین وقاتلان مردم وطنما،بعد ازبررسی ،تحقیق،تد قیق دوسیه توسط حارنوال موظف،جلسه ویاجلسات محکمه که حد اقل متشکل ازسه نفر قاضی بود بشکل حضوری وبعضا علنی،باشنیدن دفاعیه متهم ،محاکمه شدند.درصورت اشد مجازات ،طبق قانون جهت توشیح بمقام دولت ارسال میگردید.درمقام دولت شعبه دیگر،بازهم دوسیه متهم راموردمطالعه قرارداده، درصورت موجودیت ابهام ونواقص دوسیه راجهت رفع نواقص مسترد مینمود.بعضا اشدمجازات (حکم اعدام) باتخفیف یک درجه،به حبس دوام سلسلتا تعدیل میگردید. لذا به اساس پرنسیپ های حقوقی ورعایت مراحل فوق قانون، دولت آنوقت،با آنکه اضافه ازسی کشورجهان بصورت غیر مستقیم ومستقیم درجنگ علیه دولت قرار داشتند.قانون راتطبیق نموده ،وایجاد حکومت قانون را هدف خود قرارداد.همین دلیل است که فعلا درافغانستان مردم بصودت عموم درهمه جا ،محافل،کوچه وشهرمیگویند.که در دوران حکومت کارمل ونجیب قانون وقانونیت وجود داشت. وفوتوهای شان رادرمنازل وموترهای خودنصب نموده اند.        

        با اینکه یک تعداد تنظیم هافعلا درک نموده اند،که حزب دیموکراتیک خلق افغانستان ودولت آنزمان مصدرخدمت بمردم گردیده .اما یک تعدادگروپها وسازمانها که خودشان درآنوقت وهمین حالا مرتکب جنایات میگردند ،به حقوق بشراعتقاد ویااحترام نداشته،وبخاطرمنافع شخصی {مثل مسکنیارها،شکیب علومی ها،حسن امیری ها،وغیره همقطاران شان} ویامنافع گروپی وسازمانی شان (ناقضین حقوق بشربوده،ومیباشند)مسئولیت تاریخی وگناهی عظیمی راکه  درمقابل خاک و مردم خود انجام داده ،ومیدهند. به گردن فرزندان صدیق کشورکه هدف شان خدمت بوطن ومردم شان بوده،زراندوزی وجنایت نکردند.می اندازند.                                                             دراخیربدین نتیجه میرسیم گرچه درمسیرتحقق قانونیت درکشوربعضاُ عواملی داخلی وخارجی بوجود میآمد اما رهبری حزبی ودولتی با تعمق  دررفع عوامل مذکوراقدام ودرجهت تطبیق قانون وایجاد حکومت قانون تلاش میورزید.         

       لذابایدهرعضوحزب دیموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن) وکارمندان دولت آنوقت، واقعیتهای سیاست دولت وعملکرد های تطبیق قانون را درآنزمان جهت روشن شدن بیشتراذهان مردم ما وجهانیان توضیح دارند.  

   به امید کارپرثمرهمه  


November 18th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات