نوروزوبهارنو
رستاخيز رستاخيز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بهار ميرسد و دامن زمين و زمان .......... ز شاخچه هاي گل ، رنگ رنگ خواهد شد
ميان چهچهه ي بلبلان باغ ، دلم ........... براي ناله هاي  يتمي  تنگ  خواهد  شد ....

در فرهنگ و سنن هر قوم و ملتي، روزهايي وجود دارد كه ريشه تاريخي وفرهنگي داشته و جلوه اي از باورهايي است كه حتي تا مقدسات آ نها پيش رفته و هويت فرهنگي و تاريخي آن جامعه را به نمايش گذاشته است. يكي از اين روزها آغاز سال نو خورشيدي است كه از شايعترين آيين هاي جهاني به شمار مي رود و كمتر تمدني را خواهيم يافت که از آن تهي باشد، هر قومي بر اساس تاريخ و فرهنگ و مذهب خود آغاز سال نو را در قالب برپايي مراسم و جشن هاي ملي ومذهبي پاس مي دارد. عيدنوروز و جشن هاي سال نو، در نزد ما با برخورداري از يك فرهنگ و تاريخ اصيل و طولاني و همچنين همزماني آن با حيات هستي و جان گرفتن مجدد زمين ، اين امتياز خاص را به آن بخشيده که از اعياد سال نو ا قوام و ملل ديگر متمايز باشد و آيين باستاني آن فراتر از تجد يد خاطره ي يك تمدن بلكه حلقه پيوند گذشته ، حال و آينده است. نوروز نه تنها در کشورما  بلكه هر آنجايي كه ازفرهنگ و تمدن كهن اثري است همچنان پايدار واستوار است .

بلي سخن ازنوروز، ازسال نو، ازبهارنووا زشکفتن وجوانه زد نها است !اما درکشورما درشهروديارما شادي وجشن نوروزبا ناله هاي يتيمان ونواي مستمندان ، با اشک وآهي بيوه زنان،  با عربده تفنگداران با مستي وهستي زورمندان وبا زورگويي وقانون شکني مشتي ازاوباشان يکجا درآميخته زند گي را بيشترازگذ شته وبد ترازآنچه که بود ، تنگ وتنگترميسازد .

صدا آ يد زشهر مستمندا ن

نواي  بي نوا يا ن  و يتيمان

به قلبم ميرسد هردم به تکرار

زمستان وخزان ود ربهاران .

امنيت وآرامش امروزبه يک رويای دست ‌نيافتنی مبدل گرديده است. درکشور امنيت به يک کابوس وحشتناک تبديل شده است.  امنيت به دست کسانی هست که د يروز به منظور حرفه‌ای شدن نشانه‌زنی، عابرين را به گلوله می‌بستند. به د ست کسانی هست که افتخار خرابی اين شهر را به گردن آويخته‌اند.

آنانيکه سالهاي سال است که درمقابل ملت ستم ديده ومردم رنجکشيده زورگفتند ، کشتند ، بستند وبردند وازاموال بيت المال وازخون ملت قصرها، بلد نگها وآسمانخراشها ساختند ودرمقابل ديد جامعه بين المللي وقواي ناتوثروت ملي را به تاراج ميبرند ود ستان شان بيشترازگذ شته وبه خون بي گناهان آلوده شده است .
ثمره سهم اين افراد درقدرت دولتي ودرارگانهاي امنيتي اين شد که شب‌ها مسلح به خانه‌ها داخل شده و هرچه د لش بخواهد انجام بدهند و هرچه دم  د ستش بيايد با خود ببرد. پوليس که حافظ امنيت و آرامش بايد باشد اما در کشورما ومخصوصا در کابل به کابوسي تبديل شده است. پوليس يعنی دزد و وند بازی. يعنی که با اسلحه‌اش توانايی هر کاری را دارد. از دزدی و رهزنی، آزار و اذيت مردم گرفته تا سرقت‌های مسلحانه و تجاوز به ناموس مردم  .   نيروهای ائتلاف بين المللي به رهبری ايالات متحده آمريکا ، ارتش و پوليس کشور در مبارزه عليه تروريزيم عاجز مانده‌اند. با آنکه اين نيروها از بهترين تجهيزات نظامی چه هوايی و چه زمينی برخوردارند اما هنوز نتوانسته‌اند گوشه‌ی از اين ناامنی‌ها را برطرف سازند چه رسد به برکندن ريشه تروريزم و القاعده  . زد و خورد و تلفات درولايات قندهار، ارزگان و هلمند، ترور تاج محمد معروف به قاری بابا والی سابق ولايت غزنی ، ربودن نيپالی ها در پايتخت ، تاراج پولهاي بانک پاکستاني درنزد يکي هاي ارگ رياست جمهوري حملات پی‌‌درپی در ولايت قندهار و برخوردهای خونين ميان اهل تشيع و تسنن در هرات همه و همه بيانگر ناامنی و بی‌ثباتی پايدار در کشوری است که سرد مداران اين گونه واقعات خونين را يک امر عادی تلقی می‌کنند. درگيری هلمند ۲۸ تن کشته و بيش از ۵۰ تن زخمی برجای گذاشت . درگيری‌های هرات هم ۶ کشته و بيش از ۷۰ زخمی داشت. اين زد و خوردهای خونين زمانی صورت می‌گيرد که دولت ادعا دارد پوليس ملی تربيه کرده است و نيروهای بين‌المللی آيساف امنيت کشور را به عهده گرفته‌اند. سرمايه هنگفتی به اردوی ملی و پوليس ملی اختصاص يافت اما متاسفانه آشوبگران و ياغيان هر بار که خواسته‌اند مکاتب را آتش می‌زنند، معلم‌ها را می‌کشند، اختلا فات قومی و مذهبی را دامن می‌زنند. تنها کودکان اين سرزمين از يونيفورم‌های پلنگی و تفنگ‌های مدرن‌ نيروهای اردوی ملی و امنيتی می‌ترسند .
ما با اين همه بي ثباتي ونا امني به پيشوازبهاروسال نوونوروزباستان رفتيم .

بهار و روزنو  ره  نگشا يد

زروي عطوفت  ا مسال نيايد

هنوزماگرسنه وبي سرپناهيم

ا گر آ يد بگو  د يري  نپايد .

چرا دولتمردان کشورخم به ابرونمي آورند وبراي خوشي وسعاد تمندي مردم اقدامات قاطع وموثري به عمل نمي آورد ؟ . با گذشته هرروزبه لشکربي کاران وبه صف بي خانمان افزوده مي شود . اما زورمندان وقدرتمداران معاش وامتيازهاي دالري اخذ ودرهرسفرخارجي هزاران دالررا به عنوان سفرخرچ به جيب ميزنند .  آيا بهتر نبود که پول معاش اين همه مفت خواران را به يتيم وبيوه ومعيوب داده وفقر را ريشه کن سازند . کرزی متاسفانه قدرت اجرائی ندارد تا جلو خود سری ها را گرفته وعدالت را بر قرار سازد. ايشان زمانيکه يک وزير يا والی يا قوماندانی را نظر به ملحوظاتی از کار سبکدوش ميسازند ؛ مجبورا وی را يا به حيث مشاور خويش مقرر نموده ويا از يک ولايت به ولايت د يگر تبديل مينمايند. يعنی هرگز قادر به اين نيست که معاش وقدرت آنان را  بيگيرد. اکثر وزرا و واليان که وابسطه به تفنگ داران اند دو ويا بيشتر از دو وظيفه را بردوش دارندو دو يا سه معاش دريافت ميدارند. اين است دولت ودولتداري وقانون وقانونمندي که درکشورحکمفرماست .

نشسته تک و تنها گريه کرد م

به دشت کوه وصحرا گريه کردم

به شهرهجرت ودرملک غربت

شبي نوروزويلدا گريه کرد م.

در کشوربسيارى از افسران بلند رتبه اردو، پليس و افسران امنيتي قبلاً درصفوف تنظيم ها فعاليت داشتند ، آنها هنوز ا سلحه در اختيار دارند و نفوذ گذشته خود را بر مردم حفظ كرده اند و اين موضوع مشكلاتى را به وجود مى آورده است .ازجانب ديگر پروسهء کنونی دی.دی.آر به دلایل فراوانی، عرصهء دشوار وجنجال آفرینی را درآینده، برای کشور به وجود خواهد آورد. با وجود آنکه مراجع مربوط دولتی به یاری کشور های کمک کننده وبرنامهء توسعهء سازمان ملل متحد، کار های معینی را انجام داده اند، اما این امر همه گروه های تفنگدارمسلح را شامل نشده ازیکسو بی امنیتی درکشور کاهش نیافته ازسوی دیگر، برنامهء ملکی سازی وجمع آوری سلاح، با کند یهای فراوان ومقطعی روبرو گردیده است . ازین گذشته آنچه تاکنون انجام شده، به هیچوجه نتوانسته است در تأمین امنیت و کاهش قوتهاي های مسلح درسراسر کشور سهم موثری را ایفا کند . آنگونه که منابع بین المللی تاکید میدارند، برنامهء خلع سلاح تمام تفنگداران را دربرنگرفته وقوماندانان درروستا های کشور، برای بقای قدرت خویش وبرای حفظ زمینه سوء استفاده از جمله قاچاق مواد مخدره ، قاچاق آثار باستانی، جنگلات وتصاحب دارایی های دولتی وشخصی بیشتر از هر وقت دیگر فعالتر به نظر میرسد. آنچه بیش از همه قابل تأمل واندیشه است اینست که ، نه تنها در ریشه کن کردن سیستم وشیوه های قوماندان سالاری وحاکمیت تفنگ کار موثری صورت نپذیرفته ، بلکه بصورت مستقیم وغیرمستقیم درتقویهء پایه های سیاسی وقدرت اقتصادی آنان موثریت روا داشته شده است . درحالیکه دراوضاع کنونی ودر طی چهارسال این انتظار موجود بود که درعرصه های تأمین امنیت، بازسازی وقانونمداری، طرد فساد اداری ودولتی وسایر نابه سامانی ها کار های بزرگی انجام میشد اما این مامول ها تحقق نیافته باقی مانده وخواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی ونیرومند وپاسدار قانون و تأمین کنندهء امنیت وادامه دهندهء بازسازی، تأمین کار ورفاه اجتماعی درحال بدل شدن به یأس تلقی ميشود.

خوشم نايد بهاراني  گل افروز

نه دلدارونه جامه هاي زردوز

درين غربت سرآي رنج واندوه

نه نغمه وسرودي  روز نوروز .

دزدي ، چپاوول ورشوت ستاني درادارات دولتي ، حاکميت هاي متعدد شهري ومحلي ، تبليغات دوامداربرضد حاکميت ملي ، و... تاچه مدتي دوام ميابد . جامعه به دليل دوري از قانون و قانونمداري به يك جنگل تبديل شده است كه هركس زور بيشتر داشت همان قدرت حاكم به شمار مي رود . تفنگداران با تكيه به نيروي نظامي خويش خواستار هرج ومرج ، چوروچپا ول ، زورگوي وبي قانوني اند . آيا اين به صلاح مردم است؟ . پروژه خلع سلاح و تضعيف جنگ سالارا ن را نه تنها دولت، بلكه مردم نيز به شدت خواستاراند . چون سه دهه جنگ و ويران گري همه داشته ها و نداشته هاي ما را نابود ساخته است و وضعيتي را به وجود آورد كه مردم نا گزيراند براي رهايي خود ا ز چنگ جنگ سالاران خواستار مداخله نيروهاي خارجي در قضيه شوند. مردم نه تنها خواستار خلع سلاح و حذف نيروهاي جنگ سالار هستند، بلكه اين راه را تنها راه اعاده امنيت مي دانند.

پس بهاران ونوروزوروزنوبه ستم ديده گان وگرسنگان مبارک باد .

 

 


March 21st, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات