قضــا وت با خـواننـده گــان !
انجنیریاسین فولادی انجنیریاسین فولادی

   با کما ل احترام ، از سایت های" افغان-جرمن آنلاین"  و" گفتمان "  که با رعایت اصول آزادی بیان ، نوشتهء مرا تحت عنوان " مکثی بر کی جی بی در افغانستان " به نشر سپرده ا ند ، سپاسگذارم .

   یادداشت پرتال افغان- جرمن آنلاین ، نوشتهء مرا تعرض با کلمات غیر مطلوب ، و هیأت محترم تحریریهء سایت گفتمان آنرا دشنام پراگنی و اتهام زنی فراوان ، خوانده اند . توجه این سایت های محترم و خواننده گان گرانقدر را ، مشت نمونهء خروار گفته ، به پراگراف اول  " نکته یی چند قبل از خوانش کی جی بی در افغانستان " که در پیشگفتار گونهء ترجمهء آقای سیماب آمده است ، جلب میکنم ، که همه سراسر پر از دشنام ، اتهام و ناسزا است . کلماتی مانند "جواسیس " ، "جیره خواران کی جی بی شوروی" ، " تف ننگ بروی اعضا و هواداران این حزب " ، "تف جمعی مردم افغانستان ... " ، نعش گندیده " ، " فریب آیین " و امثال آن ، اگر کلمات نا مطلوب ، دشنام پراگنی و اتهام زنی نیستند پس حتماٌ شفقت و نوازش بزرگوارانه خواهند بود .

   سایت های محترم افغان-جرمن آنلاین و گفتمان ، که حق به جا نبانه در تلاشند سایت های شان را از تجاوز عفت کلام و قلم ، منزه نگه دارند ، نه می بائیست آن کلمات مستهجن را ، اجازهء نشر می دادند . در غیر آن ، تصور یک بام و دو هوا به میان می آید .

    انتشار " کی جی بی " و کی جی بی زاده گان "در افغانستان ، که سر تا پا همه اش فحش ، اتهام و ناسزا است ،  تصوریک بام و دو هوا را بر کرسی می نشاند . باز هم به چند کلمه لطف آمیز شان توجه کنید : " طینت و فطرت اگسا ئی و خادی " ، "قولهء دژخیمان کوردل و شرف باختهء خلقی و پرچمی" ، "هنوز هم معنی شرم و آرزم را درنیافته اند " ، " قحبه های هزار داماد " ، " روسپی حرفوی " ، " خائنین و شرف باختگان  ،       " شغالان امروز " و ازین قبیل .

   من نمی خواهم در یک دور تسلسل بی معنی تبادلهء کلمات شایست یا ناشایست درایم . هدف عمدهء من از نشر " مکثی بر کی جی بی در افغانستان " همانا جلوگیری از مشوب ساختن افکار و روشن ساختن اذهان خواننده گان ، در برابر اتهامات جاسوسی و سوء نیت نویسنده و مترجم ، بوده است .

   چون موضوع رسالهء متروخین ، فعالیت کی جی بی ، و در ان ارتباط ، وارد آوردن اتهام جاسوسی بود ، نوشتهء من هم عمدتاً متمرکز بر همین نقطه و شگافتن بیخ قضیه و رسوا ساختن دسیسه بود – خواه از جانب کی جی بی بوده  یا ام آی 6 ، سی آی ای یا خود متروخین ، ویا ترکیبی از چند تا .

   درین ادعای من که اعضای حزب دموکراتیک خلق ( بعداٌ حزب وطن ) الگویی از پاک نفسی ، راستکاری ، وطن پرستی ، ویا بهترین و صادق ترین فرزندان این کشور بوده ا ند ، جای تردید نیست . هم زنده گی امروزهء این انسان های پاک طینت و هم قضاوت مردم کشور ، گواه این حقیقت است . اما این هیچگاه به این معنی نیست که اشتباهاتی صورت نگرفته و تک فرد های کج روش وجود نداشته اند .

    نسبت به گذشتهء حزب ، همواره در میان صفوف حزب ، برخورد جدی انتقادی وجود دارد . این کاستی ها و اشتباهات ، با بر رسی ها و پژوهش های علمی و معقول ، اما نه با فحش و ناسزا ، برجسته ساخته میشوند . این بررسی ها و انتقادات ، در رسانه های گروهی هم منعکس میشوند . جنایات و وحشت هایی که در ابتدا ، توسط چند فرد برتری جو و پول پوت صفت ، ارتکاب گردیده ، همیشه محکوم گردیده است . آنها را شا ید بیمار و خود خواه تشخیص کرد ، هر نامی میتوان بر ایشان گذاشت ، اما نمیتوان آنها را جاسوس نامید .

   همان طوریکه در نوشتهء قبلی به عرض رسانیده ام ، دولت ها ، سازمانهای سیاسی ، نهضت های رها ئیبخش ملی ، و تمام آنها ای که  در جهت رها ئی از استعمار ، استثمار ، عقب مانده گی های اقتصادی و اجتماعی مبارزه میکردند ؛ اتحاد شوروی را تکیه گاه خود میدانستند . این نوع تقارب تفکر و موضع گیری ، به هیچوجه به معنی عضویت آنها در سازمان جاسوسی شوروی بوده نمیتواند ، ولو که فعالین آن سازمان ، در کارهای مربوط به خود شان ، برای آنها نام های مستعار هم گذاشته باشند .

    جناب حمید سیماب ، با چسپیدن به ناسزا گویی ، از اصل مسأله ، و پرسش هاای که در جامعه مطرح است ، طفره رفته اند .  خواننده گان گرانمایه ، هردو نوشته –  نوشتهء من و نوشتهء جوابیهء آقای سیماب -  را پهلوی هم قرار داده ، با دقت مرور کنند و خود قضاوت نمایند که تا کجا نوشتهء ایشان جوابگوی تحلیل و سوالات مطرح شده میباشد .

   با عرض این مختصر ، همانگونه که نوشتم ، از ورود در یک دور تسلسل بیهوده ، پرهیز و مباحثه درین زمینه را به امید قضاوت منصفانهء خواننده گان ارجمند ، به پایان میبرم ..


April 20th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات