بازگشت
بازی دو گانۀ امریکا با تروریسم به گونۀ دو روی یک سکه
نویسنده : مهرالدین مشید نویسنده : مهرالدین مشید

هر زمانیکه می خواهم پیرامون تروریسم مطلبی بنویسم ، بصورت  فوری این سخن ماندگار امام خمینی در ذهنم تداعی می شود که گفت : امریکا شیطان بزرگ است . او باور داشت که شوروی سابق تنها دین و فرهنگ ملتها را به تاراج می برد و اما امریکا نه تنها دین ، تاریخ و فرهنگ ؛ بلکه اقتصاد و تمامی منابع اقتصادی کشور های عقب نگهداشته شده ، بویژه مسلمان را به غارت میبرد . از همین رو است که او "فتوای شیطان بزرگ" را بر امریکا صادر نمود ؛ زیرا او میدانست که امریکا برای چپاول ملت های مظلوم گیتی برنامه های مرموز استراتیژیک دارد و برای پیاده شدن برنامه هایش از هیج ترفندی دریغ نمی کند ؛ نه تنها از راهکار های دراز مدت خود عقب نشینی نمی نماید ؛ بلکه هر از گاهی با طرح دسیسه های خیلی پیچیده و پوشیده در راستای توجیۀ سیاسی و اقتصادی اهداف جهانخوارانۀ خود مزورانه عمل مینماید تا خواست های یغماگرانۀ خود را جامۀ مشروعیت بپوشاند و با طرح ها و طرزالعمل های مقطعی آن را آذین  ببندد . در این بازی های زیرکانۀ سیاسی به مثابۀ "خود کوزه ، خود کوزه گر و خود گل کوزه" عمل مینماید .

مبارزه با تروریسم ترفند تازۀ امریکا در برابر ملت های سلحشور و آزادیخواۀ جهان بویژه عراق و افغانستان است که هر روز با طرح های فریبنده یی زیر نام راهبرد استراتیژیک به  آن عمل مینماید . در حالیکه برهمگان آشکار است ، امریکا خود حامی تروریسم بوده و در تربیه ، تجهیز و تمویل آنان دست دارد . امریکا برای دست یابی به هدف و پرده کشیدن بروی اهداف اصلی خود به تعویض بازی و بازیکنان می پردازد ؛ یعنی هر زمانیکه بازی کهنه شود یا بازیگران از کار بیفتند و به کلی مهارت های  چانه زنی ها به نفع امریکا را از دست بدهند . در آنصورت به گونۀ دیگری بازی را می آغازد و بازیگران تردست تری راروی صحنه می آورد . در این عرصه چنان زیرکانه عمل میکند که هر بازیکن خویش را فرمانروای بدون منازعه تا دست یابی به آخرین اهداف امریکا تلقی میدارد . درحالیکه او نمیداند ، در این بازی دراز مدت بخشی یا به اصطلاح " پرده" یی از بازی برایش سپرده شده است و در پردۀ دوم بازیگر دیگری به میدان میرسد که شاید دیروز در آنسوی بازی قرار داشت . امریکا با این گونه بازی های دوگانه گاهی در لباس شیر و زمانی در لباس روباه بازی کرده است ؛ در حالیکه در بسیاری موارد خود بازیگر اصلی بوده و به گونه یی در یک بازی شگفت آور و مبهم بازیگران به ظاهر مخالف را به بازی گرفته است . 

امریکا نه تنها در افغانستان ؛  بلکه در تمامی کشورها از ویتنام تا برما ، فلپین و لاووس و کامبوج و امروز در افغانستان و عراق به بازی های چند پهلو و چند گانه  پرداخته است و با بازی های سیاسی و نظامی خیلی خطرناک و فاجعه بار سرنوشت ملت ها را به خاک و خون کشانده است . امریکا دیروز بخاطر رقابت با شوروی سابق و شکست آن در عرصۀ سیاسی و نظامی مجاهدین افغانستان را کمک نمود و در زیر پوشش این کمک ها بوسیلۀ عمال و دست نشانده گان خود در تبانی با استخبارات کشور های همکار منطقه یی خود مانند "آی اس آی" پاکستان ، این قیام خود جوش و  آزادی بخش را به خود وابسته گردانید . در موجی از وابستگی های سیاسی ، مالی و نظامی گروه های حامی خویش را در میان جنبش مقاومت بر ضد شوروی بوسیلۀ استخبارات پاکستان بوجود آورد و در این مورد  به پیشرفت های شایانی دست یافت که استخبارات پاکستان به گونۀ بازی دو گونه نقش سازنده و تعیین کننده یی در این راستا داشت  .

سرازیر شدن کمک های مالی غربی و عربی به مدارس دینی پاکستان بعد از تهاجم شوروی به افغانستان بخشی از این بازی است که به اساس فیصلۀ  سازمان "سیا" در سال 1970 صورت گرفت . این سازمان گزارش محرمانه ییرا به جیمی کارتر رییس جمهور وقت امریکا تسلیم نمود و درآن حمایت مخفی از بنیادگرایان اسلامی به عمل  آمده بود که در افغانستان بر ضد شوروی می  جنگیدند . این راهکار به عنوان سیاست جدید در برابر گسترش کمونیسم مطرح شده بود .

در سال 1988 برابر به  درگذشت ضیاالحق در پاکستان بیشتر از 8000 مدرسۀ مذهبی بصورت ثبت شده موجود بود  که در حدود 25000 مدرسۀ بدون ثبت نیزوجود داشت . بعد از مرگ او بر شمار این مدرسه ها افزوده شد که فارغان آنها به جنگ چچن ،  بوسنیا و کشمیر برای جنگ فرستاده مشدند .  اکنون گزارش ها شمار این مدارس را تا 32 هزار ذکر کرده اند .

زاهد حسین (1) از نویسنده گان وال اسریت ژورنال در این باره نوشته است که پاکستان در این دوران میدان جنگ بین دولت های مسلمان عربستان و ایران مبدل شد .

موسسۀ بین المللی بحران "آی سی جی" (2) به اساس سروی یی در سال 2003 شمار طالبان را در مدارس دینی این کشور 7.1 ملیون  تن ذکر کرده و در این گزارش آمده است که پاکستانی های مقیم بریتانیا سالیانه 90 ملیارد روپیه برابر به در آمد پاکستان از محل مالیات های مستقیم این کشور را به مدارس پاکستان کمک مینمودند .

امریکا زیر پوشش این کمک ها برنامه های دراز مدت و استراتیژیک را در دست داشت و در تبانی با استخبارات پاکستان به پیاده شدن آن اقدام نمود . در آنزمان هند  مخالف سنتی پاکستان هواخواۀ سیاست های شوروی بود که این رویکرد هند برگ برنده یی را بر دست نظامیان پاکستانی نهاده بود .

این مدارس نه تنها کانونی برای  آموزش طبقۀ فقیرمردم پاکستان  مبدل گردید ؛ بلکه مرکزگردهمایی تمامی طالبان حتی از کشور های عربی  ، جنوب شرق آسیا و کشور های منطقه گردید که با سرازیر شدن مجاهدین عرب به شگوفایی و رونق این مدارس  افزوده شد . در این هنگام بود که ده ها مبارز ضد شوروی به حمایت محاهدین افغانستان از سراسر جهان شتافتند .

مدارس مهم اهل سنت در پاکستان عبارت اند  از : جامعۀ اشرفیه ، جامعۀ نعیمه در لاهور ، خیرالمدارس و دارالعلوم در ملتان ، دارالعلوم حقانیه در اکوره ختک ، جامعۀ اشرفیه در پشاور ، جامعۀ اسلامیه در بهاولپور ، مرکز تعلیمات اسلامی ، مدرسۀ عربیه مظهور العلوم ، مدرسۀ  البنات ویژۀ خانم ها ، جامعۀ خاروقیه و دارالعلوم امجدیه در کراچی موجود هستند  .

این طالبان در واقع سربازان بالقوه یی تحت  حمایت و نظر مستقیم استخبارات پاکستان برای  چرخش سیاست های امریکا تلقی میشدند .  امریکا نمیدانست که بالاخره در میان این ها افرادی مانند مار در آستین استخبارات امریکا و پاکستان خانه خواهد کرد و در دراز مدت در مقابل سیاست های امریکا قرار خواهند گرفت .

چنانکه ابومصعب سوری (3)در کتاب "رد شبهات مقاتلین" در مورد تشکیل طالبان نوشته است که موقعیت پاکستان در کنار دو کشور اتومی مانند هند  و ایران این کشور را واداشت تا منافع خود را با منافع امریکا در منطقه هماهنگ بسازد که با فروپاشی شوروی سابق این رابطه بهم خورد ؛ زیرا ضیاالحق منافع ملی پاکستان را ترجیح میداد . وی دلیل گزینش طالبان را از سوی پاکستان ، پیوستن حکمتیار به مثلث هند ، ایران و روسیه برشمرده است  که به مثابۀ فرصت طلایی برای پاکستان بود تا برای جبران خسارۀ  حکمتیار دنبال مهرۀ جدید  برود  و مهرۀ جدید هم در این بازی طالبان بود .

وی حمایت امریکا را از طالبان به دو دلیل ارایه داده است . اولی نابودی ناامنی درافغانستان بوسیلۀ مهرۀ جدید و کشاندن مجاهدین عرب از کشور های خاورمیانه بود که برای امریکا تا حد تقدس اهمتیت  دارد . امریکا بدین باور بود که با متحد گردانیدن مجاهدین عرب با طالبان ، از یک طرف از خطر فعالیت های حکام مستبد برانداز آنان در امان گردیده و از سویی هم بوسیلۀ آنان به بازار ها منابع دست نخوردۀ آسیای میانه و چشمه های نفتی بحیرۀ خزر راه پید ا میکند . حمایت استراتیژیک امریکا از پروژۀ   طالبان ، بویژه بعد از بازگشت اسامه از سودان به افغانستان درواقع با رویا های نفتی گره خورده بود که به زودی به ثمر نه نشست ؛ گرچه او موفق شد تا با کمک های مادی ، مصلحت های قومی وقبایلی وتوصیه های سعودی و پاکستان ، این کار را ممکن سازد .

امریکا به حمایت مستقیم استخبارات  پاکستان از طالبان در جنگ افغانستان بهرۀ سیاسی برد و درعین زمان بنا بر شک و تردید هایی که داشت ، نیرو هاییرا در میان آنان برای اهداف خودش بوجود آورد . به این ترتیب "سیا" به کمک پاکستان بر نیرو هایی از طالبان دست یافت و  آنان را در حلقات مختلف تحت رهبری های گوناگون بسیج نمود . این گروه ها زمانی زیر نام "لشکر طیبۀ" ، " سپاۀ صحابه" ، " سپاۀ محمد" ، "جنگجوی لشکریه" و ... سرکشیدند که امروز گروههای القاعده ، طالبان پاکستان و افغانستان از آنان سربازگیری مینمایند .

امروز مدارس دینی پاکستان تنها مرکز سربازگیری گروههای یاد شده نیست ؛ بلکه گروههای گوناگون دیگری نیز از آنان سربازگیری مینمایند که بخشی از این طالبان در رکاب نیرو های خاص امریکایی در سراسر پاکستان بویژه در وزیرستان شمالی و جنوبی فعال هستند . از همین رو است که ساختار ها و تشکیلات طالبانی درسراسر پاکستان  چنان پیچیده و مشکل شده است که به مشکل می توان مرجع یگانه ، دوگانه ، سه گانه و حتی چند گانه را در میان آنان پیدا کرد . در مناطق  سرحدی پاکستان گروههای مختلفی به نام طالب فعال هستند  که حتی از چون و چند کاری و نحوۀ  ارتباط یکی از دیگری آگاهی ندارد . در این آشفته میدان نظامی هرکسی می تواند به نفع خود کاری نماید و گروهی را برای خود زیر نام طالب استخدام نماید . نیرو های خاص امریکایی به کمک شرکت بلک واتر توانسته اند ، گروههای مختلفی را تحت نام طالب در این مناطق بسیج نمایند . چنانکه  جنرال حمید گل (4) رییس استخبارات سابق پاکستان  در مصاحبه با روزنامۀ شرق الاوسط  چنین گفت : یکی از  طرف های درگیر کسانی هستند که قصد انتقام جویی از کسانی را دارند که پس از حملات یازدهم سپتمبر پاکستان را با چنین وضعیتی روبه رو ساخته اند . بویژه کسانیکه قصد انتقام جویی عاملان حملات نظامی لال مسجد رادارند . گروۀ دوم عناصر جنایت کاری اند که ازسراسرپاکستان به قبایل این کشور پناه برده اند و گروۀ سازمان استخبارات امریکااست که بیش از 50 کندک در مناطق قبایلی ایجاد کرده و این کندک ها تحت سازمان استخبارات هند قرار دارند . گروۀ چهارم هم کسانی هستند که خواهان خروج از پاکستان و مبارزه با نیرو های خارجی هستند  . همۀ اینها در برابر اردوی پاکستان قرار دا رند ، هدفی که امریکا میخواهد . وی افزوده است که طالبان را امریکا تجهیز و تمویل می کند و طالبان پاکستانی آمادۀ پذیرش سلاح از هر منبعی هستند . وی در این گفت وگو خاطرنشان نمود که هرگاه امریکا  ازافغانستان خارج نشود ،  در پاکستان کودتا خواهد شد  .

اشارۀ   او در این گفت و گو بیشتر به نقش نیرو های خاص امریکایی در همکاری نزدیک با شرکت هایی مانند : "بلک واتر" ، " "x- service ، "دینکورپ انترنشنل" ، فونیکس" و دیگران است که امروز در افغانستان و پاکستان فعالیت های وسیعی دارند .

شرکت بلک واتر (5)زیر نام "  "x- serviceدر افغانستان شروع به فعالیت نموده است . این شرکت توانسته است با تغییر نام از حکومت کابل جواز فعالیت اخذ نماید . در حالیکه دو تن از کارمندان آن چندی بپیش بروی دو افغان فیر نمود . این شرکت با داشتن 200 کارمند به فعالیت دوباره آغاز نموده است . این  شرکت بعد از عقد قرار داد ترانسپورتی 870 ملیون دالری با فرماندهان امریکایی  669ملیون دالر در سال 2009 نفع بدست آورده است .

 در سال 2009 دو نفر از کارمندان شرکت بلک واتر (6)"جاستین کانن" و " کرستو فر دروتالف" با گشودن آتش بروی غیر نظامیان در شهر کابل دو تن را کشته و سه نفر را زخمی نمود . این در حالی است که رابرت گیتس اعلام کرد که دو شرکت امریکایی به نام های "زی سرویسر" یعنی  "بلک واتر سابق و "دینکورپ انترنشنل" در پاکستان فعالیت دارند ، فعالیت های شان غیر مجاز است .

شرکت بلک واتر(7) قرار دادی را با وزارت داخلۀ افغانستان به ارزش یک ملیارد دالر امضا کرده اند به اساس این قرار داد شرکت یاد شده پولیس افغانستان را آموزش میدهد . اکنون 54 کارمند  جدید این  شرکت در 24 ولایت کشور همرای نیرو های خاص امریکا مشغول کار اند . این شرکت بدنام امریکایی در بسیاری ترور های خطرناک سیاسی دخیل بوده و گفته می شود که امریکا عملیات های مخفی را بوسیلۀ این کمپنی انجام میدهد . چنانکه جنرال اسلم بیگ کمپنی بلک واتر (8) را مسؤول قتل بی نظیر بوتو (*) و رفیق  حریری صدراعظم لبنان نمود .

یک خبرنگار امریکایی (9)گفت : دیگ چینی در افغانستان و لبنان کسانیرا استخدام نموده است که ماموریت اصلی شان نابودی شخصیت های مهم این دو کشور است . عمران خان گفت که گماشتگان او (بلک واتر) میخواست قدیر خان بنیانگذار اتوم پاکستان را بکشد ، اما امریکا ممانعت نمود . وی به اختتطاف دو عضو خود از سوی بلک واتر اشاره کرد که دلیلش را مخالفت او با فعالیت این سازمان در پاکستان خواند .

جنرال اسلم بیگ کمپنی بلک واتر (10) را مسؤول قتل بی نظیر بوتو و رفیق  حریری صدراعظم لبنان نمود . این کمپنی خطرناک  در سال 1996 توسط " اریک پرنس" بک ملیونر امریکایی متعلق به جناح محافظه کار حزب جمهوریخواه بنیانگذاری شد . پرنس خود را سرباز جنگ های   صلیبی میدانست  هدفش کشتار مسلمانان است  . در این کمپنی  جنایت کار ترین سربازان امریکایی گرد هم جمع شده اند . پرنس از بوش حمایت کرد  و در  جنگ های عراق  وافغانستان با عقد قرار دادهای پنجصد ملیون دالری ثروت های افسانه یی بدست آورده است . این کمپنی به جرم کشتار یازده تن عراقی بیدفاع از این کشور خارج شد  . این کمپنی با داشتن 2300 نیروی دایمی و 21هزار نیروی ذخیره بعد از نیرو های زمینی ، هوایی ، دریایی و تفنگداران مخصوص پنجمین نیروی قدرتمند نظامی شخصی در امریکا است که ثمرۀ تلاش های دیگ چپینی و رامسفلد است که اینها اردوی امریکا را به سور شخصی شدن می کشاندند . این کمپنی در قاچاق مواد مخدر و سلاح دست داشته و بمباردمان طیاره های بدون پیلوت نیز بوسیلۀ این کمپنی هدایت می شود . انتقال زندانیان گوانتانامو شماری عملیات مشکوک ومرموز درافغانستان ( کندز) و عراق بوسیلۀ این کمپنی صورت گرفته است و در چهاررای انصاری مرکز آن است که یک بار مورد حملۀ بمی قرار گرفت . شماری مقامات امریکایی هم به این اذعان دارند که بلک واتر از جمله جنایت کارترین کمپنی های امریکایی مستقر در عراق ، افغانستان و پاکستان است .  چنانکه  گیری جیکسن رییس  سابق کمپنی بلک واتر (11) همراه با 4 تن همکارش متهم به استفاده ار سلاح زهر دار گردیده اند . این کمپنی در سال 2007 از اثر یک انفجار 17 فرد ملکی را در عراق کشتند  و در سال 2009 بروی 2 افغان تیراندازی کرده و آنان رانیز به قتل رساندند . این کمپنی بدون اجازۀ دولت امریکا سلاح زهردار را به کار برده که خلاف قانون اساسی امریکا است و این عمل نظر به قانون اساسی امریکا جرم شناخته شده است .

از همین رو بود که کار لیون رییس کمیتۀ سنای امریکا (12) خواستار لغو قرارداد یک ملیارد دالری با شرک " بلک واتر " گردید . این  شرکت در بدل پول یاد شده آموزش نیرو های افغان را به عهده گرفته است . در حالیکه این کمپنی در کشتن افراد ملکی وسؤ استفاده ازسلاح شهرت زیاد دارد . به دنبال سخنان او رابرت گیتس نیز گفت که این موضوع باید مورد ارزیابی قرار بگیرد تا معلوم شود که چگونه این قرار داد با این شرکت عقد شده است . کارلیون شرکت بلک واتر (13) را به خلاف کاری متهم کرده و گفته است که این شرکت از سلاح های امریکایی بصورت نادرست استفاده کرده و افراد معتاد به هیرویین را استخدام کرده است ؛  اما پنتاگون میگوید که قرار داد ها شرط  و شرایطی دارند که این شرکت مراحل آنرا طی کرده است  و هم افزوده است : این شرکت از  جمله شرکت هایی است که از توانایی های خاصی برخوردار است . این شرکت آموزش نیرو های امنیتی افغان را در بدل یک ملیارد دالر با امریکا قرار داد نموده است .  اکنون زیر نام "x-e" فعالیت مینماید .

روزنامۀ اندپندنت تایمز (14) نوشته است که استنلی مک کرستل سابق فرماندۀ نیرو های خاص امریکایی در عراق و اکنون فرماندۀ  نیرو های امریکایی در افغانستان است . به ادامه نوشت است  که نیرو های خاص امریکا (همکار نزدیک بلک واتر ) مسؤول اصلی کشتار های افراد ملکی در حنوری سال 2006 در جلال آباد( 20 تن ) ، دراگست سال 2008 در عزیز آباد هرات ( 90 تن ) و در سال جاری در بالابلوک فراه ( 140تن )بوده است.

این کمپنی علرغم مخالفت های شماری مقامات امریکایی هنوز هم از حمایت های پنتاگون برخوردار است . شیفر (15) رییس یک کمپنی  امریکایی می گوید : استخبارات امریکا از افراد بلک واتر برای نفوذ در روستا های افغانستان و پاکستان استفاده کرده است . وی که خود را شاهد کشته شدن دو تن کارمندان این کمپنی میداند . می گوید فرامین قرار دادی ها آنقدر شفافیت ندارند . این درحالی است که کانگرس امریکا فیصله ییرا صادر نموده که بعد از این قرار دادی ها در جنگ از بین می برد .

خبر گزاری فرانسه (16) گزارش داد : در جلسۀ تحقیقاتی کمیتۀ  سنای امریکا در خصوص شرکت امنیتی بلک واتر وزارت دفاع این کشور در رابطه به " نظارت سست و نه چندان قاطعانۀ آن از این شرکت مقصرشناخته شد . به گزارش خبر گزاری فرانسه هم چنین در این جلسه مشخص شد که در چندین مورد مقررات یادگیری و استفاده از سلاح در افغانستان نقض شده و مقامات ارتش امریکا چشم خود را به این مسآله بسته اند  . این کمیته اعلام کرد که مربیان آموزشی "پاراوانت" زیرشاخۀ بلک واتر مجاز به حمل سلاح نبوده اند . بازجویان متوجه شدند که بلک واتر و پاراوانت سلاح های خود را از یک مکان متعلق به نیرو های امنیتی افغانستان بدست آورده اند . در عین زمان دو قانونگذار دموکرات امریکایی لایحه ییرا پیشنهاد کردند که دولت امریکا و ارتش امریکا را از استفاده از گزوه هایی چون بلک واتر در حا هاییکه نیرو های امریکا وجود دارند ؛ مانند افغانستان وعراق منع میدارد . با وجود آنکه روزنامۀ "ده ایچ  (17)گزارش داد که ادارۀ حسابداری امریکا قرار داد یک ملیارد دالری با شرکت بلک واتر را ملغا اعلام کرد . قرار بود که این مبلغ برای آموزش نیرو های  پولیس افغانستان به این شرکت  داده شود . ؛ اما گزارش های بعدی که حاکی از هرچه گسترش یافتن فعالیت های این سازمان بود ، چندان بر این گزارش ها صحه نگذاشت.

این کمپنی به مثابۀ  دستیاز نزدیک پنتاگون و  استخبارات این کشور در سه کشور خط مقدم نبرد به اصطلاح مبارزه با تروریسم حضور فعال و تعیین کننده دارد  .

اعظم طارق سخنگوی طالبان پاکستان (18) : افراد امنیتی بلک واتر امنیت کاخ صدارت پاکستان را به عهده دارند و این شرکت بدنام از کراچی تا پشاور 13 هزار تن را در استخدام خود دارد . اکنون شرکت بلک واتر(19) در کراچی در اف – 6 و کوچۀ 52 دفتر دارد  و یک مرکز آموزشی در روات دارد .

با این هم مقامات پاکستان از فعالیت های بلک واتر اظهار بی خبری مینمایند ؛  اما مشیگان (20) رییس  این شرکت در یک گردهمایی مهم در هالند گفت : شرکت بلک واتر در افغانستان و پاکستان فعالیت دارد . وی  افرود که از انکار مقامات پاکستانی در مورد فعالیت بلک واتر پروایی ندارد . وی علاوه کرد که کمپنی او اردوی امریکا را حمایت و پشتیبانی میکند و کمپنی اش دشمن القاعده و طالبان است . وی افرود که اعضای کمپنی بلک واتر بود که بوش را در هنگام حملۀ  بوت بر سر او در عراق از زمین برداشت و هم او گفت که کمپنی اش نیرو های امنیتی افغانستان و عراق راکمک میکند .

اظهارات بالا تا حدودی پرده از بازی های نظامی و سیاسی امریکا تحت پوشش کمپنی های خصوصی مانند "بلک واتر" و سایر شرکت های قرار دادی امریکا  برمیدارد ونشان میدهد که به چه میزانی امریکایی ها از این شرکت های جنایت کار استفادههای ناروا نموده  و فعالیت های غیر قانونی را بوسیلۀ این شرکت ها انجام میدهند .

این شرکت ها است که در تبانی با استخبارات و پنتاگون فعالیت های خطرناکی را سازماندهی کرده و در سیما های گوناگون باری بحیث گروۀ آدم ربا و آدم کش ، زمانی در سیمای مدافعان حمله های تروریستی ، زمانی به مثابۀ تروریستان حرفه یی و زمانی هم در چهرۀ حامیان تروریسم در جبهۀ مخالف قرار میگیرند . بازی های موش و پشک این سازمان های جهنمی ترفند های امریکایی ها را بر ضد ملت های مظلوم به نمایش میگذارد . به گونۀ ؛ مثال : مولانا صوفی محمد با ده هزار طالب در رکاب طالبان پس از یازدهم سپتمبر بر ضد  امریکایی ها به افغانستان آمد و از سوی دوستم او و ملا فضل الله  که داماد صوفی محمد است ، دستگیر و تحت یک قرار داد با پا  در میانی امریکایی ها به استخبارات پاکستان سپرده شد . این دو تن در شمار زندانیان دیگر در پاکستان زندانی شدند و صوفی محمد  در سال 2005 به اساس یک معاهده از زندان آزاد و بعد تر ملا فضل الله هم از زندان رها گردید . وی در هنگام تصرف سوات بوسیلۀ اردوی پاکستان زخمی شد و از آنجا ناپدید گردید .

بعد تر اخبار "دی میل" (21) بریتانیایی گزارش داد که ملا فضل الله و افرداش بعد ازانتقال به میدان هوایی بگرام  بوسیلۀ "شرکت بلک واتر" ، در آنجا تداوی و بعد به کامدیش نورستان منتقل گردید . در این اواخر خبر حملۀ طالبان به ولسوالی برگمتال نورستان به رهبری ملا فضل الله پخش شد . بعد از اولین برخورد طالبان با نیرو های دولتی خبر کشته شدن ملافضل الله پخش گردید که خبر کشته شدن او به گزارش تلویزیون العربیه از سوی طالبان پاکستانی تکذیب و خبر کشته شدن معاون فضل الله و حکیم الله مسعود تایید گردید.  

حال سوال این است که ملا فضل الله چه کسی است و با کدام جناح های طالبان پاکستانی رابطه دارد . بویژه زمانیکه موضوع انتقال او از سوات بوسیلۀ شرکت بلک واتر و تداوی او در بگرام از سوی نیرو های امریکایی  مطرح شده است . این مسأله مبارزه با تروریسم امریکا را بیشتر از گذشته مبهم و پیچیده میسازد . از این  زد وبند های مرموز امریکا زیر نام مبارزه با تروریسم این حقیقت آشکار میگردد که در عقب و مقابل این جنگ خود امریکا قرار دارد که هدفش رسیدن به اهداف استراتیژیکش بوده و هیاهوی امریکا زیر نام این نبرد جز  تبلیغاتی میان تهی چیز دیگری نیست ؛ اما در میان این همه ابهامات یک چیز روشن و آفتابی است که امریکا برای رسیدن به اهداف استراتیژیک خود هر گز ترجمی به کشتار هزاران انسان بیگناه و ویرانی شهر ها ندارد .  برای فایق آمدن به این هدف مردم کشوری را چند پارچه گردانیده و با استفاده از خود خواهی ها و قدرت طلبی های عده یی یکی را بروی دیگری می خیزاند ؛ در حالیکه بازیگر اصلی خودش است و شماری را به نام موافق و مخالف در سناریو های شگفت انگیزی می  جنگاند وتا باشد که به قول معروف با "گل آلود کردن آب " ماهی از آب بیرون در آورد . در حالیکه هدف اصلی امریکا ادامۀ درگیری ها در  منطقه است تا باشد که تمامی نیرو های امریکا ستیز در این منطقه گردهم آیند . از یکطرف خاورمیانه از آسیب رسی نیرو های اسلامی در امان بمانند و شاهان مستبد از گزند آنان به دور باشند و از سویی هم با ادامۀ حفظ تشنج در منطقه بر نگرانی های روسیه ، چین ، ایران وهند افزوده و از این نگرانی ها به گونۀ "گازکی" بر ضد آنان استفاده نماید . از این رو است که استراتیژی واقعی امریکا در منطقه را جنگ دوامدار تشکیل داده است و برای ادامۀ این جنگ حاضر به سرمایه گزاری های هنگفت بوده و این جنگ را با بازی های سیاسی و نظامی و تعویض مهره ها ادامه میدهد . از آنجا که هدف اصلی امریکا را در منطقه جنگ تشکیل میدهد ، گزینش مهرهها برای امریکا در این سوی جبهه  یا آنسوی جبهه بدون هر گون امتیاز معنی هنگون را دارد ؛ زیرا هر دو یک هدف را دنبال مینمایند . در استراتیژی نظامی گرانۀ امریکا کمک های مالی و اقتصادی برای حامد کرزی و ملاعمر رهبر طالبان به هر نحوی که صورت پذیرد ، عین مفهوم را دارد ؛ زیرا هردو عین هدف را دنبال مینمایند که همانا مشتعل نگاهداشتن آتش در منطقه و سوختاندن و انتقامگیر از مردمان بیجارۀ منطقه است . در استراتیژی نظامیگرانۀ امریکا کمک به دولت کابل و طالبان به مثابۀ دو روی یک سکه است که منافع آن به جیب سیاست های استراتیژیک امریکا سرازیر میگردد ؛ زیرا امریکا حامی تروریسم و افغانستان قربانی دردناک این بازی است . پشتیبانی امریکا از گروههای تروریستی  در وزیرستان و دولت های تروریستی مانند اسراییل آشکار و آفتابی است .

 

یاد داشت ها :

 

1 - ماندگار، شما رۀ  335 ، 31 می

2 - ماندگار ، شمارۀ 336 ، 2 جون

3 - مجاهدین عرب ، قسمت 24 ، شمارۀ 140 ، 6 جون

4 - طالبان را امریکا تجهیز و تمویل می کند، ویسا ، شمارۀ 895

5 - ماندگار ، شمارۀ 248 ،     21 دلو

6 - ماندگار ، شمارۀ 260 ، 6 حوت

7 - سرنوشت ، شمارۀ 10 ، 22 دلو  

8 - مجاهد ،  شمارۀ 25 ، 19  سپتمبر 2009

9 - سرنوشت ، شمارۀ 61 ، 15 اپریل

10 - مجاهد ،  شمارۀ 25 ، 19  سپتمبر 2009

11 - سرنوشت ، شمارۀ 63 ، 17 اپریل

12 - ویسا ، شمارۀ 1149 ، 15 حوت

13 - تلویزیون طلوع ، اخبار شام ، 7 مارچ

14 - رادیو آزادی ، 20 می ، اخبار صبح

15 -  رادیو آشنا، اخبار  صبح ، 17 مارچ

16 -  سخن ، شمارۀ     ،   9  حوت ، 28 فبروری

17 - سرنوشت ، شمارۀ 39 ، 27حوت

18 - ویسا ، شمارۀ 1146 ، 11  حوت ، 2 مارچ

19 - خدمتگار، شمارۀ 66 ، 23  می

20 - ویسا ، شمارۀ 1206 ، 15 می

21 -  ویسا ، شمارۀ 1218 ، 29 می


June 6th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات