یک بار تجربه در دموکراسی کافی است!
محمد اسحاق فیاض محمد اسحاق فیاض

امروزهای یکی از کشورهایی که دچارتنش های سیاسی شده روسیه است، کشوری که بیست سال است دموکراسی را پس از فروپاشی نظام کمونیستی در این کشور تجربه  می کند. این انتقادات از آنجا آغاز گردید که بعد از شمارش نتایج انتخابان پارلمانی که سه هفته پیش برگزار گردید، حزب حاکم پیروزی اندکی نسبت به رقبای خود یافتند، اما احزاب مخالف دولت فعلی دست اندرکاران حکومت را متهم به تقلب در آرای مردم می کنند.

روز یک شنبه این هفته و یک روز مانده به عید کریسمس نزدیک به یک صدهزار نفر در خیابانهای مسکو در سردترین روز زمستان به خیابانها آمدند و علیه حزب حاکم روسیه شعار دادند. بزرگترین راهپیمایی اعتراضی از سوی اتئلافی از گروه های مخالف سازماندهی شده  بود .در شهر ولادی وستک در شرق روسیه، آرتیوم سمسونوف، نماینده پارلمان این منطقه گفته است که نتایج انتخابات باید باطل اعلام شود و خواهان محاکمه ولایمیرپوتین تخست وزیر روسیه شدند. هرچند حزب جاکم روسیه در این انتخابات برخلاف انتظار اعضای این حزب از آرای کمی نسبت به انتخابات گذشته برخور دار بودند،اما باز هم براساس نتایج اعلام شده، حزب حاکم روسیه متحد در این انتخابات توانست همچنان اکثریت کرسی های مجلس روسیه را در اختیار داشته باشد. ولی معترضان به نتیجه انتخابات پارلمانی اخیر تشکیلات نظارتی دولت و حزب حاکم را به نقض مقررات در جریان مبارزات انتخاباتی و دخالت و تقلب در انتخابات متهم کرده و گفته اند که بدون این تمهیدات حزب روسیه متحد اکثریت خود را در پارلمان از دست می داد. مقامات دولتی این اتهام را رد کرده اند و آقای پوتین کاهش محبوبیت حزب حاکم را نیز واقعه ای طبیعی در نظام دموکراتیک خوانده و گفته است همین که حزب او نسبت به گذشته از ارای کمی برخور دار بوده نشانه این است که در انتخابات هیچ تقلبی صورت نگرفته است.

این که  می گویند در این در انتخابات روسیه تقلب صورت گرفته، بدین معنا نیست که روسها مانند روشی که در افغانستان وجود دارد، صندوق ها همه به نفع یک کاندید و یا حزب پرشود، بلکه انتقادات مخالفان این است که حزب حاکم شرایطی را برای انتخابات فراهم آورده که احزاب مخالف کمتر توان کمپین داشته اند در حالی حزب حاکم با توجه به امکانات دولتی که در اختیار داشتند، از توان کمپین بیشتری برخور دار بودند و نکته دیگری که در انتقادات وجود درد این است که مخالفان می گویند که هنگام انتخابات نظارت بین المللی کمتری وجود داشته است.

به هرحال اعتراضات هرچند برای دوسه روزی به دلیل عید کریسمس قطع شده است، اما مخالفان همچنان مصمم هستند تا در هوای بسیار سرد مسکو همچنان به اعتراضات خیابانی تا رسیدن به اهداف خود ادامه دهند. این که در این انتخابات تقلب گسترده صورت گرفته باشد، حتی مخالفان هم آن را رد می کنند و از دست دادن فرصت های تبلیغاتی در مبارزات انتخابات و نیز کمبود ناظران بین المللی دلیلی برای این همه اعتراضات گسترده و مخالفت های خیابانی در هوای سرد مسکو نمی تواند باشد. هدف اساسی مخالفان حزب حاکم روسیه متحد به رهبری آقای پوتین، چیزی دیگری است و آن عبارت است از تداوم پوتینیسم در قالب ریاست جمهوری جدید روسیه برای دومین بار.

آقای پوتین تصمیم دارد تا خود را برای دومین بار کاندید ریاست جمهوری روسیه نماید، او دو دوره ریاست جمهوری و یک دوره نخست وزیری را پشت سر گذاشته است، اکنون می خواهد برای سومین بار برکرسی ریاست جمهوری تکیه بزند، از آنجایی که آقای پوتین  برای سومین بار پشت سرهم نمی توانست رئیس جمهور شود آقای مدیدیف را کاندید ریاست جمهوری کرد و پیروز گردید و اکنون بعد از یک دوره می تواند براساس قانون اساسی روسیه خود را برای سومین بار کاندید ریاست جمهوری نماید و سعی دارد تا اقتدار پوتینیسم همچنان در روسیه تداوم داشته باشد، اقتدار گرایی پوتینیستی که شباهتی به نظام کمونیستی داشت و روسیه را بعد از فروپاشی شوروی سابق باردیگر قدرت مند و منسجم ساخت. هرچند روسیه در ده سال اندی به صورت تک حزبی اداره نمی گردید و احزاب سیاسی دیگری هم در پارلمان حضور د اشتند، کسب اکثریت قاطعی که حزب روسیه متحد در پارلمان بدست آورده بود، سبب شده بود که قوه اجرائیه روسیه تقریبا در بست در اختیار یک حزب باشد و به همین دلیل نظام ده سال روسیه را برخی از تحلیل گران بازگشت به دوره شوروی سابق با ساختار و سازکار جدید عنوان می کردند.

یکی از دلایل محبوبیت روسیه متحد در ده سال گذشته نوعی سرخوردگی بود که روسها بعد از فروپاشی شوروی در دوره یلتسین تجربه کردند دوره یلتسین بعد از شوروی دوره آشوب و گذار بعد از یک ازهم پاشیدگی بود و روسیه در این دوره دربرابر غرب تحقیر شدند و به همین دلیل به دنبال نیروهای جوان اقتدارگرا با تفسیر جدیدی از دموکراسی بودند که بتواند اقتدار روسیه را دوباره زنده کند و در این میان ولایدیمیر پوتین با تشکیل حزب روسیه متحد و نوعی مدیریت اقتدار گرایانه توانست روسیه از وضعیت انفعالی که در دوره یلتسین وجود داشت نجات بدهد و سازوکارجدیدی از اقتدار را برای روسیه به ارمغان آورد. اما در دنیای دموکراسی تداوم اقتدار گرایی و یا تجربه تکراری قابل پسند نیست و به عبارت دیگر دوبار تجربه در عالم دموکراسی نمی تواند خوشایند باشد.

روسهاهرچند اقتدار روسیه را مرهون تلاش های پوتین می داند، اما ادامه حضور او برای سومین بار در کرسی ریاست جمهوری برای مردم روسیه تجربه تکراری و خسته کننده است به همین دلیل اعتراضات مردم روسیه و احزاب مخالف حزب حاکم به دلیل این است که آقای پوتین آینده زمینه را را برای کاندیدای ریاست جمهوری پیدا نتواندو زیرا قرار است که تا سه ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری در روسیه برگزار گردد و ممکن است این اعتراضات طی سه ماه آینده ادامه پیداکند.

یکی از مخالفان حضور مجدد پوتین به ریاست جمهوری آقای گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی سابق است. او می گوید:" من با ولاديمير پوتين از نزديک آشنا هستم. در سال های اوليه کارش، کمک های زيادی به او کردم، هم در داخل و هم در خارج. درباره اين مسائل با او زياد صحبت می کردم و از او حمايت می کردم. به نظرم در آن موقع استحقاقش را داشت. اما بعدها چيزهايی پيش آمد که ديگر نتوانستيم به ارتباطمان ادامه دهيم. دوران پوتين که از سال ۱۹۹۹ شروع شده، به پايان رسيده است. پوتين سه دوره خدمت کرده، دو دور به عنوان رييس جمهوری و يک دوره به عنوان نخست وزير. سه دوره کافی است. کافی است، چون دور خودش، گروه ها و باندهايی درست کرده، و چيزهای زيادی هست که بايد از بيخ و بن پاکسازی شوند".

این روشن ترین پیام مردم معترض و احزاب مخالف پوتین است که از زبان گرباچف گفته شده است و هدف اساسی تظاهرات های خیابانی که همچنان ادامه خواهد داشت، این است که پوتین عرصه سیاست و قدرت را مانند دیگر سیاست مدارانی دو دوره ریاست جمهوری اش به پایان رسیده، ترک نماید، زیرا ارزش ها طبیعت دموکراسی با هرنوع استبداد مخالف است، هرچند که این استبداد از سوی کسی باشد که روسیه از وضعیت انفعالی نجات داده است و در مسیر رشد و طرقی بعد از شوروی سابق هدایت کرده است.

گرباچف بازهم در ادامه بی پرواتر و صریح حرف  می زند و به پوتین چنین توصیه می کند:" پوتين بايد به جای پافشاری و شرکت چندين باره در انتخابات رياست جمهوری آينده، خود با متانت از صحنه قدرت سياسی، خارج شود. هيچکس در سال ۱۹۹۱ از من نخواسته بود از قدرت کنار بروم، من خودم اعلام کردم که دوران رياست جمهوريم، تمام شده است و توضيح دادم که چرا. او هم بايد همين کار را بکند. من اگر جای او باشم اين کار را می کنم. به نظرم بهترين کار است، چون حداقل يک خاطره مثبتی از آدم به جا می ماند".  

به هرحال مخالفت ها همچنان ادامه دارد و تظاهرکنندگان تهدید کرده اند که  فعلا ادارات دولتی و کاخ کرمیلین را اشغال نمی کنند، اما اگر به خواسته های آنان رسیدگی نشود، آنها سرانجان کرملین را هم  تصرف خواهند کرد. بسیاری از کارشناسان تظاهرات این هفته مردم روسیه را بزرگ ترین تظاهرات بعد از فروپاشی شوروی سابق در روسیه دانسته اند. 

 


December 27th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات